سفرنامه عمره (18) و من، نه حتی ذره ای در این اقیانوسم

خداوندا ! در قرآنت ( به ابراهیم )‌فرمودی و فرموده ات درست است که :" مردم را به حج فراخوان تا پیاده و سواره برمرکب های لاغر اندام از هر راه دور به سویت آیند ." خداوندا ! من امیدوارم از کسانی باشم که دعوتت را پاسخ گفته است .

 خداوندا ! در قرآنت ( به ابراهيم )‌فرمودي و فرموده ات درست است   كه :

" مردم را به حج فراخوان تا پياده و سواره بر مركب هاي لاغر اندام از هر راه دور به سويت آيند ."

خداوندا ! من اميدوارم از كساني باشم كه دعوتت را پاسخ گفته ، از سرزمين و راه دوري آمده ام ، ‌ندايت را شنوا و پذيرا و فرمانبردارت مي باشم ،‌ و اين همه به فضل و احسان توست ، پس سپاس ترا سزد كه مرا به آن توفيق بخشيدي كه به سويت تقرب جويم و نزديكي به سوي تو و جاه و منزلت نزد تو و مغفرت گناهانم را خواستار شوم كه بر من به لطف خويش ببخشايي .

خداوندا ! درود فرست بر محمد و آلش ، و بدنم را بر آتش حرام ساز ، و از عذاب و كيفرت امانم ده به رحمتت اي مهربانترين مهربانان ."

 در اول قدم بايد به اقيانوس طواف كنان پيوست . سياه و سفيد ، سرخ و زرد ،‌ما همه برادران و خواهران يك پدر و مادر ،‌آدم و حوا هستيم . هيچ كس نمي تواند بركسي فخر بفروشد . زياده خواهي كند. تندي بگويد. اينجا حرم است . هفت بار به دورخانه آفريننده ام مي گردم.

حج در عين زيبايي مانند همه ي عباداتهاي اسلام ، ‌رمز و رازهاي خود را دارد و شايد بتوان حتي گفت كه : "حج پر رمز و راز ترين عبادت اسلام است ."

"حج بر اساس دو عمل اصلی استوار است :۱- طواف ۲- سعی ، و این دو عمل تجدید خاطره دو کاری است که هاجر و ابراهیم کرده اند.

به فرمان خداوند ، هاجر و کودک شیر خوارش به این سرزمین متروک و غریب و سوزان و خشک آمده اند ، ابراهیم این دو را آورده است و در وسط این دره ای که حتی خار و خسی از آن نمی روید ، گذاشته و خود باز گشته است.

هاجر با ایمان و یقین و تکیه بر لطف خداوند ، توکل این ماموریت شگفت را می پذیرد.... توکل مطلق ! با این همه می بینیم که کودکش را در این دره خشک به امید خدا و توکل بر اراده او می گذارد و در عین حال تنها و بی پناه بر پست و بلند این کوه ها « می دود و می کوشد » تا مگر چشمه آبی یا آبدانی بیابد و کودکش را و خودش را از عطش نجات دهد‌ . کوشش مطلق ! و اساس حج همین دو اصل است .

در هفت بار طواف برگرد کعبه. عدد هفت نشانه بی نهایت و بی شمار است ، یعنی حرکت ابدی و همه عمر در مداری که محور اصلی اش خداست و مسیر زندگی که از هر نقطه ای فاصله اش با کانون (خدا) یکی است و هر گامی جهتش به زندگی ای هاجر وار و پس از طواف ، بی درنگ ، هفت بار میان دو کوه « سعی کردن ».

هجرت از " از خانه خویش " به " خانه خدا"، "خانه مُردم" ! ای بر لب‌های دیگران ترانه‌ساز، آهنگ نیستان خویش کن!

طواف: آفتابی در میانه و برگردش، هر یک، ستاره‌ای، در فلک خویش.

برداشتي از بخش هايي از كتاب حج مرحوم شريعتي "

در تحليل اين گفته ها هستم كه هفت بار طواف به گرد خانه خدا پايان مي يابد. حالا بايد نماز طواف را به جاي آورد . حتي در اين ساعات اوليه بامداد هم پشت مقام حضرت ابراهيم (ع) به سختي مي توان جايي پيدا كرد . هنوز تا اذان صبح ساعتي وقت باقي است . در پشت مقام قرار مي گيرم . مامورين دائما به زائران تذكر مي دهند كه سريعتر نماز خود را بخوانند و حتي ديدم كه نه در يك مورد كه در چندين مورد !! دست نمازگزار را در حال اقامه نماز گرفته و او را به سويي رانده اند !.

