زیارت معنوی، سوغاتی اخروی
هرچه فکر کردم بر این مطلب چه نام نهم، دشوار بود و هدف در غایت بیمفهوم مینمود، نوشتم زیارت معنوی، سوغاتی اخروی، شاید بخوانند زیارت نه سیاحت.
به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاعرساني بعثه مقام معظم رهبري از كربلا، مدتها است كه پاسخ به چراهايي ذهنم را به خود مشغول كرده است؛
چرا برخي كسبه كربلاي معلي و نجف اشرف برخلاف گذشتهاي نه چندان دور، اعتنايي به پول ملي ايران ندارند و بعضا هم از قبول آن سرباز ميزنند؟
چرا زائران ايراني در هر خريدي كه ميكنند، شكوه دارند كه سرشان كلاه رفته است؟
چرا داد كسبه كربلا بلند است كه خريدها كم شده و رو به ورشكستگي رفتهاند؟
چرا برخي از آنها ميگويند شما مخصوصا ارزش پولتان را پايين آوردهايد كه زائران خريد نكنند؟
ارزش پول ايران جدا، اما چرا اينجا محاسبه آن را نميدانند؟
اينكه ارزش پول هر كشوري براساس چه معياري سنجيده ميشود و چه ملاكهايي در تعيين آن نقش دارد، از فرصت اين گزارش خارج است، اما آنچه مهم نشان ميدهد، مسأله ندانستن ارزش پول است. بنابراين وقتي جايي ارزش پول را ندانند و يا ارزش پول دائم در تغيير باشد، سخن گفتن از اين موضوع خطا است.
تصميم گرفتم بيشتر در مسأله زيارت سخن بگويم، اينكه زيارت چيست و فلسفه زيارت كدام است، اما ديدم اگر بخواهم تنها به اين موضوع بپردازم، باز هدفم به غايت نامفهوم ميماند. تصميم گرفتم سري به بازار بزنم و مسأله را از كسبه و زائران جستجو كنم.
جعفر از مشهد، براي زيارت حرم مطهر امام حسين عليهالسلام به كربلا آمده است، اما گويا بيشتر وقتش را به خريد سوغات مشغول است. از او ميپرسم كه برخورد كسبه با زائران و قبول پول ايراني چگونه است؟ پاسخ ميدهد كه بيشتر مغازهدارها پول ايراني را قبول ميكنند. او برخورد كسبه را بسيار مناسب ميداند.
نكتهاي ميگويد كه من را در فكر فرو ميبرد. برخلاف خيليها كه نظرشان ضرر در خريد با پول ايراني است، او پيشنهاد ميكند كه فقط با پول ايراني خريد كنيم. ميگويد كه خانم بنده يك سيني خريده به مبلغ 50 هزار تومان كه به پول عراقي گفتهاند 20 هزار دينار؛ حالا اگر حساب كنيم ميشد 55 هزار تومان.
با او خداحافظي ميكنم و راهي يك اسباببازي فروشي ميشوم. مغازهدار از فروشش ناراضي است، ميگويد كه فروش بسيار كم شده، چراكه ارزش پول ايران پايين آمده و خريد براي زائران ديگر استفادهاي ندارد.
وي كه خود را احمد معرفي ميكند، ميگويد كه حتي برخي روزها پنج هزار تومان هم فروش ندارد. احمد با بيان اينكه پول ايراني دائم در حال تغيير است و برخي كسبه از گرفتن اين پول سرباز ميزنند، پيشنهاد ميكند كه ايرانيها پول خود را به دينار تبديل كرده و تنها با اين پول خريد كنند.
اين اسباببازي فروش ماهانه يك ميليون و پانصد هزار دينار اجاره مغازه ميدهد و صادقانه ميگويد كه نگاهش به (جيب) زائران ايراني است.
مهدي مغازهدار ديگري است كه انگشترفروشي دارد، فارسي متوجه نميشود، هرچه از او ميپرسم كه فروشت در چه وضعيتي است، ميگويد 4 هزار عراقي، 10 هزار ايراني؛ از او خداحافظي ميكنم و به سراغ مغازهاي ديگر ميروم.
