فرزند خوانده و حب رسول خدا (ص) چه کسی بود؟
اُسامة بن زید فرزند زید آزاده شده پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و پسر خوانده آن حضرت بود. بنا بر روایات حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) ایشان را بسیار دوست می داشت به همین خاطر به حب الرسول شهرت یافته بود.
به گزارش سرويس انديشه پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، اسامه از تيره كلب از قضاعه با كنيههايي همچون ابومحمد ، ابوزيد ، ابويزيد ، ابوخارجه و ابوحارثه فرزند زيد و اُم ايمن بود كه هر دو از بردگان آزاد شده بودند. پدرش زيد آزاد شده رسول خدا(صلي الله عليه و آله) و پسر خوانده آن حضرت(صلي الله عليه و آله) و از نخستين مسلمانان بود و مادرش بَرَكه نامآور به اُم ايمن، دايه و آزاد شده رسول خدا(صلي الله عليه و آله) بود. از اين رو، اين سه تن را از موالي رسول خدا(صلي الله عليه و آله) يا موالي بنيهاشم به شمار آوردهاند. او را مردي سيهچرده با بيني پهن و شكمي بزرگ دانستهاند. از او به ذوالبطن نيز ياد كردهاند.
در منابع اهل سنت، روايتهايي فراوان در فضيلتهاي اسامه گزارش شده كه گاه اغراقآميز مينمايد. در پارهاي از اين منابع گفته شده كه او همراه رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به مدينه هجرت كرد و ايشان او را بسيار دوست داشت و وي را همانند يكي از افراد خانوادهاش ميدانست. از اين رو، به عنوان حِبّ (دوست) رسول خدا(صلي الله عليه و آله) شهرت يافته و به همين دليل، عبارت نگين انگشترياش را «حِبّ الرسول» برگزيده بود. از آنجا كه پدرش زيد نيز به حِبّ نامآور بوده ، برخي از او با عنوان الحِبّ بن الحِبّ ياد كردهاند. درباره محبت پيامبر گرامي(صلي الله عليه و آله) به زيد،گزارشهايي اغراقآميز در دست است؛ مانند اين كه پيامبر به سبب محبت فراوان خود به اسامه، برخي از نفيسترين هدايا مانند حلة دحيه كلبي و جامه سيف بن ذي يَزَن را به وي بخشيد. اما اينگزارشها اغراقآميز به نظر ميرسند.
اسامه به علت خردسالي، در سالهاي آغازين هجرت نقشي چندان ايفا نكرد و به همين سبب، اجازه شركت در دو غزوه بدر و احد را نيافت. بر پايه برخي گزارشها، پيامبر(صلي الله عليه و آله) در رويداد اِفك به سال پنجم يا ششم ق. با اسامه و امام علي(عليه السلام) مشورت كرد. اسامه داستان افك را دروغ دانست و به طرفداري از عايشه پرداخت. پذيرش اين داستان، از جهات گوناگون، از جمله مشورت با فردي 12 تا 17 ساله، دشوار است.
نخستين حضور نظامي اسامه به شركت وي در سريه بشير بن سعد در فدك در ماه شعبان سال هفتم ق. و سپس سريه زياد بن عبدالله ليثي در مَيفَعَه در ماه رمضان همان سال بازميگردد. همچنينگزارشي از حضور او در فتح مكه رسيده است كه بر پايه آن، وي پشت سر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) بر يك مركب نشسته بود. همانند همينگزارش در حج رسول خدا(صلي الله عليه و آله) به سال دهم نيز رسيده است. از اين جهت، او را رِدْف پيامبر(صلي الله عليه و آله) لقب دادهاند. برخي از تاريخنگاران پنداشتهاند كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) در موارد فراوان او را پشت سر خود بر مركب مينشاند ؛ اما جز اين دو،گزارشي در اين زمينه در دست نيست.
برخيگزارشها از نقش اسامه در پاك كردن تصويرهاي شركآميز درون كعبه در فتح مكه حكايت دارند. ميگويند اسامه با دلو از زمزم آب ميآورد و رسول خدا(صلي الله عليه و آله) پارچهاي را با آن خيس مينمود و تصويرهاي ياد شده را پاك ميكرد.
او همچنين در نبرد حنين به سال هشتم ق. حضوري فعال داشت. وي را از اندك افرادي به شمار آوردهاند كه در بحبوحه اين نبرد، پيامبر(صلي الله عليه و آله) را تنها نگذاشت.
در همين دوره، برخي از منابع اسامه را واسطه شأن نزول دستكم دو آيه از قرآن كريم دانستهاند: 1. آيه 94 نساء/4. اسامه در سريه زياد بن عبدالله، شخصي را كه با گفتن «لا إله إلا الله» اظهار مسلماني ميكرد، كشت و پس از بازگشت، پيامبر(صلي الله عليه و آله) او را مؤاخذه كرد. سپس آيه {وَلا تَقُولُوا لِمَن أَلْقَي إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا} نازل شد. 2. آيه حرمت غيبت (12 حجرات/49). گويند اين آيه هنگامي فرود آمد كه دو تن از صحابه، درباره اسامه غيبت نمودند و او را بخيل خواندند.