بیتالاحزان یک حقیقت فراموش ناشدنی

بیتالأحزان، از دوران حیات حضرت زهرا سلاماللَّه علیها تا سال 1344 ه، محلی بوده است مشخص و معین که شیعیان با پیروی از روش حسین بن علی(ع) در طول تاریخ به این بیت اهمیت خاصی قائل بوده و آنجا را همانند سایر مشاهد و حرمها زیارت و در آنجا به نماز و عبادت میپرداختند و حتی امام غزالی اهل سنت نیز به نماز خواندن در این محل تشویق و توصیه کرده است.
به گزارش گروه اندیشه پایگاه اطلاع رسانی حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبری، مرحوم آیتالله محمد صادق نجمي در شماره دوم فصلنامه میقات حج در مقالهای با عنوان «بیتالاحزان یک حقیقت فراموش ناشدني» به بررسی تاریخی این مکان پرداخته و با شواهد و قرائن تاریخی وجود چنین محلی را به اثبات رسانده است که در زیر متن کامل این مقاله را میخوانیم:
هر زائر شيعي، از هر نقطه دنيا كه وارد مدينه منوره ميگردد، پس از زيارتِ قبر مطهر حضرت رسول( ص) و اقامه نماز در مسجد آن حضرت و پس از زيارت قبور پاك ائمه بقيع- عليهم السلام- و ساير قبور متعلق به اقوام و عشيره پيامبر اكرم(ص) عازم زيارت بيتالاحزان ميشود، به اين اميد كه اگر به قبر مطهر زهراي مرضيه- سلاماللَّه عليها- دسترسي ندارد، آن حضرت را در محل ديگري كه به وي منتسب است زيارت كند و اگر نميتواند كه صورت خود را به خاك قبر يگانه يادگار رسول خدا بگذارد و ضريح مقدس آن حضرت را با اشك ديده بشويد، حداقل در جايگاهي كه دخت گرامي پيامبر- ص- پس از رحلت پدر بزرگوارش و در ايام آخر عمرش هر روز چند ساعت از وقت خويش را در آنجا به عبادت و گريه و ناله سپري نمود، نماز بخواند و به ياد اشكهاي آن حضرت اشك بريزد. اما اينك نه از چنين محلي خبري است و نه از بيتالأحزان در بقيع، اثري.
آيا اصلًا بيتالاحزان در حقيقت وجود دارد يا يك موضوع موهوم و خيالي بوده و بجز در لسان بعضي از خطبا و گويندگان وجود خارجي نداشته است؟!
در اين مقاله برآنيم كه با مطالعات كم و ناقص خود، محل واقعي و تاريخ ساختمان بيتالاحزان را، تا آنجا كه از كتب حديث و تاريخ به دست ميآيد و گفتار كساني را كه در طول تاريخ و از قرن اول تا دوران تخريب، از نزديك اين بيت حزن را زيارت كرده و شاهد ساختمان آن بودهاند در اختيار خواننده ارجمند قرار دهيم تا معلوم شود كه بيتالأحزان يك واقعيت غير قابل انكار و يك حقيقت فراموش نشدني است، اگر چه ساختمان آن ويران گرديده و در گوشه بقيع، از بيتالاحزان اثري باقي نمانده است. منابع حديثي و تاريخيِ متقن از محدثان، مورخان، نويسندگان معروف و دانشمندان مشهور از شيعه و اهل سنت در طول تاريخ آن را تأييد و تثبيت نمودهاند كه اينك نمونههايي از روايات و اعتراف مورخان را از نظر خوانند ميگذرانيم.
بيتالاحزان در منابع حديثي
از جمله منابع حديثي كه در آن از انگيزه به وجود آمدن بيتالاحزان سخن به ميان آمده، خصال شيخ صدوق- ره- ميباشد كه آن محدث بزرگ، در ضمن روايتي با اسناد از امام صادق- ع- نقل ميكند: «و اما فاطمة فبكت علي رسولاللَّه حتي تأذّي بها اهل المدينة فقالوا لها قد آذيتنا بكثرة بكائك فكانت تخرج الي المقابر ...» 1
صريحتر و روشنتر از روايت صدوق، گفتار فضه (خادمه حضرت زهرا- سلاماللَّه عليها- است كه مرحوم علامه مجلسي در ضمن بيان جريان مفصل شهادت حضرت زهرا از زبان فضه، چنين نقل ميكند كه:
«ثم انه بني لها بيتاً في البقيع نازهاً عن المدينه». 2
«امير مؤمنان- ع- براي فاطمه، در بقيع و در خارج مدينه، خيمهاي را بپا داشت كه آن حضرت به همراه حسنين بدانجا ميآمد و پس از گريه طولاني به خانهاش مراجعت مينمود.
