حکم فقهی حج جانباختگان منا
نظر مراجع تقلید درباره حج افرادی که به نیت حج به مکه رفته‌اند اما موفق به انجام عمل حج نشده‌اند و یا در بین مناسک حج جان باخته‌اند این است که اگر چه آنها اعمال حج را به طور کامل انجام نداده‌اند اما عمل حج مقبول در نامه عمل آنها نوشته ش
نظر مراجع تقليد درباره حج افرادي كه به نيت حج به مكه رفتهاند اما موفق به انجام عمل حج نشدهاند و يا در بين مناسك حج جان باختهاند اين است كه اگر چه آنها اعمال حج را به طور كامل انجام ندادهاند اما عمل حج مقبول در نامه عمل آنها نوشته شده است.
حادثه دلخراش سقوط جرثقيل در مسجدالحرام و فاجعه جان باختن بسياري از حجاج بيتالله الحرام در صبح روز عيد قربان در منا، موجي از غم و اندوه را در ميان مسلمانان و حتي انسانهاي آزاديخواه در پي داشت.
اما پس از اين حوادث سؤالي از سوي بسياري از مردم مطرح شد. تكليف حج زائراني كه به نيت انجام عمل عبادي حج (كه يك واجب شرعي است) به مكه رفته بودند و قبل از انجام حج و يا در بين مناسك حج كشته شدهاند، چه ميشود و حكم فقهي آن چيست؟
فتاواي مراجع عظام تقليد در اين خصوص كاملاً روشن است و نكته جالب اينكه همه مراجع تقليد از گذشته تاكنون در خصوص اين موضوع اتفاق نظر دارند.
نظر مراجع عظام تقليد در خصوص حج افرادي كه به نيت حج به مكه رفتهاند اما موفق به انجام عمل حج نشدهاند و يا در بين مناسك حج جان باختهاند به صورت اجمالي اين است كه اگر چه آنها اعمال حج را به طور كامل انجام ندادهاند اما عمل حج مقبول در نامه عمل آنها نوشته شده است.
اما تفصيل بيشتر حكم اين موضوع فقهي بر اساس كتب فقهي و روايات به شرح زير است:
در فقه شيعه، كسي كه براي حج احرام بسته و داخل در منطقه حرم مكه شده و به هر دليل از دنيا برود، گويي خود شخصا حج گزارده و حجش مقبول و نيازي به قضا يا نيابت نيست و در واقع اين تفضلي است كه خداوند منان بر بندگانش داشته است.
گويي نيت حج، احرام و داخل شدن در حرم بسان پايان حج براي چنين افراد است و گويي اينان لبيكگو پيشاپيش به مهماني پروردگار متعال در جنت الماوي شتافتهاند.
اين راي فقهي بين فقهاي شيعه مورد اتفاق و «اجماع» است، چه آنكه شيخ طوسي در «الخلاف»، صاحب جواهر و ديگران بدان تصريح داشتهاند. مرحوم نراقي نيز گزارشي مبسوط از ديدگاه اتفاق بين فقهاي عظام در اين باره آورده است.
در اين مساله اجماع وجود دارد و همه فُقهايي كه به اين موضوع پرداختهاند، به كفايت حجِ اينگونه افراد حكم دادهاند و بالاتر آنكه مرحوم «موسويعاملي» در مداركالاحكام، مرحوم «فيض كاشاني» در مفاتيحالشرايع، مرحوم «وحيد بهبهاني» در شرح مفاتيحالشرايع، مرحوم «شهيد ثاني» در مسالك، مرحوم «علامه حلي» در منتهيالمطلب، مرحوم «فاضل مقداد» در التنقيحالرائع، مرحوم «سيد طباطبايي» در رياضالمسائل، مرحوم «نراقي» در مستندالشيعه و مرحوم «نجفي» در جواهرالكلام ادعاي اجماع و اتفاق بين فقيهان در مساله دارند.
بنابراين، اين مسئله مورد اتفاق فقهاي بزرگوار بوده و هيچ گونه اختلاف فقهي از قدماء تا متاخرين در اين باره در كتب فقهي گزارش نشده است.
مستند فتواي فقهاء از ديرباز تاكنون روايات معتبر در اين باره است، چه آنكه صاحب وسايل الشيعه چهار روايت -ضريس، بريد العجلي، ابي رئاب و مرسله مفيد- در اين رابطه نقل كرده كه سه روايت آن صحيحه و روايت ديگر آن مرسله مفيد است كه در حكم صحيح ميباشد. از نظر دلالت نيز مجموع اين روايات بر كفايت حجتالاسلام (حج واجب) فردي كه در حال احرام و پس از وارد شدن به حرم مرده، روشن و شفاف است.
در يكي از اين روايات آمده است: "عن ضريس عن أبي جعفر(عليه السلام) قال: في رجل خرج حاجّاً حجّة الاسلام فمات في الطريق . فقال: إن مات في الحرم فقد أجزأت عنه حجّة الاسلام و إن مات دون الحرم فليقض عنه وليه حجة الإسلام؛ امام صادق(ع) درباره حج گزاري كه در بين راه از دنيا رفته است فرموده است: اگر چنين فردي در حرم مرده، از حجة الاسلام او كفايت ميكند و نيازي به قضاي آن نيست".
بنابراين، كسي كه بعد از احرام و داخل شدن در حرم مكه (حتي قبل از انجام اعمال عمره تمتع) از دنيا برود كفايت از حج واجبش (حجة الاسلام) ميكند و نيازي به جاي آوردن حج برايش نيست و حجش مقبول است. همچنين كسي كه بعد از پايان اعمال عمره تمتع و قبل از شروع حج تمتع در مكه و يا در اثناي حج - همانند جان باختگان منا- از دنيا برود به اقتضاي قاعده اولويت و اطلاق روايات بالا حجش به اتفاق فقهاء مقبول و نيازي به قضا يا نيابت گرفتن براي وي نيست.
بر اساس اين گزارش فتواي آيات عظام امام خميني، گلپايگاني، خوئي، اراكي، فاضل لنكراني، بهجت، تبريزي، سيستاني، خامنهاي، صافي، مكارم شيرازي، نوري همداني، جوادي آملي، سبحاني، مظاهري و ديگران نيز بر همين قرار است كه "فردي كه بعد از داخل شدن در حرم مرده، حج از او ساقط شده است."
بنابراين، حج گروهي كه در فاجعه منا و يا سقوط جرتقيل از دنيا رفتهاند، كامل است و هيچ وظيفهاي بر عهده بازماندگانشان نيست. در نتيجه لازم نيست براي انجام اعمال حج و يا تكميل آن براي وي نائب گرفته شود بلكه حج از گردن وي برداشته ميشود.