فرایند انتقال آموزه‌های اخلاقی و تربیتی درحج

کنار کعبه، بهترین مکان برای راز و نیاز با خدا است؛ زیرا عظمت این مکان به‌گونه‌ای ‏است که هیچ مسجدی با آن هم‌تراز نیست. خداوند برای این مسجد ویژگی‌هایی قرار ‏داده که برای هیچ مسجدی قرار نداده است و ایجاب می‌کند که از این فرصت استفادة ‏کافی برده شود.

به گزارش خبرنگار سرويس انديشه پايگاه اطلاع‌رساني حج، در ميان آموزه‌هاي ديني، حج به عنوان يكي اركان اسلام مورد تأكيد قرار ‏گرفته است. علت اهميت آن نيز تأثيرات عميق، چند بعدي و پايدار آن بر حج ‏گزاران است. با دقت بر اسرار احكام و اعمال مرتبط با اين آيينِ بزرگ، ‏ميزان تأثيرات تربيتي حج در سطحي بالا ارزيابي مي‌‌شود؛ از يك سو، الزامي شدن ‏حج بر تمامي مسلماناني كه توانايي شركت در آن را دارند، در طول تاريخ باعث ‏ايجاد احساس اتحاد و انسجام ديني در ميان مسلمانان شده و از سويي ديگر با افزايش ‏سطح اقناع سازي حج گزاران بواسطة انجام مناسك ديني، معاني و انديشه‌هايي كه ‏در بطن فرهنگ ديني مسلمانان وجود دارد را در سطح بالايي انتقال داده و دروني مي‌‏سازد.
مقدمه ‏ كنار كعبه، بهترين مكان براي راز و نياز با خدا است؛ زيرا عظمت اين مكان به‌گونه‌اي ‏است كه هيچ مسجدي با آن هم‌تراز نيست. خداوند براي اين مسجد ويژگي‌هايي قرار ‏داده كه براي هيچ مسجدي قرار نداده است و ايجاب مي‌كند كه از اين فرصت استفادة ‏كافي برده شود. ‏
‏ كسي كه به حج مي‌رود، دعوت شده و ميهمان خداوند است ويا به عبارت بهتر، حج پذيرش ‏عملي دعوت خداست؛ چه اينكه پس از اتمام بناي كعبه، خدا به حضرت ابراهيم امر ‏نمود تا مردم را به حج دعوت كند. پس مردم به ضيافت خدا مي‌روند و ميزبان، خداست‏‏ (زارعي، ص ۲۵، ۱۳۷۶)؛ از اين رو، حج بر همة آنان-كه استطاعت مالي و بدني مي‌يابند، ‏واجب شده است. نكتة حايز اهميت در اينجا آن است كه عمده ارزش‌ها، هنجار‌ها و ‏اخلاق اجتماعي كه در جوامع امروزي، به-وي‍ژه كشورهاي اسلامي قابل مشاهده است، ‌ ‏مورد تأييد و محترم از جانب آموزه‌هاي مذهبي و يا اساساً برخاسته از وجدان عمومي ‏و مترتب بر امور انساني، ديني و مثبت است. در جوامع گوناگون، گروه‌ها، نهاد‌ها و ‏متولّياني از سوي جامعه عهده دار حفظ و اشاعة آداب، عادات، سنت‌ها، ‏هنجار‌ها و ارزش‌هاي فرهنگي هستند كه ابتدا با جامعه پذيري فرد در نهاد خانواده ‏آغاز شده و سپس با طي نمودن ساير مراحل اجتماعي شدن در جامعه تا پايان عمر ادامه ‏مي¬يابد. ‏
‏ اما نهاد دين، به عنوان يكي از مؤثر‌ترين نهاد‌ها، بواسطة كاركرد آن در حفظ نظم و ‏همبستگي موجود و يا تغيير آن به حالت بر گشت جامعه، داراي شيوه‌هاي خاصي است. گفتني است كه در هر يك‌ از اديان‌، جايگاه¬هاي‌ مقدسي‌ وجود دارد كه‌ پيروان‌ ‏آن‌ اديان بر طبق‌ تقليد‌ها و راه‌ و رسم‌ مشخص‌ در مناسبت‌هاي‌ مختلف‌ به‌سوي‌ اين‌ ‏جايگاه‌ها روي‌ مي‌آورند. به عنوان‌ نمونه‌ اديان‌ يهوديت‌ و مسيحيت‌، بيت‌المقدس‌ و آثار ‏و مشاهد پيرامون‌ آن‌ را مركز اصيل‌ معنوي‌ خود مي‌دانند. در دين اسلام، با بهره گيري از ‏برخي شيوه‌ها، زمينه‌هاي فراگيري و دروني سازي ارزش‌هاي انساني و الهي در افراد ‏فراهم آورده مي‌شود؛ به گونه‌اي كه به نظر مي‌رسد از تأثير وضريب نفوذ بالايي ‏برخوردار است؛ يكي از مهم‌ترين اين روش‌ها، مراسم حج است. نظام‌ فقهي‌ حج يك‌ ‏نظام‌ تكامل‌ يافته‌ است‌ كه‌ انديشه‌اي‌ تكامل‌ يافته‌ و مستقل‌ بر آن‌ حكومت‌ مي‌كند؛ زيرا ‏آنگونه كه بعداً اشاره مي‌گردد، اين انديشه‌ فرا‌تر از روابط افراد، گروه‌ها و ملت‌ هاست ‏‏ (دانش / ضيقه، ص4،۱۳۸۰). ‏ 1. ابعاد حج
حج همانند ديگر عبادات، سنن و آدابي دارد. برخي از امور را جزو مستحبات و ‏آداب حج شمرده¬اند و بخش ديگر را جزو واجبات دانسته¬اند. از آنجا كه هريك ‏از انسان‌ها كه متعلق به فرهنگ‌ها و ارزش‌هاي گوناگون هستند، از نگاه ارزش‏گذارانه، داراي ويژگي‌هاي مثبت و منفي‌اند؛ همة اين آداب و فرايض به منظور آگاهي ‏بخشي و كسب جنبه‌هاي مثبت انساني (مفهوم تحليه در ادبيات ديني) و دوري از ابعاد ‏منفي (مفهوم تخليه) طرح ريزي شده است. ‏
تمام آنچه كه در قرآن آمده و از جمله حج، ظاهري دارند و باطني. ظاهر قابل رؤيت براي همه ‏است اما براي فهم باطن مي‌بايست تلاش نمود. حج در ظاهر و در اصطلاح به معناي انجام ‏دادن مناسك مخصوص در ايام حج است، اما در واقع و باطن، بريدن از خلق و روي ‏آوردن به حق است (زارعي، ص۶۳ ، ۱۳۷۶). انسان با فاصله¬گيري از مظاهر دنيوي و خانواده و ‏شهر و كشور و تعلقات خود، فرصت آشنايي و انس با نماد‌ها ونشانه‌هاي معنوي وآموزه‏هاي الهي را مي‌يابد. بسياري از آنچه انسان به-واسطة اين سفر با رويكردي جديد بدان متوجه ‏ميشود و فرا مي‌گيرد، به روابط اجتماعي و رفتارهايي مرتبط است كه در زندگي اجتماعي از انسان ‏سر مي‌زند. اين شامل احكام شرعي است از يك سو و نوع نگرش به جهان ‏پيراموني از سوي ديگر. از منظري ديگر، حج از حيث دو بعد داخلي و خارجي (بين