احوال حج_ 31/داغِ یار در دارالامان؛ روح همسرم همهجا با من بود + فیلم

زمانی که برای سفر مکه ثبت نام کردم، این سفر در واقع یک سفر دو نفره بود و قرار بود همراه همسرم باشم، اما خودش خبر نداشت.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی حج، محمدحسین شمشیرگرزاده نویسنده «برهوت زیبا» در ادامه روایت خود از سفر حج و نگارش سفرنامه گفت: وقتی ثبت نام کردم، به همسرم اطلاع ندادم اما وقتی فیش حج صادر شد، فیش همسرم را به خودش دادم و ماجرا را گفتم. زمانی که متوجه شد قرار است به مکه برویم، از شدت خوشحالیاش به گریه افتاد. اما متاسفانه در گذر زمان، او بیمار شد و قبل از اینکه به این سفر برویم، درگذشت. همسرم در ۱۱ آبان ۱۳۸۴ فوت کرد و من دقیقاً در سالگرد فوتش، ۱۱ آبان ۱۳۹۰، در مکه بودم.
این که سالگرد فوت همسرم با حضورم در مسجدالحرام همزمان شد، برایم خیلی سخت بود. جایی که واقعاً باید خودش حضور میداشت و توفیق تشرف پیدا میکرد و زیارت میکرد. او نبود و من به جای او یک حج عمره بهجا آوردم. با این حال در تمام طول سفر حس میکردم همراه من است.
این خاطره همیشه با من باقی ماند، چون میدیدم بیشتر همکارانم با همسرانشان و دو نفره آمده بودند و من تنها بودم.