بازخوانی کشتار حجاج ایرانی در سال ۱۳۶۶ و فاجعه منا در سال ۹۴

مراسم حج سال 66، یکی از صفحات کتاب پر جنایت آل‌سعود است که در آن کشتار بیش از 270 نفر از شهروندان ایرانی که برای حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم می‌زند. روز ششم ذی‌الحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مردادماه

مراسم حج سال 66، يكي از صفحات كتاب پر جنايت آل‌سعود است كه در آن كشتار بيش از 270 نفر از شهروندان ايراني كه براي حضور در مراسم «برائت از مشركين» شركت كرده بودند را رقم مي‌زند. روز ششم ذي‌الحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مردادماه 1366 شمسي) يادآور مراسم «برائت از مشركين» زائران ايراني خانه خدا و كشتار حجاج مظلوم ايراني در مكه به دست حكام آل سعود است. مكان و زماني كه خون ريختن در آن حرام است و اين حرمت تا جايي اهميت دارد كه اعراب جاهليت احترام اين مكان و زمان را نگه داشتند اما اين حرمت توسط عوامل سعودي شكسته شد. در اين فاجعه حتي به زنان و جانبازان هم رحم نكردند، به‌طوري‌كه نيمي از كشته‌شدگان زنان بودند.

نكته دردناك آن‌جاست كه بسياري از آمار شهدا مربوط به روزهاي پس از حادثه است كه مأموران سعودي اجازه مداواي مجروحين حادثه را در بيمارستان‌ها ندادند و برخي از مجروحين كه جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسيار و در حالي‌كه امكان مداواي آن‌ها بود، به شهادت رسيدند.

از بي‌كفايتي آل سعود در اداره حج مي‌توان به حوادث مختلف سه دهه‌ي اخير به‌طور مكرر اشاره كرد. از خدمات بد و برخوردهاي بد با زوار و حاجيان گرفته تا مديريت ناكارآمد كه در حوادثي همچون حادثه رمي جمرات، آتش‌سوزي چادرهاي منا، وقايع تأسف‌بار و جنايتكارانه كشتار حجاج مراسم برائت از مشركين گرفته تا سقوط بالابر در خانه خدا و كشته شدن ملت مسلمان در منا به‌دليل سوء مديريت. در اين نوشتار ابتدا نگاهي خواهيم داشت به دو حادثه دردناك در مراسم حجاج ايراني در مكه و سپس مروري بر دست‌نشاندگي و بي‌كفايتي آل سعود در اداره حرمين شريفين خواهيم داشت. **

روزهاي نخستين مرداد يادآور «جمعه خونين مكه» است. روز جمعه، ششم ذيحجه سال 1407 هجري قمري مصادف با 9 نهم مرداد 1366 يادآور كشتار خونين انسانهايي است كه به جرم برائت از مشركين به شهادت رسيدند وعوامل استكبار صفحه‌ سياه ديگري را در تاريخ به‌جا گذاشتند.

عنوان برائت از مشركان در آيات متعدد قرآن و در سوره‌هايي مثل نساء، انعام، يونس، حجر، قصص، روم، فصلت، توبه، بينه و احزاب آمده و اين عمل ريشه در سنت ابراهيمي دارد. برابر با مفاد آيات سوره ممتحنه براي اولين‌بار حضرت ابراهيم بيزاري خود را از مشركان و بت‌هايي كه مورد پرستش قرار مي‌دادند اعلام كرد.

در تاريخ اسلام هم زماني كه مكه از سوي مسلمانان فتح شد، برخي مشركان پيمان عدم تعرضي را كه ميان آنان و رسول اكرم(ص) بسته شد نقض كردند. پس از اين واقعه بود كه سوره برائت نازل شد و حضرت علي‌بن ابيطالب(ع) به دستور پيغمبر، اين آيات را در مراسم حج سال نهم هجري براي حاضران خواندند.

اين شيوه اعلام برائت از عملكرد مشركانه در سيره ائمه معصومين هم استمرار پيدا كرد. سال 58 هجري امام حسين(ع) در مراسم حج از طغيانگري معاويه گفت و از زائران خواست پيام او را به ديگران برسانند.

