سفرنامه عمره (11) مدینه ؛ روز و شب هایش در این وقت ها

سفرنامه عمره (11) مدینه ؛ روز و شب هایش در این وقت ها
افراطیون که در 8 شوال 1343 با تخریب گسترده مشاهد و زیارتگاههای اسلامی مورد احترام تمامی فرق اسلامی از جمله ائمه معصوم (س) در بقیع ، قدرت مذهبی در عربستان را در دست گرفته اند ، افکار و باورها و برداشت های خاصی از اسلام دارند .
مرور زمان بخشی از این باورها را از جمله در مورد استفاده از فناوریها و به نفع آن تعدیل کرده است . یک نمونه از این دست ، راه آهن مدینه است . افراطیون که راه آهن را نیز بدعت در دین می دانستند ! در ابتدای قدرت یابی اقدام به تخریب آن کردند ولی اخیرا متوجه اهمیت و نقش آن در ارتباطات و اقتصاد شده ودر صدد احیای آن هستند . راه آهن مدینه زمانی که دایر بود ، این شهر را به دمشق پایتخت سوریه متصل می کرد.
افراطیون با عکس گرفتن بخصوص از نوع یادگاری و آنهم در حرمین بشدت مخالفند . توسعه فناوری و به بازار آمدن دوربین های دیجیتال ، و به علاوه ورود نسلی به اداره امور که مانند نسل های قبل خود با تحجر با مسایل برخورد نمی کند ، این گمان و بسیاری باورهای جمود وهابیون را تعدیل کرده است . از این رو است که به رغم ممنوعیت اعلام شده و برخی برخوردهای هنوز هم گاهی تند و جدی ! حتی درحرمین نیز شاهدیم که زائران عکاسی می کنند و گرچه مامورین آنرا می بینند ولی ترجیح می دهند چشمانشان را ببندند.
پدر بزرگهای جوانان وهابی با همه ی مظاهر تمدن مخالف بودند ، اما نوه های آنها امروز حتی در حرم شریف نبوی از آخرین نوع و پیشرفته ترین موبایل ها برای ارسال اس ام اس !! استفاده می کنند . باورهای آنها همه اش بد و متحجر نیست ! وهابی ها استعمال دخانیات را مصداق به هلاکت انداختن خود می دانند و لذا آنرا حرام اعلام کرده اند. استعمال دخانیات در حرمین قویا ممنوع است و در شعاعی از آن نیز با نصب تابلوهایی مانند تابلوهای راهنمایی و رانندگی " ممنوع تدخین " تذکر داده شده است . در دو شهر مدینه و مکه فروش سیگار در مغازه ها ممنوع است . جریمه بی اعتنایی تا 3000ریال سعودی ( حدود 700 هزار تومان ) و تعطیلی چند روزه مغازه است ، ولی استعمال آن درفضاهای باز به جز مناطقی در پیرامون حرم فعلا مانعی ندارد ، اگر چه بسیاری به عنوان امر به معروف تذکر می دهند که سیگار انسان را هلاک می کند. ممنوع بودن فروش سیگار در مدینه و مکه به شکل گیری بازاری زیرزمینی برای دخانیات منجر شده است که در آن کارگران بی شمار خارجی هتل ها که سروکارشان بیشتر با زائران و مسافران است ، نقش اصلی را دارند.
البته این افراد می دانند که در صورت دستگیری شاید کمترین مجازات برای آنها ، اخراج از عربستان سعودی باشد. قاچاق و همراه داشتن و استعمال مواد مخدر در عربستان سعودی مجازاتی تا حد مرگ دارد . عربستان در این یک زمینه نشان داده است که تعارفی با کسی ندارد. به گفته یک مسوول ایرانی در پایان ماه مرداد 1387 ، 30 زائر ایرانی تنها در مدینه به جرم حمل و نگهداری مواد مخدر و یا داروهایی که حاوی این نوع ماده است ، بازداشت و در زندان بسر می بردند . درعربستان سعودی بی اعتنایی به مقررات راهنمایی و رانندگی نیز جریمه های سنگین و زندان در پی دارد وراننده ها شدیدا مواظبند که دست از پای خطا نکنند! البته این همه برای زمانی است که راننده چشم های پلیس را ناظر ببیند !
