«گفتمان امامت» پس از امام رضا(ع) تثبيت شد
اين يك واقعيت است كه شيعيان در دوره پس از صلح امام حسن (ع)، در سال ۴۱ ه. ق، (به دليل عهدشكني معاويه) تا زمان پذيرش ولايتعهدي از سوي امام رضا (ع)، در سال ۲۰۱ه. ق، صد و شصت سالِ پر از اختناق و فشار را گذرانده بودند، كه…
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، امامان معصوم (ع) در برابر شيوههاي متفاوت خلفاي جائر اموي و عباسي، براي مقابله با انتشار معارف اهل بيت (ع)، تدابير ويژه اي را با توجه به اقتضائات زمان و مكان، اتخاذ ميكردند؛ تدابيري كه بتواند از سختترين و هولناكترين شرايط، بهترين فرصت را براي بيان مهمترين مسئله جامعه اسلامي، يعني مسئله امامت و رهبري، به وجود آورد. در همين راستا، امام رضا (ع) با اتخاذ راهبردي حكيمانه و استثنايي با وجود شرايط خاصي كه طرح و نقشه خدعه آميز دستگاه خلافت عباسي در مسئله ولايتعهدي آن حضرت، به وجود آورده بود، توانستند با حسن استفاده از فضاي ايجاد شده، زمينه گسترش بي سابقه معارف اهل بيت (ع) را فراهم كنند. بررسي تدابير حضرت امام رضا (ع) و آثار و بركات ناشي از اين تدابير حكيمانه، موضوع گفت وگو با دكتر هادي وكيلي، استاد تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد است كه در پي ميآيد.
گفتمان غالب و رويكرد اصلي در آموزههاي حضرت امام رضا (ع) چيست؟
به طور كلي در سيره اهل بيت (ع) و از جمله امام رضا (ع)، گفتمان مسلط و اصلي، حفظ، تفسير و تبيين آموزههاي ديني مبتني بر قرآن كريم و سنت پيامبراكرم (ص) و تلاش همه جانبه براي جلوگيري از ابتلاي دين به انحراف و تحريف است. امامان معصوم (ع) با توجه به موقعيت زماني و مكاني، از روشهاي متفاوتي براي به ثمر رساندن اين راهبرد كلان و اساسي استفاده ميكردند. در دوره امامت امام رضا (ع)، با يك رويكرد جديد در سياستهاي مزورانه دستگاه خلافت عباسي روبه رو هستيم. بديهي است كه اگر متناسب با اين تغيير رويكرد، جبهه اهل بيت (ع) نيز تغيير روش ندهد، در ادامه مسير خود آسيب خواهد ديد. يكي از ظرافتهاي سيره اهل بيت (ع) اين است كه از بدترين شرايط و سختترين تهديدها، بهترين فرصتها را ايجاد كرده و از آن براي پيشبرد اهداف مقدسشان بهره برده اند.
زماني كه امام رضا (ع) به امامت ميرسند، پس از پايان نزاع ميان امين و مأمون عباسي، شاهد يك رويكرد جديد از سوي خليفه وقت، يعني مأمون، براي مقابله با جريان امامت هستند. دستگاه جباري كه تا پيش از اين، امام كاظم (ع) را در زندانهاي تاريك بصره، كوفه و بغداد، محبوس كرده و سرانجام به شهادت رسانده بود، در اين دوره مدعي روابط خانوادگي با اهل بيت (ع) بود دستگاه خلافت در اين زمان مدعي بود كه بايد دعواها را كنار بگذاريم. خليفه جديد حتي درصدد بود به زور اهل بيت (ع) را به مشاركت در حكومت وادار كند. اين وضعيت، وضعيت خطرناكي است؛ اگر امام (ع) اين پيشنهاد را رد كنند، بلافاصله در معرض شهادت قرار ميگيرند و بدون اينكه مشكلي حل و تغييري ايجاد شود، فضاي جامعه به نفع دستگاه خلافت تغيير خواهد كرد و مأمون اين گونه ادعا ميكند كه ما به علي بن موسي الرضا (ع) پيشنهاد خلافت داديم و او نپذيرفت. به همين دليل، امام (ع) نميتوانستند از ابتدا مسئله ولايتعهدي را نپذيرند، اما با يك برنامه ريزي صحيح اين موقعيت خطرناك را به فرصتي عالي براي انتشار بيش از پيش گفتمان امامت تبديل كردند.
