نگاهی به تاریخ منا و حوادث آن
کلیدواژگان منا؛ آتش‌سوزی در منا؛ کشته شدن حجاج؛ پل‌های جمرات؛ تلفات حج موضوعات تاریخ و رجال 1. نام منا گسترة منا از عرفات به سوی مکه کشیده شده و از مکه با گردنه‌ای جدا می‌شود. وجه تسمیه‌های مختلفی برای منا نقل شده است. لغویان
كليدواژگان
منا؛ آتشسوزي در منا؛ كشته شدن حجاج؛ پلهاي جمرات؛ تلفات حج
موضوعات
تاريخ و رجال
1. نام منا
گسترة منا از عرفات به سوي مكه كشيده شده و از مكه با گردنهاي جدا ميشود. وجه تسميههاي مختلفي براي منا نقل شده است. لغويان ريشة نام منا را از «امناء»، به معناي ريختن ميدانند كه به تناسب ريخته شدن خون قربانيهاي بسيار، بر آن نهادهاند، (ازهري، ج15، ص381، چ1، بيتا؛ فيروزآبادي، ج4، ص450، چ1، بيتا).
اما در برخي روايات «مُني» به معناي آرزو، ريشة نام «مِنا» دانسته شده است؛ زيرا در اين سرزمين بود كه حضرت آدم(عليه السلام) آرزوي بازگشت به بهشت كرد. (ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2 ، ص180، 1415ق.؛ خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، ج1، ص124، 1418ق.).
منا به معناي مرگ را نيز ريشة اين نام ميدانند؛ چرا كه مرگ قربانيان حجاج در اين درّه است. (ازهري، محمدبن احمد، ج15، ص293، چ1، بيتا؛ ابن منظور، ج15، ص293، 1405ق.). همچنين گفته شده ريشة اين نام، مُني به معناي اجتماع است كه به تناسب اجتماع همه سالة حجاج در اين سرزمين، بر آن نام خواندهاند (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص246، 1414ق.).
منا پوشش گياهي چنداني ندارد و تنها حاوي گياهان و بوتههاي خاردار و درختچههاي بياباني است، (گروهي از نويسندگان، با سرپرستي عبدالرحمان بن سعيد آل حجر، ج3، ص374، 1428ق.).
2. پيشينه منا در روايات
به گفتة روايات، ابليس كه براي وسوسة حضرت آدم(عليه السلام) به هنگام حجگزارياش آمده بود، در جايي كه بعدها جمرههاي منا در آن ساخته شد، بر وي نمايان شد و شروع به وسوسة وي كرد. در اين هنگام جبرئيل به آدم(عليه السلام) فرمان داد كه با ابليس سخن نگويد و او را با هفت سنگريزه بزند و با هر كدام، تكبير بگويد، (صدوق، به كوشش بحرالعلوم، ج2، ص400، 1385ق.).
از منا در گزارش ماجراي ذبح حضرت اسماعيل(عليه السلام) در منابع شيعه و اهلسنت نيز ياد شده است، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص207، 1375ش.؛ قمي، به كوشش الجزائري، ج2، ص224، 1404ق.؛ اليعقوبي، احمدبن يعقوب، ج1، ص27، 1415ق.؛ ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص175، 1415ق.).
بر اساس برخي از اين روايات، حضرت ابراهيم(عليه السلام) براي ذبح فرزندش در مكاني نزديك جمرة وسطي تلاش كرد و شيطان در سه جمره بر وي ظاهر شد و وسوسهاش كرد تا تكليفش را انجام ندهد و حضرت ابراهيم(عليه السلام) با پرتاب سنگريزه، با وي مقابله كرد و او را فراري داد. اين مكان كه نزديك جمرة دوم بود، بعدها «منحر» يا «قربانگاه» شد، (ابن اسحاق، به كوشش زكار، ص99، 1368ش.؛ فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص285، 1414ق.).
به نظر ميآيد پس از اين ماجرا بود كه رمي نمادهاي شيطان در جمرات، سنت ابراهيم(عليه السلام) شد و به وسيلة آن حضرت و بازماندگانش در ميان عرب، ضمن مناسك حج رواج يافت تا اينكه در دوران حكومت عمرو بن لحيّ خزاعي، حاكم مكه و مروج بتپرستي در حجاز، علاوه بر بتهايي كه در مسجد الحرام و كعبه نصب شد، وي هفت بت نيز در مكانهاي مختلف منا قرار داد، (ابن جوزي، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، ج2، ص232، 1412ق.) سه عدد از اين بتها بر روي «قرين» كه كنار مسجد منا و جمرة اولي بود و بر مكاني به نام المدعا كه مكان دقيقش مشخص نيست، نهاد.
يك بت بر لبة درة بالاي جمرة عقبه و سه عدد ديگر نيز بر هر كدام از جمرات سهگانه، به گونهاي كه بزرگترين اين بتها را بر جمرة عقبه، بت بعدي را بر جمرة وسطي و بت كوچك را بر جمرة اول گذاشت. او رسم عبادت اين بتها را با پرتاب هفت سنگ بر هر كدام اين جمرات با گفتن اين جمله كه «تو از بت بعدي بزرگتري» بنا نهاد، (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص306، 1414ق.؛ خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، مكه، ج1، ص101، 1418ق.؛ ابن عساكر، به كوشش علي شيري، ج6 ، ص206، 1415ق.). اين رسم تا دوران پيش از بعثت پيامبر(صلي الله عليه و آله) استمرار داشت؛ چنانكه در قصيدة لاميه، حضرت ابوطالب، عموي پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه در مدح آن حضرت سروده نيز به اين نشانها اشاره شده است، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص274، بيتا؛ كليني، به كوشش غفاري، ج1، ص124، 1375ش.؛ ابن كثير، ج3، ص54).
3. محدوده و جغرافياي منا
منا داراي مساحتي حدود 776 هكتار است كه در گذشته يك فرسخ با مكه فاصله داشت، اما امروز به مكه متصل است، (حميري، محمد بن عبدالمنعم، ص552، چ2، 1984م.؛ بغدادي، صفيالدين عبدالمؤمن ابن عبدالحق، ج3، ص1313، چ1، 1412ق.؛ قره داغي، علي، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي، ج2، ص58 ، بيتا).
روايات اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص461، 1375ش.؛ ابن بابويه، محمد بن علي، ج2، ص463، 1413ق.). محدودة منا را همين محدودة عرفي آن از عقبه و گردنه پس از جمرة كبري تا وادي محسر (درة ميان منا و مشعر به طول حدود پنجاه متر) دانستهاند، (نجفي، به كوشش قوچاني و ديگران، ج19، ص12، بيتا؛ فاضل اصفهاني، محمد بن حسن، ج6 ، ص62 ، 1416ق.).
جمرات سهگانه در غرب منا و به سمت مكه واقع شدهاند. نزديكترين جمره به مكه، جمرة عقبه است كه به نامهاي كُبري، قُصوي و ثالثه (عظمي) نيز خوانده ميشد، (الحربي، ابواسحاق، به كوشش حمد الجاسر، ص506، 1401ق.؛ ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص185، 1415ق.؛ صفري فروشاني، ص177؛ فاكهي، ج4، ص156). پس از آن، جمرة دوم كه جمرة وُسطي يا ثانيه نيز معروف است و بعد از آن، (بيروني، ابوريحان، چاپ اول، ص315،1380ش.). جمرة اولي با فاصلة حدود هفت هزار متر از مسجد الحرام، پس از جمرة ثانيه قرار دارد. اين جمره نيز با نامهاي ديگري مانند جمرة صُغري يا دُنيا يا سُفلي، (خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، مكه، ج1، ص101، 1418ق.؛ ابراهيم رفعت باشا، ج1، ص48، 1344ق.) (به معناي پايينتر) نيز خوانده شده است، (الحربي، ابواسحاق، به كوشش حمد الجاسر، ص504 ، 1401ق.).
مساجد متعددي در منا وجود داشت و بيشتر آنها در قسمت غربي و در نزديكي جمرات بود كه از جملة آنها مسجد خيف، مسجد النحر و مسجد البيعه بود. مسجد خيف در كنار مسجد كوثر، مهمترين مسجد منا بوده و روايتهاي فراواني در فضيلت نماز گزاردن در اين مسجد آمده است. همچنين گفتهاند پيامبران بسياري در آن نماز گزاردهاند و مدفن حضرت آدم(صلي الله عليه و آله) است (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج3، ص396، 1414ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص301 1420ق.).
مسجد نحر، بين جمرة اولي و وسطي در سيصد متري شمال جمرة عقبه قرار داشت. برخي آن را همان مسجد كبش (قوچ) دانستهاند تا به ياد قوچي باشد كه براي قرباني شدن به جاي اسماعيل در اين مكان فرستاده شد، (محمد ابن ظهيره، به كوشش علي عمر، ص291، 1423ق.؛ ابراهيم رفعت باشا، ج1، ص326، 1344ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص309 1420ق.؛ جعفريان، رسول، ص178، 1386ش.). ساخت اين مسجد به لبابه، دختر علي بن عبدالله عباسي نسبت داده شده است، (ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص175، 1415ق.). اين مسجد تا سال 1365ق. پابرجا بود، (جعفريان، رسول، ص177، 1386ش.).
از ديگر مساجد اين منطقه، مسجد كوثر است كه به نقلي، محل نزول سورة كوثر بر پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده است. اين مسجد از مساجدي است كه تا سدة اخير وجود داشت، (ابن عتيق، به كوشش الظريف، ص145، 2004م.؛ ابراهيم رفعت پاشا، ج1، ص322، 1344ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج5، ص288 1420ق.).
مسجد البيعه نيز از ديگر مسجدهاي اين منطقه است كه در كنار جمرة عقبه، براي يادبود بيعت پيامبر(صلي الله عليه و آله) با انصار، به دستور منصور عباسي ساخته شد. اين مسجد اكنون تنها ساختمان موجود در ميدانگاه كنار جمرات است و دو كتيبه مربوط به سالهاي 144ق. در دورة حكومت منصور و 629ق. در دورة مستنصر بر ديوارهاي آن نصب شده است، (ابن فهد، محمد، ج2، ص180، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج5، ص301 1420ق.).
برخي از سفرنامهنويسان قرن سيزدهم هجري، از وجود دو غار در منا خبر دادهاند؛ يكي از اين دو غار، در نزديكي كوه جنوبي منا قرار داشت كه به نام غار «المرسلات» مشهور بود و گفته ميشد كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در اين غار عبادت ميكرد و در اين غار بر آن حضرت سورة مرسلات نازل شد. مردم نيز همواره براي زيارت و تبرك به سوي اين غار ميرفتند.
غار ديگر در كوه شمالي سرزمين منا قرار داشت كه گفته ميشد حضرت ابراهيم(عليه السلام) به همراه هاجر در اين غار زندگي كرد. اين غار داراي طول 4 متر و عرض 5/2 متر بود و در سمت راست آن، غار ديگري ديده ميشد كه آن نيز در دل كوه احداث شده بود. در بيرون غار ياد شده، مصلايي وجود داشت كه گفته ميشد قربانگاه حضرت اسماعيل(عليه السلام) بود.
در كنار مصلا و در درون كوه، قطعه سنگ بسيار بزرگي قرار داشت كه بر روي آن، علفهاي زيادي روييده شده بود و ادعا ميكردند حضرت ابراهيم(عليه السلام) تصميم داشت بر روي اين سنگ حضرت اسماعيل را قرباني كند كه چاقو از دستش رها شد و ميان علفهايي كه بدين منظور در آن لحظه روييده بود، پنهان شد، (البتنوني، محمد لبيب، ترجمه: هادي انصاري، ص318، 1379ش.).
در اوايل قرن چهاردهم، وجود بازاري در منا گزارش شده است كه تمامي نيازها (مانند سلاح، پوشاك، قاليچههاي نماز، فرش، مرجان و سنگهاي زينتي) را ميشد از آنجا تأمين كرد. اين كالاها معمولاً در كنار خيابان و معابر عرضه ميشد و كمتر داخل فروشگاه قرار داشت و معمولاً مردم نياز ساليانة خود را از اين بازار تهيه ميكردند، (ابراهيم رفعت پاشا، ج1، ص327، 1344ق.). امروزه نيز در ميان خيابانهاي فرعي منا، اين چنين بازارچههايي به وسيلة دستفروشان كشورهاي مختلف ايجاد ميشود.
4. تاريخ اسكان و ساخت و ساز در منا
استفاده از چادر و خيمه، از همان زمان شكلگيري مكه در دوران حضرت ابراهيم(عليه السلام) در گزارشهاي روايي آمده است. در اين زمان جرهمياني كه به دور اسماعيل و مادرش هاجر گرد آمده بودند، در چادر زندگي ميكردند، (القمي، به كوشش الجزائري، ج1، ص61 ، 1404ق.).
همچنين در گزارشهاي مختلف به استفاده از خيمه در منا از سوي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان معصوم: نيز اشاره و از خيمههاي امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام كاظم: ياد شده است. (برقي، احمدبن محمدبن خالد، ج2، ص308، چ2، 1371ق.؛ كليني، به كوشش غفاري، ج3، ص93 و ج6، ص463، 1375ش.؛ حراني، سيدهاشم بن سليمان، ج5 ، ص200، چ1، 1413ق.) مكان خيمهگاه بنيهاشم از نسلهاي گذشته در نزديكي جمرة دوم بود و آنها به صورت سنتي در همين مكان خيمه ميزدند تا اينكه در پي اختلافي ميان بنياميه و بنيهاشم، مكان خيمههاي خود را تغيير داده و در منطقة عرين خيمه زدند، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص209، 1375ش.).
بر اساس گزارشي، خيمههايي كه امام صادق(عليه السلام) سفارش تهية آن را به عمران بن عبدالله قمي داده بود، از جنس كرباس دستباف بود و به طور جداگانه براي زنان و مردان ساخته شده و خيمههاي زنان داراي پوشش بود. عمران بن عبدالله، مبلغي را كه امام(عليه السلام) به وي پرداخته بود، پس داد و خواهش كرد تا آن حضرت، اين خيمهها را به عنوان هديه از وي بپذيرد، امام نيز برايش دعا كرد تا خداوند او و خاندانش را در روزي كه جز ساية امان خداوند، سايهاي نيست، در زير ساية خود قرار دهد، (الكشي، ج2، ص623).
از جمله قديميترين گزارشهاي مربوط به ساخت و ساز در منا، روايتي از امام صادق(عليه السلام) است كه از وجود ساختماني بر روي كوه قُزَح در كنار مشعر الحرام خبر ميدهد، (ياقوت حموي، ياقوت بن عبدالله، ج4، ص341، چ2، 1995م.؛ شراب، محمد حسن، ص226، چ1، 1411ق.؛ مغربي تميمي، قاضي نعمان ابوحنيفه، مؤسسة آل البيت، ج1، ص322، بيتا).
در دو قرن اخير، خانههاي به هم پيوستهاي در دو طرف راه اصلي منا وجود داشت، (ابراهيم رفعت پاشا، ص334، 1344ق.). اما پس از به قدرت رسيدن وهابيان متعصب، بر اساس نظر دانشمندان اين فرقه، هرگونه ساخت و ساز ثابت در منا ممنوع و همه تخريب شد و پس از اين، تنها سرويسهاي بهداشتي و حمامهايي كه به صورت ثابت احداث شده بود، در منا باقي ماند، (كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص299 1420ق.). امروزه حاجيان در خيمههاي منا كه با گذر زمان مجهز به وسايل برودتي، برق و... شدهاند، اسكان داده ميشوند، (جعفريان، رسول، ص74، 1386ش.؛ عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
5. اولين اصلاح در جمرات
در دورة عثماني در سال 1291ق. با توجه به تراكم جمعيت، به توصية برخي از شخصيتهاي مذهبي و سياسي؛ مانند قاضي وقت مكه و قاضي مدينه، با هدف جلوگيري از ازدحام و تراكم جمعيت در مقابل جمرة عقبه، حفاظي فلزي براي جلوگيري از نزديك شدن زياد حجاج به جمره ساخته شد، (حمدجاسر، ج22، 1407ق.؛ طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص44). اما از آنجا كه به نظر برخي از علما، از جمله «علي باصبرين»، عالم شهر جده در زمان خود، اين پنجره باعث ميشد تا عوام، دايرة رمي را مساحت اين پنجره بدانند و خود ستونها را رمي نكنند. در سال بعد، اين پنجره برداشته شد و به جاي آن، حوضچههاي بزرگي پيرامون ستونهاي جمرات در سال 1292ق. ساخته شد. در مرحلة بعد، اين حوضچههاي بزرگ نيز كوچك و به شعاع 5/1 متر از ستونهاي جمرات از هر سو شد. البته در جمرة عقبه كه قسمت شمال شرقي آن به كوه متصل بود، يك حوض نيمدايره ساختند، (طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص50؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ص111 1420ق.).
