پاي صحبت كاروانهاي پياده زائر امام رضاعليه السلام
عمده كاروانهايي كه پاي صحبت آنها مينشينيم تازه وارد مشهد شده و با نواي رضا رضا جان، گروهي بدون كفش و با پاي برهنه، گروهي با پاي آبله كرده و اشك ريزان دوان دوان به سوي خيابانهاي مشرف به حرم مطهر حضرت رضا (ع) ميدوند.
به گزارش خبرنگار پايگاه اطلاع رساني حج، ۲۷ ماه صفر ساعت ۴ عصر است، و تا اذان مغرب به افق مشهد و آغاز شب شهادت پيامبر اكرم (ص) و سبط مكرم ايشان، حضرت امام حسن مجتبي (ع) كمتر از يك ساعت بيش نمانده است. عمده كاروانهايي كه پاي صحبت آنها مينشينيم تازه وارد مشهد شده و با نواي رضا رضا جان، گروهي بدون كفش و با پاي برهنه، گروهي با پاي آبله كرده و اشك ريزان دوان دوان به سوي خيابانهاي مشرف به حرم مطهر حضرت رضا (ع) ميدوند.
به سان عاشقي با اخلاص كه به سوي معشوق مطهر خود ميشتابد. در اين لحظات هرچند صحبت كردن با آنها كمي دشوار است، اما ناگزير سراغ مسولان كاروانها را ميگيريم و در اين لحظات حساس پاي صحبت آنها مينشينيم. آنها مجبورند بعد از اين صحبتها دوان دوان خودرا به ديگر اعضاي كاروان برسانند. در اين كاروانها از كودك ۶ ساله تا پيرمرد ۸۰ ساله و مادران ولايت مدار كه دست دختران خودرا دردست دارند ديده ميشود.
از كجا و چگونه آمده ايد؟
آقاي جاني مسئول يكي از كاروانها: از نيم بلوك قاين در خراسان جنوبي، با تعداد حدود ۵۵ نفر، ۱۹ ماه صفر عازم مشهد شديم و اكنون بعد از ۸ روز پياده روي و طي مسير بيش از سيصد كيلومتر به مشهد رسيده ايم. به طور ميانگين روزانه بيش از ۴۰ كيلومتر پياده روي داشتيم و امشب در شب شهادت رسول گرامي اسلام، امام حسن مجتبي و در آستانه ايام شهادت حضرت رضا پابوس آقا هستيم.
آقايي كه دوست داشت گمنام باشد مسئول يكي ديگرازكاروانها: از بيرجند در خراسان جنوبي آمده ايم و حدود ۱۰۰ نفريم. نزديك به ۱۰ روز است كه در راه هستيم و درحقيقت خودم هم نميدانم كه چگونه آمده ايمم، چون ابتدا تصورش برايم مشكل بود اما ازآقا و مولايم ممنونم كه لياقت اين پياده روي و حضور در كاروانش را به ماداد. امشب در بهترين زمان به مشهد رسيديم و به زيارت ميرويم.
آقاي غلامحسن سالاري: از روستاي چاه سالار نيشابور آمده ايم، ۵ روز است كه در راه هستيم و امروز توفيق حضور درمشهد و زيارت حضرت ثامن الحجج را داريم.
آقاي احمد حكم آبادي: از جوين آمده ايم، ۷روز در راه بوديم. اين مسير ۳۰۰ كسلومتري را با شوق زيارت آقا امام رضا آمديم و به هيچ وجه احساس خستگي نداشيم. ۱۴۰ نفريم كه نيمي از كاروان را خانمها تشكيل ميدهندو پياده آمدن آنها برايم تعجب آور بود.
آقاي رضا نيكو عقيده: كاروان پياده ما ازروستاي صنوبر تربت حيدريه راه افتاده و امروز بعداز ۴ روز پياده روي به مشهد رسيده است. ما ۶۰ نفر مرد و ۴۰ نفر زن هستيم.
آقاي سيد محمد مهدي موسوي نژاد روحاني مسوول كاروان: از ميهمانشر تربت جام با ۱۸۰ نفر به مشهد آمديم، ۳۵ نفر زن و بقيه مرد هستند و ۴ روز است كه در مسير راه هستيم.
آقاي علي اكبر براتي: از روستاي خرسف سبزوار آمده ايم. ۱۰۰ نفريم.
