رویای «بازسازی بقیع»

فعالیت جرثقیل های بزرگ در کنار قبرستان بقیع برای ساخت هتلی عظیم، دست مایه دلنوشته یکی از زائران مدینه النبی(ص) شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، در سکوت محلههای مدینه، جایجای خاک بقیع، آوای تلخ و شیرین غربت به هم میآمیزد.
امروز، بر سر دیوار قبرستان بقیع، جرثقیلها قد علم کردهاند؛ صدای آهن و ماشینآلات، فریادهای خاموش غربت را در قعر سینهام زنده میکند.
از دور که چشمم به این تودههای فلزی میافتد، برق امیدی در دلم جرقه میزند: بازسازی بقیع؟!
نکند قرار است سالهای تلخ فراموشی جبران شود؟! یعنی قرار است روزی با خیالی آسوده، دل سبک کرده و به زیارت حرم ائمه بقیع برویم؟
ناگاه ابر خیالاتم از هم پراکنده میشود، آنچه در حال ساخت است، نه حرمی برساخته برخاک مظلومیت امیرالمؤمنین علی (ع) و اهل بیتش، که هتلی است برای گردشگرانی که از دور میآیند تا برای چند روز در شهر رسول خدا اقامتی داشته باشند!
آه از این تودهی غم.
آه از این غربت کهنه، که از کوچههای تنگ مدینه تا دلتنگیهای روزگار ما هیچ تغییری نکرده است. همچنان، غریبانهتر از همیشه.
جرثقیلها با قدرت بیرحمانهای ارتفاعشان را نشان میدهند، اما در دل، غم بیپناهی علی (ع) و بی توجهی به او و اهل بیتش همچنان دستنخورده باقی مانده است.
سالها این دیوارها و حالا این جرثقیلها، تمام تلاششان را وسط دایره ریختهاند تا داستان غربت مدینه را کمرنگ کنند و مانعی باشند برای روایت غربت، اما حکایت این غربت با دیوار دنیایی، محبوس نمیشود!
من اینجا ایستادهام، چشمانم را به سختی میبندم و از غربت محمد(ص) تا گریههای شبانه بانوی مدینه و تنهایی علی(ع) و امامان بقیع را دوره میکنم.
به خیالشان میخواهند خاطرات راستین را زیر سایه سنگین جرثقیلها، در گوشهای از جغرافیای بیرحم زمین، حبس کنند تا سدی شوند برای روایت مظلومیت تاریخ به نسلهای آینده، اما غافلاند از آنکه صدای روایت این حرمتشکنیها خاموش نمیشود.
به ظاهر هتلی در حال ساخت است و ما غریبانه در سطرهای تاریخ غوطهور میشویم.
غربت در این جای مدینه جاریست و من حالا در میانه ساختمانهای غول پیکر میایستم که تلاش دادند یاد مظلومیت را به فراموشی بسپارند، دریغ که غم مدینه بر آسمان بقیع پرواز میکند و ذرهای دور نمیشود تا روزی که به یقین صدای نداها و اندوه هایمان با "انا مهدی" پاسخ داده شود و غرق در شعف شویم.