احوال حج_26/ دیدار کعبه؛ به تماشاگهِ ما گوش و زبان را چه نیاز +فیلم

وقتی برای اولین‌بار وارد مکه شدیم بهت‌زده شدم.  همه احکام و آداب و نیت‌ها و آرزوهای پیش از دیدن کعبه که 6ماه حفظ کرده بودم، فراموش کردم و اگر روحانی کاروان نبود دیگر هیچ چیزی بلد نبودم.

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی حج، محمدحسین شمشیرگرزاده نویسنده «برهوت زیبا» در ادامه روایت خود از سفر حج و نگارش سفرنامه، گفت: 


جاذبه محیط مکه و مدینه برای ما بیشتر به واسطه تقدسی بود که داشتند. وقتی برای اولین‌بار وارد مکه شدیم بهت‌زده شدم.  همه احکام و آداب و نیت‌ها و آرزوهای پیش از دیدن کعبه که 6ماه حفظ کرده بودم، فراموش کردم و اگر روحانی کاروان نبود دیگر هیچ چیزی بلد نبودم.


مات و مبهوت و شگفت‌زده کعبه را می‌دیدم؛ همه افکارم، زندگی‌ا‌م و فرزندانم را فراموش کرده بودم؛ برایشان دعا می‌کردم ولی اصلاً به اینکه الان در چه حالی هستند و مشکلی دارند یا نه، فکر نمی‌کردم.


جاذبه کعبه به قدری زیاد بود که تمام حجاج سرگشته شده بودند؛ در مدینه هم همینطور بود، به مسجدالنبی و مقابل خانه حضرت زهرا هم که می‌رفتیم همین احوال بود، هرچند چفیه قرمزه اجازه توقف نمی‌دادند.


خیلی رفتم بقیع؛ بیشتر هم تلاش می‌کردم از سمت ائمه بروم اما آنجا هم که می‌رسیدیم کلی مأمور ما را هدایت می‌کردند به جلو.


کلاً شرطه‌های عربستان از پس ما برمی‌آمدن اما جلوی عراقی‌ها نمی‌توانستند مقاومت کنند. حتی زائران عراقی کنار مزار حضرت ام‌البنین (س) می‌رفتند و با یاحسین(ع) و یا ابوالفضل(ع) یزله می‌کردند و ما هم قاطی آنها می‌شدیم.


 



 


 


| شناسه مطلب: 128258




حج تمتع حج 1404