سفرنامه عمره(5)غریب مدینه پیامبر است

عنوان این مطلب را از نوشته همکارم خانم اسلامیه به امانت گرفته ام که عبارتی بسیار زیبا و دقیق و پراحساس است . اما چرا این چنین است؟

   خانم ها که بطور کلی دیگر امکان نزدیک شدن به ضریح مبارک رسول الله (ص) را ندارند. در گذشته امکان کوچکی برای خانم ها بود که آنهم در ساعتی از روز بعد ازنماز و تازه آنهم با فاصله زیاد می توانستند  ضریح را فقط با دیده زیارت کنند. ضریج حضرت در این قسمت که رو به شمال دارد ، با قرار دادن قفسه ای از قران کاملا مسدود و از مقابل چشم حذف شده است . هیچ زائری حق بردن دوربین عکاسی به داخل حرم مطهر را ندارد در غیر این صورت مامورین با او برخورد خواهند کرد که گاه ممکن است حتی به بهای ضبط دوربین و بالاتر از آن دستگیری زائر بینجامد. با این وصف من خود به چشم برخی ها را دیدم که با استفاده از دوربین های دیجیتالی از حرم عکسبرداری می کردند که آنراباید از برکات انقلاب دیجیتال دانست.
   در گذشته ای نه چندان دور ، مانع خاصی در بخش های مردانه برای قرار گرفتن در نزدیک ترین فاصله با ضریح مقدس وجود نداشت گرچه هیچ زمانی مامورین اجازه تبرک جستن نمی دادند . با این همه خود من در اولین سفرم که برای انجام مناسک حج واجب در سال 1373 بود ، شاهد بودم که زائران بی اعتنا به تذکرات مامورین ، به لمس ضریح می پرداختند و حتی در نزدیکی آن به قرائت اداعیه می نشینند. در سفر این بارم دیدم که با استقرار دیواری کوتاه در حدودا نیم متری ضریح که در پشت آن نیز دائما مامورین حضور دارند ، عملا این امکان نیز از زائران دریغ شده است .
 در فصل عمره خانم ها ساعتهای بیشتری می توانند در قسمت های معین شده داخل حرم حضور داشته باشند. مامورین بنا بر تعالیم ارایه شده به آنها ، زائران را از شفاهت خواهی باز می دارند و اگر دست کسی در مقابل ضریح رسول الله (ص) به نشانه دعا بالا باشد ، بلافاصله به او تذکر می دهند. این تذکر ها با تعالیم دینی مغایر است . ما از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار سلام الله اجمعین از این جهت درخواست شفاعت درنزد خداوند تبارک وتعالی را داریم که اینان برگزیدگان او ، و از صالحان و مقربان هستند.
   سالهاست که روحانیون مذاهب اسلامی با رهبران فرقه ای که باورهای بالا را دارند ، بحث می کنند که محدودیت های خودرا به زائران مذاهب اسلامی تحمیل نکنند و این موضوع حتی دربالاترین سطح به رهبران سیاسی عربستان نیز منتقل شده ، ولی در عمل آن شاخه قدرت که امور مذهبی را اداره می کند ، نظرش بر رهبران سیاسی نیز غلبه داشته است.
    در فاصله دو نماز جمعیت زیادی مسجد را ترک می کنند. این زمان فرصت خوبی برای زیارت روضه و حرم شریف رسول الله و به روایتی حضرت فاطمه زهرا (س) است . باردیگراز در جبریل وارد حرم مطهر می شوم و در اولین جایی که پیدا می کنم مستقر می شوم و سریعا تکبیر گفته و به نیت خانم فاطمه زهرا (س) دو رکعت نماز به جای می آورم .
