شرحی بر زندگانی یک مجاهد - عبد العزیز، عزیز عراق شد

هنگامی که سیدعبدالعزیزحکیم در سال 1328 ه.ش در نجف اشرف در خانواده مرجعیت متولد شد پدر ایشان مرجع بزرگوار تقلید آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم بودند. هیچکس تصور نمی کرد که از میان ده برادر و چهار خواهر که فرزندان این خانواده گرامی را تشکیل می ‌دادند این نوزاد لقب عزیز عراق را به خود اختصاص خواهد داد و پدر بزرگوارش اسم بسیار با مسمایی را برایش انتخاب کرد.

 محمد هادي تسخيري

عرفا و بزرگان دين مي گويند اگر مي خواهي از بندگي و عبوديت غير خدا خالص شوي، خداوند را با همه وجود بندگي كن و براي اينكه به غير از خدا محتاج نباشي، خود را كاملاً به رزق و روزي رزّاق مطلق، وابسته كن و اگر بخواهي در بين خلق خوار و حقير نشوي و به عبارت ديگر عزيز و محترم و محبوب باشي در بندگي و اطاعت ازخدا سنگ تمام بگذار.

 

همچنين گفته اند: تا نميري، نرهي و تا نمردي، نبردي. آري همانگونه كه مرحوم سيد عبدالعزيز حكيم رئيس مجلس انقلاب اسلامي عراق در طول حيات خويش زيست تا مردم اين كشور لقب عزيز عراق را به او دادند.

 

هنگامي كه سیدعبدالعزیزحکیم در سال 1328 ه.ش در نجف اشرف در خانواده مرجعیت متولد شد پدر ایشان مرجع بزرگوار تقلید آیت‌الله العظمی سیدمحسن حکیم بودند. هيچكس تصور نمي كرد كه از ميان ده برادر و چهار خواهر كه فرزندان این خانواده گرامي را تشکیل می ‌دادند اين نوزاد لقب عزيز عراق را به خود اختصاص خواهد داد و پدر بزرگوارش اسم بسيار با مسمايي را برايش انتخاب كرد.

 

اگر فردي به سالهاي پاياني دهه شصت ميلادي در عراق برگردد، مي بيند كه اوضاع فرهنگي و اجتماعي عراق خيلي سياه و پر از تهمت و افترا به علما و روحانيون و به ويژه خانواده سيد محسن حكيم مرجع بزرگ جهان تشيع است مي بيند كه افراد بي ريشه و بي دين، چگونه سيد مهدي حكيم فرزند مرجع بزرگ، آن مرد مبارز و نستوه را به جاسوسي براي اجانب متهم ساختند و پس از مدت كوتاهي در مركز علم و فقاهت، نجف اشرف و در شهري كه بزرگان مذهب تشيع در آن زندگي مي كردند و جلسات درس و مباحثه داشتند و از مهمتر در پايگاه اصلي جهان تشيع توسط گروهي شيعه نماي بي دين و لاابالي چگونه به همه روحانيت تشيع تهمت جاسوسي مي زدند و اين اراذل و اوباش در اين شهر مقدس راهپيمايي مي كنند و با اين شعار بسيار دردناك و جانسوز كه هر شيعه غيور و آگاه را به شدت آزار مي داد (اُممامنه جواسيس)، يعني روحانيت ما جاسوس هستند، خانه مرجع بزرگ جهان تشيع سيد محسن حكيم را با سنگ مورد حمله ددمنشانه خود قرار مي دهند.

 

 و در روزي كه قلب امام زمان(عج) از اهانت به فرزند برومندش به درد آمد، و چنان سكوت عجيبي بر شهر حمكفرما شده بود كه گويي گرد مرگ بر سراسر اين شهر پاشيده بودند، شهري كه حماسه انقلاب بزرگ 1920 ميلادي را بر عليه اجنبي و اجنبي پرستان، تجربه كرده بود. در چنين شرايطي هيچ فردي نمي توانست تصور كند كه يكي از فرزندان اين خاندان در داخل كشور آنچنان سرانجامي بيابد كه او را عزيز عراق بنامند.

 

آري اگر فردي به تاريخ سالهاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و آغاز جنگ تحميلي رژيم بعث بر اين كشور تازه انقلاب كرده بازگردد مي بيند كه در آن سالها ديكتاتور مقبور عراق صدام تكريتي آنچنان جسورانه با دست خود مرجع انديشمند آن زمان يعني سيد محمد باقر صدر را و خواهر پاكدامن و متفكرش را به همراه تعداد زيادي از آل الحكيم(ره) را ابتدا زنداني و سپس به شهادت مي رساند و با بيرون راندن تعداد زيادي از علما و فضلاي ايراني الاصل حوزه علميه نجف اشرف و فراري دادن تعداد ديگري از علماي عراقي آن از نجف اشرف به سوريه و ايران و مناطق مختلف جهان، آن حوزه علميه كهن را تا حد زيادي تضعيف مي كند.

 

 آري اگر كسي به آن سالها بازگردد هرگز نمي تواند فكر كند كه سيد عبد العزيز حكيم اين سيد مظلوم و آواره و فراري از اين كشور به آن كشور واز اين شهر به آن شهر، روزي ( عزيز عراق ) شود.

 

همچنين هنگامي كه فردي با دقت و از روي بي طرفي به درون گروههاي مبارز عراقي آن زمان، نظري بيافكند و آن اختلافات عجيب و غريب را در ميان آنها ببيند و تهمتهايي را اين به اصطلاح مجاهدين به همديگر مي زدند، و اين رد و بدل كردن اتهامات به جايي رسيد كه يكي از بزرگان حزب الدعوه اسلامي در آن زمان به نگارنده مي گفت هيهات كه خدا پيروزي را كه لايق و سازاوار آن نيستيم، به ما عطاكند و دو گروه معروف عراقي آن زمان كه در ايران فعاليت مي كردند و بر سر به دست آوردن امكانات بيشتر از مسئولين نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، همديگر را به تهمتهاي فاحشي مانند ضد ولايت فقيه متهم مي كردند تا يكي ديگري را از ميدان به در كند.

 

 در آن شرايط كمتر كسي فكر مي كرد روزي فرا برسد كه وضعيت در عراق آنچنان شود كه يكي از اين رهبران مظلوم كه لبه تيز بسياري از اتهامات متوجه ايشان بود روزي خود رمز وحدت عراق شود و لقب عزيز آن كشور را به خود اختصاص دهد.

 

آري مردم مظلوم عراق و روحانيت معزز و بزرگوار و مراجع و مجاهدين راستين آن كشور كه در هر زمان همچون ستارگان در آسمان جهان تشيع مي درخشند، اذيتها و رنج و مشقتهاي فراواني ديدند. اميد است به بركت ائمه اطهار و حوزه هاي علميه آن شبهاي سياه به سحرهاي سرخ تبديل شود و پس از آن صبح صادق و خورشيد عالم تاب حقيقت در آسمان آن كشور بلا و مصيبت ديده طلوع كند.

 

 از خداوند منان براي شادي روح اين مرحوم مظلوم و او كه بر اثر عبادت حق باري تعالي، به عزت رسيد، در چهلمين روز از وفات مرموزش و براي پدر مرحومش و برادران و اقوام شهيدش رحمت و لطف ابدي و مجاورت با اجداد طيبين و طاهرينشان درخواست و مسئلت مي نماييم.


| شناسه مطلب: 20124