توضيح اينكه: بطوريكه در كتب لغت آمده است، «بيت» در لغت به معناي «محل و مسكن» است خواه به شكل چادر باشد يا خانهاي از خاك و گل 3 و بطوريكه در آينده نيز خواهيم ديد، اولين بيت و مسكني كه براي فاطمه زهرا در بقيع ساخته شده، بصورت چادر و خيمه بوده است.
بيتالاحزان از نظر علما و مورخان
عدهاي از علماي بزرگ و شخصيتهاي علمي كه در تاريخ مدينه و يا درباره زيارت بقيع مطلبي نوشتهاند، از بيتالأحزان نيز سخن گفته و وجود آن را تأييد و تثبيت نمودهاند كه نظرات چند تن از آنان را به ترتيب تاريخ زندگي آنان، ميآوريم: 1- ابن شبه نميري 173- 262
قديميترين تاريخ موجود 4 در باره مدينه منوره، تاريخ المدينه، تأليف ابوزيد عمر بن شبه النميري 5 است. او كه يكي از شخصيّتهاي علمي و از فقها و محدثان مورد وثوق و از مورخان مورد اعتماد، نزد علما و دانشمندان اهل سنت است، در كتاب خود، آنجا كه آثار و قبور بقيع- موجودِ در زمان خودش- را معرفي ميكند، چنين مينويسد: «شخص موثق و مورد اعتمادي بر من نقل نمود مسجدي كه در طرف شرقي آن به جنازه اطفال نماز خوانده ميشود، دراصل خيمهاي بوده براي زن سياهي بنام «رقيه» 6 كه به دستور حسين ابن علي- ع- در آنجا مينشست تا از قبر فاطمه- ع- مراقبت كند زيرا قبر فاطمه را كسي بجز همان زن نميشناخت. 7
از اين گفتارِ ابن شبه كه مشهود و مسموع خود را در مورد بيتالاحزان نقل نموده است، دو مطلبِ زير بوضوح به دست ميآيد: 1- بيتالاحزان در دوران حسين بن علي- ع- يعني تا سال 61 هجري، مانند حال حيات حضرت زهرا- سلاماللَّه عليها- بصورت خيمه و چادر و محلي بوده است مشخص و معين و حسين بن علي- ع- بر حفظ آن عنايت و اهتمام داشته؛ بطوري كه يكي از بانوان و ارادتمندان حضرت زهرا- سلاماللَّه عليها- را مأموريت داده است، در اين بيت و خيمه كه يادآورِ دورانِ حساس زندگي مادر بزرگوارش بوده، اقامت نموده و از آنجا حراست و نگهباني كند و لابد براساس همين ديد و اهتمام و به پيروي از روش آن حضرت، افرادي از اهل بيتِ عصمت پس از آن حضرت نيز همين روش را ادامه داده و خيمه را به ساختمان مبدّل نمودهاند.
2- بيتالاحزان پس از اين دوران و در اواخر قرن دوم و اوائل قرن سوم، داراي ساختمان بوده كه ابن شبه را وادار نموده است كمّ و كيف و انگيزه بوجود آمدن اين ساختمان را از افراد خبير و مطلع جويا شود و يكي از افراد مطلع و مورد وثوق نيز تا آنجا كه در اين مورد اطلاع داشته با وي در ميان گذاشته است و سابقه آنجا را كه زماني بصورت خيمه بوده، بازگو نموده است و ليكن اين خيمه دقيقاً در چه تاريخي و به وسيله چه كسي به ساختمان تبديل شده، معلوم نيست.
