سفرنامه عمره یک خبرنگار (16) - مسجد ضرار ، نقبی به گذشته و درنگی در امروز ما

من خدمت ایشان و در بیان یکی از دلایل اصرارم به دیدن محلی که مسجد ضرار در آن بنا شده بود ، به فرازی از سخنان رهبر معظم انقلاب اشاره می کنم که در توضیح برخی حوادث این روزها پیرامون ما ، آنرا به قضیه ی مسجد ضرار شبیه دانسته اند.
داستان مسجد ضرار را دوران دبيرستان بود كه در كتابهاي درسي خواندم و بعدها درباره آن و سرنوشت اين نماد خدعه دشمنان اسلام و پيامبر (ص) بيشتر و دقيق تر به مطالعه و تحقيق پرداختم . اين بار در سفر به مدينه منوره عزم خود را جزم كردم تا حتما به ديدن اثري از آن اگر باقي مانده باشد ، و اگر هم نه ، به تماشاي محلي بروم كه معاندان آن بناي توطئه و نفاق را در آن به پا ساخته و نام مسجد برآن نهاده بودند.
بر طبق اسناد و مدارك تاريخي ،مسجد ضرار در جايي در شمال مسجد قبا و در فاصله اي حدودا 300 قدمي آن بنا شده بود .
حاج آقاي گلزاده كه بايد او را مدينه شناسي چيره دست دانست ، در اين ديدار همراه من است. براي رفتن به محله قبا وسايل زيادي در دسترس است . از اتوبوس هاي عمومي كه " نقل الجماعي " خوانده مي شوند تا تاكسي يا همان " اجره " و من تاكسي را ترجيج مي دهم كه سريع تر و به نسبت در اين گرماي تابستاني مدينه منوره راحت تر است . در طول راه از حاج آقا گلزاده خواهش مي كنم كه درباره مسجد ضرار توضيحات بيشتري بدهد . من خدمت ايشان و در بيان يكي از دلايل اصرارم به ديدن محلي كه مسجد ضرار در آن بنا شده بود ، به فرازي از سخنان رهبر معظم انقلاب اشاره مي كنم كه در توضيح برخي حوادث اين روزها پيرامون ما ، آنرا به قضيه ي مسجد ضرار شبيه دانسته اند.
مسجد قبا در مدینه منوره
از محل اقامت ما تا مسجد قبا با تاكسي 10دقيقه اي راه است . نزديكي هاي مسجد قبا كه آن را به واسطه معماري زيبايش خوب مي شناسم ، حاج آقاي گلزاده زمين بايري را نشان مي دهد كه هيچ چيز خاصي در آن نيست . مي گويد : مسجد كذايي در اين محل برپا شده بود .
ضِرار به معنی زیان رسانیدن تعمّدی است. و آیات 107 تا 110 سورة توبه اشاره به ماجرای مسجد ضرار می کند، که خلاصة آن به شرح زیر است :
در سال نهم هجری گروهی از منافقان که به ظاهر مسلمان بودند، نزد پیامبر(ص) آمدند. و عرض کردند که به ما اجازه دهید که مسجدی در میان قبیله بنی سالم (نزدیک مسجدقبا) بسازیم. تا افراد ناتوان و بیمار و پیران از کار افتاده در آن عبادات خود را انجام دهند، و نیز در شبهای بارانی که گروهی از مردم توانایی آمدن به مسجد شما را ندارند، فریضه نماز را آنجا انجام دهند. و این زمانی بود که پیامبر(ص) با گروهی از مسلمانان عازم جنگ تبوک بودند. پیامبر(ص) به آنها اجازه دادند. آنها از پیامبر(ص)تقاضا کردند که شخصاً بیایند و در آن مسجد نماز اقامه کنند.
پیامبر(ص) فرمودند : "من عازم سفرم، هنگامی که بازگشتم، به خواست خدا چنین خواهم کرد. پس از بازگشت پیامبر از تبوک، آنها مجدداً نزد پیامبر (ص) آمده و تقاضای خود را مبنی بر اقامه نماز در مسجد آنها توسط پیامبر(ص) تکرار کردند. و این هنگامی بود که هنوز پیامبر(ص) وارد دروازه های مدینه نشده بود.
