متن و فیلم کامل بیانات رهبرمعظم انقلاب در دیدار معلمان و فرهنگیان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز چهارشنبه در دیدار وزیر و مسئولان آموزش و پرورش و جمع زیادی از معلمان سراسر کشور ضمن تبیین جایگاه بی‌بدیل آموزش و پرورش و همچنین نقش بسیار مهم و تأثیرگذار معلم در تربیت نسلی با ایمان، دانا، روشن‌بین، دارای اعتماد به نفس، پرنشاط و امیدوار، تحقق چنین اهداف والایی را در گرو اجرای منسجم و کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دانستند.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم‌ (۱) و صلّي الله علي محمّد و اله الطّاهرين‌
خيلي خوش آمديد عزيزان من! با انفاس طيّبه‌ي خودتان اين فضا را، اين حسينيّه را معطّر كرديد. حقيقتاً نفَس معلّم نفَس طيّب است و هر فضايي كه معلّمين در آن فضا حضور داشته باشند، انسان اطمينان دارد كه رحمت الهي و بركات الهي ان‌شاءالله در آن فضا و در آن مكان خواهد بود. اميدواريم خداوند به شماها توفيق بدهد كه اين كار بزرگ را، اين مسئوليّت عظيم را، هم شما معلّمين، هم شما مسئولان آموزش و پرورش بتوانيد به بهترين وجهي انجام بدهيد.
ماه رجب است؛ و در اين سرود پر مغز و زيبايي هم كه شماها خوانديد، اشاره‌ي به ماه رجب، ماه توسّل، ماه توجّه و دعا شده بود. در اين ماه شريف، مؤمنين كه دعا ميخوانند، از خداي متعال اين‌جور ميخواهند: اَللهُمَّ فَاهدِني هُدَي المُهتَدينَ وَ ارزُقني اجتِهادَ المُجتَهِدينَ وَ لا تَجعَلني مِنَ الغافِلينَ المُبعَدين.(۲) چقدر حائز اهمّيّت است هر سه فِقره! فقره‌ي آخر هم كه مغفرت است كه اساس همه‌ي كارها است: وَ اغفِر لي يَومَ الدّين.(۳) هدايتِ هدايت‌يافتگان و تلاش تلاشگران آن چيزي است كه در اين دعا از خداي متعال ميخواهيد. شما تأمّل بفرماييد اگر همين دو عامل در من و شما باشد، همه‌ي مشكلات حل خواهد شد؛ هم هدايت هدايت‌يافتگان الهي نصيب ما بشود، هم تلاش تلاشگران تاريخ بشريّت در رفتار ما، در گفتار ما، در منش ما محسوس باشد. در آن فقره‌ي سوّم، آسيب مورد اشاره قرار گرفته است: وَ لا تَجعَلني مِنَ الغافِلينَ المُبعَدين. غفلت بزرگ‌ترين آسيب است؛ غفلت از مسير، غفلت از هدف، غفلت از توان، غفلت از فرصت، غفلت از دشمن، غفلت از وظيفه‌اي كه امروز بر دوش من و شما است؛ غفلت. بزرگ‌ترين دشمن ما غفلت است. اوّلين دشمني كه ما را در مقابل دشمنان ديگرمان به خاك مي‌نشاند، غفلت است؛ وَ لا تَجعَلني مِنَ الغافِلينَ المُبعَدين. نتيجه‌ي اين غفلت دور شدن است؛ دور شدن از خدا، دور شدن از هدف، دور شدن از كاميابي. مضامين دعاها معرفت است، توحيد است، درس زندگي است؛ با اين توجّه دعاها را بخوانيم و از اين فضاي اين ماه بهره ببريم.
