سوغات متفاوت زائران ایرانی از مکه مکرمه
اگر مسافر باشی آن هم مسافر قبله نمی توانی دست خالی به وطن برگردی و بنا به توصیه های دینی و اخلاقی سوغاتی تهیه می کنی برای آن هایی که در وطن چشم انتظار بازگشت تو هستند.
به گزارش خبرنگار اعزامي پايگاه اطلاع رساني حج در مكه مكرمه، اگر مسافر باشي آن هم مسافر قبله نمي تواني دست خالي به وطن برگردي و بنا به توصيه هاي ديني و اخلاقي سوغاتي تهيه مي كني براي آن هايي كه در وطن چشم انتظار بازگشت تو هستند.
مقدار سوغاتي به سليقه افراد بستگي دارد،هر كسي به گونه اي كه انديشيده و لازم است اجناسي را تهيه مي كند و با خود به وطن مي برد – حالا من وارد جزئيات موضوع نمي شوم كه اصلا با وضعيت اقتصادي موجود صلاح هست سوغاتي ببريم يا نه،چرا كه هدفم از اين گزارش سوغاتي از جنس ديگر است –
زائران كوي دوست با شخصيت ها و نگرش هاي متفاوتي به اين سرزمين سفر كرده اند هرچند كه همه به دنبال طواف بر گرد خانه اند اما به مثابه گنجي كه آشكار شده و هر كس بنا به توانايي خود از اين گنج استفاده مي كند در اين گزارش در پي آنيم كه ميزان بهرمندي معنوي از سفر را در برخي زائران بشناسيم و ارائه كنيم.
زوجي جوان كه شب هاي پي در پي گوشه اي مشخص از مسجدالحرام را براي خلوت خود انتخاب كرده و بيشتر سر در گريبان دارند در برابر پرسشم كه گفته ام "سوغات معنوي شما از اين سفر چيست؟" چنين پاسخ مي دهند:با هم به اين نتيجه رسيده ايم كه انسان در برابر عظمت حضرت حق بسيار ناچيز و ناتوان است.
پيرمردي عصا به دست و اهل باغملك در هتل محل اقامت مان در پاسخ به سوالم چنين مي گويد:البته براي بچه ها و نوه ها چيزهايي خريده ام اما براي خودم اين را سوغات مي برم كه بروم به فكر آخرتم باشم.
پسري دانشجو كه دشداشه اي عربي هم پوشيده و شاهد گفت و گوي من با پيرمرد باغملكي است خودش به حرف مي آيد و مي گويد:من با توجه به آن چه كه در اين سفر تجربه كردم تصميم گرفتم بعد از اين از كساني كه كم توان و ناتوان هستند دستگيري كنم. و سپس توضيح مي دهد كه چگونه در اين سفر روحاني همراه و همسفر چند زائر مسن شده و در كارها و اعمال شان كمك حال شان بوده است.
جوان دانشجو همراهي با اين همسفران را يكي از بهترين لذات زندگي اش مي داند و البته با لحني آميخته به شرم و خجالت زمزمه مي كند:البته مي خواهم اين تصميم را اول در مورد نامزد عقدي ام به كار ببندم.
و سپس از نامزدش مي گويد كه انتخاب اجباري مادرش بوده و تا الان به او كم اعتنا بوده و در اثر اين سفر تصميم گرفته با تقديرش كنار بيايد و از آزار و اذيت دخترك كه قرار است مادر فرزندانش بشود دست بردارد.
يكي از خدمه ايراني هتل گزينه بعدي پاسخ به سوال اين گزارش است كه "سوغاتي معنوي ات از سفر چيست؟" پاسخ او شنيدني است:فقط و فقط خدمت به مردم،همين!
روحاني يكي از كاروان هاي مستقر در مدينه هم در پاسخ به سوالم چنين مي گويد:راستش هر سفري كه مي آيم به اين سرزمين چيز خاصي نصيبم مي شود،در اين سفر به اين نتيجه رسيدم كه بايد بيش از پيش مراقب آبروي افراد باشيم،خداي ناكرده ممكن است با يك نگاه متفاوت بنده اي از بندگان خدا را از دين خدا دور كنيم.
كامله زني با لهجه اي خاص از مناطق مركزي كشورمان در مسير حرم به هتل مورد سوالم قرار مي گيرد و درحالي كه ظاهري شرمنده دارد چنين مي گويد:راستش تصميم گرفتم وقتي برگشتم با دو عروسم مهربان تر باشم،اين جا كه بودم قدرشان را بيشتر فهميدم.
يكي از روحانيون شاغل در بعثه مقام معظم رهبري(مدظله العالي)هم در پاسخ به سوالم ضمن بيان چند حكايت شنيدني مي گويد:ما در اين سفر بايد بيشتر از خودمان مراقبت كنيم تا انشاالله خود حضرات ائمه معصومين و حضرت حق سوغاتي مورد نظرشان را پس از سفر نصيب مان كنند،مهم اين است كه ما بعد از سفر هم همين حال خوش فعلي را كه خودمان را در محضر حضرتش مي بينيم در خودمان حفظ كنيم.
ادامه دارد