نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله بعثه مقام معظم رهبری در گپ بعثه مقام معظم رهبری در سروش بعثه مقام معظم رهبری در بله
نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله

نکاتی حیرت انگیز درباره بسم الله

خدای متعال برای اینکه به انسانها بیاموزد که کار را به نام خدا آغاز کنند هم سوره های قرآن و هم ابتدای قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز کرده است و رسول خدا (ص) نیز در حدیثی فرمود "هر کاری که به نام خدا شروع نشود ابتر است".

كتاب مقدس قرآن مجموعه اى از سخن الهى است كه در مدت 23 سال به وسيله امين وحى جبرائيل بر قلب نازنين پيشواى گرامى اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) نازل گرديد كه در طول حيات مبارك پيامبر(ص) و زندگي ائمه اطهار(ع) تفسير برخي از آيات قرآن از زبان مبارك اين بزرگواران بيان شد، اما بسياري از آيات قرآن توسط مفسران و علماي اسلام بر اساس روايات اسلامي تفسير شد كه نتيجه اين تلاشها تاكنون نگارش صدها كتاب تفسيري بوده است.
تفسير آيه « بسم الله الرحمن الرحيم»
جمله بسم الله الرحمن الرحيم 114 بار بر پيامبر اكرم(ص)نازل شده است؛ در 113 سوره به عنوان سرفصل آمده و از آنجا كه اول سورهٔ برائت بسم الله نازل نشده و در سورهٔ نمل علاوه بر ابتداي سوره، در آيه« إنّه من سليمان و إنّه بسم الله الرحمن الرحيم» نيز اين جمله مباركه آمده است مجموعا 114 آيه مي شود. «بسم الله الرحمن الرحيم» جزء‌ سوره حمد و ديگر سوره هاي قرآن به شمار مي رود -الا سوره توبه- و اگر كسي سوره حمد را در نماز يا غيرنماز، واجب شد كه بخواند، اگر اين آيهٔ‌ بسم الله را نخواند سوره را ناقص خوانده، چرا كه اين آيه جزء سورهٔ فاتحة‌ الكتاب است. بنابر روايتي، احتمالاً براي اولين بار، سلمان فارسي به درخواست ايرانيان ترجمه سوره حمد و «بسم الله الرحمن الرحيم » را انجام داد كه در آن ترجمه «بسم الله ...» «به نام يزدان بخشاونده» آمده و در ترجمه تفسير طبري كه مترجم آن ناشناس است، به صورت «به نام خداي مهربان بخشاينده » ذكر شده و تا زمان حاضر با اندك تفاوتي به صورت «به نام خداوند بخشنده مهربان» باقي مانده است.
عبارت «بسم اللّه الرحمن الرحيم » نخستين عبارت قرآن است كه در اول سوره علق (اقرا) بر پيامبر(ص) نازل شد و در احاديث شيعي اين عبارت سرآغاز قرآن معرفي شده است. از روايتي كه كليني از امام صادق (ع) نقل مي كند، آغاز همه كتب آسماني «بسم الله الرحمن الرحيم » بوده است. اين عبارت در ابتداي تمام سوره هاي قرآن، جز سوره برائت (توبه) آمده است. همچنين سوگند دادن خدا به «بسم الله الرحمن الرحيم »، در برخي ادعيه، حاكي از ارزش اين آيه است.