المللي) مورد بررسي قرار مي‌‏گيرد؛ آيين حج از آن جهت كه در رديف اعمال عبادي قرار مي‌گيرد كه مي‌بايست به ‏قصد نزديكي به خداوند صورت گيرد و زيربناي فلسفي و فكري آن بر نوعي تشكل ‏مسلمين جهان بوده و شامل همبستگي اجتماعي مي‌شود، يك سلسه وظايف درون گروهي ‏است. اما از آن جهت كه مسلمانان جهان به¬واسطة ورود به سرزمين مقدس، ‌ از شمول مقررات ‏و حقوق پيشين‌‌‌ رها و مشمول مقررات بين المللي حج وحرم مي‌گردد، در قلمرو حقوق بين ‏الملل قرار مي‌گيرد. اين مطالعه، بررسي مراسم حج را از هر دو منظر به طور نسبتاً‌ مساوي ‏مورد توجه قرار داده است (خامنه‌اي، ص۶۱ ، ‌۱۳۷۱). براي پي بردن به اسرار حج، مي‌بايست روش‌هاي عملي گوناگوني كه از سوي ‏رهبران ديني سفارش و توصيه شده، پيروي نمود. آنچه در اين مطالعه دربارة عناصر ‏انتقال دهندة معاني و پيام‌هاي فرهنگي بيان مي‌شود، ممكن است الزاماً بيانگر دليل تشريع ‏برخي مناسك يا فلسفة پايه-گذاري آن در حج نباشد؛ بلكه به دليل برخي پيامد‌ها چنين ‏برداشتي از آن‌ها صورت مي‌پذيرد. ‏
در انتهاي اين بخش لازم به يادآوري است كه آيين حج از مناظر و از سوي حوزه‌هاي ‏گوناگون مورد بررسي قرار گرفته است. اما در ارزيابي مطالعة حاضر از اين مراسم مقدس، ‏بيشتر شناخت تأثيرات مناسك و اسرار حج، مد نظر قرار گرفته است.‏ 2. پيش از عزيمت به حج
از زبان امام صادق7 حكايت شده است كه فرمود: «چون ارادة حج كردي... دنيا و راحت ‏و خلق را وداع گوي و حقوقي كه از مردم به گردن داري ادا كن... خوش معاشرت باش، ‏اوقات فرايض خدا وسنن پيغامبرش و آنچه از ادب و تحمل و صبر و شكر و شفقت و ‏سخا و ايثار زاد كه بر تو واجب است، در تمام اوقات رعايت كن، آنگاه به آب توبة ‏خالصانه، گناهانت را بشوي و جامة صدق و صفا و خشوع در بر كن...» (مجلسي، ص46، 1404ق.). از شرايط قبولي حج اين است كه مخارج حج از مال حرام نباشد. بديهي است در جوامعي كه وضيعت بساماني دارند و تعهد، امنيت يا اعتماد اجتماعي آنان مناسب نيست و يا فرهنگ غالب و ‏واقع در محيط آنان، فرديت خودخواهانه را ترويج مي‌دهد و ممكن است كنشگران اجتماعي حقوق ‏ديگران را تضييع نمايند و اموال نامشروع را منبع درآمد خود قرار دهند و اموال آنها مخلوط به حرام باشد و... شخصي كه ‏قصد حج مي¬كند و رحل سفر مي¬بندد، ابتدا بايد آموزش‌هاي الهي را فرا گرفته به تغيير شيوه و سبك زندگي ‏ناصحيح خود همت گمارد و نگرش‌ها و عملكرد‌هايش را بازبيني ‌كند.‏ اعضاي خانوادة خود را گرد آورده، با همة آنان خداحافظي كند. ‏تنها به سفر نرود و براي خود رفيق راه يابد. وصيت كند و ديگران را به حقوق واجب ‏و پرداخت ديون خويش آگاه سازد. برخورد خوب و اخلاق نيكو با ديگران داشته باشد و ‏به همسفران خود، به¬ويژه كساني كه ضعيف هستند، در صورت احتياج كمك كند (زارعي، ص ۴۶، ۱۳۷۶). اينجا است كه بسياري از مردم، پيش از عزيمت، وجوهات شرعي، به¬ويژه خمس اموال خود را ‏كه داراي تأثير مستقيم بر عدالت توزيعي در جامعه است، پرداخت مي‌كنند. همة اين ‏آداب، در جهت تغيير و اصلاح زندگي جمعي و اتكا به ارزش‌ها و هنجارهاي مطلوب و ‏مثبت است. از سوي ديگر رعايت مناسب اين آداب، حاجي را از ابتداي سفر، مهيّاي ‏تغييرات شگرف‌ و جدّي مي‌سازد. از آداب ورود به شهر مكه آن است كه، قبل از ورود، از حيث ظاهري با بدن پاكيزه و ‏پاك وارد شود و از حيث باطني در جايي كه خانة خدا در آنجا واقع است و هر شب و روز ‏مسلمانان در برابر آن پيشاني بر خاك مي‌زنند، با تواضع و سكينت وارد گردد. تا آنجا كه ‏حجاج پس از رسيدن به سرزمين مكه مي‌بايست پس از انجام برخي از اعمال مقدماتي، به ‏بيرون از مكه بروند و چند روز در بيابان‌ها و انجام دعا و عبادت، آمادگي حضور و افزودن ‏ميزان انعطاف در بينش‌ها را بيابند. روشن است كه اين نوع برنامه¬ريزي براي حاجي، به ‏ميزان انگيزة او براي دريافت پيام‌ها و نيز جذابيت معانيِ حج مي‌افزايد. 3. آثار و حكمت‏هاي‏ حج‏
در اينجا نگاهي داريم به برخي از حكمت‌هاي مناسك حج از بيان امام ‏صادق7 : «... به قلب ‏خويش با كروبيان به گِرد عرش طواف كن،
با مسلمانان به گرد ‏خانة كعبه و به قصد فرار از هوا و تبرّي از تمام حول و قوّة خويش هروله كن،
و از غفلت ‏و لغزش‌هايت، با رفتن به منا برون آي و آنچه را كه بر تو روا و حلال نيست و سزاوار آن ‏نيستي تمنا مكن،
و در عرفات به خطاها اعتراف كن،
در مزدلفه پيمان خويش را بر ‏وحدانيت خداوند تجديد نما و به او تقرب بجوي و از او پروا بدار،
و با صعود به جبل ‏الرحمه به روح خويش به ملأ اعلي فراز آي،
و به هنگام قربان كردن، گلوي هوا و آز را ‏ببر،
و به هنگام رمي جمرات، بر شهوات و خساست و دنائت و زشتي (سنگ) پرتاب كن،
و ‏با تراشيدن مويت، عيب‌هاي آشكار و نهان را ببر،
و با دخول در حرم از پيروي خواست ‏خويش در امان خدا و حمايت و نگهداشت و حفظ او گام نِه و خانة كعبه را زيارت كن در ‏حالي كه خداوند آن را بزرگ مي‌داري و به جلال و قدرت او آگاهي،
