نگاهی به معروفترین سفرنامه های حج

در طول تاریخ صاحبان قلم بسیاری از سفرهای زیارتی خود شرح های بسیار داده اند . این سفرنامه ها بعضا به جهت دقت هایی که صاحب آن در شرح و بیان و بسط و تفسیر و تحلیل مسایل و موضوعاتی که دیده داشته است ، با ارزش بوده و هست و از همین رو و اعتیار تبدیل به سندهایی برای مطالعات عمیق تر تخصصی و ارجاعات شده اند.
شرح خاطرات سفر بخصوص آن سفرهايي كه تاثيرگزارتر هستند و به همين جهت در گوشه و گوشه روح و ذهن صاحب آن قرار مي گيرند ، مانند سفرهاي حج وعتبات و زيارت ها بندگان خاص و خالص خداوند ، به سبب دلنشين بودن آنها هميشه هم براي راوي و هم براي شنونده و خواننده آن ، شنيدني ،خواندني و حاوي ارزش هاي بسيار براي توجه و درنگ است .<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
در طول تاريخ صاحبان قلم بسياري از سفرهاي زيارتي خود شرح هاي بسيار داده اند . اين سفرنامه ها بعضا به جهت دقت هايي كه صاحب آن در شرح و بيان و بسط و تفسير و تحليل مسايل و موضوعاتي كه ديده داشته است ، با ارزش بوده و هست و از همين رو و اعتيار تبديل به سندهايي براي مطالعات عميق تر تخصصي و ارجاعات شده اند.
سفرنامه نويسي از حج و مراسم و مناسك آن ، در ميان سفرنامه ها هم از جهت تعداد و هم از جهاتي مانند غناي ادبي ، حجم و سطح اطلاعات به دلايلي بسيار كه عمده ترين آن جايگاه رفيع اين عبادت و زيبايي هاي حج و روح بخشي آن و مراسم و مناسك آن مي باشد ، مرتبه خاصي دارد .
دراين جا و به اجمال مروري بربرخي از سفرنامه هاي مشهور حج داريم كه اغلب آنها در دسترس هستند و براي اهل مطالعه و تحقيق منابع با ارزش و غني يي محسوب مي شوند .
سفرنامه ابن جبير
محمدبن احمدبن جبير كناني اندلسي ( 528 ـ 670 ق ) مشاهدات وديده هاي خود را در سفري كه سالهاي 578 ـ 581 ق ) داشته خود ـ و به قولي يكي ازشاگردانش ـ نوشت و اين سفرنامه همان رحله ابن جبير » معروف است . اين سفرنامه بارهاچاپ شد و مورد بررسي برخي پژوهشگران از جمله استاد عبدالقدوس انصاري قرار گرفت . نامبرده تحقيق خود را به نام « مع ابن جبير » في رحلته » منتشر كرده است .
سفرنامه ابن رُشيَد
نامش محمدبن عمربن رُشَيد فهري بستي اندلسي ( 657 ـ 721ق ) است . او از مصر و شام و حجاز ديدار كرد و از طريق شام در 23 ذيقعده سال 684 به مدينهمنوره رسيد و پس از اداي فريضه حج در 28 ذيحجه سال 684 از مدينه بازگشت و از « عقبه » در 25 محرم سال 685 گذشت و به ساحل رسيد .
با آنكه علماي پيشين بهسفرنامه ابن رشيد كه آن را « ملء العيبة ، فيما جمع بطول الغيبه ،في الوجهتين الكريمتين الي مكه و طيبة » نام نهاده بود توجه و عنايت خاصي داشتند . ليكن همه آن ـ كه از مفصلترين و كاملترين سفرنامه هاست ـ به دست ما نرسيده است واجزاء بجا مانده ظاهراً به خط خود مؤلف است . دوست ما استاد محمد حبيب بن خوجه مفتيكشور تونس ، مشغول تحقيق و تصحيح اين سفرنامه است و در 14 ماه ربيع الاول سال 1402قبه من خبر داد كه دو بخش از آن را چاپ كرده است .
سفرنامه عبدري
محمدبن محمدبن علي عبدري حيحي ـ منسوب به حاحه ( برخلاف قاعدهنسبت ) قبيله اي از بربر در مغرب دور از عالمان قرن هفتم بود .