اين عمل سال 60 هم تكرار شد. زماني كه يزيد‌بن‌ معاويه بر جاي پدر نشست، امام حسين(ع) با استفاده از موقعيت حج، جفاكاري اين خليفه به‌ناحق را براي حجاج تشريح كرد. امام سجاد(ع) هم در مواجهه با عبدالملك مروان خليفه اموي در مراسم حج از مفاسد هيأت حاكمه گفت. اين سنت اسلامي در دوره‌هاي پرفراز و نشيب تاريخ تشيع با شدت و ضعف‌هايي تكرار شد.

بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، امام خميني(ره) به استناد اين سيره علوي طي پيامي، موقعيت خطير جهان اسلام را متذكر شد و از حجاج بيت‌الله الحرام خواست در اين همايش بزرگ مسائل و مشكلات جهان اسلام را بازگو كنند.

از آن پس بود كه مراسم برائت از مشركان از سوي زائران ايراني همه ساله و پيش از شروع مراسم حج برگزار مي‌شد. زائراني از ايران و ديگر كشورها طي اين سال‌ها ضمن برگزاري راهپيمايي آرام و سردادن شعارهايي عليه آمريكا و اسرائيل به‌عنوان مسببان اصلي تيره‌روزي‌هاي مسلمانان جهان از محل استقرار خود حركت مي‌كردند و آرام به محل معيني كه از قبل تعيين شده بود مي‌آمدند و بعد از سخنراني مدعوين و قرائت بيانيه مراسم، بدون كوچك‌ترين تنشي به محل استقرار خود برمي‌گشتند.

اين روال تا سال 66 ادامه داشت. در عين حال اختلاف نگاه سياسي و مذهبي موجود ميان ايران و عربستان، برگزاري مراسم را با واكنش‌هايي مواجه كرده بود. انقلاب اسلامي با شعار برابري و مبارزه با استعمار و استبداد و مخالفت با سلطه آمريكا و نفوذ صهيونيسم در خاورميانه به پيروزي رسيده بود. بسياري از كشورهاي حاشيه خليج‌فارس با وجود اين‌كه در دوران پهلوي همواره از اين رژيم به‌عنوان رقيبي سرسخت در منطقه ياد مي‌كردند اما بعد از جايگزيني نظام جمهوري اسلامي ايران به جاي نظام قبلي، بيش از گذشته احساس ترس و خطر مي‌كردند. شعارهاي انقلابي كه از سوي رهبر انقلاب و كارگزاران نظام سر داده مي‌شد، باعث ترس و دلهره زمامداران عرب منطقه و شيوخ حاكم كشورهاي حاشيه‌اي خليج‌فارس شده بود. با گسترش فرهنگ و مباني انقلاب اسلامي، نسيم دگرگوني‌ها در منطقه وزيدن گرفت و برخي صداهاي مخالف كه خواهان تغيير بودند در برخي كشورهاي عربي به گوش مي‌رسيد. اين پديده البته با واكنش‌هاي تند زمامداران عرب همراه بود. از همان زمان كه بحث اعلام برائت از مشركان با استفاده از مراسم حج از سوي امام(ره) مطرح شد، سازهاي مخالف نواخته شد و برخي علماي سلفي هم براي اين‌كه مراسم را به‌لحاظ ديني كم‌اعتبار كنند به بحث و بررسي درباره مباني علمي و فقهي فتواي امام(ره) پرداختند.

روحانيون حجاز از همان ابتدا اعلام كردند برگزاري مراسمي با عنوان برائت از مشركان اگر هم ريشه در سنت و سيره پيامبر داشته باشد، عملي انفرادي است و نبايد به‌صورت راهپيمايي و برگزاري تجمع باشد و مسلمانان نبايد در ايام حج جدال كنند و ايجاد مزاحمت براي ديگر حاجيان بدعتي در دين است.

اين روال با همه افت و خيزهايي كه داشت هر سال، ششم ذيحجه برگزار مي‌شد. گرچه تا آن موقع، زائران ايراني از آزار و اذيت ماموران سعودي در امان نبودند و اخباري مبني بر دستگيري و ايجاد مزاحمت براي زوار ايراني به جرم سردادن شعارهاي ضد آمريكايي و ضد اسرائيلي در طول مراسم حج منتشر مي‌شد، اما همه اين اتفاقات ششم ذيحجه 1407 برابر با نهم مرداد 1366 رنگ و چهره‌اي تازه يافت. در اين سال دولت عربستان سعودي تدارك تازه‌اي براي برخورد با زائران ايراني در نظر گرفته بود. برخورد سعودي‌ها در ساعات مانده به برگزاري مراسم شكل جديد پيدا كرده بود و نشانه‌ها حاكي از اين بود كه مراسم برائت از مشركان امسال با سال‌هاي گذشته فرق دارد. روز قبل از مراسم بهداري‌هاي مكه از پذيرش بيماران ايراني خودداري كردند. آرايش پليس عربستان سعودي به‌گونه‌اي بود كه گويي آماده برخورد با برگزاركنندگان تجمعات اعتراضي است.