اينها از شرايط ميزباني خوب استفاده نمي كنند و البته من هم تاييد نمي كنم كه زائري با ايستادن و يا نشستن در محلي نامناسب ،‌ مزاحم عبادت زائري ديگر گردد.

نيت نماز مي كنم و دو ركعت نماز طواف به جاي مي آورم. مقام ابراهيم سنگي است كه پس از ساختن خانه خدا ،خداوند به ابراهيم (ع)‌ماموريت داد تا مردم را به حج دعوت كند . ابراهيم نيز بر بالاي اين سنگ ايستاد و مردم را به حج دعوت كرد. ( من لايحضره الفقيه ج 2 ص 131)

نماز طواف واجب بايد پشت مقام به جاي آورده شود . دو ركعت نماز پشت مقام معادل 6 بنده آزاد كردن است.

 بعد از طواف و نماز طواف بايد هفت بار فاصله دوكوه صفا و مروه را سعي كرد. كارهاي ساختماني براي توسعه صحن با سرعت ادامه دارد . صداي دستگاههاي مختلف ساختماني به شدت گوش آزار است . نيت و سعي خود را شروع مي كنم . صفا كوهي بوده در قسمت شرقي مسجد الحرام و در دامنه كوه ابوقبيس كه الان كاخ ملك بر فراز آن ساخته شده است  مروه كوهي است كه در دامنه كوه قعيقعان قرار داشته است . كوه صفا محلي است كه پيامبر بربالاي اين كوه رسالت جهاني خود را اعلام نمود : قولوالااله الاالله تفلحوا

كارهاي توسعه اي محدوده صفا و مروه بخشي اش به سمت شعب ابوطالب است كه بخشي از آن كنار كوه خندمه است و مدخل آن محل تولد پيامبر بوده كه الان مكتبه المكه المكرمه (كتابخانه شهر مكه )‌در محل آن ساخته شده است . دراين محل مسلمانان سه سال محاصره اقتصادي بودند.

جواني لاغر اندام و سوخته از حرم آفتاب سوزان جايي در روي همين كره زمين ، خانه اجدادي ما ، ‌از كنارم به سرعت مي گذرد. تا منتهاي ديدن ، جمعيت در حال حركت است . همه يك كار مي كنند . و در بخشي از مسير بر سرعت رفتن خود مي افزايند . شايد به نشانه اينكه بايد بيشتر و بيشتر جست . همه ي عمر جستن حقيقت است و بس ! همچنان به آن سياه مي نگرم كه صاحب اصلي خانه است  كه اسماعيل اين چنين بود ، و عيسي (ع) كه مديترانه اي بود ،‌ چشماني آبي و موهايي بور نداشت .

سعي هم تمام مي شود. اذان نماز شب را گفته اند . جماعتي براي آن اقامه نمي شود. هر مومني خودش مي تواند اين نماز را بخواند. در داخل صحن ها عده اي خواب هستند.  راحت ! هيچ جاي راحت تر از خانه پدري نيست و خانه پدري سهم همه است و همه هم در آن جاي مي گيرند. زن ،‌مرد ، ‌سياه ،‌سفيد ، ‌سرخ و زرد ،‌ همه ي ما آفريده هاي يك خالق هستيم .

  و در پایان هفتمین سعی ، بر بلندای مروه، تقصیر کن، آزاد شو ، از احرام بدر آی ، مسعی را ترک کن، تنها، تشنه و با دستان خالی، به سراغ اسماعیلت ...! از سنگستان مروه ، به سراغ زمزم رو، از آن بیاشام.

  تا دير نشده است بايد طواف  و نماز طواف نسا را نيز انجام دهم. هر قدمي كه بر   مي داري بايد با نام و ياد خداوند تبارك و تعالي باشد.

