علت حمل مخفیانه ضریح از شلمچه تا مهران؛
جزییات انتقال 2 مرحلهای ضریح سیدالشهدا به کربلا
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری، تاریخ انقلاب را که ورق میزنی مملو است از برگهای درخشانی که ملت ایران از ابتدای نهضت امام خمینی یکی یکی تاکنون رقم زدهاند، اما اگر با دقت و تأمل بیشتر بنگری متوجه یک وجه اشتراک در میان تمام
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، تاريخ انقلاب را كه ورق ميزني مملو است از برگهاي درخشاني كه ملت ايران از ابتداي نهضت امام خميني يكي يكي تاكنون رقم زدهاند، اما اگر با دقت و تأمل بيشتر بنگري متوجه يك وجه اشتراك در ميان تمام صفحات زرين اين تاريخ ميشوي كه تمام آنها را به هم پيوند داده و آن حسين(ع) است و عاشوراي حسين(ع).
بنيانگذار انقلاب با شعار «هيهات منالذله» حسين(ع) نهضت را آغاز كرد و مردم نيز با لبيك يا حسين(ع) به نداي آن پير فرزانه پاسخ دادند كه منجر به پيروزي انقلاب شد پس از آن نيز چه در هشت سال جنگ تحميلي چه در زمان افتخارآفرينيهاي علمي اين اقتدا به قيام عاشورا بود كه اين انقلاب را در برابر تمام توطئهها استوار نگه داشت.
به 9 دي سال 88 هم كه رسيديم باز هم عشق و علاقه مردم به سيدالشهدا(ع) حماسهاي بينظير خلق كرد و طومار فتنه و فتنهگران را در هم پيچيد و امروز نيز افتخاري ديگر نصيب ايران اسلامي شده است كه باز هم با نام سيدالشهدا(ع) عجين است و اين افتخار چيزي نيست جز ساخت ضريح مطهر اباعبدالله الحسين(ع).
پس از حدود شش سال كار و تلاش مجدانه و با مشاركت همه مردم و با دستان هنرمندان ايراني افتخار ساخت ضريح مطهر سيدالشهدا(ع) نصيب مردم ايران و مردم شهر عش آل محمد شد.
شنيدن حرفهاي كسي كه از فعالان انقلاب و دفاع مقدس است و سالها افتخار خدمتگزاري به زائران خانه خدا و عتبات عاليات را داشته است و امروز نيز مديريت پروژه ساخت ضريح اباعبدالله(ع) و مسئوليت كاروان سفينةالنجاة (انتقال ضريح از قم به كربلا) بر عهده او بوده است خالي از لطف نيست.
محمود پارچهباف 57 ساله امروز هر چند از ساخت موفقيتآميز ضريح و همچنين انتقال ضريح به كربلا خرسند است اما هنوز در چهرهاش آرامش به نظر نميرسد و خود ميگويد كه هنوز التهاب دارد و زماني به آرامش ميرسد كه ضريح نصب شود و مردم به زيارت آن نائل شوند.
ناگفته نماند قاطعيت تصميمات حاج محمود در كارگاه و كاروان در نوع خود مثال زدني بود. با توجه به مسئوليتي كه هيئت امناي ساخت ضريح بر عهده وي گذاشته بودند حرف اول و آخر را او ميزد و اگر حرفي را ميزد تا به ثمر رسيدن بر روي آن ميايستاد.
او در اين زمينه معتقد است كه اگر قرار باشد در يك كاروان به اين عظمت تصميمات پشت سر هم تغيير كند و يا چند نفر بخواهند خودسرانه عمل كنند رسيدن به مقصد ناممكن ميشود.
بارها در طول مسير كاروان سفينةالنجاة شاهد بودم وي در مقابل كساني كه خودسرانه عمل ميكردند با هر سمت و مسئوليتي با قاطعيت ميايستاد و تنها چيزي كه برايش مهم بود رسيدن ضريح مطهر اباعبدالله(ع) به كربلا در كمال صحت و سلامت بود.
خواندن ماحصل گفتوگوي دو ساعت و نيمه كسي كه خود را خادم سيدالشهدا(ع) و زائران آن حضرت ميداند و در دو مرحله يك بار غيرعلني و يك بار علني، قطعات ضريح مطهر را به كربلاي معلي منتقل كرده است خالي از لطف نيست.
در ابتدا براي شروع باب گفتوگو به طور مختصر از نحوه واگذاري ساخت ضريح به ايرانيها بگوييد.
وقتي ما از طريق برادر بزرگوارمان مرحوم حاج محمد دانش آشتياني متوجه شديم مسئولان عتبه حسيني تصميم بر تعويض ضريح دارند، بلافاصله با همت خود ايشان هيئت امنايي را تشكيل و بررسيها و تلاشهاي زيادي انجام داديم تا اين افتخار نصيب ايرانيها شود. زيرا بسياري از كشورها از جمله فرقه اسماعيليه (بحره) هند براي انجام اين كار پيگيريهاي زيادي كردند. البته در ملاقاتهايي كه با آيتالله سيستاني داشتيم ايشان هم تاكيد داشتند كه اين كار توسط ايرانيها انجام شود به گونهاي كه فرمودند «شما قميها و شما ايرانيها در خدمت به اهل بيت پيشگام بودهايد، من ميخواستم اين كار را شما انجام دهيد» و با عنايت ايشان اين افتخار به ايرانيها رسيد.
در همين راستا در سوم شعبان سال 85 سلمين حاج شيخ عبدالمهدي كربلايي توليت عتبه حسيني براي ما فرستاده شد و به لطف خدا و عنايت سيدالشهدا كار ساخت ضريح مطهر حضرت اباعبدالله الحسين رسماً به ايرانيها واگذار شد و از همان زمان ما با جديت كار را آغاز كرديم.
با توجه به اينكه انجام صحيح كار مورد توجه تمام دستاندركاران ساخت به ويژه هيئت امنا بود در همين راستا براي بهرهگيري از رهنمودهاي مراجع عظام تقليد و علما ديدارهايي جداگانه با اين عزيزان در قم و نجف داشتيم و همچنين جلساتي نيز با اساتيد دانشگاههاي ايران برگزار كرديم تا بتوانيم اثري زيبا و ماندگار بر جاي بگذاريم.
به دنبال اين ديدارها و جلسات، تحقيقات و بررسيهاي بسيار جامعي انجام شد و از اساتيد بزرگي همچون استاد فرشچيان به عنوان طراح و استاد حسيني موحد در خطاطي استفاده كرديم.
بالاخره پس از حدود شش سال كار و تلاش مداوم كار ساخت ضريح به پايان رسيد و ششم مهر ماه سال جاري مصادف با شب ميلاد حضرت ثامن الحجج(ع) مراسم رونمايي از ضريح جديد اباعبدالله الحسين در كارگاه ساخت ضريح در مدرسه علميه معصومه قم با شكوه خاصي برگزار شد.
*نظر مقام معظم رهبري در خصوص چگونگي انتقال ضريح جديد امام حسين(ع)
فارس: گفته ميشود در راستاي ديدارهايي كه با بزرگان داشتيد خدمت رهبر معظم انقلاب رسيديد و ايشان در اين ديدار بر راهاندازي كارواني براي انتقال ضريح امام حسين(ع) به كربلا تاكيد داشتند.