برنامه راهپيمايي ساعت 16 و 30 دقيقه شروع شد. زائران ايراني و خارجي با پلاكاردهايي كه مضامين ضد آمريكايي و اسرائيلي داشت به سمت محل معين حركت مي‌كردند و آرام شعار مي‌دادند. بعد از رسيدن راهپيمايان به محل مورد نظر، ابتدا پيام امام(ره) به كنگره حج خوانده شد و سپس سخنراني نماينده امام شروع شد. ساعت 18 و 10 دقيقه كه سخنراني در حال اتمام بود، زائران به آرامي براي مراجعه به محل استقرار خود به‌سوي سه‌راهي شعب ابوطالب در حال حركت بودند. 18 و 40 دقيقه پايان مراسم اعلام و بي‌مقدمه حمله نيروهاي پليس به تجمع‌كنندگان شروع شد. پليس سعودي باتون به دست، حجاج را مورد حمله قرار داد. از ساختمان‌هاي اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب مي‌شد. كمي بعد پليس سعودي با گازهاي سمي و خفه‌كننده و شليك رگبار، زائران را مورد هدف قرار داد.

تلفات لحظه به لحظه افزايش پيدا مي‌كرد و زائراني كه خود را به محل استقرارشان رسانده بودند هم وضع مناسبي نداشتند چون محل اقامت آنان از سوي نيروهاي سعودي محاصره شده بود و اين محاصره تا ساعت 11 شب ادامه داشت.

پس از حادثه ذيحجه 1407/ مرداد 1366، با توجه به عظمت واقعه و ميزان تلفات مردم عادي وبي‌دفاع و هم‌چنين سوابق مراسم برائت از مشركان كه به آرامي برگزار شده بود، مرتكبان حادثه خود را مجبور به توضيح ديدند و حجاج را به اخلالگري و ايجاد آشوب متهم كردند. بعد از اين حادثه و بالا بودن ميزان تلفات زائران كه عمدتا از جانبازان و زنان بودند، دولت عربستان سعودي در واكنشي فرافكنانه حجاج ايران را متهم به اخلالگري و ايجاد آشوب كرد و در دفاع از اقدام خود مدعي شد نيروي پليس اين‌بار هم مثل دفعات قبل براي حفاظت از مراسم در محل معين مستقر شده بود و ايراني‌ها بي‌مقدمه با سلاح سرد به سمت نيروهاي پليس يورش بردند و اقدام به ضرب و شتم آنان كردند. ادعاي ديگر پليس اين بود كه نيروها به‌هيچ‌وجه براي مقابله با اين اقدام حجاج ايراني از اسلحه استفاده نكردند. مدعياتي از اين نوع بلافاصله بعد از انتشار عكس‌ها و فيلم‌هاي آن از سوي ناظران‌ بي‌طرف، بي‌اعتبار عنوان شد.

در بيانيه رسمي وزارت كشور سعودي در هشتم ذيحجه، آمار تلفات اين حادثه 402 كشته اعلام شد كه 275 نفر آنان ايراني و نيمي از آنان زن بودند و 649 زخمي. آمار اعلام‌شده البته از سوي ايران مورد تشكيك واقع شد و منابع ايراني از كشته شدن 325 نفر با تفكيك 203 زن و 122 مرد خبر دادند.

*    حجاج ايراني را با چه وسايلي به شهادت رساندند

مزدوران آل سعود براي قتل‌عام و ضرب و جرح زائران خانه خدا از هر وسيله ممكن استفاده كرده‌اند، وسائل به‌كار رفته نشان‌دهنده دو حقيقت است:

اولا: انسجام و هماهنگي قبلي براي مقابله با حجاج ايراني و غير ايراني‌

ثانيا: بيانگر عمق كينه و عدوات نسبت به مناديان توحيد

انواع وسائلي كه از آن‌ها استفاده شده است، به‌شرح زير مي‌باشد:

