مسجد و حرم نبوی و چگونگی اداره آن در دوره عثمانی
ضریح مقدس و مرقد مطهر حضرت ختمی مرتبت، در قسمت شرقی روضه مبارکه، در طرف قبله سکوی اصحاب صفه، نگین افتخار و وسیله اشتهار مدینه منوره است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، شرح مفصّلي را پيرامون مسجد و حرم نبوي در دوره عثماني تقديم مخاطبان خود كرده است.
اين گزارش به نقل از كتاب گرانسنگ «مرآت مدينه» نوشته پژوهشگر توانمند عهد عثماني، سرتيپ ايوب صبري پاشا، متوفاي 1308ه . (1860 م.) صاحب آثار ارزشمند فراواني در كتاب گرانسنگ «مرآت مدينه»(1) گزارش بسيار جامع و مستندي از حرم مطهر نبوي، فراشان، خادمان، ائمه جماعات، آيين ها و نيايشها ارائه داده كه پنجمين قسمت آن از نظر خوانندگان گرامي مي گذرد:
موقعيت مسجد نبوي
مسجد شريف نبيّ گرامي صلي الله عليه و آله در مركز شهر مقدس مدينه منوّره قرار دارد.
ضريح مقدس و مرقد مطهر حضرت ختمي مرتبت، در قسمت شرقي روضه مباركه، در طرف قبله سكوي اصحاب صفه، نگين افتخار و وسيله اشتهار مدينه منوره است.
مساحت مسجد
هريك از مورخان به هنگام پژوهش از هجرتسراي پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله بحث از مساحت مسجد نبوي را زينت بخش كتاب خود قرار داده اند.
مولانا عبدالرحمان جامي كتاب مستقلي در اين باره تأليف كرده، آن را «ذراع مدينه» نام نهاده است.(2)
بر اساس تحقيقات ايشان، طول مسجدالنبي از ديوار شمالي تا ديوار جنوبي 250 ذراع، و عرض آن از ديوار شرقي تا ديوار غربي 150 ذراع مي باشد.(3)
جامي تصريح كرده كه طول و عرض آن در عصر رسالت، هركدام 100 ذراع بوده است.
وي اضافه مي كند كه من شخصا روضه مطهر را اندازه گرفتم، طول آن 35 و پهناي آن 20 ذراع بود، درازاي صُفّه 12 و پهناي آن نيز 10 ذراع بود. و تعداد ستونهاي مسجد 312 بود و اين اندازه شرعي آن مي باشد.
نگارنده گويد: مساحت مسجد بر اساس نقشه اي كه در عصر سلطان عبدالحميد(4) به وسيله مهندسان تهيه شده به استانبول ارسال شده بود، از اين قرار مي باشد:
طول 156 ذرع، عرض جنوبي 97 ذرع و 18 انگشت و عرض شمالي 89 ذرع و 6 انگشت.
در عهد سلطان عبدالحميد ديوار شرقي به مقدار 8 ذرع به طرف بيرون توسعه يافت و پهناي مسجد در ناحيه جنوب به 105 ذرع بالغ گرديد.
درها و پنجره هاي
مسجد شريف نبوي پنج در به نامهاي زير دارد:
1 . باب السلام
2 . باب الرحمه
3 . باب جبرئيل
4 . باب النساء
5 . باب التوسل
مسجدالنبي دو پنجره به نامهاي: روزنه جبرئيل و روزنه مواجهه دارد و باب التوسل در زمان سلطان عبدالحميد گشوده شده.
محراب ها
مسجد مقدس نبوي پنج محراب به شرح زير دارد:
1 . محراب پيامبر صلي الله عليه و آله ، كه محل اقامه نماز جماعت توسط پيامبر رحمت بود.
2 . محراب عثماني، كه در عهد عثمان ابن عفان اتخاذ شد.
3 . محراب سلطاني، كه از سوي سلطان سليمان بن سلطان سليم(5) به امام جماعت حنفي ها اختصاص داده شد.
4 . محراب تهجد، كه محل تهجد شبانه پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مي باشد و محراب از اين جهت ساخته شده كه با گذشت قرون و اعصار محلّ آن محفوظ بماند.
5 . محراب النساء، كه در عصر سلطان عبدالمجيد براي مشخص بودن محدوده بانوان ساخته شد.
