حاجی نوشت؛
مسجد شجره، باند پرواز حاجیان
یکی از حاجیانی که به تازگی محرم شده است در دلنوشته ای حس و حال مسجد شجره را توصیف کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، وی نوشته است:
وقتی به مسجد شجره میرسی، انگار پای به مرز زمینی و آسمانی میگذاری. اینجا دنیای عادی، پشت سر گذاشته میشود؛ آدمی با هزار تمنّا و رویا از مدینه میآید تا در سایهسار این مسجد، جامه عادی را از تن برکَند و لباس سپید احرام را بر تن کند؛ لباسی ساده اما پر از معنا.
فضای مسجد پر از صدای دعاست و نگاههایی که در انتظار نشانهای از قبولیاند. هر گوشه، کسی با قلبی پرالتهاب، بین اشتیاق و ترس، بخشی از خاطراتش را میگذارد و با خودش قرار میگذارد که دیگر همان آدم قبلی نخواهد بود. اینجا، گویی آرزوها صف کشیدهاند تا با اولین لبیک، پر بکشند سمت خانه دوست؛ سمت جایی که همه عمر برای یک لحظهاش دعا کردهای.
در مسجد شجره، بوی خاک و سادگی زائران یکی شده با هوای آغشته به معنویت. مسجد شجره فقط یک بنا نیست؛ معبری است که سالهای سال، لحظههای مقدس آغاز حج را به یادگار گذاشته. هر قدم تا درگاه مسجد، قدمی است به سمت تحول؛ اولین نفس در دنیای احرام، اولین بغضی که در مقابل نگاه همسفران میشکند.
اینجا باند پرواز حاجیان است. زائران در همین نقطه جدا میشوند از هیاهوی شهر و دل میسپارند به آستان معشوق. لبیکها که آرام بلند میشوند، قلبت گواهی میدهد چیزی در تو تغییر کرده. احرامی که بر تن میکنی، نه فقط جامه، که روح تازهای به تو میبخشد؛ از وابستگیها آزادت میکند و همه را یکرنگ و همدل به راه میاندازد.
مسجد شجره، مثل دریچهای به سوی معنویت است؛ جایی که تواضع و امید، دست در دست هم میدهند و حاجی، سبکبالتر از همیشه، برای سفری بیبازگشت به دنیای قبلی آماده میشود. اینجا هستیِ تازه شکل میگیرد و هر حاجی با کولهباری از اشک و شکر و بندگی، لبیکگویان عازم سرزمینی میشود که خداوند وعدهاش را داده.
از مسجد شجره که بیرون میآیی، جهان انگار رنگ دیگری دارد. حالا دیگر تنها نیستی، بخشی از جمع عظیمی شدهای که همهشان یک هدف و یک آرزو دارند؛ رسیدن به میعادگاه معشوق. حس سبکبالی و بینیازی، عمیق در جانت ریشه میدواند و تکتک ذرههای وجودت شکرگزار این دعوت میشوند.
در راه مکه، بارها به عقب برمیگردی و در ذهنت به مسجد شجره سلام میدهی؛ به آن لحظه ناب که حج آغاز شد. دلت از همان حالا برای آن رکن محکم میگیرد، برای لحظاتی که جامه روزمرگی را در آنجا بر زمین گذاشتی و خودت را سپردی به راهی که انتها ندارد مگر به رضای پروردگار. دیگر دغدغهای برای تفاوتها و تفاخرها نداری؛ همه یکرنگ، همه همسفر و همراز شدهاند.
مسجد شجره را سالهای سال حاجیان تجربه کردهاند؛ هرکس با روایتی، هر چشم با حسرتی و هر دل با زخمهای تازه. این پیوند، فقط همراهی در مسیر مکه نیست؛ نوعی تولد دوباره است، دعوتی پنهان برای نگاهی تازه به دنیا و خودت. حاجیای که از باند پرواز مسجد شجره برخاسته، هیچوقت همان انسان قبل نخواهد بود.
اینجا، نقطه شروع فصل تازهای از بندگی است. چشم که میبندی، تمام صداهای دنیا خاموش میشوند و تنها یک زمزمه باقی میماند:
لبیک اللهم لبیک...
مسجد شجره، نه فقط آغازگاه حج، که معبریست به عمق معنا و رهایی؛ فرصتی برای تجربه ناب نزدیکی با معبود و لمس سرآغاز یک پرواز بیپایان در آسمان دل. شاید روزی دوباره، همین حس را در گوشهای از خاطراتت مرور کنی و بفهمی معنای واقعی پرواز، همانجاست: جایی میان زمین و آسمان، کنار مسجد شجره.