روزهای سختی که بر ابلیس گذشت
سه میلیون و 161 هزار و 500 و هفتاد سه زائر بیت الله الحرام، طی سه روز، با بیش از 150 میلیون سنگ، به رمی شیطان پرداختند.
به گزارش نشريه «زائر» بعثه رهبري - روز سخت شيطان فرا رسيد. ميليونها زائر در صف ايستادند تا بزرگترين دشمن انسان را رمي كنند به اميد آنكه براي هميشه از شر وسوسههاي او رهايي يابند. حضور در منا و رمي جمره براي بسياري از حاجيان ايراني يك آرزوي دير و دور بود، اين را ميشد از چشمان نگران و هر از گاهي نمناك زائران فهميد كه از يك سو نگران درست انجام شدن اعمالشان بودند و از سوي ديگر، آرزو ميكردند اين رمي جمره، مقدمه فراري دادن ابليس از زندگيشان باشد.
سنگهاي كوچك، نماد نفرت بزرگ
"منا" به معني "آرزو" نام دره طولاني و وسيعي است كه در ادامه مشعرالحرام واقع است و از آن با عنوان سرزمين آرزوها ياد ميشود. ميگويند در اين مكان از حضرت آدم (ع)، آن زمان كه از بهشت بر زمين آمد، از آرزوهايش سوال شد و از همين رو اين سرزمين را "منا" مينامند. سرزمين منا پوشيده از خيمههاي سفيد رنگ نسوزي است كه در رديف هاي منظم كنار هم قرار دارند و زائران در مدت اقامت در اين سرزمين، بايد تا سه شب در آنها بيتوته كنند. حدود يكصد هزار خيمه سراسر درهاي را كه از هر دو طرف به كوه هاي سخت و صعبالعبور ختم ميشود، پوشانده اند. اين منطقه حدود ۴كيلومتر طول دارد و در دوران قبل از اسلام از مراكز مهم تجاري و بازرگاني در منطقه مكه بوده است. حاجيان، روز جمعه كه مصادف با عيد قربان بود به صحراي منا وارد شده و پس از انجام مرحله اول "رمي جمرات" ، انجام قرباني و تراشيدن موي سر از حالت احرام خارج شدند، اما شب را در چادرهاي منا بيتوته كردند. پس از آن، در حاليكه حجاج كشورها و مليت هاي گوناگون عمدتا لباس هاي احرام را از تن خارج كرده بودند، از نخستين ساعات پس از طلوع آفتاب، از خيمهگاه ها به سمت پل اي جمرات روانه شدند تا با رمي جمرات سه گانه، بيزاري خود را از شيطان ابراز و بر دور راندن شيطان از خود تاكيد كنند. حاجيان به اين سه نماد شيطان با ترتيب معين و به نشانه انزجار از ابليس، در چند مرحله سنگ پرتاپ كردند كه اين عمل به عنوان يكي از واجبات اعمال حج "رمي جمره" ناميده ميشود. سنگها بايد در اندازه تقريبي يك بند انگشت بوده و از منطقه حرم يعني از حريم مكه يا از سرزمين مشعر جمع آوري شوند. در مسيرهاي منتهي به پل جمرات، محلي كه در آن نمادهاي شيطان سنگباران ميشوند، انبوه جمعيت حجاج از صبح روزگذشته، عمدتا در قالب گروه ها و كاروان هايي كه هريك علامت مشخصه خاصي دارند، در مسيرهاي رفت و برگشت در حركت بودند. با بهرهبرداري از طبقات پل جمرات كه در قالب يك پروژه بزرگ در دست انجام است، ازدحام حجاج در رمي جمرات تا حدودي نسبت به سال هاي گذشته كاسته شده است، اما باز هم فشار جمعيت چشمگير بود. مديران كاروان هاي ايراني تلاش ميكردند تا با انجام برنامهريزي مناسب حجاج و به ويژه حجاج كم توان و بانوان را در مناسب ترين ساعات كه از تراكم جمعيت تا حدي كاسته ميشود، به محل جمرات هدايت كنند.