نامش بها است كه به همراه برادرش اعلا مغازه حلويات فروشي دارند، احتمالا حلويات منظور حلوا و مشتقات آن است. از او وضع كاسبياش را ميپرسم، ميگويد الحمدالله خوب است. وي كه بيشتر مشتريهايش را عراقيها تشكيل ميدهند از وضع كاسبي راضي است، اما ميگويد ايرانيها هم از او خريد ميكنند.
جالب اينجاست كه در مغازه اين آقا سوهان هم فروخته ميشود و جالبتر اينكه ميگويد بيشتر مشتريهاي ايراني سوهان ميخرند.
البته از دهينهايش هم كه از آرد و پودر نارگيل و روغن حيواني درست كرده است، در بين ايرانيها مشتري دارد. سوهان را به قيمت 2500 دينار عراقي و 6 هزار تومان ايراني ميفروشد.
او ميگويد كه با پول ايراني را قبول ميكند، اما اگر ايرانيها با دينار خريد كنند، بيشتر برايمان استفاده دارد، چراكه تومان دائم در حال تغيير است و اينگونه ضرر ميكنيم. از او خداحافظي ميكنم، پيرمردي را ميبينم حدود 60 ساله كه با يك مغازهدار كه انگشتر و تسبيح ميفروشد در حال صحبت است.
به طرف آنها كه ميروم ميبينم دو خانم ميانسال در حال چانه زدن با فرد مغازهدار براي خريد چند انگشتر هستند؛ مغازهدار راضي نميشود و دو خانم زائر هم از خريدشان منصرف ميشوند. پيرمرد به عربي ميگويد كه تخفيف دهند و بعد به آن دو زائر به فارسي ميگويد كه انگشترها را بخرند.
معامله انجام ميشود و يكي از خانمها به مغازهدار ميگويد راضي هستي، ميخواهيم با اين انگشترها نماز بخوانيم كه مغازهدار سري تكان ميدهد و ابراز رضايت ميكند.
بعد از اينكه آن دو خانم دور ميشوند، محمد علي كه نام همان پيرمرد است به من ميگويد ايرانيها خيلي چانه ميزنند و هميشه نگران هستند كه نكند كلاه سرشان برود. البته بعضي از موقعها هم خريدي انجام نميشود، اما ايرانيها بالاخره تخفيف ميگيرند.
وي وضع بازار را خيلي خراب و آشفته ميبيند و ميگويد كه وضع كار و كاسبي مثل سابق نيست، خيليها متضرر شدهاند. او كه تاجر نقرهجات است، از اين بازار راضي نيست و معتقد است جنسي كه در كربلا و يا شهرهاي ديگر فروخته ميشود، اگر يك ايراني همان را در كشور خودش بخرد، سود بيشتري كرده است.
محمدعلي اصليت خود را ايراني و آذري ميداند، اما متولد نجف است، ميگويد كه توان خريد ايرانيها پايين آمده است در اينجا بيشتر به دنبال جنس ارزان چيني ميگردند، لذا جنس چيني بيشتر ميخرند و اين يعني ضرر براي ما و كساني كه ميخواهند جنس ايراني را به بازار كربلا و نجف منتقل كنند.
جنسهاي دكوري را كه اغلب چيني است و ارزان هم هست ايرانيها به خوبي ميپسندند و ميبرند چراكه يك انگشتر را كه من به مغازهدار به 4 هزار دينار ميفروشم يك ايراني حاضر نيست 12 هزار تومان پايش پول دهد، حتي برخي هم كه پولشان را تبديل به دينار كردهاند وقتي ميفهمند 12 هزار قيمت دارد نميخرند اما وقتي ميگويي 4 هزار دينار بيشتر رغبت ميكنند در حالي كه تفاوتي ندارد.
وي عامل اين وضع را تحريمهاي دشمنان عليه جمهوري اسلامي ايران ميداند و ميگويد البته اين نياز به كار كارشناسي دارد و مسؤولان هم بايد در اينباره برنامهريزي مناسبي داشته باشند، عدم ثبات در بازار، تأثير بسيار گذاشته و وضع بازار بسيار نابسامان شده است.