برای مسافری که از تهران وارد عربستان سعودی و بخصوص شهرهای مذهبی آن مانند مدینه منوره ومکه مکرمه می شود ، این شهرها از نظر نوع رفتارهای رانندگی در آنها کا ملا شبیه تهران بنظر می رسد با یک تفاوت که می تواند اساسی هم باشد ! و آن احترام به حق عابر پیاده در عبور از گذرگاههای معین شده است . درعربستان خودرویی اگر از چراغ قرمز عبور کند و پلیس آنرا ببیند راننده حتما ! به سه روز زندان و پرداخت یک جریمه سنگین 1000ریالی ( نزدیک به 300هزار تومان ) محکوم می شود . عبور از چراغ زرد نیز سه روز زندان و 600ریال ( نزدیک به 180 هزار تومان ) جریمه دارد و به مانند ایران نیست که در آن چراغ زرد به معنای افزودن برسرعت برای نماندن پشت چراغ قرمز باشد و ثانیه های اول چراغ قرمز هم که حساب نمی شود!!
سرویس دهی اینترنت درعربستان و حداقل در دو شهر مدینه و مکه در مجموع تفاوت زیادی با ایران ندارد ، ولی سرعت آن اندکی بیشتر است . در شهر مدینه تعداد اماکن عمومی که خدمات اینترنتی ارایه می کنند محدود است و برای استفاده از این امکان باید ساعتی در حدود 2000تومان پرداخت ولی همه ی هتل ها دارای خط اینترنتی هستند.
در بالای همه ی ساختمانها در مدینه حتی کلبه هایی که کارگران سخت کوش و کم توقع بنگلادشی و آفریقایی با کمترین امکانات در آنها زندگی می کنند ، آنتن های دریافت تصاویر تلویزیون های ماهواره ای را می توان دید . اسمش را بگذارید "تهاجم فرهنگی " یا هر چیز دیگر اما واقعیت این است که تلویزیون عربستان چیزی برای مخاطب ندارد . برنامه های آنرا یا گفت و گوهای طولانی پیرامون مسایل بدیهی روز و یا میزگردهای سطح پایین مذهبی ، اجتماعی و سیاسی و یا اخبار پر می کند که آنهم از ابتدا تا انتها به آمد و رفت و دید و بازدیدهای مقامات عالی رتبه کشور با ذکر تمامی القاب و عناوین و چند خبر محلی و یکی دو خبر بین المللی اختصاص دارد .القاب و عناوین مقامات دولتی عربستان سعودی خودش گاه حتی از یک خبر هم بیشتر است . دراینجا قانون ممنوعیت چند شغله بودن اجرا نمی شود. ماهواره ها یکی دودهه است که به دوران رسانه های ملی و محلی پایان داده اند . درعربستان تلویزیون – رادیو – روزنامه ها و خبرگزاری کشور هنوز به عنوان رسانه هایی یک طرفه عمل می کنند که وظیفه آنها انتشار اخبار دولتی و تبلیغ آنهم از نوع مستقیم برای حکومت است . به رغم این باور برای درون کشور ، سعودیها سرمایه گذاران اصلی و پشتیبان چندین شبکه قدرتمند خبری و غیر خبری عربی هستند که مقر آنها در دوبی و یا اروپا است و ازطریق ماهواره برنامه پخش می کنند و از مشهورترینشان می توان به العربیه – شبکه چند گانه ام بی سی اشاره کرد.
مدینه از مراکز اصلی نشر در عربستان سعودی است. در هر خیابان این شهر کتاب فروشی هایی دیده می شوند که همه نوع کتاب و البته بیشتر مذهبی می فروشند . انقلاب دیجیتال با همه ی ابعادش از جمله در حوزه اطلاعات و ارتباطات در عربستان سعودی هم رخ داده است . کتابفروشی ها علاوه بر کتاب ، انواع لوح فشرده حاوی درباره موضوعات مختلف را می فروشند. در این شهر من روزنامه فروشی ندیدم . درضمن از مدینه می شود با اتوبوس به نقاط بسیاری از جمله در فلسطین – ترکیه – مصر – سوریه – اردن و... رفت .گران ترین بلیط برای مصر و به قیمت یک هزار ریال برابر با 250هزار تومان است .