الف) احداث اولين پل جمرات و دو طبقه شدن آن
در سال 1354 /1395ق. (ادريس، محمد بن عبدالله، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي، ج2، ص195، بيتا). فضاي پيرامون جمرات توسعه يافت و پلي بر بالاي هر سه جمره ساخته شد تا حجاج بتوانند از فراز اين پل نيز جمرات را كه ستونهاي آن براي دسترسي حجاج طبقة دوم بلندتر شده بود، رمي كنند. ساخت اين پل بر روي جمرات، اقدامي مهم براي كاهش ازدحام در اطراف جمرات بود، ولي نواقصي كه در ساخت آن بود، به اضافه رشد روزافزون جمعيت حجاج و سوء مديريت حاكم بر منا، باعث شد تا به مرور، حوادث ناشي از ازدحام در كنار جمرات افزايش يابد. به همين دليل اين سازه در توسعة سال 1410ق./1989م. بازسازي شد. در اين بازسازي، حوضچهها در طبقة بالا به قطر 5/7 متر توسعه يافت و حوضچههاي پايين به قطر 6 متر باقي ماند و عرض طبقة دوم جمرات كه در سالهاي آغاز اين توسعه، 40 متر بود، به 80 متر و مساحت آن به 924 متر رسيد، (عبدالملك بن دهيش بناء جسر علوي للجمرات، ص112 :
www.bin-dehaish.com)
با اين حال، حوادث منا ادامه يافت؛ بهطوريكه بارها افرادي در اثر فشار جمعيت به پايين پرتاب شدند و افرادي نيز زير دست و پا آسيب ديدند. يكبار نيز بخشي از پل فرو ريخت و تعدادي كشته شدند و پرقربانيترين اين سانحهها، حادثه سال 1415ق. بود كه در آن سال، 270 نفر كشته و 400 نفر زخمي شدند. اين حادثهها در سالهاي 1417، 1418، 1421 و 1426ق. نيز تكرار شد، (جعفريان، رسول، ص 453، 1383ش.؛ المجمع الفقهي الاسلامي، ج2، صص201 و 202، 1422ق.). تا جايي كه برخي از منابع، حادثههاي سال 1410ق. به بعد را، دستكم 9 مورد دانستهاند (مأساة التدافع في منى الأسوأ منذ ربع قرن وانتقادات لـ «إدارة الحج» (https://arabic.rt.com/news/794987).
ب) احداث سازه جديد جمرات
در تاريخ 24 ذي حجه سال 1426ق. وزير كشور وقت عربستان، از علماي ديني كشور خواست تا راه حل شرعي براي محافظت از جان حجاج ارائه كنند. اين دعوت منجر به ارائة پيشنهادي از سوي هيئت علماي بزرگ سعودي براي توسعة جمرات شد و بر اساساين پيشنهاد، طرح توسعة جديد جمرات شكل گرفت. اين طرح بر مبناي تقسيم جمعيت متمركز حجاجي كه براي رمي به جمرات ميآمدند، به گروههاي كوچكتري كه قابل كنترل و بدون ازدحام بودند، طراحي و سيستم تهويه پيشرفته و امكانات رفاهي متعدد براي رميكنندگان پيشبيني شد، (www.bin-dehaish.com/wp-content/uploads/2014/11/ مقاله عن الجمرات) تا اينكه در سال 2012م. ساختمان جديد به طول 950 و عرض 80 متر در 5 طبقه ساخته شد.
در اين بازسازي، ستونهاي جمرات به شكل استوانههاي توخالي و بيضيشكل به طول 40 متر در وسط حوضچههايي بيضيشكل ساخته شد. براي تقسيم جمعيت رميكننده، هر كدام از خيابانهاي اصليِ پيرامون ساختمان جمرات به وسيلة راهي به يكي از مدخلهاي ورودي ساختمان در طبقات مختلف متصل و دستگاه تهويه هواي پيشرفته در آنها قرار داده شد. (حج، ج30، ص206؛ مشروع الجسر الجمرات https://ar.wikipedia.org/wiki؛ جسر الجمرات www.kapl-hajj.org/jamarat_bridge_.php.https: www.momra.gov.sa/about/gamarat.aspx).
ج) برنامهريزي براي اسكان
به نوشتة روزنامة عكاظ، حبيب زينالعابدين، سرپرست نظارت بر پروژههاي توسعهاي امور حجاج وابسته به وزارت حج عربستان سعودي گفت:
«بر اساس پروژة توسعهاي امور حج، ظرفيت جذب حجاج به سه ميليون نفر خواهد رسيد. بر اساس اين پروژه، چادرهاي پيشرفته كه از دو طبقه تشكيل شده است، در دامنة كوههاي شمالي منا برپا ميشود. در اين راستا سعي شده است ظرفيت اسكان و جذب زائران خانة خدا در منا افزايش يابد كه اين امر نيز در راستاي ارائة خدمات بيشتر به زائران و تأمين آسايش و آرامش و اطمينان خاطر آنان انجام ميگيرد.»
زينالعابدين تصريح كرد: «طرح استفاده از خيمههاي پيشرفته دو طبقه در منا براي وزير امور شهر و روستاي عربستان ارسال شده است كه پس از موافقت وي، اين طرح اجرا ميشود».
بنا به نقل شاهدان عيني، عربستان به منظور كاهش ازدحام در منا، در طرح آزمايشي سال 1429ق./ 1387ش. تعدادي از زائران خانة خدا را به جاي اسكان در خيمههايي سفيد، در شش ساختمان مسكوني در شرق منا اسكان داد، (بيات، حجت الله / اسحاقي، سيد حسين، حج29 ص444). اما بررسي ميداني و گزارشهاي بعدي، استمرار يا موفقيت اين طرح را در سالهاي بعد تأييد نكرد.
6. جلسات و نشست هاي منا در صدر اسلام
پيش از اسلام در فرصت بيتوتة سه روزه در موسم حج در منا، مجالس و نشستهاي فرهنگي بسياري منعقد ميشد. اعراب جاهلي در اين فرصت از افتخارات خانوادگي و پدران خود سخن ميراندند، (جواد علي، ج 11، ص 390، چ4، 1422ق.). تا اينكه قرآن كريم فرمان داد تا در فرصت اتراق در منا، آنچنانكه پدرانشان را ياد ميكنند يا بهتر از آن، به ياد خدا باشند
(بقره : 200). اين محفلها در زمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان معصوم: نيز ادامه داشت.
الف) دعوت پيامبر(صلي الله عليه و آله) از قبايل عرب در منا
پيامبرخدا در مدت دعوت در مكه، هر ساله در موسم حج، در محافل قبايل مختلف در منا حاضر ميشد و آنان را به اسلام و بيعت با خود فرا ميخواند. بدينترتيب مقدمات ملاقات آن حضرت با برخي از چهرههاي سرشناس يثرب و بيعتهاي عقبه در اين جلسات شكل گرفت، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص425، بيتا).
ب) بيعتهاي عقبه در منا
دو بيعت انصار با پيامبر(صلي الله عليه و آله) در سالهاي دوازدهم و سيزدهم بعثت در منطقة انتهايي منا و نزديكي جمرة عقبه رخ داد. در بيعت اول، دوازده نفر از اهل يثرب و در بيعت دوم، گروهي شامل هفتاد نفر مرد و بيست زن با پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بيعت كرده و موجبات هجرت ايشان به مدينه را فراهم كردند. از اين پيمانها با نام پيمان عقبة اول و دوم ياد ميشود، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص438، بيتا؛ بلاذري، به كوشش زكار و زركلي، ج1، ص277، 1417ق.). به يادبود اين پيمانها، مسجدي به نام مسجد البيعه در اين مكان ساخته شد كه تاكنون موجود است، (صفري فروشاني، نعمتالله، ص177، 1386ش.؛ گروهي از نويسندگان، به سرپرستي عبدالرحمان بن سعيد آل حجر، ج2، ص360، 1428ق.).
پس از فتح مكه در سال هشتم قمري، به فرمان پيامبر(صلي الله عليه و آله)، تمام بتهاي اطراف مكه به دست امير مؤمنان7 شكسته شد و از بين رفت، (مسعودي، به كوشش اسعد داغر، ص242، 1409ق.؛ المفيد، ج1، ص152، 1410ق.). ابلاغ آيات آغازين سورة برائت در سال نهم قمري. توسط امير مؤمنان(عليه السلام) در كنار جمرة عقبه در منا صورت گرفت، (خوارزمي، به كوشش مالك محمودي، ص164، 1411ق.؛ مسعودي، به كوشش اسعد داغر، ص186، 1409ق.؛ بيهقي، به كوشش عبد المعطي، ج5 ، ص295، 1405ق.). اين آيات هشداري به حضور بتپرستان و اعلاميهاي دربارة روابط مسلمانان و بتپرستان همپيمان بود.
ج) منا در حجة الوداع
حضور پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) و بيتوته در منا و رمي جمرات و توصيهها و خطابههاي آن حضرت در جريان حضور در منا (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص285، 1414ق.) در جريان حَجَّة الوداع در سال دهم قمري بود، (ابن وهب عبدالله المصري، به كوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، ج1، ص73، 1425ق.؛ فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص250، 1414ق.؛ ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، ج5، ص316، 1411ق.).
آن حضرت از وادي محسر راه ميانة منا را پيمود كه به جمرة عقبه منتهي ميشد و سنگريزههاي كوچك را با فشار دادن سر انگشت سبابه به انگشت ديگر، به سوي جمره پرتاب كرد و با هر پرتابي، تكبير گفت. آن حضرت مردم را از آسيب زدن به يكديگر به هنگام پرتاب سنگريزهها نهي كرد و فرمان داد با سنگهاي كوچك رمي انجام دهند (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، 1414ق.). ايشان در ميان جمرات راه ميرفت و مسلمانان را از ربودن مال يكديگر بر حذر ميداشت (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص287، 1414ق.).
د) حضور ائمه: در منا
از ديگر محفلهاي منا كه گزارشي از آن وجود دارد، مجلسي عظيم و مهم است كه در آن امام حسين(عليه السلام) در سال 60 يا 59 ق. تمام اصحاب و ياران باقيمانده از پيامبر(صلي الله عليه و آله) و تابعيان را كه تعدادشان به هزار نفر ميرسيد، در خيمهگاه خود جمع كرد و ضمن انتقاد از حكومت معاويه و ستم او و تلاشي كه براي دگرگون كردن ارزشها و كتمان فضايل اهل بيت: به خرج داد، از عملكرد حاضران در برابر حكومت اموي انتقاد كرد و خواستار تلاش جدي آنان براي انتشار فضايل اهل بيت: در شهرهاي خود شد.
محفل علمي امام صادق(عليه السلام) و شاگردان آن حضرت در منا، يكي از مهمترين محفلهاي منا بود، (مجلسي، محمدباقر، ج1، ص462، چ2، 1403ق.).
امام جواد(عليه السلام) در ايام حج، در كنار مسجد خيف و جمرات قدم ميزد و ميفرمود: «اينجا محل خيمهگاه بنيهاشم و امام سجاد(عليه السلام) است و من دوست دارم در منزلگاههاي آنان راه بروم»، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص486، 1375ش.).
7. حوادث تاريخي و اتفاقات منا
الف) پيش از دوره سعودي
سرزمين منا در طول ساليان طولاني، شاهد حوادث بسياري بوده كه در اينجا به برخي از مهمترين آنها كه در منابع تاريخي انعكاس يافته است، اشاره كنيم:
يك ـ زخمي شدن عمر بن خطاب
در سال 23ق. در حالي كه عمر بن خطاب در كنار جمرة اول مشغول رمي جمره و پرتاب سنگريزه به آن بود، سنگي به قسمت جلوي سر وي برخورد و وي را مجروح و خونآلود كرد. مردي از بنيلهب كه اين صحنه را نظاره ميكرد، سر خونآلود عمر را به قربانياني تشبيه كرد كه پيش از رسيدن به قربانگاه، اندكي خونآلود ميشوند و گفت: «امير المؤمنين اشعار كرده و بعد از اين، حج به جا نميآورد.» حاضران نيز اين صحنه را به فال بد گرفته و گفتند: «عمر پس از امسال به حج نخواهد رفت». براساس اين گزارشها، پس از بازگشت از اين سفر بود كه عمر در مدينه به قتل رسيد، (زمخشري، ج4، ص196، بيتا؛ ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، ج1، ص102، 1411ق.؛ الصنعاني، عبدالرزاق، به كوشش حبيب الرحمان، ج10، ص402، بيتا).
دو ـ اعلام منا به عنوان محل امن (73ق.)
در اين سال هنگامي كه حجاج بن يوسف، فرمانده مرواني، از سوي عبدالملك به سركوب قيام ده سالة ابن زبير در مكه مشغول بود، براي در تنگنا گذاشتن ابن زبير و پراكندن نيروهاي وي كه در مكه پناه گرفته بودند، منا را به عنوان يكي از محلهاي امن اعلام كرد كه هركس به آن پناه ببرد، از تعقيب در امان است. در پي اين اعلام، منا چونان ايام موسم حج، شلوغ و لبريز از جمعيت شد (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج2، ص366، 1414ق.)
سه ـ ترور عبدالله بن عمر (73ق.)
وي پسر بزرگ خليفة دوم بود كه پس از سرنگوني حكومت زبيريان در مكه، با
حجاج بن يوسف، كارگزار خونآشام عبدالملك بن مروان بيعت كرد؛ اما به او نگاه مثبتي نداشت. حجاج كه از ابن عمر به دليل نفوذ خانوادگي و حمايت از آل زبير و اعتراضش به بيبند و باريهاي بنياميه، دلِ خوشي نداشت، به فرمان عبدالملك مجبور بود در موسم حج آن سال، پس از عبدالله بن عمر، وقوف را انجام دهد و او را بر خود مقدم بدارد.
حجاج براي رهايي از وي به يكي از مأمورانش دستور داد تا نيزه مسموم را با صحنهسازي به شكل يك تصادف به پاي عبدالله بن عمر فرو آورد و اينگونه او را مسموم كند. اين توطئه با استفاده از ازدحام كنار جمرات عملي شد و عبدالله به بستر بيماري افتاد و حجاج به عيادت او رفت و از او خواست تا مقصر را معرفي كند؛ ولي عبدالله، حجاج را عامل اصلي اين مشكل دانست؛ زيرا وي اجازه داده بود نيروهايش در حرم امن الهي با اسلحه باشند.
بيماري عبدالله ادامه يافت تا اينكه پس از چند روز، در حالي كه به خاطر همراهي نكردن با امام علي(عليه السلام) و دشمنان بنياميه در پيكار با امويان افسوس ميخورد. درگذشت. در نهايت نيز حجاج با تحميل خود، بر پيكر عبدالله نماز خواند، (الذهبي، به كوشش عمر عبدالسلام، ج5 ، ص465، 1410ق.؛ بخاري، به كوشش محمود ابراهيم، ج1، ص185، 1406ق.؛ الجزري، ابن اثير، ج3، ص241، 1409ق.).
چهار ـ ترور امير ياسور (733ق.)
ياسور يكي از اميران مغول در دربار ابوسعيد ايلخان بود كه ايلخان در مورد قدرت يافتنش بيمناك شد. به همين دليل هنگامي كه ياسور براي حج از او اجازه خواست، يكي از درباريان به نام خواجه مجدالدين سلامي را مأمور از بين بردن ياسور در اين سفر كرد.
مجدالدين قطلوبك سلامي يكي از پيشكارانش را به سوي امير مملوكي مصر فرستاد. امير فرستادة مجدالدين را به مكه، نزد برسبغا فرستاد كه آن سال به مكه رفته بود تا با هماهنگي وي، امير مكه، شريف رميثه را براي همكاري در ترور ياسور به ياري گيرد. ولي رميثه كه از ناامني و عواقب كار بيمناك بود، با مصريان همكاري نكرد. به همين دليل برسبغا، يكي از بردگان عرب خود را براي اين كار تطميع كرد.
