مقاله: اسلام گرایی ،نه صوفی گری و نه اشرافی گری

...گروه سوم که هرگز دنیا را برای رسیدن به آخرت و آخرت را برای رسیدن به دنیا ترک نمی کنند « اسلام گرایان واقعی و راستین » هستند که به جامعیت قوانین و اهداف دینی توجه دارند و شخصیت سالم و همه جانبه ای به دست می آورند و به این ترتیب باید در جامعه اسلامی و برای توده های مردم به ویژه جوانان اینگونه فرهنگ سازی کنیم که اصل ثابت و محوری نیل به سعادت دنیا و رستگاری آخرت عبارت است از : « اسلام گرایی نه صوفی گری و نه اشرافی گری » .
فرهنگ اسلامي نگاهي خاص به « ثروت » دارد و تفكر و بينشي ويژه به وجود مي آورد كه در آن نه افراط جاي دارد و نه تفريط .
اين نگاه يكسويه نيست و مال و ثروت را مطلق نمي كند و نيز زيست انسان را در گرايش به آن محدود نمي نمايد بلكه ثروت را در كنار معنويت مي طلبد و بر ضرورت زندگي مادي همراه با زندگي معنوي اصرار مي ورزد.
اين نگرش داراي اصالت است و ريشه در خلقت انسان دارد كه او مجموعه روح و جسم مي باشد و بر اين اساس و به طور فطري هم گرايشات معنوي دارد و هم تمايلات مادي هم روحش احساس نياز به تغذيه معنوي و روحاني مي كند و هم جسم و جوارحش به تغذيه مادي محتاج است و آن را مي جويد و پي مي گيرد.
اين نگرش برخاسته از خلقت و متجلي در فرهنگ اسلامي بين دنيا و آخرت پيوند و ارتباط ايجاد مي كند و گستره خاك را بستري مناسب براي بهره وري از مال و ثروت و نعمت هاي الوان و گوناگون به منظور تامين نيازهاي معنوي و به دنبال آن رسيدن به حيات جاودان آخرت مي داند.
كلام ذيل از حضرت امام محمدباقر(ع ) نمونه اي است از آموزه هايي كه در متون فرهنگ اسلامي درباره مال و ثروت ثبت گرديده است :
« نعم العون الدنيا علي طلب الاخره »
« دنيا براي دست يابي به آخرت ياور و ابزار خوب و مفيدي مي باشد. »
اين روايت شريف ما را به معارف و بينش هايي رهنمون مي شود كه در آن ها تعمق مي كنيم :
1 ـ دنيا به « ممدوح و پسنديده » و « مذموم و ناپسند » تقسيم بندي مي شود . يعني هرگز در متون فرهنگ اسلامي آثاري را نمي يابيم كه به طور مطلق و يك جانبه دنيا و بهره وري از آن را محكوم و طرد نمايند و انسان را از گرايش به مال و ثروت به عنوان يكي از بزرگترين جلوه هاي حيات دنيايي بازدارند. همچنين در متن فرهنگ اسلامي هرگز آثاري رانمي يابيم كه به طور مطلق و يكسويه انسان را به دنياگرايي ترغيب كنند و به كسب ثروت كثير و زراندوزي و غرقه گشتن در ماديات دعوت نمايند.
در نگاه فرهنگ اسلامي دنيا و ثروت گرايي مي تواند ممدوح و مفيد باشد و نيز مي تواند مذموم و زيانمند گردد.
دنيا و ثروت ممدوح و مفيد عبارت است از وسيله قرار دادن دنيا براي رسيدن به هدف متعالي حيات برتر يعني زندگي جاودان آخرت . در دنياگرايي ممدوح كسب نعمت ها و ثروت ها به طور مشروع صورت مي گيرد و در مسيرهاي حلال هزينه مي شود و از اين طريق همه بهره وري ها از آسايش و رفاه در پرتو مال و ثروت حلال بدون هيچ مانع و مشكلي تحقق مي يابد و اين نوع زندگي دنيايي كه در واقع حركت و تلاش اقتصادي بر مبناي تعاليم و قوانين اسلام مي باشد نوعي عبادت خدا به شمار مي رود.
دنيا و ثروت گرايي مذموم و زيانمند كه عبارت است از هدف قرار دادن دنيا و رهاكردن معنويت و حيات آخرت مورد پذيرش فرهنگ اسلامي نيست و آيات قرآن و متون روايي اسلام به شدت از آن نهي مي كنند. زيرا گرايش به دنياي مذموم انسان را ـ كه از دو جنبه و جلوه معنوي و مادي و داراي نيازهاي روحي و جسمي خلقت يافته است ـ در ماده و خاك و لذت جسمي مطلق محصور و اسير مي سازد و موجودي ناقص و ناسالم مي پرورد.
2 ـ در فرهنگ غني اسلام « دنيا مزرعه آخرت است » . يعني بايد در زمين بكر و آماده كشت دنيا بذرافشاني نمود و در رشد و پرورش آنها كوشيد و مراقبت ورزيد تا حاصل آن به صورت حيات سراسر نعمت و آرامش و سعادت آخرت ظاهر گردد.