او در سال 689ق از طريق ساحل عازم مكه شد و بر مصر گذر كرد و اينراه را منزل به منزل توصيف نمود و از سفرنامه ابن جبير سود جست و مطالبي درسفرنامه اش ذكر كرد كه در سفرنامه ابن جبير نيامده است .
اين سفرنامه با تحقيق محمد الفاسي در سال 1388ق ( 1968م ) در شهررباط چاپ و منتشر شده است .
سفرنامه تجيبي
قاسم بن يوسف بن علي بستي تجيبي ( 670 ـ 730ق ) ، در سال 696 ازطريق دريا به مكه مشرف شد . او از « عيذاب » حركت كرد و پس از 24روز سفر دريايي در 8رمضان آن سال به بندره ابحر » يكي ازبنادر « جده » رسيد .
اكنون نسخه كاملي از اين سفرنامه موجود نيست ، بلكه تنها بخشي ازآن بجا مانده است كه از توصيف شهر « قاهره » شروع و به اقامت در « مني » ختممي گردد . اين بخش را دوست ما استاد عبدالحفيظ منصور تحقيق و در 557 صفحه در تونسچاپ و منتشر كرده است .
سفرنامه ابن بطوطه
نامش محمدبن عبدالله بن محمد لواتي طنجي ( 703 ـ 779ق ) ، معروفبه ابن بطّوطه ( با تشديد طاي ضمه دار ) است و سفرنامه اش بسيار مفصل و گسترده است . او به سرزمينهاي اسلامي و كشورهاي مشرق در دوران خود سفر كرد و سفرش بيست و هفتسال طول كشيد و از سال 725ق آغاز گشت .
محمدبن جزي كلبي در سال 756 در شهر « فاس » مشاهدات ابن بطوطه رااز او شنيد و آن را مكتوب كرد و بر آن نام « تحفة النظار في غرائب الامصار و عجائبالاسفار » نهاد .
در اين سفرنامه برخي كژيها و نادرستي ها وجود دارد . از جمله آنچهاز شيخ الاسلام ابن تيميه نقل مي كند ؛ او به گونه اي از ابن تيميه سخن مي راند كهگويي به حضورش رسيده و او را درك كرده است . حال آنكه چند روز قبل از رسيدن ابنبطوطه به دمشق ، ابن تيميه زنداني شده و تا آمدن او از زندان خارج نشده بود .
اين سفرنامه به دليل شمول و گستردگي آن ، از معروفترين سفرنامه هابه شمار مي رود و بسيار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته و به زبانهاي گوناگون ترجمهشده و بارها به طبع رسيده است .
سفرنامه بلوي
خالدبن عيسي بن احمد بلوي اندلسي ، از اهالي قرن هشتم بود . او باكاروان كركي از طريق مصر و سپس شام سفر كرد و در نوزدهم ذيقعده سال 737ق به مدينهرسيد و فريضه حج را بجا آورد . سپس در 24 محرم سال 738 ق از مدينه بازگشت و « عقبه » و « قدس » را پشت سرگذاشت و در 14ماه صفر سال 738 به قاهره پاگذاشت .
سفرنامه اش ، « تاج المَفْرِق في تحلية المشرق » نام دارد و مؤلف « نفح الطيب » آن را سفرنامه اي بزرگ و داراي فايده ها و نكته هاي بسياري مي داند .
نسخه هاي خطي آن را مطالعه و آن چه را كه به حج مربوط مي شد خلاصهكردم و متوجه
برخي آشفتگي ها در ترتيب منازل راه حج گشتم كه به اين مطلب درمجله العرب ، ( سطر11 ، ص 731 ) اشاره كرده ام . اندكي بعد دريافتم كه اين سفرنامهچاپ شده است .
سفرنامه صفدي
نامش خليل بن ايبك صفدي ( متوفاي سال 764 ) است و سفرنامه اش « حقيقة المجاز الي الحجاز » نام دارد .
نسخه اي خطي از اين سفرنامه ـ كه به گفته ابن عبدالسلام درسفرنامه اش به خط خود مؤلف است ـ در زاويه « درعه » در مغرب موجود است . همچنين باخبر شده ام كه نسخه ديگري از آن در كتابخانه شيخ الاسلام عارف وجود دارد . ابنعبدالسلام در سفرنامه اش و نويسنده سفرنامه « در الفوائد المنظمة » از مطالب اينسفرنامه استفاده و از آن نقل قول كرده اند .