پس از وقوف در مشاعر مقدس و يك روز پس از عيد قربان، در حالي كه ياسور به همراه برسبغا، براي رمي روز يازدهم، بر مركب سوار شد، در نزديكي جمره، مورد هجوم مزدور برسبغا قرار گرفت و كشته شد. غلامان برسبغا، مزدور را دنبال كردند و براي تبرئه خود و از بين بردن مدارك، او را نيز كشتند. برسبغا نيز در برابر حجاج، به وي درود فرستاده و وعدة پيگيري قاتلانش را داد، (ابن فهد، محمد، ج3، ص201، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.)
پنج ـ ترور حسن پاشا، امير عثماني حرمين
پس از اعتراض مردم به اقدامات شريف سعدبن زيد، از شرفاي آل زيد مكه، دربار عثماني، حسن پاشا را براي پيگيري اين شكايتها به حجاز فرستاد. پس از ورود حسن پاشا، بين او و شريف سعد، درگيريها و كدورتهايي ايجاد شد؛ اما شريف سعد در برابر دستاندازيهاي حسن پاشا كه به اتكاي قدرت عثمانيان بود، مدارا ميكرد تا اينكه در دومين موسم حج، پس از حضور حسن پاشا در سال 1081ق. و هنگامي كه وي به همراه تعدادي از نيروها و محافظانش براي رمي جمره در روز دوازهم ذيالحجه رفته بود، در كنار جمرة عقبه، سه نفر با تفنگ به وي شليك كردند كه يكي از تيرها به ران پاي وي اصابت كرد.
همراهان و محافظان حسن پاشا پس از اين تيراندازي، وي را به سمت مكه بردند و به سوي افراد حاضر و حجاج و فقيراني كه بر سر راه بودند، آتش گشوده و سي نفر از افراد غير مسلح را كشتند، (الحسني الوزير عبد الله بن علي، ص277). اين ترور، رابطة ميان حسن پاشا و شريف سعد را تيرهتر كرد تا اينكه فرمان بازگشت حسن پاشا صادر شد و در ميانة راه، در غزه درگذشت و همانجا دفن شد، (عارف عبدالغني، ص352، 1417ق.؛ محبي، ج1، ص275، بيتا).
شش ـ دار زدن باند دزدان در جمره
با توجه به جمع شدن حاجيان پيرامون جمرات در موسم حج، اين نمادها، كاركردهاي ديگري نيز پيدا ميكرد؛ چنانكه در يكي از سالها، به دستور حاكم عثماني، يازده سارق بر ديوار جمره به دار آويخته شدند، (طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص44).
هفت ـ شيوع وبا در منا و مكه (1282ق./1245ش.)
در حج اين سال، به خاطر آلودگي فضاي بهداشتي منا، بيماري وبا به حدي شيوع يافت كه امكان دفن همة اجساد نبود و خيابانهاي منا آنچنان مملو از جمعيت بود كه حجاج براي رسيدن به جمرات و رمي آنها، بايد از روي جنازهها عبور ميكردند، حجاج اين سال را حدود پانصد هزار نفر تخمين زدهاند كه ادعا شده است حدود يك سوم آنها به خاطر وبا جان دادند، (عبدالعزيز دولتشين، ص309، چ1، 1428ق.).
هشت ـ ممنوعيت ذبح قرباني در كنار چادرها (1318ق./1280ش.)
دراين سال، اعلام شد كسي از حجاج حق ذبح قرباني در كنار چادرهاي خود را در منا ندارد و گودالهاي زيادي در فاصلة هزار متري از چادرِ حجاج حفر شد و حجاج، قربانيهاي خود را در آن نقاط ذبح ميكردند. اين اقدام سبب جلوگيري از آلودگي هوا و پراكندگي بوهاي نامطبوع از لاشة حيوانات در فضا شد. بنا به گزارشهاي موجود در سالهاي گذشته، مردم قربانيهاي خود را در كنار چادرهاي حجاج سر ميبريدند كه اين موجب آلودگي هوا و بيمار شدن جسم و جان بود، (ابراهيم رفعت باشا، ص107، 1344ق.).
ب) دوره سعودي
با پيشرفت تكنولوژي و تسهيل حمل و نقل در قرون اخير، تعداد حجاج چندين برابر شده است كه در پي آن، ادارة حج، امكانات رفاهي و مديريت، برنامهريزي و تلاشهاي عمراني مضاعفي را طلب كرد. هرچند دولت سعودي در اين مدت، تلاشهاي چشمگيري انجام داد تا به رونق صنعت حج در مقام يكي از منابع مهم درآمدزايي سعودي و ماية اصلي اعتبار اين حكومت در جهان اسلام بيافزايد، اما عمدة اين تلاشها با تأخير فراوان و پس از تكرار سوانح و حوادث پرقرباني براي حاجيان انجام شد و در زمينههايي گسترش يافت كه بازدهي سرمايه به سرعت اتفاق ميافتاد. ولي زمينههاي كمبازده مانند صنعت حمل و نقل، هنوز دچار عقبماندگي و بيتوجهي است.
از سوي ديگر بسياري از اين برنامههاي توسعهاي، بدون نگاه كلان و جامع است؛ به گونهاي كه بارها دچار بازسازي و تغيير شدند. در ادامه به تعدادي از سوانح و حوادث رخ داده در منا در موسم حج اشاره ميكنيم كه غالباً قابل پيشگيري بوده ولي به خاطر ناتواني و سوء مديريت مسئولان سعودي به فاجعهاي پرتكرار بدل شدند.
يك ـ شيوع آنفلوانزا در سال 1335ش. در منا
در اين سال به دليل رعايت نشدن اصول بهداشتي، آنفلوانزايي فراگير در منا شيوع يافت و افراد بسياري را به كام مرگ فرستاد؛ از جمله چهارده ايراني در منا درگذشتند، (ميقات حج،
ش5، ص219).
دو ـ كشتار حجاج مصري در منا (1344ق./1305ش.)
با روي كار آمدن حكومت سعودي كه بر پاية تكفير مسلمانان طراحي شده بود، وهابياني كه متكي به قدرت حكومت بودند، به تعرض و كشتار حجاج به بهانة انجام اعمالي كه از نظر وهابيان كفرآميز است، دست زدند؛ از جمله تعداد زيادي از حجاج مصري را در مِنا (1344ق.) به علت حرام دانستن برخي از اعمال آنان، بيرحمانه قتل عام كردند، (امين، سيدمحسن، ص52، 1410ق.).
سه ـ كشته شدن تعدادي از حجاج در سال 1389ق./ 1348ش.
بنا بر گزارش شاهدان عيني در اين سال، در مسير باريك «سوق العرب» منا، به دليل ازدحام جمعيت و اتوبوسها، هشت نفر از حجاج زير دست و پا تلف شدند، (محمدي ري شهري، محمد، ص124، چ6 ، 1383ش.).
چهار ـ آتشسوزي سال 1395ق./ 1354ش.
در موسم حج اين سال، آتشسوزي مهيبي در منا رخ داد كه عمده دليل آن انفجار كپسولهاي گاز و باك بنزين اتومبيلها بود كه با وزيدن باد، به سرعت گسترش يافت و در كمتر از يك ساعت، منطقة وسيعي از منا را در برگرفت. در اين حال حاجيان به كوههاي اطراف پناه بردند و امور از كنترل خارج شد و از وسايل اطفاي حريق و فعاليت دو فروند هليكوپتر، به خاطر گستردگي آتش، كاري ساخته نبود. پرتاب شدن حجاج از كوهها نيز باعث آسيبديدگي بيشتر آنان شد. سرانجام پس از ساعاتي، همه چيز در آن قطعه سوخت و آتش خاموش شد و چادرهاي فراواني كه از آتش در امان مانده بودند، در رفت و آمد ماشينها و ازدحام جمعيتِ در حال گريز نابود شده بودند. طبق آمارهاي اعلام شده، 11500 خيمه در اين حادثه سوخت، (همان، ص30؛ ميقات حج، ش5 ، ص224).
پنج ـ حادثة تونل منا در سال1410ق./ 1369ش
طي اين حادثه، حجاجي كه در ايام تشريق از طريق اين تونل به سمت منا ميرفتند، به علت خراب شدن دستگاههاي تهويه و در نتيجه كمبود هوا و گرما از يك طرف و فشار و ازدحام جمعيت از طرف ديگر، محاصره شدند و 1400 حاجي، جان خود را از دست دادند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
شش ـ كشته شدن 300 نفر در ازدحام سال1414ق./1373ش.
بنا به برخي از گزارشها در موسم حج اين سال،270 تا300 نفر از حجاج در ازدحام منطقة جمرات، در منا كشته شدند، (ميقات حج، ش28، ص220). رسانههاي خارجي اين آمار را تا 800 نفر نيز اعلام كردند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
هفت ـ آتشسوزي منا در سال 1415ق./1374ش.
روز هفتم ذيحجه اين سال، پيش از استقرار حجاج در منا، آتشسوزي شد و نوزده هزار چادر مربوط به كشورهاي آسياي ميانه و عربي از بين رفت و سه نفر كشته شدند و 99 مجروح بر جاي ماند. آتشسوزي به اندازهاي مهيب بود كه دود آن، منطقة عزيزيّة مكه را فرا گرفت و هليكوپترها و وسايل آتشنشاني، فعّالانه به خاموش كردن آن مشغول بودند، (سفرنامه حج سال 1374، ص151).
هشت ـ كشته شدن تعدادي از حجاج در پل جمرات در سال 1418ق/1377ش.
بنا به برخي از گزارشها، در موسم حج اين سال نيز 108 يا 118 نفر از حجاج، به خاطر ازدحام جمعيت از پل جمرات سقوط كرده و زير دست و پا از ميان رفتند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.؛ ميقات حج، ش28، ص220).
نه ـ تلفات در جمرات سال 1421ق./1380ش.
در اين سال طبق برخي از آمارها، 35 نفر از حجاج در ازدحام جمعيت در جمرات از بين رفتند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
ده ـ فاجعة جمرات سال1424ق./ 1382ش.
در اين سال با وجود هشدارها و پيشبينيهاي احتياطي، هجوم جمعيت فراوان به بالاي پل جمرات و استقرار آنها در اطراف جمرة عقبه، زمينه را براي حادثه فراهم كرد. فشارهاي مردم، مانند موجي جمعيت را روي زمين خواباند. در اين هنگام همه براي نجات خود دست و پا زدند و هر كس كه افتاد، ديگر قادر به بلند شدن نبود و افراد بعدي كه با حركت از روي سر آنها قصد نجات جان خود را داشتند، باعث تلف شدن افراد زيرين شدند و پس از گذشت چند دقيقه، فاجعه رخ داد و 244 تا 250 نفر كشته و بيش از 200 نفر زخمي شدند و مسير پل به روي جمعيت بسته شد.
پس از ساعتي، روي پل به آرامي خلوت شد و جنازهها همراه با هزاران حوله، دمپايي، كيسه پلاستيك و غيره پراكنده شدند. مأموران براي جمعآوري جنازهها در گوشهاي به فعاليت افتادند و بولدوزرهاي كوچك هم شروع به جمعآوري وسايل كردند. روزنامه عُكاظ (دوشنبه، 11 ذيالحجه) تعداد قربانيان اين رخداد را در اطراف حوض جمرة عقبه، 244 نفر كشته و 244 نفر زخمي اعلام كرد، (جعفريان، رسول، ص450، 1383ش.؛ عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
يازده ـ كشته شدن حجاج در ازدحام جمرات سال 1425ق./1384ش.
در موسم حج اين سال نيز طبق برخي از گزارشها، 251 نفر از حجاج در ازدحام جمعيت اطراف جمرات در منا جان دادند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.؛ ميقات حج، ش28، ص220). البته برخي تنها آسيب ديدن سرپايي 500 نفر از حجاج را بيان كردهاند، (مختاري، رضا، ص333، 1384ش.).
دوازده ـ كشته شدن حجاج در ازدحام سال 1426ق./1384ش.
در روز دوازدهم ذيحجة اين سال، در اوج حضور زائران اهل سنت براي رمي جمرات، حدود ساعت يك بعد از ظهر، بنا به آنچه مسئولان سعودي اعلام كردند، به سبب ازدحام زياد و اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه خود به هنگام رمي، شمار بسياري از آنان كشته شدند. به گفته سخنگوي وزارت كشور عربستان سعودي، شمار كشتهشدگان به 363 نفر رسيد كه عمدتاً از اتباع هند، پاكستان، سعودي، بنگلادش، مصر، تركيه، سودان، افغانستان و الجزاير بودند. شمار مجروحان اين حادثه بنا به نوشته روزنامه فارسي البلاد، 289 تن اعلام شد. هفت زائر ايراني (شش تن از كاروانهاي اهل سنت كردستان و يك نفر از كاروانهاي تهران كه نتوانسته بود پيش از ظهر رمي كند) نيز جزو كشتهشدگان بودند.
به گفتة شاهدان عيني، هرچند دليل اصلي اين فاجعه دقيقاً اعلام نشد، اما نميتوان ادعاي مقام سعودي مبني بر «اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه» را از عوامل بروز آن دانست؛ زيرا اولاً: به سبب اطلاعرساني قبلي از طريق تابلوهاي بزرگ در سطح شهر، به زبانهاي مختلف از زائران خواسته شده بود هنگام حضور در رمي، از آوردن اثاث و لوازم خودداري كنند. ازاينرو، بسياري از زائران، بدون اسباب و اثاثيه حاضر ميشدند.
ثانياً: مأموران سعودي با دقت و خشونت، معدود زائراني را كه لوازمي با خود حمل ميكردند، به كناري كشيده و مانع حضور آنها با وسايلشان ميشدند. در نتيجه سهلانگاري در رفع سد معبر و نداشتن تدبير در انتظام عبور و مرور، نقش مهمي در بروز اين حادثه داشت؛ زيرا در طول مسير، از محل استقرار حجاج در منا تا محل جمرات، قدم به قدم متكديان در چند رديف، وسط راه نشسته و مانعي بزرگ در رفت و آمد زائران بودند و بيتوته كردن انبوه زائران پاكستاني و هندي و آفريقايي در اين مسير كه از دو طرف، بخش اعظم راه را اشغال كرده بودند نيز، باعث تراكم سيل زائران شد و به بينظمي موجود افزود. در حالي كه با اندك تدبير، مسئولان مربوط ميتوانستند مسير رفت زائران رمي جمرات را از مسير بازگشت آنان مجزا كنند تا از تداخل زائران رمي كرده در حال بازگشت، با زائراني كه رو به جمرات ميآورند، پيشگيري كنند، (رجبي، محمدحسين، ص301، چ1، 1385ش.).
پس از حادثة منا در سال 1426ق./2005م. يكي از مسئولان وزارت كشور سعودي عمده دليل اين حادثه را اسباب و وسايل حجاجي اعلام كرد كه بر دوش خود حمل ميكردند و آن وسايل در وقت فشار روي زمين افتاده، سبب زمين خوردن ديگران ميشدند.
همچنين مسئولان مطوّفيها؛ يعني مؤسساتي كه مسئوليت زدن چادر براي گروههاي حجاج از كشورهاي مختلف را دارند، اعلام كردند كه مسئوليتي در قبال اين حادثه ندارند؛ زيرا بيشتر افراد كشته شده، از مفترشين (كساني كه چادري ندارند و در كنار خيابانها ميخوابند) بودهاند، (جعفريان، رسول، ص453، 1383ش.).
در پي اين فاجعه، فردي از سوي ملك فهد براي توسعة مكه، مدينه و مشاعر مقدس مأمور شد تا طرحي را كه دست كم مصالح بيست سال آينده را در نظر داشته باشد، براي فراهم كردن بهترين وضعيت در مكه و مدينه و مشاعر مقدس ارائه كند. اين اقدام كه بلافاصله پس از حادثة دهشتناك منا صورت گرفت، نوعي اقدام آرامبخش براي بحراني تلقي ميشد كه پس از اين حادثه در امر حج و مسئوليت دولت سعودي در قبال آن پديد آمد.
بالاترين مرجع فقهي در عربستان سعودي، هيئت كبار العلما نيز به سرعت جلسهاي به مناسبت فاجعهاي كه در منا رخ داد، برگزار كرد تا راههاي شرعي حل اين مشكل را بررسي كند.
اين فاجعه در رسانهها نيز بازتاب فراواني يافت؛ وزير امور خارجه بنگلادش گفت كه با شنيدن خبر درگذشت بيش از 240 نفر از زائران خانة خدا شگفتزده شده است. دولت فرانسه نيز بلافاصله به خانوادههاي جانباختگان فاجعة منا تسليت گفت. شيراك ضمن ارسال پيامي براي فهد، پادشاه عربستان نوشت: از شنيدن خبر اين فاجعه، عميقاً متأثر شده است.
