روزنویس عمره(14)، می روم و ز سر حسرت به قفا می نگرم ( آخرین بخش )

خدا حافظ ای قبله ام در نماز ! خداحافظ ای زادگاه علی ! خداحافظ ای صفا ، مروه ، ای زمزم ، ای مقام !

آخرين لحظات حضور در مسجد الحرام است ، نگاهي حسرت بار به کعبه نموده و با تمام وجود مي گوئيم ؛ خداحافظ اي کعبه !

خدا حافظ اي قبله ام در نماز !
خداحافظ اي زادگاه علي !
خداحافظ اي صفا ، مروه ، اي زمزم ، اي مقام !
" حجر الاسود " ، اي سنگ بهشتي ، بار ديگر ما را به اين سفر دعوت کن ! عنايتي کن تا هميشه به ياد تو باشيم .

کعبه ما مي رويم ، اما هر روز پنج بار رو به تو نماز مي گذاريم و خاطرات حضور با تو را زنده مي داريم . مي روم و زسر حسرت به قفا مي نگرم
که من دلشده اين ره نه به خود مي سپرم (سعدي )
مستحب است که زائر براي آخرين بار طواف وداع کند و از خانه خدا بيرون آيد ؛ هفت دور به دور کعبه ، طواف کرده و دو رکعت نماز بگذارد ، سپس آب زمزم بنوشد و سر بر سجده نهاده و از خدا تقاضاي توفيق زيارت مجدد خانه خود نمايد.
مي گويند؛ در طواف وداع ، لازم نيست دعاهايي به عربي خواند ، بيشتر به زبان مادري خود ، ساده و صميمي و راحت ، دردها و رازها را نجوا کنيم .
گويا با مادر خويش سخن مي گوئيم ؛ آخر او حتي ما را بيشتر از مادر ، دوستمان دارد .
پروردگار ! من دراينجا چه بسيار چيزها که ديدم ، من تو را با تمام وجود حس کردم ، من جاي پاي آدم و ابراهيم را ديدم ، هاجر را ديدم که دوان دوان در پي اسماعيل بود ، سجده گاه محمد ( ص ) را ديدم ، با تو گفتگو کردم و حال که به وطنم مي رسم ، سوغاتي من روح معنويي است که از شما کسب کرده ام ، کمکم کن جرعه اي از آن را به اقوام و دوستان تشنه ام هديه کنم .
اي مونس ! در تنهايي ياورم باش و در دو راهي چراغ راهم .
اي عزيز ! به وعده هايت دل بسته ام و تمام وجودم از " اميد " به تو لبريز شده ؛ ما را به اميدمان خريدار باش و با " خورشيد دلرباي کعبه " پيوند زن .

امروز ساعت 10 شب از مكه معظمه به طرف جده حركت خواهيم كرد و از فرودگاه بين المللي جده ساعت 2 بامداد با هواپيماي شركت ايران اير به طرف تهران پرواز خواهيم كرد.
به پايان آمد اين دفتر حکايت همچنان باقي است . به صد دفتر نشايد گفت وصف الحال مشتاقي .