و حجر الاسود ‏را استلام كن بدين معني كه به قسمت او خشنودي و در برابر عزت او سرافكنده‌اي،
و با ‏طواف وداع، با هر آنچه جز اوست بدرود گوي،
و با وقوف خويش بر كوه صفا روح ‏خود را براي ديدار خداوند در روزي كه ديدارش خواهي كرد پالوده ساز،
و در كوه مروه از ‏جانب خدا صاحب مروت باش (زارعي، ص۷۶، ۱۳۷۶). ‏
جدا از مداقه بر اسرار مناسك حج، حتي نامگذاري مكه و يا القابي كه به اين شهر مقدس ‏داده شده، نشانگر اين مطلب است كه خداوند اين شهر و اين مكان را جايي براي ‏برپايي امنيت؛ (البلد الأمين، ‌امّ رحم)، آزادگي و رهايي؛ (البيت العتيق)، ازدحام و ‏اجتماع مؤمنين؛ (بكه، بيت الله الحرام)، نقطه ابتدايي تبلور زمين و نيز روييدن نهال اسلام و ‏راهنمايي جهانيان؛ (امّ القري) قرار داده است. در اين سرزمين امنيت تا بدانجا مقرر گرديده است كه هركس بدان پناه آورد (و لو فرد ‏بزهكار در امر قتل و فساد) از امنيت جاني برخوردار است و كسي حق اذيت و آزار وي را ‏ندارد. اين قاعده حتي شامل پرندگان و حيوانات وحشي نيز مي‌گردد تا چه رسد به انسان. ‏
همچنين اگركسي در حرم بميرد، خداوند او را از وحشت بزرگ در امان مي‌دارد (همان : ۷۹). بنابر آيات قرآن، حرم الهي، حرم امن و پناه مردمان از ربوده شـدن و قتل و ‏غارت و اسارت و امور ديگري است كه به¬وسيلة خودكامگان و صاحبان قدرت‌ها با شعار «هر‏كه امروز قدرت يافت، ‌ پيروز است» اعمال مي‌گردد (جوادي آملي، ص۶۱، ‌۱۳۷۵). اين فضاي ‏امن، شرايط و پيش زمينه را براي افراد فراهم مي‌كند تا در خلال برنامه‌هاي آن، مدتي را ‏صرف انديشه بر اهداف خود و كنش‌هاي مبتني بر آن از سويي و حكمت عبادات و ‏مناسك كه انجام مي‌دهد، از سوي ديگر، بنمايد. واژة «عتيق» به معناي «آزاد» و «عتق» به معناي آزادي است وكسي جز خدا ادعاي مالكيت ‏كعبه را ندارد. از آنجا كه هيچ خانه‌اي بدون مالك نيست، اين خانه از قيد مملوكيت آزاد ‏است (زارعي، ص۸۱ ، ۱۳۷۶) و بستر آزادانه را براي افراد ايجاد مي‌كنند كه در قيدي نيستند ‏الاّ در ميهماني و ضيافت امن خدا. در طول قرن‌ها و شرايط گوناگون، صاحبان و يا طالبان ‏قدرت و نفوذ، سعي در جلب نمودن، در بند كردن و مملوك ساختن افراد ديگر براي رسيدن ‏به مطامع خود نموده‌اند، اما خداوند با دعوت انسان‌ها به خانة خود كه از رقيت، مالكيت و ‏ملكيت غير خدا آزاد است، آنان را تعليم و ترقي مي‌بخشد كه ملك و مملوكِ احدي ‏نگردند و تحت تربيت و مديريت غير خدا نباشند. براي اينكه صفت ممتاز آزادي و ‏آزادگي از رفتارهاي انحرافي و كژ كاركرد در انسان ظهور كند، خدا هم اين خانه را خانة ‏آزادي معرفي كرد تا مردم در اطراف اين خانه آزاد طواف كنند. معناي طواف اطراف خانه ‏آزاد، آزاد شدن و آزادگي آموختن است. كعبه اولين خانة عبادت عمومي است كه خدا ‏براي اينكه طواف كنندگان خصايص پاكي و آزادگي را كسب نمايند، آن را به دست پاك ‏‌ترين و آزاده‌ترين بشر؛ يعني حضرت ابراهيم و حضرت اسماعيل بنا كرد (جوادي ‏آملي، ص۵۵ ، ۱۳۷۶ش.). اجتماع و ازدحام بزرگ مسلمانان كه همواره انجام پذيرفته و مي‌پذيرد، داراي پيام‌ها و ‏پيامدهاي متعددي است. با حضور يكپارچة مسلمانان از سراسر دنيا، از گذشته تا امروز، ‏موجبات انسجام و تقويت آن‌ها، بازآموزي فرهنگ ديني و پايبندي به احكام الهي فراهم مي‌‏شود؛ چنانكه در روايات اسلامي بر مباحثه و تعليم مسائل معنوي، اجتماعي، سياسي و ‏علمي تأكيد شده است. پيامبرخدا9 بار‌هـا در موسم حج خطبه‌هاي طولاني براي ‏مردم خوانـد. در صفا و منا بار‌ها مردم را با مسائل اسلامي آشنا مي‌كرد و در روز غدير، ‏پيام سياسي ـ الهي را در جمع انبوهي از مسلمانان ابلاغ نمود. در حج، مسلمانان با همديگر آشنا مي‌‏شوند و منافع عمومي¬شان را مطرح و بررسي مي‌نمايند (زارعي، ص۹۷، ۱۳۷۶) و در نتيجه، ‏وحدت و همبستگي آنان بيشتر مي‌شود. تا بدان حد كه در برخي روايات به منافعي ‏چون «هرگروهي از مسلمانان جهان، از راه تجارت در آن، سود برده و يا كالاهاي مورد ‏تقاضاي ممالك خود را تأمين مي‌نمايند» نيز اشاره شده است. خداوند ورود مشركين به خانة كعبه را حرام كرده است. بنابراين، كساني كه حرمت كعبه و صاحبش را نگه نداشته و بساط تربيت اسلامي را مخدوش مي‌‏سازند، اجازة دخول نمي‌يابند و اين فراهم نمودن هرچه مناسب‌تر بستر تعبد و كسب ‏مواهب حج (حج امن و آزاد) براي حاجيان است. در اينجا بيان اين مسئله مناسب به نظر ‏مي¬رسد كه خداوند جهت حفظ اين خانه، در برخي از موارد كه قبايل و ممالكي خواستار ‏انهدام و هتك آن بودند، با عذاب خود از آن منع كرده است. ‏