سفرنامه قلصادي
ابوالحسن علي قلصادي اندلسي ( متوفاي سال 891ق ) ، از راه دريا درماه شعبان سال 851 ق به « جده » رسيد و پس از اداي فريضه حج از طريق دريا « رابغ » و « عقبه » را پشت سرگذاشت و در محرم سال 852 ق به مصر رسيد .
اين سفرنامه را دوستمان و استاد دانشگاه زيتونه در تونس ، آقايمحمد ابوالاجفان تحقيق و آن را در 256 صفحه به سال 1399 ق ( 1978م ) در تونس چاپ ومنتشر كرده است .
درر الفوائد المنظمة
اين كتاب ـ چون نامش ـ با گستردگي ، اخبار حج و راه مكه معظمه راگزارش مي كند و به خامه محمدبن عبدالقادر جزيري مصري حنبلي ( متوفاي سال 944ق ) تحرير شده است و شامل سفرهاي او از قاهره به مكه از طريق ساحلي است و از اين جهتداخل سفرنامه هاي حج مي شود .
اين سفرنامه براساس نسخه ناقصي چاپ شده است ، در صورتي كه دو نسخهخطي كاملي از
آن وجود دارد ؛ يكي در « دارالكتب » در قاهره و ديگري در كتابخانه « القرويين » در شهر فاس . در اين مورد بنگريد به مجله « العرب » سطر 12 صفحه 331 .
سفرنامه بكري
عالمان بسياري از بكري ها وجود داشته اند و برخي نيز سفرنامه هايينوشته اند ، از جمله سفرنامه اي به يكي از آنان منسوب است ، كه داراي اسلوب ادبيزيبايي است و مؤلف بدون تكلّف منازل راه را با نثر و شعر توصيف مي كند . اينسفرنامه منازل حج را از « بركه » ـ نخستين منزل از طرف قاهره ـ تا مكه و صف مي كندو از طريق صحراي سينا ، ساحل دريا ، ينبع . « بدر » و رابغ مشاهدات خود را ثبتمي نمايد .
عياشي اين سفرنامه را چنين وصف مي كند : « در مصر به نوشتاري ازشيخ محمدبكري ـ گمان مي كنم محمدبن شيخ زين الدين نام داشته باشد ـ برخوردم كه درآن با نثري رسا و عباراتي استوار و زيبا منازل راه مكه را در رفتن و بازگشتن وصفكرده است . و فاصله ميان اين منازل را با ساعت و دقيقه و نوع مسير از نظر دشواري وآساني برآورد و تحقيق كرده است و در هر منزل شعري مناسب حال آن آورده است .
اين بكري كه عياشي او را نويسنده سفرنامه پنداشته است ، زين الدينمحمدبن زين العابدين محمدبن محمدبكري صديقي مصري است و دو تأليف در باره دولت تركيهدارد كه خيرالدين الزركلي آنها را در « الاعلام » خود آورده و سال وفات او را ( 1028 ق ) دانسته است .
تاكنون به سفرنامه اش دست نيافته ام ، ليكن گزارش منازل را بطوركامل در سفرنامه هاي عياشي ، ابن ناصر ، ابن عبدالسلام و ابي مدين به دست آورده وآنها را در مجله « العرب » منتشر ساخته ام .
سفرنامه بكري
ابن بكري در قرن يازدهم مي زيست و سفرنامه اش را « الحقيقة والمجاز » نام نهاد كه نسخه خطي آن در « دارالكبت المصرية » موجود است . دكتر احمدسامح
خالدي ، خلاصه آن را در مجله « الرساله » كه در قاهره منتشر مي شدچاپ كرده است .