آقاي ابوالفضل قرايي: از روستاي شيخ لو تربت جام آمده ايم و ۶ روز است كه در راه هستيم. اين برادر بسيجي در پاسخ به اين سوال كه دوستان تربت جامي ۴ روزه آمده اند شما چرا دير كرديد گفت: ما روزانه مسير كمتري را طي ميكرديم تا كاروان كمتر خسته شود. (كاروان ايشان در ظهر روز شهادت حضرت رسول اكرم (ص) وارد مشهد شده است )
آقاي…: از رباط سفيددر ۷۰ كيلومتري مشهد آمده ايم و ۲ روز است كه در راه هستيم.
آقاي ديگري: از كرج آمده ايم و بيش از ۲۰ روز است كه در راه هستيم.
نحوه اسكان و پذيرايي كاروان شما در طول مسير چگونه بوده است؟
آقاي نيكو عقيده: هزينهها با مشاركت خودجوش مردم بوده و ما سعي كرديم در طول مسير سه شب اسكان داشته باشم: ، شب اول در اسد آباد، شب دوم در رباط سفيد، شب سوم در ملك آباد درحومه مشهداسكان يافتيم. مردم روستاهاي مسير واقعا سنگ تمام گذاشتند و از هرچه در توان داشتند دريغ نكردند، اما ما تدارك حداقلي را با خود داشتيم و سعي شد در طول مسير چاي و غدا به اندازه مورد نياز دراختيار كاروان باشد.
آقاي جاني: برنامه كاروان نيم بلوك قاين در طول ۸ روز پياده روي به اين شرح بود: صبحها بعداز اقامه نماز صبح و صرف چاشت صبحگاهي و چاي همراه با قرائت زيارت عاشورا براه ميافتاديم. ساعت حدود ۹ صبح در مكاني براي استراحت مختصر و صرف چاي و پذيرايي درجاي مناسب توقف داشتيم.
بعد از آن مسير را تا حدود اذان ظهر ادامه ميداديم. بعداز نماز ظهر و صرف چاي يكي دو ساعت حركت داشتيم و سپس براي صرف نهاهار و استراحت مختصر نيم روز در جايي اطراق ميكرديم. بعداز آن مسير را طي ميكرديم تا موقع نماز مغرب، گاهي هم اگر فضا مناسب بود يكي دو ساعت ادامه مسير داشتيم تا به مكان مناسبي براي اسكان برسيم و صرف شام و دعا و استراحت شبانه،
آقاي سالاري: اين مسيري است كه تصميم راه افتادنش با شما و تنظيم برنامه هايش با نظر آقاست، مگر ميشود از زائرش پذيرايي نكند، خودش مهر اين كاروانهاي پياده را به دل مردم مياندازد، مردمي كه شايد از نظر اقتصادي خيلي ضعيف باشند اما در پذيرايي از ميهمانان آقا با همه توانمندي به ميدان آمده دو خالصانه هرچه دارند اعم از موارد خوراكي و نوشيدني و امكانات استراحت در اختيار گذاشتند.
در طول سفر كاروان پياده به چه نكات ويژه اي از نظر خودتان و يا اعضاي كاروان برخورديد؟
آقاي جاني: چند نكته ويژه در طول سفر از قاين تا مشهد قابل توجه بود. نكته اول اين كه يكي از همسفران ما در طول مسير دچار ضربه مغزي شد و از آمبولانسهاي امدادي مدد جستيم در مسير انتقال ايشان به بيمارستان وضع جسمي وي طوري شد كه قطع اميد كرديم.
در تماس تلفني اعضاي كاروان با آمبولانس حامل وي، همراه ان مريض از آنها خواستند دست به دعا بردارندو آنها نيز به آقا امام رضا متوسل شدند. هنوز آمبولانس به مشهد نرسيده بود كه مريض ما توسط آقا شفا گرفت و از جايش حركت كرد و به صحبت در آمد. اين نبود جز امدادهاي آقا امام رضا (ع) به اذن خدا. نكته ديگر اين بودكه در كاروان ما از كودك ۶ ساله تا پيرمرد ۸۰ ساله دركنارهم با شورو نشاط وصف انگيزي حضور داشتند. احترامي كه كوچكترها و جوانان براي بزرگترها ميگذاشتند همه اش درس ايثارو ازخودگذشتگي بود.
حجه الاسلام محمدمهدي موسوي: كاروان ما در طول مسيراز تربت جام تا مشهد همه اش خاطره بود و معرفت آموزي و ايثار، از نوجوان ۱۷ ساله تا مرد ۷۰ ساله در طول سفر چنان با احترام و ايثار رفتار ميكردند كه يادآور دوران دفاع مقدس بود.