توجيه متناقض
و اما مطلب ديگري كه در ذيل اين گفتار آمده است كه: اقامت آن زن در ميان بيتالاحزان براي حفظ و مراقبت قبر حضرت زهرا- سلام اللَّه عليها- بوده است، تعليلي است از سوي خودِ وي و توجيهي است متناقض و غير قابل قبول؛ زيرا: اولًا خودِ ابن شبه در اين كتاب، مانند عدّه ديگر از مورخان ميگويد كه علي بن ابيطالب- ع- پيكر مطهر حضرت زهرا- س- را شبانه و در داخل منزل خود دفن نمود؛ بنابراين، مراقبت از قبر آن حضرت در بقيع مفهومي ندارد.
و ثانياً اگر قبر آن حضرت در بقيع واقع بوده و كسي بجز «رقيه» آن را نميشناخته، باز هم مراقبت از قبرِ مجهول، معنا و مفهومي ندارد.
بهرحال با توجه به شرايط خاص و حساس آن روز، ابهام در پاسداري از بيتالاحزان و توجيهات مختلف در اقامت يك زن در داخل آن، مستبعد نيست.
2- فتواي امام غزالي بر استحباب خواندن نماز در بيت الاحزان
امام ابومحمد غزالي 450- 505 كه يكي شخصيتهاي معروف و از علما و دانشمندان اهل سنت است، در ضمن بيان وظايف زايران مدينه منوره و كساني كه به زيارت بقيع مشرف ميشوند ميگويد: «مستحب است كه زائران، هر روز صبح، پس از زيارت قبر حضرت رسول- ص- در بقيع حضور بهم رسانند و قبور پيشوايان ديني و صحابه را كه در آنجا مدفون هستند زيارت كنند». سپس ميگويد: «و مستحب است در مسجد فاطمه- عليها سلام- نيز نماز بخوانند». (و يستحب ان يخرج كل يوم الي البقيع بعدالسلام علي رسولاللَّه ... و يصلي في مسجد فاطمه رضياللَّه عنها). 8
3- ابن جبير، جهانگرد معروف و دانشمند اسلامي 540- 614
سومين كسي كه بيتالأحزان را از نزديك زيارت و در باره آن سخن گفته است، رحاله و جهانگرد معروف اسلامي ابوالحسين احمد بن جبير اندلسي 9 است. او كه در ماه محرم سال 580 ه. ق. وارد مدينه شده و بقيع را زيارت نموده است، ميگويد: «و در كنار قبّه عباسيه، خانهاي قرار گرفته است كه به فاطمه دختر رسول خدا- ص- منتسب ميباشد، ميگويند اين همان خانهايست كه فاطمه زهرا به آنجا ميآمد و در آنجا اقامت و حزن و اندوه خود را در مرگ پدر بزرگوارش ابراز مينمود». 10
4- سمهودي 11 844- 911
چهارمين شخصيت و مورخي كه وجود بيتالأحزان را تأييد و تثبيت نموده است؛ مقتدا و پيشواي مورخان، نورالدين علي بن احمد سمهودي مصري است؛ شخصيتي كه پس از وي هيچ مورخ و نويسندهاي در باره مدينه كتابي ننوشته و هيچ گوينده و خطيبي، از تاريخ مدينه سخن نگفته، مگر اينكه به گفته او استناد جسته و از كتاب «وفاءالوفا» استمداد نموده است. او ميگويد:
«والمشهور ببيت الحزن انما هو الموضع المعروف بمسجد فاطمة في قبلة مشهد الحسن و العباس».
«مشهور در بيتالاحزان، همان محلي است كه به مسجد فاطمه معروف و در طرف قبله حرم (امام) حسن و (جناب) عباس واقع گرديده است».
آنگاه ميگويد: «واظنه في موضع بيت علي بن ابيطالب الذي كان اتخذه بالبقيع و فيه اليوم هيأة قبور». 12
«و به عقيده من، اين بيت الأحزان در محل همان بيت و مسكني است كه علي بن ابيطالب- ع- آن را در بقيع آماده ساخت». و اضافه ميكند كه فعلًا در ميان آن، شكل چند قبر نيز موجود است.
5- سِر ريچار بورتون «1853 ميلادي/ 1276 قمري»
يكي از جهانگردانِ غربي كه به مكه و مدينه مسافرت نموده 13 و در سياحتنامه خود از آثار و ابنيه حجاز و از اخلاق و رسوم مسلمانان در موسم حج و از جزئيات زندگي مردم حجاز سخن گفته است. از جمله حرمها و گنبدها و بارگاههاي موجود در بقيع را معرفي و با قلم خود ترسيم و تصوير نموده است.