هفته‌ي معلّم را با ياد مبارك شهيد عزيز بزرگوارمان مرحوم آيت‌الله مطهّري نام‌گذاري كردند. شهيد مطهّري خيلي خصوصيّات ممتازي داشت لكن به نظر من شاخصه‌ي شخصيّت او معلّمي بود؛ معلّم بود؛ در حوزه معلّم بود، در دانشگاه معلّم بود، در محيط زندگي معمولي هم معلّم بود، سخنراني‌هاي او هم تعليم بود، درس بود؛ چون با اخلاص بود، چون با اجتهاد بود؛ يعني با تلاش. بنده نمونه‌هاي تلاش علمي اين بزرگوار را از نزديك ديده بودم. براي هر موضوعي يادداشت‌هايي داشت؛ در هرجا يك نكته‌اي مشاهده ميكرد، آن را فوراً برميداشت يادداشت ميكرد و در يك جاي مشخّصي ميگذاشت. ايشان به من نشان داده بود پاكت‌هايي را كه درباره‌ي موضوعات مختلف در اينها يادداشت كرده بود. من همان‌وقت تعجّب ميكردم چه حوصله‌اي، چه نشاطي، چه پيگيري و تلاشي! خب، نتيجه اين است كه امروز ۳۵ سال از شهادت اين مرد ميگذرد، [امّا ]كتابهاي او و حرفهاي او همچنان زنده است. امروز همان كتابها، همان حرفها، همان تعليمات به درد نسل جوان امروز ما ميخورد، به درد محقّقين ما ميخورد. البتّه نميخواهيم بگوييم كه اينها كفايت ميكند؛ نه، حرفهاي جديدي هست، افكار جديدي هست، شبهات جديدي هست و بايستي كساني مطهّري‌وار كار كنند؛ لكن اين نام نام ماندگاري است.
خب، امروز بنده عمده‌ي عرايضي كه ميخواهم عرض كنم، چند نكته در باب آموزش و پرورش است. حالا مسائل ديگري هم داريم، شايد به آنها هم بپردازيم امّا مسئله‌ي عمده‌ي ما امروز مسئله‌ي آموزش و پرورش است؛ مسئله‌اي كه براي بنده مهم است. علّت هم اين است كه آموزش و پرورش در واقع آن كانون اساسي براي خلق دنياي آينده است. بالاخره ما فردايي خواهيم داشت، ۲۰ سال ديگر، ۲۵ سال ديگر، نسلي روي كار خواهند آمد كه امروز اين نسل مشغول توليد شدن است، در حال به‌وجود آمدن است؛ مولّد آن هم معلّم و آموزش و پرورش است. شما داريد يك نسل را توليد ميكنيد؛ چگونه آن را توليد خواهيد كرد؟ اين خيلي اهمّيّت دارد. آينده‌ي كشور، آينده‌ي دنياي ما به تلاش امروز آموزش و پرورش وابسته است؛ اين كم‌چيزي نيست. ما هيچ دستگاه ديگري را نداريم كه اين‌قدر حائز اهمّيّت باشد. بله، در دانشگاه هم درس ميخوانند، در حوزه‌ي علميّه هم درس ميخوانند، در محيطهاي اجتماعي هم تربيت ميشوند امّا نقش تأثيرگذار معلّم بي‌بديل است؛ نقشي كه معلّم ميتواند در اثرگذاري فكري و روحيِ اين مخاطبي كه كودك امروز ما و مرد و زن آينده‌ي ما است، داشته باشد - در دوران كودكي، در دوران نوجواني تا تمام اين دوره‌ي دوازده سال - نظير ندارد، بي‌بديل است؛ نه پدر، نه مادر، نه محيط، هيچ‌كدام اين نقش را ندارند. معلّم يك چنين چيزي است؛ آموزش و پرورش يك چنين دستگاهي است. از لحاظ تماس با محيط زندگيِ مردم هم بيشترين سطح مماسّ با جامعه را آموزش و پرورش دارد؛ شما نزديك به ۱۳ ميليون دانش‌آموز داريد، با پدر و مادرهايشان - كه ۲۶ ميليون پدر و مادرهاي اينها هستند - اين شد ۳۹ ميليون، يك ميليون هم معلّم و كارمندان آموزش و پرورش؛ تقريباً ۴۰ ميليون انسان به‌طور مستقيم با اين دستگاه مرتبطند؛ شما كدام دستگاه ديگر را داريد كه اين‌چنين سطح تماسّ اثرگذار و مهمّي با جامعه داشته باشد؟ اينكه روي آموزش و پرورش تكيه ميكنيم، به‌خاطر اينها است.
خب، من يك كلمه درباره‌ي اين دستگاه عرض بكنم و آن اين است - بارها هم اين را گفته‌ايم،(۴) باز هم تكرار ميكنيم - كه براي يك‌چنين دستگاهي هرچه ما هزينه كنيم، هزينه نيست، سرمايه‌گذاري است؛ به اين چشم به اقتصاد آموزش و پرورش نگاه كنيم. اقتصاد آموزش و پرورش مثل اقتصاد هيچ دستگاه ديگري نيست؛ اينجا شما هرچه خرج ميكنيد، در واقع داريد سرمايه‌گذاري ميكنيد؛ اين آن جمله‌ي اساسي و اصلي‌اي است كه بنده توقّع دارم مسئولان كشور، مسئولان دولتي و مردم ما به اين نكته توجّه كنند. خب، اين [درباره‌ي اهمّيّت‌] دستگاه آموزش و پرورش.
