باطل شدن شایعه یهودیان با تولد نخستین صحابه خردسال در مدینه


عبدالله زبیر نخستین کودکی بود که بعد از هجرت مسلمانان از مکه به مدینه متولد شد او در هفت یا هشت سالگی، در میان جمعی از کودکان مسلمان با پیامبر گرامی(صلی الله علیه و اله)بیعت کرد

به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج و ابسته به بعثه مقام معظم رهبري، عبدالله بن زبير بن عوّام بن خُوَيْلد از تيره بني‌اسد قريش ، مكنّا به ابوبكر و ابوخُبَيب و پدرش عمه‌زاده پيامبر و مادرش اسماء، دختر ابوبكر است. ابن‌زبير بارها به اين نسبت‌ها افتخار مي‌كرد. بنا بر سخن مشهور، او نخستين نوزادي بود كه پس از هجرت پيامبر(صلي الله عليه و اله)به مدينه، درميان مسلمانان، در شوال سال اول ق. زاده شد.
مسلمانان با شنيدن خبر تولد او، از خوشحالي يكباره تكبير گفتند؛ زيرا تولد وي نشانه بطلان شايعه يهوديان بود كه به ادعاي خويش مي‌خواستند با جادو، مانع تولد نوزادان مسلمانان شوند و بدين ترتيب نسل مسلمانان را به ‌تدريج منقرض كنند. پيامبر كام ابن‌ زبير را با خرما برداشت و او را عبدالله ناميد و ابوبكر در گوش‌هايش اذان گفت. او پوستي به رنگ سبز تيره و بدني لاغر و نحيف، قدي ميانه، محاسني زرد و بسيار كم پشت و موهايي بلند و پر پشت داشت و پدرش وي را شبيه‌ترين مردم به ابوبكر مي‌دانست.
عبدالله در هفت يا هشت سالگي، در ميان جمعي از كودكان مسلمان با پيامبر گرامي(صلي الله عليه و اله)بيعت كرد. از اين رو، او را از صحابه صِغار پيامبر شمرده‌اند. وي در روزگارابوبكر، داوطلبانه سردسته گروهي از نوجوانان شد كه در اجراي فرمان خليفه، دزدي سابقه‌دار را در بقيع گردن زدند. او در نبرد يرموك به سال13ق. همراه پدرش زبير حاضر بود؛ اما از آن‌جا كه تنها 12 سال داشت، در جنگ شركت نكرد. در روزگار عمَر با او در مسابقه شترسواري رقابت كرد و بر او پيروز شد.
ابن‌ زبير را مردي شجاع، جنگجو، داراي قدرت بدني بسيار، سخندان و خطيبي توانا و درعين حال بدخلق و حسود معرفي كرده‌‌اند. بدخلقي ابن‌ زبير باعث دخالت در روابط زناشويي پدر و مادرش به ‌سبب تعصب به مادر و سرانجام جدايي آنان شد. بخل شديد ابن‌ زبير ضرب المثل بود و اعتراض كساني مانند ابن‌ عباس و ابن عمر را ضدّ وي بر‌انگيخت. معاويه سال‌ها پيش‌تر خطر حرص و بخل شديدش را به او گوشزد كرده بود. تنگ‌چشمي او به اندازه‌اي بود كه در موارد فراوان برادرش مُصْعَب بن زبير براي جبران آن تلاش مي‌كرد و در برابر، عبدالله، مصعب را براي دست‌و‌دل‌بازي توبيخ مي‌كرد. هنگامي كه وي به جذب رهبران قبايل و فرماندهان نظامي نياز داشت، همين ويژگي بر مقبوليت عمومي او اثر منفي نهاد. او مردم باديه‌نشين را كه به ياري‌اش آمده بودند، افرادي بي‌ارزش خواند كه در زمانه عافيت سربارند و در روزگار بلا، فراري؛ و بدين سان، باعث رميدن آنان شد.
ابن‌ زبير در زمان عثمان به ‌سِمَت‌هاي مختلفي دست يافت. در روند يكسان‌سازي مصاحف، دركنار زيد بن ثابت و سعيد بن عاص، در زمره كاتبان نسخه‌هاي قرآن بود. در حمله به مغرب به سال 27 يا 28ق. تحت فرماندهي عبدالله بن سعد بن ابي‌سَرْح شركت داشت و به ادعاي خود، با كشتن فرمانده لشكر دشمن، باعث پيروزي مسلمانان شد. او در زمان شورش مردم بر ضدّ عثمان، بر خلاف پدر و خاله‌اش عايشه، از مدافعان عثمان بود كه به‌ رغم خواسته وي خانه‌اش را ترك نكرد. همو نمايندگي عثمان را در مواجهه با معترضان و امامت جماعت را هنگام محاصره خانه‌اش بر عهده داشت و در اين ماجرا زخمي شد.
متاسفانه از عبدالله زبير در تاريخ فجايع فراواني به يادگار مانده است و دشمني اش با اهل بيت (ع) دل هاي مسلمانان صدر اسلام را به درد مي آورد.