تقویم قمری درعربستان سعودی درماه شعبان یک روز جلوتر از ایران است . بنا براین تقویم امروز پانزدهم ماه شعبان سالروز ولادت با سعادت حضرت حجت بن الحسن عسکری (عج) امام زمان است . بعثه مقام معظم رهبری درمدینه منوره از همه ی زائران ایرانی که عده آنها به سی هزارنفر می رسد دعوت کرده است تا میلاد حضرت را با برگزاری جشن هایی در هتل های محل اقامت خود گرامی بدارند. بعثه هم به این مناسبت برنامه ویژه ای دارد که از جمله آنها احیا گرفتن این شب مقدس است . بنا بر احادیث و روایات بسیار که بین شیعه و اهل سنت نیز مشترک است ، شب نیمه شعبان یکی از چهارشبی در طول سال است که احتمال شب قدر بودن آن بسیار می باشد. مراسم بعثه در هتل "قصرالدخیل" برگزار خواهد شد که برخلاف پیشوند نامش یک هتل درجه سه بیشتر نیست . برای شرکت دراین مراسم و با توجه به گنجایش سالن 500 کارت دعوت بین هتل ها تقسیم شده تا به زائران علاقه مند بدهند. مراسم قرار است از ساعت 11تا 3بامداد باشد. من شدیدا خسته ام . تصمیم گرفته ام فاصله بعثه تا هتل را پیاده و از میان حرم طی کنم ودر آنجا هم نماز مغرب و عشا را بخوانم . محوطه حرم بعد از آخرین توسعه آن به شصت و هفت هزارمتر مربع می رسد و گنجایش دویست و پنجاه هزار نمازگزار را دارد . نماز گزاردن درمسجد نبی (ص) بعد از مسجد الحرام با فضیلت ترین نمازهاست.
پیرامون حرم شریف نبوی تا چند ردیف مغازه و هتل است . وقت نماز همه فعالیت ها تعطیل می شود . مغازه ها و دست فروشان بسیاری که در همه ی سطح خیابانها و پیاده روها به کاسبی مشغول هستند، روی بساط خود را با پارچه ای به نشانه تعطیل می پوشانند و همگی به نماز می ایستند . درعربستان به موضوع اتصال صفوف درنماز جماعت توجه زیادی نمی شود ازاین رو می توان وقتی نماز به جماعت در مسجد نبوی (ص) اقامه شده است ، در پیاده روی خیابان و در زیر سقفی برای درامان ماندن از آفتاب سوزان ، شاهد بود که عده ای جمعیت تشکیل داده و به نماز ایستاده اند که فاصله قابل توجهی هم با صف نماز گزاران دارد .
نماز مغرب و عشا را در حرم شریف نبوی به جای می آورم . اینجا تقریبا هر کس با خودش یک جانماز دارد که حکم زیر انداز نیز دارد . جانماز من اندازه یک فرش کوچک است ! هوای بیرون حرم نیز خنک و آسمان پر از ستاره است . می خواهم همینطور ساعتها به آسمان نگاه کنم. چقدر ستاره روی بقیع متمرکز شده است. با این همه ستاره بقیع به چراغ نیاز ندارد . بقیع خودش به یک جهان نور می دهد. جانمازم را روی زمین و روی سنگهای مرمری پهن می کنم که زمانی نقطه ای بود توی یکی از کوچه های اطراف حرم شاید هم توی محله بنی هاشم . زمین هنوز هرم آفتاب روز را دارد . کم کم ترجیح می دهم دراز بکشم ، چشمانم سنگین شده است . یک بار یدک کشی که آب آشامیدنی برای زائران می برد و دفعه بعد خودروی جاروکش صحن چرتم را بریدند. ساعتی خواب بودم . راحت و بی خیال و خبر از دنیا . شیرین ترین خواب همه ی عمرم در نهایت آرامش . اگر مراسم نبود دلم می خواست تمامی شب را همینجا بخوابم . مثل زائران بسیار هندی ، پاکستانی و بنگلادشی و یا آفریقایی که روزها را داخل حرم به قران خواندن و اقامه نماز مشغولند و شب که شد در صحن بزرگ پیرامون حرم می خوابند .بسیاری از اینها دراین سفر یک فامیل و یا قوم و حتی قبیله را نمایندگی می کنند و نایب زیاره هستند. به این معنی که اهل قبیله یا طایفه با پول روی هم گذاشتن یک نفر را به نمایندگی برای زیارت می فرستند و او در این سفر از طرف همه زیارت می کند و مناسک را به جای می آورد. چقدر شیرین و لطیف . در حرم شریف و محوطه بیرون آن آب آشامیدنی رایگان عرضه می شود . سرویس های بهداشتی نیز به حدکافی وجود دارد . در تمام سرویس ها نیزشیرآبی برای دوش گرفتن هست . می ماند غذا که آنرا هم می شود از اغذیه فروشی های اطراف حرم با قیمت پایین خرید ومهمتراز همه اینکه این دسته از زائران بسیار قانع هستند . در آستانه ماه رمضان قرار داریم . بسیاری این روزها را روزه می گیرند و هنوزماه رمضان نیامده بساط افطار دادن در حال گرم شدن است . ماه رمضان اگردر مکه و یا مدینه باشید خواهید دید که وقت افطار چقدر به شما اصرار می شود که افطار میهمان باشد .