در اين دستگاه بزرگ آن نقطه‌ي محوري، آن ميان‌دار، آن عَلَم‌داري كه در واقع او دارد ميدان را اداره ميكند و همه بايستي تداركات او را فراهم كنند، كيست؟ معلّم. ميدان‌دار اصلي معلّم است. دستگاه‌هاي گوناگون، سازمانهاي گوناگون، سندهاي مختلف، كتاب درسي، بقيّه و بقيّه، همه پشتيبانهاي اين ميان‌دار اصلي‌اند. معلّم خوب آن موجودي است كه تأثير او - همين‌طور كه عرض كرديم - بي‌بديل است؛ اگر ما معلّم خوب داشته باشيم، حتّي در يك نظامي مثل نظام مكتب‌خانه، خواهد توانست مردان بزرگ تربيت بكند؛ كمااينكه مي‌بينيد [ تربيت‌] كردند. معلّم خوب ميتواند مردان بزرگ، انسانهاي بزرگ، شخصيّت‌هاي برجسته را خلق كند، به‌وجود بياورد، ولو در يك دستگاهي كه آن دستگاه خيلي سازگار نيست؛ پس اصل، معلّم است.
خب، معلّم ميخواهد چه‌كار بكند؟ من اينجا يادداشت كردم؛ توليد يك نسلي با اين خصوصيّات: دانا باشد، باايمان باشد، داراي اعتمادبه‌نفس باشد، داراي اميد باشد، داراي نشاط باشد، داراي سلامت جسمي و روحي باشد، روشن‌بين باشد، بااراده باشد، كم‌هزينه و پرفايده باشد؛ معلّم، نسلي اين‌جوري را ميخواهد تربيت كند؛ اينها چيز كمي نيست. اينكه گفته ميشود معلّم كار انبيا را ميكند، خب، اين يك كلمه حرفي است كه ما ميزنيم؛ برويم در عمق اين حرف؛ اين حرف يعني چه؟ يُزَكّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتبَ وَ الحِكمَة؛(۵) كار انبيا اين است؛ كار انبيا نجات بشريّت است، كار انبيا ايجاد يك جامعه‌ي انسانيِ برتر و والاتر است؛ اين است كار انبيا؛ ميگوييم «معلّم، شاغلِ شغل انبيا است»، «معلّمي شغل انبيا است»، عمق اين حرف و مغز اين حرف اين است. اين شد معلّم.
خب، اين الزاماتي دارد. يكي از الزامات، همان مسئله‌ي اقتصاد است كه عرض كردم؛ اقتصاد آموزش و پرورش، معيشت معلّمين، يكي از الزامات است. محدوديّتهاي دستگاه‌هاي دولتي را ميدانيم؛ بيگانه نيستيم از محدوديّتها و اشكالاتي كه وجود دارد وليكن بايستي همّت در مسئولين دولتي اين باشد كه اين بخش را مورد يك توجّه ويژه قرار بدهند. همان‌طور كه عرض كرديم، اين سرمايه‌گذاري است؛ اين بازده دارد؛ اين ارزش‌افزوده توليد ميكند؛ اين يك خرج و هزينه‌ي صِرف نيست؛ اين بايستي جزو مسائل درجه‌ي يك ما در مديريّتهاي دولتي و در تصميم‌هاي دولتي باشد. ما نكنيم، دشمن سوءاستفاده ميكند؛ مي‌بينيد ديگر. از همين نقطه، دشمن با رسانه‌ي خود، در راديوي خود، با عوامل خود، با آدمهاي بددل نسبت به نظام و نسبت به اسلام، با اين ابزارها و وسائل دشمن سوءاستفاده خواهد كرد. البتّه معلّمين ما، هم بيدارند، هم نجيبند، هم مؤمنند؛ حقيقتاً اين را من اعتقاد دارم؛ در طول اين سالها اين را آزموديم، امروز هم در سطح كشور مي‌بينيم؛ معلّمين ما از توطئه‌ي دشمن غافل نيستند. اينهايي كه با عنوان «معيشت» يك شعاري ميدهند، چند شعار فتنه‌گرانه و سياسي و خطّي هم در پهلويش ميگنجانند، اين را همه‌كس ميفهمند كه انگيزه‌ي اينها انگيزه‌ي سالمي نيست، براي دلسوزي از معلّم نيست، هدفهاي ديگري دارند. كمااينكه فلان رسانه‌ي خارجي كه شروع ميكند روي اين مسئله فعّاليّت كردن - كه مي‌بينيد همين حالا هم مشغولند، از مدّتي پيش بيشتر مشغولند - اين از روي دلسوزي نيست؛ اين براي مشكل درست كردن براي نظام است، براي دردسر درست كردن براي نظام است؛ از روي بددلي و كينه‌جويي نسبت به اسلام و نسبت به استقلال كشور و نسبت به نظام جمهوري اسلامي است؛ ولي بالاخره بهانه دست اينها نبايد داد. دستگاه‌هاي دولتي و مسئول مسائل مالي و اقتصادي به اين نكته توجّه كنند؛ اين را جزو برنامه‌هاي اصلي خودشان قرار بدهند. اين يك مطلب است. البتّه همان‌طور كه عرض كرديم معلّمين بايد مراقب باشند و هستند؛ خوشبختانه معلّمين ما مراقبند. [اينكه‌] بعضي‌ها جفاي به نظام را، جفاي به انقلاب را به هر شكلي بتوانند انجام ميدهند - نيش خودشان را ميزنند، زهر خودشان را ميريزند، با نظام بدند - از روي بغض به نظام است، نه از روي محبّت به معلّم؛ هر شعار ديگري هم پيدا كنند، همين استفاده را ميكنند.
