یاداشت برادری باهم و جدال‌ با دشمن در حج

یکى از لوازم حجِّ به معناى درست کلمه، این است که حجّاج در عرصه‌ى حج و در میدان این فریضه‌ى بزرگ اسلامى، به معناى واقعى کلمه برادرانه با هم رفتار کنند؛ به چشم برادر به یکدیگر نگاه کنند، نه به چشم بیگانه، نه به چشم دشمن؛ به چشم کسانى به هم نگاه کنند که به سمت یک هدف در حال حرکتند؛ یک چیز را میجویند؛ بر گرد یک محور حرکت میکنند.

اينكه فرمودند: فَلا رَفَثَ وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدالَ فِى الحَجّ، (۱) مراد از «لا جدال» جدال با دشمن نيست؛ اتّفاقاً حج مظهر جدال با دشمن است. بعضى از كج‌بين‌ها و بددل‌ها خواسته‌اند اين‌جور بگويند كه «لا جدال فى الحجّ»؛ شما چرا در حج مراسم برائت برپا ميكنيد؟ اين جدالى كه در برائت هست، جدال با شرك است، جدال با كفر است؛ اين جزو اساسى‌ترين خطوط حيات اسلامى است؛ آن جدالى كه در حج نبايد باشد، جدال برادران با يكديگر است، جدال مؤمنين با يكديگر است، جدال دلهاى معتقد به توحيد با يكديگر است؛ اين جدال نبايد باشد. بايد سعى بكنيم كه نه فقط جدال زبانى نداشته باشيم، تنافر قلبى هم نداشته باشيم؛ درست عكس آن چيزى كه امروز دشمنان اسلام درصدد ايجاد آن در جامعه‌ى اسلامى‌اند؛ اين را توجّه داشته باشيد. اختلاف مذاهب اسلامى، اختلاف شيعه و سنّى در حدّ اختلاف عقيدتى - يكى يك عقيده‌اى دارد، ديگرى يك عقيده‌ى ديگرى دارد؛ اينها باهم اختلاف دارند - مشكلى به‌وجود نمى‌آورد؛ مشكل آن وقتى است كه اين اختلاف عقيدتى به اختلاف روحى، به اختلاف رفتارى، به درگيرى، به ستيزه‌گرى، به دشمنى بينجامد؛ دشمنان دنياى اسلام دنبال اين فكرند، دنبال اين نقشه‌اند. خوب فهميدند كه اگر در دنياى اسلام مذاهب اسلامى گريبان يكديگر را بگيرند و كشمكش با همديگر را شروع كنند، رژيم غاصب صهيونيست نفس راحتى خواهد كشيد؛ اين را خوب فهميدند، درست فهميدند؛ لذا از يك طرف گروه‌هاى تكفيرى را به راه مى‌اندازند كه نه فقط شيعه را تكفير كنند، بلكه بسيارى از فِرق اهل سنّت را هم تكفير كنند؛ از آن طرف هم يك عدّه مزدور را به راه بيندازند كه براى اين آتش هيمه فراهم كنند، بنزين روى آتش بريزند؛ كه مى‌بينيد، ميشنويد، يا خبر داريد. وسائل ارتباط جمعى و رسانه در اختيار اينها ميگذارند؛ در كجا؟ در آمريكا! در كجا؟ در لندن! آن تشيّعى كه از لندن و از آمريكا بخواهد براى دنيا پخش بشود، آن تشيّع به درد شيعه نميخورد. رهبران دينى تشيّع و بخصوص بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، امام بزرگوار و ديگران، اين همه تأكيد ميكنند بر حفظ اتّحاد امّت اسلامى و برادرى مسلمانان با يكديگر، آن‌وقت يك عدّه‌اى - كاسه‌ى داغ‌تر از آش - دنبال آتش‌افروزى، دنبال ايجاد درگيرى و اختلاف [هستند]. اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد؛ اين همان چيزى است كه دشمنان دنياى اسلام كه نه شيعه‌اند، نه سنّى‌اند، نه اين را دوست دارند، نه آن را دوست دارند، دنبالش هستند. اينها را بايد بفهميم، اينها را بايد توجّه كنيم. بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار با كارگزاران حج شهريور ماه سال ۹۲
امروزه ديگر شك نيست كه تكفيري‌ها از آستين امريكا و صهيونيسم بيرون آمده اند. شايد سال به سال و خصوصا در ۱۵ سال اخير آحاد مسلمانان نيز به اين مهم پي برده اند و معاند‌ترين دشمنان اسلام ناب محمدي نيز بدان اعتراف دارند و خطر آن را در زواياي مختلف با تمام وجود درك كرده اند. دور اول شناخت عموم مسلمين از گروه‌هاي تكفيري مي‌توان به مخابره حادثه اي توسط رسانه‌ها مبني بر شهادت ديپلمات‌هاي جمهوري اسلامي ايران در شهر «مزارشريف» افغانستان كه در سال ۱۳۷۷ در محل كنسولگري كشورمان، توسط طالبان به شهادت رسيدند محسوب كرد. ابعاد اين حاثه غم انگيز و مظلومانه به قدري بزرگ بود كه جهان و خصوصا ايرانيان مسلمان متوجه جرياني به نام طالبان شدند. در اين بين نيز جايگاه و نقش رسانه اي شهيد محمود صارمي قابل توجه بود.
