سه اتفاق مهم تاریخی در امروز
آغاز جنگ جمل در حوالی بصره - سال ۳۶ هجری قمری، کشته شدن خسرو پرویز به دست پسرش شیرویه - سال نهم هجری قمری و شهادت شهید اول از جمله اتفاق مهم تاریخی امروز است.
آغاز جنگ جمل در حوالي بصره - سال ۳۶ هجري قمري
اميرمؤمنان، علي بن ابي طالب (ع) پس از پذيرش خلافت اسلامي و بر عهده گرفتن حكومت مسلمانان، با فتنهها و دشمنيهاي گوناگون مخالفان اهل بيت (ع) روبرو گرديد و ناخواسته، متحمل چند نبرد سرنوشت ساز شد.
نخستين و مهمترين فتنه مخالفان آن حضرت، غائله اصحاب جمل بود، كه به جنگ بزرگ «جمل» منجر گرديد.
ماجراي اين غائله اسف بار از اين قرار بود: عائشه بنت ابي بكر، همسر رسول خدا (ص) كه از مخالفان عثمان بن عفان و از محركان اصلي انقلابيون مسلمان بر ضد خليفه وقت بود، پس از قتل وي و انتخاب حضرت علي (ع)، فتنه انگيزي خويش را ادامه داد و به بهانه واهي خون خواهي عثمان مقتول، در مكه معظمه اقامت گزيد و مخالفان خلافت عدالت پرور حضرت علي (ع) را به دور خويش گرد آورد. در اين راستا، برخي از سران بني اميه و وابستگان عثمان مقتول از مدينه به مكه عزيمت كردند. هم چنين استانداران و عاملان عثمان كه از سوي امام علي بن ابي طالب (ع) عزل شده بودند، با اعوان و انصار و داراييهاي خويش به سوي مكه رهسپار گرديدند. اسامي افرادي چون عبدالله بن عامر از بصره و يعلي بن منيه از يمن، برجستهتر از سايرين بود.
پس از مدتي، طلحة بن عبيدالله و زبير بن عوام، دو تن از صحابه معروف رسول خدا (ص) به همراه خانواده و بستگان خويش عازم مكه شده و به اصحاب جمل پيوستند. با اجتماع برخي از صاحب نفوذان و محركان توطئه گر به دور عائشه، اجتماع بزرگي از مخالفان حضرت علي (ع) در مكه به وجود آمد.
گرچه همسران پيامبر اسلام (ص) در آن ايام، همگي در مكه معظمه به سر ميبردند، ولي هيچ كدام از آنان، با عائشه همراهي نكرده و مخالفان حضرت علي (ع) را ياري ننمودند.
امّ سلمه (رض) همسر ديگر رسول خدا (ص) هنگامي كه زياده رويهاي عائشه را مشاهده كرد، به وي فرمود:اي دختر ابي بكر! من در شگفتم كه تو از عثمان مقتول، خون خواهي كني. تو همان نبودي كه مردم را بر كشتن او تحريك ميكردي و او را پير كفتار ميخواندي؟ تو را چه كار با خون خواهي عثمان؟ او مردي از بني مناف بود و تو از بني تميم، ميان شما رابطه خويشاوندي نيست و در حال حيات او، ميانتان موافقتي نبود. اكنون چه غلو و زياده روي است كه در پيش گرفته و بر ضديت علي بن ابي طالب (ع) كه پسر عم رسول خدا (ص) است بيرون ميآيي و خلافت او را نميپسندي؟ در حالي كه جمله مهاجر و انصار با او بيعت كرده و بر خلافت و امامتش راضي شدند و با رغبت و ميل خود، به پيروي و ياري او همت نمودند و همگان بر امامت او متفق شدند. فضل و فضيلتي كه در او است، تو آنها نيكو ميشناسي.
به هر روي، از ميان همسران رسول خدا (ص) تنها عائشه با مخالفان حضرت علي (ع) همراه شد و سركردگي آنان را بر عهده گرفت و به همراه سه هزار و به نقلي چهار هزار تن از شورش گران، از مكه معظمه رهسپار بصره شد.
پس از خروج آنان از مكه، امّ سلمه (رض) همسر رسول خدا (ص) و امّ فضل همسر عباس بن عبدالمطلب، هر كدام نامهاي جداگانه براي حضرت علي (ع) در مدينه ارسال كرده و وي را از آشوبگري اصحاب جمل باخبر نمودند.
