قبرستان بقیع و ائمه ی مظلوم آرمیده در آن

زیارت اولیای الهی ، ائمه ی اطهار (ع) و مظلومین آرمیده در بقیع ، یکی از اعمالی است که زایرین خانه خدا پس از زیارت خاتم الانبیاء حضرت محمد (ص) ، برجای مِی آورند.
در این قبرستان که درست در مقابل آرامگاه مطهر رسول خدا (ص) واقع شده است ، صدها نفر از اصحاب آنحضرت در آغوش خاک جای گرفته اند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
چهار امام معصوم و شهید ، حضرت امام حسن مجتبی (ع) ، حضرت امام زین العابدین (ع) ، حضرت امام – محمدباقر (ع) و حضرت امام جعفر صادق (ع) در این مکان آرمیده اند.
اهل بیت پیامبر اکرم (ص) ، شفیعان قیامت ، انوار خدا ، خزاین علم الهی ، ارکان زمین ، راسخان در علم ، انتخاب شدگان عالم هستی ، وارثان رسول خدا (ص) و دارندگان اسم اعظم در قبرستان بقیع دفن شده اند.
اما قبرشان بینام و نشان است و حتی سنگ قبری هم ندارند ، دل انسان زمانی بیشتر می سوزد که می بیند در قبرستان بقیع چراغی روشن نیست ، گذاشتن علامت بر قبر اولیای الهی بعقیده ی سلفی ها شرک است ، ولی سپردن میلیاردها دلار پول مردم و ثروت مسلمانان به بانک های آمریکایی، توحید محسوب می شود!. زایرین امامان معصوم (ع) آرمیده در بقیع ، آنچنان گریه می کنند و بر مظلومیت این بزرگواران ناله سر – می دهند که گاهی بغض گلویشان را می گیرد و توان قرایت زیارتنامه را نیز از دست می دهند.
گویی که تاریخ شیعه ، با اشک و خون و شکنجه توام است ، گویی که زایرین این بزرگواران نیز مانند خود آنها ، باید قلبشان از ظلم به درد آید و در ناگواری ها بسوزند و بسازند.
از اولین امام شیعیان ، حضرت علی (ع) که باید شاهد صحنه هایی باشد که بفرماید " 25سال در خانه صبر کردم ، مانند کسی که استخوان در گلو و خار در چشم دارد " تا آخرین آنان حضرت مهدی موعود (عج) که باید شاهد اینهمه ظلم ، بیعدالتی ، انحراف ، شرک و جهل باشند و صبر کنند.
ولی ، هر قطره اشکی که بر گونه های زایر جاری می شود ، تیری بر قلب ظلم و حق کشی است ، انتقاد و فریادی علیه وضع موجود و اعلام همفکری است.
اشک زایرین ، پیام دارد ، رمز عاطفه است و روح مظلوم یابی و ظالم کوبی را در ما زنده می کند.مشاهده این مظلومیت ها ، به ما می آموزد که راهیان راه حق نباید منتظر جلال و جبروت دنیا باشند ، قبور خاکی ائمه به ما این درس را می دهد که حقایق غیر از گنبد ، بارگاه و مناره های طلا است.
ما شیعیان به امامان خود عشق می ورزیم ، چه صحن و سرا داشته باشند یا نداشته باشند، وفاداری ما ربطی به زیورها ندارد ، دنیا اصل نیست ، بگذار تا مظلومیت ما ، آتش بغض و کینه را در قلب خودخواهان ستمگر شعله ورتر کند .
بود و نبود بارگاه و قبر چندان مهم نیست ، اگر برمدفن شریف فاطمه زهرا (س) بارگاه و نشانه ای نیست ، در عوض ، خداوند از آنحضرت به کوثر یاد فرموده است . بارگاه همه جا نیست ، اما قرآن و سوره کوثر در همه جا هست و هدایتگر است.
از محل مدفن مادر امامانمان خبری در دست نیست ، ولی از ناله های آن بانو و خطبه ها و احادیث فرزندان فاطمه زهرا (س) اخبار بیشماری در دست است .
آنحضرت که وصیت می کنند " مرا شب غسل دهید و به خاک بسپارید " ، می خواهند با دنیا حرف بزنند و بگویند : مگر من دختر نبوت ، همسر ولایت و مادر امامت نبودم ؟ چرا باید قبر من مخفی باشد؟.
در کتاب " وفاءالوفاء" که حدود 500سال قبل به رشته تحریر در آمده ، گفته شده است: در قبرستان بقیع جایی بوده که خانم فاطمه زهرا (س) پس از رحلت پدر بزرگوارشان به آنجا می رفتند و در سوگ پدر ومشکلاتی که بعداز رحلت رسول اکرم (ص) برای اسلام پیش آمده بود ، گریه می کردند.
مکان هایی چون قبرستان بقیع ، جغرافیایی نیستند ، تاریخ هستند ، ساکت نیستند و پیام دارند، جرقه نیستند و جریان هستند و به اصطلاح آیت و نشانه هستند .
آیا می توان از کنار مزار معطر چنین بانویی و دیگر بزرگان بقیع ، بی تفاوت عبور کرد؟ بی جهت نیست که عاشقان شهدا در این مکان مقدس ، اشک ها می ریزند و مناجات می کنند.
عناوین مرتبط :