ارتباط محتواي«بسم الله» با مضمون هر سوره بر اساس نظر اكثر مفسران هر باري كه «بسم الله الرحمن الرحيم» نازل مي شد معناي جديد و مصداق تازه‌اي را در برداشت به اين معني كه محتواي بسم الله آن سوره با مضمون آن سوره در ارتباط است. چون مضمون سور فرق مي ‌كند، ‌مضمون اين بسم الله ها هم فرق خواهد كرد و پايان هر سوره با نازل شدن بسم الله مشخص مي ‌شد. ادب الهي در شروع كار/ نافرجام بودن هر كاري كه با نام خدا آغاز نشود
خداي متعال براي اينكه به انسانها بياموزد كه كار را به نام خدا آغاز كنند هم سوره هاي قرآن و هم ابتداي قرآن را با «بسم الله الرحمن الرحيم» آغاز كرده و علماي فريقين(شيعه و سني) از رسول خدا (ص) نقل كرده اند « كل امر ذي بال لم يبدأ فيه ببسم الله فهو ابتر» يعني «هر كاري كه به نام خدا شروع نشود ابتر است». بنابراين اگر انسان كاري را به نام خدا شروع نكند، هرگز به مقصد نمي ‌رسد. عبادتي كه با نام خدا شروع نشود هم ابتر است خداي سبحان با آغاز سوره فاتحة الكتاب به بسم الله به ما آموخت كه اين حمد و عبادت خدا را نيز به نام خدا آغاز كنيد تا به مقصد برسيد. معلوم مي ‌شود اگر عبادت هم به نام خدا نباشد ابتر است چون حسن فعلي دارد ولي ارتباط را انسان حفظ نكرده است. هر چه به نام خدا نباشد، او هالك است زيرا چيزي كه به نام خدا نباشد لا شيء‌ است به صورت شيء. بقاء فقط از آن خداست و كاري كه براي وجه الله نباشد پايدار نيست. امام صادق(ع) در روايتي از بسم الله به عنوان كليد درهاي طاعت ياد كرده و مي فرمايد: درهاى گناهان را با استعاذه (پناه بردن به خدا) ببنديد و درهاى طاعت را با بسم اللّه‏ گفتن بگشاييد. همچنين امام صادق (ع) در حديثي فرمودند: هرگاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم نگويد، شيطان در آن شريك است و اگر غذا بخورد و آب بنوشد يا لباس بپوشد و هر كارى كه بايد نام خدا را بر آن جارى سازد، انجام دهد و چنين نكند، شيطان در آن شريك است. نزديكي«بسم الله» به اسم اعظم/ اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم نيست
بر اساس روايات اسلامي"اسم اعظم" به بسم الله به قدري نزديك است كه سياهي و سفيدي چشم به هم نزديك هستند. اسم اعظم از سنخ لفظ و مفهوم و يا صورتي ذهني نيست؛ كه اگر كسي اين كلمات را ياد گرفت بتواند مرده‌اي را زنده كند و مانند آن. اسم اعظم مقام است جزء‌ درجات اولياي الهي است كه اگر روح به آن درجه ولايت رسيد،‌ اين كلمات را بر زبان جاري كند آن اثر را خواهد داشت. لذا اولياي الهي با «بسم الله الرحمن الرحيم» كار مي ‌كردند. همان طوري كه خداي سبحان هر چه را كه بخواهد با «كن» انجام مي ‌دهد، بندهٴ آن مولي هم به اذن آن مولي، هر چه را بخواهد با بسم الله انجام مي ‌دهد. نمونه‌اش را قرآن در جريان نوح بيان كرده است كه «بسم الله مجريها و مرسيها» جريان نوح را كه قرآن كريم طرح مي ‌كند مي ‌فرمايد او كه مسلط بر اين طوفان سهمگين بود، كشتي را با نام خدا حركت مي ‌داد و با نام خدا آرام مي ‌كرد و يا سير و سكون اين كشتي با نام خدا بود. آنكه عبد كامل است به اذن خدا از «بسم الله» كاري مي گيرد كه مولاي او از «كن» كاري را مي‌گرفت. چون اين عبد به جايي رسيده است چيزي نمي ‌خواهد مگر اين كه خدا بخواهد. لذا گفتند «بسم الله الرحمن الرحيم به اسم اعظم آنقدر نزديك است كه سياهي چشم به سفيدي چشم نزديك است»