سفرنامه عيّاشي
ابوسالم عبدالله بن محمد عياشي ـ منسوب به قبيله آيه عيّاسي ـفاسي ( 1037 ـ 1090 ق ) سفرنامه حج خود را نوشت و نامش را « ماءالموائد » نهاد . اين سفرنامه از كاملترين سفرنامه هاست و كاملترين سفرنامه اي است كه از آن اطلاعيافته ام . در اين سفرنامه آمده است : « قصدم از نوشتن اين سفرنامه ـ ان شاءاللّه ـآن است تا ديوان علم و دانش باشد نه كتاب قصه و لطيفه و اگر اين دو نيز در كتابميافت شوند ، براي آن است تا خوانندگان بيشتر و بهتر در آن بنگرند ، مخصوصاً اگر ازمتفنين و از كساني باشند كه از هر چمن گلي مي چينند . اصحاب نظر و فهم در آن هرگونهسود و نفعي خواهند يافت كه در هيچ كتاب ديگري ديده نمي شود . »
در حقيقت ، اين سفرنامه ـ همان گونه كه مؤلف آن گفته است ـ به سببداشتن مباحث متنوع علمي و گزارش كامل منازل راه مكه و مشاعر مقدس آن و توصيف دقيقياز اوضاع اجتماعي ، فرهنگي ، اقتصادي و اداري حجاز ، يك ديوان علم به شمار مي رود . علاوه بر آن به خاطر داشتن مباحث ادبي . قصه ها و قطعات شعر ، كتاب سرگرم كننده اينيز هست و شوق خواننده را براي مطالعه آن برمي انگيزد .
سفرنامه عياشي منبعي براي بسياري از جهانگردان و رهاله هاي مغربيپس از او مانند ابن ناصر ، ابن عبدالسلام و زبادي به شمار مي رود . لذا ابن ناصر درسفرنامه اش عياشي را « پيشوا و مقتداي رحالان زمان ما » معرفي مي كند و بسياري ازمطالب سفرنامه عياشي را در سفرنامه اش با تلخيصي مي آورد كه گاه منبع خود را ناممي برد و گاه فراموش مي كند آن را ذكر نمايد .
عياشي در سالهاي 1059 ، 1064 و 1072 به مكه رفت و فريضه حج را بجاآورد و در جوار حرمين ( مكه و مدينه ) ، قدس و « الخليل » مجاور و مقيم گشت و آثارينوشت كه از جمله همين سفرنامه با نام « ماءالموائد » مي باشد .
اين كتاب در سال 1316ق با چاپ سنگي و خط مغربي در دوجلد ( شامل 1890صفحه )
همراه با فهرستها ، مقدمه ها و اصلاحات مطبعي ، در شهر فاس به چاپرسيد . سپس به صورت افست در سال 1397ق ( 1977م ) تجديد چاپ شد و استاد محمد حجّي ،استاد تاريخ در دانشكده ادبيات در شهر « رباط » براي آن فهرستهاي مفصل اعلام ،اماكن و كتابها نوشت كه به صورت پيوست در پنجاه صفحه به جلد دوم افزوده شد .
سفرنامه قيسي
محمدبن احمد قيسي ، معروف به ابن مليح ، در قرن يازدهم مي زيست وسفرنامه اش را « انس الساري السارب ، من اقطار المغارب ، الي منتهي الآمال و المآربسيد الاعاجم و الاعارب » نام نهاد .
اين سفرنامه با تحقيق شيخ محمد فاسي در شهر « رباط » در سال 1388قچاپ شده است .
سفرنامه هشتوكي
نامش احمدبن محمدبن داوودبن يعزي جرولي نسب ( متوفاي 1096ق ) ومعروف به هشتوكي است .
در كتابخانه عمومي سفرنامه خطيي وجود دارد كه دوستمان ، محمدبنابراهيم كتاني آن را نوشته هشتوكي سابق الذكر مي داند ليكن در جايي از اين سفرنامهديدم كه تاريخ سال 1099ق ذكر شده و مؤلف آن معاصر سلطان اسماعيل ، پادشاه مغرب كهطي سالهاي 1082 تا 1139ق حكمراني مي كرد ، است و براي پيروزي اين سلطان در كتابشدعا نموده و همچنين مؤلف با شيخ عبدالله بن سالم بصري ( متوفاي سال 1134 ) ديدارداشته است .
بهرحال مؤلف در قرن يازدهم زندگي مي كرده است و شيخ عياشي را شيخخود معرفي مي كند . اسلوب و شيوه نگارش سفرنامه گوياي بضاعت مزجاة نويسنده وناتواني علمي اوست اگرچه از فايده هايي خالي نيست .
سفرنامه ناصري
مؤلف اين سفرنامه احمدبن محمدبن ناصر درعي ( 1057 ـ 1129 ) است .