تدبير امام هشتم (ع) براي تبديل اين تهديد و خطر جدي به فرصتي براي انتشار گفتمان امامت چه بود؟
امام رضا (ع) راهبرد ويژه اي براي حل اين مسئله اتخاذ كردند. نخست آن كه از همان ابتداي كار ولايتعهدي را با اكراه پذيرفتند. مراسم وداع با امام (ع) در مدينه، كه يك سوگواري تمام عيار بود، جلوه اي مهم از بيان نارضايتي از پذيرش ولايتعهدي بود. دوم آن كه، وقتي امام رضا (ع) در مرو ناچار به پذيرش ولايتعهدي ميشوند، شرط ميكنند كه در عزل و نصبها و امور حكومتي مداخله اي نكنند. با اين شيوه، آن حضرت اجازه ندادند از شخصيت و نامشان براي توجيه ستم و فساد دستگاه خلافت عباسي، سوءاستفاده شود. تدبير مهم امام رضا (ع) در واقع اين بود كه هيچ گاه از تاكيد بر حقانيت امامت و ولايت منصوص از سوي رسول ا… (ص) كوتاه نيامدند. آن حضرت چه در برابر مأمون و چه در مناظرههاي علمي، به صورت مكرر اين مسئله را طرح كرده و به اثبات آن پرداخته اند كه هر حكومتي به جز حكومت امامان معصوم (ع)، پس از رحلت پيامبراكرم (ص)، از مشروعيت برخوردار نيست. علاوه بر اين، امام (ع) شرايط را طوري به خدمت ميگيرند كه تشيع، بدون عدول از شعارهاي بنيادين و اصيل خود، بهترين زمينه براي تبليغ و ترويج را پيدا كند.
اتخاذ اين تدبير توسط امام (ع) چه آثار و بركاتي براي پيروان اهل بيت (ع) در پي داشت؟
اين يك واقعيت است كه شيعيان در دوره پس از صلح امام حسن (ع)، در سال ۴۱ ه. ق، (به دليل عهدشكني معاويه) تا زمان پذيرش ولايتعهدي از سوي امام رضا (ع)، در سال ۲۰۱ه. ق، صد و شصت سالِ پر از اختناق و فشار را گذرانده بودند، كه طي آن، انواع شكنجهها و روشهاي ظالمانه عليه آنها به كار گرفته شده بود؛ اما در دوره امام رضا (ع) با پذيرش ولايتعهدي، بدون آنكه از ادعاي خود دست بكشند، مجال فعاليت آزاد و نامحدود را پيدا كردند. ميتوان گفت، گسترشي كه آموزههاي مكتب اهل بيت (ع) به واسطه همين موقعيت، در مدت دو سال ولايتعهدي امام رضا (ع)، پيدا كرد، از ميزان گسترشي كه اين آموزهها و معارف در خلال ۱۶۰ سال قبل پيدا كرده بود، بيشتر بود. همچنين حضورپر بركت امام رضا (ع) در ايران به رشد تشيع در اين منطقه سرعتي مضاعف داد.