يك مسئله‌ي ديگر مسئله‌ي دانشگاه فرهنگيان است كه من قبلاً، هم در صحبتهاي خصوصي با وزير محترم، هم در صحبت عمومي در جمع معلّمين، به اين مسئله اشاره كرده‌ام؛ دانشگاه فرهنگيان خيلي مهم است. همه‌ي فرايندهايي كه منتهي ميشود به جذب معلّم، براي تدريس و براي تعليم و تربيت، بايستي سالم و با معيار اسلام و انقلاب سنجيده بشود. اگر اين كار را كرديم، نتيجه همان چيزي خواهد بود كه شما ميخواهيد؛ هم مورد رضاي خدا خواهد بود، هم براي آينده‌ي كشور - همان‌طور كه عرض كردم - مولّد يك نسل باعظمت و اميدبخش خواهد بود؛ اگر اين رعايتها نشود، نه. در دانشگاه فرهنگيان، هم موادّ درسي و محتواي دروس مهم است، هم اساتيد مهمّند، هيئت علمي مهم است. بنا است ما چه كسي را، چه‌جور آدمي را تربيت كنيم و بفرستيم سراغ بچّه‌هاي مردم كه بروند آنها را بسازند و توليد انسان بزرگ بكنند؟ اين خيلي مهم است. بنابراين مسئله‌ي صلاحيّتها، مسئله‌ي اساتيد، مسئله‌ي كتابهاي درسي، محتواي درسي در دانشگاه خيلي مهم است.
يك مسئله هم مسئله‌ي تحوّل بنيادين آموزش و پرورش است كه خوشبختانه امروز وزير محترم مورد اشاره قرار دادند و فعاليّتهايي كه انجام گرفته است را في‌الجمله بيان كردند؛ بنده هم گزارشش را قبلاً ديده‌ام. آنچه مهم است اين است كه در باب اين تحوّل بنيادين، اصل اينكه نظام آموزش و پرورش ما احتياج به يك تحوّل دارد را همه پذيرفته‌اند. اين نظام قديمي آموزش و پرورش در كشور، اگر هيچ عيب ديگري هم نميداشت، همين كه با گذشت زمان هيچ نوآوري در آن به‌وجود نيامده بود، كافي بود كه انسان آن را رد كند و معتقد باشد به تحوّل بنيادين. اين سند تحوّلي هم كه خوشبختانه دو سه سال پيش فراهم شد و ابلاغ شد(۶) و بر اساس آن برنامه‌ريزي شد، از نظر كارشناسان زبده و برجسته‌ي آموزش و پرورش، يك سند خوبي است، سند متيني است؛ ‫آنهايي كه اهل اين كارند، خبره‌ي اين كارند، اين سند را تأييد ميكنند؛ ميگويند سند تحوّل بنيادين كه با ساعتها كار، با زمانهاي طولاني و با تلاش فراهم شده است، همه كمك كرده‌اند كه اين سند بحمدالله فراهم شد و ابلاغ شد، اين را كارشناس‌ها و خبره‌هاي آموزش و پرورش تأييد ميكنند و ميگويند سند بسيار متقن و مهمّي است. پس اين سند بايد اعمال بشود. البتّه از اين‌جور چيزها، منتظر نتايج زودبازده نبايد بود، اينها چيزهايي نيست كه ظرف يك‌سال و دوسال و پنج‌سال نتايجش ظاهر بشود؛ اينها چيزهايي است كه صبر و حوصله لازم دارد، كار لازم دارد، كار مستمر لازم دارد.