اصحاب جمل، بر بصره هجوم آورده و پس از جنگ و گريز با سپاهيان عثمان بن حنيف انصاري، عامل حضرت علي (ع) در بصره و كشتن تعداد زيادي از مدافعان شهر، آن را به اشغال خود در آوردند و بيت المال بصره را تصرف و عامل علي (ع) را شكنجه و آزار كردند و پس از مدتي، وي را رها نمودند.
حضرت علي (ع) پس از آگاهي از فتنه جويي اصحاب جمل، با سپاهي از مهاجر و انصار از مدينه منوره خارج و به سوي جنوب عراق، رهسپار گرديد. ياران و دوستداران آن حضرت پس از خبردار شدن از عزم وي در نبرد با اصحاب جمل، به تكاپو افتاده و از ساير مناطق اسلامي، از جمله مكه معظمه، كوفه و مصر به حركت در آمده و خود را به سپاه عدالت جوي آن حضرت رسانيدند.
سرانجام دو سپاه در حوالي بصره، در مكاني به نام «رابوقه» در برابر يك ديگر قرار گرفتند. تعداد اصحاب جمل، سي هزار و تعداد سپاهيان حضرت علي (ع) در حدود بيست هزار تن بود.
در سپاه جمل، غير از عائشه كه رهبري شورش گران را بر عهده داشت، افرادي چون طلحة بن عبيدالله، زبير بن عوام، عبدالله بن زبير، محمد بن طلحه، مروان بن حكم، عبدالرحمن بن عتاب، هلال بن وكيع، عبدالرحمن بن حارث، عبدالله بن عامر، حاتم بن بكير، عمر بن طلحه و مجاشع بن مسعود فرماندهي لشكرها و دسته را بر عهده داشته و در ميدان جنگ، نقش آفريني ميكردند.
در سپاه حضرت علي (ع) نيز افرادي چون امام حسن مجتبي (ع)، امام حسين (ع)، محمد بن حنفيه، عمار بن ياسر، عبدالله بن عباس، مالك بن اشتر نخعي، عبدالله بن جعفر، خزيمة بن ثابت، ابوايوب انصاري، ابوقتادة، زيد بن صوحان، شريح بن هاني، سعيد بن قيس، رفاعة بن شداد، محمد بن ابي بكر، عدي بن حاتم، زياد بن كعب، حجر بن عدي، عمرو بن حمق، مجندب بن زهير، مخنف بن سليم و صعصعه بن صوحان، فرماندهي لشكرها و بخشهاي مختلف سپاه آن حضرت را بر عهده داشته و در برپايي پرچم عدالت پرور علوي، دلاوريهاي عظيمي به عمل آوردند.
با اينكه حضرت علي (ع) تلاش زيادي به عمل آورد كه ميان طرفين، درگيري نظامي به وجود نيايد و غائله با مصالحه به پايان آيد، ولي فتنه انگيزان طرف مقابل به هيچ روي حاضر به مصالحه نبودند و سرانجام در روز دهم جمادي الاولي سال ۳۶ قمري، دو سپاه در برابر يك ديگر صف آرايي كرده و با هم درگير شدند.
جنگ سخت و سنگيني به وقوع پيوست و به مدت دو روز ادامه يافت، ولي سرانجام با شكست محتوم اصحاب جمل به پايان رسيد.
برخي از فتنه انگيزان اصلي مانند طلحة بن عبيدالله در ميدان جنگ و برخي ديگر مانند زبير بن عوام در بيرون صحنه نبرد كشته شدند و بسياري نيز اسير گرديدند.
حضرت علي (ع) پس از پيروزي كامل بر اصحاب جمل و آزادسازي شهر بصره، اسيران را آزاد و از تعقيب فراريان جلوگيري نمود و عائشه را به همراه جماعتي از زنان بصره كه لباس مردان پوشيده بودند، به مدينه برگردانيد.