همچنين از عمده‌ترين ويژگي‌ها در حج، برائت از مشركين است كه هم‏پيمان و داخل در فرهنگ توحيدي نگرديده‌اند. پيام دوري از مشركين در حج، بيانگر آن ‏است كه مسلمانان، شرك را در هر لباس و ظهوري كه در آن زمان جلوه مي‌كند، شناخته و ‏بدان گرايش نيابند و ارزش‌ها و نگرش‌هاي مبتني بر فرهنگ توحيديشان به¬واسطة آن‌ها ‏منحرف و ممزوج نگردد؛ خواه شيطان از نوع جن باشد كه او را سنگ باران كنند و در ‏جهت عكس، در مسجد الحرام با شبيه سازيِ رفتار خود با فرشتگان، كه بدون وقفه گرد ‏خانة خدا هستند تا بر آن طواف نمايند، و خواه از جنس انسان باشد كه با شعور و قيام از او ‏دوري گزينند. بنابر آيات قرآن، ‌ كعبه براي قيام مردم قرار داده شده است. در اينجا انسان‌ها به دو نكته ‏ترغيب مي‌شوند. از سويي مي‌بايست به اصلاح نمودن شيوة تفكر و عملكرد خود بپردازند ‏و خود را براي چنين دگرگوني مهيا نمايند و از سوي ديگر، بر ضدّ سلطه جويان و پيروي ‏از مقاصدشان استقامت نشان دهند و اين يعني خارج شدن از حوزة سلطة هرگونه اقتداري ‏كه دعوت كننده به ارزش‌هاي انسان ستيز و غير الهي است. اين ايستادگيِ حج در برابر ‏ضد ارزشها است كه تبيين كنندة كلام امام صادق7 است. ايشان مي‌فرمايند: تا زماني كه ‏كعبه برپاست، دين نيز پايدار مي‌ماند. پيام و ره¬آورد حج كه بايد در جهت قيام بر ضدّ ناهنجاري¬هاي عرفي در جوامع گوناگون باشد، متأسفانه امروزه به دليل استيلاي حكومت¬هايي كه داراي روبناي اسلامي هستند اما با مشركين پيوندهاي عميق و همه جانبه دارند، ظهور و بروز ‏عيني نمي‌يابد. ‏
منظر ديگري كه مي‌بايست مورد ملاحظه قرار گيرد، شرايط منحصر به فرد موسم حج و ‏سرزمين وحي است. در اين مراسم، انسان¬ها در جايي گام مي‌گذارند كه خدا زمين را از آن ‏نقطه گسترانيده است و نيز نقطة آغاز انتشار پيام توحيدي و هدايت بخش اسلام بوده است. ‏در برخي روايات آمده است: «خداوند ـ عزّ و جلّ ـ از هر چيزي يكي را به عنوان بهترين بر مي¬گزيند؛ از زمين مكه را و از مكه مسجد را و از مسجد محل كعبه را»؛ خانه¬‏اي كه ابتدا به-وسيلة ملائكه و فرشتگان ساخته شده و حضرت ابراهيم آن را تجديد بنا كرد. بدان ‏گونه كه به موازات چهار اسطوانه‌اي كه در زير عرش قرار دارد، جاي گرفت و نماز ‏در كنار آن، معادل با نماز پيرامون عرش است و پيامبران از حضرت آدم تا خاتـمِ انبيا، بر‏گِرد آن طواف نموده‌اند و در آن سنگي است (حجر الاسود) كه از بهشت براي حضرت ‏آدم فرستاده شد و استلام آن، در حكم بيعت با خداست. انسان‌ها در مي‌يابند كه اينجا ‏مكاني است كه سزاست در برابر آن، با فروتنـي و سكينـه وارد شـوند. از منظـري ديگر، اجر و ‏ثواب عبادت در شهر مكه بيشتر از اجر و ثواب آن‌ها در ساير شهرهاست، تا آنجا كه در شهر مكه راه رفتن نيز عبادت است. وقتي انسان به حج مي‌رود نزول جبرئيل ‏و فرشتگان بر پيامبرخدا، فداكاري‌ها و پيكارهاي مسلمانان و صد‌ها واقعه و جريانات ‏معنوي را در ذهن خود مجسم مي‌سازد. خدا با زنده نگاه داشتن آن جريانات و حاضر ‏نمودن مسلمين در اين اماكن، به بهترين وجه حكمت‌ها و آموزه‌هاي ديني را به اذهان ‏انتقال و استحكام مي‌بخشد (با استفاده از زارعي، ۱۳۷۶). ويژگي‌هاي منحصر به فرد و ‏جايگاه با عظمت اين سرزمين، در ميزان متقاعد سازي، تأثيرگذاري و روحية پذيرش ‏انسان‌ها همواره مؤثر بوده است. «مگر نمى‏بينيد خداوند انسان‏ها را از آدم تا انسان‏هاى آخرين اين جهان، با سنگ‏هايى كه نه زيان مى‏رسانند و نه نفع مى‏بخشند، نه مى‏بينند و نه مى‏شنوند آزمايش نموده، اين سنگ‏ها را خانه محترم خود قرار داده و آن را موجب پايدارى و پابرجايى مردم گردانيده است. سپس آن را در پرسنگلاخ‏ترين مكان‏ها و بى‏گياه‏ترين نقاط زمين و كم‏فاصله‏ترين دره‏ها قرار داد. درميان كوه‏هاى خشن، رمل‏هاى فراوان، چشمه‏هاى كم‏آب و آبادى‏هاى از هم‏جدا و پرفاصله، كه نه شتر و نه اسب و گاو و گوسفند، هيـچ‏كدام در آن به راحتى زندگى نمى‏كنند و سپس آدم و فرزندانـش را فرمـان داد كه به آن‏سو توجـه كنند و آن را مركز تجمع و سرمنـزل مقصود و باراندازشان گردانيد تا افراد از اعمال قلب به سرعت از ميان فلات و دشت‏هاى دور به آنجا روى آورند و اگر پى و بنيان خانه كعبه و سنگ‏هايى كه در بناى آن به‏كار رفته، از زمرد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنايى بود، شك و ترديد ديرتر در سينه‏هاى (ظاهربينان) رخنه مى‏كرد و كوشش ابليس بر قلب‏ها كمتر اثر مى‏گذاشت و وسوسه‏هاى پنهانى از مردم منتفى مى‏گشت. اما خداوند بندگانش را با انواع شدائد مى‏آزمايد و با انواع مشكلات دعوت به عبادت مى‏كند و به اقسام گرفتارى‏ها مبتلا مى‏نمايد تا تكبر را از قلب‏هايشان خارج سازد و خضوع و آرامش را در آنها جايگزين نمايد. باب‏هاى فضل و رحمتش را به رويشان بگشايد و وسايل عفو خويش را به آسانى در اختيارشان قرار دهد.» (فعالي، ص، 184، ۱۳۸۶) در طي ساليان گذشته، از حيث رفاهي در اماكن گوناگون اين سرزمين فعاليت‌هاي گسترده‏اي؛ مانند مسافرت كوتاه مدت با هواپيما، اقامت در هتل‌هاي فاخر، معماري‌هاي نوين، زيبا ‏سازي اماكن مقدس و... انجام شده است و اين مسئله باعث مي‌شود كه نتايج مطلوب به-طور ‏كامل حاصل نگردد. به عنوان مثال، پژوهش انجام شده از سوي نهاد نمايندگي مقام معظم ‏رهبري در دانشگاه‌ها، علل بهرة ناكافي برخي از حجاج و راهكارهاي رفع آن را از نظر ‏حجاج دانشجو، مورد بررسي قرار داده است كه