«سِر ريچارد بورتون» جهانگرد انگليسي است كه در سال 1853 ميلادي- تقريباً 139 سال قبل- بقيع را از نزديك مشاهده نموده و در باره بيتالأحزان چنين گفته است:
«در بقيع مسجد كوچكي است كه در سمت جنوبي گنبد عباس بن عبدالمطلب واقع گرديده و اين مكان را بيتالأحزان نيز مينامند؛ زيرا فاطمه زهرا آخرين روزهاي عمر خويش را در اين محل بسر ميبرد و براي از دست دادن پدر عزيزش نوحهسرايي مينمود. 14
مطالبي كه از آقاي بورتون نقل شد، دليل روشني بر مشخص بودن ساختمان بيتالأحزان در زمان وي و اشتهار وجه تسميه و انگيزه ايجاد آن ميباشد كه يك جهانگرد انگليسي و غيرمسلمان در اندك زمان و با مختصر تماس با مسلمانان توانسته است همه اين مطالب را همانگونه كه در منابع محكم تاريخي و حديثي آمده است، دريافت و درسياحتنامه خود منعكس نمايد.
6- فرهاد ميرزا 15 1292 ه
فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه كه در 18 ذيقعده 1292 ه به زيارت بقيع نائل گرديده، پس از بيان زيارت حرم، ائمه بقيع و نثار فاتحه بر قبور علما كه در كناي اين حرم مطهر واقع بودند، ميگويد: «از آنجا به بيتالأحزان رفتم و از آنجا به زيارت حليمه سعديه ...» 16
بيتالاحزان در آستانه تخريب
تا اينجا همراه با تاريخ بيتالأحزان از بدو پيدايش آن، تا اواخر قرن سيزده (1292)، قرن به قرن حركت کردیم. اينك در قرن چهاردهم هجري و در آستانه تخريب بيتالأحزان كه در سال 1344 ه واقع شده است قرار گرفتهايم. در اين برهه محدود و مدت كمتر از نيم قرن، از ميان ميليونها زائر بيتالأحزان، تعدادي از علماي برجسته و نويسندگان را ميبينيم كه در تأليفات خود از بيتالأحزان سخن به ميان آورده و از اين بناي تاريخي و اثر فراموش نشدني ياد کردهاند؛ از جمله:
1- ابراهيم رفعت پاشا 17 نويسنده و اميرالحاج مصري است كه براي آخرين بار در سال 1325 ه بقيع را زيارت كرده و مشاهدات خود را در باره بيتالأحزان چنين نقل ميكند:
«و هناك قبة تسمي قبة الحزن يقال انها في البيت الذي آوت اليه فاطمه بنت النبي- ص- والتزمت الحزن فيه بعد وفات ابيها رسولاللَّه- ص- و كان فيالبقيع قباب كثيرة هدمها الوهابيون». 18
«در بقيع، گنبد ديگري نيز وجود دارد كه «قبة الحزن» ناميده ميشود و ميگويند كه اين گنبد در بالاي همان محل ساخته شده است كه فاطمه- ع- پس از رسول خدا- ص- بدانجا ميآمده و حزن و اندوه خود را ابراز مينموده است، سپس ميگويد در بقيع گنبدهاي زيادي بود كه وهابيها از بين بردهاند».
