گزارش - یک صبح ! همین امروز ، و لذت دیدن جماعت در مسجد الحرام
توفیق حج و عمره داشته ام . زیباترین خاطرات عمر من آنجا نقش بسته است. بغض بزرگی در گلویم می نشیند. هر بار که دوربین رو به کعبه شریف می آورد ، سبحان الله – الحمدالله و سایر تسبیحات الهی را می گویم . حس می کنم که الان رو به روی خانه خدا نشسته ام ،روی همان فرش هایی که وقتی از بالا نگاه می کنی ، حلقه هایی قرمز رنگ روی سنگ های مرمرین سفید کف صحن مطاف به چشم می آید .
رئوف پيشدار : ساعت كمي به 6 صبح همين امروز – چهار شنبه 19 اسفند 1388 به وقت تهران – آخرين لحظات براي اقامه نماز صبح ، از خواب برمي خيزم – در حقيقت از خواب مي پرم ! به سرعت وضو مي سازم و به نماز مي ايستم . انشاالله كه ريا نشده باشد. قلبم مي گويد كه : انجام تكليف كه ريا نيست ! مي گويم : اميدوارم !
كم كم روزها بلند مي شود و وقت اذان صبح هم به عقب باز مي گردد. تا آماده شدن براي رفتن به محل كارم ساعتي وقت دارم . يعني دقيقا يك ساعت و نيم تا آمدن سرويس- من يك خبرنگارم ! و طبيعي است كه اولين كار و وظيفه معمول حرفه يي ام اين باشد كه خبرها را پيگيري كنم . خبرهاي زير نويس چند شبكه خبري بين المللي را مي خوانم . معاون رييس جمهوري آمريكا به فلسطين اشغالي رفته است و سخناني براي دلخوشي صهيونيست ها گفته است . خبر ديگر ، زمين لرزه در تركيه دهها نفر را كشت و زخمي كرد – كشته هاي انفجار تروريستي لاهور افزايش يافت – در درگيري قومي نيجريه 500 تن كشته شدند – شيعيان پيشتاز انتخابات پارلماني عراق و... خبرها همه منفي است . متوجه شديد كه چرا ما خبرنگاران عمر كمتري مي كنيم ؟ يكي از دلايلش كه مطالعه ، تحقيق و تاييد شده است ، شنيدن ،ديدن ،خواندن و نوشتن اين همه خبرهاي منفي يا بد است .
دوباره كانالها را بالا و پايين مي كنم . روي تلويزيون سعودي متوقف مي شوم . تصاوير فوق العاده زيبايي از مسجد الحرام را نشان مي دهد. زير تصوير نوشته شده است " اذان صبح به وقت مكه مكرمه ".
توفيق حج و عمره داشته ام . زيباترين خاطرات عمر من آنجا نقش بسته است. بغض بزرگي در گلويم مي نشيند. هر بار كه دوربين رو به كعبه شريف مي آورد ، سبحان الله – الحمدالله و ساير تسبيحات الهي را مي گويم . حس مي كنم كه الان رو به روي خانه خدا نشسته ام ، روي همان فرش هايي كه وقتي از بالا نگاه مي كني ، حلقه هايي قرمز رنگ روي سنگ هاي مرمرين سفيد كف صحن مطاف به چشم مي آيد .
/Oldnewsimages/imagenews/ImageNews/image_201039146204211.jpg)
هميشه از شنيدن اذان موذن هاي خانه خدا لذت وافري برده ام . اگر چه به لحاظ آهنگ كلام و دستگاههاي موسيقي گفته اند كه اذان مرحوم موذن زاده اردبيلي بهتر اجرا شده است ، ولي با اذاني كه از ماذنه هاي خانه خدا به گوش مي رسد من! رابطه قلبي و احساسي ويژه اي دارم كه هيچ كلامي را براي وصف آن نمي توانم پيدا كنم .
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
رو به تلويزيون مي نشينم و خاطرات تشرفم را مرور مي كنم . زيري نوار پلاستيك آبي رنگي را كه راه را به زائران در حركت به سوي خانه خدا نشان مي دهد ، زير پاي خود احساس مي كنم. همان حسي كه در تشرف هاي خودم داشتم . عطر دل انگيز حرم را اي كاش مي شد استشمام كرد.چلچه ها را مي بينم كه چون هزاران دل داده ، مشغول طواف هستند.
