كمال الدين شاهرخ، از سالها عكاسي خود در حج مي گويد:
گفت وگو با عكاس حج كه ۱۲ سفر حج رفته است
كمال الدين شاهرخ از چهره هايي است كه سالها عكاسي حج ميكند و در كارنامه كاري خود بيش از ۱۲ سفر بعنوان عكاس به حج داشته و تصاوير ارزنده اي در عرصه عكاسي معنوي و حج از دريچه دوربين و ذوق هنري خود بر جاي گذاشته است.
كمال الدين شاهرخ از چهره هايي است كه سالها عكاسي حج ميكند و در كارنامه كاري خود بيش از ۱۲ سفر بعنوان عكاس به حج داشته و تصاوير ارزنده اي در عرصه عكاسي معنوي و حج از دريچه دوربين و ذوق هنري خود بر جاي گذاشته است.
او متولد سال ۱۳۴۰است و هنر عكاسي را از سن ۱۴سالگي آغاز و مدرك كارشناسي ارشد را از دانشگاه تهران در اين رشته اخذ كرده است.
خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج در گفت و گويي پاي صحبت هاي اين عكاس با سابقه و پر از تجربه نشسته است و در اين گپ وگفت به ويژگي هاي عكاسي معنوي و محدوديت هايي كه در اين شاخه از عكاسي وجود دارد و همچنين فعاليت هاي وي در زمينه عكاسي پرداخته است .
مشروح گفت وگوي خبرنگار ما با آقاي شاهرخ را در ادامه بخوانيد:
*ابتدا در خصوص شروع كار عكاسي تان بگوييد؟
عكاسي باعث شد زندگي ام عوض شود و مسيرهاي خوبي را تا به امروز طي كنم، پس از گذشت مدت زمان كوتاهي از شروع عكاسي ام دوران انقلاب آغاز شد و هيجاناتي كه آن دوران به دنبال داشت سبب شد بيشتر اين حرفه را دنبال كنم. در آن زمان دوربين و ابزار خاصي براي عكاسي نداشتم و با دوربينهاي معمولي عكاسي ميكردم، اما اينكه بتوانم رويدادها، حضور مردم در تظاهرات و سوژههاي غير قابل تكرار در مسير انقلاب را عكاسي كنم برايم بسيار مهم و در عين حال جذاب بود.
*باتوجه به اينكه تجربه عكاسي در جنگ را هم داريد، بگوييد چطور وارد عرصه جنگ شده ايد؟
پس از رويداد انقلاب بحث جنگ تحميلي را در پيش داشتيم و باتوجه به اينكه در آن زمان به صورت حرفه اي عكاسي نميكردم با شروع جنگ تحميلي مانند ديگران وارد عرصه جنگ و دفاع از كشور شدم ولي پس از گذشت چند ماه احساس كردم از حرفهٔ عكاسي ميتوانم استفاده بيشتري كرده، به همين دليل در سال ۵۹ در سن ۱۹سالگي وارد حوزه عكاسي جنگ شدم و به عنوان خبرنگار عكاس اولين عكسهاي حرفه اي ام را از عمليات «طريق القدس» و «فتح المبين» گرفتم و در طول هشت سال دفاع مقدس حدود ۷عمليات را به صورت جدي پوشش داده و عكاسي كردم و در تمام اين مدت تلاش كردم نكات مربوط به عكاسي حرفه اي را رعايت كنم هر چند در آن زمان دورههاي عكاسي را بصورت آكادميك نگذرانده بودم و بصورت حسي و تجربي عكاسي ميكردم اما بعدها با ورود به دانشگاه، اين مسير شكل حرفه ايتري به خود گرفت.
*چه چيزي سبب شد كه عكاسي جنگ براي شما اهميت خاصي پيدا كند؟
عكاسي حوزه بسيار وسيعي است كه بيش از صد رشته مختلف در آن گنجانده شده اما در عكاسي جنگ به دليل اعتقاد خاصي كه نسبت به موضوع جنگ وجود دارد به مقوله جديدي رسيديم. براي عكاس در جنگ هايي كه در دنيا رخ ميدهد عقايد مختلفي در حوزه عكاسي جنگ وجود دارد، اما آنچه براي ما اهميت داشت ثبت عملكردهاي معنوي و خاص رزمندهها بود كه هيچ گاه قابل تكرار نبودند و رزمندهها در مقابل آن هيچ پاداشي جز پاداش الهي دريافت نميكردند، به همين دليل تمام صحنه هايي كه عكاسي ميكرديم بسيار خاص بودند. امروز وقتي به آن عكسها نگاه ميكنيم، ميبينيم اين صحنهها هيچ جاي دنيا در عكسهاي گرفته شده ديده نميشود و دليل آن اين است كه حساب و معادلاتش با معادلات جنگهاي ديگر برابري ندارد. در زمينه جنگ عكاسان بزرگي در دنيا داريم اما روح خاصي كه بايد در عكاسي به اصطلاح معنوي وجود داشته باشد در عكسهاي آنان وجود ندارد.