مراسم احیای بعثه تا صبح طول می کشد . وقت برگشت بازهم از حرم می گذرم . زائران بسیاری پیرامون حرم حضرت رسول (ص) خوابیده اند . یک زائر بشدت خروپف می کند.چون دوربین همراه دارم نگهبان حرم من را راه نمی دهد و حتی اجازه نمی دهد که آنرا در جا کفشی بگذارم ! بنظر می رسد از وهابی های متعصب باشد . اجازه می گیرم درکنار باب جبریل و در بیرون از حرم نمازی مستحبی بخوانم . هنوز دقایق زیادی تا اذان صبح مانده است . درهای حرم باز است . چند نفری و از جمله عده ای ایرانی را می بینم که دراین ساعت به زیارت بارگاه رسول الله (ص) و بقیع شریف آمده اند . درهای بقیع بعد از نماز صبح باز می شود .چند نفری هم عکاسی می کنند. گزارش مراسم را باید به تهران بفرستم و تا خط های اینترنت شلوغ نشده باید اقدام کنم . نماز صبح را در بعثه می خوانم و بعد از مخابره گزارش ، در همان جا می خوابم تا صبح که دوباره کارم را شروع کنم .
شنبه شب 26مرداد ، بر طبق محاسبات مراکز ژئوفیزیک پیش بینی شده که ساکنان بخش بزرگی از جهان امشب شاهد ماه گرفتگی باشند .تلویزیون عربستان هم در سرویس خبری شامگاهش این خبر را داد و گفت که دراین کشور نیز ماه گرفتگی رویت خواهد شد. بنا برمحاسبات ، ماه گرفتگی یکی ازآیات الهی ، قرار است در ساعت 10 و اندی دقیقه شب به وقت محلی رخ دهد. برای اقامه نماز راهی حرم شریف رسول الله (ص) می شوم . هنوز قرص ماه کامل است و هیچ نشانی از گرفت در آن دیده نمی شود. حرم امشب بر خلاف معمول کمی خلوت است و من فرصت پیدا می کنم تا به نزدیک ترین فاصله ممکن با ضریح شریف نبوی (ص) بروم و مابین حرم و منبر رسول الله که بنابر حدیث شریفی در آنجا باغی از باغ ها ی بهشت قرار دارد ، چند رکعتی نماز بخوانم . از این حدیث شریف چنین استباط کرده اند که احتمال دارد پیگر گوهر رسول الله ، دخت گرامی نبی اکرم (ص) حضرت فاطمه زهرا(س) در این مکان مدفون باشد. دراین باره سه روایت وجود دارد که روایت اول مدفون بودن پیکر مطهر آن حضرت در ضریح (بیت ) رسول الله (ص) است که خانه حضرت زهرا (س) هم در مجاورت آن بود و روایت سوم که ضعیف است این می باشد که پیکرنازنین حضرت در بقیع مدفون باشد. که خدا عالم برآن است .
در کنار محراب رسول الله (ص) جایی پیدا می کنم . مقابل من یک مامور تبلیغ دینی وهابی نشسته است تا نکند کسی از محراب و منبر تبرک بجوید !! از او می پرسم که آیا در صورت ماه گرفتگی نماز آیات خواهند خواند ؟ که بلافاصله و با لحنی سین جیمی از من می پرسد که کی گفته ماه گرفتگی می شود ؟و... همه این ها فقط به اذن الله است . من هم حرف او را تایید می کنم وبرمنکرش لعنت می فرستم و ادامه می دهم : با همان علمی که خداوند به انسان داده ، این طور محاسبه شده است . بازهم تاکید می کند که نه فقط خدا می داند و بس . و البته ادامه می دهد امام مسجد در حال رصد ماه است در صورت کسوف بلافاصله جماعت به نماز فراخوانده می شوند و نماز اقامه خواهد شد.