ما در آخرين ديدارمان كه حدود پنج سال پيش با مراجع و علما داشتيم، خدمت مقام معظم رهبري رسيديم و گزارشي از نحوه اجراي كار و اقدامات انجام شده و برنامههايمان ارائه كرديم. ايشان در اين ديدار فرمودند «انشاءالله اين كار زيبا و شيرين در قالب كارواني موفق به كربلاي معلي اعزام شود».
در آن زمان برداشت ما از «كاروان موفق» اين بود كه ضريح مطهر به سلامت به كربلا برسد و موفقيت را در اين ميديديم.
اما وقتي كاروان سفينةالنجاة به راه افتاد و ما ناخودآگاه ديديم كه نيرويي خارج از اراده ما، كاروان را هدايت ميكند تا از اين اثر نفيس و هنر ايراني كه نشاندهنده عشق و ارادت ملت ايران به ساحت مقدس حضرت ولي عصر(عج) است يك بهره تبليغي در راستاي نشر فرهنگ عاشورا ببريم. آنجا بود كه متوجه شديم منظور آقا از «كاروان موفق» بهرهبرداري از اين موقعيت مناسب است. هر چند تمام برنامه سفر برنامهريزي و هدفگذاري شده بود اما آنچه ما توقع داشتيم نشد، بلكه آنچه بايد ميشد اتفاق افتاد و حركت عظيم عاشورايي بينظير و غيرقابل توصيفي توسط مردم ايران در استقبال و بدرقه از ضريح مطهر رخ داد كه ديگر تكرار نخواهد شد.
وقتي آيتالله جزايري نماينده ولي فقيه در استان خوزستان و امام جمعه اهواز گفت كه كاروان سفينةالنجاة استان خوزستان را بيمه و تلاشهاي وهابيت كه بيش از پنج سال است در اين استان با هزينههاي زياد بر روي جوانان كار ميكنند را خنثي و برملا كرد، به عمق سخنان رهبر معظم انقلاب بيش از گذشته پيبرديم.
پرواز اختصاصي و رايگان براي انتقال 70 درصد از ضريح به عراق
پس از اينكه ساخت ضريح مطهر با موفقيت به پايان رسيد بايد براي انتقال آن به كربلا برنامهريزي ميكرديد، اين كار چگونه انجام شد؟
پروژه ساخت يك پروژه مستقل بود كه بحمدالله و با عنايت سيدالشهدا انجام گرفت، اما انتقال ضريح نيز براي خود يك پروژه مستقلي بود. در همين راستا در قم جلسهاي با مسئولان عتبه حسيني داشتيم و در آن جلسه قرار شد ما تا پنجم صفر ضريح مطهر را به كربلاي معلي منتقل كنيم.
بنده به اعضاي هيئت امنا پيشنهاد دادم كه انتقال بخش عمده ضريح مطهر به صورت هوايي صورت بگيرد كه همگي اعضا موافقت كردند. به همين منظور براي اينكه بتوانيم ضريح مطهر را به صورت مطمئن به كربلا منتقل كنيم 70 درصد كار را با برنامهريزي كه انجام داديم با كمك شركتهاي بستهبندي مجهز و معتبر تهران بستهبندي كرديم كه ضريح در انتقال آسيب نبيند و در نهايت شركت هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران (هما) قطعات ضريح مطهر را به صورت افتخاري و با يك پرواز اختصاصي از فرودگاه امام(ره) به نجف اشرف منتقل كرد.
با وجودي كه خيالتان از انتقال هوايي آسوده بود و اقدام به اين كار كرديد، اما چرا خبر خاصي از اين انتقال در ايران منتشر نشد؟
با توجه به اينكه در مرحله نخست قرار بود 70 درصد ضريح مطهر به صورت هوايي منتقل شود و بنا داشتيم كه بخش دوم را به صورت علني انتقال دهيم، تصميم گرفتيم كه اين كار را به صورت غيررسمي و غيرعلني انجام دهيم. به همين دليل ما قطعات را از قم كه انتقال داديم هيچ خبري در اين خصوص به رسانهها نداديم. تنها چند روز قبل از حركت به مسئولان عتبه حسيني اطلاع داديم.
استقبال مسئولان عراقي از مرحله نخست انتقال ضريح امام حسين(ع) به عراق
يعني در عراق هم همين طور به طور غيرعلني قطعات را به مكاني كه در نظر گرفته شده بود انتقال داديد؟
تصور ما همين بود. اما مسئولان عتبه حسيني در كمتر از چهار روز كه زمان ورود قطعات ضريح به نجف را به آنها اطلاع داده بوديم برنامه مفصلي را براي استقبال تدارك ديده بودند.
ما سهشنبه 23 آبان (دو شب مانده به محرم) وارد نجف شديم. وقتي درب هواپيما باز شد و بنده بر روي پله هواپيما آمدم، متوجه شدم عده زيادي در فرودگاه به استقبال آمدهاند. جمعيت زيادي از مسئولان كشور عراق اعم از عتبه علوي، عتبه حسيني، استاندار نجف و بسياري از شخصيتهاي حوزوي نجف و جوانهاي كربلا با دستههاي گل به فرودگاه آمده بودند و استقبال خوبي از ضريح مطهر به عمل آمد.
پس از مراسم استقبال و تخليه جعبههاي قطعات ضريح، مردم اين جعبهها را گل ميزدند و به پنج دستگاه تريلي بزرگ كه آماده شده بود منتقل كردند. وقتي از باند فرودگاه خارج شديم با تعداد زيادي از ماشينهاي نيروهاي انتظامي، امنيتي، نفربرهاي ارتشي و نيروهاي پليس عراق مواجه شديم كه با اسكورت ما را به سمت شهر نجف هدايت كردند.
با تريليها به سمت حرم حضرت اميرالمؤمنين حركت كرديم. به زيارت ضريح امام علي(ع) رفتيم و در آنجا به شكرانه انتقال موفق ضريح تا نجف سجده شكر به جاي آورديم و شب را در آنجا سپري كرديم.
سحرگاه متوجه شديم تريليها را با پرچمهاي لبيك يا حسين و بنر ضريح جديد تزئين كردهاند. بعد از نماز صبح مراسم بسيار زيبايي توسط خدام بارگاه امام علي در جلوي صحن حضرت زهرا اجرا شد و پس از آن ما به سمت كربلا حركت كرديم.
تعطيلي مدارس نجف
آن روز مدارس نجف تعطيل شده بود و مردم براي همراهي آمده بودند و نقل و شكلات بر روي ماشينها ميريختند. در بين راه از نجف تا كربلا نيز عشاير و قبائل با لباسهاي خاص خود به استقبال آمده و ضمن ابراز ارادت به ساحت مقدس امام حسين(ع) جلوي ماشينها گوسفند قرباني ميكردند.
به كربلا كه رسيديم مردم و هيئات با طبل و دمام به استقبال آمده بودند و ما به همراه توليت حرم حسيني، استاندار، نمايندگان مجلس و اكابر و شيوخ كربلا حدود دو كيلومتر پيادهروي كرديم تا تريليها در صحن عقيلة الزينب حرم امام حسين مستقر شدند و در آنجا مراسم استقبال رسمي توسط توليت و مسئولان حرم اجرا شد.
