پای درس اخلاق آیت الله مظاهری؛
شیعه اگر بخواهد آقا شود باید صالح و شایسته شود
آیت الله مظاهری گفت:شیعه اگر بخواهد آقا شود و اگر بخواهد به دست او و به رهبری امام زمانش پرچم اسلام روی کره زمین افراشته شود، عدالت اسلام سرتاسر جهان را بگیرد، باید صالح و شایسته شود.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، آيت الله حسين مظاهري دردرس اخلاق اين هفته خود بياناتي فرموده كه متن آن براي علاقه مندان در پي مي آيد.
حكيمه خاتون دختر امام جواد(س) و عمّۀ امام عسكري(س) است. خود حكيمه خاتون از نظر تقوا و از نظر عالم ملكوت خيلي بالاست. بالابودنش همين مقدار بس كه در تولد امام زمان شركت داشته است. از اين زن نقل شده است در وقتي بنا شد نور خدا و قطب عالم امكان به دنيا بيايد، من سورۀ «انا انزلناه» را شروع به خواندن كردم، اما بچه در شكم مادر با من همراهي ميكرد. من ميگفتم:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» [۱]و بچه ميگفت: «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ» [۲]من گفتم «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» [۳]
و آقازاده آيۀ بعد را خواندند. تا بالاخره تا آخر انا انزلناه را با هم تمام كرديم. [۴] ناگهان ديدم عالم روشن شد. و پاره ماهي به سجده افتاده است. بعد از حمد و شكر خدا، شهادات را از «اشهد ان لا اله الاّ الله» تا شهادت به امامت خودشان را گفتند [۵] و بعد از شهادات هم گفتند كه «يملأ اللّه الارض قسطا و عدلاً بعد ما ملئت ظلما و جورا»، به دست من عالم گلستان ميشود، پرچم اسلام روي كره زمين افراشته ميشود و عدالت اسلامي سرتاسر جهان را ميگيرد. ظلم از جهان رخت برميبندد. آقا امام عسكري در آن اطاق بودند و فرمودند عزيزم را بياور. حكيمه خاتون ميگويد پاره ماه را سردست بلند كردم و خدمت آقا بردم و سلام كرد. از امام عسكري پدرشان جواب گرفت. بعد اين آيه را خواند:
«وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ، وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُونَ» [۶]
آقا! پدر! اراده حق به اين تعلق گرفته است اين شيعه كه الان مستضعف و مظلوم در تاريخ است به دست او و به رهبري من پرچم اسلام روي كره زمين افراشته شود و فرعون نماها و هامون نماها به كيفر خود برسند و عالم گلستان شود. پرچم اسلام روي كره زمين افراشته شود و عدالت اسلامي سرتاسر جهان را بگيرد. [۷]
پس از شهادت امام عسكري(س) بنا شد نماز را به جنازۀ آقا بخوانند. يك آدم لاابالي را براي خواندن نماز تعيين كردند. البته برادر امام عسكري(س) هم بود، اما آدم نانجيبي درآمد؛ يعني رياستطلب و خودخواه و بالاخره دشمن شيعه و دوست حكومت ظالم از آب درآمد، لذا تقرّبي هم در دربار حكومت ظالم داشت. نقل شده است ناگهان آقا امام زمان گرچه يك بچه چند ساله بودند اما يك مرد توانا ظاهر شد. اين جعفر كذاب را عقب زد و نماز را به جنازه پدر خواند و همه با آقا نماز را خواندند.
بعد آقا در خانه رفتند و بعد از دفن امام عسكري در خانه ريختند كه آقا را بگيرند و آقا غائب شدند. ۷۴ سال غيبت صغري بود. معناي غيبت صغري اينست كه آقا چهار نائب خاص به تناوب در اين هفتاد و چهار سال داشتند. البته مورد تاييد صددرصد شيعه و بزرگان شيعه بودند اما با خرق عادتي حكومت شيعه را اداره ميكردند. آقا امام عسكري و آقا امام زمان وكلاي زيادي از جمله در ايران داشتند و رابطه وكلا با آقا امام زمان اين چهار نفر بودند و ۷۴ سال هم طول كشيد. [۸] بعد از ۷۴ سال بنا شد غيبت كبري به پا شود. معناي غيبت كبري اينست كه آقا نوشتند ملاقات به عنوان غيبت صغري و به عنوان وكالت و نيابت خاص نيست، اما شيعه حكومت ميخواهد، شيعه رئيس ميخواهد و نميشود شيعه بدون رياست و ولايت زندگي كند. لذا آقا امام زمان يك ولايت عامه به مجتهد جامعالشّرايط دادند.
«وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ» [۹]
از اين به بعد شيعه كه رياست لازم دارد، رياستش با مجتهد جامع الشّرايط بوده است، لذا مردم در حل امورشان و در كارهاي سياسي و اجتماعي و در مسائلشان بايد به آنها مراجعه كنند، و فرمودند من ظاهر ميشوم و علاماتي هم دارد كه آن علامات ميگويد الان امام زمان منتظر ماست به اين معنا كه همينطور كه ما منتظر امام زمانيم، امام زمان هم منتظر ماست. و قرآن اينكه منتظر ماست را معنا ميكند و ميگويد اگر از افراد شايسته شديد و اگر افراد متقي صد در صد پيدا شد، قطعا آقا امام زمان ميآيد. قاعدۀ لطف اقتضاء ميكند چنين باشد؛ لذا امام زمان بارها گفته است من منتظر شيعۀ خالص هستم. به قول قرآن:
«وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون» [۱۰]
قرآن ميفرمايد خدا خواسته است و معلوم است هرچه خدا بخواهد تحقق پيدا ميكند. اين آيه ميفرمايد ما به انبيا گفتيم و در كتابهاي قبل نوشتيم و در قرآن هم نوشتيم كه اين شيعه اگر بخواهد آقا شود و اگر بخواهد به دست او و به رهبري امام زمانش پرچم اسلام روي كره زمين افراشته شود، عدالت اسلام سرتاسر جهان را بگيرد، بايد صالح و شايسته شود. يعني يك شيعه واقعي شود. شيعۀ واقعي يعني كسي كه اعتقاد به ولايت داشته باشد. شعار اين ولايت را هم بدهد و در راه اين ولايت هم باشد و عملش به ولايت بخورد و عملش ولايتوار باشد.
قرآن در آيات فراواني و از جمله اين آيه كه خواندم، ميفرمايد اگر اين شيعه پيدا شد، حتماً امام زمان ميآيد. البته آمدن امام زمان اوّل با خرق عادت است. همينطور كه تولد ايشان با خرق عادت بود و نماز خواندن به جنازه بابا با خرق عادت بود. غيبت ايشان چه صغري و چه كبري با خرق عادت بود. ظهور ايشان هم با خرق عادت است. قرآن ميفرمايد خرق عادتش هم خيلي آسان است. وقتي خدا بخواهد هر چيز مشكلي آسان ميشود. لذا كلمه «ارث» در آيات مربوط به ولايت و آيات مربوط به ظهور آمده است.
معناي ارث اين است كه همينطور كه پدر ميميرد و بدون مشقت و صدمه مال به اولادش منتقل ميشود، اين جهان به دست اين شيعه و به رهبري امام زمان با خرق عادت و خيلي آسان به شيعه ميرسد. لذا امام زمان به يك شبانهروز يعني شيعه مسلّط بر جهان ميشود و به شش شبانه روزدر جهان مستقر ميشود و بالاخره با شش شبانه روز وعدۀ خدا در قرآن و به قول قرآن آن وعدۀ خدا به انبيا: «وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ» [۱۱]، وعدۀ خدا كه از ازل به پيغمبر اكرم و ائمّۀ طاهرين داده شد، محقّق ميشود.
وقتي وعده خدا متحقق شد، طول ميكشد و چندين ميليون سال اين حكومت اهلبيت و حكومت جهاني هست. مدتي آقا امام زمان حكومت جهاني ميكند، البته تشيع به رهبري امام زمان. بعد آقا امام زمان شهيد ميشوند و فهميده ميشود نامرد نفوذي آقا امام زمان را شهيد ميكند. بعد حكومت اهل بيت از پيغمبر تا دوباره برسد به امام زمان شروع ميشود و هركدام از اينها بيش از هزار سال حكومت ميكنند. قانون اساسي آن زمان مصحف فاطمه است. فرمانده كل قوا زهراست. حكومت هم حكومت اهل بيت است و آقا امام حسين به اندازهاي كه حكومت ميكند كه بيش از هزار سال است اما نه حكومتي كه در آن ظلم و فسق و فجور باشد، بلكه حكومت اسلامي. نه حكومتي كه در آن ظلم باشد بلكه حكومت عدل. نه حكومتي كه در آن فقر باشد، بلكه حكومت غني.
اين حكومت تا وقتي مستقر در جهان شود، خرق عادت است. اما بعد از آن حكومت عدل به واسطۀ قانون اساسي زهرا و به پشتوانۀ قرآن است. در وقتي قرآن عمل شود، معلوم است يك حكومت منهاي فقر است. اگر اقتصاد اسلام پياده شود، فقر از جهان برداشته ميشود و جهان غني ميشود. اختلاف از جهان برداشته ميشود و جهان عدل ميشود. لذا در زمان حكومت اهلبيت، اوّل خرق عادت و معجزه است اما بعد از آن معجزه نيست، بلكه پياده شدن قرآن و پياده شدن اسلام عزيز است.