مامورین عربستانی باهمه اعتقاداتی که دارند برای نمازگزاراحترام خاصی قائل هستند و تحت هیچ عنوان به برخورد با او نمی پردازند .در این بخش از حرم خانه حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) قرار دارد . زائران بسیاری ازگوشه و کنار جهان اسلا م در این محل مشغول اقامه نماز و قرائت قران و دعا هستند . گوش به هرکی می سپارم از فاطمه (س)    می گوید. زائری از شبه قاره به کناری خود توضیح می دهد که اینجا خانه زهرا (س) و علی (ع) بوده است . زائری سجده کرده و حمد و سبحان خدا را برای توفیق این زیارت بزرگ  به جای می آورد . زائر دیگری با صدایی کمی بلند انگار که قصد دارد دیگران و شاید مامورین حاضر را متوجه کند سوره کوثر و سوره قدررا می خواند که دلت بر شان و مقام و منزلت حضرت زهرا سلام الله علیها دارد . در این قسمت حرم نیز دیوار کوتاهی به دور ضریح مطهر ایجاد شده است . درون ضریح تاریک است وچند شعاع از چراغ هایی که در اطراف روشن است ، به درون آن می تابد . تاآنجایی که امکان دیدن درون ضریح مطهر وجود دارد در آن سه قبر مشخص است که اولی متعلق به رسول الله (ص) و دومی و سومی از آن ابوبکر و عمر است . اهل سنت همواره از این امر که قبرابوبکر و عمر در خانه رسول الله و در ضریح آن حضرت است ، ابراز خرسندی کرده و به آن مباهات می کنند. قبر نوه های رسول الله (ص) بدون بارگاه در بقیع است . جسد عثمان خلیفه سوم اهل سنت را پس از آنکه به قتل رسید در بقیع مدفون ساختند که درباره آن و علت هایش ، نقل هایی است .
  مامورین ملبس به لباس نظامی که امور انتظامی را نظارت می کنند و مامورینی که سعودیها به آنها عوامل تبلیغ و ارشاد می گویند و چفیه ای قرمز و سفید نشانه غالب آنهاست ،  پیوسته باورهای وهابی را ترویج می کنند . فرصت هیچ بحثی نمی گذارند . آنها از شرایط میزبانی خود استفاده می کنند و میهمانان ترجیح می دهند که با آنها بحثی نکنند و از این رو با بی اعتنایی به دستورات آنها توجه نشان می دهند ، و تنها زمانی حاضر به کناره گیری از ضریح مطهر و تلاش برای دیدن ضریح و احتمالا لمس و بوسیدن آن می شوند که مستقیما مورد تذکر قرار گیرند تا محل را ترک کنند و یا مامورین با توسل به امر و نهی لسانی و گاهی هم البته فیزیکی !! این کار را صورت دهند. زائری را می بینم که بی اعتنا به همه ی این تذکرات و ارشادها ! دست خود را به بخشی از دیوار ضریح تبرک می کند و آنرا         می بوسد .
  از کنار ستونهای مشهور مسجد رسول الله (ص) می گذرم و آداب وارده را به جای      می آورم . برروی ایوانچه (صفه ای ) که به آن " اصحاب صفه " گفته می شود ، شمار زیادی مشغول اقامه نماز و قرائت قران هستند . هیچ جایی نیست  .چند نفری در کنار ایوانچه ایستاده اند تا اگر کسی برخاست جای او را بگیرند .
   مسجد رسول الله ( ص) با چند طرح توسعه ای که طی سالها در آن اجرا شده است ، اینک مساحتی نزدیک به شصت و هفت هزار مترمربع و گنجایش دویست و پنجاه هزار نمازگزار را دارد وکار توسعه مسجد بازهم البته در جهت هایی که هتل های سربه آسمان کشیده گذاشته اند ، در جریان است .
