سفرنامه عمره(6)بقیع؛بغض همیشه ی تاریخ

پیشینهی تاریخی بقیع به دوران قبل از اسلام میرسد ولی در کتب تاریخی به روشنی قدمت آن مشخص نشدهاست.
بعد از هجرت مسلمانان به مدینه، بقیع تنها قبرستان مسلمانان گردید. مردم مدینه قبل از آمدن مسلمانان به آنجا اجساد مردگان خود را در دو گورستان «بنیحرام» و «بنیسالم» و گاهی نیز در منازل و خانههایشان دفن میکردند و در واقع بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور پیامبر اسلام توسط مسلمین صدر اسلام به وجود آمدهاست.
اولین کسی که در آنجا دفن شد "عثمان بن مظعون " بود . رسول الله برخی از شهدای اُحُد و نیز فرزندش، ابراهیم، را در آنجا دفن کرد و به این ترتیب بر شرافت آن افزود. بعدها که عثمان پسر عفان در قبرستان یهودیهای مدینه به اسم "حس کوکب " دفن شد، معاویه بقیع را به قدری گسترده ساخت که قبر عثمان در بقیع قرار گیرد.
بقیع هماینک مدفن ۴ امام شیعه امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) است. همچنین قبر بیشتر زنان پیامبر و نیز عباس عموی پیامبر و فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی سلام الله اجمعین و برخی دیگر از بزرگان در این قبرستان قرار دارد. بقیع قبرستانی است مورد احترام همه فرقههای اسلامی و در چند قدمی حرم پیامبر(ص) قرار دارد.
قبرستان بقیع دارای درودی است .یک ورودی برای کادراداری و غسالخانه است ودر دیگر برای زئران می باشد که در همه ی ساعات روز بجز صبح ها بعد از نماز برای ساعتی و عصرها هم برای ساعتی ، بسته است . قبور مطهر ائمه و برخی از نزدیکان رسول الله (ص) دربقیع در گذشته دارای گنبدو بارگاه بوده که با روی کار آمدن وهابیون تخریب شد." میرزا محمدحسین فراهانی " در سفرنامهاش مشاهدات خود از بقیع را اینگونه شرح داده است :
اول چهار نفر از ائمهی اثنیعشر صلواتالله علیهم است که در بقعهی بزرگی که به صورت هشتضلعی ساخته شده و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است.ویژگی بعدی، داشتن محراب است و این که حرم، خادمانی نیز داشتهاست. حرم ائمهی بقیع مانند سایر حرمها دارای ضریح، روپوش، چلچراغ، شمعدان و فرش بودهاست.
"ابنجبیر " هم در توصیف مشاهدات خود از بقیع نوشته است : قبرشان(ائمه) بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب میباشد که بدیعترین و زیباترین نمونهاست .از نظر فن و هنر. و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم شده و میخکوبیهایی به جالبترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را زیباتر و جالبتر نمودهاست.
محمد لبیب مصری که در سال ۱۳۲۷ هـ.ق به مدینه سفر کرده هم در سفرنامه اش مینویسد: در آنجا گنبدی معروف به «قبهالبین» قرار دارد که حجرهای در آن وجود دارد و در میان آن گودالی است که ادعا میکنند، جایگاه افتادن دندان پیامبر است. و ضریح امام حسن(ع) در داخل قبهای است و از فلز ساخته شدهاست و خطوط فارسی بر آن نقش بستهاست. به گمانم از آثار شیعیان عجم (ایران ) باشد.
وهابیون بدنبال قدرت یابی در ۸ شوال سال ۱۳۴۳ (هجری قمری) قبور ائمه بقیع را ویران کردند. از مجموع تصاویر و مکتوبات و سفرنامه ها روشن و مسلم است که تا آن زمان بر روی قبور پیشوایان و سایر بزرگان اسلام که در مدینه مدفون بودند، گنبدها و بناهایی قرار داشت. ائمه بقیع در بقعه بزرگی که به طور هشت ضلعی ساخته شده بود و اندرون و گنبد آن سفیدکاری شده بود مدفون بودند. پس از تسلط وهابیون بر مدینه آنها ضمن تخریب قبور آثاری که بر روی قبور قرار داشت را نیز از بین بردند. در جریان این واقعه بارگاه امام حسن مجتبی(ع) ، امام سجاد(ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) نیز ویران شد.
این حرکت وهابیان اعتراضاتی در پی داشت. علاوه بر ویرانی قبور امامان شیعه، مزار عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه پدر و مادر پیامبر اسلام عباس عموی پیامبر و اسماعیل از فرزندان امام جعفر صادق نیز به طور کامل ویران شد.
وهابیان از حدود ۲۰۰ سال پیش به وجود آمدند .آنها باورها و عقاید خاصی دارند که با پیروان اغلب مذاهب اسلامی در مغایرت است .
در این بخش و در تکمیل گفته ها به مستندات دیگری اشاره می کنیم که علاوه بر تصاویر و مدارک بسیار دیگر ، شرحی است بر موقعیت بقیع شریف در گذشته و در انتها هم شرحی هرچند مختصر بر وضعیت کنونی بقیع خواهم داشت
طبق مدارك موجود، با مرور زمان و در مقاطع مختلف در حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقیع (علیهم السلام) تعمیرات و اصلاحاتی به وسیله بعضی از خلفا و سلاطین به عمل آمده است كه به نقل این موارد و معرفی این افراد می پردازیم:
1ـ تعمیر حرم بقیع به وسیله مسترشد بالله
اولین تعمیر در حرم بقیع، پس از آن است كه این حرم در سال 519 هـ به صورت گنبد ساخته شده، آنهم به فاصله پنجاه سال پس از احداث این ساختمان كه به دستور خلیفه عباسی (مسترشد بالله) انجام گرفت.