يك نكته اين است كه انسجام اين سند حفظ بشود. اشاره كردند كه يك تعدادي از موادّ اين سند اجرايي شده است؛ خوب است، لكن همه‌ي موادّ اين سند بايد اجرايي بشود؛ اين يك مجموعه‌ي منسجم است. اينكه ما برخي از مواد را، فرض كنيد چهل مادّه يا در اين حدود را اجرايي كنيم، بقيّه را مغفول بگذاريم، اين به نتيجه نخواهد رسيد. انسجام اين مجموعه بايستي حفظ بشود. وقتي همه‌ي موادّ اين مجموعه مورد عمل قرار گرفت، آن‌وقت كار پيش خواهد رفت، سرعت پيدا خواهد كرد، درست انجام خواهد گرفت.
يك نكته‌ي ديگر اين است كه بدنه‌ي آموزش و پرورش كشور با اين سند آشنا بشوند؛ مطالبات اين سند را بدانند كه چيست. معلّمي كه در فلان مقطع دبستان يا دبيرستان تدريس ميكند، بداند كه اين تحوّل بنيادين از شخص او چه خواسته است. مدير و رئيس دبستان يا دبيرستان بداند كه وظيفه‌ي او و تكليف او در قبال دانش‌آموز بر اساس اين سند چيست. مطالبات اين سند بايد مشخّص بشود؛ بايستي برنامه‌ريزي كرد براي اينكه ما مطالبات سند را در سطح وسيع و گسترده‌ي آموزش و پرورش تفهيم كنيم، بحث كنيم.
يك مسئله‌ي ديگر [اين است‌] كه دستگاه‌هاي تبليغي و رسانه‌ي ملّي بايد به كمك بيايند. حتّي گاهي پيشنهاد ميشود كه يك شبكه‌ي صداوسيما مخصوص اين كار باشد كه بتواند اين موضوع را تبيين كند و تفهيم كند. اين البتّه بستگي دارد به اينكه مسئولين آموزش و پرورش بنشينند با مسئولين صداوسيما و آنها هم همراهي كنند.
يك موضوع ديگري كه در اين مسئله‌ي سند مهم است كه وزير محترم هم خوشبختانه امروز اشاره كردند، ظرفيّت برنامه‌ي ششم است. الان سياستهاي برنامه‌ي ششم در حال تدوين است، بعد هم خود برنامه را تدوين ميكنند، تصويب ميكنند، اجرا ميكنند. در ضمن اين برنامه و در ذيل اين برنامه، مسئله‌ي آموزش و پرورش و سند تحوّل بنيادين بايد حتماً ديده بشود تا بدانيم ما در سال ۱۴۰۴ چه خواهيم داشت در آموزش و پرورش.
يك نكته‌ي اساسي اين است، اين را من به مسئولين آموزش و پرورش عرض ميكنم، مراقب باشيد كه برنامه‌هاي دمِ‌دستي و تغييروتبديل‌هاي سطحي و روزمرّه جاي تحوّل بنيادين را نگيرد؛ ما را راضي نكند، خوشحال نكند كه ما داريم تغيير ميدهيم. تغييرات سطحي مهم نيست؛ اساس، همان موادّ تحوّل بنيادين است كه بتدريج اين بنا نوسازي بشود؛ اين مهم است.
خوشبختانه شرايط هم آماده است؛ من نگاه كه به سطح كشور ميكنم؛ به‌نظرم ميرسد كه امروز شرايط شما و مسئولان محترم آموزش و پرورش براي كيفي كردن آموزش و پرورش، براي تحوّل اساسي و بنيادين در اين دستگاه مهم و حسّاس آماده‌تر است. يك‌روزي ما هجده ميليون دانش‌آموز داشتيم، امروز كمتر از سيزده ميليون دانش‌آموز داريم؛ اين يك فرصت است. يك‌روزي بود كه ما از لحاظ فضاهاي آموزشي دچار عسرت جدّي بوديم؛ مدارس دو نوبته و سه نوبته در سطح كشور كم نبود؛ امروز خوشبختانه آن وضعيّت وجود ندارد. در اغلب جاهاي كشور، مدارس وضع خوبي دارند؛ افرادي هم علاقه‌مندند، مي‌آيند و وارد ميشوند كه بايستي اين جريان [حفظ شود]. امروز بنابراين شرايط آماده است براي اينكه ما بتوانيم اين تحوّل را انجام بدهيم. به‌هرحال خوشبختانه كشور داراي ثبات است، داراي امنيّت است، مسئولين دولتي با علاقه‌مندي مشغول كار هستند. امروز روزي است كه ما بتوانيم ان‌شاءالله آموزش و پرورش را از لحاظ كيفي، از لحاظ محتوايي، از لحاظ بنياني به يك نقطه‌ي اساسي برسانيم. و همين‌طور كه عرض كردم محور اين تحوّل معلّمين هستند؛ آن كسي كه در وسط ميدان ايستاده است، شما معلّمين عزيز هستيد. من به همه‌ي معلّمين سرتاسر كشور، به اين وسيله و در اين موقعيّت سلام عرض ميكنم و اميدوارم خداوند همه‌ي معلّمين عزيز را در كنف حمايت خودش حفظ كند.
