راهکار استاد اکرمی برای مقابله با وهابیت
مشاور امور روحانیت رییس جمهور معتقد است وهابیت یک جریان مجعول از سوی انگلیسی هاست و برای مقابله با این جریان باید از رفتارهایی که مورد سوء استفاده قرار میگیرد پرهیز کنیم و دشمنانی را که به این افراطیگریها دامن میزنند به مردم معرفی کنیم.
به گزارش پايگاه اطلاعرساني حج به نقل از نامه نيوز، سيد رضا اكرمي از اعضاي جامعه روحانيت مبارز معتقد است كه ريشههاي وهابيت به عنوان يك فرقه ضاله انگلستان است كه در كنار دو فرقه ديگر براي ايجاد نزاع در جهان اسلام به وجود آورده است. او براي مقابله با وهابيت سه راهكار ارائه ميدهد و تاكيد دارد ابتدا بايد از رفتارهايي كه مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد پرهيز كنيم و در كنار آن دشمني كه به اين افراطيگريها دامن ميزند را به مردم معرفي كنيم.
مشروح گفتگوي كوتاه نامه نيوز با سيد رضا اكرمي مشاور امور روحانيت رييس جمهور را در ادامه بخوانيد.
* آقاي اكرمي! وهابيت تا به حال چه ضربههايي به اسلام زده است و براي مقابله با اين فرقه ضاله بايد چه كار كرد؟
وهابيت دو برنامه دارد، يكي براي تاريخ دور دست و يكي براي همين قرن اخير است، اما آنچه كه مشترك است اين است كه بريتانيا درصدد برآمد كه در دنياي اسلام بين مسلمانها نزاع و اختلافي به وجود بياورد و براي همين هدف يك مرام و مسلكي درست كند و نام آن را مذهب بگذارد. انگيسيها بهاييت را براي ايران، واديانگري را براي پاكستان و وهابيت را رياض و حجاز تدارك ديدند و با اين مذهب سازي سعي كردند كه ميان مسلمان اختلاف و نزاع ايجاد كنند.
مطلب ديگر اين است كه وهابيت يك مذهب سطحي و قشري است كه تنها به ظاهر توجه دارد و به باطن و محتوا كمتر توجه دارد. مثلا مسئله شفاعت را مطرح ميكند و ميگويد كه شفاعت تنها براي خداوند است و كسي غير خدا نميتواند شفاعت كند و آيه «لله شفاعت» را براي دليل ميآورند. در حالي خداوند متعال در آيه ديگري شفاعت را براي رسول و پيامبر قرار داده و يا در روايات آمده است كه خداوند شفاعت را براي انبيا و ائمه و اوليا و شهدا قرار داده است.
وقتي ما يك بخش قرآن را بپذيريم و بخش ديگرش را نپذيريم و يا اينكه قرآن را بپذيريم و در مقابل سيره و سنت رسول خدا را ناديده بگيريم، در خيلي موارد كار دين ميلنگد و نميتواند رسا و گويا باشد.
وهابيت در مسئله محبت و ارادت نيز بوسيدن ضريح پيامبر اسلام را بدعت ميداند، با اينكه همه عقلا ميدانند كه ما هر آهن و ديواري را نميبوسيم و اگر ضريح پيامبر را ميبوسيم به دليل اين است كه به خانه پيامبر و قبر مطهر ايشان تعلق دارد و ما با بوسيدن آن به نوعي به پيامبر اسلام ابراز ارادت ميكنيم. مثل اين است كه دست همسر و يا مادرمان را ببوسيم، اين به دليل ابراز علاقه و عاطفه است، اما چون وهابيها قشري و سطحي نگرند اين مسائل را هم تفكيك نميكنند و ما را به بدعت گذاري متهم ميكنند و ميگويند بدعت را اسلام حرام است و بنابر اين شما گناهكار هستيد.
* چه طور بايد با وهابيت و افكارشان مقابله كرد؟
سه راهكار وجود دارد. براي آنان كه اهل علم هستند بايد با آنها بنشينيم و مباحثه كنيم. مثلا يكي از مسائل روشني وجود دارد ازدواج موقت است. طبق متن قرآن ميتوان كسي را با ازدواج موقت به همسري درآاورد كه البته زمان، قاعده و قانون دارد، اما اينها ميگويند چون خليفه دوم ازدواج موقت را ممنوع كرده، بنابراين ازدواج موقت ممنوع است. مسئله مشروع بودن يك عمل، بر اساس نظر خدا و پيامبر است و خليفه نميتواند خلاف نظر خدا و پيامبر قانوني وضع كند. به نظر من بايد با آنهايي كه اهل اطلاع و علم هستند، مباحثه علمي كرد.