همچنين رييس جمهور هند، جان باختن بيش از 250 نفر از حجاج بيت الله الحرام در مراسم رمي جمرات را به خانوادههاي آنان تسليت گفت. دولت اندونزي نيز اعلام كرد كه مسئوليت كشته شدن 54 زائر اين كشور بر عهده دولت سعودي است و دولت عربستان بايد غرامت اين قربانيان را بپردازد.
از سوي ديگر، دولت سعودي اعلام كرد: از خانواده هر كدام از مقتولين در منا، سال ديگر سه نفر را به حج اعزام خواهد كرد. همچنين در مطبوعات عربستان هر روز طرحهايي دربارة جلوگيري از اين فاجعه ارائه ميشد. در عين حال دولت سعودي نيز همچنان اصرار داشت كه مسئوليتي در قبال اين حادثه ندارد و امير نايف تأكيد كرد كه بياحتياطي خود زائران و همراه داشتن وسايل و بار از سوي آنان سبب پديد آمدن اين حادثه شده است. وي همچنين گفت: «اين قضاي الهي بوده و ما به آن راضي هستيم»، (جعفريان، رسول، ص 461، 1383ش.).
برخي گزارشها حاكي است علت اصليِ اين حادثه، انجام اقدامات امنيتي شديد به دليل حضور يك هيئت سياسي سعودي در زمان رمي بوده است؛ اما مقامات رسمي سعودي با تكذيب اين خبرها، علت اصلي را اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه خود به هنگام رمي جمرات اعلام كردند.
نمايشگاهي از تصاوير جانباختگان حادثة منا به منظور شناسايي آنان در مجمع المعصم برپا شد. بسياري از زائران كه بستگان آنان هنوز شناسايي نشده بودند، براي شناسايي هويت جانباختگان در فضايي حزنآور و اندوهناك از اين نمايشگاه بازديد كردند. پس از گذشت يك هفته از اين حادثه، دولت عربستان سعودي اعلام كرد قصد دارد با تخرب پلهاي فعليِ رمي جمرات در «منا»، آن را به پنج طبقه افزايش دهد، (رجبي، محمدحسين، ص 337، چ1، 1385ش.).
سيزده ـ فاجعه منا در سال 1437ق./1394ش.
در روز عيد قربان سال 1437ق. طي حادثهاي كه از نظر محل حادثه و تعداد قربانيان بيسابقه بود، حدود هشت هزار نفر از حجاج كه بيشتر آنان (462 نفر) مليت ايراني داشتند، در اثر ازدحام ايجاد شده به علت رفتار عجيب نيروهاي انتظامي سعودي در اثر گرماي شديد، تشنگي، فشار جمعيت و كوتاهي در كمكرساني، قرباني شدند.
عظمت اين حادثه باعث شد تا دولت سعودي تمام توان خود را براي مخفي نگهداشتن آمار واقعي قربانيان به خرج دهد و از همكاري با مسئولان و بازپس دادن جنازهها تا حد ممكن خودداري كند تا اينكه هشدار مقام معظم رهبري در سخنراني نوشهر، باعث شد اجساد قربانيان ايراني را بازگردانند؛
www.rasanews.ir/nsite/fullstory/news/?id=294782
http://alef.ir/vdcgux9wyak9z74.rpra.html?302879
منابع
اتحاف الوري باخبار امّ القري، عمربن محمد ابن فهد، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.
اثارة الترغيب، محمد بن اسحاق الخوارزمي، به كوشش الذهبي، مكه، مكتبة نزار مصطفي الباز، 1418ق.
الإحتجاج علي اهل اللجاج، احمد بن علي طبرسي، چ1، مشهد، نشر مرتضي، 1403ق.
اخبار مكه، الازرقي، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق.
اخبار مكه، الفاكهي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق.
«از هندوستان تا حريم يار، سيري در سفرنامه حج مرحوم صاحب عبقات الانوار علّامه مير حامد حسين هندي»، ترجمه و تحقيق: محمد علي مقدادي، فصلنامه ميقات حج، ش14، ص 170.
ازدحام في منا و احكامه، اعمال ندوة مشكة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، علي القره داغي، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي.
الاستبصار في عجايب الامصار، كاتب مراكشي، چ1، بغداد، 1986م.
اسد الغابة في معرفة الصحابه، ابن اثير عز الدين ابو الحسن علي بن محمد الجزري، بيروت، دار الفكر، 1409ق..
الاضحية في عصرنا، ناصر مكارم شيرازي، چ3، قم، انتشارات مدرسه امام علي بن ابي طالب(عليه السلام)، 1418ق.
اعمال ندوة مشكلة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، المجمع الفقهي الاسلامي، مكة المكرمه، 1422ق.
انساب الاشراف، بلاذري، به كوشش زكار و زركلي، بيروت، دار الفكر، 1417ق.
آثار اسلامي مكه و مدينه، رسول جعفريان، قم، مشعر، 1386ش.
الآثار الباقية عن القرون الخاليه، ابوريحان بيروني، تهران، چاپ اول، 1380ش.
الآحاد و المثاني، ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، رياض، دار الدرايه، 1411ق.
با كاروان صفا در حج 82 ، رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1383ش.
بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمدباقربن محمدتقي مجلسي، چ2، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403ق.
البحوث العلمية، هيئة كبار العلماء، الرئاسة العامة للبحوث العلمية و الافتاء، 1421ق.
البداية و النهايه، ابن كثير، بيروت، مكتبة المعارف.
بركات سرزمين وحي، محمد محمدي ريشهري، چ6، تهران، مشعر، 1383ق.
تاج العروس، الزبيدي، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1414ق.
تاريخ مكة المكرمه قديماً و حديثاً، عبدالغني محمد الياس، المدينة المنورة، مطابع الرشيد، 1422ق.
تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير، الذهبي، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق.
تاريخ الجمرات بوادي مني في مكة المكرمه، طه عبدالقادر، السعوديه، مركز ابحاث الحج.
التاريخ الصغير، بخاري، به كوشش محمود ابراهيم، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
التاريخ القويم محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق.
تاريخ اليمن خلال القرن الحادي عشر الهجري السابع عشر الميلادي/ تاريخ طبق الحلوي وصحاف المن والسلوي، الحسني الوزير عبد الله بن علي بن احمد بن محمد، محمد عبد الرحيم جازم، بيروت، دار المسيره.
تاريخ امراء المدينه، عارف عبدالغني، دمشق، دار كنان، 1417ق.
تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك)، الطبري، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي.
تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق.
تاريخ مكة المكرمه، عبدالغني محمد الياس، مدينه، مكتبة ملك فهد، 1422ق.
تاريخ مكة المشرفه، ابن الضياء، به كوشش العدوي، مكه، المكتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق.
تاريخ، احمدبن يعقوب اليعقوبي، بيروت، دار صادر، 1415ق.
تحصيل المرام، ابن احمد الصباغ، به كوشش ابن دهيش، 1424ق.
تحقيقي دقيق درباره جمرات و رمي آنها، علي عطائي اصفهاني، قم، امير العلم، 1382ش.
تفسير القمي، القمي، به كوشش الجزائري، قم، دار الكتاب، 1404ق.
تهذيب اللغه، محمد بن احمد ازهري، چ1، بيروت.
الجامع اللطيف في فضل مكة و اهلها و بناء البيت الشريف، محمد ابن ظهيره، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، 1423ق.
الجامع لاحكام الحج و العمرة، العثيمين محمد بن صالح، به كوشش محمود السعيد، الازهر، دار البيان العربي، 2006م.
الجامع، ابن وهب عبدالله المصري، به كوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، دار الوفاء، 1425ق.
جسر_الجمرات www.kaphajj.org/jamarat_bridge_php www.momra.gov.sa/about/gamarat.aspx.
جواهر الكلام، النجفي، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي.
حج گزارشي از حجگزاري سال ۱۴۲۵ق. برابر با سال ۱۳۸۳ ش. رضا مختاري، تهران، مشعر، 1384ش.
حج گزارشي از حجگزاري سال 1426ق. محمدحسين رجبي، چ1، تهران، مشعر، 1385ش.
حج گزارشي از حجگزاري سال 1427ق. حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش.
حج گزارش حجگزاري ايرانيان در موسم حج سال ۱۴۲۷ق. آذر و دي ۱۳۸۵ش. حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش.
حج 29، حجت الله بيات و سيد حسين اسحاقي، تهران، مشعر.
حج 30، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر.
حج رضا بابايي و علياكبر جوانفكر، تهران، مشعر، 1387ش.
«حدود حمي المشاعر»، حمد جاسر، مجله العرب، رجب شعبان 1407ق.
خلاصة الاثر في اعيان القرن الحادي عشر، المحبي، بيروت، دار صادر.
در حريم حرم سفرنامه حج سال 1374ش. جواد محدثي، تهران، مشعر، 1375ش.
الدراسات الشرعيه و التاريخية لمكة المكرمة، عبدالملك بن دهيش بناء جسر علوي للجمرات:
www.bin-dehaish.com
دراسة تحليلية لحيز الفراغي و الزحام في مني و عند الجمرات، اعمال ندوة مشكة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، محمد بن عبدالله ادريس، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي.
الدروس الشرعية، الشهيد الاول، قم، نشر اسلامي، 1412ق.
دعائم الاسلام، قاضي نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد مغربي تميمي، مؤسسه آل البيت.
دلائل النبوة، بيهقي، به كوشش عبد المعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق.
ربيع الأبرار و نصوص الأخيار، زمخشري.
رحلة ابن جبير، محمد بن احمد ابن جبير، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م.
الرحلة السرية للعقيد الروسي، عبدالعزيز دولتشين، چ1، بيروت، الدار العربية للموسوعات، 1428ق.
رمي جمرات در گذشته و حال، ناصر مكارم شيرازي، قم، مدرسه امام علي بن ابيطالب7 1384ش.
سفرنامه حجاز، محمد لبيب البتنوني، ترجمه: هادي انصاري، تهران، مشعر، 1379ش.
السيرة النبويه، ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، بيروت، دار المعرفه.
سيرة ابن اسحاق (السير والمغازي)، ابن اسحاق، به كوشش زكار، قم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1368ش.
شمس العلوم، نشوان الحميري، به كوشش العمري و الاريابي، دمشق، دار الفكر، 1420ق.
الصحاح، الجوهري، به كوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق.
الطبقات الكبري، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، چ1، بيروت، دار الكتب العلميه، 1410ق.
علل الشرايع، الصدوق، به كوشش بحرالعلوم، نجف، المكتبة الحيدريه، 1385ق.
العين (ترتيب العين)، خليل، به كوشش بكايي، قم، نشر اسلامي، 1414ق.
عيون الأثر، ابن سيد الناس، بيروت، دار القلم، 1414ق.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت، جمعي از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمي شاهرودي، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامي بر مذهب اهل بيت، 1426ق.
فقه الرضا، علي بن بابويه، مشهد، المؤتمر العالمي للامام الرضا(عليه السلام)، 1406ق.
في خبر الاقطار محمد بن عبدالمنعم حميري، چ2، بيروت، 1984م.
القاموس المحيط، محمد بن يعقوب فيروزآبادي، چ1، بيروت.
قرب الاسناد، الحميري، قم، آل البيت، 1413ق.
كتاب من لا يحضره الفقيه، محمد بن علي ابن بابويه، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413ق.
كشف الارتياب، سيدمحسن امين، بيروت، دارالكتب الاسلامي، 1410ق.
كشف اللثام والابهام عن قواعد الاحكام، محمد بن حسن فاضل اصفهاني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1416ق.
الكافي، الكليني، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش.
كشاف القناع، منصور البهوتي، به كوشش محمد حسن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق.
لسان العرب، ابن منظور، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
ماء العينين ابن عتيق، به كوشش الظريف، بيروت الموسوعة العربيه؛ ابوظني، دار السويدي، 2004م.
ماء العينين الرحله المعينيه، ابن العتيق، چ1، بيروت و ابوظبي، 2004م.
مأساة التدافع في مني الأسوأ منذ ربع قرن وانتقادات لـ «إدارة الحج»
https: //arabic. rt. com/news/794987.
المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقي، چ2، قم، دار الكتب الإسلاميه، 1371ق.
معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهيه، محمود عبدالرحمان، بيتا.
المحيط في اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب بن عباد، چ1، بيروت.
مدينة معاجز الأئمة الاثني عشر و دلائل الحجج علي البشر، سيدهاشم بن سليمان بحراني، چ1، قم، مؤسسة المعارف الاسلاميه، 1413ق.
مراصد الاطلاع علي اسماء الامكنة والبقاع، صفيالدين عبدالمؤمن ابن عبدالحق بغدادي، چ1، بيروت، دار الجيل، 1412ق.
مرآة الحرمين قم، ابراهيم رفعت پاشا، المطبعة العلميه، 1344ق.
مروج الذهب، المسعودي، به كوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
مشروع الجسر الجمرات: https: //ar. wikipedia. org/wiki .
المصباح المنير، الفيومي، قم، دار الهجره، 1405ق.
المصنّف، عبدالرزاق الصنعاني، به كوشش حبيب الرحمن، المجلس العلمي.
المعالم الأثيرة في السنة و السيره، محمد حسن شراب، چ1، بيروت، دارالشاميه؛ دمشق، دار القلم، 1411ق.
معالم مكة التاريخيه، عاتق بن غيث البلادي، مكه، دار مكه، 1403ق.
معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله ياقوت حموي، چ2، بيروت، 1995م.
معجم مقاييس اللغه، ابن فارس، به كوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، 1404ق.
المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام، جواد علي، چ4، بيروت، دار الساقي، 1422ق.
المقنعه، المفيد، قم، نشر اسلامي،1410ق.
مكه در بستر تاريخ، نعمتالله صفري فروشاني، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، 1386ش.
مناسك حج (محشي)، محمدرضا محمودي، تهران، مشعر، 1429ق.
المناسك و اماكن طرق الحج، ابواسحاق الحربي، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه،
1401ق.
المناقب، الخوارزمي، به كوشش مالك محمودي، قم، نشر اسلامي، 1411ق.
المنتظم، ابن الجوزي، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، 1412ق.
موسم بيداري، سيدمهدي عليزاده موسوي، تهران، نشر مشعر، 1382ش.
موسوعة المملكة العربيه، گروهي از پژوهشگران، رياض، مكتبة ملك عبدالعزيز، 1428ق.
موسوعة مرآة الحرمين الشريفين، ايوب صبري باشا، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق.
موسوعة المملكة العربية السعوديه، گروهي از نويسندگان، به سرپرستي عبدالرحمن بن سعيد
آل حجر، رياض، الغطاء النباتي؛ المكة المكرمه، مكتبة ملك عبدالعزيز، 1428ق.
النوازل في الحج، علي بن ناصر الشلعان رياض، دار التوحيد،1431ق.
نهاية الارب، احمد النويري، قاهره، دار الكتب و الوثائق، 1423ق.
النهايه، ابن اثير مبارك، به كوشش الزاوي و الطناحي، قم، اسماعيليان، 1367ش.
يتيمية الدهر، (عبدالملك الثعالبي، به كوشش مفيد قمحيه، 1403ق.)
www. fa.alalam.ir/news/1707646
www.rasanews.ir/NSite/FullStory/?Id=294782
www.alef.ir/vdcgux9wyak9z74.rpra.html?302879
منا؛ آتشسوزي در منا؛ كشته شدن حجاج؛ پلهاي جمرات؛ تلفات حج
موضوعات
تاريخ و رجال
1. نام منا
گسترة منا از عرفات به سوي مكه كشيده شده و از مكه با گردنهاي جدا ميشود. وجه تسميههاي مختلفي براي منا نقل شده است. لغويان ريشة نام منا را از «امناء»، به معناي ريختن ميدانند كه به تناسب ريخته شدن خون قربانيهاي بسيار، بر آن نهادهاند، (ازهري، ج15، ص381، چ1، بيتا؛ فيروزآبادي، ج4، ص450، چ1، بيتا).
اما در برخي روايات «مُني» به معناي آرزو، ريشة نام «مِنا» دانسته شده است؛ زيرا در اين سرزمين بود كه حضرت آدم(عليه السلام) آرزوي بازگشت به بهشت كرد. (ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2 ، ص180، 1415ق.؛ خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، ج1، ص124، 1418ق.).