*تحصيلات دانشگاهي چه كمكي در رشته عكاسي به شما كرد؟
در سال ۶۳ در رشته عكاسي وارد دانشگاه شدم واز دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مدرك كارشناسي و از دانشكده هنر و معماري مدرك كارشناسي ارشد پژوهش هنر را گرفتم. تحصيلات آكادميك در زمينه عكاسي، در بهتر عكس گرفتن بسيار به من كمك كرد، بويژه در پژوهشهاي هنر با مكاتب مختلف آشنا شدم و باعث شد موشكافانهتر به هنر عكاسي نگاه كنم و مفاهيمي را كه در زمينه عكاسي ديني دنبالش هستم بهتر سوژه يابي كنم.
تجربيات سالهاي قبل از ورود به دانشگاه بسيار در عكاسي به من كمك كرده است اما اگر در دوران دفاع مقدس با نكات و آموزش هايي كه در عكاسي آكادميك آموختم آشنا بودم، عملكرد من در نوع ديدم نسبت به محيط بهتر ميبود.
*چه چيزي سبب شد كه عكاسي ديني و حج را دنبال كنيد؟
پس از دوران دفاع مقدس وارد شاخه اي از عكاسي با عنوان عكاسي ديني شدم. براي ورود به اين حوزه، عكاس بايد داراي عقايد خاصي باشد و اين به دليل تناسبي است كه بايد بين صورت و محتواي عكس ديني وجود داشته باشد چراكه نميتوانيم موضوعي ديني را انتخاب كنيم كه قالب آن از صورتش جدا باشد.
اين شاخه از عكاسي را به واسطه موقعيتي كه در سال ۷۲ در عكاسي حج برايم پيش آمد دنبال كردم و از همان سال عكاسي از اماكن ديني و مذهبي را شروع كردم. بيشتر فعاليتم در اماكن زيارتي مدينه، مكه و سوريه بود، همچنين از سال ۷۹ عكاسي عتبات را شروع كردم. در هر سفري كه به اين اماكن دارم به نكته و موضوع جديدي پي ميبرم و متوجه وجود راز و رمزي ديني در اين فضاها ميشوم. حتي در برخي عكس هايم احساس ميكنم كه آن عكس از من نيست و من فقط عامل فيزيكي آن بوده ام و حس معنوي عكس از جاي ديگري است و گاهاً احساس ميكنم نيرويي ماورايي و خاص به كار اشراف دارد.
عكاسان معتقد، هميشه ميخواهند طوري عكاسي كنند كه ذات خداوند را در زيباييهاي خلقتش به تصوير بكشند چراكه در دنياي اطرافمان چيزي نيست جز اينكه تماما جلوه ذات الهي باشد و اين جلوه ذات الهي را هر كس درتخصصي كه دارد منعكس ميكند. كسي كه ميخواهد در حوزه عكاسي معنوي كار كند بايد پيش زمينه بسيار قوي و در عين حال كمك الهي را بدنبال خود داشته باشد تا بتواند جلوههاي ذات الهي را آنطور كه بايد نشان دهد. تصاوير ما زماني معنا دار است كه اين پشتوانه با ما باشد.
با توجه به ديجيتال شدن عكاسي، عكسهاي زيادي گرفته ميشود اما مهم اين است كه عكس داراي مفهوم باشد، در عكاسي ديني «مفهوم» حرف اول را ميزند وبايستي انتقال مفاهيم به بيننده، در شناخت ذات خدا و رسيدن به او كمك كند. بايد عكس هايي بگيريم كه در كنار زيبايي، مفاهيم را نيز به بيننده منتقل كند به اين دليل صورت و محتوا بايد در عكاسي ديني با هم تلفيق داشته باشند.