دقایقی نگذشته که ماموری کاغذی را به مامورتبلیغ وهابی نشان می دهد . چی بود من نفهمیدم . بعد از رفتن او ، مامور وهابی رو به من کرد و گفت که همینطور است و کسوف رخ داده و الان "صلاه الجامعه " گفته می شود که همینطور نیز شد و بلافاصله پس از اذان ، بارها و بارها این عبارت از بلندگوهای حرم تکرار گردید و در یک چشم به هم زدن جمعیتی بزرگی از مومنان برای اقامه نماز آیات گرد هم آمد .
من هم به امام اقتدا کردم و در کنار یک مامورتبلیغ وهابی که دقایقی بود جای مرد اول راگرفته بود ، درست پشت محراب رسول الله (ص) به جماعت ایستادم . نماز آیات دراینجا براساس فقه رایج اقامه و کلا دو رکعت و هر رکعت شامل دو رکوع اقامه شد و امام در پایان خطبه خواند . امام درقبل از هر رکوع بعد از سوره حمد ، بخش بزرگی از قران را قرائت کرد . آنقدر نماز طولانی شد که من هم به پا درد افتادم . رکوع و سجده ها هم فوق العاده طولانی بود . ادای نماز بیش از یک ساعت ! به طول انجامید. من در نماز لباس عربی به تن داشتم و دستمال سفیدی را نیز بر سرانداخته بودم . در پایان نماز جوانی ایرانی را دیدم که همراه دوست خود از کنارم گذشت و در همان حال رو به او گفت :" امام جماعت شیعه ندیده بودیم." اشاره و کنایه او به قرار داشتن من در صف اول و در کنار آن مامور تبلیغ وهابی بود!
از مسجد که بیرون می آیم حدودا هفت دقیقه به نیمه شب و ساعت 1200مانده است . بازار هنوز فعال است و دستفروشان فعالتر از هر زمانی به کار و کسب می پردازند. بعضی از این دستفروشها شنیده ام که تا به هشت زبان قادر به صحبت کردن با زائران هستند! البته و حتما دراندازه نیاز برای انجام معامله و یا شاید کمی بیشتر ولی من شاهد بوده ام که آنها اغلب به خوبی با ایرانی ها فارسی حرف می زنند و اعداد را می گویند و از تخفیف و امکان و یا عدم امکان آن سخن می گویند.
ایران امسال بیش از 620هزار نفر زائر برای عمره به عربستان می فرستد و هر زائر 15روز دراین کشور خواهد بود و به این ترتیب ایران در هر لحظه دراین سال 30 هزار نفر زائر در مدینه و به همین تعداد زائر در مکه دارد . بیرون از مسجد ایرانی ها را همچنان مشغول خرید می بینم . ظاهرا در مورد گرفت ماه و واجب بودن نماز آن اطلاع رسانی کافی به آنها نشده است . ایکاش حداقل در محلی برای این همه زائر نماز آیات را به جماعت می گذاشتند . شاید هم در هتل ها گذاشته باشند ، من اطلاعی ندارم . این را بواسطه تعداد زیاد زائرانی که درطول مسیر مشغول خرید می بینیم ، گفتم . از خودم در عین حال سوال می کنم ، اینها چقدربا خودشان پول آورده اند که دائما دارند خرید می کنند. دلم می خواهد دو تا داد بزنم !اول سر آنهایی که می گویند ایرانی ها مردمانی فقیر هستند و چه و چه و دوم سر خود این هموطنان ! چرا ؟ برای اینکه آنها اول : به یک سفر زیارتی و نه تفریحی و خرید آمده اند و باید که بتوانند و فرصت آنرا به خود بدهند که از تمامی لحظه لحظه های آن بهرمند شوند و دوست و آشنا و در و همسایه هم جز دعا انتظاری از آنها نداشته باشند . و دوم : این همه آت و اشغال چینی ! برای چی و کی؟ آیا بهتر نیست کمی از این پول ها را به خرید هدیه آنهم برای دوستان و اقوام کم بضاعت و یا بی بضاعت از تولیدات داخلی اختصاص دهیم و به این ترتیب به رونق تولید ملی و ایجاد فرصت شغلی برای فرزندانمان کمک کنیم ؟ این کار علاوه بر همه ی محاسنش ، یک حسن ویژه دیگر هم دارد و آن سبک کردن بار هواپیما و کاستن از مشکلات بسیاری است که هواپیمایی برای انتقال بارعمره گذاران و بعد از آن حتما حجاج دارد .