از زمان حضرت آدم وقتي مقايسه كنيم تا زمان حكومت عدل، يك در هزار است. يعني از زمان حضرت آدم تا وقتي آقا ظاهر شوند، هرچه طول بكشد، يك در هزار است. لذا از ائمّه طاهرين «سلاماللهعليهم» روايت داريم كه بايد چنين باشد و قانون عدل و قانون لطف هم اقتضاء ميكند كه چنين باشد و اينها مقدمه است براي حكومت عدل و حكومت اهلبيت و براي حكومت غني و براي حكومت اتحاد. و وقتي آن حكومت شروع شود تا روز قيامت ميليونها سال طول ميكشد. اول آن خرق عادت و معجزه است اما بعد از آن معجزه نيست بلكه پياده شدن قرآن و پياده شدن اسلام عزيز است.
وقتي اسلام عزيز پياده شود، براي همه يك زندگي منهاي فقر، يك زندگي منهاي غم و غصه و يك زندگي صد در صد امنيت و يك زندگي منهاي ظلم و يك زندگي صددرصد عدل براي جهان پيدا ميشود و اگر اين حكومت نباشد، بايد بگوييم كه بازيچه است و اين حكومت بايد در جهان بپا شود. لذا ما بيش از ده هزار روايت راجع به اين حكومت داريم. پيغمبر اكرم «صلّياللهعليهوآلهوسلّم» روي اين حكومت خيلي پافشاري ميكردند و در هر فرصتي راجع به فرزندش مهدي و در هر فرصتي راجع به دورۀ آخرالزمان يعني زماني كه ظلم ميرود و عدل ميآيد و فقر ميرود و غني ميآيد و ناامني ميرود و امنيت ميآيد؛ خيلي پافشاري داشتند و در هر فرصتي ميفرمودند و ائمّه طاهرين «سلاماللهعليهم» هم خيلي پافشاري داشتند و در هر فرصتي ميفرمودند.
در هر فرصتي اسم مهدي و لقب مهدي و چه كاره بودن مهدي و بالاخره حكومت عدل مهدي را در ده هزار روايت كه تقريباً بيش از نصف آن از سنّيها نقل شده و كمتر از نصف از شيعه نقل شده و اين روايات به ما ميگويد آنچه براي شما گفتم. لذا آنچه از اين ده هزار روايت ميفهميم و آنچه از قانون عدل و مواسات ميفهميم و آنچه از قرآن و روايات ميفهميم و آنچه از قاعده لطف ميفهميم، به دست اين شيعه و به رهبري امام زمانش، پرچم اسلام روي كره زمين افراشته ميشود و عدالت اسلام سرتاسر جهان را ميگيرد و غناي اسلام صددرصد جهان را ميگيرد و بالاخره يك بهشت دنياست.
اين غير بهشت برزخي و بهشت قيامت است. آن يك معنايي براي خودش است كه واقع ميشود و معاد جسماني روز قيامت هست، اما قبل از اينها ما يك حكومت اهلبيت داريم كه اين حكومت اهلبيت چندين هزار سال طول ميكشد و قوانين اسلام پياده ميشود و همۀ مردم در رفاه و آسايشند و امنيت صددرصد در جهان حكمفرماست. آنگاه قضيه داعش و قضيه صهيونيسم و امريكاي جنايتكار نداريم و قضيه صعودي و وهابي و سلفي نداريم و بالاخره قضيۀ ناامني نداريم:
«فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، الَّذينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» [۱۲]
اگر به راستي مردم متّقي شدند و اگر به راستي مردم امامخواه شدند. اگر جدّا مردم اين حكومت را خواستند، قطعاً بر خدا واجب است كه اين حكومت را تحقّق دهد و بر امام زمان واجب است كه بيايد و لذا گفتم امام زمان فرموده است كه من منتظر شما هستم. يعني شما يك مشت شيعيان آبكي هستيد. البته الحمدلله عقيده و شعارتان خوب است اما گناه داريد. من از همه اهلبيت روايت ديدهام. از پيغمبر اكرم و حضرت زهرا و دوازده امام و از جمله امام زمان روايت هست و اگر جمع كنيم بيش از هزار روايت ميشود كه شيعه را معنا ميكنند.
