چرا شب قدر دقیقا مشخص نیست؟
یکی از آثار عمیق و ماندگار در تفسیر قرآن کریم، مباحث قرآنی سلسله جلسات استاد شهید مرتضی مطهری است که اکنون با نام «آشنایی با قرآن» در دسترس است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، اين متفكر شهيد در تفسير سوره مباركه قدر، انسان و اعمال او را موجب فضيلت يافتن زمان و مكان ميداند و نه برعكس: زمانها به واسطه انسان كسب فضيلت ميكنند؛ يعني همين قدر كه زماني را براي عبادت قرار دادند و مردمي در آن وقت عبادت كردند و انسان در زماني عبادت ميكند كه ديگران هم عبادت ميكنند و همه اين آهنگهاي عبادت با يكديگر به آسمان بالا ميرود، اين عبادت فضيلت ديگري پيدا ميكند.
وي حتي شب قدر را نيز شب انسان كامل و به سبب وجود او شبي داراي فضيلت ميداند: حال بياييم سراغ ليلة القدر. اولا آيا اين شب قدر كه از هزار شب بالاتر است يك شب در عالم بوده و آن همان شبي بوده كه قرآن بر پيغمبر نازل شد و ديگر شب قدري در عالم نبوده؟ بعضي اين طور گفتهاند. البته از علماي شيعه كسي نگفته. اين حرف به دليل خود آيه قرآن حرف نادرستي است، كه عرض خواهيم كرد. بسياري از اهل تسنن گفتهاند شب قدر بيش از يك شب بوده، ولي اختصاص دارد به دوره پيغمبر اكرم؛ تا پيغمبر بود شب قدر در هر سالي بود، پيغمبر كه رفت شب قدر هم رفت. اين هم حرف بيحسابي است.
پس شب قدر ادامه دارد. قبل از پيغمبر چطور؟ آيا قبل از پيغمبر شب قدر بوده يا نبوده؟ خود پيغمبر فرمود: هر پيغمبري كه آمده شب قدر وجود داشته. بله، يك مسئله هست: آيا قبل از اينكه آدم و پيغمبري روي زمين پيدا شود شب قدر بوده يا نبوده؟ اين ديگر محل ترديد است. به بياني كه عرض [خواهم كرد] شب قدر شب وليّ كامل است در هر زماني؛ شب قدر يعني شب انسان كامل.
حال از خود قرآن چه ميفهميم؟ اولا قرآن فرمود: «لَيْلَةُ اَلْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» و نفرمود: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ كانَ خَيْرا مِنْ اَلْفِ شَهْرٍ» (شب قدر بهتر بود از هزار ماه)، در حالي كه اگر شب قدر فقط يك شب در زمان گذشته بود بايد اين طور ميگفت. بالاتر آنكه بعد از اينكه به صورت ماضي ميگويد: قرآن را در شب قدر نازل كرديم، يعني بعد از آنكه نزول قرآن را در يك شب قدر به صورت ماضي بيان ميكند، به صورت فعل مضارع كه دلالت بر دوام و استمرار دارد ميفرمايد: تَنَزَّلُ اَلْمَلائِكَةُ وَ اَلرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ در اين شب فرشتگان و روح به اجازه پروردگارشان به زمين نازل ميشوند. شبي است كه ميان زمين و آسمان پيوند و ارتباط برقرار ميشود، شب برقراري ارتباط ميان زمين و آسمان است، آن هم نه يك مَلَك و دو ملك، بلكه ملائكه فرود ميآيند و روح فرود ميآيد.
ميفرمايد: «فرود ميآيند» نه «فرود آمدند»؛ كما اينكه در سوره دخان هم فرمود: «فِيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» و نفرمود «فُرِقَ» يا «اُفْرِقَ»؛ يعني اينجا هم فعل مضارع است: هر امر به هم بستهاي از يكديگر باز ميشود. اين است كه ائمه اطهار فرمودهاند: از اهل تسنن بپرسيد قرآن كه ميگويد «در شب قدر ملائكه و روح فرود ميآيند» به چه كسي فرود ميآيند؟ آيا ملائكه و روح كه فرود ميآيند به زمين فرود ميآيند يا بر دل فرود ميآيند؟ اينها بر دل فرود ميآيند. نَزَلَ بِهِ اَلرُّوحُ اَلْأَمِينُ. `عَلي قَلْبكَ لِتَكُونَ مِنَ اَلْمُنْذِرِينَ. ملائكه بر قلب انسان فرود ميآيند. تا انساني روي زمين نباشد كه در اين مرحله و داراي آن درجه از كمال باشد كه ملائكه بر قلب او فرود بيايند، اصلا فرود آمدن ملائكه معني ندارد. اين مطلب صد در صد درست است. پس شب قدر شب انسان كامل است.
به همين سبب است كه شهيد مطهري پاسخي بسيار خواندني در مورد ابهام در تعيين دقيق شب قدر اعلام ميكند. وي ابتدا نظر رايج و عام را مطرح ميكند: حال، شب قدر كدام شب است؟ در روايات تعيين نكردهاند كه شب قدر [دقيقا] كدام شب است و تعمدي در كار بوده.
در راز اينكه چرا شب قدر را تعيين نكردهاند، علما حرفها زدهاند. آيا شب قدر شب نوزدهم است يا شب بيست و يكم و يا شب بيست و سوم؟ يكي از تعابير در روايات اين است كه در شب نوزدهم يك سلسله مسائل تعيين ميشود، بعد در شب بيست و يكم اينها ابرام ميشود و بعد در شب بيست و سوم به مرحله امضا ميرسد.
اما سپس به نظر بسيار عميق و قابل تامل خود هم اشاره ميكند: احتمال ديگر در علت تعيين نكردن شب قدر اين است كه شب قدرِ هر سال به آن امام تعلق دارد و بستگي دارد به وضع امام در آن سال؛ يك سال ممكن است امام در شب نوزدهم دوره اش را به پايان برساند و در اين شب نزول ملائكه بر او بشود، و سال ديگر ممكن است در شب بيست و يكم يا بيست و سوم. علي الظاهر از شب نوزدهم زودتر نميشود و اين كار بالاخره يا در شب نوزدهم يا در شب بيست و يكم و يا در شب بيست و سوم صورت ميگيرد.
منبع: آشنايي با قرآن، از مجموعه آثار شهيد مطهري، ج۲۸، صص ۶۹۴-۶۹۲