خاطرات تبلیغی آیت الله هادوی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی حج، آیت الله مهدی هادوی تهرانی در بخشی از گفت و گو با شفقنا گفت: مهمترین مذاهب اعتقادی در میان سنیها اشاعره و معتزله هستند که معتزله منقرض شده ولی اشاعره هنوز وجود دارند. در واقع مذهب اعتقادی که هم اکنون در مقابل خودمان داریم
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، آيت الله مهدي هادوي تهراني در بخشي از گفت و گو با شفقنا گفت: مهمترين مذاهب اعتقادي در ميان سنيها اشاعره و معتزله هستند كه معتزله منقرض شده ولي اشاعره هنوز وجود دارند. در واقع مذهب اعتقادي كه هم اكنون در مقابل خودمان داريم مذهب اشعري است در مقابل مذهب شيعه كه مذهبي عقلي است. همچنين از اين نكته نيز نبايد غفلت كرد كه امامان فقهي اهل سنت از لحاظ عقيدتي شيعه بودند. مثلا ابوحنيفه كه خيلي در بين ما نسبت به آن حساسيت وجود دارد، از نظر سياسي و اعتقادي زيدي است و در قيام زيد حامي مالي ايشان بود. منظورم اين است كه حتي خود شيعه تصوراتي دقيق از تشيع ندارد. اين مشكل حتي در سطوح بالا نيز وجود دارد.
اين استاد حوزه علميه با بيان خاطرهاي گفت: آقاي تركي، رييس هيأت سعودي در اجلاس قزاقستان در سال 2006 بود. اين اجلاس توسط آقاي نظربايوف برگزار ميشد. من در اين اجلاس رييس هيأت ايران بودم. آقاي تركي سر ميز صبحانه شروع كرد به مطرح كردن سؤالات فقهي، من هم جواب ميدادم. بعد از يك مدتي گفت: شما مطمئن هستيد كه تقيه نميكنيد؟ او چنين تصوري داشت كه تقيه يعني دروغ گفتن. آنها فكر ميكنند ما شيعيان دروغ ميگوييم. اگر نماز مي خوانيم اصلا نماز نمي خوانيم. فقط نزد اينها نماز ميخوانيم يا فقط نزد اينها روزه ميگيريم. بعضي از اهل سنت و علماي بزرگ اهل سنت فكر مي كنند هر چيزي مي گوييم دروغ است و نه نماز ميخوانيم و نه روزه ميگيريم. آقاي تركي به من گفت تقيه نميكني؟ گفتم: از چه بابت؟! گفت: اين فتوايي كه ميگوييد تمام فتاواي ماست. من گفتم خير اينها فتاواي ماست. ما و شما در فتوا در بيش از نود درصد مشترك هستيم و درصد كمي اختلاف داريم.
آيت الله هادوي تهراني با بيان خاطرهاي ديگر اظهار كرد: سال گذشته من در سودان بودم با رييس هيأت علماي سودان صحبتي شد و به ايشان همين جلمه را گفتم. گفتم ما و شما در نود درصد مسايل فقهي مشترك هستيم و درصد كمي از مسايل است كه ما با هم اختلاف داريم. اخيرا ايشان فتوا داده در سودان به وجوب اتحاد شيعه و سني. به شكل رسمي هم اين فتوا را داده است. ايشان عالم بسيار برجستهاي در ميان اهل سنت است. در جهان اهل تسنن بعضي ايشان را بديلي براي قرضاوي مطرح ميكنند. او در مصاحبهاي گفته بود: بعضي از علماي شيعه به من گفتند كه ما در بيش از نود درصد مسايل با هم مشترك هستيم. يعني مستند ايشان همان جملهاي بود كه من گفتم. يعني علماي سني به منابع ما مراجعه نميكنند. اينها نمي دانند كه ما چقدر كتاب داريم. بسياري از منابع ما به زبان عربي است ولي در جهان عرب هم علما باز منابع ما را نميشناسند.
اين استاد حوزه علميه خاطرهاي ديگر را بيان كرد و گفت: من در مراكش در يك اجلاسي بودم تحت عنوان اسلام و مسايل روز. در آن اجلاس يكي از علماي مصر به نام آقاي دكتر امام كه در انقلاب مصر نيز از فعالان بود و هم اكنون نيز مشاور شيخ الازهر هم هست، در آن اجلاس همراه ما بود. در يك مناسبتي با آقاي محمد سعيد رمضان البوتي (از علماي معروف سوريه) صحبت ميكرديم. من به پسر آقاي رمضان بوتي گفتم كاري كه شيعه در علم اصول فقه انجام داده است و كتبي كه در اين زمينه نوشته و مباحثي كه در اين موضوع مطرح كرده از كل آن چيزي كه تمام مذاهب اسلامي در زمينه اصول فقه انجام دادند بيشتر است. ايشان تعجب كرد و گفت مگر چنين چيزي ممكن است؟! آقاي دكتر امام كه استاد دانشگاه اسكندريه هم هست، گفت: من كتابخانهاي دارم كه سعي ميكنم تمام آثار اصولي شيعه را در آن جمعآوري كنم، ايشان راست مي گويد. تعداد كتاب هاي شيعه در اصول فقه از تعداد كتاب هاي تمام مذاهب اسلامي در اصول فقه بيشتر است. منظورم اين است كه نسبت به مسايل علمي شيعه، حتي علماي منصف اهل سنت نيز از آن بي خبر هستند.