سمهودی می گوید: در طاق طرف قبر عباس، این كتیبه وجود دارد كه: انّ الأمر بعمله المسترشد بالله سنة تسع عشرة و خمسماة. 1
وی سپس می گوید به نظر من، بنای اصلی این حرم، پیش از این تاریخ بودهاست. (یعنی صدور این دستور، نه برای انجام عمل در اصل ساختمان، بلكه هدف از آن، انجام تعمیرات و اصلاحات بوده است).
لازم به ذكر است كه مسترشد بالله بیست و نهمین خلیفه عباسی است. وی در سال 512 هـ . پس از پدرش مستظهر باللّه به خلافت رسیده و در سال 529 هـ . كشته شده است.
2 ـ تعمیر حرم بقیع به وسیله مستنصر بالله:
دومین تعمیر در حرم بقیع در بین سال های 623 و 640 هـ . به وسیله یكی دیگر از خلفای عباسی به نام مستنصر بالله انجام گرفته است.
باز سمهودی در این مورد می گوید: و در بالای محراب حرم بقیع در كتیبه دیگری این جمله به چشم می خورد: امر بعمله المنصور المستنصر بالله 2.
آنگاه اضافه می كند: ولی در این كتیبه تاریخ صدور این دستور مشخصات بیشتری از این شخص، منعكس نگردیده است.
مستنصر بالله نامش منصور، كنیه اش ابوجعفر، فرزند الظاهر بالله و سی و سومین خلیفه عباسی است كه بنا به نقل سیوطی، در سال 623 به خلافت رسیده و در سال 640 بدرود حیات گفته است. 3
بنابراین، تاریخ تقریبی این اصلاح و تعمیر نیز مشخص می شود كه در نیمه اول قرن هفتم و در دوران خلافت مستنصر عباسی از سال 623 تا 640 انجام گرفته است.
مطلب قابل توجه این كه: همانگونه كه سمهودی اشاره نموده و طبق دلائل و شواهدی كه ملاحظه خواهید نمود اقدامات و عملكرد مسترشد و همچنین مستنصر، مربوط به تعمیرات و اصلاحات این حرم شریف بوده است نه مربوط به اصل ساختمان و بنای آن. آن دو كتیبه نیز كه سمهودی یاد نمود نشانگر تاریخ تعمیراتی است كه به ترتیب، پس از نیم قرن از بنای اصلی حرم و مجدداً پس از گذشت یك قرن از تعمیر اول آن، انجام گرفته است. زیرا:
الف ـ این امری است مسلّم كه بنای اصلی این گنبد و بارگاه، به دستور مجدالملك براوستانی انجام پذیرفته و تاریخ روشن دارد، و مورّخان در این مورد صراحت و اتفاق نظر دارند. طبیعی است، در بنای چنین ساختمانی، با آن اهمیت و قداست، پیش بینی های لازم در دوام و استحكام نه برای یك قرن و دو قرن، بلكه برای قرون متمادی منظور می گردد. مشابه و قرینه ساختمانِ این حرم، ساختمان حرم كاظمین ـ ع ـ و حضرت عبدالعظیم حسنی است 4 كه پس از گذشت ده قرن، هنوز هم در میان آثار مذهبی و باستانی، با قامتی استوار و محكم ایستاده اند. بنابراین چنین بنای مستحكم پس از گذشت پنجاه یا یكصد و پنجاه سال، نیازمند تجدید بنا نخواهد بود. گذشته از آن، حفظ كتیبه های متعدد، خود دلیل واضح و روشن بر این حقیقت است، زیرا در صورت تجدیدِ اصلِ بنا به وسیله یكی از آن دو خلیفه، حفظ كتیبه مفهومی ندارد.
ب ـ دلیل دوم برعدم تجدید بنا، به وسیله دو خلیفه یاد شده، گفتار ابن نجار (متوفای 643) می باشد كه گنبد حرم بقیع را چنین توصیف می كند: والقبران فی قبّة كبیرة عالیة قدیمة البناء 5 و مشابه همین توصیف را، خالدبن عیسی البلوی كه در سال 740 بقیع را دیده، آورده است. 6
این توصیف نشانگر قدمت این حرم شریف است كه نه با تجدید بنای دوران معاصر ابن نجار و نه با دوران خالد بلوی قابل تطبیق است.
ج ـ نكته جالب این است كه سمهودی پس از نقل نظریه خویش (كه اصل بنای حرم قبل از مستر شد است) و پس از نقل گفتار ابن نجار در مورد عظمت و قدمت حرم بقیع، می گوید: این گنبد و بارگاه، امروز هم به همان شكل و دارای همان خصوصیاتی است كه ابن نجار آن را توصیف نموده است ، (وقد قال ابن النجار ان هذه القبة قدیمة البناء، و وصفها بماهی علیه الیوم) 7، یعنی همانگونه كه در این حرم، قبل از ابن نجار تغییر اساسی داده نشده، بعد از وی نیز، تا امروز، یعنی اوائل قرن دهم هجری كه سمهودی زندگی می كرده، هیچ تغییر و تحوّلی در اصل ساختمان آن به وجود نیامده است.
د ـ سرانجام باید این نكته را اضافه كنیم: برخلاف نظر صریح مورخان، در مورد بانی اصلی گنبد و بارگاهِ ائمه بقیع (مجدالملك)، هیچ دلیل قابل استناد و تاریخی وجود ندارد كه مؤید و نشانگر نقش یكی از خلفا و سلاطین در اصل بنای این ساختمان و ایجاد این گنبد و بارگاه باشد. و از اینجاست كه می توان با اطمینان و تأكید اظهار نمود، دو كتیبه ای كه سمهودی از آنها یاد نموده مربوط به تعمیر حرم بقیع بوده است، همانگونه كه خود وی این مطلب را مورد تأیید قرار داده است.