آيت الله جوادي آملي در اين باره مي گويد: اسم اعظم مفهوم نيست كه با علم حصولي و وجود ذهني اثر كند. اسم اعظم حرف نيست كه با حرف كسي مرده را زنده كند يا با حرف كسي بر دريا مسلّط بشود، كشتي را با حرف براند. اين چنين نيست. عالم نه با حرف اداره مي ‌شود، نه با مفهوم ذهني. عالم با آن مقام انساني اداره مي ‌شود. اگر بسم الله همراه آن مقام بود، از جان يك موحدي «بسم الله» نشأت گرفت، يك موحد كامل گفت «بسم الله الرحمن الرحيم» اين است كه از اسم اعظم سهمي دارد و مي ‌تواند بر عالم به اذن آفريدگار عالم اثر بگذارد و مسلط بشود. و گر نه اسم اعظم يك كلمه‌اي باشد انسان در بين كلمات جستجو كند آنها را بخواند و بدمد و مرده‌اي را زنده كند اين افسانه است. يا اسم اعظم يك مفهومي باشد كه هر كسي كه اين مفهوم را به خاطر سپرد، درخت پژمرده‌ را سرسبز كند، اين قصه است. عالم كه با مفهوم و با لفظ نمي ‌گردد. عالم با حقيقت مي ‌گردد. هر كسي به مقام ولايت رسيد مانند انبياي الهي، آن مقام را پيدا مي ‌كند و از آن كلمات آن اسم ها را استفاده مي كند و الا چه خاصيت دهد نقش نگيني. آن انگشترها را اگر ديگران هم داشته باشند اگر انگشت، انگشت سليمان نباشد، نقش نگين كه اثري ندارد. و اگر جان، جان اولياي الهي نباشد بسم الله آن اثر را نمي ‌گذارد.
مبدأ اشتقاق و تحول در كلمهٴ «الله»/ تحير شورافكن و ممدوح «الله» از« ألِهَ » به معني «عبادت» مشتق است؛ يا از «ألَهَ» و «وَلَهَ» به معناي تحير و «إلٰهَ» بر وزن كتاب به معناي مكتوب است. خدا را آنچناني كه هست نمي ‌توان شناخت اين تحيّر و وله يك تحير ممدوح است بر خلاف تحير مذموم. تحير براي انساني كه راه را طي نكرده است مذموم است و عذاب مي ‌آورد. اما تحير براي كسي كه به مقصد رسيده است نشاط و انس مي ‌آورد. خداي سبحان، الله إله است يعني «مألوه» و «معبود» يا «إلٰه» است يعني «مألوه» و مورد تحير و كم كم علم بالغلبه شد و چون ذات همهٔ كمالات را داراست از اين جهت مي‌گويند الله، نام ذات هستي است كه مستجمع همهٔ كمالات است نه مفهوماً‌ اشتمال همهٔ كمالات در اين مفهوم اخذ شده باشد. تفسير « الرحمن الرحيم»/ رحمت رحمانيه خداوند فراگير و مطلق است در حديثي از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود: رحمان اسم خاص است اما صفت عام دارد ( نامى است مخصوص خدا ولى مفهوم رحمتش همگان را در بر مى گيرد ) ولى رحيم اسم عام است به صفت خاص ( نامى است كه بر خدا و خلق هر دو گفته مى شود اما اشاره به رحمت ويژه مؤمنان دارد) . خداي سبحان دو رحمت دارد يك "رحمت مطلقه" كه آن رحمت مطلقه ديگر مقابل ندارد. يك "رحمت خاصه" است كه مقابل آن "غضب" است. آن رحمت مطلقه كه فراگير است حتي جهنم را هم زير پوشش دارد آن ديگر مقابل ندارد. غضبي كه مقابل آن رحمت باشد، نيست. اين كه فرمود: «و رحمتي وسعت كلّ شي» هر كه شيء است مشمول رحمت من است و اينكه در ادعيه هم گفته مي ‌شود خداي سبحان «يا من سبقت رحمته غضبه» يا تو را سوگند مي ‌دهيم «برحمتك التي وسعت كل شيء» اين رحمت مطلقه است و رحمت مطلقه مقابل ندارد. چيزي كه مقابل اين رحمت باشد عدم است نه غضب. پيامبر اكرم (ص) در اين مورد مي فرمايد: خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است و در ميان مخلوقاتش تقسيم نموده و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان مردم است از پرتو همان است، ولى 99 قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن مي سازد. اساس كار خداوند بر رحمت است و مجازات جنبه استثنائى دارد كه تا عوامل قاطعى براى آن پيدا نشود تحقق نخواهد يافت، چنانكه در دعا مى خوانيم «يا من سبقت رحمته غضبه : اى خدائى كه رحمتت بر غضبت پيشى گرفته است» . انسانها نيز بايد در برنامه زندگى چنين باشند ، اساس و پايه كار را بر رحمت و محبت قرار دهند و توسل به خشونت را براى مواقع ضرورت بگذارند و اينكه قرآن 114 سوره دارد ، 113 سوره با رحمت آغاز مى شود و تنها سوره توبه كه با اعلان جنگ و خشونت آغاز مى شود و بدون بسم الله است، اين خود گوياي بسياري از نكات اخلاقي و رفتاري براي ما انسانها و مسلمانان است.