با اتخاذ اين تدبير، حضرت امام رضا (ع) چه عرصه هايي را براي ارائه هرچه بهتر و بيشتر آموزهها و معارف اهل بيت (ع) برگزيدند؟
اين تبليغ عرصههاي مختلفي داشت؛ از مناظرههاي امام رضا (ع) گرفته تا فعاليتهاي شاعراني مانند دعبل و آموزشهاي كلاسيك و غيركلاسيك امام (ع) و شاگردانشان، خوب است بدانيد كه به لحاظ تاريخي معمولاً دوران خلافت عباسي را به دو دوره تقسيم ميكنند، دوره اول كه به دوره عباسيان بزرگ معروف است و از آغاز خلافت منصور تا آغاز خلافت متوكل (حدوداً سال ۲۴۰ ه. ق) را دربر ميگيرد، به لحاظ ترفندها و فريبهاي دستگاه خلافت دوره خاصي است. خلفاي عباسي در اين دوره ميكوشند در مقابل مكتب اهل بيت (ع)، كه به سرعت در حال گسترش است، جريانهاي انحرافي به وجود بياورند و ذهن جامعه را منحرف كنند. در همين راستا، دعواها و اختلافاتي نظير اختلاف بر سر مسئله حدوث يا قدم قرآن در همين دوره به راه افتاد و پررنگ شد. انبوه كتابها و آثار فلاسفه يونان با صرف هزينههاي سنگين، به دستور خلفاي عباسي، ترجمه ميشد تا منشأ ايجاد تفكرات جديد در جامعه باشد. به عبارت بهتر، دستگاه عباسي در پي راه انداختن يك بازي بود تا در نتيجه آن جامعه را از اختلافهاي اصلي و مسائل بنيادي دور كند. البته من نميخواهم در برابر رواج تفكرات فلسفي و عقلاني موضع بگيرم، اما ظاهراً عباسيان از اينكه در ميان مردم به جاي قال رسول ا… (ص) و قال الصادق (ع) و حتي قال ابوحنيفه، سخنان افلاطون، ارسطو و بقراط رايج شود، نه تنها نگران نبودند، بلكه سعي ميكردند چنين سخناني در جامعه مورد توجه قرار گيرد؛ امام رضا (ع)، با شناخت دقيق اين شرايط موضوع حاكميت را به عنوان مسئله اساسي جامعه طرح كردند.
به ديگر سخن، اينكه رهبري ديني باكيست و پس از رحلت پيامبراكرم (ص)، تفسير دين را بايد از چه كسي اخذ كرد، پرسشي است كه از سوي امام (ع) دائماً طرح ميشود. نگاهي آماري به بيانات امام رضا (ع) نشان ميدهد كه رويكرد آن حضرت در بيشتر مناظره هايشان، بحث درباره امامت و رهبري جامعه است. جناب آقاي عطاردي در كتاب بسيار نفيس «مسندالرضا» (ع) كه در آن احاديث امام رضا (ع) در دو حوزه اعتقادي و فقهي بررسي و تفكيك شده، ۶۳۰ حديث را در حوزه احاديث اعتقادي آورده است. از ميان اين احاديث، ۶۶ حديث مربوط به نبوت، ۷۲ حديث مربوط به توحيد و ۴۹۲ حديث مربوط به امامت است. از ۱۶ مناظره امام رضا (ع) كه در همين كتاب آمده، ۲ مناظره درباره نبوت، ۴ مناظره درباره دين شناسي، ۵ مناظره درباره توحيد و ۶ مناظره درباره امامت انجام گرفته است. ميبينيد كه به لحاظ كمّي و كيفي، رويكرد امام (ع) به مسئله امامت، يك رويكرد قوي و جدي است. به همين دليل است كه دستگاه خلافت عباسي در اين بازي كه براي برُد خود تدارك ديده بود، بازنده اصلي شد و براي فرار از اين شكست يا بايد امام (ع) را در حوزه انديشه و دانش مغلوب ميكرد، كه شدني نبود و يا بايد به دنبال برهم زدن اين بازي ميرفت. بر پايه همين شرايط، مأمون تصميم گرفت مقر حكومت عباسي را به بغداد بازگرداند و امام رضا (ع) را نيز به شهادت برساند، اما واقعيت آن است كه جريان به وجود آمده، ديگر قابل كنترل نبود و گسترش انديشه ناب اسلامي، با تدبير و كارداني ويژه امام رضا (ع)، سبب شد جايگاه اهل بيت (ع) در جهان اسلام و به ويژه در ايران، تثبيت و آموزهها و معارف ناب آن بزرگواران بيش از پيش منتشر شود.