3 ـ تعمیر حرم ائمه بقیع به دستور سلطان محمود:
تعمیرِ سوم حرم شریف، متعلق به اوائل قرن سیزدهم هجری است كه به دستور سلطان محمود، خلیفه عثمانی انجام گرفته است.
فرهاد میرزا كه در سال 1292 هـ . به حج مشرف شده است می نویسد:تعمیر بقعه مباركه در بقیع، از سلطان محمود خان، 8 در سنه یكهزار و دویست و سی و چهار هجری به دست محمد علی پاشای مصری و به امر سلطان واقع شد. 9
ولی نایب الصدر شیرازی می گوید: در سردر بقیع، قصیده ای طولانی، به زبان تركی حكاكی شده كه در مصرع آخر آن، تعمیر كننده، محمود خان وتاریخ تعمیر 1233 قید شده است.
این بود سه مورد از تعمیرات حرم بقیع كه با تاریخ روشن و مشخصّات عاملان آنها، به دست ما رسیده است، ولی بطور مسلّم تعمیرات و اصلاحات به عمل آمده در حرم بقیع، منحصر به موارد یاد شده نبوده، بلكه چنین تعمیرات و اصلاحاتی مكرّر، طبق مقتضیات و ایجاب شرایط بدون این كه تاریخ آنها مشخص و یا در منابع منعكس شود صورت گرفته است. و لذا فرهاد میرزا پس از بیان سوّمین تعمیر كه به وسیله سلطان محمود به عمل آمده است، می گوید: و امسال هم تعمیرات لازمه آن را به عمل آورده اند. 10
و نایب الصدر می گوید: و این اوقات، جناب امین التّجار، حاجی عبدالحسین، در مرّمت موفق شده اند. 11
بهر حال این تعمیرات، همانند احداث اصل ساختمان گنبد و بارگاه، بر قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) نشانگر اهتمام و توجه تام مسلمانان در طول تاریخ به این حرم شریف می باشد كه بالطبع توجه خلفا و سلاطین را نیز بر این جایگاه مقدس و منبع نور و هدایت سوق داده است.
ویژگی ها و خصوصیات حرم شریف:
در مورد ویژگی ها و خصوصیات حرم بقیع، موضوعاتی را مطرح و مورد بررسی قرار می دهیم:
1 ـ حرم بقیع هشت ضلعی بوده است:
بطوری كه در گذشته ملاحظه فرمودید، بیشترِ نویسندگان در آثار تاریخی و سیاحتنامه های خود، كه در باره حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقیع سخن به میان آورده اند، عظمت، ارتفاع، قدمت و استحكام آن را مورد توجه قرار داده و از این ابعاد به معرفی آن پرداخته اند، ولی مرحوم میرزا حسن فراهانی (12) كه در سال 3ـ1302 هـ . این حرم شریف را زیارت نموده، به دو جنبه دیگر آن نیز توجه كرده است. او به شش ضلعی بودن ساختمان حرم از نظر مهندسی و همچنین به چگونگی داخل و خارج این گنبد شریف از لحاظ رنگ اشاره نموده و در ضمن معرفی قبور افراد مشهور در بقیع، چنین می نویسد:اوّل چهار نفر از ائمه اثنی عشر ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ است كه در بقعه بزرگی كه به صورت هشت ضلعی ساخته شده است واقعند و اندرون و گنبد آن سفید كاری است. 13
2 ـ حرم بقیع دارای دو درب بوده است:
بنا به گفته ابن نجار، مدینه شناس معروف (متوفای 647) حرم ائمه بقیع، دارای دو درب كه یكی از آنها همیشه و در تمام اوقات روز، به روی زائرین باز بوده است. وی در ضمن اشاره به عظمت و قدمت وارتفاع ساختمان این گنبد و بارگاه می نویسد: و علیها بابان یفتح أحدهما فی كل یوم للزیارة. 14
3 ـ محراب حرم بقیع:
یكی دیگر از خصوصیات این حرم شریف داشتن محراب است. در این مورد سمهودی می نویسد: و رأیت فی أعلی محراب هذا المشهد: امر بعمله المنصور المستنصر باللّه. 15
4 ـ حرم بقیع خادمانی داشته است:
شواهد تاریخی نشانگر این است كه حرم شریف بقیع نیز مانند سایر حرم ها دارای خادم، كفشدار و زیارتنامه خوان های متعدد بوده است. در این زمینه ما به نقل مطالبِ سه تن از نویسندگان كه هر یك دارای نكات قابل توجه و حائز اهمیت می باشند، می پردازیم:
نایب الصدر شیرازی می گوید: سه شنبه هیجدهم (محرم 1306 هـ) به عنوان آستان بوسی حضرت مجتبی (علیه سلام الله) به بقیع رفتم، با این كه سه ساعت از آفتاب برآمده بود، خدام نیامده بودند. ساعتی در بیرون بقعه، روی زمینِ عرشِ مكین نشسته، دو سودانیه كفشدار صحبتی می نمودند كه اسامی خدام از این قرار است: سید عبدالكریم، سید جعفر، سید زین العابدین، سید احمد من بنی الحسن.
سپس می گوید: سؤال نمودم كَمْ رِیال یوصَل الَیهِم مِن طَرَفِ الحاجِ؟ قالَتا لا تَقُلْ رِیال بَل لیرات وَ جِنات 16 وَ الُوفَ وَ مِآت بعد از ساعتی آمدند درِ روضه مباركه را گشودند و مشرف شدم، انگشتر فیروزجی داشتم، تمنا نمودند، نیاز نمودم 17.