   در مسجد نبوی همانطور که اشاره رفت ستون هایی است که هر یک نامی خاص دارد و نشانه ی واقعه ای است . عثمانیها در تعمیرهایی که کردند ، جای ستونها را محفوظ نگه   داشتند . برخی از این ستون ها عبارتند از : " ستون مخلقه – به معنای عطر که الان هم روی آن هر از گاهی عود روشن می کنند  ."، "ستون توبه " که آن را " ابولبابه " نیز می نامند . ابولبابه کسی است که از طرف پیامبر اکرم (ص) مامور شد برای رساندن پیامی نزد " بنی قریظه – یکی از طواف عمده مدینه در زمان رسول الله (ص) " برود اما در انجام ماموریت مرتکب خطا شد و چون دانست گناهی بزرگ کرده است ، مستقیما به مسجد رفت و خود را به این ستون بست تا آن که آیه پذیرفته شدن توبه او به رسول خدا(ص) نازل گردید . از آن پس ، این ستون "ستون توبه " نام گرفت و خطاکاران سجاده ی توبه به پای آن پهن می کنند و نماز می گذارند .
ستون های دیگری نیز به نام " سریر"، " محرس " ،" وفود" ، " تهجد " ،" و " حنانه " در این مسجد وجود دارد که هر یک یادآور خاطره ای از تاریخ صدر اسلام است و زیارت و نمازگزاردن در کنار آن ها توصیه شده است .
 اوایل ضریح پیامبر (ص) گنبد نداشت . فقط روی پشت بام مسجد النبی برای مشخص کردن بخشی از بام که روی ضریح بود ، دور چینی از آجر به ارتفاع نصف قد انسان بالا آمده بود تا آن را از دیگرقسمت های سقف جدا کند. اولین بار سلطان "قلاوون صالحی " در سال 678 ه.ق برضریح و حجره ی نبوی گنبد ساخت . بعد ها شکاف هایی در این گنبد بوجود آمد که سلطان قایتبای در سال 881 ه.ق آن ها را درست کرد. این گنبد نیز در سالها بعد دستخوش تعمیر و بازسازی شد تا در نهایت گنبد کنونی در سال 1233ه.ق ساخته شد که 20 سال بعد در دوره سلطان عبدالمجید ، به رنگ سبز در آمد که همچنان باقی است . در دوره ی عثمانی داخل گنبد رابسیار زیبا تزیین ، کاشی کاری و خطاطی کرده اند واین تزیینات از آن زمان باقی مانده است .
 قبله که عوض شد دستور اذان هم آمد . قبل از آن با صدای " الصلاه الجامعه " مردم را به نماز جماعت دعوت می کردند . اذان را باید از بلندیی می گفتند تا صدا به همه برسد. مسجد پیامبر(ص) در ابتدا سقف نداشت و بلال از پشت بام خانه های اطراف مسجد اذان می گفت . در سال 88ه.ق عمر بن عبدالعزیز مسجد پیامبر را بازسازی کرد . مسجد چهار ستون داشت و عمر برای آن که از مسجد اذان بگویند بر روی هر ستون مناره ای ساخت . مناره های مسجد در طول قرون دستخوش بازسازیهایی شد .
  یکی از بخش های حرم که در همه ی ساعات زائران  و مجاوران برای اقامه نماز و قرائت قران بر آن اصراردارند ، روضه است . پیامبر اکرم (ص) فرمود :" میان منبر و خانه من باغی است از باغ های بهشت " روضه ی نبوی مسافت میان قبر پیغمبر (ص) و منبرآن حضرت است و گویند به یک احتمال مدفن شریف زهرای مرضیه سلام الله علیها در آنجاست . طول روضه بیست و  دومتر و عرض آن پانزده متر است و در سمت غربی محراب مسجد ، منبری است از سنگ مرمر و در نهایت زیبایی ولی آن منبری که در دوره رسول الله (ص) بود ، نیست .