منا به معناي مرگ را نيز ريشة اين نام ميدانند؛ چرا كه مرگ قربانيان حجاج در اين درّه است. (ازهري، محمدبن احمد، ج15، ص293، چ1، بيتا؛ ابن منظور، ج15، ص293، 1405ق.). همچنين گفته شده ريشة اين نام، مُني به معناي اجتماع است كه به تناسب اجتماع همه سالة حجاج در اين سرزمين، بر آن نام خواندهاند (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص246، 1414ق.).
منا پوشش گياهي چنداني ندارد و تنها حاوي گياهان و بوتههاي خاردار و درختچههاي بياباني است، (گروهي از نويسندگان، با سرپرستي عبدالرحمان بن سعيد آل حجر، ج3، ص374، 1428ق.).
2. پيشينه منا در روايات
به گفتة روايات، ابليس كه براي وسوسة حضرت آدم(عليه السلام) به هنگام حجگزارياش آمده بود، در جايي كه بعدها جمرههاي منا در آن ساخته شد، بر وي نمايان شد و شروع به وسوسة وي كرد. در اين هنگام جبرئيل به آدم(عليه السلام) فرمان داد كه با ابليس سخن نگويد و او را با هفت سنگريزه بزند و با هر كدام، تكبير بگويد، (صدوق، به كوشش بحرالعلوم، ج2، ص400، 1385ق.).
از منا در گزارش ماجراي ذبح حضرت اسماعيل(عليه السلام) در منابع شيعه و اهلسنت نيز ياد شده است، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص207، 1375ش.؛ قمي، به كوشش الجزائري، ج2، ص224، 1404ق.؛ اليعقوبي، احمدبن يعقوب، ج1، ص27، 1415ق.؛ ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص175، 1415ق.).
بر اساس برخي از اين روايات، حضرت ابراهيم(عليه السلام) براي ذبح فرزندش در مكاني نزديك جمرة وسطي تلاش كرد و شيطان در سه جمره بر وي ظاهر شد و وسوسهاش كرد تا تكليفش را انجام ندهد و حضرت ابراهيم(عليه السلام) با پرتاب سنگريزه، با وي مقابله كرد و او را فراري داد. اين مكان كه نزديك جمرة دوم بود، بعدها «منحر» يا «قربانگاه» شد، (ابن اسحاق، به كوشش زكار، ص99، 1368ش.؛ فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص285، 1414ق.).
به نظر ميآيد پس از اين ماجرا بود كه رمي نمادهاي شيطان در جمرات، سنت ابراهيم(عليه السلام) شد و به وسيلة آن حضرت و بازماندگانش در ميان عرب، ضمن مناسك حج رواج يافت تا اينكه در دوران حكومت عمرو بن لحيّ خزاعي، حاكم مكه و مروج بتپرستي در حجاز، علاوه بر بتهايي كه در مسجد الحرام و كعبه نصب شد، وي هفت بت نيز در مكانهاي مختلف منا قرار داد، (ابن جوزي، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، ج2، ص232، 1412ق.) سه عدد از اين بتها بر روي «قرين» كه كنار مسجد منا و جمرة اولي بود و بر مكاني به نام المدعا كه مكان دقيقش مشخص نيست، نهاد.
يك بت بر لبة درة بالاي جمرة عقبه و سه عدد ديگر نيز بر هر كدام از جمرات سهگانه، به گونهاي كه بزرگترين اين بتها را بر جمرة عقبه، بت بعدي را بر جمرة وسطي و بت كوچك را بر جمرة اول گذاشت. او رسم عبادت اين بتها را با پرتاب هفت سنگ بر هر كدام اين جمرات با گفتن اين جمله كه «تو از بت بعدي بزرگتري» بنا نهاد، (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص306، 1414ق.؛ خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، مكه، ج1، ص101، 1418ق.؛ ابن عساكر، به كوشش علي شيري، ج6 ، ص206، 1415ق.). اين رسم تا دوران پيش از بعثت پيامبر(صلي الله عليه و آله) استمرار داشت؛ چنانكه در قصيدة لاميه، حضرت ابوطالب، عموي پيامبر(صلي الله عليه و آله) كه در مدح آن حضرت سروده نيز به اين نشانها اشاره شده است، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص274، بيتا؛ كليني، به كوشش غفاري، ج1، ص124، 1375ش.؛ ابن كثير، ج3، ص54).
3. محدوده و جغرافياي منا
منا داراي مساحتي حدود 776 هكتار است كه در گذشته يك فرسخ با مكه فاصله داشت، اما امروز به مكه متصل است، (حميري، محمد بن عبدالمنعم، ص552، چ2، 1984م.؛ بغدادي، صفيالدين عبدالمؤمن ابن عبدالحق، ج3، ص1313، چ1، 1412ق.؛ قره داغي، علي، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي، ج2، ص58 ، بيتا).
روايات اهل بيت پيامبر(صلي الله عليه و آله) (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص461، 1375ش.؛ ابن بابويه، محمد بن علي، ج2، ص463، 1413ق.). محدودة منا را همين محدودة عرفي آن از عقبه و گردنه پس از جمرة كبري تا وادي محسر (درة ميان منا و مشعر به طول حدود پنجاه متر) دانستهاند، (نجفي، به كوشش قوچاني و ديگران، ج19، ص12، بيتا؛ فاضل اصفهاني، محمد بن حسن، ج6 ، ص62 ، 1416ق.).
جمرات سهگانه در غرب منا و به سمت مكه واقع شدهاند. نزديكترين جمره به مكه، جمرة عقبه است كه به نامهاي كُبري، قُصوي و ثالثه (عظمي) نيز خوانده ميشد، (الحربي، ابواسحاق، به كوشش حمد الجاسر، ص506، 1401ق.؛ ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص185، 1415ق.؛ صفري فروشاني، ص177؛ فاكهي، ج4، ص156). پس از آن، جمرة دوم كه جمرة وُسطي يا ثانيه نيز معروف است و بعد از آن، (بيروني، ابوريحان، چاپ اول، ص315،1380ش.). جمرة اولي با فاصلة حدود هفت هزار متر از مسجد الحرام، پس از جمرة ثانيه قرار دارد. اين جمره نيز با نامهاي ديگري مانند جمرة صُغري يا دُنيا يا سُفلي، (خوارزمي، محمد بن اسحاق، به كوشش ذهبي، مكه، ج1، ص101، 1418ق.؛ ابراهيم رفعت باشا، ج1، ص48، 1344ق.) (به معناي پايينتر) نيز خوانده شده است، (الحربي، ابواسحاق، به كوشش حمد الجاسر، ص504 ، 1401ق.).
مساجد متعددي در منا وجود داشت و بيشتر آنها در قسمت غربي و در نزديكي جمرات بود كه از جملة آنها مسجد خيف، مسجد النحر و مسجد البيعه بود. مسجد خيف در كنار مسجد كوثر، مهمترين مسجد منا بوده و روايتهاي فراواني در فضيلت نماز گزاردن در اين مسجد آمده است. همچنين گفتهاند پيامبران بسياري در آن نماز گزاردهاند و مدفن حضرت آدم(صلي الله عليه و آله) است (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج3، ص396، 1414ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص301 1420ق.).
مسجد نحر، بين جمرة اولي و وسطي در سيصد متري شمال جمرة عقبه قرار داشت. برخي آن را همان مسجد كبش (قوچ) دانستهاند تا به ياد قوچي باشد كه براي قرباني شدن به جاي اسماعيل در اين مكان فرستاده شد، (محمد ابن ظهيره، به كوشش علي عمر، ص291، 1423ق.؛ ابراهيم رفعت باشا، ج1، ص326، 1344ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص309 1420ق.؛ جعفريان، رسول، ص178، 1386ش.). ساخت اين مسجد به لبابه، دختر علي بن عبدالله عباسي نسبت داده شده است، (ازرقي، به كوشش رشدي الصالح، ج2، ص175، 1415ق.). اين مسجد تا سال 1365ق. پابرجا بود، (جعفريان، رسول، ص177، 1386ش.).
از ديگر مساجد اين منطقه، مسجد كوثر است كه به نقلي، محل نزول سورة كوثر بر پيامبر(صلي الله عليه و آله) بوده است. اين مسجد از مساجدي است كه تا سدة اخير وجود داشت، (ابن عتيق، به كوشش الظريف، ص145، 2004م.؛ ابراهيم رفعت پاشا، ج1، ص322، 1344ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج5، ص288 1420ق.).
مسجد البيعه نيز از ديگر مسجدهاي اين منطقه است كه در كنار جمرة عقبه، براي يادبود بيعت پيامبر(صلي الله عليه و آله) با انصار، به دستور منصور عباسي ساخته شد. اين مسجد اكنون تنها ساختمان موجود در ميدانگاه كنار جمرات است و دو كتيبه مربوط به سالهاي 144ق. در دورة حكومت منصور و 629ق. در دورة مستنصر بر ديوارهاي آن نصب شده است، (ابن فهد، محمد، ج2، ص180، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج5، ص301 1420ق.).
برخي از سفرنامهنويسان قرن سيزدهم هجري، از وجود دو غار در منا خبر دادهاند؛ يكي از اين دو غار، در نزديكي كوه جنوبي منا قرار داشت كه به نام غار «المرسلات» مشهور بود و گفته ميشد كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در اين غار عبادت ميكرد و در اين غار بر آن حضرت سورة مرسلات نازل شد. مردم نيز همواره براي زيارت و تبرك به سوي اين غار ميرفتند.
غار ديگر در كوه شمالي سرزمين منا قرار داشت كه گفته ميشد حضرت ابراهيم(عليه السلام) به همراه هاجر در اين غار زندگي كرد. اين غار داراي طول 4 متر و عرض 5/2 متر بود و در سمت راست آن، غار ديگري ديده ميشد كه آن نيز در دل كوه احداث شده بود. در بيرون غار ياد شده، مصلايي وجود داشت كه گفته ميشد قربانگاه حضرت اسماعيل(عليه السلام) بود.
در كنار مصلا و در درون كوه، قطعه سنگ بسيار بزرگي قرار داشت كه بر روي آن، علفهاي زيادي روييده شده بود و ادعا ميكردند حضرت ابراهيم(عليه السلام) تصميم داشت بر روي اين سنگ حضرت اسماعيل را قرباني كند كه چاقو از دستش رها شد و ميان علفهايي كه بدين منظور در آن لحظه روييده بود، پنهان شد، (البتنوني، محمد لبيب، ترجمه: هادي انصاري، ص318، 1379ش.).
در اوايل قرن چهاردهم، وجود بازاري در منا گزارش شده است كه تمامي نيازها (مانند سلاح، پوشاك، قاليچههاي نماز، فرش، مرجان و سنگهاي زينتي) را ميشد از آنجا تأمين كرد. اين كالاها معمولاً در كنار خيابان و معابر عرضه ميشد و كمتر داخل فروشگاه قرار داشت و معمولاً مردم نياز ساليانة خود را از اين بازار تهيه ميكردند، (ابراهيم رفعت پاشا، ج1، ص327، 1344ق.). امروزه نيز در ميان خيابانهاي فرعي منا، اين چنين بازارچههايي به وسيلة دستفروشان كشورهاي مختلف ايجاد ميشود.
4. تاريخ اسكان و ساخت و ساز در منا
استفاده از چادر و خيمه، از همان زمان شكلگيري مكه در دوران حضرت ابراهيم(عليه السلام) در گزارشهاي روايي آمده است. در اين زمان جرهمياني كه به دور اسماعيل و مادرش هاجر گرد آمده بودند، در چادر زندگي ميكردند، (القمي، به كوشش الجزائري، ج1، ص61 ، 1404ق.).
همچنين در گزارشهاي مختلف به استفاده از خيمه در منا از سوي پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان معصوم: نيز اشاره و از خيمههاي امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام كاظم: ياد شده است. (برقي، احمدبن محمدبن خالد، ج2، ص308، چ2، 1371ق.؛ كليني، به كوشش غفاري، ج3، ص93 و ج6، ص463، 1375ش.؛ حراني، سيدهاشم بن سليمان، ج5 ، ص200، چ1، 1413ق.) مكان خيمهگاه بنيهاشم از نسلهاي گذشته در نزديكي جمرة دوم بود و آنها به صورت سنتي در همين مكان خيمه ميزدند تا اينكه در پي اختلافي ميان بنياميه و بنيهاشم، مكان خيمههاي خود را تغيير داده و در منطقة عرين خيمه زدند، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص209، 1375ش.).
بر اساس گزارشي، خيمههايي كه امام صادق(عليه السلام) سفارش تهية آن را به عمران بن عبدالله قمي داده بود، از جنس كرباس دستباف بود و به طور جداگانه براي زنان و مردان ساخته شده و خيمههاي زنان داراي پوشش بود. عمران بن عبدالله، مبلغي را كه امام(عليه السلام) به وي پرداخته بود، پس داد و خواهش كرد تا آن حضرت، اين خيمهها را به عنوان هديه از وي بپذيرد، امام نيز برايش دعا كرد تا خداوند او و خاندانش را در روزي كه جز ساية امان خداوند، سايهاي نيست، در زير ساية خود قرار دهد، (الكشي، ج2، ص623).
از جمله قديميترين گزارشهاي مربوط به ساخت و ساز در منا، روايتي از امام صادق(عليه السلام) است كه از وجود ساختماني بر روي كوه قُزَح در كنار مشعر الحرام خبر ميدهد، (ياقوت حموي، ياقوت بن عبدالله، ج4، ص341، چ2، 1995م.؛ شراب، محمد حسن، ص226، چ1، 1411ق.؛ مغربي تميمي، قاضي نعمان ابوحنيفه، مؤسسة آل البيت، ج1، ص322، بيتا).
در دو قرن اخير، خانههاي به هم پيوستهاي در دو طرف راه اصلي منا وجود داشت، (ابراهيم رفعت پاشا، ص334، 1344ق.). اما پس از به قدرت رسيدن وهابيان متعصب، بر اساس نظر دانشمندان اين فرقه، هرگونه ساخت و ساز ثابت در منا ممنوع و همه تخريب شد و پس از اين، تنها سرويسهاي بهداشتي و حمامهايي كه به صورت ثابت احداث شده بود، در منا باقي ماند، (كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ج3، ص299 1420ق.). امروزه حاجيان در خيمههاي منا كه با گذر زمان مجهز به وسايل برودتي، برق و... شدهاند، اسكان داده ميشوند، (جعفريان، رسول، ص74، 1386ش.؛ عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
5. اولين اصلاح در جمرات
در دورة عثماني در سال 1291ق. با توجه به تراكم جمعيت، به توصية برخي از شخصيتهاي مذهبي و سياسي؛ مانند قاضي وقت مكه و قاضي مدينه، با هدف جلوگيري از ازدحام و تراكم جمعيت در مقابل جمرة عقبه، حفاظي فلزي براي جلوگيري از نزديك شدن زياد حجاج به جمره ساخته شد، (حمدجاسر، ج22، 1407ق.؛ طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص44). اما از آنجا كه به نظر برخي از علما، از جمله «علي باصبرين»، عالم شهر جده در زمان خود، اين پنجره باعث ميشد تا عوام، دايرة رمي را مساحت اين پنجره بدانند و خود ستونها را رمي نكنند. در سال بعد، اين پنجره برداشته شد و به جاي آن، حوضچههاي بزرگي پيرامون ستونهاي جمرات در سال 1292ق. ساخته شد. در مرحلة بعد، اين حوضچههاي بزرگ نيز كوچك و به شعاع 5/1 متر از ستونهاي جمرات از هر سو شد. البته در جمرة عقبه كه قسمت شمال شرقي آن به كوه متصل بود، يك حوض نيمدايره ساختند، (طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص50؛ كردي، محمد طاهر، به كوشش بن دهيش، ص111 1420ق.).