2- حاج سيد احمد هدايتي: يكي ديگر از كساني كه در آستانه تخريب بيتالأحزان و پنج سال قبل از اين حادثه تأسفبار، بيتالأحزان را زيارت نموده و در سفرنامه خود به نام «خاطرات مكه» منعكس نموده است، مرحوم حاج سيد احمد هدايتي يكي از سادات مكرّم و از اولاد محترم رسول اكرم- ص- است كه وي ضمن بيان موارد و نقاط مختلفي كه حضرت زهرا- سلاماللَّه عليها- را زيارت نموده است، ميگويد: «پنجم در بيتالأحزان كه قبرستان بقيع واقع است». 19
3- سيد شرف الدين- قدس سره- 1290- 1377: مرحوم علّامه، سيد عبدالحسين شرفالدين، 20 سومين كسي است كه بيتالأحزان را پنج سال قبل از تخريب، زيارت و به تناسب بحثي در كتاب بخود «النص و الاجتهاد» به اين مطلب تصريح نموده است كه گفتار او را بعنوان «ختامه مسك» ميآوريم:
«... سپس علي بن ابيطالب در بقيع محلي را آماده ساخت كه فاطمه زهرا براي گريه كردن، بدانجا ميآمد و بيتالأحزان ناميده ميشد و شيعيان در طول تاريخ اين بيت را همانند مشاهد و حرمهاي مقدس زيارت مينمودند تا اينكه در اين ايّام كه سال 1344 ه است، ملك عبدالعزيز بر سرزمين حجاز مسلط و با دستور وي بر اساس پيروياش از وهابيگري، منهدم گرديد و در سال 1339 هجري كه خداوند توفيق سفر حج و زيارتِ پيامبر و مشاهد اهل بيتش در بقيع را بر من عنايت فرمود، بيتالاحزان را زيارت كردم».
(... و كنّا سنة 1339 تشرفنا بزيارة هذا البيت (بيتالاحزان) ... في البقيع ...). 21
خلاصه و نتيجه
اين بود اجمالي از تاريخ بيتالأحزان و طبعاً كساني كه داراي فراغت كافي و دسترسي به منابع بيشتري دارند، ميتوانند مطالب ارزنده و نكات جالبتري در اختيار علاقهمندان قرار دهند. و اينك مطالب گذشته را به صورت چند نكته خلاصه و نتيجهگيري ميكنيم: 1- بيتالأحزان، از دوران حيات حضرت زهرا- سلاماللَّه عليها- تا سال 1344 ه، محلي بوده است مشخص و معين كه شيعيان با پيروي از روش حسين بن علي- ع- در طول تاريخ به اين بيت اهميت خاصي قائل بوده و آنجا را همانند ساير مشاهد و حرمها زيارت و در آنجا به نماز و عبادت ميپرداختند و حتي امام غزالي اهل سنت نيز به نماز خواندن در اين محل تشويق و توصيه نموده است.
2- بيتالأحزان در زمان حسين بن علي- ع- داراي چادر و خيمه بوده و سپس به ساختمان مبدل گرديده است كه هنگام تخريب داراي گنبد بوده است.
3- بيتالأحزان در اصطلاح عامه، گاهي به «مسجد فاطمه» و گاهي با هر دو نام و گاهي نيز به «قبةالحزن» ناميده شده و طبعاً نويسندگان نيز از هر سه نام مصطلح استفاده نمودهاند، ولي آنچه مسلم است بيتالأحزان هيچگاه بعنوان يك مسجد واقعي شناخته نشده است و وجود چند قبر در داخل آن كه سمهودي اشاره نموده، دليل و مؤيد اين معنا است. مؤيد ديگر اينكه: در تأليفات مدينهشناسان، مانند «اخبار مدينه» ابن نجّار، متوفاي 643 ه، و «وفاءالوفا» ي سمهودي متوفاي 911 ه، و «عمدةالاخبار» احمد بن عبدالحميد عباسي، متوفاي قرن دهم هجري كه همه مساجد موجود در داخل و خارج مدينه را معرفي نمودهاند، از مسجدي به نام مسجد فاطمه ذكري به ميان نيامده است.
4- نكته مهم اينكه: بنابر مضمون روايات، بيتالأحزان، در داخل بقيع بوده و همه مورخان بدون استثنا بر همين معنا تصريح و اضافه ميكنند كه در سمت جنوبي و در مجاورت حرم ائمه اهل بيت- عليهمالسلام- قرار داشته است.
بنابراين محلي كه در سالهاي اخير در خارجِ بقيع، به نام بيتالأحزان معروف گرديده، با واقعيات تطبيق نميكند و منابع حديثي و تاريخي آن را تأييد نمينمايد. در ملاقاتهاي مكرري كه با آقاي عمروي 22 شيخالعلماي حجاز در سالهاي 52- 55 شمسي در مدينه منوره داشتم، به همين معنا تأكيد و محل فعلي را موضوعي بياساس و عملي عوامانه معرفي مينمودند.
پاورقيها:
1- خصال ابواب الخمسه- وسائل الشيعه، ج 2، ص 922، باب 87 از ابواب دفن.
