اقوال مختلف درباره محل تدفین حضرت زینب(س)
علت اصلی اختلاف در محل مزار حضرت زینب کبری(س) اشتراک نام آن بانوی مجلّله با بانوان دیگری است که آنها نیز «زینب» نام دارند و در کنیه و بعضاً نسب با آن حضرت مشترکند.
به گزارش گروه دين و انديشه پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از فارس، يكي از مسائلي كه در تاريخ اسلام مورد بحث و گفتوگوست، محل دفن برخي از شخصيتهاي بزرگ از جمله حضرت زينب(س) دختر امام علي عليهالسلام است. آيا حضرت زينب در شام مدفون است؟
مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم، در يادداشتي اين مسأله را بررسي كرده است.
[factimage()] http://media.farsnews.com/media/Uploaded/Files/Images/1391/12/27/13911227130738422_PhotoL.jpg [imagetitle()] [factimageend()]
فرزندان اميرالمؤمنين علي ـ عليهالسّلام ـ همه از يك مادر نبودهاند هرچند نام برخي از آنها يكي بوده است.
علت اصلي اختلاف در محل مزار حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ، اشتراك نام آن بانوي مجلله با بانوان ديگري است كه آنها نيز زينب نام دارند و در كنيه و بعضاً نسب با آن حضرت مشتركند.
از جمله اميرالمؤمنين ـ عليهالسّلام ـ سه فرزند داشتند به نام زينب، نخستين آنها فرزند حضرت فاطمه ـ عليهاالسّلام ـ و زينب كبري خوانده ميشد. هر چند زينب كبري ـ عليهاالسلام ـ ، ملقب به امكلثوم بود، امّا شهرت او به همان زينب كبري بوده نه امكلثوم.
حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ با پسرعمويش عبدالله بن جعفر بن ابيطالب، ازدواج كرد و از اين پيوند صاحب چند فرزند شد كه عبارتند از: علي، عوناكبر، عباس، محمد، أمكلثوم.(1)
زينب ديگر نيز كه زينب وسطي ناميده ميشد، ملقب به امكلثوم بوده و در زمان حيات اميرالمؤمنين از دنيا رفتهاند.(2)
زينب صغري نيز فرزند سوم اميرالمؤمنين ـ عليهالسّلام ـ بود، كه از مادري امولد به دنيا آمد و با پسر عمويش محمد بن عقيل ازدواج كرد. او سه فرزند به دنيا آورد به نامهاي قاسم، عبدالله و عبدالرحمن. زينب صغري كه او هم امكلثوم ناميده ميشد، در مدينه وفات يافت.(3)
زينب ديگري هم در مدينه رحلت كرد همانجا مدفون شد و او زينب دختر رسول خدا(ص) بود. ايشان فرزند خديجه كبري بود و در زمان حيات رسول خدا(ص) در سال هشتم هجرت در مدينه چشم از جهان فرو بست.(4)
زينب بنت يحيي المتوج بن الحسن الانور بن زيد الأبلج بن الحسن السبط بن علي بن ابيطالب نيز بانوي ديگري است كه با زينبات نامبرده خلط شده است.(5)
از منابع تاريخي ظاهراً فقط صاحب تحفة الاحباب از ايشان ياد ميكند و ميگويد: «من در سال 1340 ق در سفري كه به مصر داشتم، مزار او را در آن سامان زيارت كردم.» پس از مؤلف تحفة الاحباب، ناسخ التواريخ نيز آن را به نقل از همين كتاب، تكرار ميكند.(6)
نسبت به محل مزار بانو زينب كبري(س) مجموعاً 3 نظريه وجود دارد كه يك به يك آنها را بررسي ميكنيم.
1: بقيع در مدينه در كنار مزار عبدالله بن جعفر.(7)
2: در راويه محلي نرسيده به دمشق در شام در كنار مزار عبدالله بن جعفر.(8)
3: در مصر.