ستونها و مناره ها
پنج مناره در چهار سوي مسجد و 420 ستون در داخل حرم شريف وجود دارد، كه تعداد 10 عدد از آنها بزرگ، 16 عدد از آنها سفيد، 64 عدد از آنها متوسط و بقيه كوچك مي باشند.
در مسجدالنبي 242 قبه، 1792 قنديل، 25 شمعدان و 13 آويزه (لوستر) جهت تأمين روشنايي مسجد وجود دارد كه تعداد 222 عدد از قنديلها در طول سال، همه شب روشن مي باشد و بقيه در شبهاي احيا و در شبهاي ماه مبارك رمضان روشن مي شود.(6)
هنگامي كه جامي به شمارش ستونهاي مسجد پرداخته، تعداد 27 عدد از آنها از كاشي و تعداد 57 عدد از آنها از مرمر، تعدادي از سنگ و بقيه از چوب بوده است.
در عهد سلطان عبدالمجيد، همه ستونها يكنواخت شده و از مرمر شناخته شد و تعداد آنها به 327 كاهش يافت.
ستونهاي مرمري را «اسطوانه» مي نامند، بيشتر ستونهاي كاشي كاري شده در داخل روضه قرار داشت و بقيه به اقامتگاه خدّام حجره نبوي اختصاص داشت.
تعداد 164 عدد از آنها به صورت مربع و 259 عدد از آنها گرد بود ولي در تعميرات اخير (در عهد عبدالمجيد) همه آنها به صورت گرد ساخته شد.
تعداد 54 عدد از آنها در داخل ديوارهاي چهار طرف، تعداد 22 عدد از آنها در داخل حجره نبوي و خانه فاطمه زهرا عليهاالسلام و بقيه در محاذات درهاي حرم مي باشد.
مناره هاي مسجد عبارت اند از مناره رئيسيّه، باب السلام، باب الرحمه، مجيديه و عزيزيه.
مناره رئيسيه از بقيه بلندتر است، درِ ورودي آن مقابل پنجره مواجهه و خود متصل به ركن شرقي ديوار قبله مي باشد.
قبر شريف حضرت زهرا عليهاالسلام
روضه مطهر ميان حجره شريف و منبر مقدس حضرت ختمي مرتبت قرار دارد، مزار كثيرالانوار حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام در اين قسمت در منتهاي شمالي حجره شريف قرار دارد.(7)
بنا به قولي ديگر، قبر شريف آن حضرت در قبرستان بقيع، در نزديكي قبر عباس بن المطّلب قرار دارد. گفته مي شود اين قول از ديگر اقوال قوي تر است، ولذا زائران بقيع در كنار قبر عباس براي حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض ادب و اخلاص مي نمايند.(8)
اطراف حجره شريف با شبكه شرافت احتوا همواره محدود گشته، بين قبر شريف و منبر منير روضه مطهر ناميده مي شود، بخش مربع قبر مطهر حُجره معطر شهرت دارد.
تنها فراشان حرم و سادات ذوي الاحترام مدينه به داخل حجره توفيق تشرف دارند، ديگر زائران از بيرون حجره، از مقابل پنجره مواجهه، عرض ادب و ارادت مي كنند.
از باب السلام تا حجره شريف به موازات ديوار قبله، با مرمر مفروش شده، بين اين قسمت و روضه مطهره با يك حايل برنجي جدا گشته، در دو طرف محراب پيامبر و محراب سليماني درهايي قرار گرفته است.
محراب پيامبر
در وسط روضه مطهر، در ميان قبر شريف و منبر منير پيامبر گرامي صلي الله عليه و آله محراب آن حضرت قرار دارد.(9)
در دو طرف اين محراب دو در از برنج مي باشد، كه روي يكي از آنها حديث شريف:
«ما بَيْنَ قَبْري وَمِنْبَري رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ».
«ميان قبر و منبر من باغي از باغهاي بهشتي است.»(10)
و بر روي ديگري، حديث:
«مَنْ زارَني بَعْدَ مَماتي فَكَأَنَّما زارَني فِي حَياتِي».
«هر كس بعد از وفاتم مرا زيارت كند، همانند كسي است كه در حال حيات من به ديدنم آمده باشد.»(11)
نوشته شده است.
