ارتباط سفر محرمانه رجوی به عربستان و کشتار حجاج در مکه

دوم اوت ۲۰۱۶:… در سال ۶۶ ، دولت عربستان سعودی در حال نزدیک شدن به ایران بود و تمایل داشت بسیاری از مشکلات و اختلافات فی ما بین را حل نماید و روابط خود را با ایران بهبهود بخشد . نزدیکی عربستان سعودی به ایران در حالی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایرا

دوم اوت ۲۰۱۶:… در سال ۶۶ ، دولت عربستان سعودي در حال نزديك شدن به ايران بود و تمايل داشت بسياري از مشكلات و اختلافات في ما بين را حل نمايد و روابط خود را با ايران بهبهود بخشد . نزديكي عربستان سعودي به ايران در حالي كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران به اوج خود رسيده بود ، هم براي صدام و هم براي رجوي بسيار هولناك بود . چرا كه هر دو به كمك هاي مالي سعودي ها نياز داشتند.

سفر محرمانه رجوي به عربستان و نقش منافقين در كشتار مكه

در مراسم حج سال ۱۳۶۶ تهاجم خونيني به تظاهرات حجاج ايراني رخ داد كه منجر به شهادت صدها نفر شد . در آن زمان دولت عربستان سعودي مقصر اين فاجعه را نظام جمهوري اسلامي اعلام كرد .

جمهوري اسلامي نيز علاوه بر رژيم آل سعود ، عوامل عراق و مجاهدين را هم از مسببان حادثه معرفي كرد . به تصريح يكي از عناصر سابق سازمان ، رجوي با استفاده از فرصت ايام حج ، طبق يك طرح از قبل تعيين شده و با همكاري دولت عراق ، تظاهرات آرام اعلام برائت زائران ايراني را به خون كشيد تا به اهداف خاص خود برسد ! (۱)

سبحاني در كتاب خود عكس رجوي و همراهانش در لباس احرام را چاپ كرده و نوشته است:

” تصوير بالا مربوط به سفر مسعود رجوي به عربستان سعودي هم زمان با آشوب هاي مكه در سال ۱۳۶۶ مي باشد . اين عكس براي اولين بار در ۱۶ اسفند ۱۳۷۹ در نشريه مجاهد به چاپ رسيد و سازمان مجاهدين بعد از ۱۳ سال اعلام كرد كه وي در سال ۱۳۶۶ براي زيارت به مكه رفته است ، آيا جاي سؤال وجود ندارد كه چرا اين خبر و عكس ، ۱۳ سال پنهان نگاه داشته شده است ؟ ” (۲)

 


افراد همراه رجوي در عكس مزبور عبارتند از : عباس داوري ، عليرضا باباخاني ، محمد سيدالمحدثين ، علي رضا صدر حاج سيد جوادي و رضا درودي ، كه همگي از مسئولين روابط خارجي و اطلاعاتي و حفاظتي سازمان بودند.

در سال ۶۶ ، دولت عربستان سعودي در حال نزديك شدن به ايران بود و تمايل داشت بسياري از مشكلات و اختلافات في ما بين را حل نمايد و روابط خود را با ايران بهبود بخشد . نزديكي عربستان سعودي به جمهوري اسلامي ايران در حالي كه جنگ تحميلي عراق عليه ايران به اوج خود رسيده بود ، هم براي صدام و هم براي رجوي بسيار هولناك بود .

چرا كه هر دو به كمك هاي مالي سعودي نيازمند بودند و اين در صورتي ممكن بود كه آن رژيم را هر چه بيشتر از جمهوري اسلامي دور سازند . از اين رو مي بايست تضاد بين آنها را دامن بزنند تا نزديكي آن دو را مانع شوند .

تدارك امكانات اوليه و مقدمات اجراي توطئه را مأموران عراقي در پوشش مصونيت ديپلماتيك بر عهده داشتند ، اينان مواد منفجره و نيز تصاوير امام را با خود به فرودگاه جده آوردند ، بدون آن كه بازرسي و كنترلي در كار باشد.