امین الدوله 18 در سفر نامه خویش می نویسد:
یكشنبه یازدهم محرم 1316، علی الصباح مُحرِم كعبه مقصود و فوز به مقام محمود شدم و از دل و جان، به آن آستان نماز آوردم. هوا روشن شد، هوای بقیع و زیارت ائمه هدی كردم، آنجا جز حاج صادق یزدی و یك ضعیفه كفشدار و یك سقّا كسی نبود. كلیددار، متولّی و زیارت نامه خوان حضور نداشتند. درب بقعه متبركه بسته و مقفل بود، بی آنكه سبب معلوم شود. از بیرون سر بر آستان نهاده، زیارت خواندم ونماز زیارت گزارده، برگشتم... به چند نفر از حاجی ها و هم سفرهای ایرانی، حضور داده و بسته بودن درب حرمِ ائمّه ـ صلوات اللّه علیهم اجمعین ـ به تواتر گفتند كه این معامله به تعمّد است. در این اثنا شیخ جزّاء و حاج صادق آمدند و خلاصه تحقیقات آنها این كه: حضرت شریف به جناب شیخ الحرم، شرحی نوشته، توصیه كرده اند كه چون زوّار كِرام و مردم جلیل و نبیل از ایرانیان، به مدینه طیبه می آیند، اهتمام كنید خدّام و كلید داران و متولّیان طمع و توقع بی جا در اخذ و عمل ناروا را نكنند. شیخ الحرم نظر به توصیه شریف قدغن كرده اند از زوار چیزی گرفته نشود و چون در بقعه بقیع بر سبیل مقطوع از هر كس چند قرش گرفته می شد سید عبدالكریم برزنجی كلیددار بقعه شریفه از حكم شیخ الحرم اعراض و در خانه نشسته، به بقیع نیامده است كه در به روی زوّار بگشاید. در این مبحث بودیم كه سید حسن هم وارد شد و گفت قضیه همین است. گفتم این چه شیخ الحرم است كه حكمش در سید عبدالكریم به نقیض مقصود اثر می كند؟!
وی پس از شرح مفصّلی كه درباره ملاقات و بحث و گفتگویی كه با شیخ الحرم داشته و منجر به باز شدن حرم بقیع گردیده است، می گوید:
گفتم بروید و درب حرم را باز كنید تا من... 19 شما را بدهم، رفت و... 20 در را گشود، زوار هم الحق بی مروتی كردند و دست خود را بسته، نقیبی به كفشدار ندادند، چه رسد به كلیددار! جناب حاج میرزا آقا امام جمعه تبریز با همتِ بلند و نیت ارجمند، حاضر شده اند در تبریز محلی معین كنند كه هر ساله هزار تومان برای خدام این حرم مطهر، عاید شود. 21
ابراهیم رفعت پاشا كه برای آخرین بار در سال 1325 هـ . به عنوان امیر الحاج مصری به حج مشرف شده است، می نویسد: مردم مدینه در روزهای پنجشنبه به زیارت بقیع می روند و بر روی قبرها دسته های گل و ریحان قرار می دهند و هیچ شیعه داخل حرم اهل بیت نمی گردد مگر این كه پنج قروش (به خدام) بپردازد، همانگونه كه به هیچ كس اجازه ورود به داخل كعبه و حجره نبوی داده نمی شود، مگر یك ریال بدهد، تازه این برای افراد عادی است و از افراد ثروتمند وجه بیشتری دریافت می شود. 22
نویسند: مقایسه گفتار ابن نجار با گفتار سه نویسنده یاد شده، نشانگر دگرگونی و تحوّلی است كه در حرم بقیع، در طول چندین قرن، در اثر شرایط، به وجود آمده است، بطوری كه در دوران های گذشته، درب این حرم مانند سایر حرم ها در تمام روز، به روی زائران و علاقه مندان باز بوده ولی در قرن اخیر كلیددار و متولّیان آن، كسانی بودند كه جهت تأمین معاش و كسب درآمدِ بیشتر، محدودیت هایی برای زائران قائل گردیده و از آنان سلب آزادی می نمودند.
5 ـ تزئینات حرم بقیع:
حرم ائمه بقیع، همانند سایر حرم ها، دارای ضریح، روپوش ضریح، چلچراغ، شمعدان و فرش بوده كه در صفحات آینده ملاحظه خواهید فرمود و نیازی به تكرار آن نیست.
6 ـ حرم بقیع صحن نداشته:
بر خلاف حرم سایر ائمه و بقعه و بارگاهِ بیشترِ امام زادگان كه علاوه بر ساختمان حرم و بقعه، دارای صحن و حیاط وگاهی دارای صحن های متعدد و وسیع می باشند. حرم مطهر بقیع، دارای صحن و سرا نبوده است. شاهد بر این مطلب، این است كه نه تنها در گفتار هیچ یك از مورّخان و جهانگردان به وجودِ صحن و سرایی برای این حرمِ شریف، تصریح و یا اشاره ای نگردیده، بلكه در كلمات بعضی از آنان نبودن صحن و سرا در حرم بقیع بوضوح ذكر شده است، از جمله در سفر نامه سیف الدوله كه در سال 1279 هـ . سفر حج نموده، چنین آمده است: و اما بقیع در خارج قلعه مدینه به طرف شرق واقع است، مدفن ائمّه بقیع، بقعه ای دارد بدون صحن. 23
و نایب الصدر شیرازی می گوید: چنانكه جناب اجلّ اكرم، وزیر اعظم، امین السلطان ـ ادام الله اقباله ـ در چند سال قبل، بنای ساختمان صحن برای بقعه متبرّكه امام حسن مجتبی (ع) داشتند وكلا (24) صلاح ندانستند و عذرهای بدتر از گناه آوردند.
و همو می گوید: خداوند توفیق دهد كسانی را كه سعی نمایند صحن بسازند. 25
و این بود قسمت دوم این بحث و نكاتی در خصوصیات حرم شریف بقیع.