2- بحارالانوار، ج 43، ص 177.
3- البيت المسكن سواء كان من شعر او مدر- اقرب الموارد.
4- قديميتر از اين كتاب، تاريخ المدينة ابن زباله است كه وي در سال 199 در قيد حيات بوده و در كتابهائي كه تا قرن دهم در تاريخ مدينه تأليف گرديده، از جمله در وفاءالوفا، از تاريخ ابن زباله مطالب فراوان نقل شده است ولي متأسفانه از اين كتاب در قرنهاي اخير خبري نيست.
5- ابوزيد عمر بن شبه نميري فقيه و محدث و مورخ نامي در سال 173 متولد و در سال 262 وفات نموده است. در شرح حال ابن شبه چنين نوشتهاند، او شخصي است اديب، فقيه، مورخ، صادق و دقيق، عالم به آثار، ناقل اخبار و صاحب تأليفات بسيار و ...- ابن نديم از وي 18 كتاب معرفي ميكند. در شرح حال او به فهرست ابن نديم وفيات الاعيان، تاريخ بغداد، تهذيب الأسماء و اللغات، تذكرة الحفاظ و لسان الميزان مراجعه شود. تاريخ ابن شبه براي اولين بار در سال 1399 ه. با تحقيق فهيم محمد شلتوت در چهار جزء و 1396 صفحه در عربستان سعودي چاپ و اخيراً در قم افست گرديد. قسمت مهم جلد سوم و چهارم اين كتاب به شرح زندگاني و حوادث دوران خلافت عثمان اختصاص يافته است كه دليل هواداري و علاقه شديد او به عثمان است.
6- ابن حجر عسقلاني (در اصابة) ج 3، ص 305 با استناد به همين مطلب اين بانو را نيز در رديف ساير زنان، يكي از صحابه رسول خدا معرفي نموده است.
7- واخبرني خبر ثقة قال يقال ان المسجد الذي يصلي جنبه شرقياً علي جنائز الصبيان كان خيمة لامرئة سوداء يقال لها رقية كان جعلها هناك حسين بن علي- ع- تبصر قبر فاطمه- عليهاالسلام- و كان لايعرف قبر فاطمه رضياللَّه عنها غيرها. تاريخ المدينه ج 1، ص 106.
8- احياءالعلوم، ج 1، ص 260.
9- ابن جبير از علماي اندلس و در علم فقه و شعر و نويسندگي از بارزترين دانشمندان دوران خويش و از معروفترين و قديميترين جهانگردان اسلامي است، او رحله و سياحتنامه خود را چنين ناميده است: «تذكرة بالاخبار عن اتفاقات الأسفار» اين كتاب قبلًا در ليدن و اخيراً در بيروت چاپ شده است. در شرح حال ابن جبير، رجوع شود به دائرةالمعارف اسلامي، ج 3، ص 204- 207 و مقدمه رحله، چاپ لبنان والكني و الألقاب، ج 1، ص 232.
10- ويلي هذه القبة العباسية بيت ينسب لفاطمه بنت الرسول- ص- يقال انه الذي آوَتْ اليه والتزمت فيه الحزن علي موت ابيها المصطفي- ص- رحله ابن جبير چاپ ليدن، صفحه 196 و چاپ دارالكتب اللبناني صفحه 144.
11- علما و دانشمندان سمهودي را چنين معرفي نمودهاند: «الشيخ نورالدين علي بن احمد سمهوديِ مصريِ شافعي، شخصيت دانشمند و مفتي مدينه، مدرس و مورخ اين شهر، پيشوا و مقتداي مورخان. سلسله نسبش به حسن مثني فرزند امام مجتبي- ع- منتهي ميشود. او به سال 844 در سمهود مصر متولد و پس از تحصيلات و حفظ نمودن قرآن و نيل به مدارج علمي، در فنون مختلف از سال 873 در مدينه منوره متوطن و از اساتيد بزرگ حرم شريف نبوي- ص- گرديد. وي در تاريخ مدينه منوره سه كتاب نوشته است كه يكي مفصل و جامعالأطراف بنام «اقتفاء الوفا باخبار دارالمصطفي» است كه در حادثه آتشسوزي مسجد نبوي در ماه رمضان سال 886 ه از بين رفته است. دومي «وفاءالوفا باخبار دارالمصطفي» كتابي است كه به قول خودِ سمهودي به درخواست كسي كه «طاعته غنم و مخالفته غرم» مطالب كتاب قبلي را در اين كتاب تلخيص نموده است، ولي در عين حال داراي گستردهترين و دقيقترين مطالب در تاريخ مدينه ميباشد كه در هيچ يك از منابع ديگر نميتوان به دست آورد. اين كتاب در دو جلد و در 1435 صفحه چاپ شده است. و سوّمي «خلاصةالوفا» است و مطالب «وفاءالوفا» را در اين كتاب تلخيص نموده و اين كتاب نيز چاپ شده است. سمهودي داراي تأليفات متعدد ديگري نيز ميباشد. وفات وي در سال 911 ه در مدينه واقع گرديد. در شرح حال او به شذرات الذهب، اعلام زركلي، والكني و الالقاب مراجعه شود.