در آنجا به پرسه زدن در خيابان‌هاي ‏اطراف حرم، خريد از بازار و خلاصه توجه به ماديات اشاره شده است (برداشت از ‏پرچمي، ص۱۵، ۱۳۸۸). با اين توصيف در اين سفر همچنان به¬واسطه طي مسافت‌هاي زياد و اقامت و سكني ‏گزيدن در بيابان‌ها و چادر‌ها و يا در مشعرالحرام كه به علت سكني گزيدن تنها در يك ‏شب، چادر نيز وجود ندارد، سختي‌هاي معنتابهي تجربه مي‌شود؛ به گونه¬اي كه هر انساني با ‏تجسم چنين مكاني و با چنين وضعيتي، ناخودآگاه به ياد شرايط سخت جنگي يا حضور ‏در كسوت سربازي در پادگان‌هاي نظامي مي‌افتد. دليل اصلي قرار دادن انسان‌ها در چنين ‏شرايط دشواري در طول تاريخ، فراهم نمودن محيط سخت براي آموزش‌هاي ماندگار و ‏مهم براي آنهاست. كساني كه با چنين وضعيتي سازگار هستند، آمادگي مي‌يابند تا ‏بدانچه هدف خدا از انجام آن مناسك بوده است نايل گردند. از سوي ديگر چون محور ‏پذيرش هر عملي از جمله مناسك حج، تقوا (انجام صحيح دستورات خدا) است، حاجيان ‏مي بايست كل دستورات خدا را؛ از جمله آنچه كه مربوط به حج است، به طور كامل و ‏صحيح انجام دهند. پس در واقع حج نيز در مقام تشبيه مانند دورة خدمت در نظام، نوعي ‏تمرين عملي است و از آنجا كه موفقيت در به پايان رساندن دورة خدمت، انجام صحيح ‏دستورات نظامي است، به مانند آن در موسم حج نيز مي‌بايست تكاليفي كه هر فرد موظف ‏به انجام آن است، به درستي صورت پذيرد. در اينجا يك نكته مهم و تفاوت اساسي در دروني سازي ارزشها و تكاليف الهي، با ارزشها و تكاليف خدمت نظامي وجود دارد كه نشان دهنده قدرت تاثيرگذاري مضاعف حج است. برخي از نظريات، مانند نظرية فشار ساختاري يا نظرية كنترل اجتماعي، به منبع اجتماعي بازدارنده از ارتكاب رفتارهاي انحرافي؛ خواه فشار اجتماع يا همبستگي قوي ميان اعضاي جامعه، اشاره مي¬كنند و آن را عاملي ارزيابي مي¬كنند كه باعث ممانعت كنشگران اجتماعي از بروز رفتارهاي انحرافي در جامعه مي¬گردند. در فضاهاي گوناگون جامعه، به¬طور نمونه، محيط نظامي، منبع كنترل عمدتاً بيروني و خارجي و در حالت آرماني آن مبتني بر نظر اميل دوركيم، كنترل دروني به¬واسطة اوج همبستگي فرد با جامعه و شدت عمل مكانيسم تنظيم رفتار افراد صورت مي گيرد (برداشت از كوزر، 1380). در بررسي نوع بيروني كنترل، عمدتاً آن را شيوة نظارتيِ هزينه بر، غير كارآ و كم دوام ‏ارزيابي مي‌كنند و مخاطرات متعددي كه اساس آن را تهديد مي‌كند، در بسياري از موارد ‏باعث متلاشي و سرنگون شدن آن و به دنبالش، به هم ريختگي سامان اجتماعي محيط مورد ‏نظر مي‌شود. دربارة كنترل دروني بايد اشاره كردكه نيـل به چنين حالتي از نظارت، وابسته ‏به عوامل و عناصر بسياري است كه حصول آن شرايط نيز تضمين كنندة شيوع آن به همة ‏اعضاي جامعه و نيز جاودانگي و بقاي آن نيست. اما نوع نظارتي كه در موسم حج حكم ‏فرماست، از نوع متفاوت و البته برتري است. گرچه در طول اين مراسم ناظراني از كشور ‏ميزبان و يا مبدأ و حتي ساير حجاج نسبت به همديگر در ممانعت از به¬هم ريختگي نظم ‏موجود و يا تعداد اندكي از مناسك و واجبات اعمال مي‌شود، اما هيچ نوع نظارتي نمي‌‏تواند كنترلي بر صحت مناسك صورت گرفته از سوي حاجيان اعمال نمايد. تنها ناظر ‏واقعي خداوند است و اين نوع كنترل دروني در صورت نهادينه شدن در درون يك ‏مسلمان، مي‌تواند پايدار، گسترده و بسيار قوي نمودار شود. اين نوع كنترل، وجودش بسته ‏به نوع ارتباط فرد با ديگران و محيط پيراموني نيست كه در صورت خدشه و اختلال در ‏آن، كنترل نيز خود بخود از ميان برداشته شود، بلكه خداوندي كه در همه جا و در هر حال ‏ناظر بر اعمال بشر بوده و در صورت تخطي انسان‌ها خود را توبه پذير معرفي مي‌كند، تداوم ‏نظارت خويش را نيز نمايش مي‌دهد. زائراني كه از سراسر دنيا به منظور انجام فرايض ‏ديني، رنج سفر را مي‌پذيرند و با شرايط و تربيت ويژة حج مأنوس مي‌شوند، تلاش مي‌‏كنند براي قبولي حج خود، تكاليف مورد انتظار را به درستـي انجـام دهنـد و آموزش‌هايي ‏كه تاكنـون دريافت كرده‌اند را در عمل تمريـن و ممارست نمايند. تاثيري كه انسان پس از ‏گذراندن اين سختي‌ها دريافت مي‌دارد، استقرار آرامش و روحية منعطف و پذيرا در ‏وجدان مي‌باشد. ‏
‏ «بيت عتيق» كه از اسامي كعبه است، داراي معناي «قديمي» نيز مي‌باشد و با دقت در اين ‏معنا، روشن مي‌شود كه به نوعي بيانگر مفهوم «امت واحده» است. هدف پروردگار اين ‏است كه همة بندگان و امت‌هاي اسلامي را در حكم امت واحده و به مثابه اعضاي يك ‏خانواده يا اجزاي يك ساختمان كه به هم مرتبط بوده و يكديگر را نگاه مي‌دارند، معرفي ‏نمايد (رستگاري جويباري، ص ۳۷، ۱۳۷۷ش.). مكان‌هاي معنوي كه در مسجد الحرام است؛ ‏مانند كعبه، حجر الأسود، ركن يماني، مستجار، حِجر اسماعيل، چاه زمزم و مقام ابراهيم و ‏نيز آنچه در باب اعمالي كه در مراحل گوناگون حج¬گزاردن به آن اشاره رفته است، هر ‏يك آنچنان داراي عظمت، ويژگي و فوايد اين جهاني و آن جهاني هستند كه مسلمانان در ‏طول تاريخ انگيزة فراواني براي بهره گيري از آن داشتـه‌اند. انجـام اين مناسـك يكسان و ‏تقريبـاً متحد الشكـل كه با اهداف و انگيزه‌ها و نگرش‌هاي مشترك از سوي مسلمين ‏صورت مي‌گيرد، به انسجام بخشي آنان منتهي مي‌شود؛ زيرا خود را در مواردي كه گفته ‏شد، برابر و يگانه ارزيابي مي‌كنند.‏
