در نشستی تخصصی؛
سلفیه و وهابیت به صورت تطبیقی بررسی شد
دومین نشست از سلسله نشست های تخصصی حج و زیارت با موضوع مقایسه تطبیقی سلفیه و وهابیت در پژوهشکده حج و زیارت قم با حضور رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر برگزار شد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، دومين نشست از سلسله نشست هاي تخصصي حج و زيارت با موضوع مقايسه تطبيقي سلفيه و وهابيت در پژوهشكده حج و زيارت قم با حضور رايزن فرهنگي سابق ايران در مصر برگزار شد.
بنا براين گزارش حجت الاسلام و المسلمين زماني معاون بين الملل حوزههاي علميه و رايزن فرهنگي سابق ايران در مصر با اشاره به اينكه برداشت رايج از لفظ سلفي، مفهومي منفي است بيان كرد: برخي از انديشمندان اسلامي و علماي اهل سنت اين لفظ را لفظي مثبت تلقي مي كنند به همين علت در تحقيقها بايد به اين نكته توجه كنيم كه سلفي و سلفيگري هميشه معناي منفي ندارد و براساس برخي از تفاسير و برداشتها معناي مثبتي نيز دارد.
حجت الاسلام و المسلمين زماني بيان كرد: مطالعه مناطق جغرافياي سلفيان در جهان اسلام اهميت فراواني دارد. همه سرزمينهاي اسلامي براي بررسي ريشههاي سلفيگري قابل بررسياند اما مصر، عربستان و شبه جزيره هند و پاكستان از اهميت بيشتري برخوردارند. اما بايد توجه داشت كه نوع نگاه به سلفيت و سلفي گري در هر كدام از اين سه منطقه متفاوت است و همه مناطق را با يك نگاه و رويكرد نمي توان بررسي كرد.
رايز فرهنگي سابق ايران در مصر گفت: قبل از هر گونه بررسي در مورد سلفيت بايد به ريشه يابي زمينه ها و علل پيدايش انديشه سلفي گري در جهان اسلام پرداخت و بررسي كرد كه چه اتفاقات، عقايد و انديشههايي در اسلام باعث به وجود آمدن سلفيگري شد.
وي با بيان چهار عامل عمده به بررسي بروز و شيوع انديشه سلفيگري در جهان اسلام پرداخت و بيان كرد: يكي از مهمترين علل پيداش سلفيگري وجود برخي نصوص ديني دال بر نوعي قداست صحابه پيامبر اكرم (ص) است. اين نصوص را در قرآن و سنت مي توان مشاهده كرد كه بسياري از سلفيان براي قداست و طهارت صحابه به آن استدلال ميكنند. احتياط شديد و افراطي و محافظه كاري نسبت به عدم برون رفت از اصالت هاي دين و گرفتار نشدن به بدعت ها و خرافات ضد ديني دومين دليل عمده پيدايش انديشه سلفيگري است.
زماني با اشاره به اينكه بيشترين نگراني سلفيان حفظ دين است و تلاش ميكنند كه دين مبتلاي به بدعت وضد دين نشود بيان كرد سومين دليل عمده پيدايش سلفيگري عدم درك عقلاني بين اصول ثابت و متغيردين است كه در حقيقت مساله بازگشت به ضعف علمي و يا تحليل علمي و عقلي آنان ميكند. به عبارت ديگر اين دليل باعث تحجر و جمومد بيش از اندازه در سلفيت شده است كه يكي از بزرگترين موانع از نجات سلفيگري نيز به حساب ميآيد و متاسفانه بسياري از علماي سلفيه براين جمود و تحجر مبتني هستند.
ظهور بيش از حد بدعت هاي ديني در مسلمانان علت ظهور سلفيگري
وي با اشاره به ظهور بيش از حد و اندازه بدعت هاي ديني در مسلمانان چهارمين علت ظهور سلفيگري را شيوع و پيدايش بدعتها، غرب زدگي ها، خرافات، نوعي روشن فكر مآبي در ميان جامعه مسلمانان برشمرد.