قطعات ضريح مطهر يك شبانهروز در صحن عقيلة الزينب مستقر بود و بعد به انباري كه از قبل آماده شده بود منتقل شد و آنجا با نظارت خودمان قطعات را به ترتيبي كه در زمان نصب به آن نياز داريم قرار داديم. جالب اينكه در عراق حضرت آيت الله مصباح را كه همزمان در كربلا حضور داشتند ملاقات كرديم و ايشان آنجا به ما فرمودند «من دعا ميكنم كه انشاءالله مابقي ضريح به سلامت به كربلا برسد».
ماجراي تحويل ضريح به اباعبدالله الحسين(ع)
پس از انتقال 70 درصد قطعات ضريح، مسئولان عتبه حسيني كليد ضريح فعلي اباعبدالله را به شما دادند و گفتند خودتان ضريح جديد را به حضرت سيدالشهدا تحويل دهيد.
شب اول محرم بود و حرم براي غبارروبي ضريح اباعبدالله قرق شده بود. من وقتي به زيارت مشرف شدم سيد افضل شامي نايب التوليه حرم، كليد درب ضريح سيدالشهدا را به من داد و گفت: چرا ميخواهي ضريح را تحويل ما بدهي خودت برو و به آقا تحويل بده.
حال من آنجا منقلب شد در حالي كه كليد دستم بود زانوهايم توان از دست داد و ناخودآگاه به سجده افتادم، باورم نميشد كه من روسياه بروم و با سيدالشهدا نجوا كنم و بگويم من ضريح شما را آوردهام. من كه كاري انجام نداده بودم مردم اين ضريح را ساختند من تنها خادم و غلامي در اين راه بودم نميدانم چطور قرعه به نام من افتاد.
البته يقيناً دعاي پدر و مادر موثر بوده است، من نسبت به مادرم احترام بسياري قائل بودم. شبها كه به منزل ميرفتم اگر خواب بود كف پاي ايشان را ميبوسيدم دستش را جلوي بچههايم ميبوسيدم و احترامش ميكردم بعد از فوت ايشان هم سعي ميكردم با تمام مشغلههايم هر هفته سر خاك ايشان بروم و در تمام گرفتاريهايي كه برايم به وجود ميآيد از مادرم ميخواهم برايم دعا كند و براي من واضح است دعاي مادر در حق من مستجاب شده است.
من تا مدتي نميتوانستم از جايم بلند شوم و زماني هم كه بلند شدم حالت عادي نداشتم، كليد را به درب انداختم دستم توان باز كردن نداشت، سيدافضل وقتي حال من را ديد، دستم را گرفت كليد را گرداند درب باز شد و داخل ضريح رفتم. وي به من گفت اينجا يقيناً تحت قبه اباعبدالله است هرچه از آقا ميخواهي بخواه. من حدود دو ساعت آنجا به راز و نياز پرداختم و همانجا مجوز كاروان سفينةالنجاة را از حضرت گرفتم.
چگونه مخالفان انتقال علني ضريح، موافق شدند
فارس: به ايران بازگشتيد و آماده شديد تا مابقي ضريح را تا قبل از پنجم صفر به كربلا منتقل كنيد ولي در خصوص اينكه مابقي ضريح را به طور علني منتقل كنيد مخالفاني داشتيد.
در مراجعه از عراق بنده گزارش سفر را به اعضاي هيئت امنا دادم، اما از كربلا به دفتر آيتالله سيستاني و حجتالاسلام شهرستاني اعلام كرده بودند كه ما براي آوردن ضريح به صورت علني نگران هستيم. اين مطلب به هيئت امنا گزارش شده بود و در جلسه هيئت امنا هم برخي از اعضا براي انتقال به صورت علني مخالفت كردند و گفتند كه شايد در خود ايران هم مشكلاتي برايمان ايجاد شود.
اما با توجه به راز و نيازي كه درون ضريح اباعبدالله با خداوند داشتم از سالم بردن ضريح به صورت علني اطمينان خاطر داشتم. محكم در اين خصوص استقامت كردم، دلم گواه بود كه اين كار با موفقيت انجام ميشود. البته نميدانستم چه اتفاقي ميافتد و آنچه ديديم فراتر از ذهن من بود اما در ارتباط با امنيت كار و اينكه كار به خوبي انجام ميشود مطمئن بودم. اين سكينه و اين اطمينان بر قلب من حاكم بود و اين هم چيزي نبود مگر آنكه در مرحله اول اين را از سيدالشهدا مدد گرفتم و همه خواستهام در ضريح سيدالشهدا و تحت قبه آن حضرت (كه روايت است كه دعا در اين مكان برآورده ميشود) اين بود كه آبروي ما حفظ شود و باقي مانده ضريح را به خوبي منتقل كنيم.
البته دوستان بزرگوار بنده در هيئت امنا كه انصافاً نسبت به بنده حق بزرگي دارند در نهايت با طرح بنده و انتقال علني مابقي ضريح مطهر به كربلا موافقت كردند.
يعني بعد از موافقت هيئت امنا، برنامهريزي سفر انجام گرفت؟
پس از اينكه هيئت امنا موافقت خود را با انتقال علني ضريح اعلام كرد برنامهريزي و هدفگذاري دقيقي را انجام داديم و پس از اينكه تريلي حمل ضريح را انتخاب كرديم، اخوان غفاري كه در طول اين چند سال به صورت افتخاري خدمات زيادي را به كارگاه ساخت ضريح انجام داده بودند طراحي مهندسي بسيار زيبا و دقيقي را انجام داده و ضريح به زيبايي و اطمينان خاصي بر روي تريلي نصب شد به گونهاي كه ضريح مطهر بدون هيچ آسيبي به كربلا رسيد.
خواب راننده تريلي
به انتخاب تريلي اشاره داشتيد، اين كار چگونه انجام شد؟
با توجه به ارتفاع 3 متر و 30 سانتيمتري سازه چوبي ضريح نميتوانستيم از تريليهاي متداول باربري استفاده كنيم زيرا يك متر و نيم هم ارتفاع كفي اين تريليها است و ارتفاع آن با سازه ضريح از حد استاندارد بار ترافيكي مجاز بالاتر ميرفت. به همين دليل با ماشينسازي اراك تماس گرفتيم. وقتي ارتفاع و عرض سازه را از ما پرسيدند گفتند با تريلي كمرشكن هم ميتوانيد كارتان را انجام دهيد. مطلع شديم شهرداري قم كمرشكن دارد. بنده به اتفاق حاج حسين خلج يكي ديگر از اعضاي هيئت امنا و حاج علي غفاري كه قرار بود طراحي نصب ضريح را بر روي تريلي انجام دهد به پاركينگ موتوري شهرداري رفتيم.
يكي از تريليها براي كار ما مناسب بود و راننده تريلي هم آنجا بود. وقتي با او صحبت كرديم خبر نداشت براي چه كاري تريلي را نياز داريم. به او گفتيم ميخواهيم از اين تريلي براي حمل يك بار استفاده كنيم آيا مشكلي ندارد؟ اصرار كرد براي چه ميخواهيد و براي كجاست. وقتي علت اصرارش را پرسيديم گفت من پنج شب پيش خواب ديدم با اين تريلي باري را به كربلا بردم. آنجا بود كه به او گفتيم ميخواهيم ضريح امام حسين(ع) را به كربلا ببريم. با شنيدن اين حرف روي دستش زد و گفت «ديدي بالاخره امام حسين ما را دعوت كرد». بعد گفت تريلي مشكلي ندارد و از نظر فني سالم است. ما نيز مجوز استفاده از اين تريلي را از شهردار قم گرفتيم.