كساني كه قائل به نظريه نخست هستند، مانند صاحب اعيان الشيعه دليل خود را عدمالدليل ذكر ميكنند و ميفرمايند: «ما دليلي نداريم كه حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ بعد از اينكه از شام به مدينه بازگشتند، دوباره از مدينه خارج شده باشند بنابراين لازم ميآيد كه ايشان در مدينه دفن شده باشند».(9)
اين سخن صحيح نيست. زيرا در روايتي از مصعب بن عبدالله نقل شده است كه وقتي عبدالله بن زبير به بهانه خونخواهي حسين در مكه قيام كرد و يزيد را از خلافت خلع نمود و مردم را عليه وي برميانگيخت، اين خبر به اهل مدينه رسيد و در آنجا هم حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ خطبهاي خواندند و مردم را به قيام عليه يزيد تحريض كردند.
خبر اين سخنراني به عمرو بن سعيد (گماشته يزيد) رسيد، نامهاي به يزيد نوشت و او را از اين مسأله مطلع كرد. يزيد در پاسخ نامه دستور داد كه حضرت زينب ـ سلامالله عليها ـ را از مدينه اخراج كنند تا از آنجا به هر سرزمين ديگري كه ميخواهد برود و آنجا سكني گزيند.
حضرت زينب ـ سلامالله عليها ـ در برابر اين دستور مقاومت ميكنند امّا با مشورت و اصرار بانوان بنيهاشم به ويژه زينب بنت عقيل، تصميم ميگيرند كه از مدينه به سرزميني امن هجرت كنند و با شماري از بانوان بنيهاشم از آنجا بار سفر را ميبندند.(10)
روايات ديگري نيز با همين مضمون وجود دارد كه ميتواند بر اين امر صحه بگذارد.(11)
بنابر آنچه گفتيم معلوم شد كه حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ از مدينه خارج شدند امّا اينكه آيا به شام سفر كردند يا مصر، در سخنان بعدي خواهيم گفت.
عدهاي ديگر همچون مرحوم شيخ بهايي و پيروان ايشان معتقدند كه حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ در راويه در كنار مزار عبدالله بن جعفر در شام مدفونند.
اينان علت هجرت اين بانو به شام را چنين بيان ميكنند كه در آن هنگام قحطي و گرسنگي سختي بر مدينه چنگ انداخت و در كنار آن امراضي چون وبا و طاعون جان بسياري از مردم را گرفت.
عبدالله بن جعفر همسر حضرت زينب نيز شخص ثروتمندي بود، حتي باغها، مزارع و روستاهايي در شام داشت. امّا ثروت كلان او با سخاوتش در آميخته بود و براي نجات مردم از گرسنگي تمامي دارايي خود در مدينه را از دست داد لذا پس از مدتي وقتي خود دچار فقر و تهيدستي شد، براي نجات خويش و حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ آهنگ سفر كرد و با حضرت به شام آمد تا اموال خود را در آن سامان مورد استفاده قرار دهد. امّا متأسفانه پس از مدتي زندگي در دمشق در محلي به نام راويه بانو زينب كبري رحلت كردند و همانجا به خاك سپرده شدند و مزار ايشان در كنار مزار عبدالله كه او نيز در همانجا مدفون شد، قرار دارد.
اين نظريه هم با توجه به دلايلي چند چندان قوي به نظر نميرسد:
1. بر اساس نظر مشهور و تاريخنگاران معتبر، مزار عبدالله بن جعفر در حجاز است و در منابعي همچون عمدة الطالب، الاستيعاب، اسد الغابة، الاصابة و ... آمده است كه عبدالله در مدينه وفات كرد و در بقيع دفن شد.
2. اينكه حضرت زينب ـ سلامالله عليها ـ به دليل قحطي و گرسنگي و فرار از وبا و ... همراه عبدالله به شام آمده باشد، ريشه تاريخي ندارد، بلكه صرفاً يك حدس و استنباط از سوي برخي تاريخنويسان است. زيرا همين كه ديدهاند مزار موجود در راويه در خارج از دمشق مربوط به زينب است، ذهنشان از زينب به فرد اكمل آن يعني زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ متبادر شده است، و خواستهاند براي علت حضور حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ در آنجا دليلي از پيش خود مطرح سازند و وجهي بتراشند.
