کاروان کمال (۹)؛بازآفرینی خطبه پیامبر اکرم (ص) در غدیر خم

هنوز مردمان حاضر در پاي منبر غديريه رسول ا… (ص) مدهوش شنيدن اوصاف بيپايان اميرالمؤمنين (ع) بودند كه پيامبر (ص) باب تازهاي از معرفت را به رويشان گشود. ابتدا و انتهاي «حبلا…» بايد روشن ميشد تا ديگر كسي بهانهاي براي رها كردن آن پيدا نكند. رسول خدا (ص) مدح علي (ع) را به ذكر «مهدي» پيوند ميداد تا خطابه پاياني پيامبر (ص)، پايان كاروان هدايت را هم بازگو كند. اين آغاز و پايان روشن، در دل «مهران» خوش نشسته بود:
- پس از آنكه اميرالمؤمنين (ع) از فراز دست رسول خدا (ص) دوباره در كنار ايشان جاي گرفت، پيامبر (ص) پرده-اي ديگر از معارف قرآن برگرفت: «خداوندا به‌راستي كه تو هنگام تبيين اين مطلب و منصوب كردن ولي‌ات علي (ع) اين آيه را درباره او نازل كردي: «الْيَومَ اَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ اَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الإِسلامَ ديناً». و فرمودي: «اِنَّ الدّينَ عِندَ اللهِ الإِسلامُ». و فرمودي: «وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ ديناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ». خدايا تو را شاهد مي‌گيرم كه پيام را رساندم. » و باز تأكيد كرد: «هاي مردم! نسل هر پيامبري از صلب خود اوست، ولي نسل من از صلب اميرالمؤمنين علي (ع) است. »
- قرار بود از فرزندان علي (ع) هم برايمان بگويي مهران! اصلاً در غدير حضور داشتند؟
- وعده داده بودم كه به وقتش خواهم گفت. اما در اين لحظات دلم هوايي امامي است كه او را از لابهلاي كلام كمالآفرين پيامبر (ص) شناختم. اما رسولا… (ص) پيش از آن باز هم هشدارمان داد: «هاي مردم! «آمِنوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النّورِ الَّذي أُنزِلَ مَعَهُ مِن قَبلِ أَن نَطمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلي أَدبارِها أَو نَلعَنَهُم كَما لَعَنَّا أَصحابَ السَّبتِ»؛ به خدا و رسولش ايمان آوريد و به نوري كه همراه او نازل شده است، پيش از آنكه صورتهايي را هلاك كنيم و آنها را به پشت برگردانيم يا مانند «اصحاب سبت» لعنتشان كنيم. بهخدا قسم اين آيه درباره هيچكس نيست جز گروهي از اصحابم كه به نام و نسب ميشناسمشان، ولي مأمورم كه بر آنان پردهپوشي كنم. پس هركس بر پايه آنچه كه از حب يا بغض علي (ع) در دل خود مييابد، عمل كند. » و آنگاه ذكر «مهدي» را آغاز كرد: «هاي مردم! آن نور الهي در من نهاده شده و پس از من در عليبنابيطالب (ع) و سپس در نسل او تا «مهدي قائم» كه حق خداوند و هر حقي را كه از آن ماست، بازميستاند. »
- پيامبر (ص) از وصف «قائم» چه منظوري داشتهاند؟
- «قائم» در آخرالزمان «قيام» خواهد كرد و حق تمامي مظلومان تاريخ را باز خواهد ستاند.
پس از آن پيامبر (ص) عهدي از ما گرفت كه حجت را بر همه تمام ميكند، حتي آنان كه در غدير نبودند و بالاتر، آنان كه هنوز به دنيا نيامده‌اند: «هاي مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت در نسل خود تا روز قيامت به امانت ميسپارم، و آنچه را مأمور آن بودم رسانيدم تا حجتي باشد بر هر حاضر و غايبي و بر تكتك كساني كه در اينجا حضور دارند يا ندارند، به دنيا آمدهاند يا نيامدهاند. پس اين مطلب را تا روز قيامت، حاضران به غايبان و پدران به فرزندان برسانند.»
- شهادت ميدهيم كه اين پيام را از پيامبر (ص) شنيديم بهواسطه آنچه تو برايمان بازگفتي مهران! - رسول خدا (ص) پردهاي ديگر از آينده را از پيش چشمانمان برداشت: «و بهزودي پس از من امامت را به ظلم و زور ميگيرند و به پادشاهي ميكشانند. خداوند غاصبان و تعديگران را لعنت كند.»
و باز به وصف «مهدي» بازگشت: «بدانيد كه آخرينِ امامان، «مهدي قائم» از ماست. بدانيد كه او بر اديان غالب ميشود. بدانيد كه از ستمگران انتقام ميگيرد. بدانيد كه قلعهها را ميگشايد و در هم ميكوبد. بدانيد كه بر هر قبيلهاي از اهل شرك پيروز ميشود و آنها را هدايت ميكند. بدانيد كه انتقام خون همه اولياي خدا را ميگيرد. بدانيد كه دين خدا را ياري ميكند. »
رسول خدا (ص) پس از آن از حلال و حرام الهي از حج و نماز و زكات برايمان گفت و فرمود: «بدانيد كه حلال و حرام بيش از آن است كه بتوانم در يك نوبت همه آنها را برشمارم. پس مأمورم كه از شما بيعت بگيرم و با شما دست دهم به قبول آنچه از جانب خدا درباره اميرالمؤمنين علي (ع) و جانشينان پس از او آوردهام، همانان كه از نسل من و اويند و آخرينشان «مهدي» است. بدانيد كه بزرگترين امربهمعروف آن است كه سخن مرا بفهميد و آن را به غايبان برسانيد و آنان را به قبولش امر و از مخافتش نهي كنيد. چون اين دستوري از جانب خداي عزّوجلّ و من است. و هيچ امربهمعروف و نهيازمنكري نميشود مگر با امام معصوم. »
خدايا! توانم ده تا آخرين فرازهاي خطابه پيامبر (ص) را نيز بهسلامت و امنت به برادران و خواهرانم برسانم.