تشابه در مسير انتهايي نقطه مشترك عكاسي جنگ و حج است
*تشابه بين عكاسي جنگ و حج را در چه چيزي ميبينيد؟
تشابه در مسير انتهايي هر دو است كه به يك جا ختم ميشود. روح و مسير تعالي در عكاسي دفاع مقدس به همان نقطه اي ميرسد كه درعكاسي ديني و حج مدنظر است و افق هر دو، مسير شناخت خداوند و نوعي تكليف و به ثمر رسيدن اراده الهي است. يكبار تكليفمان اين است كه وارد مقوله اي بنام جنگ و دفاع مقدس شويم و از حريم دين دفاع كنيم و در حج تكيفمان چيزي است خدا خواسته و هنرمند بايد بتواند به نحو احسن و كامل اين مسيرها را منتقل كند چراكه عكاس ميتواند در قالب يك عكس خوب، مفهومي را براي بيننده جا بيندازد كه شايد يك كتاب و مقاله نتواند با اين سرعت آن مفهوم را به بيننده انتقال دهد.
*در عكاسي حج چه سختيها و محدوديت هايي وجود دارد؟
در عكاسي حج شرايطي حاكم است كه تحت اختيار ما نيست و از يك محيط جغرافيايي تا محيطي ديگر متفاوت است كه در هر محيط محدوديتها و قوانين خاصي حكم فرماست، عدم موافقت با عكس و شرك دانستن آن در گذشته از جمله محدوديت هايي است كه در منطقه مكه و مدينه جاري است. اما سوال ما از آنها اين است كه اگر عكس شرك است چرا از تصوير استفاده ميكنيد؟ كه جواب قانع كننده اي براي اين سوال ندارند.
بيش از ۱۰۰هزار فرم عكس از حج در شرايط سخت گرفته ام
در عكاسي حج مجبور هستيم اين شرايط خاص را بپذيريم درحالي كه عكاسي در شرايط ويژه ذهن عكاس را مشغول و او را در حالتي قرار ميدهد كه نميتواند به راحتي عكاسي كند. در عكاسي حج مدام در حالت خوف و رجا هستيم كه مبادا مشكلي پيش بيايد. بخصوص كساني كه اولين بار براي عكاسي حج به اين منطقه ميروند مجبور هستند خيلي محتاطانه و دست به عصا عكاسي كنند چون ممكن است حج او زير سوال برود و بازداشت شود كمااينكه اين اتفاق براي خيلي از عكاسان حج افتاده است. بنابراين با وجود اين محدوديتها نميتوان به راحتي محيطي را براي عكاسي انتخاب كرد و بايد به صورت مخفي اقدام به عكاسي كرد، در حاليكه بيننده از اين محدوديتها نا آگاه است و تصور ميكند تمام شرايط براي عكاس فراهم بوده است. با وجود تمام اين سختيها بايد عكاسي حج را دنبال كرد وتا به امروز حتي نتوانستيم مجوزي از دولت بگيريم كه به ما اجازه دهد به راحتي در حج عكاسي كنيم و بيش از ۱۰۰هزار فرم عكسي كه تا به امروز من از حج گرفتم در همين شرايط سخت بوده است.
*بعد از ۱۲ سفر به مكه و مدينه و عكاسي آيا سوژهها تكراري نشده است؟ چه چيزي باعث ميشود سوژهها هميشه تازگي داشته باشند؟
ما شيعيان نسبت به اماكن ديني و مذهبي خود اعتقادات خاصي داريم اما طرف مقابل خلاف اين ديدگاه را دارد و تلاش ميكند اين اماكن را از بين ببرد. بطور مثال منطقه اي به نام مسجد فضيخ زماني داراي چهار ديواري و سقف بود و منطقه اي تاريخي محسوب ميشد اما امروز، جز يك منطقه خاكي چيزي از آن باقي نمانده است. در هر دوره اي كه وارد اين مناطق ميشوم آثار به نوعي از بين رفته و تغييراتي در فضا ايجاد شده و به اين دليل خود را موظف ميدانم كه با عكاسي اين تغييرات را در حافظه تاريخ ثبت كنم.
ممكن است در برخي موارد مكان هايي برايم تكراري باشند اما حضور مردم، روح حركت و سرزندگي را به عكس ميدهد، اگر مردم را از محيط جدا كنيم، محيط و گنبد و گلدسته همان است و شايد فقط شرايط فصلي آن عوض شود، مگر اينكه آثار تحت تغييرات فيزيكي قرار گيرند اما حالتهاي مردم در اين اماكن براي عكاس هميشه تازگي دارد.