1-    سنگ‌

2-    قطعات بزرگ و كوچك شيشه

3-    لوازم مستعمل مانند كولر و اجاق گاز

4-    سطل‌هاي پر از شن و ماسه‌

5-    آب جوش‌

6-    قطعات بزرگ يخ‌

7-    شلاق‌

8-    چوب‌هاي ميخ‌دار

9-    شيشه‌هاي نوشابه‌

10-قطعات سنگ بتون‌

11- چماق‌

12- باطوم چوبي و الكتريكي‌

13-ميله‌هاي آهني‌

14-كپسول‌هاي آتش‌نشاني‌

15-گاز آشك‌آور

16-- گازهاي سمي‌

17-گاز خفه‌كننده‌

18- گاز اعصاب‌

19-گلوله‌هاي ساچمه‌اي و انفجاري‌

20- تفنگهاي دوربين‌دار

21- مسلسل و انواع سلاح‌هاي سبك دستي‌

22-نارنجك دستي‌

23- بمب‌هاي آتش‌زا

امام خميني(ره) در واكنش به اين حادثه خونين و براي نشان دادن مظلوميت ملت ايران، آل‌سعود را جهت تصدي امور كعبه و حج‌ بي‌لياقت دانست و در پيامي كه دهم مرداد 1366 مصادف با هفتم ذيحجه 1407 هجري قمري خطاب به نماينده خود و سرپرست حجاج ايراني صادر كرد، اعلام كرد: «آن‌ها به دست خود اسباب افتضاح و رسوايي خود را فراهم كردند... ما اگر مي‌خواستيم به جهان اسلام ثابت كنيم كه كعبه‌داران كنوني لياقت ميزباني سربازان و مهمانان خدا را ندارند و جز تأمين آمريكا و اسرائيل و تقديم منافع كشورشان به آن‌ها كاري از دستشان برنمي‌آيد، به اين خوبي نمي‌توانستيم بيان كنيم... و به اين اندازه كه كارگزاران‌ بي‌اراده حاكميت سعودي در اين قساوت و بي‌رحمي عمل كردند، موفق نمي‌شديم.»

بعد از حادثه جمعه خونين مكه روابط سياسي ايران و عربستان دستخوش تحولاتي شد. دو كشور قطع رابطه سياسي كردند و حتي در مراسم حج زائران ايراني هم وقفه افتاد. مراسم برائت از مشركان پس از توقف در سال‌هاي 1367 تا 1369 و علي‌رغم تنگناها و تحريم‌ها، از 1370 مجددا در مكه انجام شد. سال‌1370، ششم ذيحجه 1411، در مقابل بعثه آيت‌الله خامنه‌اي و سال 1371، ششم ذيحجه 1412 در اطراف بعثه آيت‌الله خامنه‌اي و از سال 1372 / 1413 به بعد و بعد از بحث و بررسي توافقات صورت‌گرفته سال 1370 با دولت سعودي براي برگزاري مراسم برائت، در مني و عرفات برگزار شد.

*    فاجعه منا سندي ديگر بربي‌كفايتي وبي‌لياقتي آل سعود

با وجود آن‌كه مراسم حج سابقه‌اي به درازاي تاريخ ديانت ابراهيمي و استمرار آن در دوران اسلام داشته و به يك امر جاري و تكراري تبديل شده كه امكان شناخت دقيق نيازها و برنامه‌ريزي سنجيده براي فراهم كردن شرايط انجام آن‌را به‌خوبي مهيا ساخته است، سال‌ها است كه اخباري چون آتش‌سوزي در منا، انسداد در تونل‌هاي متصل‌كننده منا به مكه، شيوع انواع بيماري‌ها بين حجاج، خسارت سيل در مكه و... به گوش مي‌رسد و مراسم سال گذشته هم با دو واقعه فاجعه‌بار سقوط دكل جرثقيل سنگين ساختماني و انسداد در مسير رمي جمرات به كشته و مجروح شدن هزاران حاجي و ناتمام ماندن حج آسيب‌ديدگان، يا انجام نيابتي آن براي برخي مجروحان و عزادار شدن جهان اسلام انجاميد؛ فجايعي كه در نوع خود بي‌نظير بود و يك ركورد تاريخي براي اثبات‌ بي‌كفايتي آل‌سعود به ثبت رساند.