الف) احداث اولين پل جمرات و دو طبقه شدن آن
در سال 1354 /1395ق. (ادريس، محمد بن عبدالله، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي، ج2، ص195، بيتا). فضاي پيرامون جمرات توسعه يافت و پلي بر بالاي هر سه جمره ساخته شد تا حجاج بتوانند از فراز اين پل نيز جمرات را كه ستونهاي آن براي دسترسي حجاج طبقة دوم بلندتر شده بود، رمي كنند. ساخت اين پل بر روي جمرات، اقدامي مهم براي كاهش ازدحام در اطراف جمرات بود، ولي نواقصي كه در ساخت آن بود، به اضافه رشد روزافزون جمعيت حجاج و سوء مديريت حاكم بر منا، باعث شد تا به مرور، حوادث ناشي از ازدحام در كنار جمرات افزايش يابد. به همين دليل اين سازه در توسعة سال 1410ق./1989م. بازسازي شد. در اين بازسازي، حوضچهها در طبقة بالا به قطر 5/7 متر توسعه يافت و حوضچههاي پايين به قطر 6 متر باقي ماند و عرض طبقة دوم جمرات كه در سالهاي آغاز اين توسعه، 40 متر بود، به 80 متر و مساحت آن به 924 متر رسيد، (عبدالملك بن دهيش بناء جسر علوي للجمرات، ص112 :
www.bin-dehaish.com)
با اين حال، حوادث منا ادامه يافت؛ بهطوريكه بارها افرادي در اثر فشار جمعيت به پايين پرتاب شدند و افرادي نيز زير دست و پا آسيب ديدند. يكبار نيز بخشي از پل فرو ريخت و تعدادي كشته شدند و پرقربانيترين اين سانحهها، حادثه سال 1415ق. بود كه در آن سال، 270 نفر كشته و 400 نفر زخمي شدند. اين حادثهها در سالهاي 1417، 1418، 1421 و 1426ق. نيز تكرار شد، (جعفريان، رسول، ص 453، 1383ش.؛ المجمع الفقهي الاسلامي، ج2، صص201 و 202، 1422ق.). تا جايي كه برخي از منابع، حادثههاي سال 1410ق. به بعد را، دستكم 9 مورد دانستهاند (مأساة التدافع في منى الأسوأ منذ ربع قرن وانتقادات لـ «إدارة الحج» (https://arabic.rt.com/news/794987).
ب) احداث سازه جديد جمرات
در تاريخ 24 ذي حجه سال 1426ق. وزير كشور وقت عربستان، از علماي ديني كشور خواست تا راه حل شرعي براي محافظت از جان حجاج ارائه كنند. اين دعوت منجر به ارائة پيشنهادي از سوي هيئت علماي بزرگ سعودي براي توسعة جمرات شد و بر اساساين پيشنهاد، طرح توسعة جديد جمرات شكل گرفت. اين طرح بر مبناي تقسيم جمعيت متمركز حجاجي كه براي رمي به جمرات ميآمدند، به گروههاي كوچكتري كه قابل كنترل و بدون ازدحام بودند، طراحي و سيستم تهويه پيشرفته و امكانات رفاهي متعدد براي رميكنندگان پيشبيني شد، (www.bin-dehaish.com/wp-content/uploads/2014/11/ مقاله عن الجمرات) تا اينكه در سال 2012م. ساختمان جديد به طول 950 و عرض 80 متر در 5 طبقه ساخته شد.
در اين بازسازي، ستونهاي جمرات به شكل استوانههاي توخالي و بيضيشكل به طول 40 متر در وسط حوضچههايي بيضيشكل ساخته شد. براي تقسيم جمعيت رميكننده، هر كدام از خيابانهاي اصليِ پيرامون ساختمان جمرات به وسيلة راهي به يكي از مدخلهاي ورودي ساختمان در طبقات مختلف متصل و دستگاه تهويه هواي پيشرفته در آنها قرار داده شد. (حج، ج30، ص206؛ مشروع الجسر الجمرات https://ar.wikipedia.org/wiki؛ جسر الجمرات www.kapl-hajj.org/jamarat_bridge_.php.https: www.momra.gov.sa/about/gamarat.aspx).
ج) برنامهريزي براي اسكان
به نوشتة روزنامة عكاظ، حبيب زينالعابدين، سرپرست نظارت بر پروژههاي توسعهاي امور حجاج وابسته به وزارت حج عربستان سعودي گفت:
«بر اساس پروژة توسعهاي امور حج، ظرفيت جذب حجاج به سه ميليون نفر خواهد رسيد. بر اساس اين پروژه، چادرهاي پيشرفته كه از دو طبقه تشكيل شده است، در دامنة كوههاي شمالي منا برپا ميشود. در اين راستا سعي شده است ظرفيت اسكان و جذب زائران خانة خدا در منا افزايش يابد كه اين امر نيز در راستاي ارائة خدمات بيشتر به زائران و تأمين آسايش و آرامش و اطمينان خاطر آنان انجام ميگيرد.»
زينالعابدين تصريح كرد: «طرح استفاده از خيمههاي پيشرفته دو طبقه در منا براي وزير امور شهر و روستاي عربستان ارسال شده است كه پس از موافقت وي، اين طرح اجرا ميشود».
بنا به نقل شاهدان عيني، عربستان به منظور كاهش ازدحام در منا، در طرح آزمايشي سال 1429ق./ 1387ش. تعدادي از زائران خانة خدا را به جاي اسكان در خيمههايي سفيد، در شش ساختمان مسكوني در شرق منا اسكان داد، (بيات، حجت الله / اسحاقي، سيد حسين، حج29 ص444). اما بررسي ميداني و گزارشهاي بعدي، استمرار يا موفقيت اين طرح را در سالهاي بعد تأييد نكرد.
6. جلسات و نشست هاي منا در صدر اسلام
پيش از اسلام در فرصت بيتوتة سه روزه در موسم حج در منا، مجالس و نشستهاي فرهنگي بسياري منعقد ميشد. اعراب جاهلي در اين فرصت از افتخارات خانوادگي و پدران خود سخن ميراندند، (جواد علي، ج 11، ص 390، چ4، 1422ق.). تا اينكه قرآن كريم فرمان داد تا در فرصت اتراق در منا، آنچنانكه پدرانشان را ياد ميكنند يا بهتر از آن، به ياد خدا باشند
(بقره : 200). اين محفلها در زمان پيامبر(صلي الله عليه و آله) و امامان معصوم: نيز ادامه داشت.
الف) دعوت پيامبر(صلي الله عليه و آله) از قبايل عرب در منا
پيامبرخدا در مدت دعوت در مكه، هر ساله در موسم حج، در محافل قبايل مختلف در منا حاضر ميشد و آنان را به اسلام و بيعت با خود فرا ميخواند. بدينترتيب مقدمات ملاقات آن حضرت با برخي از چهرههاي سرشناس يثرب و بيعتهاي عقبه در اين جلسات شكل گرفت، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص425، بيتا).
ب) بيعتهاي عقبه در منا
دو بيعت انصار با پيامبر(صلي الله عليه و آله) در سالهاي دوازدهم و سيزدهم بعثت در منطقة انتهايي منا و نزديكي جمرة عقبه رخ داد. در بيعت اول، دوازده نفر از اهل يثرب و در بيعت دوم، گروهي شامل هفتاد نفر مرد و بيست زن با پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) بيعت كرده و موجبات هجرت ايشان به مدينه را فراهم كردند. از اين پيمانها با نام پيمان عقبة اول و دوم ياد ميشود، (ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، ج1، ص438، بيتا؛ بلاذري، به كوشش زكار و زركلي، ج1، ص277، 1417ق.). به يادبود اين پيمانها، مسجدي به نام مسجد البيعه در اين مكان ساخته شد كه تاكنون موجود است، (صفري فروشاني، نعمتالله، ص177، 1386ش.؛ گروهي از نويسندگان، به سرپرستي عبدالرحمان بن سعيد آل حجر، ج2، ص360، 1428ق.).
پس از فتح مكه در سال هشتم قمري، به فرمان پيامبر(صلي الله عليه و آله)، تمام بتهاي اطراف مكه به دست امير مؤمنان7 شكسته شد و از بين رفت، (مسعودي، به كوشش اسعد داغر، ص242، 1409ق.؛ المفيد، ج1، ص152، 1410ق.). ابلاغ آيات آغازين سورة برائت در سال نهم قمري. توسط امير مؤمنان(عليه السلام) در كنار جمرة عقبه در منا صورت گرفت، (خوارزمي، به كوشش مالك محمودي، ص164، 1411ق.؛ مسعودي، به كوشش اسعد داغر، ص186، 1409ق.؛ بيهقي، به كوشش عبد المعطي، ج5 ، ص295، 1405ق.). اين آيات هشداري به حضور بتپرستان و اعلاميهاي دربارة روابط مسلمانان و بتپرستان همپيمان بود.
ج) منا در حجة الوداع
حضور پيامبر خدا(صلي الله عليه و آله) و بيتوته در منا و رمي جمرات و توصيهها و خطابههاي آن حضرت در جريان حضور در منا (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص285، 1414ق.) در جريان حَجَّة الوداع در سال دهم قمري بود، (ابن وهب عبدالله المصري، به كوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، ج1، ص73، 1425ق.؛ فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص250، 1414ق.؛ ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، ج5، ص316، 1411ق.).
آن حضرت از وادي محسر راه ميانة منا را پيمود كه به جمرة عقبه منتهي ميشد و سنگريزههاي كوچك را با فشار دادن سر انگشت سبابه به انگشت ديگر، به سوي جمره پرتاب كرد و با هر پرتابي، تكبير گفت. آن حضرت مردم را از آسيب زدن به يكديگر به هنگام پرتاب سنگريزهها نهي كرد و فرمان داد با سنگهاي كوچك رمي انجام دهند (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، 1414ق.). ايشان در ميان جمرات راه ميرفت و مسلمانان را از ربودن مال يكديگر بر حذر ميداشت (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج4، ص287، 1414ق.).
د) حضور ائمه: در منا
از ديگر محفلهاي منا كه گزارشي از آن وجود دارد، مجلسي عظيم و مهم است كه در آن امام حسين(عليه السلام) در سال 60 يا 59 ق. تمام اصحاب و ياران باقيمانده از پيامبر(صلي الله عليه و آله) و تابعيان را كه تعدادشان به هزار نفر ميرسيد، در خيمهگاه خود جمع كرد و ضمن انتقاد از حكومت معاويه و ستم او و تلاشي كه براي دگرگون كردن ارزشها و كتمان فضايل اهل بيت: به خرج داد، از عملكرد حاضران در برابر حكومت اموي انتقاد كرد و خواستار تلاش جدي آنان براي انتشار فضايل اهل بيت: در شهرهاي خود شد.
محفل علمي امام صادق(عليه السلام) و شاگردان آن حضرت در منا، يكي از مهمترين محفلهاي منا بود، (مجلسي، محمدباقر، ج1، ص462، چ2، 1403ق.).
امام جواد(عليه السلام) در ايام حج، در كنار مسجد خيف و جمرات قدم ميزد و ميفرمود: «اينجا محل خيمهگاه بنيهاشم و امام سجاد(عليه السلام) است و من دوست دارم در منزلگاههاي آنان راه بروم»، (كليني، به كوشش غفاري، ج4، ص486، 1375ش.).
7. حوادث تاريخي و اتفاقات منا
الف) پيش از دوره سعودي
سرزمين منا در طول ساليان طولاني، شاهد حوادث بسياري بوده كه در اينجا به برخي از مهمترين آنها كه در منابع تاريخي انعكاس يافته است، اشاره كنيم:
يك ـ زخمي شدن عمر بن خطاب
در سال 23ق. در حالي كه عمر بن خطاب در كنار جمرة اول مشغول رمي جمره و پرتاب سنگريزه به آن بود، سنگي به قسمت جلوي سر وي برخورد و وي را مجروح و خونآلود كرد. مردي از بنيلهب كه اين صحنه را نظاره ميكرد، سر خونآلود عمر را به قربانياني تشبيه كرد كه پيش از رسيدن به قربانگاه، اندكي خونآلود ميشوند و گفت: «امير المؤمنين اشعار كرده و بعد از اين، حج به جا نميآورد.» حاضران نيز اين صحنه را به فال بد گرفته و گفتند: «عمر پس از امسال به حج نخواهد رفت». براساس اين گزارشها، پس از بازگشت از اين سفر بود كه عمر در مدينه به قتل رسيد، (زمخشري، ج4، ص196، بيتا؛ ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، ج1، ص102، 1411ق.؛ الصنعاني، عبدالرزاق، به كوشش حبيب الرحمان، ج10، ص402، بيتا).
دو ـ اعلام منا به عنوان محل امن (73ق.)
در اين سال هنگامي كه حجاج بن يوسف، فرمانده مرواني، از سوي عبدالملك به سركوب قيام ده سالة ابن زبير در مكه مشغول بود، براي در تنگنا گذاشتن ابن زبير و پراكندن نيروهاي وي كه در مكه پناه گرفته بودند، منا را به عنوان يكي از محلهاي امن اعلام كرد كه هركس به آن پناه ببرد، از تعقيب در امان است. در پي اين اعلام، منا چونان ايام موسم حج، شلوغ و لبريز از جمعيت شد (فاكهي، به كوشش ابن دهيش، ج2، ص366، 1414ق.)
سه ـ ترور عبدالله بن عمر (73ق.)
وي پسر بزرگ خليفة دوم بود كه پس از سرنگوني حكومت زبيريان در مكه، با
حجاج بن يوسف، كارگزار خونآشام عبدالملك بن مروان بيعت كرد؛ اما به او نگاه مثبتي نداشت. حجاج كه از ابن عمر به دليل نفوذ خانوادگي و حمايت از آل زبير و اعتراضش به بيبند و باريهاي بنياميه، دلِ خوشي نداشت، به فرمان عبدالملك مجبور بود در موسم حج آن سال، پس از عبدالله بن عمر، وقوف را انجام دهد و او را بر خود مقدم بدارد.
حجاج براي رهايي از وي به يكي از مأمورانش دستور داد تا نيزه مسموم را با صحنهسازي به شكل يك تصادف به پاي عبدالله بن عمر فرو آورد و اينگونه او را مسموم كند. اين توطئه با استفاده از ازدحام كنار جمرات عملي شد و عبدالله به بستر بيماري افتاد و حجاج به عيادت او رفت و از او خواست تا مقصر را معرفي كند؛ ولي عبدالله، حجاج را عامل اصلي اين مشكل دانست؛ زيرا وي اجازه داده بود نيروهايش در حرم امن الهي با اسلحه باشند.
بيماري عبدالله ادامه يافت تا اينكه پس از چند روز، در حالي كه به خاطر همراهي نكردن با امام علي(عليه السلام) و دشمنان بنياميه در پيكار با امويان افسوس ميخورد. درگذشت. در نهايت نيز حجاج با تحميل خود، بر پيكر عبدالله نماز خواند، (الذهبي، به كوشش عمر عبدالسلام، ج5 ، ص465، 1410ق.؛ بخاري، به كوشش محمود ابراهيم، ج1، ص185، 1406ق.؛ الجزري، ابن اثير، ج3، ص241، 1409ق.).
چهار ـ ترور امير ياسور (733ق.)
ياسور يكي از اميران مغول در دربار ابوسعيد ايلخان بود كه ايلخان در مورد قدرت يافتنش بيمناك شد. به همين دليل هنگامي كه ياسور براي حج از او اجازه خواست، يكي از درباريان به نام خواجه مجدالدين سلامي را مأمور از بين بردن ياسور در اين سفر كرد.
مجدالدين قطلوبك سلامي يكي از پيشكارانش را به سوي امير مملوكي مصر فرستاد. امير فرستادة مجدالدين را به مكه، نزد برسبغا فرستاد كه آن سال به مكه رفته بود تا با هماهنگي وي، امير مكه، شريف رميثه را براي همكاري در ترور ياسور به ياري گيرد. ولي رميثه كه از ناامني و عواقب كار بيمناك بود، با مصريان همكاري نكرد. به همين دليل برسبغا، يكي از بردگان عرب خود را براي اين كار تطميع كرد.
پس از وقوف در مشاعر مقدس و يك روز پس از عيد قربان، در حالي كه ياسور به همراه برسبغا، براي رمي روز يازدهم، بر مركب سوار شد، در نزديكي جمره، مورد هجوم مزدور برسبغا قرار گرفت و كشته شد. غلامان برسبغا، مزدور را دنبال كردند و براي تبرئه خود و از بين بردن مدارك، او را نيز كشتند. برسبغا نيز در برابر حجاج، به وي درود فرستاده و وعدة پيگيري قاتلانش را داد، (ابن فهد، محمد، ج3، ص201، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.)
