دیدگاه مذاهب اسلامی درباره لقب منجی چیست؟
ولادت و زندگی مهدی موعود(عج) از رخدادهای مهمی است که ریشه در باور دینی مسلمانان دارد. اعتقاد به تولد، حیات طولانی، ظهور و امامت آن حضرت مسألهای است اساسی که نقش سرنوشت ساز و جهت بخشی را به زندگی و رفتار دین باوران بویژه شیعیان داده است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، نيمه ماه شعبان مصادف با سالروز ولادت آخرين منجي و نجات دهنده بشر حضرت بقيه الله الاعظم حضرت امام مهدي(عج) است كه از عظمت و جايگاه ويژهاي برخوردار است و همگان در جشن ولادت ذريه رسول خدا(ص) شادمان و مسرور هستند. به اين مناسبت بخش از زندگاني آن امام همام و البته برخي از شبهههايي كه در ارتباط با مساله مهدويت و انتظار و ظهور امام عصر(عج) مطرح ميشود را مرور ميكنيم و پاسخ آنها را با استفاده از كتب معتبر ارائه ميدهيم.
نام پدر ومادر امام زمان (ع):
نام پدر اين بزرگوار امام حسن عسكري (ع) پيشواي يازدهم و نام مادر گراميشان نرجس خاتون (س) ميباشد كه ايشان بنا بر روايات يك شاهزاده رومي بودند و در خواب با امام حسن عسكري (ع) آشنا شده و مسلمان ميشوند. امام زمان تنها فرزند امام حسن عسكري (ع)ميباشد (به زندگينامه امام حسن عسكري (ع) وهمسرشان نرجس خاتون (س) مراجعه شود)
مقام و منصب:
ايشان معصوم چهاردهم و امام دوازدهم شيعيان هستند.
نقش انگشتري:
«انا حجة الله في ارضه» ويا « اناحجة الله وخاصته»
نام و كنيه امام مهدي(عج)
نام بزرگوارش محمد بن الحسن و كنيهشان ابوالقاسم است. امام زمان حضرت مهدي (عج) هم نام و هم كنيه حضرت پيامبر اكرم(ص) است. در روايات آمده است كه شايسته نيست آن حضرت را با نام و كنيه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمين را مزيّن و دولتش را ظاهر گرداند.
القاب امام زمان(عج):
مهدي، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح. ازجمله القاب مبارك ايشان ميباشد. شيعيان در دوران غيبت صغري ايشان را «ناحيه مقدسه» لقب داده بودند. در برخي منابع بيش از 180 لقب براي امام زمان(ع) بيان شده است.
تاريخ ولادت:
يك سال و يك ماه پس از ازدواج امام حسن عسكري (ع) و نرجس خاتون امام زمان به دنيا آمدند. حضرت ولي عصر (ع) بنا بر بيشترين روايت روز جمعه نيمه شعبان 255 هجري قمري متولد شدهاند. شب اين ميلاد خجسته را «شب برات» و «شب مبارك» و «شب رحمت» خوانند. شيخ صدوق در كمال الدين نقل ميكند نرجس خاتون روزي مشاهده ميكند كه نوري وارد بدن او ميشود و به امام حسن عسكري موضوع را گزارش ميكند و امام او را نويد به بارداري امام زمان ميدهد و ميفرمايد: پسري ميآوري كه نامش محمد است و پس از من، جانشين من خواهد بود.
ميلادش روز جمعه نيمه شعبان 255 هجري است چون پدرش وفات كرد او 5 ساله بود و مشهور بين علماء نيز همين تاريخ است و كسي در اين جهت اعتراضي نكرده مگر كليني در كافي و صدوق در كمال الدين و شيخ طوسي در الغيبه كه اين سه بزرگوار يك مرتبه سال 255 و بار ديگر 256 نوشتهاند اما هر سه بيشتر سال 255 هجري را قبول دارند.
براي ولادت ايشان تاريخهاي ديگري هم ذكر شده علت اينكه در تاريخ تولد ايشان عدهاي اختلاف دارند ممكن است به دليل پنهان نگه داشتن تولد آن امام بوده باشد بنابراين اصل ولادت مهدي جزء مسلّمات تاريخ است و در اين تاريخ بين علما و محدثان و علماي فريقين هيچگونه اختلافي نيست.