ميفرمايند شيعه آن ست كه اعتقاد به امامت داشته باشد و شيعه آن است كه شعار ولايت داشته باشد و شيعه آن است كه عملش به عمل اهلبيت «سلاماللهعليهم» بخورد. از نظر عمل متّقي باشد و تقيّد به ظواهر شرع داشته باشد. به قول بزرگان هيچ چيزي براي ظهور بهتر از تقيد به ظواهر شرع نيست. شما نميتوانيد چيزي پيدا كنيد براي ظهور حضرت و براي آمدن اين حكومت عدل و براي اينكه دنيا بهشت شود، به جز تقيّد به ظواهر شرع. اهميّت به واجبات مخصوصاً نماز، اهميّت به مستحبّات مخصوصاً انس با قرآن و خدمت به خلق خدا و اجتناب از گناه صددرصد. اگر گناه آمد فوراً جبران و تدارك و خجالتزده از خدا و خجالتزده از پيغمبر و خجالتزده از ائمّه مخصوصاً امام زمان باشد. به راستي به قول قرآن شايسته شود براي اينكه دنيا را اداره كند. شايسته براي اينكه بتواند بيايد و به دست او و به رهبري امام زمان پرچم اسلام روي كرۀ زمين افراشته شود.
آقايان! خانمها! مشكل نيست، بلكه ما مشكل كرديم. مشكل نيست و ما بايد تقيد به ظواهر شرع داشته باشيم و يك شيعه حسابي باشيم و اگر شيعۀ حسابي نشديم، آقا نميآيد و قرآن و روايات ميگويد نميشود بيايد، بلكه شيعه بايد مهيا باشد و قرآن تهيّأ را به تقوا و عمل صالح و شايسته معنا ميكند. تهيّأ را معنا ميكند به مؤمن خالص و مؤمن خالص كسي است كه عقيده به ولايت داشته باشد. لذا سنّي و ارمني و غيره كنار روند و شيعه باقي بماند. اما باز كافي نيست، بلكه شعار اين ولايت هم باشد و محبت به ولايت باشد و بغض با دشمنان ولايت باشد.
باز كافي نيست، بلكه تقيّد به ظواهر شرع باشد و به ولايت بخورند. به پيغمبر اكرم بخورد، يعني در راه پيغمبر اكرم باشد. كارش به اميرالمؤمنين بخورد و به ائمّۀ طاهرين و من جمله خود امام زمان بخورد. از نظر عمل در راه مستقيم باشد. «اهدنا الصراط المستقيم» كه در نماز چندين مرتبه در شبانهروز ميخوانيم جامۀ عمل بپوشد. آنگاه يقين داشته باشيد كه همان وقت امام زمان ميآيد. لذا اگر از شما بپرسند امام زمان چه وقت ميآيد؛ بگوييد در وقتي كه ما آدم شويم و در وقتي كه ما متّقي شويم و صالح و شايسته شويم، در وقتي كه به راستي برسيم به آنجا كه درخت رذالت را از دل بكنيم و درخت فضيلت به جاي آن غرس كنيم و بارور و ميوهدار كنيم و از ميوۀ آن هم خود استفاده كنيم و هم ديگران.
آنگاه ميشود شجرۀ طيبه قرآن و ميوهاش ظهور امام زمان است. ميوۀ اين شجرۀ طيبه قرآن اينست كه به دست ما و به رهبري امام زمان پرچم اسلام روي كره زمين افراشته ميشود. عدالت اسلام و همۀ فضائل اسلام در جهان جاري ميشود. اين انسان صددرصد در رفاه و آسايش و اتّحاد است.
خواستم دربارۀ خرق عادت از نظر قرآن صحبت كنم و اينكه چطور ميشود بچّه در شكم مادر صحبت كند و چطور ميشود يك بچّه از ديد ديگران يك انسان بزرگ شود و چطور ميشود به دست يك نفر يا يك مستضعف يعني شيعه، پرچم اسلام روي كره زمين افراشته شود. ميخواستم دربارۀ آن از نظر قرآن صحبت كنم، امّا وقت تمام شد.
..................................
پي نوشتها؛
[۱]. القدر، ۱: «به نام خداوند رحمتگر مهربان ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم.»
[۲]. القدر، ۲: «و از شب قدر، چه آگاهت كرد.»
[۳]. القدر، ۳: «شبِ قدر از هزار ماه ارجمندتر است.»
[۴]. الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۴۵۵.
[۵]. بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳.
[۶]. القصص، ۵و۶: «و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرو دست شده بودند منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم، و در زمين قدرتشان دهيم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناك بودند، بنمايانيم.»
[۷]. كمال الدين، ج ۲، ص ۴۲۵.
[۸]. اعلام الوري، ج ۲، ص ۲۵۹.
[۹]. الاحتجاج، ج ۲، ص ۴۷۰.
[۱۰]. الأنبياء، ۱۰۵: «و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.»
[۱۱]. الأنبياء، ۱۰۵: «و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم.»
[۱۲]. الأنعام، ۸۱و۸۲: «پس اگر مىدانيد، كدام يك از [ما] دو دسته به ايمنى سزاوارتر است؟ كسانى كه ايمان آورده و ايمان خود را به شرك نيالودهاند، آنان راست ايمنى و ايشان راهيافتگانند.»