يك نكته‌ي خارج از مقوله‌ي آموزش و پرورش وجود دارد كه جزو مسائل اساسي كشور است و آن، نوع برخورد دشمنان با نظام جمهوري اسلامي است. در طول اين ۳۵ سالي كه گذشته است، همواره و هميشه هيبت اين حركت عظيم مردمي، چشم دشمنان جمهوري اسلامي را گرفته است. خيلي رجزخواني كردند، هرچه توانستند تلاش كردند امّا ملّت ايران و نظام جمهوري اسلامي در نظر اينها هيبت داشته است؛ اين هيبت را ما بايد حفظ كنيم؛ اين هيبت بايستي محفوظ بماند؛ واقعيّت هم هست، توهّم نيست. ما يك كشور بزرگ، يك ملّت هفتادوچند ميليوني، داراي سابقه‌ي فرهنگي و تاريخي عميق و اصيل بيش از بسياري از نقاط عالم، داراي شجاعت، داراي عزم، ملّتي كه از هويّت خود و از شخصيّت خود دفاع ميكند [هستيم‌]؛ يك نمونه‌اش در هشت سال دفاع مقدّس ظاهر شد. در اين هشت سال همه‌ي قدرتمندان دنيا - شرق و غرب - و وابستگان آنها و مرتجعين و همه و همه، دست به هم دادند تا ملّت ايران را به زانو دربياورند [امّا] نتوانستند. جا ندارد كه اين ملّت، هيبت و عظمت در چشم ناظران جهاني پيدا كند؟ اين عظمت را بايد حفظ كرد. ما نظامي هستيم كه مسئولان سياسي كشورهاي گوناگون و آنهايي كه خبر دارند، اين را به ما گفتند؛ بعضي به ما گفتند - بعضي دلشان نيامده به ما بگويند و در جمعهاي خودشان گفتند و خبرش به گوش ما رسيده است - كه اين تحريمهايي كه اينها عليه ايران وضع كرده‌اند و اين فشاري كه عليه جمهوري اسلامي راه انداخته‌اند، عليه هر كشور ديگري بود، او را منهدم ميكرد، متلاشي ميكرد امّا به جمهوري اسلامي تكان هم نتوانسته وارد كند. اين چيز كوچكي نيست؛ اين خيلي حادثه‌ي بزرگي است البتّه تبليغات جهاني يك پوششي، يك پرده‌اي، يك غباري همواره در مقابل مخاطبان خود قرار ميدهد كه نميگذارد خيلي‌ها واقعيّتها را ببينند؛ امّا درعين‌حال بسياري از مردم دنيا، بسياري از ملّتها بخصوص آنهايي كه به ما نزديكند، واقعيّتها را مي‌بينند؛ و همه‌ي مسئولين سياسي دنيا واقعيّتها را مي‌بينند؛ نگاه نكنيد به حرفهايشان؛ همين رؤسا و مسئولان سياسي و سخنگويان دستگاه‌هاي مختلف غرب و اروپا و آمريكا و ديگران كه گاهي حرفهاي بي‌ربطي هم ميزنند، همه‌ي اينها در دلشان اين عظمت را، اين هيبت را، اين اقتدار را، اين لياقت را براي ملّت ايران تصديق ميكنند و مي‌بينند منتها در زبان جور ديگري عمل ميكنند.