3. هيچ مورخي نگفته است، عبدالله بن جعفر در خارج از شام (راويه) باغ، مزارع، روستا و ... داشته است، تا اينكه بخواهد به آن ديار هجرت كند و به كار آن بپردازد.
4. به فرض آنكه عبدالله در شام باغ و بستاني داشته باشد، چه انگيزهاي وجود دارد كه ايشان همسرش حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ را هم به آنجا بياورد؟ زينبي كه پيش از آن در لباس اسارت به شام آمده بود و به صورتي نامناسب همراه برادرزادهاش امام زينالعابدين ـ عليهالسّلام ـ به دربار يزيد خوانده شده بود. آيا اصلاً ميتوان تصور كرد كه زينب(س) با آن همه مصيبتي كه در شام ديد، باز هم به آنجا رغبتي داشته باشد. اگر دليل آمدن به شام گرسنگي و قحطي بود ميتوانست از راهي سادهتر اين مشكل را حل كند. و علاوه بر اين چرا فقط حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ را به شام آورد و بقيه اهل و عيالش را با آن گرسنگيها و قحطيها در حجاز رها كرد؟!
بنابراين با توجّه به ادلهاي كه بيان كرديم، دليل حضور حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ در شام را نميتوان به نحوي كه گفتهاند بپذيريم، بلكه ميتوانيم آن را به گونهاي ديگر اثبات كنيم.
اگر به خاطر داشته باشيد پيش از اين گفتيم كه حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ به دستور يزيد -لعنةالله عليه- از مدينه تبعيد شدند.(12) معناي اين سخن آن است كه بايد دليل حضور حضرت زينب كبري(س) در شام را اقامت اجباري به دستور يزيد دانست، نه هجرت ناشي از قحطي و همراهي با همسرش عبدالله بن جعفر و ... چنانكه پيش از اين آنها را پاسخ گفتيم. بنابراين ميتوان نظريه دوم را فيالجمله به تقريري كه بيان شد، پذيرفت.
امّا نظريه سوم، كه قول ضعيفي است و تنها در كتاب اخبار الزينبات رواياتي دال بر هجرت حضرت زينب كبري ـ سلامالله عليها ـ به مصر وجود دارد كه اكثراً مرفوعه و ضعيف است، (13) و احتمالاً در اخباري هم كه در اين كتاب ذكر شده ميان زينب بنت يحيي، و زينب بنت علي ـ عليهالسّلام ـ خلط شده است.
پاورقي و منابع:
1. ابن سعد، الطبقات الكبري، بيروت، دارالكتب العلميه، 1410 ق، ج 8، ص 340. عزالدين جزري، اسدالغابة في معرفة الصحابه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج7، ص130.
2. ابي الحسين يحيي بن حسن بن جعفر بن اعرج بن حسين بن زينالعابدين، اخبار الزينبات، نسخه خطي، بيتا، بينا، ص 123.
3. اخبار الزينبات، ص 125.
4. عزالدين جزري، اسدالغابة في معرفة الصحابه، ج7، ص130.
5. سيد محسن امين، اعيانالشيعه، بيروت، دارالتعارف، 1403 ق، ج7، ص142.
6. سپهر، ميرزا عباس قلي خان، ناسخ التواريخ، چاپ بمبئي، ص 65، (به نقل از اعيانالشيعه).
7. سيد محسن امين.همان.
8. بهايي، به نقل از نهضة الحسين، ص 97 و وسيلة الدارين في انصار الحسين، ص 140.
9. سيد محسن امين، اعيان الشيعه، ج7، ص140.
10. اخبار الزينبات، همان، ص 115.
11. همان، ص 117.
12. ر.ك: اخبار الزينبيات، همان ،ص 4 .
13. اخبار الزينبات، همان، ص120.