بر روي دو درِ ديگر كه در دو طرف محراب سليماني قرار دارند، بر يكي حديث:
«مَنْ زارَ قَبْريوَجَبَتْ لَهُ شَفاعَتي».
«هر كس قبر مرا زيارت كند، شفاعتم بر او واجب مي شود.»(12)
و بر ديگري آيه شريفه:
وَما اَرْسَلْناكَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ .
«ما تو را جز به عنوان رحمت بر عالميان مبعوث نكرديم.»(13)
و بر فراز پنجره پيش روي مبارك حديث: «اِنَّمَا الاَْعْمالُ بِالنِّيّاتِ»(14) نقش شده است.
باغچه نبويه
قسمت شمالي روضه مطهر باغچه اي است كه با ماسه و شن فرش شده و چهار طرف آن با شبكه هايي محدود شده است.
اين باغچه چهارگوش مي باشد، در اين محدوده دو نخل بزرگ، 6 نخل كوچك، يك درخت سدر و يك تيمور هندي(15) و در سمت ديگر آن چاه آبي هست كه آب شيرين و گوارايي دارد و در نزد اهالي مدينه از آب زمزم لذيذتر و عزيزتر مي باشد.
اين باغچه، روضه پيامبر و روضه فاطمه ناميده مي شود.
برخي خيال كرده اند كه خرماهاي روضه پيامبر را رسول گرامي صلي الله عليه و آله به دست مبارك خود كاشته است، در حالي كه اين باغچه، باغچه حضرت فاطمه است و تعدادي از اين نخل ها را رييس خدمه «عزيزالدوله» كاشته است.
جهانگرد نامي، ابن جبير، تعداد اين نخلها را در عهد عزيزالدوله 15 و در عهد مجدالدين لغوي بيش از 15 نفر دانسته است.
ابن فرحون تاريخ كاشت اين نخلها را پيش از عهد عزيزالدوله دانسته است.
خادمان حرم
براي اينكه حجره شريفه هرگز خالي نباشد، دو قسم خادم به نامهاي: «بطال» و «خبزي» استخدام مي شود و اداره آنها به مسؤوليهايي به نامهاي: بوّاب و مفتاحدار (كليددار) موكول مي گردد.
به گروه بطال «عجمي» نيز مي گويند، آنها از نظر رتبه پايين تر از خبزي ها، و آنها پايين تر از بوّاب و آنها پايين تر از كليددار مي باشند.
كليدداران را «سبع الكبار» نيز مي نامند.
در گذشته تعداد خادمان حرم همواره 80 نفر بود، هيچوقت كم و زياد نمي شد، چون يكي از «خبزي»ها وفات مي كرد، يك نفر از بزرگان صنف بطّال به جاي او نصب مي گرديد.
تعداد 16 تن از خبزي ها «بوّاب» بودند، كه از ميان آنها چهار تن به عنوان: نايب الحرم، متسلم الحرم، نقيب الحرم، و خزينه دار حرم برگزيده مي شود، عزل و نصب آنها توسط «شيخ الحرم» انجام مي شود.
همواره چهار تن از بواب در داخل حجره شريفه نگهباني مي دهند و 25 نفر از ديگر خدمه همواره در حرم به نوبت انجام وظيفه مي كنند. در اين اواخر تعداد خدمه را به 50 نفر كاهش دادند.
از اين 50 نفر يكي متسلم، يكي نقيب، 12 تن بواب، 19 نفر خبزي، 14 تن بطال و 3 تن ملازم مي باشد.
اين اصول استخدام از زمان دولت عثماني ها اتخاذ گرديد. پس از مطالعه محسّنات انتخاب اغوات و تأييد نورالدين شهيد، اين خادمان از حاملان قرآن كريم انتخاب شده، به سوي مدينه منوّره اعزام گرديد، براي گروه بعدي مقرر گرديد كه از حمله قرآن از حبشه، پس از حاملان قرآن روم، آنگاه از حاملان قرآن هند انتخاب و به جاي درگذشتگان آنها نصب شوند.
حقوق خادمان
پيش از سلطان صلاح الدين ايوبي، خادمان حرم مطهر نبوي صرفا براي خدا خدمت مي كردند و حقوق ثابتي نداشتند. با هدايا و عطايايي كه از سوي اهل خير تقديم مي شد، زندگي خود مي گذراندند. صلاح الدين درآمد دو شهر: «نقاده» و «قياده» را به خدام حرم اختصاص داد و بدرالدين اسدي را به رعايت آنان نصب كرد.