بدرقه تاريخي مردم قم
از چگونگي آغاز حركت كاروان سفينةالنجاة و برنامه انتقال ضريح مطهر بگوييد؟
آغاز حركت ما از كارگاه ضريح شب شام غريبان امام حسين انجام شد. ضريح مطهر از كارگاه به ميدان آستانه و در جوار بارگاه كريمه اهل بيت و گلزار شهداي شيخان منتقل شد و عزاداران حسيني در شب شام غريبان امام حسين(ع) در كنار ضريح سيدالشهدا به سوگواري پرداختند.
صبح روز ششم آذر ماه مصادف با يازدهم محرم مراسم بدرقه رسمي مردم قم با حضور استاندار، نمايندگان بيوت مراجع، حجتالاسلام شهرستاني نماينده تامالاختيار آيتالله سيستاني، توليت حرم مطهر حضرت معصومه و امام جمعه قم برگزار شد و حدود ساعت 10 و 45 دقيقه حركت كاروان آغاز شد. مردم قم با وجود اينكه بيش از چهار سال با ضريح مطهر مأنوس بودند و در مناسبتهاي مختلف از ضريح ديدن كرده بودند، اما بدرقه باشكوهي از ضريح مطهر داشتند.
ازدحام جمعيت به قدري بود كه ساعتها طول كشيد تا كاروان به عوارضي قم- تهران رسيد و وقتي رسيديم ساعت پنج بعد از ظهر بود. در آنجا پرسنل نيروي انتظامي به همراه سردار مجتبايي فرمانده نيروي انتظامي استان يك مراسم رسمي عزاداري برگزار كردند و سپس در ميان چشمان اشكبار بسياري از مردم قم كه حاضر نبودند دل از ضريح بكنند به سمت تهران حركت كرديم.
اعضاي كاروان نماز مغرب و عشا را در بين راه به جاي آوردند و بعد به سمت مرقد امام حركت كرديم، حدود ساعت 10 شب به مرقد امام خميني رسيديم. جمع زيادي از مردمي كه از بعد از ظهر در انتظار ضريح بودند به استقبال آمدند و كاروان در ميان خيل عظيمي از جمعيت كه در مرقد امام تجمع كرده بودند در صحن حاج آقا مصطفي خميني مستقر شد و مردم در جوار ضريح مطهر به عزاداري و سوگواري پرداختند.
چرا ضريح به ميدان امام حسين نرفت؟
اعلام شده بود ضريح مطهر پس از اينكه يك شب در مرقد امام ماند براي زيارت مردم تهران به ميدان امام حسين منتقل ميشود و دو روز در آنجا خواهد ماند اما اين اتفاق نيفتاد، چرا؟
جمعيت زيادي كه براي استقبال و زيارت ضريح مطهر به مرقد امام آمده بودند سبب شد كه استاندار تهران جلسه فوقالعادهاي را با حضور اعضاي شوراي تأمين استان تهران بامداد آن روز تشكيل دهد و نتيجه اين شد كه با توجه به اينكه حفاظت كار در ميدان امام حسين مشكل است و احتمالاً با ورود ضريح، با توجه به ازدحام جمعيت تهران تا آستانه تعطيلي پيش برود، ضريح مطهر در همان مرقد امام دو روز ديگر بماند و مردم تهران براي زيارت به آنجا بيايند.
البته اينكه حق حضرت امام بود كه ضريح جدش در كنار مرقد ايشان دو شب اقامت داشته باشد، حق مطلب بود اما از طرفي كاش مسئولان تهران همت ميكردند و ضريح را به داخل تهران ميبردند تا بركات ضريح مطهر نصيب مردم تهران شود چون ما در طول مسير كاروان اين بركات را در شهرها و استانها مشاهده ميكرديم كه اي كاش در تهران هم اين اتفاق ميافتاد كه متأسفانه اين كار نشد.
ضريح اباعبدالله نقشههاي وهابيت را در خوزستان خنثي كرد
حركت كاروان و ضريح مطهر براي شهرها در طول مسير چه بركاتي داشت؟
به عنوان نمونه و آن گونه كه مسئولان استان خوزستان اعلام كردند سالها بود كه وهابيت براي گمراه كردن مردم به ويژه جوانان اين استان تلاشهاي زيادي كرده و پولهاي زيادي را خرج كرده بود كه ورود كاروان سفينةالنجاة به اين استان و ابراز عشق و ارادت توصيف ناشدني و با شكوه هزاران نفر از مردم اين استان به ضريح مطهر اباعبدالله الحسين تمام برنامههاي آنها را نقش بر آب كرد و به قول امام جمعه اهواز تا سالها اين استان بيمه شد.
ماجراي توقف كاروان در كنار فرودگاه امام خميني چه بود؟
پس از اينكه مراسم بدرقه ضريح در مرقد امام و با سخنراني حجتالاسلام والمسلمين صديقي و مداحي حاج سعيد حداديان برگزار شد، مردم تهران نيز در كنار گلزار شهداي بهشت زهرا با ضريح مطهر اباعبدالله الحسين وداع كردند و كاروان به سمت فرودگاه امام خميني حركت كرد.
با توجه به اينكه عمليات انتقال 70 درصد ضريح توسط هواپيمايي جمهوري اسلامي انجام شد از ما درخواست كردند كاروان سفينة النجاة دقايقي را در فرودگاه توقف داشته باشد و پرسنل فرودگاه در جوار ضريح به عزاداري بپردازند به همين دليل اين كار صورت گرفت و تمام مسافرين و پرسنل فرودگاه امام و پرسنل هواپيمايي جمهوري اسلامي به ورودي فرودگاه آمدند و مراسمي در آنجا داشتيم و بعد مسير را به سمت شهر ساوه ادامه داديم.
البته در شهرها و شهركهاي مسير مردم زيادي براي استقبال و بدرقه ضريح مطهر تجمع كرده بودند كه دقايقي براي بهرهمندي عاشقان و ارادتمندان به سيدالشهدا كاروان توقف ميكرد.
تمام مردم ساوه به استقبال آمده بودند
ساوه نخستين شهري بود كه كاروان به طور رسمي وارد آن شد، استقبال مردم چگونه بود؟
تصور ما از شهري كه به گفته مسئولانش حدود 220 هزار نفر جمعيت دارد آنچه ديديم نبود، وقتي ما وارد ساوه شديم با سيل جمعيتي فراتر از 300 هزار نفر مواجه شديم وقتي هم كه علت اين جمعيت عظيم را جويا شديم متوجه شديم مردم از شهرها و روستاهاي اطراف خود را به ساوه رساندهاند. به قول يكي از دوستان در آن روز در هر خانهاي را در ساوه ميزدي هيچ كس داخل خانه نبود و همه براي استقبال از ضريح مطهر اباعبدالله آمده بودند.
افزايش بيمهشدگان حوادث احتمالي از 40 به 400 هزار نفر
فارس: گفته بوديد وقتي جمعيت استقبال كننده در ساوه را مشاهده كرديد تعداد بيمهشدگان حوادث احتمالي در طول مسير حركت كاروان سفينةالنجاه را افزايش داديد در اين زمينه توضيح دهيد؟
ما قبل از آغاز سفر پيشبيني كرده بوديم بسياري از مردم شهرها و روستاها در طول مسير به استقبال و بدرقه ضريح مطهر ميآيند تا سقف 40 هزار نفر را براي هر شهر بيمه كرديم تا در صورتي كه به كسي آسيبي وارد شد حقي از وي ضايع نشود، اما وقتي ما آن ازدحام جمعيت را در ساوه ديديم سريعاً با بيمه تماس گرفتيم و عدد 40 هزار نفر را به 400 هزار نفر افزايش داديم تا در ادامه سفر با مشكل قانوني مواجه نشويم.