افراد سازمان با گذرنامه هاي عراقي به عنوان حجاج عراقي وارد خاك عربستان شدند ، رياست كاروان سازمان را عنصر قديمي مركزيت عباس داوري (رحمان) به عهده داشت .

نيروهاي رجوي در اين مأموريت كه از خارج كشور و منطقه جمع آوري و اعزام شدند و از هفته ها قبل ريش گذاشته بودند ، با يك اتوبوس از ساختمان موسوم به سعادتي در بغداد حركت كردند . اين جمع پس از ورود به عربستان خود را به راحتي در ميان زائران ايراني جاي دادند تا تحركات آنان به نام ايرانيان تمام شود.

نوروز علي رضواني ، عضو سابق سازمان مي نويسد :

” اسامي بعضي از افراد كاروان را كه توانسته ايم به دست آوريم عبارتند از : ۱) حاج مسيح ، ۲) حاج صادقي ، ۳) حسين مسلمي ، ۴) بهرام (تقي) ، ۵) اصغر (معروف به اصغر راديو) ، ۶) جواد صالح تهراني (بيژن روابط) ، ۷) كاوه روابط ، ۸) حسين فيلي (عباس روابط) ، ۹) حميد باطبي (رحيم روابط) ، ۱۰) جواد ، ۱۱) حسن عنايت (صادق روابط) ، رئيس اكيپ عراقي فردي به نام سروان خالد بود . ” (۳)

پس از بازگشت كاروان مزبور از عربستان ، عده اي از اين افراد به مرور زمان مسئله دار شدند و احتمال جدايي آنها از سازمان افزايش يافت ، به تصريح همان عضو جدا شده ” به منظور جلوگيري از انتشار خبر در بيرون ، سازمان افراد مسئله دار را يكي پس ديگري سر به نيست مي كند . ” (۴)

موارد مستند اين امر كه تعدادي از آنها در صفحات پيشين نيز ذكر شده اند ، بدين قرار نقل شده است :

۱٫اصغر راديو : وي پس از مدتي از مجاهدين خلق جدا شد و سازمان او را به پاكستان اعزام كرد . بعد از چندي اعلام نمودند كه اصغر توسط مأموران جمهوري اسلامي به قتل رسيده است .

۲٫بهرام (تقي) : اهل تبريز پس از كشتار مكه ، مسئله دار شد و تحت برخورد قرار گرفته به رده پايين تر تشكيلاتي تنزل يافت . چندي بعد از سوي سازمان اعلام شد كه نامبرده به علت بلد نبودن شنا و در حالي كه جز او كسي در استخر نبوده ، در استخر پايگاه بديع زادگان غرق شده است . (۵)

۳٫جواد ( ؟ ) : وي را به دار آويخته در تعميرگاه يكي از قرارگاه ها يافتند . به اظهار دوستانش نامبرده در شب حادثه وضع نامطلوب روحي نداشته است ، همسر اول جواد در عمليات مرصاد كشته شد و به هنگام قتل وي همسر دوم او باردار بوده است.

بنا به گفته افراد قرارگاه محل اتفاق ، صحنه حلق آويز بسيار مرتفع بوده است و براي اجراي طرح دخالت دو نفر ديگر دست كم ، ضرورت داشته است . اين نكته مسلم است كه جواد به هنگام مرگ مسئله دار بوده و قصد جدايي از سازمان را داشته است . (۶)

به غير از موارد مذكور ، در همان مقطع مرگ هاي مشكوك ديگري نيز در قرارگاه اشرف روي داده است كه حداقل ۱۸ مورد آنها تا كنون توسط برخي اعضاي سابق سازمان افشا شده اند، (۷) ولي معلوم نيست افراد مقتول يا متوفي در واقعه حج سال ۶۶ دخالت داشته اند يا خير ، ليكن قطعي است كه همه اين مرگ هاي مدتي پس از آن حادثه پيش آمده است .