او در ادامه افزود: من نزد يكي از مشايخ مكه كه بيست سال هم حاكم شرع آنجا بوده، رفتم. ايشان سوال كرد كه شما چه ميكنيد؟ گفتم تدريس. گفت: چه چيزي تدريس ميكنيد؟ گفتم مباحث جزايي اسلام. چون اين شخصيت قاضي و حاكم شرع بود برايش جالب شد. شروع كرد به سؤال كردن كه مثلا شيعه در فلان زمينه مجازات را چه ميداند و من هم جواب ميدادم و صبحت ادامه داشت. بعد گفت اين كه همه با ما مشترك است. گفتم: بله ما در جزا با هم منطبق هستيم. اساسا ما در جزا تقريبا اختلافي با هم نداريم. چرا كه اختلافي كه ما با آنها داريم از نوع اختلافاتي است كه در داخل خود مذهب شيعه يا اهل سنت هم ديده ميشود.
آيت الله هادوي تهراني گفت: متأسفانه علي رغم اين همه ابزار ارتباطي نوين كه امروزه موجود هست، يك جهالتي نسبت به شيعه وجود دارد. اين صحبتي كه من ميكنم براي انسانهاي نسل گذشته نيست بلكه صحبت انسانهاي امروزي است. آقاي تركي رييس رابطه العالم اسلامي است. اين سازمان بزرگترين سازمان فرهنگي عربستان است كه در تمام دنيا فعاليت فرهنگي دارد. اين آدم با اين موقعيت اجتماعي، سياسي و فرهنگي اطلاعاتي از مذهب شيعه ندارد. سايرين هم همين شكل هستند.
او ادامه داد: من يك زماني به همراه رييس جماعت علماي اندونزي، در اجلاسي سخنراني داشتم. بعد از سخنراني صحبتي با هم كرديم. متوجه شدم ايشان اطلاعاتي از شيعه ندارد. حتي علماي سطح بالاي اهل سنت هم شيعه را نميشناسند. حالا مردم عادي كه اصلا تصوري از ما ندارند. مردم عادي آن چيزي كه از ما ميدانند در چهار تا مجله يا سايت يا كتاب وهابي خلاصه ميشود.
او با ذكر خاطرهاي از پارلمان جهاني اديان در سال 2004 در بارسلوناي اسپانيا گفت: اين اجلاس، بزرگترين اجلاسي بود كه من شركت كردم. شايد نزديك به 9 هزار نفر شركتكننده از تمام اديان در آن حضور داشت. برجستهترين شخصيتهاي تمام اديان در اين اجلاس حضور داشتند. اجلاسي فوق العاده بزرگ بود. همزمان بيست جلسه تشكيل مي شد. از جلسات پنجاه نفري تا جلسات چند هزار نفري! همه شركتكنندهها از ماهها قبل برنامههايشان را داده بودند، اين برنامه ها در كتابچهاي پانصد صفحهاي، نوشته شده بود، در كتابچه مشخص بود كه هر مجموعه اي كجا و چه ساعتي سخنراني دارد.
آيت الله هادوي تهراني ادامه داد: طبق معمول هميشه، ما دير مطلع و در نتيجه دير حاضر شديم. وقتي به عنوان هيأتي از ايران وارد شديم، برنامهاي نداشتيم به اين دليل كه قبلا بايد مسوولان ما هماهنگ مي كردند و فرصتي ايجاد ميكردند كه البته نكرده بودند. ما گفتيم كه بدون برنامه نميشود. در نهايت پس از تلاشهاي بسيار به ما گفتند كه شما يك ساعتي فلان جا برنامه داريد. گفتيم برنامه به چه شكلي است؟ گفتند: هر كاري خودتان دلتان ميخواهد. اين سالن در اختيار شماست. سالن بزرگي در اختيار ما بود. به گونهاي كه جمعيت زيادي بايد ميآمد تا حضور چشم گير شود. ما رديف اول نشستيم در حالي كه تازه يك ساعت قبل فهميده بودم چنين برنامهاي داريم. در حال برنامهريزي براي چگونگي اجراي برنامه بودم. من تصورم اين بود كه در نهايت ده يا پانزده نفر در برنامه ما ميآيند.