«بسم الله» حواميم سبعه ومسبحات ستّه براي رسيدن به هدف مشترك آن سور آيت الله جوادي آملي در تفسير آيه « بسم الله الرحمن الرحيم» سوره حمد به اشتراك مضمون برخي از سوره هاي قرآن اشاره كرده و مي گويد: گاهي چند سوره يك مضمون مشترك و واحدي را دارند. مثل «حواميم سبعه» و «مسبّحات سته» و مانند آن. اين حواميم هفتگانه كه اول همهٔ اينها "حم" است و با حم شروع مي ‌شود يك معناي مشتركي را تعقيب مي كنند، گرچه براي هر يكي از اين هفت حم هدف خاص است لذا هفت سوره شد. ولي همهٔ اين هفت سوره يك جامعي دارند كه از آن جهت حواميم سبعه با حرف مقطع حم شروع مي ‌شود. بسم اللهي كه مربوط به اين هفت سوره است با هدف مشترك اين هفت سوره مناسب است.رسول خدا (ص) هر شب قبل از خوابيدن اين شش سورهٔ مسبحات را قرائت مي كردند و اين جزء سنن و دستورات ما هم هست كه هر شب انسان اين شش سوره را قرائت كند.
متعلَّق بسم الله گفتن بسم الله در آغاز هر كار هم به معنى استعانت جستن به نام خدا است، و هم شروع كردن به نام او و اين دو يعنى استعانت و شروع كه مفسران بزرگ ما گاهى آن را از هم تفكيك كرده اند و هر كدام يكى از آن دو را در تقدير گرفته اند به يك ريشه باز مى گردد. در واقع اين دو لازم و ملزوم يكديگرند يعنى هم با نام او شروع مى كنم و هم از ذات پاكش استمداد مى طلبم. پس بسم اللهي كه در اول قرآن است انسان به نام خدا شروع مي ‌كند كه به هدف اين قرآن كه نوراني شدن است، برسد. چون خداي سبحان قرآن را نور ناميد بسم اللهي كه در اول قرآن است براي اين است كه انسان به اين هدف واحد قرآن كه نوراني شدن است، برسد. بسم اللّهي كه در هر سوره است براي رسيدن به هدف خاص آن سوره است و بسم اللهي كه در مسبحات ستة است براي رسيدن به هدف مشترك آن شش سوره تسبيحي است. بسم اللّهي كه در حواميم سبعه است براي نيل به هدف مشترك آن هفت حاميم است و مانند آن.