راه دوم اين است كه در مورد سيره و زندگي رسول اكرم بايد مسائل را با آنها روشن كنيم. به طور مثال در مورد زيارت كه در بقيع و حرم پيامبر مانع آن ميشوند، بايد آنها را متوجه سيره پيامبر اسلام كنيم. پيامبر اسلام تا آخرين روزهاي حياتشان چند بار به يقيع رفتند و با درگذشتگان بقيع صحبت كردند و در منطقه احد نيز بر سر قبر حمزه -عموي بزرگوارشان- ميرفتند.
سومين راه اين است كه ما اصولي داريم كه بايد ابتدا آن اصول را بپذريم و سپس اگر به سراغ فروع برويم چراكه اگر در فروع نتوانستيم با هم توافق كنيم، مشكل زيادي نيست و اختلاف در فروع ايرادي ندارد. ميتوانيم در فروع طبق نظر خودمان عمل كنيم، اما در مورد اصول بايد به آنها بگوييم كه قرآن ما، قبله ما، پيامبر ما، حج ما و... يكي است و اگر در مسائل فرعي مانند كه اينكه خمس تنها در غنيمت جنگي است يا نه، توافق نكرديم هر كدام ميتوانيم طبق مرام و مسلك خود عمل كنيم. همان طور كه در چهار مذهب اهل سنت هم اختلافاتي وجود دارد. چه طور ميشود كه آنها اختلاف در مذاهبشان را تحمل ميكنند اما اختلاف با ما را نميپذيرند و جنجال به پا ميكنند.
* در مذهب شيعه نيز افراطي گريهايي اتفاق افتاده است كه مقام معظم رهبري هم در مورد آن هشدار دادهاند و شبكههايي نيز در لندن هستند كه به مظاهر اهل سنت توهين ميكنند، براي مقابله با اين جريان چه بايد كرد؟
زماني من يك فرد هستم و در خانه خودم رفتاري انجام ميدهم، اما زماني هست كه من ناظر دارم و ديگراني هستند كه بعضي از اعمال من را بهانه و سوژه ميكنند و با بزرگ نمايي از آن سوء استفاده ميكنند. مانند همين قمه زني كه متاسفانه در ميان ما وجود دارد، ما ممكن است براي ابراز ارادت حاضر باشيم اين ضربه را براي محبت اهل بيت بر خود بزنيم، من ممكن است كه اين را قبول كنم اما وقتي ديگران اين را ميبينند ميگويند كه اينها خشونت طلبند و وقتي با خود اين كار را ميكنند با ديگران چه ميكنند. چون از بعضي اعمال ما ديگران سوءاستفاده ميكنند ما نبايد اين اعمال را انجام بدهيم.
البته در همين موارد هم اگر دقيق شويم، اينها شيطنتي است كه انگلستان پشت آن است و همه اين شبكهها در انگلستان اداره ميشود. آنها از طرفي به ما نسبت ميدهند كه شما تفرقه ايجاد ميكنيد و از آن طرف به بهانه آزادي بيان به آنها اجازه ميدهند كه چنين شبكههايي را در انگلستان به راه بيندازند.
مرگ حق است براي همسايه نه براي خودشان. اين هم جزو شيطنتهايي است كه آنها انجام ميدهند و بايد مردم را متوجه كرد.
در ميان منافقان كساني بودند كه در نهج البلاغه و قرآن از روحانيها بيشتر ميدانستند، اما بسياري از اين افراد از بعضي آيات قرآن و روايات سوءاستفاده ميكنند براي اينكه حرف خودشان را بزنند و كار خلاف خودشان را انجام بدهند.
* در مقابل اين شبكههاي ماهواره بايد چه كار كرد؟
اول بايد جامعه را آگاه كنيم و به مردم بگوييم در شرايطي كه دشمن از بعضي اعمال ما سوءاستفاده ميكند ما نبايد آن عمل را انجام بدهيم. دوم اينكه دشمني كه به اين افراد ميدان ميدهد و به آنها شبكه ماهوارهاي ميدهد را معرفي كنيم تا همه بدانند اينها با اصل دين اسلام مشكل دارند. مگر نخست وزير آنها يك يهودي نبود كه در مجلس عوام گفت تا زماني كه مسلمانها قرآن و كعبه را دارند نميتوانيم بر آنها مسلط شويم و بايد قرآن آنها را بسوزانيم و خانه كعبه را نيز تخريب كنيم.
ما بايد دشمنشناسي كنيم و اينها را به مردم معرفي كنيم. معرفي مستند دشمن به خودمان و به ديگران كار بسيار اثربخشي است.