پنج ـ ترور حسن پاشا، امير عثماني حرمين
پس از اعتراض مردم به اقدامات شريف سعدبن زيد، از شرفاي آل زيد مكه، دربار عثماني، حسن پاشا را براي پيگيري اين شكايتها به حجاز فرستاد. پس از ورود حسن پاشا، بين او و شريف سعد، درگيريها و كدورتهايي ايجاد شد؛ اما شريف سعد در برابر دستاندازيهاي حسن پاشا كه به اتكاي قدرت عثمانيان بود، مدارا ميكرد تا اينكه در دومين موسم حج، پس از حضور حسن پاشا در سال 1081ق. و هنگامي كه وي به همراه تعدادي از نيروها و محافظانش براي رمي جمره در روز دوازهم ذيالحجه رفته بود، در كنار جمرة عقبه، سه نفر با تفنگ به وي شليك كردند كه يكي از تيرها به ران پاي وي اصابت كرد.
همراهان و محافظان حسن پاشا پس از اين تيراندازي، وي را به سمت مكه بردند و به سوي افراد حاضر و حجاج و فقيراني كه بر سر راه بودند، آتش گشوده و سي نفر از افراد غير مسلح را كشتند، (الحسني الوزير عبد الله بن علي، ص277). اين ترور، رابطة ميان حسن پاشا و شريف سعد را تيرهتر كرد تا اينكه فرمان بازگشت حسن پاشا صادر شد و در ميانة راه، در غزه درگذشت و همانجا دفن شد، (عارف عبدالغني، ص352، 1417ق.؛ محبي، ج1، ص275، بيتا).
شش ـ دار زدن باند دزدان در جمره
با توجه به جمع شدن حاجيان پيرامون جمرات در موسم حج، اين نمادها، كاركردهاي ديگري نيز پيدا ميكرد؛ چنانكه در يكي از سالها، به دستور حاكم عثماني، يازده سارق بر ديوار جمره به دار آويخته شدند، (طه عبدالقادر، مركز ابحاث الحج، ص44).
هفت ـ شيوع وبا در منا و مكه (1282ق./1245ش.)
در حج اين سال، به خاطر آلودگي فضاي بهداشتي منا، بيماري وبا به حدي شيوع يافت كه امكان دفن همة اجساد نبود و خيابانهاي منا آنچنان مملو از جمعيت بود كه حجاج براي رسيدن به جمرات و رمي آنها، بايد از روي جنازهها عبور ميكردند، حجاج اين سال را حدود پانصد هزار نفر تخمين زدهاند كه ادعا شده است حدود يك سوم آنها به خاطر وبا جان دادند، (عبدالعزيز دولتشين، ص309، چ1، 1428ق.).
هشت ـ ممنوعيت ذبح قرباني در كنار چادرها (1318ق./1280ش.)
دراين سال، اعلام شد كسي از حجاج حق ذبح قرباني در كنار چادرهاي خود را در منا ندارد و گودالهاي زيادي در فاصلة هزار متري از چادرِ حجاج حفر شد و حجاج، قربانيهاي خود را در آن نقاط ذبح ميكردند. اين اقدام سبب جلوگيري از آلودگي هوا و پراكندگي بوهاي نامطبوع از لاشة حيوانات در فضا شد. بنا به گزارشهاي موجود در سالهاي گذشته، مردم قربانيهاي خود را در كنار چادرهاي حجاج سر ميبريدند كه اين موجب آلودگي هوا و بيمار شدن جسم و جان بود، (ابراهيم رفعت باشا، ص107، 1344ق.).
ب) دوره سعودي
با پيشرفت تكنولوژي و تسهيل حمل و نقل در قرون اخير، تعداد حجاج چندين برابر شده است كه در پي آن، ادارة حج، امكانات رفاهي و مديريت، برنامهريزي و تلاشهاي عمراني مضاعفي را طلب كرد. هرچند دولت سعودي در اين مدت، تلاشهاي چشمگيري انجام داد تا به رونق صنعت حج در مقام يكي از منابع مهم درآمدزايي سعودي و ماية اصلي اعتبار اين حكومت در جهان اسلام بيافزايد، اما عمدة اين تلاشها با تأخير فراوان و پس از تكرار سوانح و حوادث پرقرباني براي حاجيان انجام شد و در زمينههايي گسترش يافت كه بازدهي سرمايه به سرعت اتفاق ميافتاد. ولي زمينههاي كمبازده مانند صنعت حمل و نقل، هنوز دچار عقبماندگي و بيتوجهي است.
از سوي ديگر بسياري از اين برنامههاي توسعهاي، بدون نگاه كلان و جامع است؛ به گونهاي كه بارها دچار بازسازي و تغيير شدند. در ادامه به تعدادي از سوانح و حوادث رخ داده در منا در موسم حج اشاره ميكنيم كه غالباً قابل پيشگيري بوده ولي به خاطر ناتواني و سوء مديريت مسئولان سعودي به فاجعهاي پرتكرار بدل شدند.
يك ـ شيوع آنفلوانزا در سال 1335ش. در منا
در اين سال به دليل رعايت نشدن اصول بهداشتي، آنفلوانزايي فراگير در منا شيوع يافت و افراد بسياري را به كام مرگ فرستاد؛ از جمله چهارده ايراني در منا درگذشتند، (ميقات حج،
ش5، ص219).
دو ـ كشتار حجاج مصري در منا (1344ق./1305ش.)
با روي كار آمدن حكومت سعودي كه بر پاية تكفير مسلمانان طراحي شده بود، وهابياني كه متكي به قدرت حكومت بودند، به تعرض و كشتار حجاج به بهانة انجام اعمالي كه از نظر وهابيان كفرآميز است، دست زدند؛ از جمله تعداد زيادي از حجاج مصري را در مِنا (1344ق.) به علت حرام دانستن برخي از اعمال آنان، بيرحمانه قتل عام كردند، (امين، سيدمحسن، ص52، 1410ق.).
سه ـ كشته شدن تعدادي از حجاج در سال 1389ق./ 1348ش.
بنا بر گزارش شاهدان عيني در اين سال، در مسير باريك «سوق العرب» منا، به دليل ازدحام جمعيت و اتوبوسها، هشت نفر از حجاج زير دست و پا تلف شدند، (محمدي ري شهري، محمد، ص124، چ6 ، 1383ش.).
چهار ـ آتشسوزي سال 1395ق./ 1354ش.
در موسم حج اين سال، آتشسوزي مهيبي در منا رخ داد كه عمده دليل آن انفجار كپسولهاي گاز و باك بنزين اتومبيلها بود كه با وزيدن باد، به سرعت گسترش يافت و در كمتر از يك ساعت، منطقة وسيعي از منا را در برگرفت. در اين حال حاجيان به كوههاي اطراف پناه بردند و امور از كنترل خارج شد و از وسايل اطفاي حريق و فعاليت دو فروند هليكوپتر، به خاطر گستردگي آتش، كاري ساخته نبود. پرتاب شدن حجاج از كوهها نيز باعث آسيبديدگي بيشتر آنان شد. سرانجام پس از ساعاتي، همه چيز در آن قطعه سوخت و آتش خاموش شد و چادرهاي فراواني كه از آتش در امان مانده بودند، در رفت و آمد ماشينها و ازدحام جمعيتِ در حال گريز نابود شده بودند. طبق آمارهاي اعلام شده، 11500 خيمه در اين حادثه سوخت، (همان، ص30؛ ميقات حج، ش5 ، ص224).
پنج ـ حادثة تونل منا در سال1410ق./ 1369ش
طي اين حادثه، حجاجي كه در ايام تشريق از طريق اين تونل به سمت منا ميرفتند، به علت خراب شدن دستگاههاي تهويه و در نتيجه كمبود هوا و گرما از يك طرف و فشار و ازدحام جمعيت از طرف ديگر، محاصره شدند و 1400 حاجي، جان خود را از دست دادند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
شش ـ كشته شدن 300 نفر در ازدحام سال1414ق./1373ش.
بنا به برخي از گزارشها در موسم حج اين سال،270 تا300 نفر از حجاج در ازدحام منطقة جمرات، در منا كشته شدند، (ميقات حج، ش28، ص220). رسانههاي خارجي اين آمار را تا 800 نفر نيز اعلام كردند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
هفت ـ آتشسوزي منا در سال 1415ق./1374ش.
روز هفتم ذيحجه اين سال، پيش از استقرار حجاج در منا، آتشسوزي شد و نوزده هزار چادر مربوط به كشورهاي آسياي ميانه و عربي از بين رفت و سه نفر كشته شدند و 99 مجروح بر جاي ماند. آتشسوزي به اندازهاي مهيب بود كه دود آن، منطقة عزيزيّة مكه را فرا گرفت و هليكوپترها و وسايل آتشنشاني، فعّالانه به خاموش كردن آن مشغول بودند، (سفرنامه حج سال 1374، ص151).
هشت ـ كشته شدن تعدادي از حجاج در پل جمرات در سال 1418ق/1377ش.
بنا به برخي از گزارشها، در موسم حج اين سال نيز 108 يا 118 نفر از حجاج، به خاطر ازدحام جمعيت از پل جمرات سقوط كرده و زير دست و پا از ميان رفتند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.؛ ميقات حج، ش28، ص220).
نه ـ تلفات در جمرات سال 1421ق./1380ش.
در اين سال طبق برخي از آمارها، 35 نفر از حجاج در ازدحام جمعيت در جمرات از بين رفتند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
ده ـ فاجعة جمرات سال1424ق./ 1382ش.
در اين سال با وجود هشدارها و پيشبينيهاي احتياطي، هجوم جمعيت فراوان به بالاي پل جمرات و استقرار آنها در اطراف جمرة عقبه، زمينه را براي حادثه فراهم كرد. فشارهاي مردم، مانند موجي جمعيت را روي زمين خواباند. در اين هنگام همه براي نجات خود دست و پا زدند و هر كس كه افتاد، ديگر قادر به بلند شدن نبود و افراد بعدي كه با حركت از روي سر آنها قصد نجات جان خود را داشتند، باعث تلف شدن افراد زيرين شدند و پس از گذشت چند دقيقه، فاجعه رخ داد و 244 تا 250 نفر كشته و بيش از 200 نفر زخمي شدند و مسير پل به روي جمعيت بسته شد.
پس از ساعتي، روي پل به آرامي خلوت شد و جنازهها همراه با هزاران حوله، دمپايي، كيسه پلاستيك و غيره پراكنده شدند. مأموران براي جمعآوري جنازهها در گوشهاي به فعاليت افتادند و بولدوزرهاي كوچك هم شروع به جمعآوري وسايل كردند. روزنامه عُكاظ (دوشنبه، 11 ذيالحجه) تعداد قربانيان اين رخداد را در اطراف حوض جمرة عقبه، 244 نفر كشته و 244 نفر زخمي اعلام كرد، (جعفريان، رسول، ص450، 1383ش.؛ عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.).
يازده ـ كشته شدن حجاج در ازدحام جمرات سال 1425ق./1384ش.
در موسم حج اين سال نيز طبق برخي از گزارشها، 251 نفر از حجاج در ازدحام جمعيت اطراف جمرات در منا جان دادند، (عليزاده موسوي، سيدمهدي، ص160، 1382ش.؛ ميقات حج، ش28، ص220). البته برخي تنها آسيب ديدن سرپايي 500 نفر از حجاج را بيان كردهاند، (مختاري، رضا، ص333، 1384ش.).
دوازده ـ كشته شدن حجاج در ازدحام سال 1426ق./1384ش.
در روز دوازدهم ذيحجة اين سال، در اوج حضور زائران اهل سنت براي رمي جمرات، حدود ساعت يك بعد از ظهر، بنا به آنچه مسئولان سعودي اعلام كردند، به سبب ازدحام زياد و اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه خود به هنگام رمي، شمار بسياري از آنان كشته شدند. به گفته سخنگوي وزارت كشور عربستان سعودي، شمار كشتهشدگان به 363 نفر رسيد كه عمدتاً از اتباع هند، پاكستان، سعودي، بنگلادش، مصر، تركيه، سودان، افغانستان و الجزاير بودند. شمار مجروحان اين حادثه بنا به نوشته روزنامه فارسي البلاد، 289 تن اعلام شد. هفت زائر ايراني (شش تن از كاروانهاي اهل سنت كردستان و يك نفر از كاروانهاي تهران كه نتوانسته بود پيش از ظهر رمي كند) نيز جزو كشتهشدگان بودند.
به گفتة شاهدان عيني، هرچند دليل اصلي اين فاجعه دقيقاً اعلام نشد، اما نميتوان ادعاي مقام سعودي مبني بر «اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه» را از عوامل بروز آن دانست؛ زيرا اولاً: به سبب اطلاعرساني قبلي از طريق تابلوهاي بزرگ در سطح شهر، به زبانهاي مختلف از زائران خواسته شده بود هنگام حضور در رمي، از آوردن اثاث و لوازم خودداري كنند. ازاينرو، بسياري از زائران، بدون اسباب و اثاثيه حاضر ميشدند.
ثانياً: مأموران سعودي با دقت و خشونت، معدود زائراني را كه لوازمي با خود حمل ميكردند، به كناري كشيده و مانع حضور آنها با وسايلشان ميشدند. در نتيجه سهلانگاري در رفع سد معبر و نداشتن تدبير در انتظام عبور و مرور، نقش مهمي در بروز اين حادثه داشت؛ زيرا در طول مسير، از محل استقرار حجاج در منا تا محل جمرات، قدم به قدم متكديان در چند رديف، وسط راه نشسته و مانعي بزرگ در رفت و آمد زائران بودند و بيتوته كردن انبوه زائران پاكستاني و هندي و آفريقايي در اين مسير كه از دو طرف، بخش اعظم راه را اشغال كرده بودند نيز، باعث تراكم سيل زائران شد و به بينظمي موجود افزود. در حالي كه با اندك تدبير، مسئولان مربوط ميتوانستند مسير رفت زائران رمي جمرات را از مسير بازگشت آنان مجزا كنند تا از تداخل زائران رمي كرده در حال بازگشت، با زائراني كه رو به جمرات ميآورند، پيشگيري كنند، (رجبي، محمدحسين، ص301، چ1، 1385ش.).
پس از حادثة منا در سال 1426ق./2005م. يكي از مسئولان وزارت كشور سعودي عمده دليل اين حادثه را اسباب و وسايل حجاجي اعلام كرد كه بر دوش خود حمل ميكردند و آن وسايل در وقت فشار روي زمين افتاده، سبب زمين خوردن ديگران ميشدند.
همچنين مسئولان مطوّفيها؛ يعني مؤسساتي كه مسئوليت زدن چادر براي گروههاي حجاج از كشورهاي مختلف را دارند، اعلام كردند كه مسئوليتي در قبال اين حادثه ندارند؛ زيرا بيشتر افراد كشته شده، از مفترشين (كساني كه چادري ندارند و در كنار خيابانها ميخوابند) بودهاند، (جعفريان، رسول، ص453، 1383ش.).
در پي اين فاجعه، فردي از سوي ملك فهد براي توسعة مكه، مدينه و مشاعر مقدس مأمور شد تا طرحي را كه دست كم مصالح بيست سال آينده را در نظر داشته باشد، براي فراهم كردن بهترين وضعيت در مكه و مدينه و مشاعر مقدس ارائه كند. اين اقدام كه بلافاصله پس از حادثة دهشتناك منا صورت گرفت، نوعي اقدام آرامبخش براي بحراني تلقي ميشد كه پس از اين حادثه در امر حج و مسئوليت دولت سعودي در قبال آن پديد آمد.
بالاترين مرجع فقهي در عربستان سعودي، هيئت كبار العلما نيز به سرعت جلسهاي به مناسبت فاجعهاي كه در منا رخ داد، برگزار كرد تا راههاي شرعي حل اين مشكل را بررسي كند.
اين فاجعه در رسانهها نيز بازتاب فراواني يافت؛ وزير امور خارجه بنگلادش گفت كه با شنيدن خبر درگذشت بيش از 240 نفر از زائران خانة خدا شگفتزده شده است. دولت فرانسه نيز بلافاصله به خانوادههاي جانباختگان فاجعة منا تسليت گفت. شيراك ضمن ارسال پيامي براي فهد، پادشاه عربستان نوشت: از شنيدن خبر اين فاجعه، عميقاً متأثر شده است.
همچنين رييس جمهور هند، جان باختن بيش از 250 نفر از حجاج بيت الله الحرام در مراسم رمي جمرات را به خانوادههاي آنان تسليت گفت. دولت اندونزي نيز اعلام كرد كه مسئوليت كشته شدن 54 زائر اين كشور بر عهده دولت سعودي است و دولت عربستان بايد غرامت اين قربانيان را بپردازد.