2 ـ ضریح ائمه بقیع:
پس از بررسی تاریخ بقعه و حرم ائمه بقیع، نوبت می رسد به موضوع دوّم، بررسی تاریخ ضریح شریف این بزرگواران:
آنچه از تاریخ به دست می آید، این است كه قبور ائمه بقیع و جناب عباس، از قدیم الایام و بلكه پیش از قرن هفتم، دارای ضریح و صندوق بوده اند كه به مناسبت نزدیكی و اتصال قبور ائمه ـ علیهم السلام ـ همه آنها در داخل یك ضریح و قبر جناب عباس به علت فاصله آن با این قبور، دارای ضریح مستقل بوده است و در قرن های اخیر علاوه بر این دو صندوق، یك ضریح مشبك و چوبین بزرگ هم ساخته شده كه هر دو صندوق در داخل آن قرار داشته اند.
اما صندوق قدیمی:
همانگونه كه اشاره شد، این دو صندوق از نظر تاریخی دارای قدمت و سابقه بس طولانی، مخصوصاً ضریح ائمه بقیع، از نظر استحكام و ظرافت و زیبایی جالب توجه بوده است. بطوری كه مؤلفان و تاریخ نویسان در وصف آن، قلم فرسایی ها كرده و این ظرافت و زیبایی را به وسیله نوشته هایشان به نسل های آینده منتقل نموده اند كه ما گفتار چند تن از این مورّخان را در اختیار خواننده ارجمند قرار می دهیم:
1 ـ تا آنجا كه ما به دست آورده ایم، در تاریخ برای اوّلین بار كه از صندوقِ قبورِ ائمه بقیع سخن به میان آمده و ظرافت و زیبایی آن توصیف شده، به وسیله جهان گرد معروف ابن جبیر (متوفای 614 هـ . مورّخ اهل سنت) می باشد او در باره این قبور و ضریح آنها می گوید:
...و قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب می باشند كه بدیعترین و زیباترین نمونه است از نظر فن و هنر، و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم و میخكوبی هایی به جالبترین شكل در آن تعبیه شده است كه نمای آن را هر چه زیباتر و جالبتر نموده است.
سپس می گوید: ضریح ابراهیم فرزند پیامبر نیز به همین شكل است. 26
2 ـ خالدبن عیسی البلوی كه در سال 740 این ضریح شریف را زیارت كرده، مشابه همین مطالب را نقل كرده و می گوید: والقبران [قبر العباس و الائمة الاربعة] مرتفعان عن الارض متسعان مفشیان بألواح ملصقة ابدع الصاق مرصعةٌ بصفائح الصفر و مكوكبة بمسامیر علی أبدع صفة و أجمل منظر. 27
3 ـ ابن بطوطه جهانگرد معروف نیز میگوید: و رأس الحسن الی رجلی العباس و قبراهما مرتفعان عن الأرض متسعان مفشّیان بالواح بدیعة الالصاق مرصعة بصفائح الصفر البدیعة العمل. 28
4 ـ سمهودی مورخ و مدینه شناس معروف (متوفای 911) می گوید: و قبر العباس و قبر الحسن مرتفعان من الارض متسعان مفشیان بالواح ملصقة ابدع الصاق مصفحة بصفائح الصفر مكوكبة بمسامیر علی أبدع صفة و أجمل منظر. 29
5 ـ بتنونی مصری می نویسد: و مقصورة سیدنا الحسن فیها فخیمة جداً و هی من النحاس المنقوش بالكتابة الفارسیة وأظن أنها من عمل الشیعة الاعجام. 30 ضریح حضرت حسن ـ ع ـ در داخل این قبه، خیلی بزرگ و از مس ساخته شده و خطوطی فارسی بر آن نقش بسته است، به گمانم از آثار شیعیان عجم باشد.
دو نكته قابل توجه:
ایـن بـود مشاهـدات تعـدادی از نـویسنـدگان و مورخان در باره ضریح ائمه بقیع (علیهم السلام) در طول هفت قرن از اوائل قرن هفتم تا اوائل قرن چهاردهم هجری.
در اینجا تذكر دو نكته را در ارتباط با این موضوع لازم می دانیم:
1 ـ بطوری كه ملاحظه فرمودید علی رغم توصیف صندوق و ضریح ائمه بقیع در منابع متعدد، در هیچیك از این منابع، در مورد تاریخ دقیق ساخت این ضریح و یا بانی و سازنده آن، ذكری به میان نیامده است، ولی با توجه به قدمت آن و اهتمام مجدالملك براوستانی به ساختمان حرم ها و احداث گنبد و بارگاه ائمه هدی و جناب ابراهیم و عثمان بن مظعون در بقیع و ساختمان حرم كاظمین ـ علیهماالسلام ـ و حضرت عبدالعظیم (ع) و سایر حرم ها و مشابهت ضریح جناب ابراهیم با ضریح ائمه بقیع می توان با ظن قریب به یقین ادعانمود كه ضریح های سه گانه در بقیع نیز به دستور وی ساخته شده است، زیرا بعید است شخصی همانند مجدالملك با علاقه شدید و امكانات فراوانی كه در اختیار داشته است بقعه ای با آن عظمت بنا كند ولی از ساختن ضریح و صندوق بر روی این قبور، غفلت ورزد. به هر حال وجود خطوط فارسی نیز مؤید این است كه این ضریح به قول بتنونی از آثار ایرانیان است.
و اگر این حدس و گمان واقعیت داشته باشد، بانی این ضریح ها و تاریخ تقریبی ساخت آنها، روشن خواهد گردید كه همزمان با ایجاد بقعه ائمه بقیع، در نیمه دوّم قرن پنجم هجری، به دستور مجدالملك ساخته شده است.
2 ـ نكته دوم این كه بر خلاف گفتار ابن جبیر و چهار تن دیگر از مورّخان قدیم، تا قرن دهم هجری كه صندوق ائمه بقیع، از چوب و مزین به نقوش و صفحات فلزی از جنس مس بوده است، ظاهر گفتار بتنونی این است كه این صندوق فلزی و از جنس مس می باشد و این گفتار در صورت صحّت، نشانگر تعویض صندوق قبلی در قرن های اخیر است.