دور دوم شناخت گروه‌هاي تكفيري را شايد بتوان با يازدهم سپتامبر همزمان دانست. واقعه اي كه با مانور تبليغاتي بسيار بزرگ غرب بيش از پيش جريانات تكفيري را معرفي كرد. ابزار تبليغاتي و شبكه گسترده اطلاع رساني غرب خود محملي شد كه شناخت‌هاي آحاد مسلمانان از گروه‌هاي تكفيري بيشتر و بيشر شود اين در حالي بود كه غرب به سركردگي آمريكا تلاش داشت ضمن مظلوم نمايي‌هاي دروغين براي خود، اين گروه‌ها را به عنوان مسلمان و افكارشان را بنيادها و ريشه‌هاي اصلي اسلام معرفي كند.
دور سوم شناخت گروه‌هاي تكفيري را ماجراهاي تروريستي و وحشيانه گروه عبدالمالك ريگي ميتوان معرفي كرد. گروهي كه در كشور به جندالشيطان معروف شد و از سال ۸۴ جنايات خود را آغاز نمود و اگر نبود درايت و تدبير ارگان‌هاي امنيتي و اطلاعاتي و ريشه‌هاي عميق و اصيل فرهنگي مذهبي ملت ايران و هوشمندي مناطق اهل سنت و دشمن شناسي آنها ميتوانست به يك چالش امنيتي براي جمهوري اسلامي ايران مبدل شود. اما آنها در خاكي بذر مي‌پاشيدند كه مناسب محصول مجعول آنها نبود و نيست.
دور چهارم و مهمترين دور شناخت جريانات تكفيري را ميتوان جنگ سوريه دانست. جنگي كه معاندين با اسلام نيز به وحشيانه بودن و خطرناك بودن تفكرات گروه‌هاي تكفيري آن معترف اند و كمتر كسي از آحاد مسلمين فجايع و جنايات آن را نديده و روي آن حساس نشده است.
دور چهارم شناخت عمومي گروهاي تكفيري هر چند غمبار و ضد انساني و ضد اسلامي‌ترين دوره آن است اما بسيار عيان خود را به رخ جهان اسلام كشانده است. ديگر چيزي نماند كه مخفي بماند و تكفيري‌ها نتوانستند خود را پشت نقاب اسلام و شريعت محمدي مخفي كنند. ارتباط آنها با ايادي استكبار مشخص شد و ريشه‌هاي صهيونيستي شان پديدار گرديد.
رسانه‌ها شروع به برگزاري تريبون‌هاي آزاد و بحث‌هاي تخصصي درباره تكفيري‌ها كردند، دانشگاه‌ها و محافل آكادميك و علمي برنامه‌ها گذاشتند، روحانيت بصير و آگاه روشنگري‌ها را بيشتر كردند و… لذا تهديد‌ها به فرصت تبديل شده اند. پس از جنگ سوريه جمهوري اسلامي و گروه‌ها و كشورهاي آزاده مسلمان جهان، ميتوانند با برنامه ريزي و آگاهي بخشي صحيح برنده ميدان مبارزه با تكفير گرايان باشند.
يكي از نقاط ضعفي كه جريان تكفيري به عنوان روزنه نفوذ به كشورهاي اسلامي از آن بهره ميگيرد عدم همدلي و روند وحدت بخش شيعيان و اهل سنت است. اختلافات مصنوعي و احساسي بدون منطق و دشمن سازي‌ها و دشمن تراشي‌هاي عامدانه و برنامه ريزي شده همه حكايت از آن دارد كه يكي از مهمترين بسترمانور تكفيري‌ها همين عدم برادري و همدلي ميان مسلمانان و ايجاد اختلافات مصنوعي است. از اينجاست كه جريان تكفيري ورود مي‌كند و سعي در وارد كردن خدشه به چهره اسلام و مسلمانان دارد.
حج از مهمترين آيين‌ها و مظهر وحدت بخش‌ترين آنهاست. در حج ابراهيمي است كه وحدت تجلي پيدا مي‌كند و بارز و پر رنگ مي‌شود. از همين روست كه مقام معظم رهبري همانطور كه در ابتداي اين گزارش آمده بر همدلي و رفتار برادرانه حجاج تاكيد دارند. اين مهم در كنار اينكه يك خلق حسنه است بستر راهبردي براي كشورمان دارد. حاجي سفير سياسي، فرهنگي نظام ماست. حاجي در حقيقت يك ديپلمات در حوزه عمومي است. امروزه ديپلماسي عمومي حرف اول را در حوزه بين الملل ميزند و ديپلماسي رسمي، گرايشات بسياري به ديپلماسي عمومي پيدا كرده است.
رفتار برادرانه حاجي همان جدال با دشمن است. بستن روزنه نفوذ تكفيري‌ها همين رفتار برادرانه است و اين خود سرآغاز جدال با آنهاست. كار ايجابي حاجي مهمترين كار سلبي عليه تكفيري‌ها را در پي دارد و آنها را در رسيدن به اهداف شوم خود باز ميدارد. رفتار حاجي روي ديگر همان عمل مجاهد في سبيل اللهي است كه در خط مقدم جبهه جنگ با تكفيري‌ها قرار دارد.
حاجي با اين كار ايجابي خويش، هيمنه تكفير را در هم مي‌كوبد.
پايگاه اطلاع رساني حج


| شناسه مطلب: 44116




وحدت معارف حج