اجتماع بينظير مردم اراك در استقبال از ضريح
از استقبال مردم اراك بگوييد...
ما در شهر اراك با اوج ارادت مردم نسبت به ساحت مقدس حضرت سيدالشهدا مواجه شديم به گونهاي كه مسئولان استان مركزي اذعان داشتند كه از ابتداي انقلاب تاكنون اراك چنين اجتماع عظيمي را به خود نديده است.
اقشار مختلف مردم با همه گويشها، فرهنگها و وضعيتهاي مذهبي متفاوت براي استقبال از ضريح مطهر آمده بودند حتي بنا بر گفته مسئولان شهر افرادي در مراسم استقبال آمده بودند. ما در طول مسير بسياري از خانمها را ميديديم كه شايد از ديد ما نسبت به مذهب آنچنان تقيد نداشته باشند اما با آن وضع ظاهري پابرهنه، اشكريزان و حسين حسينگويان و سينهزنان حدود 10 كيلومتر به همراه كاروان حركت كردند.
پيادهروي آيتالله حائري شيرازي همراه با مردم به دنبال ضريح
يادم نميرود كه آيتالله دري نجف آبادي امام جمعه اراك با اينكه روز جمعه بود و بايد براي اقامه نماز جمعه آماده ميشد اما با ميهمان خود آيتالله حائري شيرازي به خارج از شهر و به استقبال ضريح آمدند. در آنجا هر چه به آيتالله حائري شيرازي اصرار كرديم كه سوار ماشين سوار شوند نپذيرفتند و گفتند كه من ميخواهم مثل مردم پياده حركت كنم كه مقداري را با پاي پياده همراه ضريح آمدند.
جمعيت استقبالكننده به قدري زياد بود كه وقتي ميخواستيم از روي پلي كه در ميان راه وجود داشت عبور كنيم همگي نگران بوديم كه مبادا براي كسي اتفاقي بيفتد كه البته با همكاري بسيار خوب سپاه و نيروي انتظامي و به لطف خدا اتفاقي رخ نداد.
افزايش زمان سفر به علت استقبال بينظير و غيرقابل پيشبيني
مدت زماني كه براي حركت كاروان از قم تا كربلا برنامهريزي كرده بوديد چند روز بود و آيا كاروان طبق برنامه حركت كرد؟
ما برنامهريزي كه در ابتداي سفر انجام داديم 13 روز و 12 شب بود كه البته پيشبيني روستاها، شهركها و شهرهاي كوچك بين راه را نكرده بوديم. خيل مشتاقان و ارادتمندان به اهل بيت در روستاها در مسير حركت كاروان قرار ميگرفتند و از ما درخواست ميكردند تا ساعاتي را در كنار روستا و شهر آنها توقف كنيم تا بتوانند در كنار ضريح عزاداري و سوگواري كنند.
به همين علت مسير حركت ما از قم تا كربلا 18 روز طول كشيد كه پنج روز بيشتر از زماني بود كه ما براي اين سفر برنامهريزي كرده بوديم.
عدم جمعآوري نذورات مردم در طول مسير كاروان
در طول مسير با وجود اصرار مردم شاهد بودم از دريافت نذورات مردم خودداري كرده و حتي صندوقهاي ستاد بازسازي عتبات نيز در محلهاي استقرار ضريح مشاهده نشد، علت چه بود؟
زمزمههايي شنيده بوديم از سوي افراد معاند و دشمنان وهابي كه راهاندازي اين كاروان به منظور جمعآوري بودجه است. ما نيز به منظور جلوگيري از شايعات و سوء استفاده معاندين و اينكه ضريح نياز مالي ندارد، طبق قراري كه با رئيس ستاد بازسازي عتبات عاليات كشور گذاشتيم تصميم گرفتيم به هيچ وجه در طول مسير جمعآوري نذورات نداشته باشيم كه البته اين تصميم را با همه بزرگان به ويژه رئيس سازمان اوقاف و امور خيريه كشور و نماينده ولي فقيه در اوقاف در ميان گذاشتيم كه ايشان هم استقبال كردند و در شأن حضرت سيدالشهدا هم نبود كه ما صندوق داشته باشيم. ما در طول شش سال ساخت ضريح هم همين گونه رفتار كرديم و تنها جوابگوي مراجعات مردمي بوديم، به هيچ وجه هيچ كجا به جز داخل كارگاه ضريح مطهر صندوقي نگذاشتيم. حتي امامان جمعه شهرها و شهرستانها از ما درخواست ميكردند كه به ما اجازه جمعآوري بودجه بدهيد كه ما به هيچ وجه موافقت نميكرديم.
در مسير هم به لطف خدا و با هماهنگي ستاد بازسازي عتبات ما جمعآوري بودجه نداشتيم گرچه مردم دلشان ميخواست مبالغي را اهدا كنند ولي ما آنها را به سمت حسابهاي بانكي ستاد بازسازي عتبات عاليات هدايت ميكرديم و به لطف خدا جلوي ياوهگويي بدخواهان گرفته شد.
حضور 7 ميليون نفر در مراسم استقبال و بدرقه ضريح
آيا اين حجم استقبال مردم را در طول مسير پيشبيني ميكرديد؟
ما ميدانستيم انتشار فرهنگ عظيم عاشورايي در اين مسير اتفاق ميافتد، اما اين چيزي كه روي داد فراتر از ذهن ما بود. باورمان نميشد در طول حدود هزار و 100 كيلومتر استقبال و بدرقه بيش از 5 ميليون نفر يا به قولي 7 ميليون نفر را داشته باشيم، ميليونها نفر آمدند با اشك و آه هم استقبال و هم بدرقه كردند.
همان شور و ولع كه در استقبال بود در بدرقه هم بود، بعضي از شهرها مردم به هم وصل ميشدند، به عنوان مثال مردم از ورود كاروان به انديمشك تا خروج از خرمشهر به هم متصل شده بودند به گونهاي كه مسير 70 كيلومتري را ما 20 ساعت در راه بوديم. سرعت تريلي حمل ضريح در اين مسيرها فراتر از پنج كيلومتر در ساعت نميرفت و حتي به علت عشق و ارادت زياد مردم اين ميزان در برخي از موارد به يك كيلومتر در ساعت ميرسيد.
شايد بتوانم ادعا كنم در طول تاريخ چنين استقبال و بدرقهاي نداشتيم كه حدود هزار و100 كيلومتر استقبال و بدرقه پيوسته باشد.
انتظار 10 ساعته مردم شوشتر زير باران شديد
يادم نميرود وقتي ما از دزفول حركت كرديم صبح بود و اذان مغرب به صالح شهر رسيديم، مردم شوشتر كه شهر بعدي ما بود از ساعت پنج بعد از ظهر در ورودي شهر منتظر ورود كاروان بودند، زنها با بچه شيرخوار در بغل در هوايي بسيار سرد و با باران عجيبي كه آمد تا سه نيمه شب، چيزي حدود 10 ساعت در انتظار به سر بردند.