گرچه این احتمال را نمی توان بطور قطع مردود دانست، ولی به نظر می رسد كه چنین تغییر و تعویضی صورت نگرفته است و بر خلاف نظریه مورّخان قدیمی، كه در اثر مشاهده و تماس نزدیك بوده، نظریه بتنونی مستند به حدس و گمان می باشد، زیرا وجود ضریح دوم در دوران وی، موجب فاصله و مانع از مشاهده و تماس نزدیك و طبعاً مانع از اظهار نظر قطعی خواهد گردید.
این بود اولین ضریح ائمه بقیع (علیهم السلام) با آن قدمت و سابقه تاریخی.
و اما ضریح دوم:
سید اسماعیل مرندی در كتاب خود، توصیف مدینه كه در سال 1255 تألیف نموده است، می گوید: و هر پنج تن مطهر در یك ضریحند ازچوب مشبك، و عباس در بالای سر ائمه اربعه واقع شده و قبرش علی حده است. در میان ضریح و چهار معصوم متصل به یكدیگر و در بالای قبر مطهر پرده كشیده اند و یك قبّه بزرگ دارد. 31
و مرحوم فرهاد میرزا می گوید: صندوق ائمه اربعه در میان صندوق بزرگ است كه عباس عمّ رسول اللّه نیز در آن صندوق قرار گرفته است. متولّی آنجا درِ صندوق را باز كرده به میان ضریح رفتم و دور ضریح طواف كردم، میان صندوق و ضریح كمتر از نیم ذر است كه به زحمت می توان حركت كرد بلكه برای آدم های قطور متعسر است. 32
میرزا محمد حسن فراهانی می نویسد: در وسط این بقعه مبارك صندوق بزرگی است از چوبِ جنگلی بسیار ممتاز و در وسط این صندوق بزرگ دو صندوق چوبی دیگر است و در این دو صندوق پنج نفر مدفونند یكی امام ممتحن امام حسن مجتبی (ع) و... 33
و این بود گفتار شاهدان در مورد ضریح دوّم قبور ائمه بقیع كه در روی دو ضریح مجزا و مستقل متعلق به ائمه ـ علیهم السلام ـ و جناب عباس قرار گرفته بود.
ولی متأسفانه در این منابع، از تاریخ این ضریح هم كه مسلّماً پس از قرن دهم ساخته شده و همچنین از سازنده آن، كه چه كسی بوده است، هیچ اثری به دست نیامد.
چگونگی قبر و ضریح منسوب به فاطمه (علیها السلام)
اكثر مورّخان كه به معرفی قبّه و ضریح ائمه بقیع پرداخته و گاهی به بعضی از جزئیـات آنـها اشـاره ای دارنـد. متـأسفـانـه در مـورد چـگونگی قبـر منتـسب به فاطمه ـ علیهاالسلام ـ سكوت اختیار نموده اند، فقط در آثار چند تن از نویسندگان است كه بعضی مطالب و جزئیات در این زمینه منعكس گردیده است و ذكر همین مطالب دارای ارزش تاریخی و گره گشای نقاط مبهم، پس از گذشت هفتاد سال از انهدام این حرم و سایر آثار در بقیع و خارج آن است.
و از مجموع این مطالب و بر اساس نقل این نویسندگان كه خود شاهد عینی بودند، معلوم می شود كه قبر منتسب به فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ یا فاطمه بنت اسد، در عین حال كه در داخل بقعه ائمه بقیع قرار داشت، اما نه در وسط این حرم شریف، بلكه در سمت جنوبی آن و در داخل طاقنمایی در مقابل محراب قرار گرفته بود و گر چه از سطح زمین قدری بلندتر و مشخص و مورد احترام زائران بوده و زیارت حضرت زهرا ـ سلام الله علیهـا ـ در كنار این قبر خوانده می شده، ولی دارای ضریح معمولی، همانند قبور حضرت عباس و ائمه ـ علیهم السلام ـ نبوده، بلكه یك روپوش قیمتی و گلابتون به روی این قبر كشیده می شده، آن هم ظاهراً به هنگام موسم حج و در مواقع كثرت زائران و در قرن های اخیر در قسمت مقدّم این طاق نما، شبكه ای از فولاد به صورت حائلی در میان این قبر و فضای عمومی داخل حرم، تعبیه گردیده بود كه این شبكه در اصطلاح عامه، به ضریح حضرت فاطمه معروف بود، همانگونه كه محراب به عنوان محراب فاطمه معروف شده است و این قسمت از حرم دارای تزیینات مختصری مانند شمعدان و چلچراغ بوده است.
