حج در نگاه امام خمینی(ره)

«لبیکهای مکرر از کسانی حقیقت دارد که ندای حق را به گوش جان شنیده و به دعوت الله تعالی به «اسم جامع» جواب میدهند.
مسئله، مسئله حضور در محضر است و مشاهده جمال محبوب. گویی گوینده از خود در محضر بیخود شده و جواب دعوت را تكرار میكند و دنباله آن سلب شریك به معنای مطلق آن مینماید كه اهل الله میدانند نه شریك در الوهیت فقط؛ گرچه سلب شریك در آن نیز شامل همه مراتب تا فنای عالم در نظر اهل معرفت است و حاوی جمیع فقرات احتیاطی و استحبابی است؛ مثل«... الحمدلك و النعمه لك... » و حمد را اختصاص میدهد به ذات مقدس؛ همچنین نعمت را و نفی شریك میكند و این نزد اهل معرفت، غایت توحید است و به این معناست كه هر حمدی و هر نعمتی كه در جهان هستی تحقق یابد، حمد خدا و نعمت خداست؛ بدون شریك و در هر موقف و مشعری و وقوف و حركتی و سكون و عملی، این مطلب و مقصد اعلی جاری است و خلاف آن شریك بهمعنای اعم است كه همه ما كوردلان به آن مبتلا هستیم».
***
«مراتب معنوی حج كه سرمایه حيات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیك مینماید، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادی حج بهطور صحیح و شایسته و موبهمو عمل شود. بعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی گردد مگر آنكه بعد معنوی و الهی آن جامه عمل پوشد و لبیكهای شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را مَحرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید و - لبیكگویان - برای حق، نفی شریك به همه مراتب كنید و از «خود» كه منشأ بزرگ شرك است به سوی او- جل و علی- هجرت نمایید. امید است برای جویندگان، آن موتی كه دنبال هجرت است، حاصل آید و اجری را كه علیالله است دریافت نمایند. اگر جهات معنوی به فراموشی سپرده شود، گمان نكنید كه بتوان از چنگال شیطان نفس رهایی یافت و تا در بند خویشتن خویش و هواهای نفسانی خود باشید نمیتوانید جهاد فی سبیلالله و دفاع از حریمالله نمایید».
صحيفه نور، ج 19، ص42و44