پس بنا برمبناي مشهور حضرت پس از شهادت جد گراميش، امام هادي (ع) حدود يكسال بعد، متولد شده است يعني حدود يكماه از حكومت مهتدي عباسي گذشته، زيرا مهتدي يك شب به آخر ماه رجب مانده به حكومت رسيد و تولد امام (ع) نيمه شعبان است.
غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري
مدت غيبت صغري بيش از 70 سال بطول نينجاميد ( از سال 260ه. تا سال 329ه. ) كه در اين مدت نايبان خاص، به محضر حضرت مهدي ( ع ) ميرسيدند، و پاسخ نامهها و سؤالات را به مردم ميرساندند. نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام (ع) را داشتهاند، چهار تن ميباشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند. 1 - نخستين نايب خاص مهدي (ع) عثمان بن سعيد اسدي است. كه ظاهرا بعد از سال 260هجري وفات كرد، و در بغداد به خاك سپرده شد. عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود. 2 - محمد بن عثمان: دومين سفير و نايب امام (ع) محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد. نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك 40 سال بطول انجاميد. 3 - حسين بن روح نوبختي: سومين سفير، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326 هجري فوت كرد. 4 - علي بن محمد سمري: چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري درگذشت و در بغداد دفن شد. مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدث بزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است. همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي (ع) بودند.
غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه
اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد، و تاكنون ادامه دارد. اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است. در زمان نيابت عامه، امام (ع) ضابطه و قاعدهاي به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده، در همه ابعاد بر او صدق كند، نايب عام امام (ع) باشد و به نيابت از سوي امام، ولي جامعه باشد در امر دين و دنيا. بنابراين، در هيچ دورهاي پيوند امام (ع) با مردم گسيخته نشده و نبوده است. اكنون نيز، كه دوران نيابت عامه است، عالم بزرگي كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است و نيز شرايط رهبري را دارد، در راس جامعه قرار ميگيرد و مردم به او مراجعه ميكنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدي (ع). بنابراين، اگر نايب امام (ع) در اين دوره، حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است، زيرا رابطهاي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد. بنابر راهنمايي امام زمان (عجل الله فرجه) براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا، بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد، و چون كسي - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت بايد مجتهدان و علماي ديگر مقام او را پاس دارند، و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني او را كمك رسانند، تا قدرتهاي فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند. گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي (ع) - بسيار دردآور است، ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي (ع) به قدرت خدا و حفظ او، زنده است و نهان از مردم جهان زندگي ميكند، روزي كه " اقتضاي تام " حاصل شود، ظاهر خواهد شد، و ضمن انقلابي پر شور و حركتي خونين و پردامنه، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد، و رسم توحيد و آيين اسلامي را عزت دوباره خواهد بخشيد.
مهدويت در دوره آخرالزمان
اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي در دينهاي ديگر مانند: يهودي، زردشتي، مسيحي و مدعيان نبوت عموما، و دين مقدس اسلام، خصوصا، به عنوان يك اصل مسلم مورد قبول همه بوده است.
اعتقاد به حضرت مهدي ( ع ) منحصر به شيعه نيست
عقيده به ظهور حضرت مهدي (ع) فقط مربوطبه شيعيان و عالم تشيع نيست، بلكه بسياري از مذاهب اهل سنت ( مالكي، حنفي، شافعي و حنبلي و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها، اين موضوع را در كتابهاي فراوان خود آوردهاند و احاديث پيغمبر (ص) را درباره مهدي ( ع ) از حديثهاي متواتر و صحيح ميدانند.
ديدگاه مذاهب اسلامي درباره لقب منجي چيست؟
با ملاحضه رواياتي كه از شيعه و سني به دست ما رسيده پي ميبريم كه همگي برا اين اتفاق دارند كه لقب منجي جهاني"مهدي" است.
حاكم نيشابوري به سند خود از ابن سعيد خدري نقل كرده كه رسول خدا(ص) فرمود: "مهدي از ما اهل بيت است". ايشان همچنين فرمودند: "مهدي خروج ميكند در حالي كه بالاي سر او ابري است، در ميان آن ابر كسي است كه ندا ميكند: اين مهدي خليفه خدا است، او را پيروي كنيد".