من مكرّر گفته‌ام راجع به اين مذاكرات و [ مسائل‌] هسته‌اي و امثال اينها؛ حرف زياد زده‌ايم و آنچه بايد بگوييم، گفته‌ايم لكن همه توجّه داشته باشند - هم مسئولين سياست خارجي ما، هم مسئولين گوناگون ديگر، هم نخبگان جامعه - يك ملّت اگر نتواند از هويّت خود، از عظمت خود، آن‌چنان كه هست، در مقابل بيگانگان دفاع بكند، قطعاً توسري خواهد خورد؛ بروبرگرد ندارد. بايد قدر شخصيّت و هويّت خود را دانست. دشمن تهديد ميكند، همين چندروزه، دو نفر از مقامات رسمي آمريكا تهديد نظامي كردند؛(۷) حالا كار به آن افرادي كه مسئوليّتهاي خيلي مهم و حسّاسي ندارند، نداريم. من نميفهمم مذاكره در زير شبح تهديد چه معنايي دارد؟ مذاكره كنيم زير شبح تهديد! مثل اينكه يك شمشيري بالاي سر [ما باشد]. ملّت ايران اين‌جوري نيست؛ ملّت ايران مذاكره‌ي زير سايه‌ي تهديد را برنميتابد. چرا تهديد ميكنند؟ چرا غلط زيادي ميكنند؟ ميگويد اگر چنين نشود، چنان نشود، ممكن است ما حمله‌ي نظامي به ايران بكنيم؛ اوّلاً كه غلط ميكنيد؛ ثانياً من در زمان رئيس‌جمهور قبلي آمريكا - آن‌وقت هم تهديد ميكردند - گفتم دوران بزن‌ودررو تمام شده؛(۸) اين‌جور نيست كه شما بگوييد ميزنيم و درميرويم؛ نخير، پاهايتان گير خواهد افتاد و ما دنبال ميكنيم. اين‌جور نيست كه ملّت ايران رها كند كسي را كه بخواهد به ملّت ايران تعرّضي بكند؛ ما دنبال خواهيم كرد. اين معنا را همه توجّه داشته باشند؛ مذاكره‌كنندگان ما هم توجّه داشته باشند؛ خطوط قرمز و خطوط اساسي كه گفته شده است، همواره در نظرشان باشد كه البتّه لابد هست، ان‌شاءالله مورد نظرشان هست و از اين خطوط عبور نخواهند كرد؛ امّا اين معنا هم قابل قبول نيست كه آنها مدام بنشينند تهديد بكنند. چه تهديدي؟ شما به اين مذاكرات كمتر از ما احتياج نداريد؛ بله، ما دوست داريم تحريمها برداشته بشود امّا اگر تحريم هم برداشته نشود ما ميتوانيم از طرق ديگري خودمان را اداره كنيم؛ اين ثابت شده. يك روزي بنده اين را مطرح كردم،(۹) امروز خوشبختانه مي‌بينيم اقتصاددان‌ها، مسئولين گوناگون، افراد وارد در مسائل اقتصادي كشور، همه دائماً اين را تكرار ميكنند؛ ميگويند اين‌جور نيست كه مسائل اقتصادي كشور وابسته‌ي به اين تحريمها باشد تا با برداشتن تحريمها، مشكلات اقتصادي برطرف بشود؛ نه، مشكلات اقتصادي با اراده‌ي خودمان، با نيّت خودمان، به دست خودمان، با تدابير خودمان ممكن است برطرف بشود؛ چه تحريم باشد، چه نباشد. البتّه تحريم نباشد، آسان‌تر است؛ تحريم باشد يك‌قدري مشكل‌تر است امّا ممكن است. مسئله‌ي ما نسبت به مذاكرات يك چنين موضعي است. امّا دولت كنوني آمريكا به اين مذاكرات نياز واقعي دارد؛ اينها در كارنامه‌ي خودشان، يك نقطه‌ي اساسي كه ميتوانند مطرح كنند، اين است كه ما توانستيم جمهوري اسلامي ايران را بياوريم سر ميز مذاكره و فلان مطلب را به او تحميل كنيم؛(۱۰) اينها احتياج دارند به اين. اگر احتياج طرف مقابل به اين مذاكرات بيشتر از ما نباشد - كه حتماً هست - لااقل كمتر از ما نيست؛ چرا تهديد ميكنند؟ بنده با مذاكراتي كه در زير شبح تهديد انجام بگيرد، موافق نيستم. بروند حرف بزنند، مذاكره كنند، به توافق برسند، اشكالي ندارد - البتّه درحالي‌كه آن خطوط اصلي را رعايت كرده باشند - لكن به‌هيچ‌وجه تحميل را قبول نكنند، زور را قبول نكنند، تحقير را قبول نكنند، تهديد را قبول نكنند.