و اینك گفتار این نویسندگان:
میرزا حسین فراهانی می گوید: در وسط همین بقعه متبركه در طاقنمای غربی [جنوبی] مقبره ای است كه به دیوار یك طرف آن را ضریح آهنی ساخته اند و می گویند قبر فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ است. در این بقعه مباركه دیگر زینتی نیست مگر دو چلچراغ كوچك و چند شمعدان برنجی، و فرش زمین بقعه حصیر است. 34
نایب الصدر شیرازی می گوید: و آثاری در آن بقعه در پیش روی ائمه به طرف دیوار، مانند شاه نشین ضریح وپرده دارد، می گویند جناب صدیقه طاهره ـ علیهاسلام الله ـ مدفون است. 35
سید اسماعیل مرندی می گوید: و محراب قبر حضرت فاطمه ـ علیها سلام ـ را زیارت می كنند، لیكن قبر فاطمه بنت اسد است و هم پرده دارد. و در مورد فرش حرم می گوید: چون كه حضرت در میان اهل سنت افتاده اند هیچ زینت ندارند، فرش مستعمل دارد، امسال از یزد یك نفر كلان دوز (؟) فرش بسیار خوب فرستاده بود، نینداخته بودند، در بالای هم مانده بود. 36
و سیف الدوله می نویسد: هم در این بقعه علامتی از قبر صدیقه طاهره هست. 37
تنها یادگار موجود از حرم بقیع
این بود آنچه كه راجع به قبر و ضریح منتسب به حضرت زهرا (سلام الله علیها)در منابع منعكس گردیده و یا به دست ما رسیده است ولی باید توجه داشت كه:
اولاً: متأسفانه هیچ دلیل و شاهد معتبر در مورد تاریخ و بانی این ضریح در دست نیست. 38
و ثانیاً: آنچه فراهانی گفته است كه این ضریح از آهن است، منظور وی فلزی بودن آن است، زیرا این ضریح از فولاد ناب و از نظر فنی دارای ظرافت و استحكام فوق العاده بوده و در عین حال تنها اثر و یادگار موجود و بجای مانده از حرم ائمه بقیع (علیهم السلام) بوده است كه و هابیان به هنگام تخریب این حرم شریف، در 8 شوال 1344 هـ . این ضریح را هفت قطعه نموده، شش قطعه آن را در روی دیوار سمت راست و چپ درب ورودی محوطه حرم حضرت حمزه و قطعه دیگر را در سمت قبور شهدا در احد نصب نموده اند و این كه می بینیم قطعات این ضریح پس از گذشت هفتاد سال تحت تأثیر شرایط جوی قرار نگرفته و هوای مرطوب و متغیر مدینه كوچكترین تغییری در آن به وجود نیاورده است، دلیلی است بر اصالت و خالص بودن فولاد این ضریح.
مشاهدات یك جهانگرد از ویرانی بقیع
حرم ائمه بقیع (علیهم السلام) از دو جنبه معنوی و ظاهری و از نظر روحانی و شكوه و جلوه ساختمانی، در طول تاریخ و از دوران رسول خدا تا به امروز، قلوب مسلمانان و زائران و توجه نویسندگان و مورّخان را به خود جلب نموده است.
زیرا اینجا بزرگترین جایگاه عبادت و پرستش خداوند متعال و از بقاع و بیوت رفیعی است كه: اَذِنَ اللّه اَنْ تُرْفَعَ وَ یذْكَرَ فیها اِسْمُه.
این خانه مهبط ملائكه و فرشتگان و محل نزول رحمت الهی و بركات آسمانی است.
اینجا محل ابتهال به خداوند و درخواست حاجات از قاضی الحاجات است. اینجا محل قبول دعاها به بركت دفن پیكر چهار تن از معصومان و از اوصیای رسول خدا و فرزندان امیر مؤمنان و فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ است.
از این رو است كه رسول خدا ( ص ) برای بیان عظمت و اهمیت این جایگاه، به هنگام دعا بر اهل بقیع در كنار این حرم كه آن روز به عنوان خانه عقیل مطرح بود توقف و از خداوند طلب رحمت و مغفرت می نمود.
پس از آن حضرت و با دفن شدن پیكر پاك این امامان توجه مسلمانان بدین نقطه جلب گردید و هر زائری پس از زیارت قبر و مسجد رسول اللّه(ص) در این حرم و در كناراین قبور شریف قرار می گرفت و یكی از دو درب این حرم در تمام ساعات روز، به روی زائران و ارادتمندان این امامان باز بوده است.
و اما از نظر شكوه و جلوه ظاهری، این حرم شریف با گنبد و بارگاه كهن و سر به فلك كشیده اش و با ضریح زیبا و ظریفش، در طول تاریخ، میان سایر بقاع می درخشید و بر همه مقابر موجود در مدینه، از یاران و اقوام رسول خدا، نور و روشنایی می بخشید كه اینك در اثر جهل و نادانی كوته نظران و جور ظلم ستمگران، نه از آن عبادت كنندگان بجز به صورت محدود خبریست و نه از آن گنبد و بارگاه اثری.
یكی از جهانگردان غربی به نام ریتر RITER كه به فاصله چند ماه از ویرانی این حرم و سایر مقابر و حرم ها، بقیع را دیده، ویرانی آنجا را چنین ترسیم نموده است:
چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم كه زلزله شدیدی به وقوع پیوسته و به ویرانه ای مبدّلش ساخته است، زیرا در جای جای بقیع بجز قطعات سنگ و كلوخ در هم ریخته و خاك ها و زباله های روهم انباشته و تیرهای چوب كهنه و شیشه های درهم شكسته و آجرها و سیمان های تكه تكه شده، چیز دیگری نمی توان دید، فقط در بعضی از رهگذرهای تنگ این قبرستان از میان این زباله ها راه باریكی برای عابرین باز نموده اند. و اما آنچه در كنار دیوار غربی بقیع دیدم، تلی بود از تیرهای قدیمی و تخته های كهنه و سنگ ها و قطعات آهن روی هم انباشته كه اینها بخشی از زباله ها و بقایای مصالح ساختمان های ویران شده ای بود كه در كنار هم انبار شده بود ولی این ویرانی ها و خرابی ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی، بلكه با عزم و اراده انسان ها به وجود آمده است و همه آن گنبد و بارگاه های زیبا و سفید رنگ كه نشانگر قبور فرزندان ویاران پیامبر اسلام بود، با خاك یكسان گردیده است.
او اضافه می كند: چون برای مشاهده بیشترِ این آثار، كه نشانگر قبور مسلمانان صدر اسلام و تاریخ سازان روزگار است، در میان سنگ و كلوخ حركت می كردم. از زبان راهنمایم شنیدم كه از شدت ناراحتی این جمله ها را آهسته! تكرار می نمود: استغفراللّه، استغفراللّه. لا حول ولا قوّة اِلا باللّه.
مدارس آیات خلت من تلاوة...