معاون بين اللمل حوزه بيان كرد: يكي از مهمترين مشكلاتي كه در مباحث خودمان با اهل سنت يا سلفيها و وهابيون داريم، شيوع خرافات و بدعت در جامعه شيعه است. ما در جلسهاي بحث مفصلي با عبدالعزيزبن عبدالله بن باز داشتيم اين جلسات حدود سه روز برگزار شد يكي از اعتراضات شديد ايشان به شيعيان حضور جريانات خرافي در شيعيان بود. آنها فكر مي كردند تمام خرافاتي كه در جامعه شيعه وجود دارد با اشراف و توجه علما و مراجع است اما با توضحاتي كه ما در جلسه داديم و گزارشاتي كه از مبارزات علما و مراجع با اين خرافات داديم ايشان كمي آرام شد.
وي بيان كرد: اهل سنت را از لحاظ تعامل با شيعه به 5 گروه عمده ميتوان تقسيم بندي كرد كه البته اين تقسيم بندي هيچ توجهي به رويكرد فقهي و عقيدتي اهل سنت ندارد. گروه اول اهل سنت معتدل و تقريبي هستند. اين گروه انقلابي و تقريبي اند و با ما بسيار خوب هستند و تا آنجا كه ممكن است هم شيعيان با آنها تعامل ميكنند و هم آنان با شيعيان. گروه دوم اهل سنت متدين و بي طرف اند كه نه با ما همكاري مي كنند نه عليه ما، گروه سوم اهل سنت متعصب هستند كه اين گروه عموما با وهابيت اشتباه گرفته ميشود در حالي كه اينها خودشان مخالف با وهابيت و در جدال با وهابيت هستند اما با شيعيان نيز رابطه خوبي ندارند. گروه چهارم وهابيت هستند و گروه پنجم اهل سنت معارضاند آنهايي كه در حال جنگ با شيعيان هستند چه جنگ تبليغاتي چه كشتن شيعيان. اما بايد توجه داشت كه اينها نيز وهابي نيستند.
معاون بين الملل حوزه با اشاره به عبدالمالك ريگي گفت: اون وهابي نبود بلكه از گروه اهل سنت معارض بود در حالي كه خيلي بيشتر از وهابيان شيعه كشت. اينها را نبايد با وهابيت اشتباه گرفت. انگيزه اينها هم عقيدتي و هم سياسي است. مثلا اينها به سب خلفا حساس هستند و شيعيان را به همين علت مي كشند.
[factimage()] /_Shared/_Sites/Site(14)/gozarshtasvniri/138911231400030707_10993.jpg [imagetitle()] حجت الاسلام زماني [factimageend()]
وي با بيان اينكه سلفيگري 12 درجه و رتبه دارد تاكيد كرد كه نبايد وهابيت و سلفيگري با هم اشتباه شوند چرا كه سلفي گري 12 درجه دارد كه يكي از درجههاي آن و بلكه آخرين درجه آن وهابيت است.
رايزن فرهنگي سابق ايران در مصرنخستين درجه از سلفيگري را اصولگرايي و اعتقاد به بازگشت به اسلام اصيل دوران حيات پيامبر صلوات عليه و صحابه و پرهيز از بدعت ها، الحاد و روشن فكر مابي ها بيان كرد و افزود: كساني كه جريان دعوت به سلفي گري را سر دادند جز اين گروه هستند كه بر اساس انديشه شيعي نيز فرياد بدي نيست و ما نيز همين انديشه را داريم شهيد مطهري قرباني همين شعار شد و براي مبارزه با اين بدعت ها بسيار تلاش كرد و در نهايت به خاطر مبارزه با همين خرافات به شهادت رسيد.
وي با اشاره به تفكرات حسن البنا، سيد جمال الدين اسدآبادي و سيد قطب بيان كرد: اينان از نمونههاي بارز سلفيگري در درجه اول بودند.بنابراين سلفي گري در اين مرحله بازگشت به اسلام و دوري از خرافات و الحاد است. اين مفهوم مفهومي است كه باعث جذب شدن بسياري از مسلمانان به اين گروه شده است و اين مفهومي است كه در كلام تمام داعيان سلفي گري وجود دارد و يكي از مهمترين شعارهاي سلفي گري به شمار مي آيد و بسياري از كساني كه جذب سلفيت شدند با توجه به اين شعار بوده است.
