خاطرات دانشجویان عمره‌گزار؛

دانشجوی دختری که در مریضی جواز عمره گرفت

باران شوق عنوان کتابچه‌ای برگرفته از خاطرات تلخ و شیرین دانشجویان عمره‌گزار است که از سوی ستاد عمره و عتبات دانشگاهیان به زیور طبع آراسته شده و در دسترس مشتاقان خانه خدا قرار گرفته است.

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، توكل عنوان خاطره‌اي از خانم راضيه خورشيدي از دانشجويان دانشگاه پيام نور فارسان است كه با هم مي‌خوانيم؛
آرزو داشتم در سن جواني به مكه مشرف شوم؛ چون شنيده بودم كه در اين سنين خيلي مؤثر است.
تابستان (تير) سال ۸۷ براي اولين بار از طرف كاروان دانشجويي به خدمت امام رضا (ع) رفتيم. من يكي از سه دعايي كه با اولين نگاه به گنبد كردم، زيارت قبر حضرت رسول (ص) بود كه واقعا اين دعاي من برآورده شد.
بعد از بازگشت از سفر، من به مدت دو ماه مريض شدم به خاطر گرما و گرمازدگي.
يك روز در ماه مبارك رمضان در همين حالت مريض دراز كشيده و تلويزيون تماشا مي‌كردم. نزديك اذان بود و كعبه را نشان مي‌داد كه من در همان لحظه كه چشمم به كعبه افتاد، اشك از چشمانم جاري شد.
با اميد كامل و توكل از ته دل، از خدا خواستم كه امسال مشرف شوم. واقعا در حال مريضي دعا زود مستجاب مي‌شود و مطمئن بودم كه امسال حتما قسمت مي‌شود.
در آذرماه سال ۸۷ من عمل جراحي كردم و در بيمارستان بودم و كارهاي ثبت نام حج عمره را بچه‌ها انجام دادند. چند روز قبل از قرعه كشي، بحث هايي بين دوستان بود و مي‌گفتند: بچه‌ها به نظرتان اسم شما در مي‌آيد؟
من با اطمينان كامل گفتم: من كه مي‌دانم اسمم در مي‌آيد و فقط مي‌آيم در مراسم شركت كنم و فردا هم براي ترتيب كارهايم مي‌روم تا ششم آذر ۸۸ روز قرعه كشي رسيد و با گفتن لبيك به سالن وارد شدم.
همه بچه‌ها گريه مي‌كردند و خلاصه توكل كار خودش را كرد و اسم من به عنوان زائر اصلي شماره ۵۹ درآمد.