  درروبروی ضریح و در ضلع جنوب آن اتاق کوچکی است که الان دری چوبی دارد و گفته می شود رسول الله خلوت و راز و نیازهای خود را در آنجا داشت و در همین مکان آیات بسیاری بر رسول خدا (ص ) نازل شده است . دور از چشم مامورین تبرکی می جویم و از حرم خارج می شوم . رو بسوی بقیع شریف دارم که در این ابتدای شب ، در تاریکی کامل فرو رفته است . از کنارم  جمعی بسرعت عبور می کننند .متوجه می شوم که جنازه ای را  بردست دارند. آنرا بسوی بقیع می برند . بقیع قدیمی ترین و تنها گورستان شهر مدینه است . بین الحرمین را که زمانی کوچه بنی هاشم بود و خانه ائمه سلام الله اجمعین در آن قرار داشت دست فروشانی پرکرده اند که برروی سنگ های مرمرین گرانبها ، بنجل ترین کالاهای چینی را که هیچ سنخیتی نیزندارند ، عرضه می کنند و متاسفانه حتی دیدم زائران ایرانی از آنها خرید می کنند . شاید هیچ وقت برایشان سوال نبوده  درحالی که مامورین بشدت در هر طرف با دست فروشان برخورد می کنند چرا در این سمت حرم نه تنها برخوردی ندارند بلکه با سکوت عملا دست فروشان را تشویق هم می کنند. سطح بقیع نسبت به پیرامون آن کمی بلند است . بخش های زیرین جنوب گورستان را که در بالای آن از جمله غسالخانه قرار دارد ، مغازه ساخته اند . دربقیع شبها نیز مرده دفن می شود و برای این کار چند چراغ سیار نیز دایر کرده اند ولی سطح بقیه قبور در تاریکی مطلق است . در مسجدحضرت رسول (ص) معمولا بعد از هر بار نمازهای یومیه ، بر جنازه میتی نماز می گذارند و خیلی سریع نیز آنرا برای دفن به بقیع می برند. براساس تعالیم وهابی نبایددر سوگ کسی حتی اگر آن فرد عزیزترین کس انسان باشد ، گریست و خانم ها نیز حق تشیع میت را ندارند .
  در بقیع برای دفن میت ابتدا گودالی به عمق نزدیک به دو متر می کنند و سپس در پایین ترین نقطه ، حفره ای به پهنای قد انسان و به عمق یک شانه ایجاد می کنند و میت را درآن گذارده و سمت باز طاقچه مانندی که میت در آن قرار گرفته ، با آجرهای گلی می پوشانند و سپس تمامی گودال را از خاک پر می کنند. به این ترتیب این امکان بوجود می آید که در قطعه زمینی به عمق مثلا دومتر که در آن هر میت فقط به اندازه یک شانه جای گرفته است ، تعداد زیادی ! میت را دفن کرد و شاید این یکی از دلایلی باشد که به رغم گذشت قرنها ، هنوز هم در بقیع مرده دفن می شود. در بین برخی در نقاطی از جمله درایران نیز شایع است که برای آنکه بدن میت در بقیع سریعا تجزیه شود از فلان و یا بهمان ماده موقع دفن برروی جسد ریخته می شود . من که خود در طول دو سفر بارها به تشیع اموات و البته به این بهانه زیارت ائمه بقیع رفته ام ، چنین امری را ندیده ام . برروی قبور در بقیع هیچ نشانه و یا سنگ نوشته ای قرار نمی گیرد . میت اگر زن باشد دو سنگ معمولی یکی در بالای سر و دیگری در ناحیه پا روی قبر او قرار داده می شود و چنانچه میت مرد باشد ، فقط یک سنگ روی محلی که او دفن شده است می گذارند و بس ! البته همه اموات قبل از دفن کاملا غسل داده شده و کفن     می شوند و آداب دیگر دفن نیزبر طبق فقه حاکم ، کاملا رعایت می گردد. در حالی به دیوار بقیع تکیه داده و شروع به خواندن زیارت نامه می کنم که مداحی خراسانی برای کاروانی از زائران این منطقه می خواند :" آقا امام رضا (ع) دیگر نمی گم شما غریب هستید – اینجا در زادگاهشان این اجداد شما هستند که غریبند."


| شناسه مطلب: 27969