البته در بنا و معماري نيز ميتوان با تلفيق فضاها روح مفهومي در عكس ايجاد كرد، در هر نوع عكاسي كه عامل سوم و انساني به خوبي با آن تلفيق شود به بيننده كمك ميكند تا بهتر بتواند عكس را درك كند، در عكاسي حج نيز بايد عكاس تا آنجا هنر داشته باشد كه در عكس تمام حالات، عكس العمل ها، چهره ها، آداب، رفتار و حركتهاي مردم از سرزمينهاي مختلف را با محيط به گونه اي تلفيق كند كه بتواند شناخت لازم را به بيننده بدهد. اگر عكس اين ويژگيها را دارا باشد تاثير معنوي خوبي بر بيننده خواهد داشت.
در اين اماكن هميشه سوژههاي تازه اي وجود دارند كه هيچ گاه تكراري نميشوند بطور مثال اخيراً فضايي برايم فراهم آمد كه در هيچ يك از سفرهايم ايجاد نشده بود، و آن اين بود كه لحظاتي هر چند كوتاه در مقابل روضه نبوي كه هيچ زماني آن جا خالي نيست و هميشه ازدحام جمعيت وجود دارد خلوت كردم، در حاليكه اين صحنه فقط چند لحظه اتفاق ميافتد و قابل تكرار هم نيست عكاس اجازه عكاسي در شرايط مناسب را ندارد.
در زمان عكاسي تا احساس نكنم عكسي را كه ميگيرم خوب است عكاسي نميكنم!
*از لحاظ مكاني، براي شما كدام يك از مكانهاي مكه و مدينه براي عكاسي لذت بخشتر است؟
همه اماكن ديني و مذهبي مشخصات خاص خود را دارند و شرايط معنوي و خاص آنها يكسان است و تفاوت آنها مربوط به ارتباط معنوي و ارادت ما نسبت به اهل بيت (ع) است. شايد آن حسي را كه من در مدينه دارم در مكه نداشته باشم اما در عين حال حس برتر و جايگاه بسيار ويژه اي در مكه است كه نميشود خيلي ساده از كنارش گذشت.
*در ميان تمام عكس هايي كه گرفته ايد كدام يك براي شما خاصتر است؟
معمولا در زمان عكاسي تا احساس نكنم عكسي را كه ميگيرم خوب است عكاسي نميكنم و هيچ گاه نشده ۱۰۰ فرم عكس بگيرم و يكي را از بين آنها انتخاب كنم و هميشه اين نوع وسواس را در عكس هايم داشته ام. بهترين لحظه عكاسي ام در حرم حضرت رقيه (س) اتفاق افتاد. در ايام رجب و شعبان سال ۸۲ براي سومين بار به حرم حضرت رقيه (س) مشرف شدم. شايد در ظاهر فضاي اين مكان مانند ديگر اماكن متبركه باشد اما حس و حالي كه در ورود به حرم حضرت رقيه (س) وجود دارد براي من خيلي ويژه و خاص است. آن سفر حدود يك ماه و نيم طول كشيد، چند شبي را در حرم تنها بودم حتي خدام هم ميرفتند و اين شرايط را محيا ميكرد كه از تمام زواياي مختلف معماري حرم عكاسي كنم. اما همه حس و حال خاصي كه برايم در آن فضا ايجاد ميشد را نميتوانستم در تصوير انتقال دهم و خيلي در عكس هايم موفق نبودم.
در ميان جمعيت كودكي چند ماهه را كنار ضريح دخيل بسته بودند، چشمان آن كودك مدتها به ضريح خيره بود كه بعدها شنيدم شفا پيدا كرده است. تنها عكسي كه توانستنم حس و حالم را در آن به خوبي انتقال دهم اين تصوير خاص بود. احساس ميكنم تمام اتفاقات خوبي كه بعد از اين سفر در زمينه عكاسي ديني و معنوي برايم روي داد، از بركت همين سفر و تشرف به حرم حضرت رقيه (س) بود.
