یادداشت: مدینه میهمانانت آمدهاند

دلم گرفته است. غمهای عالم وجودم را آکنده کرده است... آه مدینه، مدینه...
دلم گرفته است. غمهاي عالم وجودم را آکنده کرده است... آه مدينه، مدينه...<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
اشکهايم را ميبيني؟ نميدانم اشکم از شوق ديدار توست و يا بر بقيع تو. در لحظههاي تنهايي خود چه روزها و شبهايي نجوا نکرده و زمزمه نکردهام تا با پاي دل، سر از پا نشناخته به سوي تو بيايم.
مدينه ، اينک لحظه ديدار نزديک شده و وصال حاصل گشته است و آه ميلرزد دلم، دستم... به عظمت تو که ميانديشم، غمهايم را کنار ميگذارم و به زيباييهاي حضور فکر ميکنم. به دقايق و لحظات نابي که اينک نصيب من شده است و ميدانم شايد ديگر بار تکرار نشود. ميدانم که عالمي در حسرت ديدار تو، روز و شب نجوا ميکنند و ممکن است هيچگاه به ديدار تو نائل نشوند.
مدينه ، ميخواهم از تو با تو بگويم. بگويم تا بر خود ببالي. بر خود ببالي که فرستادة حق، آخرين پيامآور، پاکترين بنده خدا و امينترين آنان، رسولالله را در دل خود داري. تو چه گوهر گرانبهايي را در گنجينة خويشداري. تو چه گوهرهاي گرانبهايي را در گنجينة خويش داري؟!
هيچ ميداني که زمين پاک و مطهر تو روزگاري گامهاي مبارک رسول عشق را احساس کرده است و هواي تو، نفسهاي گرمش را ميزبان بوده است؟!
مدينه، به يادداري دختر رسول خدا را؟ راستي! او اينک کجاست؟ ميداني؟ نشاني از آن بانوي بينشان داري؟ مدينه تو چه گوهرهاي گرانبهايي را در سينة خويشداري و من متحيرم از اين همه کرامتي که به تو بخشيده شده است... و خود درماندهام، ماندهام که چه کردهام که مرا به حضور خويش پذيرفتهاي و ميهمان خود کردهاي... آيا من لايق اين همه لطف و کرم ميباشم؟
مدينه، ميهمانانت آمدهاند... و برخي در راهند تا به ديدار تو بيايند و با تو لحظههايشان را سرشار از تيمن و تبرک کنند.مدينه، ميهمانانت را که با عشق به سوي تو آمدهاند، پذيرا باش و اشکهاي گرمشان را بپذير و به محمدت(ص) بگو خواستههايشان را پاسخگو باش. مدينه
سخنها دارم از دست تو در دل
وليکن در حضورت بيزبانم
اخبار مرتبط:
قبرستان بقيع مملو از زائر و چشم براه زائران ايراني است
تصاویر منحصر به فرد سه بعدی از مسجد النبی
تصاویر سه بعدی منحصر به فرد دیگری از«مسجد النبی»