دراین هنگام فرشته وحی نازل گشت، و آیات 107 تا 110 سورة توبه را بر پیامبر (ص) وحی کرد، و پرده از اسرار کار آنها برداشته شد. بدنبال این وحی آسمانی، پیامبر(ص) دستور دادند که مسلمانان مسجد مزبور را آتش بزنند، و بقایای آن را نیز ویران کنند. (1)
قرآن کریم در این باره می فرماید : "والذین التخذوا مسجداً ضِراراً و کفراً و تفریقاً بینَ المؤمنین و اِرصاداً لِمَن حارَبَ اللهَ و رسولَهُ مِن قبل و لَتَحْلفُنَّ إن ارَدْنا إلا الحسنی و الله یشهدُ إنَّهم لَکاذبون" (2) یعنی "کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان(به مسلمانان) و تقویت کفر و تفرقه میان مؤمنان، و کمینگاه برای کسی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بود، آنها سوگند یاد می کنند که نظری جز نیکی و خدمت نداشته ایم، اما خداوند گواهی میدهد که آنها دروغگو هستند." "لا تَقُمْ فیه ابدا..." یعنی "هرگز در آن قیام (و عبادت) مکن... ." (3)
"لا یَزالُ بنیانُهُمُ الذی بَنَوْا ریبةً فی قلوبهم إلا أن تقطَّع قُلُوبُهُم واللهُ علیم حکیم" (4) یعنی " این بنایی را که آنها کردند، همواره به صورت یک وسیله شک و تردید در دلهای آنها باقی می ماند؛ مگر اینکه دلهایشان پاره پاره شود، (و بمیرند، و گرنه از دل آنها بیرون نمی رود). و خداوند دانا و حکیم است." اما این منافقان چه کسانی بودند؟ قبل از هجرت پیامبر( از مکه به مدینه، فردی بود به نام ابوعامر که از راهبان مسیحی و از عبّاد و زهّاد به شمار می رفت. و در میان قبیلة خزرج از نفوذ وسیعی برخوردار بود. هنگامی که پیامبر( به مدینه هجرت کرد، و مسلمانان گرد او را گرفتند، و در جنگ بدر بر مشرکان پیروز شد، ابوعامر که خود روزی از بشارت دهندگان ظهور پیامبراسلام( بود، اطراف خود را خالی دید؛ از اینرو به مبارزه با اسلام برخاست. از مدینه به سوی مشرکان مکه رفت، و برای جنگ با پیامبر از آنهاکمک خواست؛ و حتی در غزوة احد علیه مسلمانان وارد عمل شد.
پس از جنگ احد به سوی فرمانروای روم، هرقل رفت و از او برای مبارزه با پیامبر اسلام کمک خواست. و از طرفی به هواداران خود در مدینه نیز نامه نوشت، که بزودی با لشکری از سوی هرقل به سمت مدینه خواهد آمد، و لازم است که منافقان مدینه کانونی را جهت فعالیتهای آتی او در مدینه برای او آماده کنند. هواداران او نیز چون نمی توانستند علناً خواسته خود را تحقق بخشند، به بهانه ساختن مسجدی برای بیماران و پیران، نیّات شوم خود را عملی ساختند. اما وحی الهی نازل گشت، و خیانت آنها آشکار گردید.
شاید اینکه پیامبر( قبل از رفتن به تبوک با آنها مخالفت نکرد، بدان جهت بود که وضع کار آنها روشن تر شود. و از طرفی شاید نمیخواست فضای آرام مدینه در آن اوضاع و احوال دچار تشنج شود. با توجه به آیاتی که در این باره نازل گشته، معلوم می گردد که منافقان با این عملشان، در واقع می خواستند مقدمات نابودی پیامبر اسلام( و دین او را فراهم کنند، در میان صفوف مسلمانان ایجاد تفرقه کنند، و کانونی جهت فعالیتهای ضداسلامی خود فراهم کنند.
داستان مسجد ضِرار درسی است برای عموم مسلمانان در هر عصر و دورانی، که هرگز نباید ظاهربین و سطحی نگر باشند، و فریب افراد به ظاهر حق به جانب را بخورند. و چهرة نفاق و منافق در هر رنگ و لباسی ممکن است ظاهر شود، حتی در لباس طرفداری از قرآن و مسجد؛ و مخالفین اسلام ممکن است در لباس دین بر ضد دین فعالیت کنند. موضوع اتحاد میان مسلمانان بقدری اهمیت دارد، که حتی اگر ساختن مسجدی در کنار مسجدی دیگر موجب تفرقه و پراکندگی مسلمانان گردد، مسجد تفرقه اندار نامقدس است؛خانه خدا نیست، بلکه کانون شیطان است.
منابع و مآخذ:
1. تفسیر نمونه، جلد 8، ص 1342. سوره مبارکة توبه/آیه 1073. سوره مبارکة توبه/آیه 108 سوره مبارکة توبه/آیه 110
عناوین مرتبط:
سفرنامه عمره (1) -لبيك الهم لبيك , لبيك لاشريك لك لبيك
سفرنامه عمره يك خبرنگار (2) - السلام عليك يا رسول الله (ص)
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
سفرنامه عمره يك خبرنگار (3) -نگاهي به واقعه مباهله – تا تشرف به حرم
سفرنامه عمره يك خبرنگار (4) - احد ، درسي براي امروز ما نيز هست
سفرنامه عمره يك خبرنگار (5) به زيارت مدينه برويم
سفرنامه عمره يك خبرنگار (6) بقيع بغض هميشه در گلو
سفرنامه عمره يك خبرنگار (7) - از دعوت به وحدت تا ارشاد اجباري
سفرنامه عمره يك خبرنگار (8) - فرصتي كه نبايد از دست برود
سفرنامه عمره يك خبرنگار (9) - مسجد " ذوقبلتين " نماد استقلال اسلام
سفرنامه عمره يك خبرنگار (10) – اين چند نفر هميشه مزاحم
سفرنامه عمره يك خبرنگار (11) "حمرا الاسد " آزموني بزرگ براي مردان ثابت قدم
سفرنامه عمره يك خبرنگار (12) – "ابيار علي " معجزه اي جاري در قرن ها + تصویر
سفرنامه عمره يك خبرنگار(13) مدينه؛ تغيير چهره اي سريع تر از آنچه باور كنيم
سفرنامه عمره يك خبرنگار(15) - قبا ؛ مسجدي كه نماز در آن ثواب عمره را دارد