معاون بين الملل حوزه دومين درجه در انديشه سلفيت را اهميت ويژه به سخنان صحابه بيش از ديگر طبقات تاريخ مسلمين عنوان كرد و گفت: در اين درجه سلفيان معتقدند كه صحابه را به عنوان گزارشگران و شاهدان شان و نزول آيات و سيره پيامبر ص برشمرد. بر اين اساس ارزش گذاري صحابه بيش از بقيه مسلمان در دورههاي ديگر خواهد بود. آنها اينگونه استدلال ميكنند كه صحابه سلف در حقيقت شاهد بر افعال و سيره پيامبر بوده اند بنابراين اسلام و پيامبر اكرم (ص) را نابت تر و اصيل تر از بقيه مسلمين درك كرده اند و فرق است بين كسي كه شاهد بر سيره بوده است و كسي كه نبوده است.
وي ادامه داد: اگرچه در درجه دوم از سلفيت شيعيان مقداري اختلاف با اهل سنت دارند اما تا جايي مي شود با آن همراهي ميكنند. به عبارتي دقيقتر جلوه اين ارزش گذاري را مي توان در تفاسير مشاهده كرد كه اهل سنت تفاسيري با تفسير صحابه چه به نقل از پيامبر و چه به نظر و انديشه خودشان مشاهده كرد كه البته اين در تفاسير شيعي نيز مشاهده مي شود اما بايد توجه داشت كه ملاك در شيعه و سلفيه يكي است اما مصاديق آنها بسيار متفاوت است. بنابراين به طور اجمالي صحابه به نظر شيعه و سني شاهدان سيره و رفتار پيامبر هستند اما تفصيل آن كه هويت اين صحابه ميباشد مورد اختلاف اين دو مذهب است.
شهيد مطهري قرباني شعار سلفي گري شد
زماني سومين درجه از سلفيت را اعتقاد به عدالت كل صحابه و حجيت تمام احاديث آنها برشمرد و بيان كرد: اينجاست كه اختلاف شيعه و سلفيان بسيار پررنگ مي شود. بسياري از اهل سنت اگر نگوييم همه اهل سنت اين درجه از سلفي گري را به آن معتقد هستند. براي اين انديشه شان دلايلي عقلي و نقلي دارند كه براي ما قابل قبول نيست. شيعه معتقد است صحابه مانند بقيه طبقات ديگر مسلمانان اند كه از دو درجه ايمان و علم متفاوت هستند.
وي ادامه داد: برخي از صحابه كل قرآن و برخي حدود 2000 هزار حديث و برخي يكي دو آيه و روايت حفظ بودند و از طرف ديگر برخي در جهاد شركت و برخي شركت نميكردند كه قطعا اينها تفاوت هايي است كه در بين صحابه سلف پيامبر وجود داشته است كه بايد به آن توجه كرد. اين تقسيم بنديها مباحثي است كه آنها را مي توان در تراجم و كتاب هايي كه خود اهل سنت در تبيين و تشريح صحابه بيان كرده اند مشاهده كرد.
رايزن فرهنگي سابق ايران در مصر با بيان اينكه هر چه درجه سلفيگري بالاتر رود اختلاف عقيدتي شيعه و سلفيت بيشتر خواهد شد چهارمين درجه از سلفيت را درجهاي دانست كه در آن سلفي ها معتقدند كه فتوا و آراي كل صحابه در مسائل ديني در خصوص عبادات حجت است. اين گروه از سلفيها معتقدند كه فتواي صحابي بر همه مجتهدان عالم اسلام حجيت دارد چرا كه فتواي صحابي فتوا نيست بلكه دريافت مستقيم آنها از پيامبر اكرم است پس نقش حديث نبوي را پيدا مي كند و زماني كه حديث نبوي شد همه مجتهدان عالم بايد بپذيرند. البته شيعيان اين مطلب را نقد ميكنند و ميگويند بلكه امكان دارد فتواي صحاب تحليل خودشان باشد و زماني كه امكان تحليل صحابه به ميان آمد ديگر دريافت مستقيم از سخن و سيره پيامبر نخواهد بود و فقط فتواي شخصي صحابه بوده است كه براي خودش و مقلدانش حجت خواهد بود.
معاون بين اللمل حوزه ادامه داد: البته گروههاي ديگري نيز در برخورد با اين موضوع وجود دارند. گروهي معتقدند به حجيت تمام فتواي صحابه در تمام مسائل ديني اند كه اين همان درجه پنجم از سلفيگري به شمار ميرود و گروه ديگر مانند شيعيان به طور كلي فتواي صحابي را حجت نمي داند. اما گروه آخر معتقدند فتواي صحابه فقط در مسائل عبادي حجت است چرا كه در غير عباديات ممكن است كه نظر خودش باشد و هر كسي مي تواند بر اساس موقعيت زماني و مكاني به نتايجي برسد اما چون در عباديات جاي انديشه وجود ندارد و تنها راه انجام آن دريافت از پيامبر است. بنابراين چون مسائلي عبادي قابل تفكر و تامل نيستند پس هر سخني كه در اين مورد گفتهاند نشان دهنده دريافت مستقيم از پيامبر است.