بدرالدين اسدي مدتي «شيخ الخدمه» معروف بود، بعدها به «شيخ الحرم» اشتهار يافت.
وي و شيخ الحرم هاي بعدي، با هر يك از وزرا و امراي بلاد اسلامي ديدار مي كردند و به احترام صاحب روضه منوره مورد احترام قرار مي گرفتند.
مقررات وضع شده از سوي صلاح الدين ايوبي بعدها از ميان رفت. ترتيبات ديگري از سوي سلاطين مغرب و سودان اتخاذ شد و خدّام حرم مدّتها از سوي آنان ارسال مي شد، ولذا تعداد آنها در نوسان بود.
بعدها از سوي دولت عثماني مقرّري تعيين شد كه توسط شيخ الحرم در ميان آنها تقسيم مي شد.
تعداد چهل باب خانه از سوي افراد خيّر در يك محل بنياد شده، به خدام حرم اختصاص يافت. شيوخ، نقبا و سران خدمه در اين عمارتها اسكان داده شدند.
خادماني كه مسؤول روشن و خاموش كردن قنديلها مي باشند، به دو گروه: «سند بليس» و «مكاده» تقسيم مي شوند. هر يك از آنها در منطقه خود به انجام وظيفه مشغول اند و هيچ كدام در كار ديگري مداخله نمي كنند.
فراشها و فراشيت ها(16)
حقوقي كه روزانه به يك خادم كعبه مكرمه يا مدينه منوره تقديم مي شد، يك «فراشيت» نام داشت.
اين حقوق بر اساس تعداد قنديل ها و مشعلهايي كه افروخته مي شد، تنظيم مي گرديد.
نخستين پايه گذار «فراشيت» براي هر خادم روزانه 24 قيراط و جمعا 140 فراشيت براي 140 خادم مسجد نبوي مقرر نمود.
از اين مبلغ 24 قيراط به پادشاه عثماني، 12 قيراط به اشراف مكه مكرمه، 12 قيراط به منسوبين حجره شريفه، و 93 قيراط ديگر را به تناسب در ميان مردم تقسيم مي كردند و هر قيراطي را به 5 الي 10 نفر به رسم هديه تقديم مي كردند.
عاشقان خدمت و شيفتگان آستان ختمي مرتبت، تا 5 ـ 6 هزار فراشيت براي خدمتگزاران حرم نبوي اهدا مي نمودند. اين هدايا در كيسه هايي به خادمان حرم تقديم مي شد، كه آنها را «حُرّه» مي ناميدند.
با افزايش عطايا و هدايا بر تعداد خادمان افزوده مي شد، گاهي براي يك خادم از 15 روز يا 20 روز يك مرتبه نوبت مي رسيد كه شمع و يا قنديلي را روشن كند، تا نامش در ديوان خادمان ثبت گردد و از اين هدايا و عطايا بهره مند شود.
رييس خادمان «شيخ الفراشين» ناميده مي شود، كه اسامي فراشها را در دفتري قيد مي كند. تعداد اين فراشها در زمان ما از مرز يك هزار نفر گذشته است.
در ساعات روشن كردن قنديل ها، شيخ الفراشين به همراه شيخ الحرم، نايب الحرم و خزانه دار حرم در حجره شريفه حضور پيدا مي كنند.
20 نفر هندي مسؤول تعمير، تطهير، اصلاح و مرمّت قنديلها و آويزه ها هستند، كه در زير نظر شيخ الفراشين انجام وظيفه مي كنند.
پوشش قبر شريف
پوشش بسيار نفيس و گرانبهاي مصري، روي مرقد منور رسول مكرّم، بر فراز صندوق شرافت احتواي نبوي، مزيّن به انواع جواهرات، از پارچه اي بسيار قيمتي، با زمينه سبز و نوشته هايي سپيد از لؤلؤ گرانبها، كه نام نامي و القاب گرامي رسول گرامي صلي الله عليه و آله بر آن نقش بسته، درود و صلوات بر اشرف كاينات با خطوط برجسته، به طرزي شايسته، بر اطراف آن نوشته شده است.
مراسم گلاب پاشي
در سال سه بار حرم مطهر و حجره منور رسول گرامي اسلام را با گلاب ناب شستشو مي دهند.