من شنيده بودم كه امام حسين بر دلها و قلبها حكومت ميكند ولي در اين سفر با گوشت و پوست خود اين مطلب را لمس كردم كه چگونه مردم با سيدالشهدا عشق بازي كردند.
اگر در شرايط عادي به يك زن بچهدار بگوييد بايد 10 كيلومتر پياده بروي، شايد از اسمش لرزه بر اندامش بيفتد اما ما در طول مسير كاروان ديديم اين كار در زير باران انجام ميگيرد كه اين چيزي جز عشق و علاقه به سيد و سالار شهيدان نيست.
دليل تغيير مرز خروجي ضريح از كشور
با وجود اينكه قرار بود از مرز شلمچه به عراق وارد شويد اما اين كار صورت نگرفت...
در طول سفر كاروان سفينةالنجاة ما حاج سيد سعيد طيب حسيني يكي از اعضاي هيئت امنا را به كشور عراق فرستاديم تا براي ورود عراق كسب تكليف كنيم. مسئولان عتبه حسيني خواستار ورود هوايي شدند كه ما اعلام كرديم امكان اينكه قطعات را جدا كرده و وارد هواپيما كنيم نيست.
ما پيشنهاد مرز شلمچه را داديم كه با مخالفت عتبه حسيني مواجه شديم و گفتند نميتوانيم امنيت آنجا را برقرار كنيم كه البته به شلمچه كه رسيديم گروههاي اطلاعرساني شبكههاي تلويزيوني عراق براي پوشش تصويري مستقيم در بصره مستقر شده بودند.
ما همچنين با بررسيهايي كه توسط سردار فتوحي از فرماندهان سابق لشگر 17 علي بن ابيطالب انجام گرفته بود مسير چذابه را نيز پيشنهاد داديم كه با استخارهاي كه مسئولان عتبه حسيني انجام داده بودند هم مرز شلمچه هم مرز چذابه بد آمده بود و قرار شد از مرز مهران وارد كشور عراق شويم.
علت حركت مخفيانه تريلي حمل ضريح از شلمچه تا مهران
با اين وجود شما بايد از ميان مردمي كه با سختي از بين آنها عبور كرديد و به شلمچه رسيديد يك بار ديگر عبور ميكرديد، ضمن اينكه مردم استان ايلام هم در مسير شما بودند و بايد چند روز ديگر به مدت سفر اضافه ميكرديد، چه راهكاري براي عبور از اين مشكل برگزيديد؟
طبيعتاً اگر ميخواستيم اين مسير را همانگونه كه آمديم بازگرديم مردم بار ديگر براي عرض ارادت به ساحت مقدس حضرت سيدالشهدا جلوي كاروان را ميگرفتند و زمان زيادي را از دست ميداديم به همين دليل با استاندار خوزستان هماهنگ كرديم تا سولهاي براي ما در همان مرز شلمچه آماده كند. ما تريلي حمل ضريح را ساعت حدود 11 شب به آنجا منتقل كرديم ديوارههاي تريلي را رنگ كرديم و چادري را كه از قبل آماده كرده بوديم روي محفظه شيشهاي ضريح كشيديم و تريلي كاملاً استتار شد و سحرگاه همان روز به سمت مرز مهران حركت كرديم.
حتي به اعضاي كاروان نيز كه در هتل بودند اطلاع نداديم. به لطف خدا و بدون اطلاع مردم از خرمشهر خارج شديم و به نزديك اهواز كه رسيديم به بقيه اعضاي كاروان اطلاع داديم تا به اهواز بيايند.
وقتي وانت پنچر شد
همانطور بيخبر مسير را ادامه داديم تا به انديمشك رسيديم و به سمت دهلران حركت خود را ادامه داديم. در مسير براي تجديد وضو به امامزاده عباس رفتيم كه آنجا برخي از مردم كه در طول مسير آمده بودند اعضاي كاروان را شناختند در همان حال يكي از اهالي دهلران كه وانت داشت، تريلي حمل ضريح را شناخت و به سرعت به سمت دهلران حركت كرد تا به مردم اطلاع دهد، ما نيز كه نميخواستيم مرز خروج ما از ايران به دليل مشكلات امنيتي كه در عراق وجود دارد لو برود نگران شديم كه در دهلران زمينگير شويم اما حدود يك ربع كه به سمت دهلران حركت كرديم مشاهده كرديم وانت پنچر شده و در راه مانده است و موفق نشده تا مردم را خبر كند.
به لطف خدا به شهر مهران رسيديم با هماهنگيهايي كه از قبل با گمرك و همچنين پليس گذرنامه كرده بوديم وارد گمرك مهران شديم. در آنجا مردم شهر مهران متوجه شدند و بدون توجه به پليس وارد پايانه مهران شدند و تا مرز آمدند و درخواست داشتند كه ما به داخل شهر مهران برگرديم.
دو ساعتي ما آنجا بوديم و رفته رفته به جمعيت مردم افزوده شد و استاندار، فرماندار و امام جمعه ايلام و مهران اصرار به برگشتن به ايلام و يا حداقل مهران داشتند كه ما برايشان توضيح داديم كه علت اينكه ما غير علني وارد عراق ميشويم مسائل امنيتي داخل كشور عراق است كه آنها هم همراهي كردند و از مردم درخواست كردند كه اجازه بدهند ما عبور كنيم و مردم نيز با وجود ميل باطني موافقت كردند و ما وارد مرز عراق شديم.
پس از ورود به خاك عراق، امنيت كاروان چگونه تأمين شد؟
داخل مرز كه شديم جناب آقاي نوري مالكي يگان ويژه حفاظت خودش را فرستاده بود كه از افسران بلند پايه بودند و همچنين ارتش عراق و نيروهاي انتظامي و امنيتي و نيروهاي راهنمايي با ماشينهاي مسلح و همچنين نمايندگاني از عتبه امام حسين كه ما را تحويل گرفتند و شبانه به سمت كربلا حركت كرديم.
قبل از طلوع فجر به مدينة الزائر در نزديكي كربلا رسيديم و نماز صبح را همان جا اقامه كرده و شام و صبحانه را آنجا صرف كرديم.
فارس: مراسم استقبال در عراق توسط مسئولان عتبه حسيني برگزار شد؟
هر چند چادر را از روي تريلي برداشتيم و شكل و شمايل تريلي را به صورت اول برگردانديم و به صورت رسمي وارد كربلا شديم اما مراسم استقبال رسمي نداشتيم مسئولان عتبه گفتند چون ما يك بار مراسم استقبال براي 70 درصد ضريح كه قبلاً منتقل شده بود برگزار كرديم ديگر نيازي نيست اين كار را انجام دهيم. اما شما ميتوانيد به صورت آشكار وارد كربلا شويد.
ما هم كاروان را به سمت حرم مطهر حضرت امام حسين(ع) حركت داديم كه مردم نيز در راه همراهي كردند البته نه به صورت مرحله اول كه 70 درصد از ضريح منتقل شده بود. ضريح در صحن عقيلة الزينب مستقر شد و تا فرداي آن روز در آنجا ماند.
زائران ايراني كه در كربلا حضور داشتند همانند مردم شهرهاي ايران براي تبرك جستن خود را به ضريح ميرساندند؟
شعور، معرفت و بينش مردم ايران بسيار بالاتر از آن است كه عدهاي بخواهند در سايتها و روزنامهها مطالبي را بگويند، ضريح مطهر تا داخل ايران بود مردم به آن تبرك ميجستند اما وقتي به كربلا رسيديم همان مردم ديگر در كربلا اين كار را نكردند. آنجا چون دستشان از سيدالشهدا كوتاه بود به ضريحي كه نام سيدالشهدا بر روي آن بود تبرك ميجستند.