اينكه اين كنش‌ها از حيث جامعه‌شناختي، جمعي است و نه اجتماعي؛ تأثير آن را ‏مضاعف مي‌كند؛ بدين معني كه مناسك حج به¬گونه‌اي طراحي نشده است كه با مساعي ‏يكديگر و زنجيروار انجام شود؛ به¬گونه¬اي كه اگر كسي حاضر به تقبل بخشي از آن نشود يا ‏مسئوليت خود را به درستي انجام ندهد، فعاليت‌هاي ديگران را مخدوش و يا مختل سازد، ‏بلكه همه عمدتاً بايد به¬صورت فردي به انجام اعمال بپردازند اما همه در يك زمان مشخص ‏و به شكل يكسان، درست مانند يك مسابقه كه داراي مراحل مختلف فكري و عملي است ‏و همة شركت كنندگان ضمن اينكه نبايد دركار يكديگر خللي وارد سازند، مي‌بايست ‏فعاليت‌هايي كه منتهي به موفقيت آن‌ها در آن مسابقه مي‌شود را به¬صورت فردي و صحيح ‏در كنار ديگران به انجام برساند. نقطه تفاوت كار گروهي در حج، با فريضة عبادي ديگر، ‏مانند جهاد، در همين جاست. در موقعيت جنگ، تمام رزمندگان مي‌بايست با تقسيم ‏وظايف و با تشريك مساعي كار را به انجام رسانند و در اين اثنا اگر فردي وظيفة خود ‏را نادرست انجام دهد، به همه لطمه وارد مي‌سازد. بنابراين، سرنوشت هريك از افراد ‏به¬صورت تك تك، به يكديگر وابسته است. در اينجا نوع ارتباط اعضا و عملكرد آن‌ها در ‏گروه، شبيه دانه‌هاي تسبيح است كه هر دانه با وجود دانة ديگر، در كنار هم تشكيل يك ‏مجموعه داده‌اند و با نبود هركدام يا جدا شدن پيوند رابط ميان خود، كل مجموعه داراي ‏نقصان و يا حتي در مسير نابودي قرار مي‌گيرد.‏
اما در حج قضيه متفاوت است. آنجا هر يك از حجاج داراي تعيّن و تشخّص نبوده تا به ‏شكل¬گيـري مجموعـة كاملي منتهـي شـود، بلكه آنان در مي‌يابنـد كه همگي در عين تكثّر و ‏تفاوت‌هاي فردي، در ابعاد انساني داراي نياز‌ها، انگيزش‌ها، احساسات، اهداف، اعمال و ‏رفتار، مشترك بوده و اساساً متحد و يگانه‌اند. بنابراين، در حج مفهوم «امت واحده» بخوبي ‏متجلي مي‌گردد. آنگونه كه جلال آل احمد به زيبايي در سفرنامة خود اين مضمون را شرح ‏داده، مي‌نويسد: ‏
‏ «يك حاجي درحال «سعي»، يك جفت پاي دونده است يا تند رونده و يك جفت ‏چشم بي‌ «خود». يا از «خود» جسته. يا از «خود» بدر رفته و اصلاً چشم‌ها، نه چشم، بلكه ‏وجدان‌هاي برهنه. يا وجدان‌هايي در آستانة چشمخانه‌ها نشسته و به انتظار فرمان كه ‏بگريزند و مگر مي‌تواني بيش از يك لحظه به اين چشم‌ها بنگري؟! به¬راحتي مي‌بيني كه از ‏چه صفري چه بي‌نهايتي را در آن جمع مي‌سازي و اين وقتي است كه خوشبيني و تازه ‏شروع كرده‌اي و گرنه مي‌بيني كه در مقابل چنان بي‌نهايتي چه از صفر كمتري. عيناً ‏خسي بر دريايي. نه؛ در دريايي از آدم. بلكه ذرة خاشاكي و در هوا... و مي‌ديدم كه اين «من» به‌‌ همان اندازه كه در اجتماع خود را «فدا مي‌كند» در انفراد فدا مي‌شود. هرچه ‏جماعت دربرگيرندة «خود» عظيم‌تر، «خود» به صفر نزديك شونده‌تر.» (آل احمد، ص‏۹3ـ۹2، ۱۳۷۳‏). ‏
‏ با توجه به آنچه گفته شد، به¬ويژه در حج، برخلاف جهاد و يا زندگي اجتماعي نقش‌ها، ‏حقوق و تكاليف خاص و متنوع وجود ندارد و كلية افراد با تمام تفاوت‌هايي كه پيش از ‏مراسم حج داشته‌اند، از منزلت و اقتدار يكسان برخوردارند. هيچ¬كس برتري در هيچ ‏زمينه نسبت به ديگري ندارد الاّ در انجام تكاليف الهي (تقوا) كه اين تفاوت نيز شرايط ‏ويژه و ارتقاي عيني و يا حق برخورداري از موهبتي را براي كسي ايجاد نمي‌كند. ‏
‏ انجام‌ عمل‌ حج‌، يك‌ كار خود سرانه‌ نيست‌ كه‌ شخص‌ مسلمان‌ با توجه‌ به سليقه‌هاي‌ ‏شخصي‌اش‌ و يا با تأثير پذيري‌ از فضاي‌ حقوقي‌ و قانوني‌ كه‌ روابط مختلف‌ اجتماعي‌ را در ‏كشور متبوعش‌ تنظيم‌ مي‌كند، هرگونه‌ كه‌ بخواهد آن‌ را انجام‌ دهد و يا آن‌ را براساس‌ راه‌ و ‏رسمي‌ كه‌ در ميان‌ قبيله‌ و يا طايفة‌ او حاكم است‌ به‌ جاي‌ آورد. حج،‌ از يك‌ سري‌ اصول‌ و ‏قواعد دقيق‌ فقهي‌ تبعيت‌ مي‌كند كه‌ از ديدگاه‌ مسلمانان‌، اين‌ قواعد،‌‌ همان شروط الهي‌ و ‏مكتبي‌ است‌ كه‌ هيچ‌ فرد، يا گروه‌ و يا ملتي‌ در هيچ‌ يك‌ از مراحل‌ تاريخ‌ و در هيچ‌ ‏نقطه‌اي‌ از نقاط زمين‌ حق‌ ندارد آن‌ را تغيير دهد. حال‌، موقعيت‌ اين‌ فرد و يا گروه‌ در ‏حكومت‌ و يا اجتماع‌ هر چه‌ باشد، ‎ ‎تفاوت‌ نمي‌كند (دانش/ ضيقه، ص۹، ۱۳۸۰). ‏
