توهین نژادی ممنوع
آسیبشناسی واکنشها نسبت به رخداد جده
اتفاقی که برای ۲ ایرانی در فرودگاه جده رخ داد، گرچه بسیار تکان دهنده بود و مسؤولان نیز به طور جدی پیگیر این پرونده هستند اما برخی واکنشها در عرصه عمومی و رسانه ای به ویژه آنجا که بوی توهین نژادی از آن به مشام رسید، زیبنده نبود و لازم به موشکافی دقیق است.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج به نقل از ايرنا، ماجرا از وقتي شروع شد كه ۲ نوجوان ايراني مورد تعرض مأموران پليس عربستان در فرودگاه جدي قرار گرفتند و رسانه اي شدن اين حادثه واكنشهاي تند و در برخي موارد احساسي از طرف برخي افراد و گروهها در فضاي مجازي و حقيقي به دنبال داشت.
مسؤولان جمهوري اسلامي ايران به درستي به اتفاق جده واكنش نشان دادند. وزارت امور خارجه كاردار عربستان را احضار و «اعتراض شديد جمهوري اسلامي نسبت به اين عمل شنيع و غيرانساني» را به او ابلاغ كرد. رييس جمهوري نيز در دستوري ويژه به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي خواهان رسيدگي جدي به اين پرونده شد. در ادامه نيز «علي جنتي» وزير ارشاد از تعليق عمره مفرده تا مشخص شدن وضعيت مجازات ماموران خاطي در عربستان خبر داد.
با وجود اين پيگيريها، در عرصهٔ غيررسمي نوعي فضاي احساسي و خارج از كنترل ايجاد شد. طرح شعارهاي نژادي و مطالباتي همچون قطع روابط سياسي با عربستان سعودي از جملهٔ اين واكنشهاي احساسي بود.
پس از مقامات سياسي و مذهبي يا حتي هنرمنداني كه نسبت به اين اتفاق واكنش نشان دادند، شبكههاي اجتماعي با پيامهاي مختلفي در اين خصوص پر شد؛ پيامهايي كه از تاكيد بر هويت ايراني-فارسي و احساسات ضد عرب فراتر رفته و با الفاظ ركيك همراه بود. گروه ديگري از كاربران شبكههاي اجتماعي نيز از سوي ديگر بام افتاده با لطيفه سازيهايي در اين ارتباط گروه اول را بيشتر تحريك كردند و به سمت توهين و اظهارات نژادپرستانه پيش بردند.
در اين ميان نقش رسانهها و نخبگان سياسي و فرهنگي تاثيرگذار براي كنترل و هدايت احساسات جريحه دار شده مردم ضروري است. زيرا اين افراد و گروهها ميتوانند با آسيبشناسي صحيح از واكنشهاي كنوني و انتقاد با ادبيات و شيوه مناسب مانع از راه افتادن اين موج ضد عرب و ساختن كمپينهاي نژادپرستانه شوند.
سؤال اينجاست كه ريشه اين موج به راه افتاده با رنگ و بوي تحقير اعراب را بايد در كجا جستجو كرد؟ طرحها (سناريوها) ي مختلفي در اين خصوص وجود دارد و عدهاي معتقد هستند كه برخي همچنان از نگاه برتري عجم بر عرب پيروي ميكنند. گروه ديگري نيز از تاثيرپذيري از برخي اختلافهاي مذهبي و تنشهاي اخير بين روابط ايران و عربستان ميگويند. برخي ديگر نيز با استناد به همين رفتارها بر درجه بالاي وطن پرستي خود ميبالند.
روشن است كه حمله به اعراب در پي حادثه ناگوار فرودگاه جده ناشي از ملي گرايي ناقص در كشور است كه ادامه آن با لطماتي به نظام فرهنگي ما همراه خواهد بود. زيرا آنچه اين روزها شاهد آن هستيم تناسب چنداني با گرايش به هويت ملي متكثر به عنوان ريشه ناسيوناليسم (ملي گرايي) ندارد. برخي از توهينهايي كه در قالب جدي و طنز در فضاي مجازي دست به دست ميشود اين تصور را ايجاد ميكند كه در مسير وطن پرستي به بيراهه رفته و نسخه بيمارگونه يي از آن ساختهايم.
توهين به ديگري و نابود كردن هويت او به منظور ارتقاي جايگاه خود اشتباه واضحي است كه به هيچ وجه نميتوان آن را انكار كرد. بنابراين نميتوان افرادي را كه با انتشار مطالب، تصاوير و كاريكاتورهاي اهانت آميز و ضد عرب خود را برتر از آنان معرفي ميكنند وطن پرست ناميد. حتي نميتوان باور كرد كه اين كار در حقيقت در پي اعتراض به تعرض روي داده باشد و بيشتر به نظر ميرسد كه گروهي اين اتفاق را دستمايه ترويج افكار نژادپرستانهٔ خود كردهاند.
اين آثار نامطلوب را ميتوان در ۲بخش داخلي و خارجي بررسي كرد. وجود قوميتهاي مختلف از جمله عرب در كشورمان موضوعي است كه به اصطلاح، وطن پرستان امروز در رفتارشان مورد توجه قرار نميدهند. به نظر ميرسد آن دسته از كاربران فضاي مجازي كه بدون توجه به جريحه دار شدن احساسات اعراب ايراني اظهار نظر ميكنند، از اثرگذاري رفتار خود و نقش وحدت قوميتها در سياست داخلي آگاهي ندارند.
لازم است كسي به آنان يادآور شود كه هر نظام اجتماعي خرده نظامهايي دارد كه يكي از آنها خرده نظامهاي فرهنگي است. بر اين پايه ادامه رفتار اعتراضي به شيوه يي كه شاهديم بيش از هرچيز بار منفي فرهنگي دارد و موجب مخدوش شدن نظام اجتماعي ميشود. بايد توجه داشت كه اعراب بخش مهمي از ايران امروز را تشكيل ميدهند و توهين به آنها به نوعي توهين به كل هويت ايراني محسوب ميشود. برخي، هويت ملي ايرانيان را در فارسها فرومي كاهند كه اين مساله ميتواند به وحدت ملي و قومي در كشورمان آسيب بزند.
از سوي ديگر همه بايد مراقب باشند كه قدرت ايران در منطقه را با اين هيجان زدگيها و احساسات متزلزل نكنيم و اجازه ندهيم كه دشمنان ايران از اين اتفاق نيز براي دامن زدن به ايران هراسي و قطبي شدن معادلات منطقهاي بهره برداري كنند.
روشن است كه اگر جامعهشناسان و نخبگان با همراهي متوليان مسايل فرهنگي و اجتماعي فكري براي مقابله با اين موج تخريب گر، نكنند در آينده نيز با هر اتفاق ديگري شاهد موارد مشابه خواهيم بود. حتي امكان دارد كه با تندرويهاي بيشتري كه ممكن است خشونت آميز هم باشد مواجه شويم.
*گروه پژوهش و تحليل خبري