اظهارات و گواهي هاي برخي از جدا شدگان سازمان در اروپا مبني بر اطلاع از نقش سازمان در كشتار حجاج ايراني در سال ۶۶ ، در اسفند ماه ۷۳ و بهار ۷۴ بازتاب وسيعي در نشريات فارسي زبان خارجي از كشور يافت و بعد از آن نيز به تناوب در مصاحبه ها و نوشته هاي آنان به اين موضوع اشاره شده است .

همچنين سابقه اقدام سازمان براي اعزام مخفيانه افراد به حج با هويت عراقي و تلاش براي نفوذ در كاروان هاي ايراني ، در نوارهاي ويدئويي مذاكرات رابط سازمان و مقامات استخبارات عراق وجود دارد .

در بخشي از مذاكرات افشا شده عباس داوري نماينده سازمان در جلسه با افسران امنيتي عراق كه بعد از سقوط صدام به دست آمده است ، به موضوع حضور افراد سازمان در حج اينگونه اشاره مي شود :

” عباس داوري: ما مي خواستيم اگر امكان داشته باشد در درون هيئت هاي عراقي اعزامي به حج حضور يابيم و بگونه اي كه مشخص نگردد كه از مجاهدين و غير عراقي هستيم و همان روزي كه ايراني ها وارد مي شوند ما هم ملحق شويم ، البته مي دانيد كه ايراني ها به صورت كارواني به حج مي آيند و مي خواهيم نيروهاي خود را در آنها نفوذ دهيم و ارتباط گيري كنند .

افسر امنيتي : ما چگونه براي شما ويزا بگيريم ؟ اين نيروهاي شما كجا مي خواهند ارتباط گيري كنند ؟

عباس داوري : در جده ، كه همه زائرين ابتدا آنجا پيدا مي شوند و فعلاً چند نفر مد نظر ما است كه هم اكنون در عراق نيستند .

افسر امنيتي عراق : ما پس از موافقيت مي توانيم براي آنها گذرنامه عراقي درست كنيم و به همراه برخي از كاروان هاي حج بفرستيم . براي هر فرد گذرنامه را مي فرستند و به دست او مي رسانند و در موعد مقرر هم گذرنامه را باز گرداند ، راه ديگري نداريم .

عباس داوري : به خاطر حساسيت موجود اگر بشود كه بازگشتش به كشور ديگري باشد و از آنجا به عراق بيايد بهتر است .

افسر امنيتي عراق : چون گذرنامه اش با يكي از كاروان هاي ما خواهد رفت نمي تواند با اين كاروان باز نگردد ، چون عربستان از هر كارواني ليست دارد و نفر شما مي تواند به مجرد رسيدن به آنجا از بعثه جدا شود و دنبال كارش برود و كسي او را شناسايي نخواهد كرد و در پايان به فرد تعيين شده از سوي ما مراجعه مي كند و گذرنامه اش را تحويل مي گيرد و مي آيد .

عباس داوري : نفرات مجاهدين مي خواهند در داخل كاروان هاي ايراني جاي بگيرند و شب و روز با آنها باشند و مشخص نگردد كه از كاروان ديگري آمده اند .”

البته جزئيات پيچيده نقش سازمان در زمينه سازي و سوق دادن دولت وقت عربستان به كشتار خونين حجاج ايراني و حتي مشاركت در عمليات كشتار ، هنوز كاملاً روشن نشده است .

اما اين واقعيت مسلم است كه سازمان با ايفاي نقش دوگانه از يك سو افراد خود را به عنوان عوامل دولت ايران براي انجام اقدامات تخريبي در عربستان به داخل ايرانيان فرستاد و از سوي ديگر با ارائه اطلاعات گمراه كننده به مقامات عربستان آنان را براي اقدام پيشگيرانه و خشونت بار عليه حجاج ايراني ، فريب داد و تحريك نمود .