اين مراسم همه ساله در سه روز انجام مي شود:
1 . روز نهم ربيع الاول(17)
2 . اول رجب المرجب(18)
3 . روز 18 ذيقعدة الحرام(19)
اگرچه اين مراسم در سال به سه روز اختصاص دارد، امّا به جهت وسعت حرم، اين مراسم در يك روز پايان نمي يابد و لذا در يك روز قنديل ها و شمعدان ها تطهير و تنظيف مي شود، در روز دوم داخل و خارج حجره شريفه تنظيف و عطرپاشي مي گردد.
روز شستشوي حرم مطهّر گروه «خبزي» و «عجمي» به سه گروه تقسيم شده، گروهي جارو به دست، گروهي خاك انداز و گروه سوم پارو به دست گرفته، به سوي حجره معطّره حركت نموده، ديوارهاي حرم را از بيرون با دقت و اهتمام خاصي تطهير و تنظيف مي كنند، آبهاي مستعمل را به سادات مورد احترام تقديم نموده، عطايا و هدايايي دريافت مي كنند.
در طول مراسم شستشو، خادمان حرم يكدل و يكصدا كلمه طيبه «لا إِلهَ إِلاَّ اللّه ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّه » را بر زبان جاري مي كنند. همه باريافتگان حرم با ذوق و شوق زايدالوصفي صلوات و سلام تقديم مي كنند.
وجد و اشتياق حاكم بر مردم، اشكهاي شوق جاري از ديدگان، عرض اخلاص و ادب نقش بسته بر چهره ها، خارج از حد توصيف است.
با خادمان مشعلدار
توفيق خدمت در حريم حرم، سعادت بسيار بزرگي است كه قلم توان توصيف آن را ندارد، ولذا تلاش و اشتياق اين سعادت پيشگان نيز قابل وصف نيست.
مسؤولان تعمير و تدهين شمعدانها پس از اداي نماز صبح در انتهاي مسجد، در مقابل انبار زيتون، كه گنجينه تعمير ناميده مي شود، گرد آمده، هركدام يك فتيله به دست گرفته، چهار تن از آنها ابريقهاي مرصّع و مملوّ از زيتون برداشته، در حالي كه زبان به صلوات و سلام مترنّم دارند، با متانت قدم برداشته، به سوي روضه مطهّر حركت مي كنند.
خادمان صاحب فضيلتي كه نوبت خدمت دارند، در پيشاپيش فراشان حركت كرده، با عصاي خاصي كه در دست دارند، قنديلهاي مربوط را پايين آورده، پس از تعويض فتيله ها توسط فراشان، به جاي خود مي آويزند. آنگاه نماز اشراق به جاي آورده، به محل خدمت خود بر مي گردند.
مسؤولان تنظيم و تنظيف حرم، روضه منوره را با جارو نظافت كرده، آماده ورود به حجره مبارك مي شوند.
يكي از خادمان با صداي رسا بانگ مي زند:
«يا كنّاس» و بدين سان فرارسيدن وقت ورود به حجره شريفه را اعلام مي كند.
جاروكشان با شتاب تمام به حجره شريف شتافته، بعد از انجام وظيفه با ذكر صلوات و سلام و عرض ادب و اخلاص، از حجره معطّر خارج مي شوند.
گلبانگ محمدي
هنگامي كه نغمه هاي عطرآگين گلبانگ محمدي از فراز گلدسته حرم نبوي در فضاي مدينه منوّره طنين انداز مي شود، آنچنان فضاي معنوي در دلهاي مؤمنان ايجاد مي گردد كه بي اختيار اشك محبت از ديده ها به روي گونه ها مي غلطد و دلهاي شيفته و قلبهاي پاكباخته را در حريم حرم به طواف وا مي دارد.
هنگامي كه عقربه هاي ساعت، سه ساعت به اذان صبح را نشان مي دهد، سر مؤذن حرم در مقابل باب النّساء قرار گرفته با نغمه روح بخش: «لا إِلهَ إلاَّ اللّه » خادمام كشيك را بيدار مي كند و پس ازآن با گلبانگ روح افزاي: «محمّدٌ رَسُول اللّه » درِ حرم به روي عاشقان گشوده مي شود.
خادمان حرم با شتاب تمام رختخوابها را جمع كرده، در محل مقرر قرار مي دهند.