آيا امام زمان(عج) غير از 313 نفر اصحاب ديگري نيز دارند؟
يكي از سوالاتي كه مطرح ميشود اين سوال است كه از روايات استفاده ميشود اصحاب امام زمان(عج) بعد از ظهور از 10 هزار نفر كمتر نيست. محمدبن مسلم از امام باقر(ع) نقل ميكند كه فرمود: هرگاه براي او (حضرت مهدي(عج 10 هزار مرد جمع شد پس در روي زمين معبودي به جز خدا باقي نميماند. البته در اين كه مقصود از رواياتي كه اصحاب حضرت را 313 نفر معين كرده چند احتمال وجود دارد كه از جمله آنها به جهت اختلاف در درجات اخلاق آنها، در سرعت ملحق شدن آنها به حضرت، در دفاع نمودن از حضرت و به لحاظ وظايف و كارهايي است كه به جهت اختلاف درجات اصحاب به آنها محول خواهد شد.
طول عمر امام زمان (ع)
يكي از سوالات و شبهاتي كه در خصوص آنحضرت مطرح ميشود درباره طول عمر مبارك ايشان است. عمر امام (ع) با در نظر گرفتن عمرهاي درازي كه قرآن بدانها گواهي ميدهد، و در كتابهاي تاريخي نيز افراد معمر (داراي عمر دراز) زياد بودهاند، و در گذشته و حال نيز چنين كساني بوده و هستند، عمر زياد حضرت مهدي (ع) به هيچ دليلي محال نيست، بلكه از نظر عقلي و ديد وسيع علمي و امكان واقع شدن به هيچ صورت بعيد نيست. از اينها گذشته اگر از نظر قدرت الهي، بدان نظر كنيم، امري ناممكن نيست. در برابر قدرت خدا - كه بر هر چيز تواناست - عمرهايي مانند عمر حضرت نوح (ع) و عمر بيشتر از آن حضرت و يا كمتر از آن كاملا امكان دارد. براي خداي قدير و حكيم، كوچك و بزرگ، كم و بسيار، همه و همه مساوي است. بنابراين حكمت كامل و بالغ او، تا هر موقع اقتضا كند بنده خود را در نهايت سلامت زنده نگاه ميدارد. پس طبق حكمت الهي، امام دوازدهم، مهدي موعود (ع) بايد از انظار غايب باشد و سالها زنده بماند و رازدار جهان و واسطه فيض براي جهانيان باشد تا هر وقت خدا اراده كند ظاهر گردد، و عالم را پس از آنكه از ظلم و جور پر شده، از قسط و عدل پر كند.
منابع برخي روايات و نقل قولها:
1- كتاب الغيبة شيخ طوسي تحقيق شيخ عباد اللّه تهراني و شيخ علي احمد ناصح صص 136 141 مؤسسه معارف اسلاميه.*كتاب الغيبة محمد بن ابراهيم نعماني تحقيق علي اكبر غفاري صص 116 126 مكتبه صدوق. *كنز العمال في سنن الأقوال والأفعال علاء الدين هندي ج14صص261 تا 276. مؤسسه الرسالة* كمال الدين وتمام النعمة شيخ صدوق با تصحيح و تعليق علي اكبر غفاري ج1 و 2صص256 286. انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين قم.
2- .اثبات الوصية مسعودي ص 276 دارالأضواء بيروت*مروج الذهب ومعادن الجوهر مسعودي ج4ص 199 دارالمعرفة بيروت*كمال الدين شيخ صدوق ص 434.
3- بحارالأنوارعلامه مجلسي، ج 51، ص 2* غيبت شيخ طوسي ص 137 – 152*وفيات الاعيان ج 3 ص 316 * ارشاد شيخ مفيد ص 326* اعلام الوري ص 293* نورالابصارص 170 *ابن وردي ج1 ص 232* ابوالفداء ج 1 ص 47 * الاتحاف ص 69 * اليواقيت والجواهر ص 288
4- كتاب پاسخ به شبهات مهدويت،علي اصغر رضواني.