همانهايي كه در ايران براي اين ضريح دست و پا ميشكستند و از خود بيخود ميشدند و تلاش ميكردند خود را به اين محفظه شيشهاي برسانند در كربلا اين حالت را نداشتند چرا كه در كنار مضجع شريف امام حسين بودند.
عشق، علاقه و ارادت اين مردم به حضرت سيدالشهدا بهتر و بيشتر، سالمتر و راسختر از آن كساني است كه ادعا دارند.
25 ساعت رانندگي بدون صرف غذا
از شيرينيهاي سفر بگوييد...
تمام اين سفر از ابتدا تا انتها شيريني و حلاوت بود. من يك روز حساب كردم آقاي رضا قنبري راننده تريلي 25 ساعت مستمر پشت ماشين است حتي غذا هم نخورده و تنها براي نماز پايين رفته است كه خود من هم همراه ايشان بودم و از تريلي جدا نميشدم.
زماني بود كه من بچهها را براي استراحت به هتل ميفرستادم اما خودم دو شبانهروز نخوابيده بودم.
يكي از رانندههاي اتوبوس همراه كاروان ميگفت با اينكه خوابمان درست نيست، غذايمان سر موقع نيست اما آن قدر اين سفر لذتبخش است كه انسان ميخواهد همچنان ادامه داشته باشد و به پايان نرسد.
مردم ميآمدند با شال و روسري عرقهاي راننده تريلي را به عنوان تبرك پاك ميكردند چرا كه راننده حامل ضريح امام حسين(ع) است.
شاهد بودم وقتي راننده تريلي با اين ابراز ارادت مردم مواجه ميشد ميگفت «قربانت بگردم امام حسين از يك گدا چه ساختي».
مردم نذورات بسياري را در طول مسير كاروان ميدادند در شهرهاي مختلف ايستگاههاي فراوان صلواتي داير شده بود و از مردم پذيرايي ميشد. در خوزستان به ويژه در شهر آبادان صدها ديگ غذا پخته شده و در بين مردم توزيع شد.
سفري سراسر حلاوت و شيريني
آيا اين سفر سختي و تلخي هم به همراه داشت؟
گفتم كه تمام سفر اين قدر شيريني و حلاوت داشت كه تلخي و سختياي به ياد ندارم. ما بيخوابي، غذا نخوردن، سرما و... را جزو مشكلات و سختيها نميدانيم، تنها مشكل زماني بود كه سفر تمام شد، همه اعضاي كاروان به اتفاق ميگفتند اي كاش سفر به اين زودي تمام نميشد و اين را واقعاً از صميم قلب ميگفتند و وقتي سفر تمام شد همگي افسوس ميخوردند.
فارس: ماجراي كبوتر همراه كاروان چيست؟
هنگام بدرقه كاروان توسط مردم قم در خيابان امام يكي از عاشقان اباعبدالله بيش از 50 كبوتر در جلوي كاروان رها كرد كه يكي از اين كبوترها به داخل ضريح آمد و بيرون نرفت و همراه كاروان سفينةالنجاه تا كربلاي معلي آمد. اعضاي كاروان نيز طي اين روزها به اين كبوتر آب و دانه ميدادند و در كربلا آن را تحويل خدام حسيني دادند و اين كبوتر رفت و به كبوترهاي حرم سيدالشهدا پيوست.
وقتي تريلي حمل ضريح خود تصميم به توقف ميگيرد
از توقف در نزديكي روستاي سادات بگوييد...
روستايي بعد از اهواز به نام سادات بود كه ميگفتند همه مردم اين روستا از سادات حسيني هستند و خواستار اين بودند كه دقايقي ضريح در نزديكي روستاي آنها توقف كند و آنها به عزاداري بپردازند. با توجه به اينكه از برنامه زمانبندي عقب افتاده بوديم بنده به عنوان مسئول كاروان مخالفت كردم اما به نزديكي مردم اين روستا كه در جاده تجمع كرده بودند رسيديم ناگاه تريلي خراب شد و به ناچار ايستاديم و در مدت زماني كه ما به رفع نقص ماشين مشغول بوديم مردم اين روستا هم زيارت كردند و هم عزاداري و پس از حدود يك ساعت و نيم تريلي درست شد و ما به راهمان ادامه داديم.
زني كه 27 كيلومتر با پاي پياده و برهنه همراه ضريح راه رفت
كرامات زيادي است كه در حال حاضر از گفتن آنها ابا داريم. بزرگترين كرامت خلق اين اجتماع بزرگ و اتفاق عظيمي است كه در قسمتي از كشور رخ داد.
ما به دنبال اين نيستيم كه بگوييم كسي شفا گرفته يا حاجتهايي در پاي اين ضريح روا شده است كه يقيناً شده است چرا كه من معتقدم در كنار اين ضريح رفت و آمدهايي بوده است. ما بسياري از مطالب و اتفاقات را نگفتهايم انشاءالله در قالب كتاب همه اتفاقات و كرامات را براي مردم خواهيم گفت، ولي يقيناً نظر بوده است و اگر عنايت خود حضرت به اين ضريح نبود حضور ميليونها نفر آدم در خيابانها و جادهها و زير باران در سرماي شديد امكان پذير نميشد.
خودم شاهد بودم زني نزديك به 27 كيلومتر دست بچهاش را گرفته بود و در حالي كه چادر به كمر بسته بود به سر و سينه ميزد دنبال ضريح ميدويد، چه چيز ميتواند 27 كيلومتر يك زن ميانسال را در بيابان بدواند جز عشق به سيدالشهدا و ارادت خالصانه مردم به سيدالشهدا؟ يقيناً اسامي تمام اين افراد در ليست حضرت سيدالشهدا ثبت شده است و انشاءالله همگي مشمول شفاعت آقا در آن دنيا خواهيم شد.
مردم و مسئولان لرستان سرآمد بودند
مردم همه شهرها و استانهايي كه در طول مسير كاروان سفينةالنجاه قرار داشتند در استقبال و بدرقه از ضريح مطهر سنگ تمام گذاشتند. اما كدام يك از استانها بيشتر در ذهن شما مانده است؟
همه مردم از روستاهاي كم جمعيت تا شهرهاي پرجمعيت حماسه و انقلاب عاشورايي عظيمي در مراسم استقبال و بدرقه ضريح مطهر اباعبدالله الحسين خلق كردند كه زبان از توصيف آن قاصر است. خونگرمي و مهماننوازي همه مردم قابل تقدير و قدرداني است، مردم همه استانها ثابت كردند حسيني، منظم، معتقد، با احساس و مهماننواز هستند اما سرآمد همه آنها مردم و مسئولان استان لرستان بودند و از هماهنگي و همكاري بسيار خوبي با هم برخوردار بودند كه بيشتر از استانهاي ديگر به چشم ميآمد.