اين وقايع تلخ و مصيبت‌بار در حالي به وقوع پيوست كه شاهان‌ بي‌كفايت سعودي لقب خادمين حرمين شريفين را يدك كشيده و به ديگر دولت‌ها و مجامع اسلامي براي مديريت در تراز اين مراسم بزرگ سياسي عبادي و حرمت ضيوف‌الرحمن اجازه ورود نمي‌دهند، بلكه تنها براي جبران ناتواني و بي‌كفايتي خود از محدودسازي سهميه حج كشورهاي اسلامي از يك‌سو و تحميل نظارت‌ها و فشارهاي امنيتي و ظالمانه به حجاج تا حد جنايت عليه حجاج بهره مي گيرند.

در صدر عوامل زمينه‌ساز اين حادثه حزن‌انگيز، بي‌كفايتي و بي‌تدبيري مقامات مسؤول سعودي در مديريت مراسم حج موج مي‌زند. سعودي‌ها علي‌رغم وقوع حوادث فاجعه‌آميز در مراسم سال‌هاي گذشته حج، هرگز در صدد رفع اشتباهات خود برنيامده‌اند.

از سوي ديگر آل سعود همواره سعي داشته مديريت مراسم حج را كه يك حادثه مذهبي با شكوهي در جهان اسلام است به‌طور انحصاري به‌عهده بگيرد و هميشه مانع از مشاركت ديگر كشورهاي اسلامي در اين مسأله پراهميت بوده است.

هم‌چنين سرايت منازعه و درگيري ميان جناح‌هاي رقيب داخل خاندان سعودي تأثير نامطلوبي بر اداره حج گذاشته است. وجود جنگ قدرت در بين جناح‌هاي سياسي خاندان آل‌سعود كه كودتاهاي خانوادگي و قدرت‌طلبي و به‌كارگيري شيوه‌هاي قبيله‌اي و بدوي در قدرت به آن ابعاد پيچيده و مضاعفي داده است. براي نمونه اختلاف سديري با غير سديري‌ها و حذف فرزندان عبدالله و تلاش محمد بن‌ سلمان براي رسيدن به پادشاهي از مسير حذف و انزواي رقبا و عموزاده‌ها موجبات گله‌مندي فرزندان ملك عبدالله را فراهم آورده است.

رخ دادن حوادث پي‌درپي مراسم حج سال گذشته دليل وجود يك خلل بنيادين در حكومت عربستان سعودي است. اين خلل ناشي از كاركرد ملك سلمان بن عبدالعزيز در تغيير چيدمان قدرت در داخل خاندان سعودي بوده است. سپردن قدرت و نفوذ به يك شاهزاده كم‌تجربه همچون محمد بن سلمان تنش و درگيري در درون خاندان را فزوني بخشيده است.

ورود آل سعود به منازعات منطقه‌اي و مداخله در ديگر كشورها كه هم ريشه در نگرش وهابي تكفيري و هم ماهيت استبدادي و وابستگي آنان و ترس از بيداري اسلامي داشته و البته، اين مداخلات نه‌تنها امكان تمركز آنان بر وظايف داخلي، ازجمله مراسم بزرگ حج را سلب مي‌كند، بلكه نياز آنان به فشار بر حجاج براي انحراف افكار عمومي را نيز مطرح مي‌سازد. عدم رسيدگي به‌موقع به حادثه‌ديدگان و ناتواني در بازگشايي به‌موقع مسير، ناشي از كمبود نيروي با تجربه و امكانات و تجهيزاتي است كه بخشي از آن به حمايت از نيروهاي تكفيري در سوريه و عراق و بخشي براي جنگ عليه مردم مظلوم يمن و سركوب ملت بحرين گسيل داشته شده است.‌

ماهيت انحصارگرا و تماميت‌خواهانه حكومت آل‌سعود كه تمركز قدرت و مديريت را از الزامات حفظ اين انحصار دانسته و ميدان مشاركت به‌ديگران، حتي ملت خود را براي انجام هيچ‌گونه مسؤوليتي نمي‌دهد و تنها قدرت را بين اعضاي خاندان و آن‌هم نظارت‌شده توزيع كرده است. اين نوع تماميت‌خواهي كه با ضعف و سوءمديريت نيز همراه است امكان اداره اجتماعات گسترده‌اي مانند حج را از آنان سلب مي‌كند و به بروز فجايعي چون سقوط جرثقيل، يا انسداد در مسير رمي جمرات مي‌انجامد.