از سوي ديگر، دولت سعودي اعلام كرد: از خانواده هر كدام از مقتولين در منا، سال ديگر سه نفر را به حج اعزام خواهد كرد. همچنين در مطبوعات عربستان هر روز طرحهايي دربارة جلوگيري از اين فاجعه ارائه ميشد. در عين حال دولت سعودي نيز همچنان اصرار داشت كه مسئوليتي در قبال اين حادثه ندارد و امير نايف تأكيد كرد كه بياحتياطي خود زائران و همراه داشتن وسايل و بار از سوي آنان سبب پديد آمدن اين حادثه شده است. وي همچنين گفت: «اين قضاي الهي بوده و ما به آن راضي هستيم»، (جعفريان، رسول، ص 461، 1383ش.).
برخي گزارشها حاكي است علت اصليِ اين حادثه، انجام اقدامات امنيتي شديد به دليل حضور يك هيئت سياسي سعودي در زمان رمي بوده است؛ اما مقامات رسمي سعودي با تكذيب اين خبرها، علت اصلي را اصرار زائران براي حمل اسباب و اثاثيه خود به هنگام رمي جمرات اعلام كردند.
نمايشگاهي از تصاوير جانباختگان حادثة منا به منظور شناسايي آنان در مجمع المعصم برپا شد. بسياري از زائران كه بستگان آنان هنوز شناسايي نشده بودند، براي شناسايي هويت جانباختگان در فضايي حزنآور و اندوهناك از اين نمايشگاه بازديد كردند. پس از گذشت يك هفته از اين حادثه، دولت عربستان سعودي اعلام كرد قصد دارد با تخرب پلهاي فعليِ رمي جمرات در «منا»، آن را به پنج طبقه افزايش دهد، (رجبي، محمدحسين، ص 337، چ1، 1385ش.).
سيزده ـ فاجعه منا در سال 1437ق./1394ش.
در روز عيد قربان سال 1437ق. طي حادثهاي كه از نظر محل حادثه و تعداد قربانيان بيسابقه بود، حدود هشت هزار نفر از حجاج كه بيشتر آنان (462 نفر) مليت ايراني داشتند، در اثر ازدحام ايجاد شده به علت رفتار عجيب نيروهاي انتظامي سعودي در اثر گرماي شديد، تشنگي، فشار جمعيت و كوتاهي در كمكرساني، قرباني شدند.
عظمت اين حادثه باعث شد تا دولت سعودي تمام توان خود را براي مخفي نگهداشتن آمار واقعي قربانيان به خرج دهد و از همكاري با مسئولان و بازپس دادن جنازهها تا حد ممكن خودداري كند تا اينكه هشدار مقام معظم رهبري در سخنراني نوشهر، باعث شد اجساد قربانيان ايراني را بازگردانند؛
www.rasanews.ir/nsite/fullstory/news/?id=294782
http://alef.ir/vdcgux9wyak9z74.rpra.html?302879
منابع
اتحاف الوري باخبار امّ القري، عمربن محمد ابن فهد، چ3، مكه مكرمه، 1403ق.
اثارة الترغيب، محمد بن اسحاق الخوارزمي، به كوشش الذهبي، مكه، مكتبة نزار مصطفي الباز، 1418ق.
الإحتجاج علي اهل اللجاج، احمد بن علي طبرسي، چ1، مشهد، نشر مرتضي، 1403ق.
اخبار مكه، الازرقي، به كوشش رشدي الصالح، مكه، مكتبة الثقافه، 1415ق.
اخبار مكه، الفاكهي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1414ق.
«از هندوستان تا حريم يار، سيري در سفرنامه حج مرحوم صاحب عبقات الانوار علّامه مير حامد حسين هندي»، ترجمه و تحقيق: محمد علي مقدادي، فصلنامه ميقات حج، ش14، ص 170.
ازدحام في منا و احكامه، اعمال ندوة مشكة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، علي القره داغي، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي.
الاستبصار في عجايب الامصار، كاتب مراكشي، چ1، بغداد، 1986م.
اسد الغابة في معرفة الصحابه، ابن اثير عز الدين ابو الحسن علي بن محمد الجزري، بيروت، دار الفكر، 1409ق..
الاضحية في عصرنا، ناصر مكارم شيرازي، چ3، قم، انتشارات مدرسه امام علي بن ابي طالب(عليه السلام)، 1418ق.
اعمال ندوة مشكلة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، المجمع الفقهي الاسلامي، مكة المكرمه، 1422ق.
انساب الاشراف، بلاذري، به كوشش زكار و زركلي، بيروت، دار الفكر، 1417ق.
آثار اسلامي مكه و مدينه، رسول جعفريان، قم، مشعر، 1386ش.
الآثار الباقية عن القرون الخاليه، ابوريحان بيروني، تهران، چاپ اول، 1380ش.
الآحاد و المثاني، ابن ابيعاصم، به كوشش باسم فيصل، رياض، دار الدرايه، 1411ق.
با كاروان صفا در حج 82 ، رسول جعفريان، تهران، مشعر، 1383ش.
بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، محمدباقربن محمدتقي مجلسي، چ2، بيروت، دار إحياء التراث العربي، 1403ق.
البحوث العلمية، هيئة كبار العلماء، الرئاسة العامة للبحوث العلمية و الافتاء، 1421ق.
البداية و النهايه، ابن كثير، بيروت، مكتبة المعارف.
بركات سرزمين وحي، محمد محمدي ريشهري، چ6، تهران، مشعر، 1383ق.
تاج العروس، الزبيدي، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1414ق.
تاريخ مكة المكرمه قديماً و حديثاً، عبدالغني محمد الياس، المدينة المنورة، مطابع الرشيد، 1422ق.
تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير، الذهبي، به كوشش عمر عبدالسلام، بيروت، دار الكتاب العربي، 1410ق.
تاريخ الجمرات بوادي مني في مكة المكرمه، طه عبدالقادر، السعوديه، مركز ابحاث الحج.
التاريخ الصغير، بخاري، به كوشش محمود ابراهيم، بيروت، دار المعرفه، 1406ق.
التاريخ القويم محمد طاهر الكردي، به كوشش ابن دهيش، بيروت، دار خضر، 1420ق.
تاريخ اليمن خلال القرن الحادي عشر الهجري السابع عشر الميلادي/ تاريخ طبق الحلوي وصحاف المن والسلوي، الحسني الوزير عبد الله بن علي بن احمد بن محمد، محمد عبد الرحيم جازم، بيروت، دار المسيره.
تاريخ امراء المدينه، عارف عبدالغني، دمشق، دار كنان، 1417ق.
تاريخ طبري (تاريخ الامم و الملوك)، الطبري، به كوشش محمد ابوالفضل، بيروت، دار احياء التراث العربي.
تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، 1415ق.
تاريخ مكة المكرمه، عبدالغني محمد الياس، مدينه، مكتبة ملك فهد، 1422ق.
تاريخ مكة المشرفه، ابن الضياء، به كوشش العدوي، مكه، المكتبة التجارية مصطفي احمد الباز، 1416ق.
تاريخ، احمدبن يعقوب اليعقوبي، بيروت، دار صادر، 1415ق.
تحصيل المرام، ابن احمد الصباغ، به كوشش ابن دهيش، 1424ق.
تحقيقي دقيق درباره جمرات و رمي آنها، علي عطائي اصفهاني، قم، امير العلم، 1382ش.
تفسير القمي، القمي، به كوشش الجزائري، قم، دار الكتاب، 1404ق.
تهذيب اللغه، محمد بن احمد ازهري، چ1، بيروت.
الجامع اللطيف في فضل مكة و اهلها و بناء البيت الشريف، محمد ابن ظهيره، به كوشش علي عمر، قاهره، مكتبة الثقافة الدينيه، 1423ق.
الجامع لاحكام الحج و العمرة، العثيمين محمد بن صالح، به كوشش محمود السعيد، الازهر، دار البيان العربي، 2006م.
الجامع، ابن وهب عبدالله المصري، به كوشش رفعت فوزي و علي عبدالباسط، دار الوفاء، 1425ق.
جسر_الجمرات www.kaphajj.org/jamarat_bridge_php www.momra.gov.sa/about/gamarat.aspx.
جواهر الكلام، النجفي، به كوشش قوچاني و ديگران، بيروت، دار احياء التراث العربي.
حج گزارشي از حجگزاري سال ۱۴۲۵ق. برابر با سال ۱۳۸۳ ش. رضا مختاري، تهران، مشعر، 1384ش.
حج گزارشي از حجگزاري سال 1426ق. محمدحسين رجبي، چ1، تهران، مشعر، 1385ش.
حج گزارشي از حجگزاري سال 1427ق. حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش.
حج گزارش حجگزاري ايرانيان در موسم حج سال ۱۴۲۷ق. آذر و دي ۱۳۸۵ش. حسن مهدويان، تهران، مشعر، 1386ش.
حج 29، حجت الله بيات و سيد حسين اسحاقي، تهران، مشعر.
حج 30، سيد جواد ورعي و جواد منصوري، تهران، مشعر.
حج رضا بابايي و علياكبر جوانفكر، تهران، مشعر، 1387ش.
«حدود حمي المشاعر»، حمد جاسر، مجله العرب، رجب شعبان 1407ق.
خلاصة الاثر في اعيان القرن الحادي عشر، المحبي، بيروت، دار صادر.
در حريم حرم سفرنامه حج سال 1374ش. جواد محدثي، تهران، مشعر، 1375ش.
الدراسات الشرعيه و التاريخية لمكة المكرمة، عبدالملك بن دهيش بناء جسر علوي للجمرات:
www.bin-dehaish.com
دراسة تحليلية لحيز الفراغي و الزحام في مني و عند الجمرات، اعمال ندوة مشكة الزحام في الحج و حلولها الشرعية، محمد بن عبدالله ادريس، رابطة العالم الاسلامي المجمع الفقهي.
الدروس الشرعية، الشهيد الاول، قم، نشر اسلامي، 1412ق.
دعائم الاسلام، قاضي نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد مغربي تميمي، مؤسسه آل البيت.
دلائل النبوة، بيهقي، به كوشش عبد المعطي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1405ق.
ربيع الأبرار و نصوص الأخيار، زمخشري.
رحلة ابن جبير، محمد بن احمد ابن جبير، بيروت، دار مكتبة الهلال، 1986م.
الرحلة السرية للعقيد الروسي، عبدالعزيز دولتشين، چ1، بيروت، الدار العربية للموسوعات، 1428ق.
رمي جمرات در گذشته و حال، ناصر مكارم شيرازي، قم، مدرسه امام علي بن ابيطالب7 1384ش.
سفرنامه حجاز، محمد لبيب البتنوني، ترجمه: هادي انصاري، تهران، مشعر، 1379ش.
السيرة النبويه، ابن هشام، به كوشش السقاء و ديگران، بيروت، دار المعرفه.
سيرة ابن اسحاق (السير والمغازي)، ابن اسحاق، به كوشش زكار، قم، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامي، 1368ش.
شمس العلوم، نشوان الحميري، به كوشش العمري و الاريابي، دمشق، دار الفكر، 1420ق.
الصحاح، الجوهري، به كوشش العطار، بيروت، دار العلم للملايين، 1407ق.
الطبقات الكبري، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، چ1، بيروت، دار الكتب العلميه، 1410ق.
علل الشرايع، الصدوق، به كوشش بحرالعلوم، نجف، المكتبة الحيدريه، 1385ق.
العين (ترتيب العين)، خليل، به كوشش بكايي، قم، نشر اسلامي، 1414ق.
عيون الأثر، ابن سيد الناس، بيروت، دار القلم، 1414ق.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت، جمعي از پژوهشگران زير نظر سيد محمود هاشمي شاهرودي، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامي بر مذهب اهل بيت، 1426ق.
فقه الرضا، علي بن بابويه، مشهد، المؤتمر العالمي للامام الرضا(عليه السلام)، 1406ق.
في خبر الاقطار محمد بن عبدالمنعم حميري، چ2، بيروت، 1984م.
القاموس المحيط، محمد بن يعقوب فيروزآبادي، چ1، بيروت.
قرب الاسناد، الحميري، قم، آل البيت، 1413ق.
كتاب من لا يحضره الفقيه، محمد بن علي ابن بابويه، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413ق.
كشف الارتياب، سيدمحسن امين، بيروت، دارالكتب الاسلامي، 1410ق.
كشف اللثام والابهام عن قواعد الاحكام، محمد بن حسن فاضل اصفهاني، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1416ق.
الكافي، الكليني، به كوشش غفاري، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1375ش.
كشاف القناع، منصور البهوتي، به كوشش محمد حسن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1418ق.
لسان العرب، ابن منظور، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
ماء العينين ابن عتيق، به كوشش الظريف، بيروت الموسوعة العربيه؛ ابوظني، دار السويدي، 2004م.
ماء العينين الرحله المعينيه، ابن العتيق، چ1، بيروت و ابوظبي، 2004م.
مأساة التدافع في مني الأسوأ منذ ربع قرن وانتقادات لـ «إدارة الحج»
https: //arabic. rt. com/news/794987.
المحاسن، احمد بن محمد بن خالد برقي، چ2، قم، دار الكتب الإسلاميه، 1371ق.
معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهيه، محمود عبدالرحمان، بيتا.
المحيط في اللغة، اسماعيل بن عباد صاحب بن عباد، چ1، بيروت.
مدينة معاجز الأئمة الاثني عشر و دلائل الحجج علي البشر، سيدهاشم بن سليمان بحراني، چ1، قم، مؤسسة المعارف الاسلاميه، 1413ق.
مراصد الاطلاع علي اسماء الامكنة والبقاع، صفيالدين عبدالمؤمن ابن عبدالحق بغدادي، چ1، بيروت، دار الجيل، 1412ق.
مرآة الحرمين قم، ابراهيم رفعت پاشا، المطبعة العلميه، 1344ق.
مروج الذهب، المسعودي، به كوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، 1409ق.
مشروع الجسر الجمرات: https: //ar. wikipedia. org/wiki .
المصباح المنير، الفيومي، قم، دار الهجره، 1405ق.
المصنّف، عبدالرزاق الصنعاني، به كوشش حبيب الرحمن، المجلس العلمي.
المعالم الأثيرة في السنة و السيره، محمد حسن شراب، چ1، بيروت، دارالشاميه؛ دمشق، دار القلم، 1411ق.
معالم مكة التاريخيه، عاتق بن غيث البلادي، مكه، دار مكه، 1403ق.
معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله ياقوت حموي، چ2، بيروت، 1995م.
معجم مقاييس اللغه، ابن فارس، به كوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبليغات، 1404ق.
المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام، جواد علي، چ4، بيروت، دار الساقي، 1422ق.
المقنعه، المفيد، قم، نشر اسلامي،1410ق.
مكه در بستر تاريخ، نعمتالله صفري فروشاني، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، 1386ش.
مناسك حج (محشي)، محمدرضا محمودي، تهران، مشعر، 1429ق.
المناسك و اماكن طرق الحج، ابواسحاق الحربي، به كوشش حمد الجاسر، رياض، دار اليمامه،
1401ق.
المناقب، الخوارزمي، به كوشش مالك محمودي، قم، نشر اسلامي، 1411ق.
المنتظم، ابن الجوزي، به كوشش محمد عبدالقادر و ديگران، بيروت، دار الكتب العلميه، 1412ق.
موسم بيداري، سيدمهدي عليزاده موسوي، تهران، نشر مشعر، 1382ش.
موسوعة المملكة العربيه، گروهي از پژوهشگران، رياض، مكتبة ملك عبدالعزيز، 1428ق.
موسوعة مرآة الحرمين الشريفين، ايوب صبري باشا، القاهره، دار الآفاق العربيه، 1424ق.
موسوعة المملكة العربية السعوديه، گروهي از نويسندگان، به سرپرستي عبدالرحمن بن سعيد
آل حجر، رياض، الغطاء النباتي؛ المكة المكرمه، مكتبة ملك عبدالعزيز، 1428ق.
النوازل في الحج، علي بن ناصر الشلعان رياض، دار التوحيد،1431ق.
نهاية الارب، احمد النويري، قاهره، دار الكتب و الوثائق، 1423ق.
النهايه، ابن اثير مبارك، به كوشش الزاوي و الطناحي، قم، اسماعيليان، 1367ش.
يتيمية الدهر، (عبدالملك الثعالبي، به كوشش مفيد قمحيه، 1403ق.)
www. fa.alalam.ir/news/1707646
www.rasanews.ir/NSite/FullStory/?Id=294782
www.alef.ir/vdcgux9wyak9z74.rpra.html?302879