اصل و واقعيت مزرعه بودن دنيا براي آخرت داراي مراحل گوناگوني است كه در متن زندگي دنيا و از ابتدا تا انتهاي عمر انسان متجلي مي گردد. يعني تمام تلاش ها و فعاليت هاي سالم اقتصادي انسان براي كسب مال و ثروت حلال و سپس استفاده و بهره وري از آنها به صورت هزينه سازي براي كانون خانواده و اعضاي آن و تامين نيازهايي چون خريد خانه و ابزار مورد نياز زندگي و پوشاك و خوراك و تفريح و مسافرت و ساير برخورداري هاي متداول مراحلي از به ثمر رسيدن بذرهايي است كه در زمين بكر دنيا به رشد و نمو درآمده و حاصل و ثمر داده اند. زيرا در اين نگاه و نگرش اصيل تمام اين فعاليت هاي اقتصادي و هزينه ها و بهره وري ها از مال و ثروت هاي مشروع و حلال در مسير خدا و در انطباق كامل با تعاليم اسلامي صورت گرفته است و اين خود عبادت خداوند محسوب مي شود و اجر و پاداش اخروي به بار مي آورد. ضمن اين كه در كنار اين بهره وري هاي صحيح و خداپسندانه از مال و ثروت مشروع انفاق در راه خدا و تامين نيازهاي محرومان و پرداخت خمس و زكات نيز از ديگر مصاديق بذرافشاني در زمين دنيا براي سرسبزكردن مزرعه آخرت مي باشد و اين ها همه در طول يكديگر قرار دارند و منتهي به جلب رضوان و خشنودي حضرت پروردگار و طي مراحل رشد معنوي و نيل به قرب الهي مي باشد.
3 ـ اصل ابزار مفيد بودن دنيا و هدف نگرديدن آن و بروز تفكري سالم به نام دنياي ممدوح و پسنديده كه به صورت بهره وري مشروع از نعمت هاي الوان دنيا محقق مي گردد و نيز اصل مزرعه بودن دنيا براي آخرت اصل سومي را تثبيت مي نمايد و آن عبارت است از « دنيا و آخرت در كنار هم و با گرايش منتهي به پرورش انسان هايي كه هم به نيازهاي معنوي و روحي توجه دارند و هم به نيازهاي مادي و جسمي » .
اين اصل در متن فرهنگ اسلامي به اين صورت بينش آفريني و راهگشايي مي نمايد كه « هيچ انساني حق ندارد دنيا را براي آخرت ترك كند و نيز هيچ انساني حق ندارد آخرت را براي دنيا رها سازد. »
آميزه اي از تلاش هاي اقتصادي سالم براي كسب مال و ثروت حلال و فعاليت هاي عبادي و اخلاقي براي نيل به معنويت زلال انسان مورد نظر اسلام را مي پرورد و چنين انساني داراي شخصيتي جامع مي گردد كه نگرش هاي ظاهري و سطحي به معارف دين ندارد و فعاليت هاي اقتصادي را به طور طبيعي و متناسب با استعداد و تواني كه خداوند به او عنايت كرده است انجام مي دهد. و نيز آخرت را براي كسب دنيا و مال و ثروت رها نمي سازد و اسير سكه هاي زر و سيم و زرق و برق زندگي يكسويه و مطلق مادي نمي گردد.
نگرش سطحي و قشري به دين كه عامل ترك دنيا براي رسيدن به آخرت مي گردد موجب شكل گيري رهبانيت و صوفي گري مي شود كه همواره در طول تاريخ اسلام زمينه ساز جذب گروه هايي از مسلمانان به زهد مطلق با كناره گيري از زن و همسر و خانواده و خزيدن در گوشه هاي عزلت و انجام اذكار و اعمال خاص شده است .
در نقطه مقابل گرايش افراطي به دنيا نيز باعث ترك آخرت براي دست يابي به ثروت هاي كثير و سرشار و روبه تزايد مي شود و عامل شكل گيري اشرافي گري مي گردد كه اين نيز در طول تاريخ همواره اسلام و جامعه مسلمين را آزرده است و آفت و آسيب توليد نموده و در نهايت باعث شده است كه گروه هايي به نام مسلمان و با حفظ پوسته اي از دين و با انجام عبادات و اعمال ظاهري و فاقد محتوا غرق در سرمايه داري و زراندوزي و زندگي اشرافي شوند.
در تاريخ اسلام از اين هر دو گروه ـ يعني رهبانيت گرايان و تاركان دنيا و متمايلان به عرفان صوفيانه و هم مسلمانان شيفته و آلوده سرمايه داري لجام گسيخته با انتخاب زندگي اشرافي گري و در عين حال خود را عامل به دين دانستن !ـ وجود داشته و زيان رسانده اند.
اين دو نوع گرايش هرگز نمي توانند از مال و ثروت به عنوان ياور و مددرسان براي نيل به حيات جاودان آخرت بهره برداري كنند و به همان ترتيب كه توضيح داديم قادر نيستند در مراحل مختلف زندگي و از ابتدا تا انتهاي عمر با فعاليت هاي مشروع اقتصادي مزرعه آخرت را سرسبز و پرثمر نمايند.
گروه سوم كه هرگز دنيا را براي رسيدن به آخرت و آخرت را براي رسيدن به دنيا ترك نمي كنند « اسلام گرايان واقعي و راستين » هستند كه به جامعيت قوانين و اهداف ديني توجه دارند و شخصيت سالم و همه جانبه اي به دست مي آورند و به اين ترتيب بايد در جامعه اسلامي و براي توده هاي مردم به ويژه جوانان اينگونه فرهنگ سازي كنيم كه اصل ثابت و محوري نيل به سعادت دنيا و رستگاري آخرت عبارت است از : « اسلام گرايي نه صوفي گري و نه اشرافي گري » .
پژوهشي از روزنامه جمهوري اسلامي 03-09-1387