زائران چه ميگويند؟
يك تجربه منحصر به فرد و شايد تكرار نشدني. ايام تشريق براي هميشه در دفترچه خاطرات ذهن حاجيان باقي ميماند؛ تجربه شيرين حضور در عرفات، مشعرالحرام، منا و رمي جمره. زائران حرفهاي جالبي در اين باره دارند. گفتوگوي خبرنگار زائر با برخي از حاجيان را در ادامه بخوانيد.
مهدي دهقاني از همدان آمده و براي نخستين بار است كه حضور در مشاعر مقدس را درك ميكند. از او درباره حال و هواي منا سوال ميكنيم و ميگويد:« بايد هزار بار خدا را شكر كنم كه اين آرزوي بزرگ را بر دل من نگذاشت. ديروز رفتيم و شيطان را سنگ زديم تا براي هميشه از شر وسوسههايش خلاص شويم. شايد باور نكنيد، اما با هر سنگي كه پرتاب ميكردم، قلبم سبك ميشد.» ميگويم در اين سرزمين آرزوها از خدا چه ميخواهي؟ و همان پاسخي را ميدهد كه انتظارش را داشتم:«اول از همه ظهور امام زمان(عج) و بعد عاقبت بخيري» و البته با اين توضيحات حرفهايش را تكميل ميكند: «وقتي در عرفات بوديم دو ركعت نماز براي خوشبختي همه جوانان كنار «جبل الرحمه» خواندم. هم براي خوشبختي بچههاي خودم دعا كردم، هم براي همه جوانان ايراني. ادم نبايد بخيل باشد، اگر براي ديگران هم دعا كني، دعايت زودتر مستجاب ميشود.»
در ميان زائراني كه غالبا سن و سالشان بالاست، جوانان خيلي به چشم ميآيند. يكي از همين جوانان «محسن قربانزاده» است كه خيلي قبراق و سرحال به ما پاسخ ميدهد. از او سوال ميكنيم كه سفرت اولت هست؟ با دست، سر تراشيدهاش را نشان ميدهد و با خنده ميگويد:« اين كله سفيد نشانه سفر اوليهاست ديگر!» از حال و هواي حضور در مشاعر مقدس سوال ميكنيم و اينكه كجا بيشتر به او مزه كرده است؟ ميگويد:«عرفات. چقدر بوي كربلا داشت اين سرزمين. هميشه آرزو داشتم در اين سرزمين بنشينم و دعاي عرفه بخوانم. امسال كه اين توفيق نصيبم شد، خدا را به حق امام حسين(ع) قسم دادم تا توفيقب بدهد و سال آينده اين دعا را در كربلا بخوانم.» و ادامه ميدهد: «وقتي ما به ايران برگرديم، نزديك محرم است. اصلا سفر حجي كه بوي امام حسين (ع) ندهد، يك چيز كم دارد. ديروز روحاني كاروان ما حرف خوبي مي زد، ميگفت انسان بايد حجش را با كسب معارف اهل بيت كامل كند. امام حسين (ع) در همين سرزمين عرفات حجش را ناتمام گذاشت و به سوي كربلا رفت و بعد فرمود: اگر قيام نميكردم اثري از دين جدم رسولالله (ص) باقي نميماند، ما بايد با انجام هر بك از مناسك حج به اين موضوع ها، عميق بينديشيم.»
علي لويي، يكي ديگر از زائران همداني است. او بيتوته در بيابانهاي مشعر را تجربهاي بسيار دلچسب ميداند و ميگويد: «وقتي شما با دو تكه حوله و بدون هيچ امكاناتي مجبور ميشويد شب را در بيابان بخوابيد، يعني ميخواهي به خدا بگويي در برابر عظمت و قدرت تو هيچ چيز ندارم و دست خاليام. اينجا سياه و سفيد، دكتر و بيسواد، پير و جوان، هيچ يك بر ديگري برتري ندارد. همه با دست خالي و لباسي ساده كنار يكديگر بيتوته ميكنند و همه اين مردم ميهمان خداوندند و خدا همه آنان را به يك چشم نگاه ميكند.»
سه ميليون و 161 هزار و 500 و هفتاد سه زائر بيت الله الحرام، طي سه روز، با بيش از 150 ميليون سنگ، به رمي شيطان پرداختند