سفر محرمانه رجوي به عربستان:

بعد از موفقيت سازمان به كمك رژيم بعث عراق در جلب اعتماد حكومت عربستان ، كه بعد از انتشار اطلاعيه سازمان در محكوميت فاجعه مكه و انتساب مسئوليت آن به جمهوري اسلامي به بالاترين حد خود رسيد ، (۸) روابط تشكيلات با عربستان سعودي توسعه يافت .

در يك نوار ويدئويي مذاكرات مهدي ابريشمچي با افسران ارشد اطلاعاتي عراق در آبان ۱۳۶۶ چنين آمده است :

” مهدي ابريشمچي : روز پنجشنبه از سفارت سعودي بعد از اطلاعيه اي كه ما راجع به قضيه مكه صادر كرديم تماس گرفتند و گفتند كه ملك فهد براي شما پيامي فرستاده است . ما به خاطر رعايت مسائل امنيتي با شما مشورت نموديم .

سعودي ها خواستند كه روز شنبه با ما جلسه اي داشته باشند و امروز موافقت كرديم ملاقات ما در روز شنبه در ساختماني خواهد بود كه مي شناسيد . اگر ملاحظه اي داريد بفرماييد .

افسر اطلاعاتي عراق : راجع به مطلبي كه برادر مسعود (رجوي) به وزارت خارجه ارسال نموده است ، شما چه اطلاعاتي راجع به اين موضوع داريد ؟

بايد هماهنگي صورت پذيرد ، موضوع ملاقات با سفير سعودي را قبلاً مطرح ننموده ايد ، من نمي دانم . گويا مطلبي در اين رابطه به وزارت خارجه فرستاده شده است ، چون گمان خواهد شد كه شما اين رابطه و ملاقات را با هماهنگي قبلي با ما انجام داده ايد ، لذا مناسب است ما را در جريان بگذاريد .

ما در هر زمينه مي خواهيم آبروي سازمان حفظ شود ، من به عنوان يك فرد كارشناس و جناب دكتر (رئيس سازمان اطلاعات عراق) هم در اين رابطه احساس مسئوليت مي كنيم . آيا به نظر نمي رسد كه خوب بود ما را در جريان مي گذاشتيد ، ما براي تحرك برادر مسعود و ديدار ايشان با سفير سعودي محدوديتي نمي گذاريم .

ابريشمچي : اين دعوتنامه رسمي را كه ملك فهد براي ما فرستاده است ، ما فكر مي كرديم در رابطه با اطلاعيه ما بوده است ، ولي وقتي رفتيم اين دعوتنامه را به ما تحويل دادند ، لذا ما جهت هماهنگي با شما مستقيماً اين مسئله را بيان نموديم تا ملاحظات و نقطه نظرات شما را در نظر بگيريم .

به دنبال اطلاعيه اي كه بعد از قضيه مكه داديم كه رونوشت آن به سفارت سعودي در بغداد فرستاده شده بود ، آقاي سفير تماس گرفته و گفته بود كه حامل پيام ملك فهد بوده و امروز به ديدار من آمد .

سفير با ابلاغ توجهات ملك فهد ، هيئتي را از سازمان جهت سفر به جده و ملاقات با مسئولين عربستان سعودي دعوت نموده اند و تاريخي مشخص كرده اند كه روز سه شنبه اين هفته را منتظر هيئت هستند . مسعود گفت حدس مي زنم اين دعوت ملك فهد از هيئت ممكن است در ارتباط با توصيه هايي باشد كته جناب رئيس جمهور (صدام) گفته اند . “

ابريشمچي در ادامه اين جلسه ، پيام رجوي خطاب به رئيس سازمان اطلاعات عراق را قرائت مي كند كه در بخشي از آن چنين آمده است :

” آنچنان كه دكتر مي دانند ما به دنبال متقاعد كردن سعودي به برقراري ارتباط مستحكم با عراق هستيم و همين طور خواستار اين هستيم كه خميني را به قوي ترين صورت طرد كنيم و جناب دكتر خوب مي دانند كه خبر اين رابطه بايد بين ما و شما محفوظ بماند .