اين سفرنامه از كاملترين و مفيدترين سفرنامه ها به شمار مي رود ومؤلف در نوشتن آن بر سفرنامه استاد و شيخش ابوسالم عياشي ـ كه او را پيشواي رحالانمعرفي مي كند ـ تكيه كرده است . ابن ناصر چهار مرتبه به مكه سفر كرد و حج گزارد كهنخستين اين سفرها در سال 1121ق بود .
اين سفرنامه با چاپ سنگي در دو جلد ( شامل 442 صفحه ) در شهر « فاس » به سال 1320ق منتشر شده است .
سفرنامه نابلسي
عبدالغني بن اسماعيل نابلسي دمشقي ( 1050 ـ 1143ق ) ، كتابهايبسياري در علوم مختلف روزگار خود نوشت كه از آنها آنچه به اين بحث مربوط مي شود . سفرنامه هاي سه گانه اوست . مهمترين و پرفايده ترين اين سه كتاب « الحقيقة و المجاز، في رحلة الشام و مصر و الحجاز » است . اين كتاب در سه بخش است و بخش سوم آن درباره حجاز است در اين بخش مي خوانيم كه مؤلف براي رسيدن به مكه از مصر حركت مي كندو از راه زميني خود را به مدينه و سپس مكه مي رساند و آن گاه به مدينه بازگشته ازآن جا از راه خشكي به دمشق مي رود .
مؤلف اين سفرنامه را به شيوه يادداشتهاي روزانه نويسي ، فراهمآورده است . طبق اين سفرنامه مؤلف در هفتم رجب سال 1104ق از مصر خارج مي شود و دريك صد و هشتاد و سومين روز سفرش وارد حجاز مي شود و در سيصد و هشتاد و هشتمين روزوارد دمشق مي شود و مشاهدات خود را طي دويست و پنج روز ثبت مي كند .
اين سفرنامه ـ يا سفرنامه هاي از اين قبيل ـ از مفيدترينسفرنامه هاست . و بيشترين اطلاعات را در خود جمع كرده است ، هرچند برخي از مطالب وآراء آن با روح عصر ما سازگار نيست .
تاكنون اين سفرنامه چاپ نشده است .
سفرنامه منالي زبادي
نامش عبدالمجيدبن علي حسني ادريسي فاسي ( متوفاي سال 1163ق ) استو سفرنامه اش « بلوغ المرام بالرحلة الي البيت الحرام » نام دارد . او در سال 1148راهي مكه شد و حج گزارد .
زبادي قصيده اي در بيان مناسك حج سرود و آن را « اتحاف المسكينالناسك لبيان المراحل و المناسك » نام نهاد و ضميمه سفرنامه اش نمود . او داراياشعاري است از نوع شعر عالمان ، از آن جمله قصيده اي است با مطلع زير :
« سلام بر نجد و ساكنان نجد ، سلام دوستاري سرشار از شوق و شيدايي . 5
كه در آن نسبت به منازل حجاز ابراز علاقه و شيفتگي مي كند .
اين سفرنامه همچنان به صورت خطي است و نسخه اي از آن در كتابخانهعمومي شهر « رباط » موجود است . در اين سفرنامه اوبسيار به سفرنامه عياشي تكيه كردهو در حقيقت ، متمم دو سفرنامه عياشي سفرنامه ابن ناصر و همچنين سفرنامه درعي بهشمار مي رود .
سفرنامه سويدي
نامش ابوالبركات ، عبدالله بن حسين سويدي بغدادي ، ( 1104 ـ 1174ق ) است و سفرنامه اش « النفحة المسكية في الرحلة المكية » نام دارد و يكي ازنسخه هاي خطي آن در كتابخانه شيخ الاسلام مدينه ، عارف حكمه ، موجود است .
سفرنامه ابن عبدالسلام
محمدبن عبدالسلام بن عبدالله ناصري درعي ( متوفاي سال 1239 ) ازخاندان نامدار و اهل علم و معرفت بود . او دوبار حج بجا آورد و نخستين بار در سال 1196 و دومين مرتبه در سال 1211ق .