بنابراين دلايل روشني وجود دارد كه از نقش و مسؤوليت صريح و آشكار عربستان در اين‌زمينه پرده برمي‌دارد. همان‌گونه كه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند: «اين قضيه فراموش نخواهد شد و ملت‌ها به‌طور جدي آن‌را دنبال خواهند كرد و سعودي‌ها نيز بايد به جاي فرافكني و متهم كردن اين و آن، مسؤوليت خود را بپذيرند و از امت اسلامي و خانواده‌هاي داغدار عذرخواهي كنند.»

*    نكات لازم جهت تحليل و موضع‌گيري در برابر ناكارآمدي آل سعود در مراسم حج‌

با گذشت يك‌سال از فاجعه غمبار منا، ابعاد جديدي از ناكارآمدي و برخوردهاي غيرانساني آل سعود بر امت اسلام آشكار مي‌شود. ضمن عرض تسليت به خانواده‌هاي عزادار و مردم مسلمان كشورهاي مختلف، چند نكته محوري را كه شايسته است مورد استفاده و تأكيد قرار گيرد را به استحضار مي‌رسانيم:

1-     براساس كليدواژه‌هاي مقام معظم رهبري در خصوص حادثه منا (مسؤوليت‌پذيري سعودي، بي‌كفايتي، عذرخواهي و چاره‌انديشي جهان اسلام) لازم است محتواي سخنراني‌ها و موضع‌گيري‌ها بر اساس اين كليدواژه‌ها طراحي شوند.

    مطالبه ضرورت پذيرش مسؤوليت اين حادثه توسط دولت آل سعود و عذرخواهي از جهان اسلام و كشورهايي كه برخي از حجاج‌شان را در اين حادثه از دست داده‌اند و خانواده‌هاي جان‌باختگان و مجروحان اين حادثه نبايد از دستور كار مبلغان خارج شود.

    هم‌چنين پيگيري مطالبه تشكيل كميته حقيقت‌ياب براي بررسي ابعاد واقعي فاجعه و عوامل آن با حضور نمايندگان كشورهاي اسلامي ازجمله تدابيري است كه مي‌تواند پشت پرده حوادث را آشكار سازد.

2-    در سالگرد اين فاجعه، ارائه روايت صحيح و همه‌جانبه از حادثه و افشاي توجيه‌هاي غيرمنطقي و فرافكني‌هاي دولت و مقامات سعودي براي طبيعي و عادي جلوه دادن حادثه و كاستن از اهميت و عمق فاجعه را بايد با هوشمندي دنبال كرد. بخشي از قصورها و ناكارآمدي‌هاي مسؤولان سعودي در حج سال گذشته را بايد بازخواني و به‌طور خلاصه به اين شرح فهرست كرد:

    - سقوط جرثقيل در مسجد الحرام كه منجر به كشته‌شدن بيش از 110 تن از حجاج شد. اين در حالي است كه در اطراف مسجدالحرام بيش از 10 جرثقيل غول‌پيكر در حال كار هستند و بر اساس استانداردهاي جهاني، اولا اين جرثقيل‌ها بايد داراي حريم كاري بوده و چنان‌چه تعداد افراد نزديك اين دستگاه‌ها از 300 نفر تجاوز نمايد اين جرثقيل‌ها بايد كار خود را متوقف نمايند درحالي‌كه اين نكته فني به‌وهيچ‌وجه در مسجد‌الحرام رعايت نشد.

    - كوتاهي در امدادرساني به مصدومان سقوط جرثقيل در مسجدالحرام به‌گونه‌اي‌كه نيروهاي امدادي دو ساعت و نيم پس از حادثه به محل رسيدند.

    - اخلال و توقف غير‌منتظره در حركت قطارهاي انتقال حجاج از عرفات به مشعر كه طي آن دهها تن از حجاج دچار تنگي نفس‌هاي شديد و اغما شدند. در اين‌رابطه «مجتهد» فعال رسانه‌اي عربستاني تصريح مي‌كند: «قطار چهار ساعت در شب تاخير داشت و باعث شد حجاج در ايستگاه منتظر بمانند... وقتي قطار رسيد با وجود اين‌كه واگن‌ها پر شده و درب‌هاي قطار بسته شده بود اما قطار حركت نكرد.» مجتهد تأكيد مي‌كند كه «قطار متوقف بوده و درب‌هايش براي يك ساعت باز نشد. بسته بودن درب قطار باعث شد كه احساس خفگي به مسافران آن دست بدهد و برخي به حال اغماء بروند.»