‏ مراسم حج حاوي دستوراتي است كه اين معنا را افاده مي‌كند؛ حاجيان فارغ از ملّيت، ‏نژاد، رنگ پوست، طبقة اجتماعي ـ اقتصادي، تعلق به فرهنگي‌هاي بومي و... مي‌بايست ‏موي سر را تراشيده (در سفر حج تمتع اول واجب و در سفرهاي بعدي مستحب است) و يا ‏در صورت نتراشيدن مي‌بايست از شانه نمودن آن خودداري ورزند. لباس¬هاس معمولي را ‏از تن خارج كنند و دو قطعه پارچة سفيد و ساده را جايگزين لباس‌هاي متعلق به فرهنگ ‏هاي متمايز خود نمايند؛ يعني لباس‌هايي كه كج رفتاري‌‌هايشان در آن پوشش روي داده ‏است. همچنين بايد به يك برنامة واحد و يك سري ارزش‌هاي يكسان متعهد باشند. با ‏متحد الشكل شدن حجاج تمام تفاوت‌ها و تنوع‌ها و يا تبعيض‌ها، در ظاهر نيز رنگ مي‌‏بازد. بنابراين، به¬كارگيري فراوان نماد‌ها در اين موسم، در مراحل گوناگون و با پيام‌هاي ‏متنوع، انسان‌ها را به فكر و درون نگري ترغيب نموده و آگاهي آن‌ها را ارتقا مي‌بخشد. ‏
‏ خداوند دستور مساوات، برادري و برابري مي‌دهد و كعبه و مسجد الحرام را نمونة بارز ‏برابري مي‌داند. آنگاه به انسان مي‌گويد: اطراف كعبه طواف كن تا درس مساوات ‏بياموزي. براي اينكه اين تساوي درست ظهور كند، همگان را به سرزمين مساوات خواندند ‏و به طواف در اطراف كعبه‌اي كه براي همگان يكسان است، دعوت كردند. بنابراين، ابتدا ‏دستور داد اطراف كعبه طواف كنيد. سپس فرمود: اينجا جاي برابري است؛ يعني بر محور ‏برابري و برادري بگرديد (جوادي آملي، ص ۶۳ ، ۱۳۷۶). در اين باره درويش معتقد است: «تو ‏در ميقات (زمان مُحرِم شدن) با شركت در اين مانور انفرادي، ‌ برابري و برادري را تمرين ‏مي¬كني و هنوز قدم در حج نگذاشته‌اي، اين همه تغيير مي‌كني؛ پس چه رسد به وقتي كه ‏حج را به پايان برده و حاجي شوي!» (درويش، ص۳۳، ۱۳۸۲). ‏
‏ علي¬رغم تمام آنچه تاكنون بدان اشاره رفت، زائران بيت الله الحرام هر عبادتي را كه ‏انجام مي‌دهند، راز و رمز بسياري از آن‌ها برايشان روشن است. نماز، روزه، زكات و ساير ‏عبادات حاوي دستوراتي است كه پي بردن به منافع، معاني و فوائد آن‌ها دشوار نيست. پرهيز ‏از مشتهيات و هماهنگي با مستمندان و منافع طبي و... براي روزه، تعديل ثروت و رسيدگي ‏به طبقة پايين اقتصادي براي خمس و زكات و ترك تكبر و نيز ياد خدا در نماز به روشني ‏قابل درك است؛ اما حج يك سلسله دستورات و مناسكي دارد كه يافتن راز و رمز آن، ‏بسيار سخت است. فهميدن معناي بيتوته در مشعر الحرام، سر تراشيدن بين صفا و مروه و ‏هفت بار رفتن و بازگشتن در مسعا و در بخشي از اين مسافت هروله كردن و... دشوار است. لذا ‏جريان تعبّد در حج، بيش از ساير دستورات ديني است. از پيامبر خدا9 نقل شده است ‏كه به هنگام لبيك گفتن به خدا، عرض كرد: «لَبَّيْكَ‏ بِحَجَّةٍ حَقّاً تَعَبُّداً وَرِقاً»؛ «خدايا! من ‏با رقّيت و عبوديتِ محض، لبيك مي‌گويم و مناسك حج را انجام مي‌دهم.» (جوادي آملي، ص۱۰۶، ‏‏۱۳۷۶). پيروي صحيح از اين¬گونه دستورات كه انسان معنا و دليل آن¬را به درستي ‏ادراك نمي‌كند، روحية تعبد، قابليت پذيرش و انعطاف پذيري را در انسان افزايش مي‌‏دهد. بنابراين فرايند تربيت با سرعت بالاتري محقق مي‌شود و كلية پيام‌هاي حج، به نحو ‏عميق¬تري به باور حاجيان مي¬نشيند.‏
همانطوركه در آموزه‌هاي ديني وارد شده است، خداوند در پايان اين سفر به حاجيان ‏اطمينان مي‌بخشد كه به¬واسطة انجام صحيح مناسك، كجروي‌هاي پيشين ما مورد بخشش ‏قرار مي‌گيرد؛ مانند كودكي كه تازه متولد شده است. بدين روي مسلمانان پس از انجام ‏وظايف و تمرين پيروي از آن‌ها، تربيت نويني يافته‌اند و با رويكرد جديد و نيز با اميد و ‏انگيزة قوي كه از ناديده انگاشتن سبك و شيوة بعضاً نادرست زندگي گذشته به¬دست آمده ‏است، مي‌توانند به جامعة خود برگشته و با همنوايي و اتكا به ارزش‌هاي مبتني بر فرهنگ ‏ديني زندگي جديدي را آغاز نمايند. نتايج پژوهش نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در ‏دانشگاه‌ها نشان مي‌دهد كه احساس تغيير نسبت به گذشته و دگرگوني در نگرش‌هاي ‏حاجيان، در نظر آن‌ها به ميزان زيادي (بيش از نيمي از پاسخگويان در حد زياد و خيلي زياد) ‏نمودار شده است. ‏
‏ با توجه به آنچه گفته شد، ‌ شيوة آموزشي كه در مراسم حج پيش گرفته مي‌شود، از نوع ثابت و غير پويا نبوده و حاوي تركيبي از راه‌هاي انتقال معاني به افراد است. در ‏مطالعات علمي، ‌ متناسب با نوع نگاه نظريه پردازان، تعاريف مختلفي در باب «يادگيري» ‏وجود دارد، اما جامع‌ترين نظر، ‌مربوط به تعريف هيلگارد و ماركوئيز است. طبق تعريف ‏آن‌ها «يادگيري عبارت است از فرايند تغييرات نسبتاً ‌پايدار در رفتار بالقوة فرد در اثر تجربه» ‏‏ (فتحي نيا، ص۱۰۰، ۱۳۸۶ش. ، به نقل از پرچمي، ص۱۴۹، ۱۳۸۷ش.). يادگيري به سه نوع قابل تقسيم ‏است؛ يادگيري از راه بينش، مشاهده‌اي و پنهان. يادگيري پنهان به آن نوع يادگيري اطلاق ‏مي شود كه در اثر عادت و خو گرفتن و تغيير پايدار در ادراك يك پديده حاصل مي‌شود ‏و عاري از تقويت يا دريافت پاسخ‌هاي مثبت است (گنجي، ص ۴۷، ۱۳۸۲ش. به نقل از پرچمي، ص۱۴۹، ‏‏۱۳۸۷). از شيوه‌هاي ديگر يادگيري كه در مراسم حج تجربه مي‌شود، يادگيري ‏مستقيم است كه به خطابه‌ها و مطالعة كتب و... اطلاق مي‌شود. جدا از ضرورت اين روش ‏يادگيري در حج، اما آنچه باعث بجا ماندن تأثيرات عميقي بر ذهن حج-گزاران مي‌شود، ‏شيوة يادگيري پنهان است، همان¬گونه كه پيش‌تر اشاره شد، با كنترل دروني همراه است. 4. پس از بازگشت از حج