سرِمؤذن بر فراز گلدسته رئيسه قرار گرفته، مناجات بامدادي را با جملات زير آغاز مي كند:
«اللهمّ صلّ و سلّم و زد و أنعم وبارك عَلي أسعد العرب و العجم و إمام طيبة والحرم، سيّدنا ومولانا محمّد، و علي آل سيّدنا محمّد و سلّم، و رضي اللّه تعالي عن كلّ الصحابه، أجمعين، و الفاتحه».
آواي روح بخش اذان در فضاي شهر طنين انداخته، ارباب تهجّد را به ميعادگاه عشق فرا مي خواند.
شب زنده داران از بسترها فاصله گرفته، وضو ساخته، با قيافه هاي شاداب به سوي حرم مطهر مصمم حركت مي كنند و در حريم يار قرار گرفته، تا فرارسيدن فجر صادق، با حضرت خالق به مناجات مي پردازند.
در طول اين مدت، گلبانگ نيايش و نغمه هاي صلوات و سلام بر اشرف كاينات از گلدسته ها قطع نمي شود.
به جز اذان مغرب، ديگر اذانها به ضميمه صلوات و سلام، نيم ساعت طول مي كشد، ولي پيش از اذان صبح دو ساعت و نيم درود و سلام بر مفخر خلقت، وجود مقدس حضرت ختمي مرتبت به طول مي انجامد.
يك ساعت قبل ازطلوع فجر، سر مؤذن بر فراز گلدسته رئيسه آمده، به مناجات مي پردازد، هم زمان مسؤولان حرم به روشن كردن قنديلها و مشعلها مي پردازند.
در طول اين مدت مردمِ سعادت قرينِ مدينه دسته دسته به سوي حرم شتافته، به كاروان راهيان نور و سالكان كوي محبوب مي پيوندند.
درفاصله دو اذان، برخي به تلاوت قرآن پرداخته، برخي اشك ندامت از ديده ها مي ريزند. برخي هم به آيات تلاوت شده توسط حافظان گوش جان مي سپارد.
ترتيب ائمه جماعت
بعد از سپري شدن لحظات پاياني شب، سينه سياه افق شكافته، اولين اشعه فجر صادق فرارسيدنِ هنگامه پرستش و نيايش را نويد مي دهد.
نماز اقامه مي شود. صفهاي جماعت با نظم و ترتيب زايدالوصفي تنظيم مي گردد، امامِ شافعي ها فريضه صبح را ادا مي كند.
پس از تعقيبات به ارشاد و هدايت پرداخته، حاضران را پند و اندرز مي دهد و قاريان قرآن به تلاوت آيات قرآن مي پردازند و مدرّسان به تدريس مشغول مي شوند.
آنگاه صلاي اقامت يكبار ديگر طنين انداخته، دومين نماز جماعت به امامت امامِ مالكي ها برگزار مي شود. در نهايت، سومين نماز جماعت با امامت امامِ حنفي ها منعقد مي گردد.
آنگاه درهاي حجره شريف گشوده مي شود. شيخ الحرم و نايب الحرم وارد حجره شده، قنديل ها را خاموش مي كنند و شمعدانها را بيرون آورده، به دعا و نيايش مي پردازند.
آمار و ارقام
گذشته از خدام حرم، شمار ديگري مسؤول و سرپرست و خدمتگزار در حرم شريف نبوي همواره وجود دارند كه تعداد آنها در نوسان است.
120 تن از آنها در سه رشته به عناوين: بوّاب، فرّاش و كنّاس انجام وظيفه مي كنند.
گذشته از اينها، هر هفته تعداد 30 نفر به عنوان موقت استخدام مي كنند، كه آنها را «وكلاي خدمه» مي نامند.
در گذشته شمار ائمه جماعت مسجدالنّبي 25 نفر حنفي، 12 نفر شافعي، يك نفر مالكي و يك نفر حنبلي؛ تعداد خطبا 20 نفر حنفي و 10 نفر شافعي ؛ تعداد مؤذن ها به 35 نفر مي رسيد، كه به نوبت انجام وظيفه مي كردند. ولي تعداد آنها به دلايل مختلف افزايش يافته، كه آمار برخي از مسؤولان حرم مطهر به شرح زير است:
خطبا 46 نفر، امام جماعت 37 نفر، رييس 39 نفر، دربان 11 نفر، سقا 10 نفر، كنّاس 51 نفر، مسؤول تطهير 7 نفر، قاري 31 نفر، فراش 628 نفر، و...(20)
تعداد كلّ خادمان حرم مطهّر به يكهزار و چهل و شش نفر بالغ مي باشد كه همه آنها حقوق دريافت مي كنند و با اين حقوق زندگي خود را مي گذرانند.