همچنين اگر دكتر ملاحظه اي دارند قبل از آن كه هئيت روز سه شنبه برود ، بيان كند و به اطلاع مي رسانم كه هيئت سه نفر است كه مسئول آن سيدالمحدثين مي باشد .

افسر اطلاعاتي عراق : شما هر موقع كار داشتيد تلفني تماس بگيريد ما در خدمت تان هستيم . اگر لازم باشد ما نيز با سفير سعودي ديدار مي كنيم ، ارتباط سازمان را با همه كشورها مي خواهيم .”

هيئت مزبور به عربستان سفر نمود و بعد از مدتي مقدمات سفر محرمانه رجوي به عربستان در پوشش انجام مناسك عمره فراهم شد . (۹) در بخش ديگر از مذاكرات ، افسر اطلاعات عراق مي گويد :

” ما براي اين كه مخفي بودن سفر را تأمين كنيم حتي براي مخفي ماندن از ديد كاركنان فرودگاه يك جدول زمان بندي شده داريم كه به شما اطلاع مي دهيم تا بر اساس آن عمل شود و انتظار داريم بر اساس آن عمل شود و غير از ما سه نفر هيچ كس از آن اطلاع ندارد .

… الان اطلاعات هواپيما از امور خارجه بما رسيد ، هواپيما g3 و شماره پرواز ۳۸۰ مي باشد و پرواز ساعت ۱۰ است … ما از ساعت ۸ صبح نفرات مان در فرودگاه هستند.”

در جلسات ديگر بين رابط سازمان مجاهدين و سازمان اطلاعاتي عراق تأكيد كي شود كه سفر مزبور در جهت جلب حمايت بيشتر عربستان از سازمان براي مقابله با جمهوري اسلامي ايران بوده است .

همان گونه كه قبلاً اشاره شد ، سازمان خبر اين مسافرت را ۱۳ سال مخفي نگاه داشت و اولين بار در سال ۱۳۷۹ ، ظاهراً به دليل استفاده تبليغاتي از چاپ عكس رجوي در لباس احرام حج ، آن را علني نمود .

البته همواره سازمان موضوع نقش خود در كشتار حجاج در سال ۱۳۶۶ را تكذيب نموده و مانند ساير موارد افشا شده از سوي جدا شدگان ، ماجرا را از اساس منكر گرديده است .

پي نوشت‌ها:

۱٫نشريه نگاه ، سازمان مجاهدين … بيانيه رضواني ، ص ۳۳۰

۲٫سبحاني ، روزهاي تاريك بغداد ، ص ۹۲

۳٫نشريه نگاه ، سازمان مجاهدين … ، بيانيه رضواني ، ص ۳۳۱

۴٫همان

۵٫همان

۶٫همان ، ص ۳۳۲

۷٫همان ، ص ۳۳۳ – ۳۳۴ ، گفتگوها ، محمد محمدي گرگاني ، درباره مرگ مشكوك برادرش حسن محمدي گرگاني .

۸٫سازمان در اين اطلاعيه كه در تاريخ ۱۴ آبان ۱۳۶۶ صادر شد ، مسئوليت وقوع كشتار خونين حجاج ايراني را بر عهده دولت جمهوري اسلامي ايران اعلام نمود و به تبرئه دولت عربستان پرداخت .

۹٫به نظر كارشناسان مسائل سازمان و برخي اعضاي سابق ، سفر شخص رجوي به عربستان ، نشانه اي از عمق روابط و همكاري هاي اطلاعاتي و امنيتي مشترك عراق و عربستان و سازمان در آن مقطع زماني بوده است و نمي توان آن را صرفاً يك تشكر ساده عربستان به خاطر صدور يك اطلاعيه محسوب نمود . زيرا اگر مسئله فقط دعوت رجوي براي انجام مناسك عمره به ميزباني دولت عربستان مي بود ، نيازي به اعزام يك هيئت مقدماتي و دخالت سازمان اطلاعات عراق نبود .

منبع:كتاب سازمان مجاهدين خلق، پيدايي تا فرجام، جلد سوم

 


| شناسه مطلب: 14763