    - استعفا و بركناري چند تن از مسؤولان با سابقه برگزاركننده حج و به‌كارگيري نيروهاي ناآشنا و ناتوان براي هدايت حجاج در اين مراسم عظيم به‌گونه‌اي‌كه در فرايند برگزاري مراسم، بي‌تدبيري و سردرگمي در ميان مسؤولان برگزاري حج موج مي‌زد.

    - عدم تمهيد لازم براي پيشگيري از حوادث محمتل در عرفات، مشعر و منا به‌ويژه بعد از سقوط جرثقيل در مسجدالحرام‌

    - مسدود نمودن غيرمنتظره و بدون اطلاع قبلي برخي مسيرهاي حجاج براي رمي جمرات و افزايش حجم جمعيت در مسير منتهي به مقصد مسدودشده و عدم توجه به هشدار مركز كنترل جمعيت مبني بر شكل‌گيري گره جمعيتي در مسير مسدود شده. مجتهد در اين‌باره مي‌گويد «مقامات سعودي دست‌اندركار برگزاري حج، دوساعت قبل از وقوع حادثه، ازدحام جمعيت را از طريق دوربين‌هاي كنترل مسير ملاحظه كرده‌اند و هشدارهاي لازم را به نيروهاي امنيتي داده‌اند ولي نيروهاي امنيتي به اين هشدارها توجه نكردند.»

    - ايجاد اخلال در مسير حجاج آسيايي و آفريقايي (دو مسير عربي و سعودي عادي بوده است) و عدم ارائه دليل براي انسداد يكي از مسيرهاي رمي جمرات و هم‌چنين هدايت حجاج به‌سوي مسير متراكم از جمعيت‌

    - بستن خروجي‌هاي مسير و گشودن ورودي‌هاي مسير و ايجاد تقابل در حركت حجاج در مسير مسدودشده‌

    - تأخير چند ساعته نيروهاي امدادي به‌ويژه اكيپ‌هاي پزشكي براي حضور در محل‌

    - ممانعت از ورود امدادگران گروه‌هاي پزشكي ديگر كشورها به‌ويژه جمهوري اسلامي ايران و عدم اجازه براي انتقال به‌موقع مجروحان كه مكرر از زبان تيم‌هاي پزشكي و دست‌اندركاران شنيده مي‌شود و پايين بودن خدمات و امداد براي نجات حادثه‌ديدگان كه باعث شد بسياري از مجروحان به‌دليل اين مانع‌تراشي‌ها جان باختند.

    - عدم تلاش براي احياء مصدومان كه در اثر ازدحام جمعيت و گرمازدگي بيهوش شده بودند.

    - تقليل نيروهاي انتظامي عربستان در حج به كمتر از نصف و بي‌تفاوتي معنادار نيروهاي حاضر در صحنه نسبت به حادثه‌

    - طفره رفتن حكام سعودي از قرار دادن فيلمهاي حادثه دراختيار رسانه‌ها از بيم افشاشدن واقعيت.

    -عدم همكاري با كشورهاي ذيربط براي شناسايي مجروحين و جان‌باختگان‌

4-    برجسته كردن سكوت و بي‌تفاوتي آمريكا و غرب در قبال فاجعه انساني در منا و افشاي سانسور و بايكوت خبري حادثه توسط رسانه‌هاي غربي و صهيونيستي و حمايت مستقيم آنان از جنايات آل سعود و تلاش براي تطهير چهره آنان.

5-    ارتباط حادثه منا به مسأله درگيري و صرف توان نظامي و امنيتي عربستان در سازماندهي جنگ‌هاي نيابتي و تحميلي به نمايندگي از آمريكا و كشورهاي سلطه‌گر غربي به ملت‌هاي منطقه با تجهيز گروهك‌هاي تروريستي ازجمله در كشورهاي بحرين، يمن، سوريه و...

6-    برجسته‌سازي و محكوم كردن برخوردهاي نامناسب عربستان در بي‌احترامي به پيكر شهداي حادثه و عدم رسيدگي مناسب به مجروحان و عدم همكاري با گروههاي امدادي براي مداواي مجروحان و يافتن مفقودالاثرها و...

7-    برجسته‌سازي دستور مقام معظم رهبري به مسؤولان براي كمك به حجاج آسيب‌ديده از ساير كشورها

8-    پرهيز از تبديل شدن موضوع به مسأله شيعه - سني يا عربي - ايراني‌

9-    تأكيد بر فلسفه گردهم‌آيي با شكوه حج و آثار و بركات آن براي امت اسلام.