افزون بر اينها، تعداد هزار نفر نيز به عنوان «ملازم» در كنار خدمه انجام وظيفه مي كنند.
منابع:
1 . «مرآت مدينه»، دوّمين مجلد، از مجموعه پنج جلديِ «مرآت الحرمين» از آثار ارزشمند مؤلف گرانسنگ مي باشد، كه در سال 1304 ه . به زبان تركي استانبولي در استانبول به چاپ رسيده است.
2 . عبدالرّحمن جامي، از شخصيت هاي برجسته قرن نهم، متولد 23 شعبان 817 و متوفاي 18 محرم 898 ه. صاحب تأليفات فراوان در تفسير، فقه، تاريخ، تراجم، ادبيات، به عربي و فارسي، به نظم و نثر [اسماعيل پاشا، هدية العارفين، ج1، ص534 ؛ كحاله، معجم المؤلفين، ج5، ص122].
3 . از آرنج تا سر انگشت مياني را يك ذراع مي گويند، و مقدار آن در كشورهاي مختلف با اختلاف فراوان ثبت شده، در اصطلاح فقها 24 انگشت و 6 جو را يك ذراع مي نامند. [سجادي، فرهنگ علوم، ص277[ آهن يا فلزي كه با آن زمين يا پارچه را اندازه مي گيرند، يك ذراع ناميده مي شود [مصطفي قره حصاري، اختر كبير، ج1، ص326] ذراع اگر به طور مطلق گفته شود، نيم ذرع است، هر ذرع را يك «آرشين» مي نامند و مقدار آن يك متر و چهار سانتي متر مي باشد. [دهخدا، لغتنامه، حرف ذال، ص40].
4 . سلطان عبدالمجيد، سي ويكمين پادشاه عثماني، به سال 1255 ه. بر تخت نشست و تا سال 1277 ه. سلطنتش به طول انجاميد. [شمس الدين سامي، قاموس الأعلام، ج4، ص3132].
5 . سلطان سليمان، بن ياوز سليم، دهمين پادشاه عثماني، به سال 926 ه. بر تخت نشست. [همان، ص3131].
6 . شبهاي احياء از نظر اهل سنت شبهايي است كه مستحب است تا صبح با عبادت، نماز، ذكر و تلاوت قرآن احيا گرفته شود، از قبيل شب تولد رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم ، شب نيمه شعبان و شب 27 رمضان.
7 . در مورد محل دفن حضرت فاطمه عليهاالسلام سه قول است:
1) در بقيع، در محاذات خانه عقيل، كه بعدها امام حسن مجتبي عليه السلام نيز در مجاورت همان قبر شريف به خاك سپرده شد.
2) در ميان قبر شريف و منبر رسول صلي الله عليه و آله وسلم كه به روضه مطهره معروف است.
3) در خانه خودش كه بعدها به هنگام توسعه مسجد وارد مسجد شد.
شيخ طوسي قول دوم و سوّم را صحيح دانسته، و روايات: «بين قبري و منبري روضة من رياض الجنة» را به عنوان تأييد نقل كرده [ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب، ج3، ص414] علامه مجلسي فرموده: قول صحيح تر آن است كه در خانه اش دفن شده است. [بحارالانوار، ج43، ص188]. ابن شبه بقيع را صحيح دانسته، و در عين حال با سلسله اسنادش از امام باقر و امام صادق عليهماالسلام روايت كرده كه فرموده اند: حضرت فاطمه شبانه در خانه اش به خاك سپرده شد، به هنگام توسعه مسجد توسط عمر بن عبدالعزيز در مسجد قرار گرفت. [ابن شبه، تاريخ المدينة المنوره، ج1، ص106]شيخ طوسي قول دوم و سوم را متقارب دانسته و احتمال بقيع دور از حقيقت شمرده است. [طوسي، تهذيب الاحكام، ج6، ص9 [شيخ صدوق با اسناد خود از امام رضا عليه السلام روايت كرده كه حضرت فاطمه در خانه اش مدفون گرديد، به هنگام توسعه مسجد در عهد بني اميه داخل مسجد گرديد. [صدوق، معاني الاخبار، ص268].