در بعضي از تعبيرات بزرگان آمده است كه همهٔ معارف قرآن كريم در سورهٔ حمد جمع شده است كه آن فاتحة الكتاب است. ام الكتاب است و مانند آن؛ و همهٔ معارف سورهٔ فاتحهٴ الكتاب در بسم الله الرحمن الرحيم جمع شده است و همهٔ آن اسرار در" باء" بسم الله الرحمن الرحيم جمع شده است و اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: من نقطة باء بسم الله الرحمن الرحيم هستم. قداست و بركت نام خدا «بسم الله الرحمن الرحيم» آنچنان از قداست برخوردار است كه انسانها موظفند اين نام را تسبيح و تكريم كرده و آن را فراموش نكنند. نه اين نام را در جاي باطل به كار برند و نه در كار حق از اين نام غفلت كنند و نه در كنار اين نام، نام ديگري يا ديگران را ببرند. لذا خداي سبحان هم اين اسم را مظهر بركت قرار داد، هم مظهر تسبيح، هم اوصاف تشبيهيه را در اين اسم ظاهر كرد و هم بركات تنزيهيه را، هم فرمود «تبارك اسم ربك» هم فرمود «سبّح اسم ربك». خداوند فرمود: «فسبّح باسم ربك العظيم»و «سبح اسم ربك الاعلي»(اين نام را تنزيه بكن). اين طور نباشد كه در كنار اين نام شريكي براي او قائل باشي و بگويي به نام خدا و به نام خلق قهرمان خدا. اين تنزيه نام خدا نيست. اين توهين نام است كه در كنار اين نام، نام ديگري يا ديگران باشد. و مبادا بگويي اول به نام خدا، دوم به نام فلان شخص. خدا نامش اولي است كه ثاني برنمي ‌دارد. نه در كنار او نامي است، نه او اول است و ديگري يا ديگران ثاني. اين نام را تنزيه بكن. وقتي آيه«سبح اسم ربك الاعلي» نازل شد، رسول خدا (ص) فرمود: «اجعلوها في سجودكم» آنرا در سجده قرار بدهيد، كه در سجده مي ‌گوييم: سبحان ربي الاعلي و بحمده. وقتي آيه«سبح اسم ربك العظيم» نازل شد پيامبر(ص) فرمود: «اجعلوها في ركوعكم» لذا در ركوع مي ‌گوييم: سبحان ربي العظيم و بحمده. اينكه خداي سبحان فرمود نام مرا گرامي بداريد «تبارك اسم ربك ذي الجلال و الاكرام» براي اينكه اين نام منشأ بركت است. اين نام نشانه و علامت آن هستي محض است كه همهٔ خيرات از ناحيه اوست. شرط حلّيت ذبيحه ذكر اسم الله است نه بخصوصه خداوند در قرآن مي فرمايد «و لا تأكلوا ممّا لم يُذْكَر اسمُ الله عليه و إنّه لفسقٌ» كه اين يك حكم شرعي است. دستور اسلام اين است كه وقتي مي ‌خواهيد ذبيحه را ذبح كنيد، نام خدا را ببريد «فاذكروا اسم الله عليها». اين جنبه اثباتي قضيه و اگر كسي عمداً نام خدا را نبرد، آن حيوان مردار مي ‌شود؛ يعني چيزي كه حلال و طيب و طاهر بود مي ‌شود مردار و حرام و آلوده. يك شرط حليت ذبيحه آن است كه ذابح مسلمان باشد و يك شرط ديگر اين است كه حين ذبح بگويد «بسم الله الرحمن الرحيم». اگر يك مسلماني در حين ذبح، عمداً بسم الله را نگفت يا گفت به نام نامي فلان فرد و غيره و ذبيحه را سر بريد اين گاو و گوسفند حلال و پاك با اين كار حرام و آلوده مي شود. بسم الله نشانه دين اسلام پيامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) علاوه بر توصيه هاي عام نسبت به ذكر بسمله، در مواردي خاص، مانند اوقات خوردن غذا، نوشتن نامه ، رفتن به بستر براي خواب و برخاستن از بستر تأكيد بيشتري بر بيان بسم الله داشتند. با اين اوصاف ، ذكر بسمله براي مسلمانان به صورت شعار و نشانه دين اسلام درآمده است و بلند گفتن آن از نشانه هاي ايمان شمرده مي شود، چنانكه پيامبر اكرم(ص) هنگام تلاوت قرآن، بسمله را به صداي بلند مي گفت و مشركان از او روي بر مي گرداندند كه آية 46 سوره اسراء به همين نكته اشاره دارد.
منبع: خبرگزاري مهر


| شناسه مطلب: 33055







نظرات کاربران