اما نگاهش را به ضریح دوخته است ...

دستهایش را به سوی آسمان بلند می‌کند، اما نگاهش را به ضریح دوخته است، یعنی آقا تو واسطه برآورده شدن دعای من باش.

به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع‌رساني بعثه مقام معظم رهبري به كربلا، زيارت قمر بني هاشم عليه‌السلام، آرزوي هر دلباخته‌اي است كه از دور دستي بر دعا برمي‌دارد و از باب‌الحوائج طلب برآورده شدن حاجتي را مي‌كند؛ فضيلت زيارت آن حضرت به اندازه‌اي است كه نقل مي‌كنند امام حسين عليه‌السلام در عالم رويا به عالمي فرمودند هر اندازه كه به زيارت من مي‌آييد، به زيارت برادرم هم برويد.
كنار ضريح مطهر ابوالفضل العباس عليه‌السلام مي‌ايستم و در اين فكرم كه حضرت داراي چه جايگاه و شخصيت ارزشمندي بودند كه باب الحوائجش ناميده‌اند؛ در جايي خوانده بودم كه اوج شخصيت حضرت عباس عليه‌السلام به دليل بصيرت نافذ ايشان است، چرا كه امام صادق عليه‌السلام وقتي مي‌خواهند از عموي خويش ياد كنند، درباره ايشان مي‌فرمايند «كان نافذ البصيره»، اگرچه ويژگي‌هاي ايشان بي‌شمار است.
همچنان به اين مسأله مي‌انديشم كه ورود گروهي از زائران عراقي توجهم را جلب مي‌كند، قلم به دست مي‌گيرم و با خود مي‌گويم حال كه درك حقيقت برايم محال مي‌شود، حقيقتي ديگر بايد نوشت.
زائران عراقي از لباس‌هاي خاك گرفته‌شان پيداست با پاي پياده راهي كربلاي معلي شده‌اند و پس از زيارت سالار شهيدان اباعبدالله الحسين عليه‌السلام به زيارت قمر بني‌هاشم عليه‌السلام آمده‌اند و وقتي به سمت ضريح مطهر آن حضرت مي‌شتابند، شعارشان لبيك يا حسين و لبيك يا عباس است.
آن طرف‌تر فردي را مي‌بينم كه سينه‌زنان وارد مي‌شود و نام مقدس حسين عليه‌السلام را مرتب تكرار مي‌كند؛ برخي پارچه‌هايي را به بالاي ضريح پرتاب مي‌كنند و برخي دستمال و پارچه‌هايي را به همراه دارند و براي تبرك كردن به ضريح مي‌مالند.
زائراني در حال خواندن زيارتنامه هستند و برخي ديگر دو ركعت نماز زيارت به جاي مي‌آورند، برخي قرآن مي‌خوانند و برخي اشك‌هايشان جاري است و با ارباب و مولاي خود در راز و نيازند و حوائجشان را از باب الحوائج عليه‌السلام طلب مي‌كنند؛ اينجا حال و هواي ديگري دارد، خانه خانه ابوالفضل است.
زائراني را هم مي‌بينم كه از فرصت استفاده مي‌كنند و با صدايي بلند، همگان را به فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله دعوت مي‌كنند، اين رسم، ايراني و عراقي نمي‌شناسد.
يكي از ناحيه پا دچار مشكل است و با عصايي كه به دست گرفته، آهسته و آهسته‌تر ضريح را ترك مي‌كند، ديگري به درگاه خداي متعال دعا مي‌كند و از او عاقبت بخيري مي‌خواهد؛ با طلب معذرت از آقا ابوالفضل العباس عليه‌السلام به او نزديك مي‌شوم تا بهتر بشنوم كه چه مي‌گويد!
گوش‌هايم را تيز مي‌كنم، ابتدا چند مرتبه استغفرالله مي‌گويد و بعد چند مرتبه ديگر يا ارحم الراحمين. همراه هر تكراري، اشكي هم از گوشه چشمش جاري مي‌شود. دستهايش را به سوي آسمان بلند مي‌كند، اما نگاهش را به ضريح دوخته است، يعني آقا تو واسطه برآورده شدن دعاي من باش.
با خود دارد زمزمه مي‌كند، ديگر متوجه نمي‌شوم كه چه مي‌گويد، گوش‌هايم از صداهاي اطراف پر شده است، شايد آقا اينگونه مي‌خواهد. اما او فاتحه‌اي مي‌خواند و من از كنارش رد مي‌شوم.
آن يكي دست بر سر گرفته و گوشه‌اي نشسته است. در حال خود نيست، به چه فكر مي‌كند و آرزويش چيست نمي‌دانم، اما به سن و سالي كه من از او مي‌بينم سرنوشت ديگري را براي خود ترسيم مي‌كند؛ او ديگر آرزويش آرزوي دنيايي نيست، گويا خود را براي سفر ديگري محيا مي‌كند.
زائر جواني آن سوتر ايستاده و اشك مي‌ريزد، مرتب بر سر و صورت خود مي‌زند. شايد اولين بار است كه به زيارت آقا ابوالفضل العباس عليه‌السلام مشرف شده است. تماشاي صحنه زيارت قبر مطهر حضرت ابوالفضل العباس عليه‌السلام از سوي دلباختگان حضرتش بسيار باشكوه است.
يكي را با ويلچر وارد مي‌كنند، ديگر زائران با احترام ارباب كنار مي‌روند تا او را پاي ضريح برسانند، برخي نوارهاي سبز بلندي را به ضريح گره مي‌زنند و برخي ديگر ادامه اين نوارهاي سبز را گره مي‌زنند، گره روي گره مي‌خورد تا جايي كه ديگر گره‌اي بر آن سوار نمي‌شود.
گروهي از زائران به هنگام ورود به صحن مطهر بر زمين مي‌افتند و بر جاي پاي زائران ديگر بوسه مي‌زنند، اين رسم ادبي است كه به آن اعتقاد دارند.
ازدحام جمعيت به اندازه‌اي است كه ديگر اجازه ايستادن در يك نقطه، آن هم نزديك ضريح مطهر برايم مشكل مي‌شود، خادم مرتب با آن پري كه به دست دارد من را به سمت ديگري هدايت مي‌كند، از محوطه اطراف ضريح به بيرون صحن مي‌روم، آنجا پاي يك ويلچر، فردي را بر زمين خوابانده‌اند، گويا او را براي شفا به اينجا آورده‌اند.
وارد محوطه حياط مي‌شوم، گروهي از زائران ايراني كه تعداد آنها هم كم نيست، بر سر و سينه مي‌زنند و يا ام البنين يا ام البنين مي‌گويند و شعارشان اين است: من امام رضايي‌ام من امام رضايي‌ام / من زائر كوي كربلايم از مملكت امام رضايم / حيدريم حيدريم فداي سيد عليم
مراسم سخنراني بعثه مقام معظم رهبري در حرم مطهر قمر بني هاشم عليه‌السلام با صوت دلنشين و گرم قرآن يكي از قاريان مشهور كشور، آغاز شده است. براي تهيه خبر به گوشه‌اي كه جنب باب امام هادي عليه‌السلام حرم مطهر است، مي‌روم، اما همچنان در اين فكرم كه او را نشناخته‌ايم.