اين تاجر انگشتر با اشاره به اينكه به سبب وضع نابسامان ارزي، خريد كاروانهاي ايراني كم شده و مقدار پولي هم كه به عنوان ارز مسافرتي به زائر داده ميشود، كافي نيست، ميگويد كه در كربلا برخي سازندهها رو به جنس تركيه و تايلند آوردهاند و جنس ايراني كمتر فروش ميرود.
وي تنها راه رونق بازار را تقويت پول ايران ميداند و با بيان اينكه همه از اين وضعيت متضرر ميشوند، اضافه ميكند: با اين وضعيت ديگر سودي در فروش جنس ايراني نيست، چراكه خريد يك انگشتر از ايران، بسيار ارزانتر تمام ميشود تا خريد همان انگشتر در كربلا.
محمدعلي حتي براي تأييد حرفش مثالي ميزند و ميگويد كه گوجه را در ايران به قيمت كيلويي يك هزار تومان ميخريم اما بايد اينجا بابت همان يك كيلو، مبلغ 1250 دينار پول دهيم، يعني 3500 تومان.
موضوع جالبي را مطرح ميكند و ميگويد كه بيشتر كسبه كربلا دعا ميكنند كه ارزش پول ايران دوباره بالا رود؛ وي ميافزايد كه زائران عربستاني را در بينالحرمين ديده است كه براي افزايش و تقويت ارزش پول ايران دعا ميكردهاند و معتقد بودند كه اگر ارزش پول ايران بالا رود، شكست تحريمهاي آمريكا را به دنبال دارد و اين سبب خوشحالي همه مسلمانها است.
تا اينجا موضوع روشن شده است؛ خريد در بازار كربلا با اين وضعيت پولي، به صرف زائران نيست و جز اينكه پول ملي را از كشور خارج كرده و جنسي بي كيفيت (چيني يا تايلندي) خريدهاند، سودي نكرده و صد البته متضرر هم شدهاند.
اما اگر بخواهيم فلسفه زيارت را بدانيم بايد گفت كه واقعيت اين است؛ ياد و زيارت پاكان و معصومان، آدمي را در مسير پاكي و عصمت قرار ميدهد و انسان را بيش از پيش به خدا نزديك ميكند.
از اين رو زيارت اوليا و تبرك جستن به آنها داراي اثر خواهد بود. هم چنين بر اساس آيه شريفه «هل جزاء الاحسان الا احسان..»(الرحمن، آيه60) خواندن نماز و قرآن و هديه ثواب آن به آن امام، به حتم دعاي آن امام را در حق ما به دنبال خواهد داشت.
همچنين روايات فراوانى درباره زيارت امامان به ويژه سالار شهيدان اباعبدالله الحسين عليهالسلام وارد شده است كه از جمله امام صادق عليهالسلام در اينباره ميفرمايند: «هرگاه خداوند اراده خيرى به بنده خود كند در قلب او محبت امام حسين عليهالسلام و زيارت او را قرار مىدهد» (وسائل الشيعه، ج 14، باب استجاب زياره الحسين).
مناسب است، زائران عتبات عاليات در اين فرصت محدودي كه در اختيار دارند، بين زيارت و سياحت تفاوت قائل شوند و وقت اندك خود را بيشتر در حرم مطهر اباعبدالله الحسين عليهالسلام و يا ساير اماكن مقدس سپري كنند، تا اينكه در بازار به دنبال خريد اجناس بيارزش باشند كه اين اجناس در شهرهاي كشور خودمان هم يافت ميشوند، و شايد بيشتر و بهتر از آنچه در اينجا موجود است.
اما آنچه ما به خاطر آن زحمت و سختيهاي اين سفر را تحمل كردهايم و به اين مكان مقدس ميآييم، وجود بارگاه مطهر و ملكوتي آقا امام حسين و حضرت ابوالفضل عليهمالسلام است و يادمان باشد كه هيچ سوغاتي با ارزشتر از دعا براي دوستان و عزيزان زير قبّه اباعبدالله الحسين عليهالسلام نيست.