اذان پايان مي يابد . جماعت به سرعت رو به حرم مي آورد . دوربين ها از زاويه هاي مختلف حرم و محوطه پيرامون آنرا نشان مي دهد. در كاخ هاي سلطنتي اطراف حرم چند چراغ روشن است . اين كاخ ها و ساختماني بسيار بزرگ كه يك مجموعه تجاري است، كاملا بر حرم مشرف هستند.
عمره گزارهاي تركيه اي را با لباس هاي متحد و هم رنگشان – با آن رنگ طوسي متمايل به آبي آسماني و خانم هايشان را با مانتوهاي بلند مشكي ، راحت مي توان تشخيص داد . نشانه خانم هاي عمره گزار مالزيايي و اندونزيايي هم روسري هاي بسيار بلند است كه با توجه به قد كوتاه اين خانم ها براي آنها مثل چادرمي ماند.
/Oldnewsimages/imagenews/ImageNews/image_201039141482341.jpg)
خبري را روزنامه نوشته بود . نوشته بود كه سعودي ها به ايران نامه داده و از رفتارهاي ناصواب سلفي ها با زائران ايراني و غير ايراني عذرخواهي كرده اند و گفته اند كه جلوي آنرا خواهند گرفت . نتيجه زائران ايراني بيايند. خدا كند خبر صحت داشته باشد . اگر صحت نداشته باشد همان بهتر كه به عمره نرويم شايد حداقل فشار چند ده ميليارد دلاري كه ايراني ها هر سال به جيب سعودي ها در دوره عمره مي ريختند و نيز دهها ميلياردي كه ديگر زائران روانه بازارهاي سعودي مي كردند ، آنها را وادار يك بار براي هميشه هم كه شده با برخوردي مناسب با سلفي ها جلوي برخوردهاي توهين آميز آنها با ضيوف الرحمان را بگيرند.
تا آنكه موذن اقامه بگويد 5 دقيقه اي همانطور خيره به تلويزيون نگاه مي كنم و با دوربين هاي متعدد آن به هر گوشه از حرم شريف الهي سركي مي كشم و خاطرات بسيار خودم را در ذهن مرور مي كنم.
امام رو به كعبه شريف دارد و هزاران زائر و نايب عشق به امامت او نماز صبح را اقامه مي كنند . به نام خداوند بخشنده مهربان – بسم الله الرحمان الرحيم – همين يك آيه خودش دريايي از گفته ها و ناگفته ها درباره اوصاف خداوندي است .
چرا برخي ائمه جماعت در حرم شريف الهي و در مقابل بيت الله الحرام اصرار بر عدم قرائت اين آيه دارند ؟ خودشان مي دانند ! من همين قدر مي دانم كه توجيه آنها حداقل از نظر زبان شناسي به هيچ روي وجاهت ندارد .
امام با صوتي دلنشين نماز را مي خواند . نماز كه تمام مي شود ، آنهايي كه در صف هاي جلو نشسته اند بسرعت به سوي خانه خدا مي دوند و به زيارت آن مي پردازند. اين لحظه شايد از معدود لحظاتي باشد كه مي شود آنهم احتمالا ! حجر الاسود را لمس كرد . لمس حجر عملي مستحبي است ولي خيلي ها به آن اصرار دارند و در نتيجه هميشه در آن ركن از اركان بيت الله العتيق جمعيت بسياري در انتظار است تا شايد ! توفيق عمل به اين مستحب را داشته باشد.
خداوند به قول یکی از همكارانمان، زيارت خانه اش را روزي همه مومنان بگرداند. چشم من امروز و در اولين لحظات صبح به زيارت خانه خدا منور شد. حض هاي بسيار بردم . دعا گوي همه ي شما بودم .
برای مشاهده فیلم آرشیوی اذان و اقامه در مسجد الحرام اینجا را کلیک نمایید !
برای مشاهده فیلم آرشیوی نماز صبح در مسجد الحرام اینجا را کلیک نمایید !