چون اطلاعرساني هم نشده بود و هيچ كجا اسم ما نبود. در حالي كه ديگران همه تبليغات كرده بودند به جز ما. وقتي رفتم آنجا و نشستم، ديدم سالن پر از جمعيت است و يك عدهاي هم ايستادهاند. خيلي تعجب كردم! اينها اصلا چطور فهميدند كه ما اينجا جلسه داريم؟!
او در ادامه داد: جلسه شروع شد، اصل جلسه ما يك ساعت و نيم و در نهايت دو ساعت بود. جلسه تمام شد. مجموعه جمعيت گفتند ما ميخواهيم ادامه پيدا كند. يك ساعت ديگر نيز جلسه تمديد شد و اين يك ساعت هم تمام شد. مسوولان سالن گفتند بايد سالن را ترك كنيد، ما سالن را براي جلسه بعد لازم داريم و اگر نرويد، مجبورهستيم كه ميكروفنها را خاموش كنيم. جمعيت با ما آمدند در كريدور اجلاس و جلسه ادامه پيدا كرد و يك ساعت ديگر هم در آنجا جلسه داشتيم. يكي از سؤالاتي كه همه تقريبا داشتند اين بود كه شيعه چه هست؟ آيا شيعه يك دين ديگر است؟ چه فرقي دارد با ساير مسلمان ها؟ واقعا در آن اجلاس همه جور آدم از همه جاي دنيا آمده بود. واقعا همه ميخواستند بدانند كه حد اقل اين شيعه چيست؟ اين چيزي كه تعريف مي كنم براي سال 2004 ميلادي است نه چهارصد سال پيش! با اين همه امكانات تشيع خيلي خيلي ناشناخته است در ابعاد و لايههاي مختلف، براي سطوح مختلف از علما و عوام شيعه تا علما و عوام سني تا مردم غير مسلمان.
آيت الله هادوي تهراني با بيان خاطره اي افزود: يكي از اين شيعياني كه در آمريكا بود نامهاي نوشته بود براي يكي از مراجع، چندين سال پيش من اين نامه را ديدم. نوشته بود، من در مراكز كليسايي درس خوانده بودم و مبلغ كليسايي محسوب مي شدم. زماني كه عراق به كويت حمله كرد و آمريكاييها آمدند در دفاع از كويت وارد جنگ با عراق شدند در اخبار مدام در مورد جنگ عراق گفته مي شد من تازه اسم اسلام را شنيدم. در انتشارات يك كتاب فروشي يك كتاب ديدم نوشته بود اسلام. حال اين انتشاراتي كه او ميگفت همان انتشارات پنگوئن بود كه آيات شيطاني را نيز چاپ كرده و يك انتشارات صهيونيستي معروف است. به عبارت ديگر معرفي اسلام توسط يك مجموعه صهيونيست! او نوشته بود كه اين را در يك كتاب فروشي ديدم و توجه من را جلب كرد. در نامه نوشته بود من اين كتاب را تورق كردم گفت هر چه تورق كردم، احساس كردم چيزي كه سال ها در جستجوي آن بودم و در مراكز كليسايي آموزش ديدم و نتوانسته بودم پيدا كنم در اين كتاب پيدا كردم. اين مصدر آشنايي اين شخص با اسلام است.
عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت(ع) ادامه داد: ماخيلي جاها اسلام و تشيع را معرفي نكرديم. متاسفانه بهترين منبع شيعهشناسي كه در زبان انگليسي وجود دارد توسط يك بهايي نوشته شده است. او در آمريكا خيلي كتاب در مورد اسلام نوشته است. كرسيهاي اسلام شناسي در دنيا به صورت عمده دست صهيونيستها، يهوديها و بهاييهاست. كرسيهاي اسلام شناسي را تعداد كمي از مسلمان در اختيار دارند كه از همان تعداد كم تعداد خيلي خيلي كمتري شيعه هستند. يكي از دوستان كه براي تدريس شيعه به واتيكان دعوت شده بود، مي گفت: كسي كه شيعه شناسي را در دانشگاه هاي واتيكان درس مي داده، يك بهايي بوده است. يعني مراكز شيعه شناسي هم در اختيار ما نيست. اين برميگردد به اين نكته كه ما نميدانيم نيازهايي كه براي معرفي تشيع وجود دارد از جمله كرسيهاي شيعه شناسي در دانشگاه هاي مختلف دنيا توسط غير مسلمانان يا مسلمانان غير شيعه ارائه ميشود.