حضور گسترده زائران ایرانی بارگاه رسول الله الاعظم حضرت محمد مصطفی (ص) ، "فارسی " را به زبان دوم مدینه النبی شهر آن حضرت، مبدل ساخته است. درگردشی در سطح شهر مدینه علاوه بر زائرانی که به صورت فردی و یا خانوادگی درزیارت و یا آمد و شد هستند ، گروههایی از زائران را نیز می توان دید که با هم مشغول زیارت و یا گردش و خرید می باشند و به فارسی وبعضا با گویش های رایج ایرانی سخن می گویند.
چنین حضور گسترده ای موجب آن شده است تا اگر نگوییم همه ، اغلب صاحبان فروشگاهها و مغازه های بزرگ و کوچک در مدینه النبی (ص) به عنوان یک نیازاساسی برای ارتباطات با زائران ایرانی زبان فارسی را یاد بگیرند و یا از فارسی دانهایی که عموما افغانی و یا تاجیک هستند ، استفاده کنند.
"حاج آقا بفرمایید " ، " حاجیه خانم بفرمایید " را هر زائر ایرانی در عبور از خیابانهای مدینه و از مقابل فروشگاهها و مغازه ها می شنود که از او برای خرید دعوت می شود.
" طاهر" که پدرش اهل "گوراب " در تاجیکستان است ، می گوید که بعد از مهاجرت پدرش به عربستان سعودی در مدینه منوره متولد شده است و چون فارسی می داند توسط یک تاجر افغان برای کار در مغازه او در مقابل روزی 80 ریال سعودی - نزدیک به 23هزار تومان - استخدام شده است .
طاهر ، زائران ایرانی را "افرادی پولدار " و در عین حال علاقه مند به خرید توصیف می کند . وی می گوید که می دانم ایرانی ها بعد از زیارت سوغاتی های بسیاری می خرند . آنها برای کوچک و بزرگ خانواده ، فامیل و حتی همسایه هاسوغات می خرند.
" محمد صالح " اهل مصر یک سال و اندی است که در مدینه غرفه ای کوچک در بازار دستفروشان خیابان ملک خالد دارد . صالح که با عبور هر ایرانی از مقابل غرفه اش از او برای خرید دعوت می کند ، زبان فارسی را تا آن حدی یاد گرفته است که به او امکان می دهد تا براحتی با زائران ایرانی معامله کند و حتی "چانه " بزند.
صالح می گوید که بازار چانه زنی دراینجا خیلی داغ است ! وکمتر معامله ای بدون آن صورت می گیرد .
ریال ایران و نفوذی که در مدینه النبی (ص) پیدا کرده است ، آنرا بعد از "ریال " پول ملی عربستان ، در صدر جدول ارزها قرار داده است . براساس نرخ برابری ارزها ، هر ده هزار ریال (هزار تومان ) ایران با چهار ریال سعودی معاوضه می شد اگر چه به تبدیل آن نیز نیازی نیست .
ریال ایران را تمامی تجار ، کسبه و ارایه کنندگان خدمات حتی راننده های تاکسی و بستنی فروش ها در مدینه منوره به عنوان یک پول رایج و معتبر می شناسند ومی پذیرند .
در مدینه اگر بهای کالا و یا خدماتی را از فروشنده بپرسید واو بداند که شما ایرانی هستید ، بی آنکه قیمت کالا را به ریال سعودی و یا دیگر ارزها بگوید ، فوری پاسخ خواهد داد فلان قدر "تومان "و یا این تعداد "خمینی سبز" ، که اشاره به تمثال مبارک امام راحل برروی اسکناس های هزار تومانی دارد .
در بخش تجارت و بازرگانی عربستان سعودی افراد با ملیت های مختلف فعال هستند اما محور اصلی سرمایه در این کشور سعودی ها می باشند و فعالیت های خرد به خارجی ها رسیده است که بیشترین عده آنها از کشورهای عربی و افغانستان و یا مسلمانان شبه قاره بویژه بنگلادشی ها و شهروندان کشورهای آسیای شرقی هستند .
در اقتصاد بازارسوغاتی ، سهم ایران از بازار عربستان به رغم تولیدات متنوع در حد صفر است .