10- تأكيد بر ضرورت مديريت صحيح در حج با مشاركت گسترده كشورهاي اسلامي.

11- برجسته كردن ‌بي‌كفايتي و سوء‌مديريت عربستان در حادثه منا.

    دقت در اين وقايع و اين سخنان اهداف پيدا و پنهان جنگ مذهبي را به‌صورت زير نشان مي‌دهد:

    - نابودي جمعيت مسلمانان در فتنه مذهبي درازمدت‌

    - نابودي سرمايه‌هاي مادي كشورهاي اسلامي‌

    - مستهلك نمودن و مضمحل نمودن ارتش‌هاي كشورهاي اسلامي‌

    - و بالاخره تجزيه كشورهاي اسلامي‌

*    پايان سخن‌

نكته مهم در خاتمه اين است كه براي محكوميت اين سناريو و مقابله با آن نبايد در دام طراحان اين سناريو افتاد؛ به عبارت ديگر نبايد محكوم نمودن اين فاجعه منجر به اختلاف بين شيعه و سني و عرب‌ستيزي شود، بلكه مي‌بايستي نسبت به اين سناريو هوشياري لازم را داشت و آن‌را يك سناريوي صهيونيستي - سعودي براي ايجاد اختلاف و جنگ مذهبي دانست.

با گذشت يك سال از فاجعه منا، هر چند خيلي از رسانه‌هاي غربي و عربي مي‌كوشند در راستاي منافع عربستان به سرعت از كنار فاجعه منا عبور كنند و آن‌را در حاشيه قرار دهند اما قدر مسلم اين فاجعه به‌عنوان يك لكه سياه در كارنامه مسؤولان سعودي باقي خواهد ماند و لزوم تغيير در مديريت مناسك حج را به‌منظور پيشگيري از وقوع حوادث مشابه مورد تأكيد قرار خواهد داد. در اين ميان از آن‌جا كه اتخاذ هر راهكاري مستلزم بررسي دقيق و آسيب‌شناسانه، مشكل است از اين‌رو تشكيل كميته حقيقت‌ياب با حضور افراد بي‌طرف و يا با حضور نمايندگان كشورهايي كه بيشترين قرباني را در جريان اين فاجعه داده‌اند ضرورت و اولويت دارد. مخالفت عربستان با تشكيل اين كميته به اين مفهوم خواهد بود كه آن‌ها از آشكار شدن واقعيت‌ها در اين‌زمينه نگران هستند.

در پايان مناسب است به بيانات رهبر انقلاب در آغاز جلسه خارج فقه ايشان اشاره كنيم كه ايشان ضمن بيان اين مطلب كه عربستان مسؤول اين اتفاق است، به دولت عربستان توصيه كردند دست از فرافكني بردارند و عذرخواهي كنند: «مسؤوليّت اين حادثه‌ي سنگين و اين فاجعه‌ي بزرگ بر دوش حكام عربستان است؛ بايد مسؤوليتشان را قبول كنند نسبت به اين قضيه، اين‌كه فرافكني كنند و دائم اين [و آن‌] را متّهم كنند و مدام خودشان از خودشان تعريف كنند، كارهايي نيست كه به جايي برسد؛ اين فعّاليّتهاي عقيمي است. بالاخره دنياي اسلام سؤال دارد. بيش از هزار كشته از كشورهاي مختلف اسلامي در يك حادثه‌اي، شوخي است؟ از كشور ما هم خدا مي‌داند چندصد كشته! حالا مفقودين هنوز معلوم نيست كجا هستند؛ ممكن است عدّه‌ي بسياري از اين‌ها [جزو] جان‌باختگان باشند. چندصد كشته در يك حادثه -حادثه‌ي حج- چيز كوچكي است؟ شوخي است؟ دنياي اسلام بايد براي اين فكر كند؛ و اوّلين مطلب هم همين است كه سعودي‌ها بايد بپذيرند مسؤوليّت خودشان را، و به لوازم اين پذيرشِ مسؤوليّت بايد عمل بشود. اين‌كه به جاي عذرخواهي از امّت اسلامي و به جاي عذرخواهي از خانواده‌ها، شروع كنند مدام همين‌طور حرف زدن به اين و آن و متّهم كردن و مانند اين‌ها، راه به جايي نخواهد برد و ملّتها به‌طور جدّي دنبال مي‌كنند؛ اين قضيّه فراموش نخواهد شد.»


| شناسه مطلب: 14739