كوچكترها در توزيع غذا و امكانات اول رعايت بزرگترها را داشتند و بعد اگر چيزي به خودشان ميرسيد استفاده ميكردند. بزرگترها هم با بيان خاطرات زندگي طول سفر را براي نوجوانها كوتاه ميكردند. در برگزاري مراسم دعا چه شور وحال خاصي بود، سيل اشك بود كه از گونههاي كاروانيان جاري ميشد.
رضا نيكو عقيده: قبل از سفر فكر نميكردم همه اعضاي كاروان بتواند در اين هواي سرد اين مسير طولاني را از روستاي صنوبر تربت حيدريه تا مشهد طي كنند. پدر من با ۷۲ سال سن يكي از همسفران بود، اما با حول و قوه الهي چنان با قدرت اين مسير را طي كرديم كه متوجه نشديم.
احمد حكم آبادي: مسير راهپيمايي جوين تا مشهد براي ما خاطره شد، در اين كاروان حدود نيمي از اعضا خانم بودند، آن هم خانمهاي جوان گرفته تا مادرها و بعضا خانمهاي با سن و سال بيشتر، اينها پا به پاي كاروان آمدند و در مراسم و دعاهاو زيارت حضور فعال داشتند، بيش از ۳۰۰ كيلومتر پياده روي اگر خودم همراه كاروان نبودم باورم نميشد.
كوچكترها نيز دوشادوش بزرگترها قدم ميزدند وسعي ميكردند از آنها زياد فاصله نگيرند تا مبادا كسي احساس ناتواني كند.
الان كه بعداز اين همه پياده روي خودرا در مقابل آقا امام رضا ميبينيد چه احساسي داريد؟
محمد تقي نظري پيرمرد ۸۰ ساله اهل جوين: احساس شادي دارم، شادي از اين كه توانستم خودم را در كاروان پياده امام رضا جا بزنم و الان كه گنبد و بارگاهش را ميبينم رضايت آقا را با تمام وجود حس ميكنم.
موسي ميرزايي پيرمرد ۷۵ ساله در حالي كه شال سفيدي را به دور سر خود بسته صداي گريه اش بلند ميشود و ميگويد: احساس شادي دروني دارم، امسال سومين سالي است كه آقا به من تسكره ورود به كاروان پياده زائرانش را داده و چه چيزي بالاتر از اين محبت اهل بيت (ع).
غلامحسين سالاري اهل روستاي چاه سالار نيشابور: احساس ميكنم آقا از من راضي شده كه مرا به اين سفر دعوت كرده، اميدوارم اين رضايت ادامه داشته باشد و كامل شود.
قنبر سالاري: احساس سبكي ميكنم، احساس سبكبالي، احساس نزديك شدن به ولايت اهل بيت (ع)، اميدوارم اين احساس با واقعيت يكي شود.
درهنگام ورود به حرم مطهر اولين حاجت شما چيست، چه خواسته اي داريد؟
موسي ميرزايي ۷۵ ساله اهل قاين ميگويد: من از آقايم ممنونم كه به من توان و لياقت داد تا جزو كاروان پياده زائرانش باشم، من كي هستم كه حرف بزنم، فرج مولايم صاحب الزمان وآرزوي موفقيت براي جوانهاي كشور اسلامي را از آقا طلب ميكنم.
خانم مسني كه چادرش را به دور گردنش پيچيده و اشك ميريزد: نامش را نميدانيم اما خواسته اش سلامتي و فرج آقا صاحب الزمان، ناكامي دشمنان اسلام و موفقيت جوانهاست.
آقاي كرمي از اهالي روستاهاي حومه مشهد: من سلامتي آقا يم مهدي صاحب الزمان و فرجش را ميطلبم، آرزو ميكنم خدا پرچم انقلاب را از دست نايب برحقش و رهبر بزرگوار ما حضرت آيت الله خامنه اي به دست حضرت صاحب الزمان برساند.
آقاي جاني: من از مولايم تشكر ميكنم كه توفيق اين زيارت و حضور را به ما داد. آرزو دارم بازهم مرا لايق بداند تا بيشتر از گذشته پاي در اين راه بگذارم. اين سفر سراسر توشه معنوي بود كه ادامه حضورش لياقت ميخواهد و يا شفاعت آقا. من براي فرج حضرت صاحب الزمان نيز دعا ميكنم.