وي بيان كرد: درجه ششم از سلفي گري درجهاي است كه در آن به مطلق فهم صحابي در تفسير آيات اكتفا ميشود و اجازه ابراز هر نوع فهم جديدي وجود ندارد و به عبارت ساده تر اين درجه از سلفيها معتقد به انسداد باب اجتهاد. هستند. اهل حديث و ظاهريه از جمله گروه هايياند كه معتقد به انسداد باب اجتهاد هستند و مي گويند كه هر آنچه صحابه مطرح كردند هيچ كس حق انديشدن و حق نظر ندارد لذا از اينجا به بعد مذاهب ديگر اهل سنت نيز با آنها همراهي نميكنند كه البته اخباريون در شيعيان گروهي بودند كه شباهت بسياري با اين انديشه دارند.
حجتالاسلام زماني در تبيين درجه هفتم از سلفيگري گفت: حصر امور مشروع در اعمال سلف صالحين خصوصيت برجسته اين درجه از سلفيگري است. اين گروه از سلفيت معتقد بودند كه فقط آنچه سلف صالح انجام داده مشروع است و بقيه چيزها در عالم هستي حرام و بدعت است. آنها تمام آداب و سنت هاي قومي و بومي و شيوه هاي جديد عبادات در اقامه شعائر ديني را بدعت ميشمردند.
وي بدعت شمردن تقليد از تمامي ائمه مذاهب و لزوم مراجعه مستقيم به كتاب، سنت و سلف صالح را از خصوصيات درجه هشتم سلفيت بيان كرد و گفت: اين گروه شمشير عليه چهار مذهب اهل سنت مي كشند و معتقدند تمام مذاهب ديگر اهل سنت جزء بدعت هاي اسلام اند چرا كه در آنها تقليد و مقلد وجود دارد.
معاون بين الملل حوزههاي علميه در تبيين نهمين درجه از درجات سلفي گري بيان كرد: اكتفا به سيره سلف صالح حتي در شئون دنيوي و بدعت شمردن بسياري از پيشرفت هاي بشري و تكنولوژي از معتقدات اين درجه است.
وي ادامه داد: زماني كه در مسجد الحرام و مكه خواستند بلندگو بگذارند كه صداي امام جمعه به همه برسد تعدادي از طلبه هاي سني آمدند و همه بلندگوها را خراب كردند. سال ها طول كشيد كه بالاخره آن هم با زور حاكم توانستند در مسجد الحرام بلندگو نصب كنند. از اين موارد در تاريخ اين گروه از اهل سنت بسيار مي توان يافت.
رايزن فرهنگي سابق ايران در مصر، ظاهر گرايي متون ديني و اعتقاد به معاني ظاهر همه آيات و احاديث و پرهيز از تحليل و عقلگرايي به طور مطلق را معتقدات دهمين درجه از درجات سلفيت نام برد و گفت: در حقيقت اين گروه از سلفيه در عقل را بسته اند كه محصول اين اعتقاد و انديشه تجسم گرايي خداوند و اعتقاد صريح به جبر بر اساس ظاهر برخي از آيات قرآن مي شود.
وي ادامه داد: سلفي گري تكفيري درجه يازدهم هستند كه معتقدند منكران و مخالفان سلفيگري كافر و واجب القتل هستند. اين گروه در گذشته بسيار كم بودند اما در سده اخير تعدادشان افزايش يافته است و باعث كشتار زيادي شدهاند والبته اين گروه فقط شيعيان را نمي كشند بلكه برخي از سني هاي معتدل نيز مورد سوء قصد از جانب اين گروه قرار ميگيرند.
حجت الاسلام زماني با اشاره به اينكه آخرين درجه از سلفيگري وهابيت است، كه معتقد به تمام موارد ذكر شده هستند كه تفاوت آنها با برخي از گروههاي سلفيگري بسيار مشهود است. ادامه بحث را به نشست بعدي موكول كرد.
شايان ذكر است، زمان برگزاري نشست تخصصي بعدي متعاقبا اطلاع رساني خواهد شد.