*عكس هايي كه در اين سفرها تهيه ميكنيد بيشتر در كجا منتشر ميشود؟ آيا برنامه اي براي ارائه آنها به صورت مدون وآلبوم داريد؟
مجموعه عكس هايي كه در كشورمان با موضوع حج داريم در تمام دنيا بي همتاست
از سه سال قبل در «موسسه مشعر» تهيه و جمع آوري مجموعهٔ بسيار متنوع و كامل از عكسهاي پاناروما از مدينه و مكه را آغاز كرديم در اين مجموعه تلاش شده عكسهاي جديد و ويژه اي براي مخاطب گردآوري شود، اين عكسها به دليل زاويه عريضي كه دارند نماي جديدي را از محيط معماري ايجاد كرده است. با انتشار اين كتاب در واقع تلاش شده كمبودي كه در زمينه آثار اماكن مكه و مدينه وجود دارد جبران شود. در حال حاضر مجموعه عكس هايي كه در كشورمان با موضوع حج داريم در تمام دنيا بي همتاست. حتي سعوديها هم آرشيو بسيار غني ما از عكسهاي حج را ندارند اما با اين وجود ميتوان گفت آلبوم تصويري زيادي در اين زمينه نداريم.
از سال ۷۰ اقدام به تهيه، جمع آوري و آرشيو عكس از اماكن، معماري آنها، مراسم و مناسك حج و رفتارهاي مردم آنها كرده ايم و حاصل اين ۲۰سال در موسسه «مشعر»، دو كتاب عكس حج بنام كتاب «مشق عشق» از آقاي ناطقي و كتابي از آقاي بايرام كه در سال ۸۲ عكاسي كردند، است.
*و در آخر اگر سخني داريد بفرماييد؟
جا دارد يادي از شهداي عكاس داشته باشم به ويژه شهيد جان بزرگي كه چندسالي با گروه عكاسان مؤسسه مشعر همكاري كردند و تعداد زيادي عكس در موارد مختلف بويژه تصاوير مكه و مدينه از ايشان به يادگار مانده كه بخشي از محور اصلي كار من بوده است. شهيد جان بزرگي در دوران دفاع مقدس نيز عكس هايي را گرفته اند و همچنين در تاريخ بيست ساله عكاسي از حج، عكسهاي ارزشمندي را از اماكن حج برجاي گذاشته اند.
شهيد جان بزرگي در يك دوره هشت ساله مجموعه اي از عكسهاي عكاسان را در مجموعه «بعثه» جمع آوري و موضوع بندي كرد اما متاسفانه عمر ايشان براي اتمام اين كار كفاف نداد و به مقام رفيع شهادت نايل شدند و به دليل تغييرات سريعي كه در زمينه چاپ و رسيدن به عكاسي ديجيتال ايجاد شد آن مجموعه را كسي دنبال نكرد و آن پروژه مسكوت ماند. در اين چند سال اخير سعي بر اين شدكه اين كار را دنبال كنيم و همچنين از مجموعه عكسهاي عكاسان حج، عكس هايي گزينش و در فصلهاي مختلف موضوع بندي شد اما بدليل مسايل اجرايي كه در اين مجموعه اتفاق افتاد از اين كار غافل شده و نتوانستيم آن را به سرانجام برسانيم، تااينكه در يكي دو سال اخير به همت آقاي دكتر قنبري قرار براين شد كه كتاب مصوري با عكسهاي اماكن مكه و مدينه با گرايش عكسهاي پاناروما و همچنين كتابي در زمينه عكاسي عتبات تهيه و چاپ شود.
همچنين شهيد ابراهيم اصغرزاده يكي از عكاسان زبده اي بود كه در اين مجموعه فعاليت ميكرد، قصد داريم كتابي از مجموعه عكسهاي تمام عكاسان در اين بيست ساله حج به چاپ برسانيم تا كتاب جامعي از حج كشورجمهوري اسلامي ايران باشد.
از سال ۸۳ كه بصورت جدي عكاسي حج را شروع كردم به دليل اينكه بسياري از عكسها از حج و مراسم آن آرشيو و در نتيجه بدون كاربرد ميماند، هرسال كتاب مصوري به عنوان روزشمار حج تهيه ميشود كه در اين كتاب ديدارها، مناسبتها و همايشهاي روزانه در حج نمايش داده ميشود، صفحه اول اين كتاب را عكسهاي ديدار كارگزاران حج با مقام معظم رهبري و انتهايش را ارائه گزارش كارگزاران خدمت ايشان تشكيل ميدهد و حاصل آن مجموعه اي حدودا ۱۵۰صفحه اي از حج و برنامههاي آن ميشود.
در پايان اين نكته را بگويم كه يكي از تأمين كنندههاي عكسهاي حج ساير سازمانها و ارگانها موسسه مشعر است و آرشيوي كه اين مؤسسه دارد در هيچ كجا وجود ندارد.