و گویی دعبل خزاعی همان وضع تأسف بار را به نظم در آورده و با شعر خودمجسم كرده است كه نویسندگانی مانند ریتر RITETR پس از قرن ها آن را مشاهده و با نثر خود ترسیم نموده اند. و گویی كه دعبل قصیده خود را از زبان شیعیان، این ارادتمندان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت در این عصر سروده و از محضر حضرت رضا ـ ع ـ به دریافت جایزه نایل گردیده است كه می گوید:
آن خانه ها محل فرا گرفتن آیات قرآنی بود كه خالی گشته و محل نزول وحی الهی بود كه به بیابان خشك و قفر مبدل شده است.
خانه های مردمانی كه دیگران به بركت آنان هدایت می یابند، و در اثر عصمتشان از هر اشتباه و لغزش در امانند.
خانه هایی كه جبرئیل امین از سوی خداوند به همراه سلام و بركات او، بر آنها نازل می شد.
خانه هایی كه محل وحی خدا و معدن علم، و راه های رشد و روشن او است.
خانه هایی كه پی ریزی آنها برای نماز و تقواست و اساس آنها برای روزه و پاكی و نیل به حسنات است.
پی نوشت ها:
1 ـ وفاء الوفا ج 3، ص 916.
2ـ وفاء الوفا، ج3، ص 916.
3ـ تاریخ الخلفا، ص 424.
4- قبلاً اشاره گردید كه بانی هر سه حرم شریف، مجدالملك براوستانی است.
5ـ اخبار المدینه، از انتشارات مكتبة الثقافه، مكه مكرمه، ص 153.
6ـ تاج المفرق فی تحلیة علماء مشرق، چاپ مطبعة فضاله، مغرب، ج1، ص 288 و 289.
7ـ وفاء الوفا، ج 3، ص 916.
8ـ وی سلطان محمود ثانی سی امین سلطان عثمانی است كه در سال 1223 در 24 سالگی به سلطنت رسیده و در سال 1255 هـ . از دنیا رفته است. نكـ : قاموس الاعلام تركی، ج6، ص 4225.
9 ـ سفر نامه فرهاد میرزا، چاپ مطبوعاتی علمی 1366 ش. تهران، ص 141.
10ـ همان.
11 ـ تحفة الحرمین، ص 227.
12 ـ میرزا محمد حسین فراهانی در سال 1264 هـ . در قریه آهنگران از قرای فراهان متولد گردید، پدرش میرزا مهدی معروف به ملك الكتاب از شعرا و خوشنویسان دوران فتحعلی شاه است.
13ـ سفر نامه فراهانی (ص 228 این كتاب) به كوشش مسعود گلزاری در سال 1362 شمسی چاپ شده است.
14 ـ اخبار مدینة الرسول، چاپ مكتبة دارالثقافه، مكه مكرمه، ص 153. همین مطلب در وفاء الوفا، ج 3، ص 916 آمده است.
15ـ وفاء الوفا، ج3، ص 916.
16ـ جمع جنی واحد پول مصر است.
17ـ تحفة الحرمین، ص257.
18- امین الدوله میرزا علی خان در سال 1315 هـ . ق. در اوائل سلطنت مظفرالدین شاه، به نخستوزیری رسید و در سال 1316 عزل گردید و در سال 1322 هـ . از دنیا رفت. وی در ایجاد رسم الخط جدید (شكسته نستعلیق) و طرز ساده نویسی از سرآمدان زمان خویش به شمار می آید. نكـ : لغتنامه دهخدا. و می توان سفرنامه او را به عنوان نمونه ای از رسم الخط وی، معرفی نمود كه در كتابخانه عمومی آیة اللّه العظمی مرعشی قم به شماره 253337 موجود است.
19ـ یك كلمه ناخوانا.
20 ـ یك كلمه ناخوانا.
21 ـ مرآت الحرمین، ج1، ص 427. این كتاب در سال 1343 هـ . در مصر چاپ شده است.
22 ـ سفرنامه امین الدوله ـ این سفرنامه شماره صفحه ندارد.
23 ـ سفر نامه سیف الدوله به تصحیح علی اكبر خدا پرست، چاپ 1364 ش. ص 143.
24ـ منظور وی از وكلا، سران و امرای مدینه است كه از طرف حكام عثمانی تعیین می گردید.
25 ـ تحفه الحرمین، ص 212.
26 ـ رحلة ابن جبیر ـ چاپ دارالكتاب اللبنانیة، ص 144.
27 ـ تاج المفرق فی تحلیة علماء مشرق ـ چاپ مطبعة فضاله مغرب ج1، ص 289 ـ 288.
28 ـ رحله ابن بطوطه، ص 119. وی این كتاب را در سال 757 نوشته است.
29 ـ وفاء الوفا، ج 3، ص 916.
30ـ رحله بتنونی، ص 237. این كتاب سفر نامه حج سال 1327 هـ . است كه در سال 1329 در مصر چاپ شده است.
31 ـ توصیف مدینه، مجله میقات حج ـ شماره 5 ص 118.
32 ـ سفر نامه فرهاد میرزا چاپ علمی، ص 140.
33 ـ سفر نامه فراهانی، ص 228.
34 ـ سفر نامه میرزا حسین فراهانی، ص 228.
35 ـ تحفه الحرمین، ص 227.
36 ـ توصیف مدینه ـ فصلنامه میقات حج، شماره 5، ص 118.
37 ـ سفر نامه سیف الدوله، ص 143.
38 ـ نوشته مخبر السلطنه كه این ضریح را امین السلطنه نصب كرده است از جهاتی قابل تردید است : سفر نامه مخبر السلطنه، ص 270.
• درتهیه ، تدوین ونگارش این بخش از "سفرنامه حج " علاوه بر ماخذ های ذکر شده منابع زیر نیز مورد استفاده و بهره قرار گرفته است :
- تاریخ حرم ائمه بقیع
- سفرنامه میرزا محمد حسن فراهانی
- رحله ابن جبیر
- سایت ویکی پدیا