در باور عمومي، انتظاراتي نسبت به نوع نگرش و عملكرد فردي كه موفق به سفر حج مي‌‏شود، وجود دارد. اين مسئله تا آنجا پيش مي‌رود كه ميزان كجروي يا همنوايي افراد با ‏ارزش‌ها و هنجارهاي مورد وفاق جامعه، در مرحله پيش از سفر، تا حد زيادي تحت الشعاع ‏آن انتظارات قرار مي‌گيرد؛ به گونه¬اي¬كه انتظار مي‌رود به ميزان همنوايي فرد افزوده شود. همچنين بر مبناي نظرية برچسب اجتماعي افراد پس از برچسب خوردن، به تدريج بيشتر ‏به ‏آن نوع رفتار متعهد مي‌شوند و فرد برچسب خورده، با ديگر افرادِ با هويتِ مشابه، مرتبط ‏و همنوا ‏خواهد شد. قبول رسمي يا غير رسمي همنوايي در بارة فرد، موجب رفتار مناسب ديگران نسبت به او مي¬شود و در نتيجه بيش از آن¬كه فرد را به شكستن هنجارهاي اجتماعي وادارد، موجب افزايش تمايل او به شركت در گروه¬هاي همنوا و ايفاي نقش¬هاي مورد وفاق مي-گردد ‏‏(برداشت از رابرتسون، ۱۳۷۷). كساني كه به سفر حج مي‌روند ‏از يك سو داراي نشانه‌ها و ‏نمادهايي مي‌گردند كه با ديگران متمايز شده و نقطة توجه و ‏كانون انتظار ديگران نسبت به وي ‏مي‌شود. براي مثال، در آموزه‌هاي ديني سفارش شده ‏است كه حاجي پس از مراجعت از سفر، ‌ ‏وليمه دهد و براي نزديكان سوغات بياورد. همچنين بسياري از افراد با تراشيدن موي خود در اين ‏موسم، با كسب نشانه‌اي تقريباً ‏طولاني مدت، از ديگران متمايز شده و به¬زودي شناخته مي‌شود. ‏همة اين‌ها موجبات جلب ‏توجه افراد ديگر به حاجيان مي‌شود. بنابر يافته‌هاي پيمايش صورت ‏گرفته از سوي ‏نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها، در اين باره، از نظر بيشتر ‏حجاج دانشجو، ‏كه جمعيت نمونة تحقيق را تشكيل مي‌دهند، زائران خانة خدا در نزد اكثر ‏اعضاي جامعه، ‏از جايگاه و منزلت بسيار بالايي برخوردارند (بيش از نيمي از پاسخگويان درحد ‏زياد و ‏خيلي زياد). همچنين از سوي ديگر بنابر مشاهدات صورت گرفته در جامعه، حاجيان ‏نسبت ‏به سفر مجدد به حج، تجديد خاطرات سفر و نيز اجتماع مجدد گروه‌هاي همسفر در ‏مراسم ‏حج، گرايش مي‌يابند؛ به¬گونه¬اي كه ميزان تعلق آن‌ها به گروه و نوع تجربة آن‌ها از ‏ارتباط با گروه، ‏بر ميزان همنوايي آن‌ها با آموزه‌ها و دستورات اسلامي مؤثر است (برداشت ‏از پرچمي، ۱۳۸۸). ‏
نتيجه گيري
كعبه، نخستين خانه‌اي است كه براي مردم بنيان نهاده شد و قيام است براي مردمان و ‏معيادگاه و جايگاه امن مردم است و همگان در اين موسم، از حقوق يكسان برخوردارند. ‏حج به¬واسطة گرايش اقوام و ملل گوناگون به تراكم و اجتماع عمومي در اين مراسم، امري ‏جهاني قلمداد شده است. اين دعوت، مخصوص به قومي خاص نبوده و مجالي براي كسي ‏باقي نمي‌گذارد كه ادعاي برتري نسبت به بهره‌مندي از مواهب مادي نمايد و يا در مقابل ‏ديگران قصد نمايش آن‌ها را داشته باشد. همچنين شرايط و تكاليفي از پيش از عزيمت به ‏حج تا انتهاي موسم حج به منظور تفرد مردم در عين جمعيت و باز تفرد در عين اضمحلال ‏انفراد در خويشتن، مقرر گشته است (جوادي آملي، ۱۳۷۵). پيروي و ممارست بر يك ‏سري از آموزه‌هاي اخلاقي، به تدريج صفات و عادات خاصي را در حاجيان متبلور مي‌‏سازد و آن‌ها در مي‌يابند به¬واسطة اين اشتراكات، ‌ بيش از پيش يگانه و منسجم‌اند. همچنين ‏فرصت بازنگري فرد بر عملكرد خود و آنچه بدان تعلق دارد، از خرده فرهنگ‌هاي طبقات ‏اجتماعي و قومي گرفته تا فرهنگ ملي، نژادي و ارزشهاي مطرح در هر يك، فراهم مي‌‏شود. ‏
شعيب ياري/ زهرا معيني
منـابع
‏1. آل احمد، جلال، خسي در ميقات، تهران: انتشارات فردوس، ۱۳۷۳ش. ‏
‏2. پرچمي، داود، خلاصه گزارش آسيب‌شناسي سفرهاي عمره، عمره ‏دانشجويي، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها، ۱۳۸۸ش. ‏
‏3. جوادي آملي، عبدالله، جرعه‌اي از بيكران زمزم، مترجم: علي حجتي ‏كرماني، قم: نشر مشعر، ۱۳۷۵ش. ‏
‏4. جوادي آملي، عبدالله، عرفان حج، قم: نشر مشعر، ۱۳۷۶ش.)‏
‏5 . جوادي آملي، عبدالله، صهباي حج، قم: نشر اسراء، ۱۳۸۱ش. ‏ 6 . خامنه‌اي، سيد محمد، حج از نگاه حقوق بين الملل، تهران: سازمان ‏انتشارات كيهان، ۱۳۷۱ش.‏
‏7. دانش، موسي / حسن ضيقه، پديده حج از ديدگاه جامعه‌شناختي، فصلنامه «‏ميقات حج» شماره 38، ۱۳۸۰ش. ‏8 . درويش، ‌عبدالله، از ميقات تا عرفات، تهران: پژوهشكده فرهنگ و معارف، ۱۳۸۲ش. ‏9. رابرتسون، يان، درآمدي بر جامعه، مترجم: حسين بهروان، مشهد: ‏انتشارات آستان قدس رضوي، ۱۳۷۷ش. ‏10. رستگاري جويباري، ولي الله، آثار معنوي و تربيتي حج، ناشر: مولف، ۱۳۷۷ش. ‏ 11. زارعي سبزواري، عباسعلي، پرتوي از اسرار حج، قم: دفتر انتشارات ‏اسلامي، ۱۳۷۶ش. 12. فعالي، محمد تقي، اسرار عرفاني حج، تهران، مشعر، 1386ش. 13. كوزر، ليوئيس، زندگي و انديشه بزرگان جامعه‌شناسي، مترجم: محسن ‏ثلاثي، تهران: انتشارات علمي، ۱۳۸۰ش. ‏ 14. مجلسي، (علامه)، بحار الأنوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1404ق.


| شناسه مطلب: 60111




دانشنامه