یاداشت حج، کنگره ای برای اطلاع رسانی
دکترمحمدحسن شجاعی فرد: استاد دانشگاه علم وصنعت ایران و عضو هیات علمی بین الملل بعثهِ مقام معظم رهبری.
اولين نكتهاي كه درباره حج بايد بدان توجه داشت اين است كه حج از زمان رسول اكرم آغاز نشده است به نحوي كه حتي خود پيامبر (ص) هم قبل از بعثت حج به جا ميآوردند و ايشان ۲۳ بار حج به جا آوردند كه فقط يك بار آن بعد از اسلام بوده كه همان حجه الوداع است.
مهمترين موضوع درباره حج اين است كه حج يك كنگره براي اطلاع رساني مسائل بين همه مسلمانان است البته قبل از ظهور اسلام و بعد از آن نيز به اين مهم عمل شده است. دراين باره اين مطلب دو نمونه را يادآور ميشوم.
خود پيامبر (ص) وقتي به نبوت مبعوث شدند، مردم مكه ايشان را بسيار تحت فشار قرار ميدهند ونمي گذارند در خود مكه وبويژه مسجد الحرام براي دين جديد خود تبليغ كنند. لذا وقتي از هر جا براي تبليغ نا اميد شدند، يكي از راههايي كه براي اطلاعرساني استفاده كردند فصل حج بود و از آنجا كه حتي درفصل حج هم در مسجد الحرام به ايشان اجازه فعاليت نميدادند، حضرت در منا كنار جمره عقبه كه شلوغ وقابل كنترل نبود مينشستند و با مردم شهرهاي مختلف كه براي حج آمده بودند صحبت ميكردند و ميفرمودند من دين جديدي آوردم و پيامبر جديدي از نوادههاي ابراهيم هستم كه در تورات وانجيل آمدن مرا مژده داده اند و بدين نحو به كمك صحابه دين خود را به مردم عرضه ميكردند.
از قضا يكي از شهرهايي كه حجاج آن در منا آمده بودند، شهر يثرب بود و تعدادي از اهالي يثرب در يكي از روزهاي حج سالهاي اخر اقامت پيامبر (ص) در مكه، سخن پيامبر (ص) را قبول كردند و اسلام آوردند. اين افراد به يثرب رفتند و تعداد ديگري را هم به اسلام دعوت كرده ومسلمان كردند.
در موسم حج سالهاي بعد هم پيامبر (ص) با عدهاي ديگر از اهل يثرب صحبت كردند و نهايتا عده بيشتري از اهل يثرب كه به حج آمده بودند مسلمان شدند، لذا تعداد مسلمانان يثرب زياد وزيادتر شد. با توجه به زياد شدن تعداد مسلمانان يثربي بعضي از آنان از پيامبر (ص) خواهش كردند يك نفر را به عنوان نماينده خود براي راهنمائي اهل يثرب بفرستند تا مسائل اسلامي را با او در ميان بگذارند. حضرت به دنبال اين درخواست مصعب بن عمير را كه از صحابي جوان، خوش فكر، سخنور، شجاع و دلير بود به عنوان نماينده به يثرب فرستادند. مصعب بن عميرپس از ورود به يثرب شروع به تبليغ كرد و با صوت خوشي كه داشت قرآن ميخواند و با فن سخنوري و تبليغي كه از پيامبر آموخته بودند عده زيادي را به سرعت مسلمان كرد. كار به جائي رسيد كه سعد بن معاذ؛ يكي از سردمداران قبائل مهم مدينه (خزرج)، وقتي شنيد او تبليغ اسلام را ميكند، خواست او را دستگير كند و مزاحمت فراهم كند ولي يك نفر به سعد پيشنهاد داد كه مصعب را صدا كن تا او حرف خود را برايت بزند بعدا" هر تصميمي خواستيد بگيريد. او هم چنين كرد و مصعب را دعوت كرد و مصعب در حضور سعد ين معاذ شروع كرد به قرآن خواندن و سعد بن معاذ آنقدر تحت تاثير قرار گرفت كه در همان جلسه مسلمان شد. با اسلام آوردن سعد همه قبيله او مسلمان شدند.
