ذکر لبیّک اللّهم لبّیک...

پس از پوشيدن لباس احرام بايد تلبيه گفت: لبّيک، لبّيک اللّهم لبّيک، لبّيک لا شريک لک لبّيک...
ترجمه تلبيه آن است که خدايا آمدم، ستايش و سپاسم را بپذير که ما را به محضر پذيرفته‌اي؛ که همه جا ملک و محضر تو است. فقط تويي، و من در بندگي‌ات حاضر و آماده‌ام و محضر، فقط محضر توست!
تنها واجب حج که از مقوله لفظ است و کلام (به جز نماز طواف که همان نماز معمولي شناخته شده است) همين کلمات پرجلال و شکوه تلبيه است. در سراسر حج، حاجي هيچ سخن و ذکر واجبي جز همين لبّيک‌ها ندارد. در حقيقت حج، نمايش بيشترين عمل است؛ همراه با کمترين و کوتاه‌ترين الفاظ و گفتار.
چند از اين الفاظ و اضمار و مجاز
سوز خواهم، سوز؛ با آن سوز ساز!
لبّيک شعار حج است؛  حتي اگر آهسته بگويي خدا مي‌شنود؛ اما بايد همه با هم، همنوا؛ باشند؛ قطره‌ها جمع  گردند وانگهي دريا شوند.
آيا شنيده‌اي که اولياي الهي وقتي در چنين جايگاهي حضور مي‌يافتند؛ به هنگام گفتن لبيک دگرگون مي‌شدند، آيا مي‌داني که آنها با رنگي پريده و بدني لرزان، لبيک مي‌گفتند؟ آيا شنيده‌اي که امام صادق(ع) علت رنگ پريدگي خود در هنگام گفتن لبّيک را چه چيز عنوان کرد؟ آيا نمي‌ترسي که قبولت نکنند و در جواب لبيک تو «نه» بگويند، لا لبّيک و لا سعديک گويند؟ آيا هيچ در اين خصوص انديشيده‌اي؟
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند.
که تو در برون چه کردي که درون خانه آيي؟!
در جايي که امام صادق(ع) از شنيدن جواب منفي واهمه دارد آيا من نبايد به فکر چاره باشم؟
آيا شنيده‌اي که در روايت آمده است؛ اگر با پول و مال آلوده به حج آيد و لبّيک گويد، به او گفته مي‌شود «لا لبّيک و لا سعديک»؟
آيا شنيده‌اي که اگر کسي سنت جاهلي را به کاربرد و به حج درآيد و لبيک گويد؛ پاسخش گويند «لالبّيک و لاسعديک»؟
آيا شنيده‌اي که اگر با وسيله حرام به حج بروي اين تو نيستي که به حج رفته‌اي بلکه اين مرکب توست که به حج رفته است؟
پس زنهار، خويشتن را با اشک ديدگان بشوي تا پاسخ لبيک را لبيک بشنوي؛ که اگر صادقانه لبيک گفتي تمام آفرينش با تو همنوا خواهند بود؛ و يکصدا فرياد لبيک بر مي‌آورند.
امام صادق(ع) فرمود: موسي بن عمران حج گزارد در حالي که 70 پيامبر از بني اسراييل او را همراهي مي‌کردند؛ آنها لبّيک مي‌گفتند و کوه‌ها پاسخشان مي‌گفتند؛ و مي‌گفت لبّيک عَبْدُکِ اِبْنُ عَبْدِک و نخستين کسي که لبّيک گفت ابراهيم خليل بود.