گفتن يك سبحان الله در مكه معادل با انفاق ماليات كوفه و بصره در راه خدا است ." امام سجاد (ع) – من لايحضره الفقيه ج 2ص 146) و مكه حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم علي مرتضي اميرالمومنين (ع) است . يك نماز در مكه برابر با صد هزار نماز و يك درهم خرج كردن در راه آن برابر باصد هزاردرهم است . " امام صادق (ع) كافي ج 4 ص 586

  شروع و خاتمه هر طواف از حجر الاسود است كه سنگي بهشتي مي باشد و آن سنگي سياه رنگ است كه در ركن شرقي كعبه شريف و در ارتفاع 10/1 سانتيمتري نصب شده است .

علي مرتضي (ع) مي فرمايد : چهار نقطه دنيا از باغهاي بهشت است . مسجد الحرام ، مسجد النبي ، مسجد بيت المقدس و مسجد كوفه (امالي طوسي ص 379)

 كعبه داراي چهار ركن است . ركن اسود يا ركن حجر ،‌چون در اين ركن حجر الاسود نصب شده است . ركن عراقي چون به سمت عراق است . ركن غربي چون به سمت غرب است و ركن يماني چون به سمت يمن است . كمي مانده به ركن يماني محلي كه شكافته شد و فاطمه بنت اسد براي زايمان علي مرتضي (ع)‌ وارد كعبه شد . اين حادثه سي سال پس از عام الفيل روز 13رجب اتفاق افتاد و علي عليه السلام در داخل كعبه چشم به جهان گشود.

  مردي در حال طواف از كنارم مي گذرد .دائم حمد و سبحان الهي را مي گويد . به مستجار كه مي رسد با صدايي رسا شهادت مي دهد كه علي (ع‌) ولي خداست .

پيامبر اكرم در مورد ركن يماني فرموده است : هيچگاه كنار ركن يماني نيامدم ، مگر اينكه ديدم جبرئيل زودتر از من خود را به آن چسبانيده است . (كافي ج 4 ص 408 ) و از امام صادق (ع) نقل است كه فرمود : ركن يماني دري از درهاي بهشت است كه هيچگاه بسته نشده است . (بالا) بين ركن يماني و حجر الاسود 70 پيامبر خدا دفن هستند (بالا)‌ . بعد از حجر الاسود دركعبه قرار دارد به فاصله اين دو ملتزم مي گويند چون مردم دراين مكان دستها و سينه خود را به آن مي چسبانند و دعا مي كنند ،‌آنجا را ملتزم مي نامند.

  در ادامه بايد از كنار حجر اسماعيل گذاشت . هيچ طواف كننده اي حق ورود به آنرا ندارد و بايد از بيرون خانه هاجر و اسماعيل عبور كند . حجر نيم دايره اي است از ركن عراقي تا ركن غربي – و هفتاد پيامبر الهي نيز دراين مكان دفن هستند. و ناودان طلا كه آب برسقف خانه خدا را به حجر مي ريزد . ناودان اوليه خانه خدا چوبي بود . گفته اند كسي كه زير ناودان طلا دعا كند ،‌دعايش مستجاب مي شود. انشاالله . روزي كه درمكه بودم در ميانه تابستان و در گرماي شديد هوا در عصر گاهي كه به نماز مغرب ختم شد ،‌باراني شديد در مكه باريد . آن نماز را هيچ وقت از ياد نمي برم . همه رو به خانه خدا داشتيم و باران با شدت تمام مي باريد . و نماز كه تمام شد هر كس خواست قطره اي از آب باراني را كه از ناودان مي چكيد بردارد كه نگذاشتن و حجر را به روي زائران بستند .

  جرعه اي از زمزم مي نوشم كه نوشيدن آن براي طواف كننده مستحب است. زمزم در محل است كه آب زير پاي حضرت اسماعيل (ع) جاري گشت . اين چاه در 21متري كعبه به سمت حجر الاسود است به طرف كوه صفا، عمق چاه 30متر است .26 متر داراي آب و 4متر آن خشك است و چشمه اصلي آن به طرف حجر الاسود و كعبه است و هر ثانيه  11ليتر آب از آن استخراج مي شود . امام صادق (ع)‌مي فرمايد : آب زمزم  داروي درد كسي است كه آن را به قصد درمان بنوشد.


| شناسه مطلب: 27629