در سفرهاي بعد وقتي حجاج مسلمان از يثرب به مكه نزد پيامبرآمدند، پيشنهاد كردند با توجه به اينكه تعداد مسلمانان يثرب زياد شده اند وپيامبر (ص) هم امكان تبليغ در مكه ندارند، لذا ايشان را به يثرب دعوت كردند تا به انجا بروند واز آنجا براي اسلام تبليغ كنند. حضرت دعوت را با شرايطي پذيرفتند كه مثلا"بين اوس و خزرج درگيري نباشد و آنها همه شرطها را پذيرفتند. در نتيجه پيامبر (ص) به يثرب هجرت كردند ونام آن شهر را هم به مدينه النبي (ص) تغيير دادند كه به تدريج مدينه ناميده شد. با مهاجرت پيامبر به مدينه تبليغ اسلام شدت يافت تا آنجا كه پيروزيهاي بزرگ حاصل شد و حكومت اسلامي را در آنجا بنا نهاده شد. .
اين يك نمونه از مواردي است كه قبل از هجرت پيامبر، بحث اطلاعرساني به در كنگره بزرگ حج اتفاق افتاد.
دومين مورد واقعه غديراست. . در مورد غدير هم، پيامبر از اينكه اين موضوع ولايت علي (ع) را اعلان كنند، مقداري تامل داشتند اما بعضي قرآنشناسان ميگويند كه اين آيه ۳ بار در موسم حج به پيامبر (ص) نازل شد كه اگر اين مورد را اعلان نكنيد، گويي رسالت را ابلاغ نكردي و آخرين بار وحي در جحفه بود كه يكي از ميقاتهاست اتفاق افتاد.
حضرت در نزديكي جحفه در منطقه اي بنام غدير (نهر يا آبگير) خم ايستادند و گفتند هر گروهي از حجاج كه رفته اند برگردند و منتظر بمانند تا بقيه هم از مكه برسند. بعد از جمع شدن همه آن حضرت سخنراني طولانياي را انجام دادندولايت حضرت علي (ع) را اعلام كردند. هرچند به دلائلي اين تغيير محتوا پيدا كرد امااين اطلاع رساني مهم هم در فصل حج انجام شد.
پس نتيجهاي كه ميتوان گرفت اين است كه يكي از مهمترين عباداتي كه اسلام واجب كرده و در هيچ مكاني امكان انجام آن نيست ولذا هيچ جا واجب نيست به جز در مكه و حال آنكه ساير عبادات را ميتوان در هر جايي انجام داد و حج تنها عبادتي است كه جاي خاصي براي آن در نظر گرفته شده و يكي از علل آن (البته تنها علت نيست) اين است كه همه مسلمانان اجتماع كنند و يك اطلاعرساني عظيم بينالمللي بين مسلمين اتفاق بيفتد.
البته به دليل اينكه كشورهاي اسلامي آن يكپارچگي و اتحاد لازم را ندارند، از اين كنگره به نحو مطلوب استفاده لازم نميشود. البته عدهاي از مسلمانان كه به حج ميآيند خودشان به صورت فردي اقدام به تبادل اطلاعات ميكنند وشايد يكي از علتهاي بيداري اسلامي كه الان اتفاق افتاده است سفر پر بركت حج باشد كه بعد از انقلاب اسلامي ايران، مسلمانان و حجاج دنيا با نظم و ترتيب و انقلابي بودن مسلمانان درموسم حج آشنا شده ودر ارتباط باآنان نقش مهمي در اين بيداري داشتند.
اميد است مسئولان حج كشورهاي اسلامي با فراهم آوردن شرائط لازم زمينه تبادل نظر بيشتر بين مسلمانان را در موسم حج ايجاد گردد تا از اين طريق عالم اسلام بيش از بيش باهم همكاريهاي علمي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي داشته باشند.