در باره ـ نخستين
سفرش به مكه ، سفرنامه بزرگش را كه از بزرگترين و مفصلترينسفرنامه هاست نوشت و در آن به بسياري از سفرنامه هاي پيش از خود مانند سفرنامهعياشي ، سفرنامه عبدري ، سفرنامه صفدي ، سفرنامه تجيبي ، سفرنامه بكري و سفرنامهناصري رجوع كرد و از آنها بهره جست .
در باره دومين سفرش نيز ، سفرنامه كوچكش را نوشت ، ليكن سفرنامهبزرگ نخستينش ، از بسياري از سفرنامه ها سودمندتر و كاملتر است و همچنان به صورتخطي است و نسخه اي از آن در كتابخانه عمومي در شهر « رباط » نگهداري مي شود كه دردوران مؤلف نوشته شده است و چه بسا پيش نويس تأليفش و به خط خود مؤلف باشد .
سفرنامه تا مراوي
محمدبن محمد مزواري تا مراوي از مغرب دور در سال 1242 حج گزارد وسفرنامه اش را بطور كامل نويسنده كتاب « المعسول » نقل كرده است ( ج 8 ، ص 197بهبعد ) . اين سفرنامه بسيار مختصر است ، ليكن خواندن آن فايده هايي دارد هرچند درنقل نامهاي مكانها اشتباهاتي مرتكب شده است .
سفرنامه ادريس علوي
ادريس بن عبدالهادي علوي حسني فاسي ( متوفاي در مدينه به سال 1331ق ) ، ازطريق دريا و از كانال سوئز حركت كرد و به « ينبع » رسيد و در سال 1288فريضه حج را بجا آورد و سفرنامه خود را نوشت . اين سفرنامه بسيار مختصر است و نسخهخطي آن در كتابخانه عمومي شهر « رباط » نگهداري مي شود .
سفرنامه ابن كسيران
محمدبن الطيب بن كيران فاسي ( متوفاي سال 1314ق ) در سال 1293ق بهمكه مشرف شد و فريضه حج بجا آورد . آن گاه مشاهدات خود را در سفرنامه اش گزارش نمودو آن را « الرحلة الفاسية الممزوجة بالمناسك المالكيه » نام نهاد . او از طريق درياو با كشتي اين مسير را طي كرد . اين سفرنامه در شهر فاس
چاپ شده است ، و از نسخه خطي آن در كتابخانه شهر « رباط » با خبرشده ام . اين سفرنامه بويژه در توصيف راه ميان مكه و مدينه قابل استفاده و مفيد است .
سفرنامه حميدي
مؤلف آن اسماعيل حميدي مالكي ( واحتمالا از اهالي مصر ) است كه درقرن سيزدهم مي زيست و در سال 1297ق از كانال سوئز عازم « جده » شد و به مكه رفت وفريضه حج را بجا آورد .
نسخه خطي اين سفرنامه كه از آن با خبر شده ام در كتابخانه شهر « رباط » است و با مناسك حج آميخته است و با وجود اختصار آن داراي فايده هايي است .
سفرنامه تونسي
محمدبن عثمان سنوسي تونسي ( 1266 ـ 1318 ) . از علماي نامدار تونساست كه در سال 1299 عازم مكه شد و حج نمود .
سفرنامه تونسي شامل مباحث بسيار و متنوعي است و مؤلف به نوشتنتاريخ علما و سرگذشتشان توجه خاص دارد همچنانكه مشاهدات خود را در مكه و مدينهمي نگارد و در بازگشت با حجاج شام مسير مكه تا شام را نيز بخوبي گزارش مي كند .
در تونس به كار انتشار اين سفرنامه پرداخته اند و نخستين بخش آنكه ويژه زندگينامه هاست ، منتشر شده است .
برای مطالعه بیشتر درباره « سفرنامه های حج » می توانید آثار منتشر شده توسط حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت از جمله موارد ذیل را مطالعه نمایید:
سفرنامه حاج عليخان اعتماد السلطنه
سفر حج مرحوم آيت الله محمد يزدی اصفهانی
حجگزاری در سال های آغازين انقلاب
سفرنامه منظوم حج ( هزار و دويست بيت )
مکه از دیدگاه جهانگردان اروپايي
چگونگي حج گزاري در ديروز و امروز
از مدينه تا امّ القراي جهان اسلام
معبد ايمان «مناسك حج در قالب داستان»
فیلم: سفر حج در زمان قدیم