8 . به احتمال قوي قبر شريف حضرت فاطمه عليهاالسلام در داخل مسجدالنبي است و آن قبري كه در نزديكي قبر عباس بن عبدالمطلب هست، قبر فاطمه بنت اسد، مادر اميرمؤمنان عليه السلام است، چنانكه ابن شبه بر آن تصريح كرده مي گويد: عباس بن عبدالمطلب در اول بقيع در كنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شد [ابن شبه، تاريخ المدينة المنوره، ج1، ص127 [و سمهودي نيز همان را نقل كرده و صحيح دانسته است [سمهودي، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفي، ج3، ص896].
9 . محراب رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم دقيقا به سوي قبله است، و آن يكي از معجزات آن حضرت به شمار مي آيد، زيرا در آن زمان كه وسائل امروزي نبود، حتي به دست آوردن سمت شمال و جنوب به صورت قطعي ميسّر نبود، رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم دقيقا به سوي كعبه ايستاده و محراب مسجد به سوي كعبه ساخته شده، بعد از گذشته چهارده قرن و اختراع قطب نما و قبله نما پرده از معجزه باهره آن حضرت برداشته شده است. [سردار كابلي، تحفة الأجلّه في معرفة القبله، ص71].
10 . شيخ طوسي، مصباح المتهجّد، ص710 ؛ شيخ صدوق، الفقيه، ج2، ص341 ؛ شيخ حرّ، وسائل الشيعه، ج14، ص369.
11 . دارقطني، السّنن، ج2، ص278 ؛ سبكي، شفاء السّقام، ص32.
12 . بيهقي، السّنن الكبري، ج5، ص245 ؛ دارقطني، السّنن، ج2، ص278 ؛ سبكي، شفاء السّقام، ص2 ـ 14.
13 . سوره انبياء (21) آيه 107.
14 . شيخ طوسي، تهذيب الأحكام، ج4، ص186.
15 . گياهي از تيره شاه پسند، به صورت درخت و درختچه، اصلش از هند و آفريقاي مركزي است، در جنوب ايران نيز يافت مي شود، پوستش در تداوي به عنوان مدرّ به كار مي رود. [معين، فرهنگ، ج1، ص1182].
16 . «فَراشَت»: منصب خدمت كعبه معظمه و روضه مطهره، برات و حواله افتخارآميز خادمان، كا حايزان آن وكيلي تعيين نموده، برات خود را از موقوفات و حوالجات دريافت مي كنند [شمس الدين سامي، قاموس تركي، ص986] واژه فَراشَت به فتح فا و شين است و تلفّظ «فراشيت» غلط است. [معلم ناجي، لغت ناجي، ص561[ ولي مؤلف همه جا آن را «فراشيت» آورده، ما نيز به تبعيت از ايشان فراشيت آورديم كه غلط مشهور را بر صحيح نامأنوس برتري داديم.
17 . انتخاب روز نهم ربيع الاول احتمالاً به مناسبت ايام ورود رسول اكرم صلي الله عليه و آله وسلم به مدينه منوره به هنگام هجرت مي باشد، بنابر مشهور در دوازدهم ربيع الاول [ذهبي، تاريخ الاسلام، ج1، ص336] و بنابر مختار يعقوبي، پيشتاز مورّخان، روز هشتم ربيع المولود مي باشد. [يعقوبي، تاريخ، ج2، ص33].
18 . ظاهرا انتخاب اول رجب نيز به مناسبت فرارسيدن ايام عمره رجبيّه مي باشد، كه از اهميت خاصي برخوردار است و روايت شده كه پاداش عمره رجبيّه نزديك به پاداش حج مي باشد. [شيخ طوسي، مصباح المتهجّد ص798].
19 . علّت انتخاب روز 18 ذيقعهده براي ما روشن نشد.
20 . مؤلّف پژوهشگر، اعداد و ارقام خدمه و حقوق بگيران حرم مطهر را با تفكيك عناوين و دقت كامل آورده است، از آنجاكه براي خواننده سودمند نبود و لذا با گزينش برگردان شد.