در اين واقعه بزرگ، از اصحاب جمل تعداد نه هزار و به روايتي سيزده هزار و به روايتي ديگر بيست هزار تن و از اصحاب علي (ع) تعداد هزار و هفتصد و به روايتي پنج هزار نفر كشته شدند. (۱)
۱- نك: الفتوح (ابن اعثم كوفي)، ص ۳۹۸؛ أنساب الأشراف – ترجمة اميرالمؤمنين (ع) - (بلاذري)، ص ۱۲۹؛ تاريخ ابن خلدون، ج۱، ص ۵۷۷؛ الجمل (شيخ مفيد)، ص ۱۷۹ و وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص ۲۳۹
جمادي الاول - كشته شدن خسرو پرويز به دست پسرش شيرويه - سال نهم هجري قمري
خسرو پرويز فرزند هرمز، فرزند انوشيروان، فرزند قباد ساساني، بيست و سومين پادشاه سلسله ساسانيان بود، كه از سال ۵۹۱ تا ۶۲۶ ميلادي بر تخت سلطنت ايران تكيه زد و تركتازيهاي زيادي نمود.
وي در عصر خويش، جنگهاي خونيني با بهرام چوبين و پس از وي، با سپاهيان امپراتوري روم شرقي به راه انداخت.
در عصر وي، پيامبر اكرم (ص) به نبوت برانگيخته شد و پس از هجرت آن حضرت از مكه معظمه به مدينه منوره و تشكيل حكومت اسلامي، نامه اي از سوي پيامبر (ص) براي او ارسال گرديد، ولي وي به نامه رسول خدا (ص) جسارت و نامه رسان را با تحقير برگردانيد و همين امر سبب گرديد كه رسول خدا (ص) وي را نفرين كند.
خسرو پرويز نامه اي به عامل خويش در يمن نوشت و وي را فرمان داد كه دو تن از فرماندهان زبده خويش را به حجاز فرستاده و محمد بن عبدالله (ص) را دستگير نمايند.
حاكم يمن بنا به دستور خسرو پرويز، دو تن از فرماندهان خويش را به مدينه اعزام و فرمان دستگيري پيامبر اكرم (ص) را به آنان صادر كرد. هنگامي كه آن دو بر پيامبر (ص) وارد شدند، پيامبر (ص) به آنان فرمود كه ديگر نيازي به اين كارها نيست، زيرا در شب گذشته شيرويه فرزند خسرو پرويز پدرش را كشت و خود بر جاي وي به تخت سلطنت تكيه زد.
همان طوري كه پيامبر (ص) از عالم غيب خبر داده بود، قباد، معروف به شيرويه با هم دستي دولتمردان و فرماندهان عالي رتبه ساساني، پدرش خسرو پرويز را از سلطنت خلع و در دهم جمادي الاولي سال هفتم و يا نهم قمري، وي را به هلاكت رسانيد و به سلطنت بلند مدت وي (از ۵۹۱ تا ۶۲۶ ميلادي) خاتمه داد و خود بر تخت سلطنت تكيه زد. (۱)
۱- نك: جاهليت و اسلام (علامه يحيي نوري)، ص ۲۷ و ص ۲۱۲؛ تاريخ ابن خلدون، ج۱، ص ۲۰۱؛ السيرة النبوية، ج۱، ص ۴۸
۱۰ جمادي الاول - شهادت شهيد اول (۷۸۶ ق)
ابوعبداللَّه شمس الدين محمد بن حامد بن احمد مَكّي عاملي، معروف به «شهيد اول»، در سال ۷۳۴ ق در يكي از روستاهاي جبل عامل در لبنان به دنيا آمد.
اجداد شمسالدين تا چندين پشت از علما و فقها بوده و فرزندان اين خاندان از دانشمندان و اهل كمال و معرفت ميباشند. شمسالدين در محضر عالمان بزرگواري همچون فخرالمحققين، سيدعميدالدين و سيد ضياءالدين به مدارج بالاي علمي دست يافت و از آن پس به تدريس و تأليف مشغول شد. شهيد اول از افراد زيادي اجازه روايت گرفته و خود نيز شاگردان متعددي را پرورش داده است.
اختصارُ الجَعفر، الباقياتُ الصّالحات، اللُّمْعَةُ الدَّمشقيَّه و المَزار و… از جمله تاليفات وي ميباشند. اين عالم رباني و نويسنده نامدار شيعه در ۹ جمادي الاول ۷۸۶ ق بر اثر توطئه حسودان گرفتار غضب حاكمان شد و پس از تحمل يك سال حبس به دار آويخته شد. پس از شهادت به بدن مباركش اهانت نموده و آن را سنگسار كردند.