مصاحبههاي دردسرساز
چندين بار در طول مسير شاهد بودم كه از مصاحبههاي برخي از افراد در خصوص كاروان و ضريح ابراز نارضايتي ميكنيد. علت اين امر چه بود؟
ساخت ضريح با فراز و نشيبهاي زيادي همراه بوده است به گونهاي كه من بارها به دوستانمان در هيئت امنا گفتم اين كار اگر حتي به غير از نام ايراني ثبت شود ولي كار به نتيجه برسد ما راضي هستيم چون براي ما اصل كار مهم بود نه نام كار، و اگر نيت خالص، توكل و توسل نبود خروجي كار اين نميشد و انصافاً اعضاي هيئت امنا بدون هيچ ادعايي و بدون معرفي در اين راه تلاش كردند. اما متأسفانه ديده شد در اين مسير متوليان بسياري پيدا شد، افراد بسياري آمدند و خودشان را مطرح كردند هر چند كه ما از اين هم كه افراد خودشان را مطرح كنند حرفي نداريم، اما متأسفانه اطلاعات ناقصي را به مردم دادند كه هم موجب سردرگمي مردم شد و اتفاقات ديگري به همراه داشت كه اين كار اشتباهي بود.
همسفران شما در كاروان سفينةالنجاة چه كساني بودند؟
شش تن از اعضاي هيئت امنا، همكاران فني و پشتيباني، چند گروه از شبكههاي مختلف صدا و سيما، عكاس، خبرنگار و افرادي كه در طول شش سال زمان ساخت ضريح خدماتي را داشتند دعوت كرده بوديم همراه با يك گروه حفاظت سپاه در اين سفر ما را همراهي ميكردند.
اعضاي كاروان سفينةالنجاة همواره چشمانشان اشكبار بود
فارس: آيا همان قدر كه ضريح بر روي مردم ايران تاثير گذاشت بر روي اعضاي كاروان نيز اين تاثير را داشت؟
اين افراد يك ماه را با ضريح زندگي كردند و ميتوانم به جرأت بگويم تأثيرگذاري اين ضريح بر روي اعضاي كاروان بيشتر از ساير مردم بود. همواره در طول مسير چشمانشان اشكبار بود و به سينه ميزدند كه البته حضرت سيدالشهدا مزد همه را خيلي با كرامت عطا كرد. وقتي كاروان به سلامت به كربلا رسيد و ضريح جديد به انبار منتقل شد، مسئولان عتبه حسيني درب ضريح فعلي حضرت را باز كردند و همه با عشق و ارادت داخل ضريح سيدالشهدا رفتند جايي كه محل عبور ملائكه، انبيا و اوليا است. اعضاي كاروان اين قدر شاد شده بودند كه سر از پا نميشناختند و سجده شكر به جاي ميآوردند كه ما مزدمان را به خوبي از سيدالشهدا گرفتيم.
ضريح به كجا منتقل شد؟
پس از اينكه ضريح يك شب در صحن عقيلةالزينب ماند آن را به انباري كه قطعات قبلي را گذاشته بوديم برديم. در آنجا قطعات را با همكاري اعضاي كاروان يكي يكي باز كرديم و بستهبندي كرديم و در كنار ديگر قطعات قرار داديم.
اول ربيع الاول آغاز نصب ضريح جديد
كار نصب و جايگزيني ضريح جديد با ضريح فعلي چه زماني انجام خواهد شد و زمان نصب چند روز طول ميكشد؟
طبق هماهنگي كه با عتبه امام حسين(ع) شد انشاءالله از روز اول ربيعالاول ضريح قبلي باز شده و سپس ما عمليات نصب را انجام خواهيم داد. پيشبيني كرديم 45 روز عمليات جايگزيني به طول بيانجامد اما سعي و تلاش ميكنيم كه حتي يك روز زودتر از اين كار انجام شود چون مشتاقان و عاشقان و محبان اهل بيت دلشان ميخواهد از نزديك با حضرت نجوا داشته باشند و تحت قبه دعا كنند.
45 روز مردم از زيارت ضريح محروم ميشوند
يعني در اين مدت مردم از زيارت ضريح محروم هستند و محدوديتهايي در حرم امام حسين(ع) اعمال ميشود؟
براي نصب ضريح لازم است كه برخي از رواقها در اختيار ما قرار گيرد ضمن اينكه درب حائر به طول كلي بسته ميشود و زائران امكان زيارت ضريح را ندارند و نميتوانند زير قبه بروند. تنها رواقي كه باز است رواق حبيب بن مظاهر و درب قسمت پيش روي شهداي 72 تن و رواق سمت راست و سمت قتلگاه و ابراهيم مجاب است و رواق و مسجد پشت محراب در اختيار كار نصب قرار ميگيرد.
ضريح فعلي به ايران نميآيد
شايع شده بود كه قرار است بعد از عمليات جايگزيني ضريح فعلي را به ايران بياورند، آيا چنين چيزي صحت دارد؟
بعضاً اعلام شده كه ميخواهيم ضريح قبلي را به ايران بياوريم چنين چيزي صحيح نيست، اين موضوع را مرحوم آيتالله العظمي بهجت به ما گفته بود كه پس از نصب ضريح جديد ضريح فعلي را بخرد و به قم بياورد و ما نيز قبلاً از مسئولان عتبه چنين درخواستي داشتيم اما اعلام كردند كه ما موزه داريم و ضريح را درون موزه قرار ميدهيم ضمن اينكه اين ضريح متعلق به سيدالشهدا است شايد آنها نتوانند آن را به ما بدهند.
20 درصد از ضريح حرمين عسگريين باقي مانده است
برنامه بعدي شما ؟
انشاءالله ساخت ضريح شهداي 72 تن كه قسمتي از كارها انجام شده است و ضريح امامين عسگريين كه حدود 20 درصد از كارهايش باقي مانده است. پروژههاي ديگري هم داريم كه آنها را نيز به موقع خودش اعلام خواهيم كرد.
و سخن پاياني....
در پايان از رسانهها اعم از صدا و سيما، نشريات و خبرگزاريها و ديگر كساني كه طي شش سال ساخت ضريح و انتقال آن ما را كمك و ياري رساندند كمال تقدير و قدرداني را دارم.
همچنين لازم است عرض كنم ساخت ضريح امام حسين يك كار خودجوش مردمي بود و مرحوم دانش به عنوان مسبب اصلي اين كار اين افتخار را نصيب ما، شهر قم، ايران و شيعيان كرد. ما نيز وقتي موافقت اين كار را از عتبه حسيني گرفتيم با جان و دل به عنوان خادمان سيدالشهدا تلاش كرديم.
البته ناگفته نماند با عنايت آيتالله سيستاني اين افتخار به ايرانيان رسيد. حجتالاسلام والمسلمين شهرستاني نماينده تامالاختيار آيتالله سيستاني نيز در به ثمر رسيدن اين كار عظيم بسيار ما را ياري كرد.
صفر تا صد اين كار را هيئت امناي ساخت ضريح كه از علما و معتمدان شهر قم بودند خودشان انجام دادند و تمام نهادهاي اجرايي استان قم از سپاه، استانداري، بانك ملي، گمرك، نيروي انتظامي، شهرداري، صدا و سيما و ديگر نهادها بدون هيچ چون و چرايي در خدمت اين پروژه بودند و ما را ياري كردند.
هيچ كدام از اعضاي هيئت امنا هيچ منصب دولتي نداشته و بابت اين كار هيچ حقوقي دريافت نكردند. كار كاملاً مردمي بود و البته اين هم توصيه مراجع و علما بود كه فرمودند بگذاريد مردم در اين كار دخيل باشند.
منبع:فارس