امروز آبروي اينها در دنيا هم رفته است. شما ملاحظه كنيد اين حركتي كه دولت سعودي در مسئله‌ي يمن دارد انجام ميدهد، در هيچ منطقي، با هيچ بياني قابل توجيه نيست. انسان هواپيما را بفرستد به يك كشور ديگري به دليل اينكه چرا شما فلان كس را به رياست قبول داريد، فلان كس را قبول نداريد؛ بنا كنند مردم را بزنند، زيرساخت‌ها را بزنند، جنايت بكنند، زن و كودك بكُشند، همه‌جا را به آتش بكشند؛ اين هيچ توجيهي ندارد. آمريكايي‌ها از همين حركتِ غير قابل توجيه و اين جنايت عظيم دارند پشتيباني ميكنند. از اين بي‌آبرويي بيشتر؟ آمريكا امروز در نظر ملّتهاي منطقه هيچ آبرويي ندارد؛ همه اين وضعيّت را دارند مي‌بينند؛ صريحاً هم ميگويند ما پشتيباني ميكنيم،(۱۱) خجالت هم نميكشند؛ آن‌وقت به ما ميگويند شما چرا كمك ميكنيد؟ ما ميخواستيم كمك دارويي بكنيم، ما ميخواستيم براي مريضها دوا بفرستيم؛ ما كه نميخواستيم سلاح بفرستيم؛ آنها به سلاح ما احتياج ندارند؛ همه‌ي پادگانهاي يمن و ارتش يمن در اختيار مردم مبارز و انقلابي و در اختيار اين گروه انصارالله است؛ آنها احتياج به سلاح ما ندارند؛ ما ميخواستيم دوا برايشان بفرستيم. شما آمديد يك ملّت را محاصره‌ي دارويي كرديد، محاصره‌ي غذايي كرديد، محاصره‌ي انرژي كرديد، آن‌وقت ميگوييد كسي به اينها كمك نكند! شما حتّي به هلال‌احمر اجازه‌ي خدمات نداديد؛ آن‌وقت خودشان دارند از آن طرف، اطّلاعات نظامي به سعودي‌ها ميدهند، سلاح ميدهند، امكانات ميدهند، تشويق سياسي ميكنند؛ اينها آبرو ندارند. ملّت ايران راهي را كه انتخاب كرده است، راه متين و مستحكم و خوش‌عاقبتي است و به توفيق الهي و به كوري چشم دشمنان، اين راه به نتايج خود خواهد رسيد و ملّت ايران موفّق خواهد شد؛ و دشمنان خواهند ديد كه نتوانسته‌اند عليه ملّت ايران اهداف شوم خودشان را عمل كنند. رحمت خدا بر شهداي عزيز ما كه جان‌فشاني كردند، و بر امام بزرگوار ما كه اين راه را در مقابل ما باز كرد؛ و رحمت خدا بر شما برادران و خواهران عزيزِ مؤمن و علاقه‌مند كه اين‌جور در صحنه حضور داريد. والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته
۱) قبل از شروع بيانات معظّمٌ‌له، آقاي علي‌اصغر فاني (وزير آموزش و پرورش) گزارشي ارائه كرد. ۲) اقبال‌الاعمال، ج ۲، ص ۶۴۳
۳) همان‌
۴) از جمله، بيانات در ديدار جمعي از معلّمان و فرهنگيان سراسر كشور (۱۳۹۰/۲/۱۴) ۵) سوره‌ي آل‌عمران، بخشي از آيه‌ي ۱۶۴؛ «...پاكشان گردانَد و كتاب و حكمت به آنان بياموزد...»
۶) ابلاغ سياستهاي كلّي ايجاد تحوّل در نظام آموزش و پرورش كشور (۱۳۹۲/۲/۱۰) ۷) اشاره به اظهارات جو بايدن (معاون رئيس جمهور آمريكا) و جان كري (وزير خارجه‌ي آمريكا) درباره‌ي مطرح بودن همه‌ي گزينه‌ها براي مقابله با ايران! ۸) بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام (۱۳۸۶/۶/۳۱) ۹) ازجمله، بيانات در ديدار مسئولان و كارگزاران نظام (۱۳۹۳/۴/۱۶) ۱۰) اشاره به اظهارات رئيس جمهور آمريكا پس از صدور بيانيّه‌ي لوزان‌
۱۱) اشاره به بيانيّه‌ي وزارت‌خارجه‌ي آمريكا در تاريخ ۲۶ مارس ۲۰۱۵ و اعلام حمايت آمريكا از تجاوز دولت سعودي به كشور يمن.


| شناسه مطلب: 52836




رهبر انقلاب