12- وفاءالوفا، ج 3، ص 918.
13- در طول تاريخ تعداد زيادي از جهانگردان غربي در قيافه مسلمانان و در زيّ حجاج وارد مكه و مدينه گرديدهاند و اكثر آنان نيز كه از نويسندگان بودهاند، توانستهاند مشاهدات و برداشتهاي خود را به صورت كتاب و سفرنامه در اختيار ديگران قرار دهند، گرچه بعضي از اين نوشتهها و برداشتها توأم با مطالب خلاف واقع و نادرست و همراه با اغراض و تعصّب است، ولي در عين حال، ميتوان مطالب و نكات ارزشمند و پر بها نيز از آنها بدست آورد كه يكي از جهانگردان همان «ريچارد بورتون» انگليسي است كه در سال 1853 ميلادي به صورت يك مسلمان افغاني به نام «عبداللَّه» به مكه و مدينه مسافرت كرده و در تمام مراسم حج شركت و از همه اماكن و بقاع متبرّكه ديدن نموده و به همه جزئيات پرداخته است و سفرنامه خود را در دو جلد بزرگ منتشر ساخته است. موسوعة العتبات المقدسه، ج 3، ص 260.
14- موسوعة العتبات المقدسه، ج 3، ص 285.
15- فرهاد ميرزا معتمدالسلطنه متوفاي 1305 ه در ميان شاهزادگان قاجار، از نظر علمي داراي شخصيت بارزي است كه از وي شش جلد كتاب، در فنون مختلف به جاي مانده از جمله آنها «قمقام ذخار» در مقتل و «هداية السبيل» كه سفرنامه حجِ اوست و هر دو كتاب در موضوع خود در زبان فارسي از بهترين كتابها به شمار ميرود.
16- هداية السبيل چاپ مطبوعاتي علمي تهران، ص 141.
17- ابراهيم رفعت پاشا، در سال 1318 ق فرمانده نگهبانان محمل مصري و در سال 1320 و 21 و 25 به عنوان اميرالحاج از طرف خديو مصر به حج مشرف شده و خاطرات خود را به نام مرآت الحرمين نگارش نموده است. اين كتاب به نوبه خود يكي از كتابهاي سودمند كه در دو جلد در مصر چاپ و در اولين سال پيروزي انقلاب اسلامي در قم افست شده است.
18- مرآت الحرمين، ج 1، ص 426.
19- خاطرات مكه- چاپخانه حيدري تهران، ص 129.
20- علّامه بزرگوار و شخصيت مجاهد و احياگر شيعه در شام و لبنان. مرحوم سيدشرف الدين مستغني از تعريف و بالاتر از توصيف است كه خدمات ارزنده و ضداستعماري و آثار ارزشمند و علمي او مانند: «النص و الاجتهاد» و «المراجعات» و دهها كتاب ديگر، شاهد مجاهدات و دليل بر عظمت شأن و علوّ مقام علمي و سعه اطلاعات وي ميباشد.
21- النص والاجتهاد، باتحقيق ابومجتبي، ص 302.
22- شيخ محمد علي عمروي شخصيت علمي و روحاني، از اهالي مدينه است كه پس از تكميل تحصيلات خود در حوزه علميه نجف به مدينه مراجعت و تربيت و سرپرستي شيعيان مدينه و اطراف آن را به عهده گرفت.